تعریف چنگال اندروز


انواع تحلیل تکنیکال به صورت زیر است:

نمودارهای پرکاربرد تحلیل تکنیکال

امروزه روش های پیشرفت زیادی وجود دارد که یکی از این روش ها وارد شدن به بازار بورس است. برای سرمایه گذاری در بازار بورس و دست یافتن به موفقیت در این مسیر، راه و روش های بسیاری وجود دارد. یکی از موثرین روش ها استفاده از نمودارهای تحلیل تکنیکال است. چنان چه فردی سرمایه گذار و فعال در این بازار هستید، نام تحلیل تکنیکال بارها شنیده اید.

تحلیل تکنیکال یکی از شیوه های شناسایی و تشخیص سهم خوب بازده در بازار بورس است. برای کارکرد بهتر در سرمایه گذاری در بورس سعی کنید از شیوه های معروف که سال ها مورد استفاده قرار گرفته و مثبت هم بوده استفاده نمایید نه هر شیوه ای.

چنان بخواهیم تحیلیل تکنیکال را به زبان ساده بیان کنیم روشی است برای پیش بینی قیمت اوراق بهادار، کالا و دیگر عوامل قیمت پذیر بر اساس الگوی تغییرات قیمت، حجم و بدون در نظر گرفتن عوامل بنیادین بازار روش تکنیکال در تمام بازارهایی که برحسب عرضه و تقاضا فعالیت می کنند مانند بازار بورس اوراق بهادار، ارزهای خارجی، مسکن، بازار طلا و فلزات گران بها کاربرد دارد. این نکته را در نظر بگیرید که تحلیل گران تکنیکال برعکس تحلیل گران بنیادی ارزش ذاتی اوراق بهادار را اندازه گیری نمی کنند، آن ها از روی تحلیل و بررسی نمودارها رفتا آتی قیمت را پیش بینی می کنند.

در حقیقت شما توسط تحلیل تکنیکال و با استفاده از تکنیک ها و روش هایی از جمله ابزار، نمودار و غیره است، قادر هستید به پیش بینی قیمت ها بپردازید. از همه مهمتر این که در این نوع تحلیل به این مرحله خواهید رسید که چنان چه در سهم یا شاخصی اتفاقی رخ دهد، انتظار بازار برای آن سهم یا شاخص چه خواهد بود.

انواع روش ‌های تحلیل تکنیکال در بورس

انواع تحلیل تکنیکال بسیاری در بازار بورس موجود است. اما باید به حدی با احتیاط عمل نمایید که در عوض سود دچار ضرر نشوید. به همین سبب پیش از این باید در مورد این روش ها و این که چه تاثیراتی در سرمایه شما می گذارید، تحقیقات و مطالعات لازم را انجام دهید. شما از طریق روش های تحلیل تکنیکال می توانید تحلیل درستی از بازار داشته باشید و همواره چند قدم جلوتر از دیگران حرکت نمایید. همواره تلاش کنید خود شما تحلیل گر بشید و از خرید سهم هایی که افراد تازه وارد تحلیل و معرفی می کنند دوری نمایید.

تحلیل تکنیکال

انواع تحلیل تکنیکال به صورت زیر است:

روش فیبوناچی

یکی از مهم ترین استراتژی های تحلیل تکنیکال در بورس روش فیبوناچی است. روش فیبوناچی به مسئله زاد و بلد خرگوش ها معروف است. در حقیقت بین مسئله است که تعداد خرگوش ها پس از یک دوره خاص ضریبی از عدد 168/1 و 8/61 است که به نرخ طلایی مشهور هستند. فیبوناچی به دنبال ریشه های عددی بود که توسط آن بتوانند بسیاری از پدیده های علمی را توجیه کند. فیبوناچی با تحقیقات و تحلیل وسیع خود توانست چند سری از اعدا را که بین آن ها روابط منطقی جالبی وجود داشت شناسایی کند.

او با تحلیل و تحقیقات وسیع خود توانست چند سری از اعداد را که بین آن ها روابط منطقی عجیبی بود را شناسایی کند. این اعدا شامل (1-1-2-3-5-8-13-21- 34 و غیره) بود که هر عدد حاصل جمع دو عدد قبلی خود است. این روش در تحلیل تکنیکال بورس به معنای روند عمل یک سهم در بورس در بین دو سطح حمایتی و مقاومتی قرار گرفته است و این سطح براساس ریشه طلایی شکل خواهد گرفت که بر حسب آن می شود قیمت سهم در آینده تعیین کرد.تعریف چنگال اندروز

روش نمودار شمعی یا کندل استیک

یکی از اساسی ترین انواع تحیلیل تکنیکال، نمودار شمعی است نمایش از پیش بینی جریان صعودی و یا نزولی یک سهم را نشان می دهد. نمودار شمعی و یا کندل، در چهار قسمت قیمت ابتدایی، قیمت پایانی، بالاترین قیمت در بازه زمانی و پایین ترین قیمت در بازه زمانی است. نمودار شمعی در انواع تحلیل تکنیکال به این شکل است که به شکل شمع تو خالی است که سایه کوتاه دارد و این معنی این است که قیمت پایانی سهم بالاتری از قیمت ابتدایی است. زمانی که این نمودار حاوی شمع توپر است، به معنای قیمت پایانی سهم کمتر از قیمت آغازین است.

روش امواج الیوت

روش امواج الیوت در تحلیل تکنیکال یک روش کاربردی محسوب می شود. این روش به معنی یک چرخه ی دایره وار است که از حرکات تکراری ساخته شده است. امواج الیوت در انواع تحلیل تکنیکال یعنی هر جایی که جنب و جوش در یک سهم بیشتر باشد، قیمت آن سهم نیز بر پایه قوانین خاصی ایجاد می شود. از مهم ترین امواجی که در این روش اهمیت دارد، الگوی پنج موج است که شامل سه موج موافق و دو موج مخالف برای روند است. انواع موج الیوت در انواع تحلیل تکنیکال، در دو قسمت ایجاد شده است که حاوی موج های جنبشی و موج های اصلاحی است.

موج جنبشی:

در این روش موج ها در مسیر برابر با جریان قیمت سهم حرکت می کنند و پنج تایی می باشند.

موج اصلاحی:

در این روش موج ها برخلاف جریان قیمت سهم حرکت می کنند که به آن موج اصلاحی در تحلیل تکنیکال گفته می شود. این موج در سه قسمت دسته بندی شده است که اعم از دو عدد موج موافق با جریان و یک عدد موج مخالف با روند است.

روش ابر ایچیموکو

این روش یکی از مهمترین روش ها در تحلیل تکنیکال محسوب می شود. این اندیکاتور یکی از پرکاربردترین روش ها در تحلیل بازار بورس اوراق بهادار است. در حقیقت می توان گفت این روش بسیار معروف و کاربردی یکی از تکامل یافته ترین روش ها در انواع تحلیل تکنیکال است که در نمودار به نمایش گذاشته می شود. معامله گران بورس از طریق نمودارابر ایچیموکو این بینش را پیدا می کنند که روند قیمت یک سهم را تعیین کنند. این نمودار در مقایسه با نمودارهای ساده شمعی اطلاعات کاربردی و داده های بیشتری را در اختیار تحلیل گران بازار بورس قرار می دهد.

روش سطوح حمایت و مقاومت در انواع تحلیل تکنیکال

اساس روش تحلیل تکنیکال، سطوح حمایت و مقاومت است که در هنگام خرید و فروش سهم را برای معامله گران پیش بینی می کند که تعریف هر یک به شکل زیر است:

سطح حمایت

سطح حمایت سطحی است که قیمت سهم با نزدیک شدن به آن، معامله گران برای خرید سهام اقدام می کنند. بنابراین فشار تقاضا بر عرضه غلبه می کند و این غلبه فشار سبب افزایش قیمت سهم و صعودی شدن روند قیمت می شود. در نتیجه سطح حمایت در انواع تحلیل تکنیکال، برای خریدارن با هدف در نظر گرفتن زمان خرید سهام بسیار مهم است. سطح حمایتی، با اتصال نقاط حداقلی یا مینیمم سهم ایجاد می شود.

سطح مقاومت

نقاط مقاومت برای معامله گران بسیار مهم است. با رسیدن قیمت به این نقطه ها معامله گران برای فروش سهام اقدام می کنند و فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند و این غلبه فشار سبب کاهش قیمت سهم و نزولی شدن روند قیمت می شود. بنابراین سطح مقاومتی، با رسیدن نقطه های حداکثری قیمت سهم ایجاد می شود.

چنگال اندروز

از مهم ترین روش های تحلیل تکنیکال روش چنگال اندروز است. در این روش خطوط روندی که از نقاط بیشتری عبور می کنند، کاربردی تر است. این روش به روش خط میانی معروف هستند و از شناخته شده ترین روش های تحلیل تکنیکال در معاملات بازار بورس است. در این روش تمام نوسانات قیمت بین دو بال، که کانال هایی را برای قیمت می سازند رخ می دهد. برای ترسیم چنگال اندروز سه نقطه که آغازگر موج های جدید است نیاز می شود. پس از این که چنگال پیچفورک ترسیم شد باید توجه کرد چنگال ترسیم شده، سه اصل اساسی این روش تحلیلی را رعایت کرده باشد.

روش بازه زمانی

از اصول اصلی و مهم در انواع تحلیل تکنیکال بازه زمانی محسوب می شود. با بررسی بازه زمانی متفاوت به عنوان یک شیوه مهم می تواند دید بهتری نسبت به روند سهم در بازار داشت. در بازه زمانی هفتگی، یک شمع بیان کننده یک هفته و در یک بازه زمانی ماهانه، هر شمع بیان کننده یک ماه است. نکته مهم در این روش این است که تلاش کنید بازه زمانی یک دقیقه یا پنج دقیقه برای رسیدن به سود بیشتر و در زمان کمتر انتخاب نکنید چرا که نتایج مناسبی برای شما نخواهد داشت.

پترن‌های هارمونیک

پترن‎‌های هارمونیک در حقیقت به معنای الگوی تکرارشونده است که بر پایه نظریه فیبوناچی و صاحب نظریه طلایی به وجود آمده است. این شویه در انواع تحلیل تکنیکال، با مرور زمان و بررسی روندهای قیمت معاملات از طریق افراد تشکیل می شوند که بر پایه قوانین اثبات شده برای معاملات بازارهای مالی است.

روش نمودارهای نقطه و شکل

روش نمودارهای نقطه و شکل از پرکاربردترین انواع تحلیل تکنیکال محسوب می شود که از اصلی ترین مزایای این تحلیل تکنیکال این است که سیگنال های خرید و فروش را به تنهایی منتشر می کند. علاوه براین، در این روش برای تعیین روند قیمت دیگر به اندیکاتورها نیاز ندارد. تحلیل تکنیکال نقطه و شکل، به عرضه و تقاضا تمرکز می کند و بر مبنای زمان مناسب خرید و فروش سهم در هنگام عرضه و تقاضا است. از طریق این روش عالی در انواع روش های تحلیل تکنیکال در بورس، می توان به سادگی عرضه و تقاضا را پیش بینی کرد.

روش واگرایی

از روش واگرایی برای تعیین قیمت یک سهم و نقاط مهم ورود و خروج متناسب در مسیر روند استفاده می شود. علاوه براین، از اساسی ترین مزایای این روش، تشخیص روندهای ضعیف و بی اعتبار است که میل به بازگشت دارند. البته ضروری است بدانید این روش هم می تواند نشان دهنده ضعف معامله باشد و هم می تواند نشان از ادامه روند کنونی باشد. برای تشخیص واگرایی تعریف چنگال اندروز و انواع آن باید از اندیکاتورهای مختلف CCI، RSI، MACD وغیره بهره برد.

تعریف چنگال اندروز

موسس و مالک اولین، بزرگترین و حرفه ای ترین مجموعه آموزش معامله گری بازارهای مالی ( کانون معامله گری چارتیکال ) از لحاظ تنوع خدمات آموزشی و مهارتی موثر، مدت زمان پشتیبانی ها و کیفیت محتوا و خدمات با بالاترین استاندارد در این حوزه و همچنین بنیان گذار دانش معامله گری سنتیمنتال که بعدها نامش را به چارتیکال تغییر دادم.

در این نوشتار میخوام از پرایس اکشن براتون بگم؛ مطمئنم بعد از خوندن این مقاله مسیرتون به کلی تغییر میکنه چون آگاهانه متوجه خواهید شد که راه واقعی موفقیت برای کسب ثروت از طریق معامله گری چی هست.

نخست، مسیر 17 ساله معامله گری خودم را براتون میگم تا جایی که به پرایس اکشن و درآمد دلاری مستمر رسیدم.

سال 1383 با فارکس آشنا تعریف چنگال اندروز شدم، اونقدر مزایاش را برام روئیایی تعریف کردن که سریعا جستجو در اینترنت را شروع کردم، اون زمان هنوز در ایران خیلی ها حتی اسم فارکس را نشنیده بودن و وقتی بهشون میگفتی فکر می کردن نوعی فعالیت هرمی هست.

بعد از اینکه از طریق جستجو در اینترنت بیشتر بهش اطمینان پیدا کردم یک کتاب خریدم و یک هفته ای خوندمش، خیلی احساس پیروزمندانه ای داشتم، با خودم می گفتم جوان و با هوش که هستم، کتاب این کار را هم که خوندم و کامل یادش گرفتم افتتاح حساب در بروکر هم که سادست پس به راحت ترین وجه ممکن می تونم به همه اهداف مالیم برسم.

وقتی افتتاح حساب کردم به توصیه هایی که خونده بودم شروع کردم در دمو معامله کردن، اولش راضی بودم، می گفتم تازه شروع کردم و مطمئنا رفته رفته معاملاتم بهتر میشن و به سودی که میخوام می رسم، ولی هر روز و هر هفته و هر ماه بیشتر بهم ثابت می شد که هنوز بلد نیستم.

این شد آغاز جستجوی من برای جام مقدس معامله گری.

شروع کردم یکی یکی هر PDF و جزوه ای که در اینترنت از منابع داخلی و خارجی پیدا می کردم را دانلود کردن و خوندن و تست کردن در بازار، کتاب فروشی به کتاب فروشی می گشتم تا کتاب های مختلف انواع تحلیل و استراتژی را بخرم و بخونم، دوره های مختلف را شرکت کردم؛ هر چه بیشتر پیش می رفتم بیشتر و بیشتر با اندیکاتورها و اسیلاتورها و روش های مختلف تحلیل و الگوها آشنا میشدم.

کم نگفتم اگر بگم به تعداد موهای سرم (البته در سن 20 سالگیم 😊 ) از استراتژی های مختلف و ترکیب همه جوره الگوها و اندیکاتورها و اسیلاتورها با تنظیمات متنوع در تایم فریم های مختلف و اکسپرتها که در سایتهای خارجی و داخلی آشنا میشدم استفاده کردم.

به جایی رسیدم که دیگه هیچ روش تحلیلی و استراتژی و الگو و اندیکاتور و اسیلاتور و اکسپرتی نبود که به ترکیبات و تنظیمات مختلف در 6 تایم فریم حداقل یک ماه تست نکرده باشم و دیگه چیز جدیدی پیدا نمی کردم.

این دوره برای من 5 سال طول کشید، 5 سالی که روزانه دست کم 12 ساعت براش وقت گذاشتم و تمام روش های تکنیکال و فاندامنتال و هر روشی را که فکرش را بکنید امتحان کردم.

حدودا اواخر این دوره کم کم داشتم به این نتیجه می رسیدم که کلا راهی که انتخاب کردم اشتباه هست، چون همه چیز را درست و کامل و طبق اصولی که براشون تعریف شده بود استفاده می کردم ولی هرگز نه به نتایج دلخواهم می رسیدم و نه حداقل به ادعاهایی که در موردشون شده بود.

رفته رفته نمودارم خلوت تر و خلوت تر میشد تا جایی که دیگه با چارت خالی معامله می کردم، چون ضمن اینکه هر چه بیشتر ناکارآمدی تکنیکال و فاندامنتال و اندیکاتورها بهم ثابت میشد، بیشتر هم با منابع خارجی که در مورد پرایس اکشن بودن آشنا میشدم و به جایی رسید که یک روز همه اونها را گذاشتم کنار و با چارت خالی خودم ادامه دادم و دیگه همه تمرکزم رفت روی پرایس اکشن.

هر چه بیشتر با پرایس اکشن پیش می رفتم بیشتر تاثیر مفیدش را روی معاملاتم می دیدم، البته خود این هم استراتژی های فراوانی داشت، هر کس برای خودش اندیکاتوری یا نوعی حمایت و مقاومت یا چیزهای دیگه باهاش ترکیب کرده بود و هر کدام ادعای بهتر بودنو داشتن، اما من دیگه باور نمی کردم و چارت خالی خودم حفظ کردم و به جستجوم ادامه دادم.

در این دوره گاها کسایی بودن که پرایس اکشن را خیلی بهتر از دیگران یعنی به صورت اصیل تر و واقعی تر بیان می کردن ولی باز هم نه به صورت 100% کامل و اصیل که هر کدام دلایل خودشو داشتن و در حوصله این نوشتار نیست که براتون بگم؛ و این دیگه زمانی بود که من با دانش اقتصاد نوین آشنا شده بودم و به صورت مستقیم منابع علمی را دنبال می کردم، منابعی که تفاوت معامله گری و تحلیل گری، فاصله واقعیت تا خیال و ریشه اصلی دانش معامله گری را برام روشن کردن.

مهم ترین این منابع را در صفحه درباره ما وبسایت معرفی کردم.

پس از دوره 5 سال نخست، دیگه 8 سال بود که فقط منابع به روز بین المللی دانش معامله گری را مطالعه می کردم، سالها بود که پرایس اکشن روش ثابت من برای معاملاتم بود و در معاملاتم به پایداری و سود مستمر رسیدم و ارتباطی که در این سالها تعریف چنگال اندروز با برخی کارگزاری ها و موسسات مالی و معامله گری پیدا کرده بودم باعث شدند تا ترکیب حدود یک دهه تجربه همراه مطالعه منابع به روز بین المللی و گاها آکادمیک با واقعیاتی که در سازوکار بروکرها و موسسات مالی و معامله گری از ساختار چگونگی تعریف چنگال اندروز بازارها و قیمتها پیدا کردم، بالاخره جام مقدس معامله گری را داشته باشم ( یعنی همین چارتیکال ) که پیش روی شماست.

جام مقدسی که هنوز که هنوزه داره جادویی تر میشه.

در دوره دوم بعد از اینکه ترید و موفقیت و رسیدن به اهداف مالی برام تبدیل به روزمرگی شده بود و دنیای انزوا و تنهاییم بیشتر اذیتم می کرد تصمیم گرفتم به وصیت پدر بزرگم عمل کنم و معلم بشم؛ دیگه اهداف و موفقیت های مالی برام جذابیتی نداشت، تبدیل شده بود به یک روال ثابت بی هیجان، ولی یاد دادن به دیگران دنیایی بود که با آموزش به هر نفر، خودمم به همون اندازه وقتی به سود می رسید لذت می بردم که اگه علاقه داشته باشید می تونید در این ویدیو به طور کامل متوجه بشید چرا به سمت آموزش جذب شدم.

الان 4 سال هست که آموزش را هم دارم به طور جدی انجام میدم و چون خودم بی راهه های زیادی را رفتم و سختی های فراوانی متحمل شدم تا بالاخره راه صحیح را پیدا کنم، هم با چالشها و هم نیازهای علاقه مندان به این بازارها کاملا آشنا و مسلط هستم و میدانم با چه چیزهایی و چطور میتونن بدون هدر دادن زمان و پول و اعصاب شون مستقیما به هدفی که دارن برسن؛

این باعث شد تا کانون معامله گری چارتیکال یعنی بزرگترین، حرفه ای ترین و اولین مجموعه آموزشی معامله گری بازارهای مالی از لحاظ تنوع خدمات آموزشی و مهارتی موثر، مدت زمان پشتیبانی ها و کیفیت محتوا و خدمات را ایجاد کنم، و با افتخار به مردم خدمت کنم، خدمتی که لذتش از بزرگترین سودها بالاتر است.

استاندارد بالای مجموعه آموزشی من باعث شد تا استانداردی جدید در این حوزه به وجود بیاد و جویندگان دانش و مهارت های معامله گری این استاندارد را معیاری برای گزینش منبع آموزش خود انتخاب کنند.

آموزش و خدمات مهارتی من فقط بر اساس پرایس اکشنی هست که در طی همه این سالها برای خودم ساختم تا جایی که خیلی از دانشجوها منو با نام پدر پرایس اکشن ایران میشناسن و زمانی که وقتش رسید تا نام تجاری برای سبک خودم انتخاب کنم، نام سنتیمنتال که حال تبدیل به چارتیکال شده را انتخاب کردم.

اما چرا سنتیمنتال تبدیل به چارتیکال شد؟

چون این روش تماما بر اساس رفتار شناسی قیمت ( رفتار شناسی دیگر معامله گران حاضر در بازار) و مالی رفتاری هست، بهترین واژه برای آن “سنتیمنت” هست ولی چون می خواستم با واژه های تکنیکال و فاندامنتال هم آوایی داشته باشد نام سنتیمنتال را انتخاب کردم، هرچند به دلیل بار معنایی اشتباه آن، انتخابی غلط بود ولی وقتی برای ثبت جهانی نیز به مشکل برخوردم، نام چارتیکال را به جای سنتیمنتال برای روش خودم انتخاب کردم چون غیر از چارت خالی هیچ چیز دیگری برای تصمیمات معاملاتی نیاز نداره و هم آوایی مناسبی با واژه های تکنیکال و فاندامنتال داره و بالاخره این نام را تونستم برای روش معاملاتی خودم ثبت کنم.

و این افتخار را دارم که مجموعه چارتیکال ارائه کننده مدارک MBA و DBA برای دانشجویان خویش می باشد.

از همه اساتید و عزیزانی که به هر طریق در این سالها نقشی هر چند اندک در آموزش و یادگیری من داشتند صمیمانه سپاسگذارم.

نقاط پیوت چیست؟ پیوت پوینت یعنی چه ؟ آشنایی با کاربرد و انواع Pivot

نقاط پیوت چیست؟ آشنایی با کاربرد و انواع Pivot

پیوت پوینت یا Pivot Point به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند. در ادامه این مقاله قصد داریم شما عزیزان را با معنی و کاربرد و انواع نقطه های Pivot آشنا کنیم، همراه داتیس نتورک باشید.

نقاط پیوت چیست؟ آشنایی با کاربرد و انواع Pivot

منظور از پیوت یا Pivot چیست؟

Pivot به زبان ساده نقاط چرخش قیمت در نمودار Pivot نامیده می‌شود؛ که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال به نقاط مهم و محوری گفته می شود که با توجه به آنها از ابزار های تحلیل تکنیکال مانند خط روند ، چنگال اندروز ، الگو ها و … استفاده می کنیم.

پس شناخت پیوت ها برای ما بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط را به درستی شناسایی نکنیم ، در تحلیل های خود دچار اشتباه می شویم و در نهایت در معاملات خود با ضرر و زیان رو برو می شویم.

اگر بخواهیم تعریف ساده و کلی از پیوت ها ارائه دهیم می توان گفت که :

پیوت ها نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد.

در تصویر زیر نقاط آبی رنگ که میبینید نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت داشته و به اصطلاح پیوت نامیده می شوند.

شناخت پیووت و انواع آن

به طور کلی می توان گفت که پیووت نقاط محوری و مهمی هستند که با در نظر گرفتن آنها از سایر ابزار های مختلف برای تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، الگوها، خط روند و … استفاده می شود. با توجه به این تعریف کلی از پیووت می توان گفت که شناختن سایر پیووت ها برای ما بسیار مهم است چرا که در صروتی که شناخت کامل در مورد آنها نداشته باشیم در قسمت تحلیل تکنیکال به مشکل بر می خوریم و در نتیچه این اشتباهات در معاملات خود ضرر و زیاد جبران ناپذیری خواهیم داشت.

برای شناخت بهتر و ساده تر پیووت در یک خط کوتاه می توانی به این صورت گفت که پیووت ها نقاطی بر روی نمودار ها هستند که در این نقطه ها جهت قیمت ها تغییر می کند.

در تصویر زیر به صورت واضح مشاهده خواهید کرد که پیووت ها در کدام نقاط قرار گرفته اند.

پیووت ها به طور کلی در ۲ نوع وجود دارند که به پیووت مینور و پیووت ماژور معروف هستند.

آشنایی با پیووت مینور

در قسمت پیووت چیست به طور کامل با پیووت آشنا شدید و از اهمیت آن برای تحلیل تکنیکال آگاهی پیدا کردید. در این قسمت قصد داریم در مورد یکی از انواع پیووت به نام پیووت مینور صحبت کنیم.

این نوع پیووت ها که به پیووت مینور معروف هستند در قسمت انتهای اصلاح ها قرار دارند. می توان گفت که این نوع پیووت یکسری تغییر جهت فرعی و و کوچک هستند که از آنها برای نوسان گیری و روند های کوچک استفاده می شود. از این نوع پیووت در سایر ابزار های اصلی که برای تحلیل تکنیکال کاربرد دارند، استفاده نمی شود.

برخی از افراد این نوع پیووت را به صورت ریز موج هایی در نمودار های تحلیلی می شناسند که برای اصلاح های کوچک از آنها استفاده می کنند. ولیکن همانطور که کمی قبل گفته شد اعتبار کمی دارند و نمی توان در اصلاح ها و تحلیل های بزرگ از این نوع پیووت استفاده کرد.

با توجه به تعریف پیووت مینور می توان به راحتی و به صورت چشمی آنرا از پیووت ماژور نشخیص داد ولی باز هم نیاز به تجربه کافی در این زمینه خواهید داشت.

آشنایی با پیووت ماژور

در قسمت پیووت چیست به صورت کامل با پیووت و انواع آن آشنا شدیم. در این قسمت به طور کامل در مورد پیووت های ماژور صحبت خواهیم کرد. پیووت های ماژور در قسمت های انتهایی روند ها مشاهده می شوند. می توان با استفاده از آنها تغییر جهت های اصلی را در نمودار مشخص کرد.

تمام تحلیل گران بزرگ و اصلی برای تحلیل های خود از این نوع پیووت استفاده می کنند چرا که اصلاحات بزرگ را در نمودار نشان می دهد. برای ترسیم تمام ابزار های تکنیکالی از این نوع پیووت استفاده می کنند و به همین دلیل کاربرد بسیار زیادی دارد و درک و شناخت آنها بسیار مهم است.

باید به این نکته توجه کنید که پیووت های مینور و ماژور به صورت نسبتی هستند و در فریم های زمانید مختلف، متفاوت خواهند بود. در صورتی که قصد دارید یک فریم زمانی مناسبی را انتخاب کنید باید با توجه به استراتژی مربوط به معاملات خودتان انتخاب کنید.

چگونه پیووت های ماژور را شناسایی کنیم؟

همانطور که اشاره کردیم برای تحلیل تکنیکال باید از پیووت های ماژور استفاده کنیم. این بسیار مهم است که پیووت ها را به درستی شناسایی کنیم چرا که تمام تحلیل های ما به شناسایی این پیووت ها بستگی دارد. در نهایت نتیجه گیری بوسیله این تحلیل ها انجام می شود که بسیار مهم هستند. بهترین روش برای شناختن پیووت های ماژور استفاده از روش دیداری است.

برای استفاده از تعریف چنگال اندروز این روش ابزار خاصی لازم نیست و تنها با استفاده از تجربه و شناخت خود فرد می توان به سادگی این نوع پیووت را شناسایی کرد. ولیکن دقت کنید که استفاده از این روش به تمرین و تجربه بسیار زیادی نیاز دارد.

شناخت پیووت و انواع آن

به طور کلی می توان گفت که پیووت نقاط محوری و مهمی هستند که با در نظر گرفتن آنها از سایر ابزار های مختلف برای تحلیل تکنیکال مثل چنگال اندروز، الگوها، خط روند و … استفاده می شود. با توجه به این تعریف کلی از پیووت می توان گفت که شناختن سایر پیووت ها برای ما بسیار مهم است چرا که در صروتی که شناخت کامل در مورد آنها نداشته باشیم در قسمت تحلیل تکنیکال به مشکل بر می خوریم و در نتیچه این اشتباهات در معاملات خود ضرر و زیاد جبران ناپذیری خواهیم داشت.

برای شناخت بهتر و ساده تر پیووت در یک خط کوتاه می توانی به این صورت گفت که پیووت ها نقاطی بر روی نمودار ها هستند که در این نقطه ها جهت قیمت ها تغییر می کند.

در تصویر زیر به صورت واضح مشاهده خواهید کرد که پیووت ها در کدام نقاط قرار گرفته اند.

پیووت ها به طور کلی در ۲ نوع وجود دارند که به پیووت مینور و پیووت ماژور معروف هستند.

آشنایی با پیووت مینور

در قسمت پیووت چیست به طور کامل با پیووت آشنا شدید و از اهمیت آن برای تحلیل تکنیکال آگاهی پیدا کردید. در این قسمت قصد داریم در مورد یکی از انواع پیووت به نام پیووت مینور صحبت کنیم.

این نوع پیووت ها که به پیووت مینور معروف هستند در قسمت انتهای اصلاح ها قرار دارند. می توان گفت که این نوع پیووت یکسری تغییر جهت فرعی و و کوچک هستند که از آنها برای نوسان گیری و روند های کوچک استفاده می شود. از این نوع پیووت در سایر ابزار های اصلی که برای تحلیل تکنیکال کاربرد دارند، استفاده نمی شود.

برخی از افراد این نوع پیووت را به صورت ریز موج هایی در نمودار های تحلیلی می شناسند که برای اصلاح های کوچک از آنها استفاده می کنند. ولیکن همانطور که کمی قبل گفته شد اعتبار کمی دارند و نمی توان در اصلاح ها و تحلیل های بزرگ از این نوع پیووت استفاده کرد.

با توجه به تعریف پیووت مینور می توان به راحتی و به صورت چشمی آنرا از پیووت ماژور نشخیص داد ولی باز هم نیاز به تجربه کافی در این زمینه خواهید داشت.

آشنایی با پیووت ماژور

در قسمت پیووت چیست به صورت کامل با پیووت و انواع آن آشنا شدیم. در این قسمت به طور کامل در مورد پیووت های ماژور صحبت خواهیم کرد. پیووت های ماژور در قسمت های انتهایی روند ها مشاهده می شوند. می توان با استفاده از آنها تغییر جهت های اصلی را در نمودار مشخص کرد.

تمام تحلیل گران بزرگ و اصلی برای تحلیل های خود از این نوع پیووت استفاده می کنند چرا که اصلاحات بزرگ را در نمودار نشان می دهد. برای ترسیم تمام ابزار های تکنیکالی از این نوع پیووت استفاده می کنند و به همین دلیل کاربرد بسیار زیادی دارد و درک و شناخت آنها بسیار مهم است.

باید به این نکته توجه کنید که پیووت های مینور و ماژور به صورت نسبتی هستند و در فریم های زمانید مختلف، متفاوت خواهند بود. در صورتی که قصد دارید یک فریم زمانی مناسبی را انتخاب کنید باید با توجه به استراتژی مربوط به معاملات خودتان انتخاب کنید.

چگونه پیووت های ماژور را شناسایی کنیم؟

همانطور که اشاره کردیم برای تحلیل تکنیکال باید از پیووت های ماژور استفاده کنیم. این بسیار مهم است که پیووت ها را به درستی شناسایی کنیم چرا که تمام تحلیل های ما به شناسایی این پیووت ها بستگی دارد. در نهایت نتیجه گیری بوسیله این تحلیل ها انجام می شود که بسیار مهم هستند. بهترین روش برای شناختن پیووت های ماژور استفاده از روش دیداری است.

برای استفاده از این روش ابزار خاصی لازم نیست و تنها با استفاده از تجربه و شناخت خود فرد می توان به سادگی این نوع پیووت را شناسایی کرد. ولیکن دقت کنید که استفاده از این روش به تمرین و تجربه بسیار زیادی نیاز دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.