بازاریابی کانال (Channel Marketing) یا برونسپاری فروش چیست؟ + مثالهایی در ایران
شاید نام بازاریابی کانال یا Channel Marketing برای شما جدید باشد اما این روش بازاریابی و فروش، مدتهاست که در ایران هم انجام میشود. بازاریابی با کانالهای مختلف فروش هم مانند هم روش دیگری، معایب و مزایای خود را دارد اما به طور کلی، یکی از روشهای ارزشمند برای طراحی استراتژی فروش کسب و کار به شمار میرود. پیشنهاد میکنم تا انتهای مقاله، همراه کاپریلا باشید تا بتوانید از این تاکتیک، برای افزایش فروش کسب و کار خود استفاده کنید.
بازاریابی کانال چیست؟
خوب نمیشد اگر میتوانستید روی ارتقای محصولتان کار کنید، در حالی که بقیه نفرات، کار سخت فروش را انجام میدهد؟ خیلی خلاصه، بازاریابی کانال همین است.
بازاریابی کانالی، کار کردن با شخص ثالثی است که محصول یا خدمات شما را به بازار میبرد. این روش میتواند از مدلهای رشد سنتی سریعتر و کارآمدتر باشد. همچنین برای کسب و کارهای بزرگ و کوچک در صنایع مختلف به خوبی جواب میدهد. مثلاً شرکتی که تجهیزات ساخت و ساز تولید میکند، عموماً محصولات خود را از طریق وبسایت، کاتالوگ و نمایندگان فروش، مستقیماً به مصرفکنندگان میفروشد. اما در بیشتر موارد، این شرکت، به دلالها و واسطهها و توزیعکنندگان نیز تکیه خواهد کرد تا محصولاتش را بازاریابی کرده و به فروش برساند. این واسطهها، شرکای کانال هستند.
در ادامه به دو سوال پاسخ میدهیم: مزایای استفاده از شرکای کانال چیست؟ و چطور میتوانید از افتادن در تله پرهیز کنید؟
مزایای بازاریابی کانال برای کسب و کار
بازاریابی کانال اصطلاحی گسترده است که میتواند انواع متفاوتی از شراکت، معنی شود. این گستردگی باعث میشود کسب و کارها دستشان باز باشد تا تصمیم بگیرند چطور بازاریابی کانال را پیادهسازی کنند. اما چرا کسب و کار شما باید این روش فروش را در نظر بگیرد؟
- از نظر هزینه، بهصرفه است: این ویژگی، یکی از جذابترین ابعاد بازاریابی کانال است. نسبت به استخدام تعدادی کارمند که میتوانند همین اندازه فروش داشته باشند خیلی ارزانتر در میآید.
- شهرت برند شما را زیاد میکند: کار کردن با رابطها و کسب و کارهای پیشرو به این معناست که نام برند شما توسط آنها در بوق و کرنا خواهد رفت. اگر برای مثال، یکی از شرکای بازاریابی کانال شما شرکتی معروف باشد، حسن شهرت و اعتماد مشتریان آن شرکت، به شرکت و محصول شما هم منتقل میشود. بازاریابی کانال تقریباً شبیه توصیهای شخصی است که بلافاصله باعث اعتبار محصولتان میشود.
- حجم و تنوع بیشتری در کمپینهای بازاریابی به شما میدهد: شرکای بازاریابی کانال شما بازاریابی خودشان را انجام خواهند داد. واقعیت این است که احتمالاً واحد بازاریابیتان فرصت آزمایش کردن انواع مختلف استراتژیهای بازاریابی را نخواهد داشت. این استراتژیها دقیقاً همان نتیجهای را که برای شریک واسطه با مخاطبین متفاوت دارد، برای شما به بار نخواهد آورد.
استراتژیهای بازاریابی کانال باعث افزایش اثربخشی و موفقیت شما میشود؛ موفقیتی که به تنهایی نمیتوانستید به دستش آورید. توجه داشته باشید که استفاده از این روش بازاریابی با سایر روشها، تناقضی ندارد و میتوان استراتژی فروش خود را ترکیبی از تاکتیکهای مختلف در نظر گرفت.
چالشهای بازاریابی کانال
51% درصد بازاریابان نمیتوانند به کانالها، دستگاهها، روندها یا رقبای جدید با استفاده از دانش و ابزار فعلی خود واکنش نشان دهند. بازاریابی مبتنی بر کانال، مقرون به صرفه است و کمک میکند با هزینه کم، پول خوبی در بیاورید. با این حال، تنها زمانی مؤثر است که به درستی انجام شود. به ازای هر مزیتی که از استراتژی عالی بازاریابی کانال به دست میآورید، چند مانع وجود دارد که استراتژی کانال باید برای از میان برداشتن آنها آماده باشید.
برای مثال، چطور میتوانید در حین کار با شرکای مختلف کانال، پیام و هویت برند خود را حفظ کنید؟ غیر عادی نیست که شرکای کانالتان محتوا و تبلیغات خودشان را تولید کنند. این خوب است چون نرخ مشاهدهای را در بازاریابی برایتان به همراه دارد که در غیر این صورت امکانپذیر نبود. اما خیلی بد است که محتوای محصول با برند شما سازگاری نداشته باشد.
اینها تعدادی از چالشهای دیگر هستند که باید برای استفاده موفق از این استراتژی بر آنها غلبه کنید:
- عدم دسترسی به دادههای تحلیلی: هر یک از شرکای بازاریابی کانالی شما از پلتفرمهای خودشان برای تبلیغات استفاده خواهند کرد. خیلی از آنها هیچ تحلیل یا گزارشی از نحوه بازاریابی خود ارائه نمیکنند، پس سخت است که بتوان کارآمدی کمپینهایشان را بررسی کرد.
- استراتژیهای بازاریابی معمولی: ممکن است شرکای شما افراد یا شرکتهای کوچکی باشند که از پیچیدهترین و حرفهایترین پلتفرمها و استراتژیهای بازاریابی استفاده نمیکنند.
- آنها تخصص یا کارمندان متخصص ندارند: این چالش باعث نمیشود که شرکای بدی باشند، چون اغلب نتیجهای را استراتژی کانال به شما ارائه میدهند که بدون وجود آنها قابل دسترسی نمیبود. اما شاید گرفتن دیدگاهها و بازخوردهای آنها را سختتر کند. از آنجا که بازاریابان حرفهای نیستند، احتمال کمتری وجود دارد که بفهمند چرا کمپین فروش یک محصول، خوب پیش میرود یا اینکه بدانند چطور باید نتایج را اندازهگیری کنند.
- عدم کنترل: این مورد در بالا ذکر شد اما ارزش تکرار را دارد. هر یک از شرکای شما باعث تقویت برندتان شده و اعتبار خود را در اختیارتان میگذارند اما این یک مسیر دوطرفه است. اگر پیامشان نادرست یا ناسازگار باشد، روی برند و کسب و کار شما هم تأثیر منفی میگذارد.
بازاریابی کانال، استراتژی فوقالعادهای است ولی باید برای تأثیرگذاری، آماده مواجهه با چالشهای آن باشید. هر کانال مخاطبین، نرخ مشاهده و موانع بالقوه متفاوتی دارد. توسعه یک استراتژی بازاریابی کانال مؤثر، تلاشی طولانیمدت خواهد بود که میتواند پاداشهایی عظیم به همراه داشته باشد.
بهترین راه برای تحت کنترل داشتن اقدامات بازاریابیتان این است که ابزارهایی پیدا کنید که به شرکای کانال اجازه میدهند از محتوای بازاریابی تولید شده توسط شما تا حد امکان استفاده کرده و آنها را شخصیسازی کنند. این باعث میشود که برندتان پایدار باشد و فرقی نداشته باشد که کدام شریک، خدمات شما را تبلیغ کند.
با نظارت و دسترسی بهتر به تحلیلها، راحتتر میتوان نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را در یک نگاه دید و فرایند را ساده کرد. همچنین نگران نخواهید بود که شخص واسط، تصادفاً به نیابت از شما قولی بدهد یا حرف نادرستی بزند.
وظایف مدیر بازاریابی کانال
بر حسب نوع سازمانی که مدیر بازاریابی کانالی در آن کار میکند، وظایف و مسئولیتهای او مشخص میشود اما به طور کلی، میتوان این وظایف را به شرح زیر دانست:
برنامهریزی کمپینهای دیجیتال
برنامهریزی و اجرای کمپینهای کانالمحور در فضای مجازی، بخشی کلیدی از وظایف مدیر بازاریابی کانالی است. این وظیفه شامل تعیین شبکههای اجتماعی و سایر رسانههای مناسب برای تبلیغات و نحوه تبلیغات و اجرای کمپین در هر رسانه میباشد.
فراهم کردن راهنمای بازاریابی
مدیران بازاریابی کانالی باید با مدیران و کارمندان فروش واسطهای خود جلسات مستمر داشته باشند و توصیهها و راهنمای چگونگی فعالیت مناسب برای تبلیغات اثربخش را به آنها ارائه دهند.
انجام تحقیق بازار
این وظیفه به آشنایی استراتژی کانال و تسلط بر آخرین روندهای دیجیتال مارکتینگ، بازاریابی و تکنولوژی نیاز دارد. همچنین باید رقبای خود را نیز به طور مستمر زیر نظر داشته باشند.
طراحی استراتژیهای کانال
این مدیران باید از تجربههای خود برای طراحی استراتژیهای بازاریابی کانالمحور برای بازههای زمانی بلندمدت استفاده کنند. این استراتژیها به جز جزئیات بازاریابی، مواردی مثل بودجه، شرایط و قراردادهای همکاری و … را شامل میشود.
گزارشدهی نتایج
زمانی که کمپینها اجرا میشوند، مدیر بازاریابی کانالی، دادهها را جمعآوری کرده و گزارشات آن را برای مدیران مافوق و تحلیل و بهینهسازی استراتژی تهیه میکنند.
مثالهای بازاریابی کانالی در ایران
با وجود اینکه اسم این روش بازاریابی در ایران شناخته شده نیست، اما شرکتهای متعددی استراتژی فروش خود را بر همین مبنا قرار دادهاند. در ادامه، چند نمونه واقعی را که با بررسیهای ما شناسایی شدند بیان کردیم:
فروش آنلاین در وبسایتهای بازارچه
برخی شرکتهای کوچک و بزرگ، به جای طراحی سایت و استخدام تیم دیجیتال مارکتینگ، کل فروش آنلاین خود را به وبسایتهای واسط فروش منتقل کردند. به عنوان مثال، دیجیکالا یکی از این واسطها میباشد. این روش را میتوان نوعی از بازاریابی کانال دانست.
فروش با شبکهسازی در اینستاگرام
یک شرکت دانشبنیان در حوزه تولید نهادههای کشاورزی که در مراحل اولیه رشد خود است، کل فروش خود را با ایجاد شبکهای از همکاران فروش در اینستاگرام پیش میبرد. این شرکت، صفحات پرمخاطب کشاورزی در اینستاگرام را شناسایی کرده و به ازای هر فروش، به آنها پورسانت میدهد.
فروش توسط شرکتهای فروش تلفنی
شرکتهای متعددی در ایران وجود دارد که با تعداد زیادی اپراتور تلفنی، فروش تلفنی را انجام میدهند و میتوان با مدل فروش پورسانتی با آنها قرارداد بست. در این مدل قرارداد، پورسانت فروش به ازای هر فروش تلفنی به آنها پرداخت میشود.
همکاری با شرکتهای واسطه
در بسیاری از حوزههای کسب و کار، شرکتهایی وجود دارند که فروش شما را انجام میدهند. این شرکتها معمولاً انحصاری کار میکنند. به عنوان مثال در حوزه تبلیغات آنلاین، بسیاری از سایتهای پربازدید و مطرح کشور، فروش جایگاههای تبلیغاتی خود را به طور انحصاری به شرکتهای تبلیغاتی واسط واگذار کردند و تمام کار جذب مشتری، پشتیبانی، رسیدگی به مشکلات و … توسط همان شرکتهای واسط انجام میشود.
شما چه مثالهای دیگری از بازاریابی کانالی در ایران دیدهاید؟
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
معاملات با کانال های کلتنر Keltner
کانال های کلتنر Keltner ، شاخص های تکنیکال معروفی هستند که معامله گران روزانه می توانند برای تشخیص روند فعلی بازار و بدست آوردن سیگنال های معاملاتی کمک بگیرند. این کانال ها از نوسان و میانگین قیمت ها برای ترسیم خطوط میانه، بالا و پایین برای نشان دادن روند حرکت قیمت های بازار استفاده می کنند. تمام این خطوط وابسته به قیمت هستند و شکلی شبیه به کانال را ترسیم می کند.
محاسبه کانال های کلتنر
کانال های کلتنر در دهه 1960 بوسیله چستر کلتنر معرفی شدند اما شاخص آن توسط لیندا بردفورد در دهه 1980 به روز رسانی شد که به عنوان آخرین ورژن این شاخص از آن استفاده می شود. کانال های کلتنر شامل ترکیبی از 2 شاخص هستند: میانگین حرکت نمایی (EMA) و میانگین متوسط واقعی(ATR).
میانگین حرکت در واقع میانگین قیمتی اعداد مشخص در یک بازه زمانی معین شده هستند. در تغییرات نمایی ارزش بیشتری به قیمت های اخیر داده می شود، و هرچه که تغییرات قیمتی مربوط به روند اخیر نباشد، حساسیت کمتری برای آن در نظر گرفته می شود.
دامنه واقعی اندازه گیری میزان نوسانات ، بوسیله روش ارائه شده توسط جی ولس ویلدر انجام گرفت که برای اولین بار در کتابی به نام « دیدگاه جدید در سیستم های معاملاتی تکنیکال» منتشر شد.
میزان واقعی دامنه تغییرات در یک روز معاملاتی به صورت زیر محاسبه می شود:
قیمت بالای فعلی منهای قیمت پایین فعلی، ارزش خالص قیمت فعلی منهای میزان نزدیک به این مقدار یا ارزش خالص قیمت پایین فعلی منهای میزان نزدیک به این مقدار. به این ترتیب با این شیوه محاسبه، متوسط میزان واقعی در طول 14 روز، مقدار متغیری از مقادیر واقعی خواهد شد.
در زیر، به محاسبات کانال های کلتنر دقت کنید:
- باند بالای= (ضریب افزایش EMA+(ATRx
- باند پایین= (ضریب افزایش EMA-(ATRx
- باند وسط=EMA
مدت زمان EMA می تواند بر روی هر چیزی که بخواهید، تنظیم شود. برای مثال، میزان EMA برای یک معامله روزانه از 15 تا 40 در نظر گرفته می شود. ضریب افزایش هم برای ATR معمولاً برابر با 2 در نظر گرفته می شود. به این معنا که باند بالا، به میزان 2 برابر ATR بالاتر از EMA و باند پایین 2 برابر ATR، پایین تر از EMA ترسیم می شوند. این ضریب افزایشی بر اساس دارایی و سرمایه ای که با آن معامله می کنید تغییر می کند اما به طور معمول مقدار آن برابر با 2 در نظر گرفته می شود.
ممکن است براساس اطلاعات دقیقی که از بازار تجارت بدست می آورید، این مقدار را برابر با 1.7 یا 2.3 در نظر بگیرید. هرچه میزان این ضریب بیشتر باشد، کانال شما عریض تر می شود و هرچه این عدد کمتر باشد، این کانال باریکتر می شود.
تنظیم صحیح شاخص
کانال های کلتنر بسیار مفیدند زیرا میزان تغییرات را به خوبی به معامله گر نشان می دهند. زمانی که ارزش یک دارایی بیشتر شود، قیمت آن معمولاً به باند بالا نزدیک می شود و گاهی اوقات هم از آن عبور می کند. معمولاً بهتر است که قیمت در جایی بالاتر از باند پایین قرار بگیرد و یا اغلب بالای باند وسط یا بسیار نزدیک به قسمت زیرین آن باشد.
زمانی که ارزش یک دارایی به سمت پایین متمایل شود، معمولاً تا نزدیکی باند پایین پیش می رود و گاهی اوقات هم از آن عبور خواهد کرد و جایگاه میزان قیمت آن زیر باند بالا و اغلب در قسمت پایین باند وسط و یا با فاصله بسیار نزدیکی و در بالای آن قرار می گیرد. به همین دلیل، شاخص باید همیشه تنظیم باشد تا بتواند میزان تغییرات را به درستی نشان دهد.
به عبارت دیگر، اگر قیمت به طور مداوم افزایش پیدا کند ولی به باند بالا نرسد به این معناست که کانال شما بسیار عریض است ، در این صورت باید میزان ضریب افزایش را کاهش دهید. اگر میزان قیمت، روند افزایشی را داشته باشد ولی اغلب در نزدیکی باند پایین حرکت کند ممکن است کانال شما بسیار تنگ باشد به همین دلیل بهتر است در این شرایط میزان ضریب افزایشی را بیشتر کنید. به یاد داشته باشید که برای بدست آوردن تحلیل درست شاخص از بازار، باید آن را به درستی تنظیم کنید.
استراتژی پولبک
زمانی که شاخص به درستی تنظیم شود، استراتژی نرمال ایجاب می کند که در زمان صعود قیمت ها، هنگامی که قیمت به خط میانی بازگردد، بهتر است خرید را انجام دهید و استاپ لاسی در نیمه راه بین باند وسط و پایینی تعیین کنید و قیمت مورد نظر خود را در نزدیکی باند بالا تعیین کنید.
از طرفی دیگر، اگر به این نتیجه برسید که قیمت با استاپ لاس شما برخورد می کند، می توانید استاپ لاس خود را به سمت باند پایین حرکت دهید. این کار به معامله فضای بیشتری می دهد و باعث کاهش چشمگیر معاملات همراه با ضرر می شود. در زمان نزول قیمت، بهتر است هنگام رسیدن آن به لاین میانی، دست به فروش کوتاهی بزنید. ( فروش کوتاه معمولاً مربوط به فروش دارایی قرض گرفته شده با هدف خرید مجدد آن با قیمتی پایین تر است) .
استاپ لاسی در نیمه راه بین باند متوسط و بالا تعیین کنید و قیمت مورد نظر خود را در نزدیکی باند پایین تعریف کنید و در صورت برخورد قیمت با استاپ لاس شما، می توانید استاپ لاس خود را کمی نزدیکتر به باند بالا در نظر بگیرید.
این استراتژی، باعث می شود که شما از روند حرکتی قیمت ها به نفع خود استفاده کنید ، از آنجا که نقطه استاپ لاس نیمی از طول قیمت هدف گذاری شما را تشکیل می دهد، می توانید معاملاتی را با نسبت 0.5 درصدی زیان / سود انجام دهید. تمام بازگشت ها به باند میانه را به عنوان موقعیتی برای معامله در نظر نگیرید.
در برخی موارد مانند پیش نرفتن تغییرات قیمت به صورت یک روند و یا حرکت قیمت بین باند بالا و پایین به صورت رفت و برگشتی، نمی توان از روش های گفته شده بالا جهت انجام معاملات استفاده کرد. به همین دلیل قبل از استفاده از این روش، استراتژی کانال الگوی رفتاری بازار و میزان مطابقت آن را با این متد بررسی کنید.
استراتژی بریک اوت
استراتژی بریک اوت کانال کلتنر به منظور استفاده از موقعیتی که در استراتژی پولبک از قلم افتاده باشد، طراحی شده است. از این استراتژی بیشتر در بازارهای باز استفاده می شود. در استراتژی های معمول، اساس کار بر این است که خرید را هنگامی انجام دهید که قیمت در بالای باند بالا شکسته شده باشد یا بعد از 30 دقیقه از بازگشایی بازار، اگر قیمت در زیر باند پایین قرار بگیرد، فروش کوتاهی انجام دهید. در این میان از باند میانی به عنوان راه خروج استفاده می شود.
همانطور که مشاهده می کنید، در این نوع از معاملات، سود خاصی وجود ندارد چرا که اصل براین است که معامله گر به محض دیدن نزدیک شدن معاملات برنده یا بازنده خود به باند میانی باید آنها را متوقف کند.
از آنجا که بازار بلافاصله بعد از بازگشایی بی ثبات است ممکن است یکی پس از دیگری سیگنال هایی را درباره سود و ضرر خود از معاملات دریافت کنید به همین دلیل سعی کنید در این روند براساس سیگنال دوم معامله خود را انجام دهید و تنها از 2 سیگنال در 30 دقیقه اول برای انجام و تصمیم گیری درباره معاملات خود استفاده کنید. اگر در 2 بریک اوت اول در کانال نتوانید حرکت بزرگی انجام دهید، احتمالاً در ادامه هم نمی توانید به نتیجه بزرگی دست پیدا کنید.
این استراتژی بهترین راهکار در برابر دارایی ها و سرمایه ای است که حرکت و تغییراتی سریع را در صبح خواهند داشت ولی اگر با حرکت کند دارایی و سرمایه مورد نظر روبه رو شوید، استفاده از این استراتژی بی فایده است. اگر در این مواقع از این روش برای انجام معاملات استفاده کنید با نتایج بدی مواجه خواهید شد چون قیمت بعد از رسیدن به نقطه بریک اوت روند گذشته را در پیش نمی گیرد و معمولاً برعکس حرکت می کند.
ترکیب استراتژی بریک اوت و پولبک
استراتژی معاملاتی بریک اوت کانال کلتنر برای استفاده در بازار باز و در موقعیتهای همراه با حرکت سریع طراحی شده است و استراتژی پولبک معمولاً برای استفاده در طول یک روز معاملاتی و تنها در زمانهایی که روند حرکتی قیمتها مطابق با گایدلاین ها انجام شود، کاربرد خواهد داشت.
اگر صبح از استراتژی بریک اوت استفاده کرده باشید، آن را با رسیدن قیمت به باند وسط تمام می کنید. در این لحظه، می توانید تصمیم بگیرید که آیا می خواهید از استراتژی پولبک برای انجام معامله ای دیگر استفاده کنید یا خیر. اگر در طول استفاده از استراتژی پولبک؛ صبح شاهد یک جهش بزرگ باشید اما در طول روز تغییرات قیمت بسیار کم شود باید روش خود را عوض کنید و از بریک اوت استفاده کنید.
اگر روند تغییرات قیمت بسیار کند باشد نمی توانید معاملات خوبی را تجربه کنید، اما اگر قیمت در ابتدای روز با نوسان همراه باشد ممکن است در ادامه بعضی از این نوسانات در ادامه دوباره تکرار شوند. برای استفاده از استراتژی بریک اوت باید به دامنه بالایی باند بالا و همچنین ناحیه پایین باند پایین توجه کنید تا سیگنال یک جهش بزرگ را در روند تغییرات قیمتی مشاهده کنید.
تمام قوانین خروج از معاملات در زمان استفاده از استراتژی بریک اوت در طول روز صادق است؛ زمانی که قیمت به باند وسط برسد باید از معاملات خارج شوید. بعد از آن باید تصمیم بگیرید که آیا روند حرکتی قیمت ها به اندازه ای قوی هست که بتوانید برای وارد شدن به معامله از استراتژی پولبک استفاده کنید یا نه.
در حالی که هردو استراتژی امکان ورود و خروج را برایتان فراهم می کنند، این معامله گر است که برای مناسبترین زمان ورود و انجام معاملات بر اساس استراتژی مورد نظر تصمیم گیری کند. برای استفاده از این استراتژی ها نباید به تمامی سیگنال ها توجه کرد. زمانی که شرایط برای استفاده از این استراتژی ها مناسب باشد باید از فرصت استفاده کرد و یک معامله موفق را تجربه کرد.
موارد احتیاطی
اگر با دارایی ها و موارد سرمایه گذاری گوناگون کار می کنید، بهتر است از کانال کلتنر استفاده کنید. ممکن است استفاده از آن برای یک حالت مناسب نباشد درحالیکه در حالتی دیگر، بهترین نوع استراتژی باشد. قبل از انجام معاملات با استفاده از کانال کلتنر و به کار بردن پول واقعی، بهتر است انجام معاملات را در حساب دمو تمرین کنید و درباره استفاده و یا استفاده نکردن از این روش در موارد گوناگون تصمیم گیری کنید.
در صورتی که بتوانید در حساب دمو و با تمرینات زیاد به موفقیت دست پیدا کنید، می توانید معاملات خود را در دنیای واقعی و با استفاده از سرمایه اصلی خود، انجام دهید.
این ترازنامه شامل مالیات، سرمایه گذاری، یا سرویس های سرمایه نمی شود .این اطلاعات بدون در نظر گرفتن اهداف سرمایه گذاری، تحمل ریسک یا شرایط مالی هر سرمایه گذار خاص ارائه میشود و ممکن است برای همه سرمایه گذاران مناسب نباشد. عملکرد گذشته نشانگر نتایج آینده نیست. سرمایه گذاری همیشه همراه با ریسک و ضررهای احتمالی است.
آموزش رسم کانال قیمتی و معامله بر اساس آن
کانال قیمتی، یک الگوی تکنیکال قوی است که چندین ساختار تحلیل تکنیکال را با هم ترکیب میکند، تا برای معاملهگران نقاط ورود و خروج احتمالی خوبی فراهم کند. همچنین کانال قیمتی میتواند در مدیریت کردن ریسک نیز به معاملهگران کمک کند. البته این الگوی قدرتمند غالبا توسط معاملهگران نادیده گرفته میشود. اولین قدم برای یادگیری این الگو، نحوه تشخیص آن است. قدم بعد شناسایی زمان ورود و نقطه ورود است که تعیین میکند در چه نقطهای حد سود و حدضرر خود را قرار دهیم.
ویژگیهای کانالهای قیمتی
در بحث تحلیل تکنیکال، زمانی یک کانال تشکیل میشود که قیمت بین دو خط موازی نوسان داشته باشد. خط روند بالایی، سقفهای قیمتی و خط روند پایینی کفهای قیمتی را به یکدیگر متصل میکند. کانال قیمتی میتواند شیب صعودی، نزولی یا افقی ( ساید، خنثی) داشته باشد.
اگر قیمت، کانال را به سمت بالا بشکند، میتواند به این معنی باشد که افزایش قیمت ادامه خواهد داشت. برای مثال نمودار پایین، کانالی را که در سهام شرکت هتلهای هایت (Hyatt Hotels Corporation که با نماد H در بورس شناخته میشود) تشکیل شده نشان میدهد که قیمت توانسته آن را بشکند.
از طرفی دیگر استراتژی کانال اگر قیمت کانال را به سمت پایین بشکند، میتواند نشاندهنده این موضوع باشد که روند نزولی قیمت ادامه خواهد داشت.
کانالهای قیمتی در سهامهایی که نوسانات شدید ندارند بهتر عمل میکند. میزان نوسانات سهم برای تعیین حدسود برای ما مهم است. برای مثال، اگر میزان نوسانات کم باشد، اندازه کانال خیلی بزرگ نخواهد بود که این موضوع بدین معنی است که حدسود احتمالی ما کوچک خواهد بود (چون سهام حرکت بزرگی نخواهد داشت). هر چه کانال ما بزرگتر باشد، میزان نوسانات نیز بیشتر است که در نهایت میزان سود احتمالی نیز بزرگتر خواهد بود.
انواع کانال
برای رسم کانال حداقل به چهار نقطه نیاز داریم که آنها را به هم متصل کنیم. دو نقطه برای ترسیم خط روند پایینی و دو نقطه برای خط روند بالایی. به صورت کلی سه نوع کانال قیمتی داریم:
۱. کانالهایی که شیب رو به بالا دارند به عنوان کانالهای افزایشی شناخته میشوند.
۲. کانالهایی که شیب رو به پایین دارند به عنوان کانال کاهشی شناخته میشوند. کانالهای صعودی یا نزولی به عنوان کانالهای رونددار (Trending Channels) شناخته میشوند چون قیمت در این کانالها به سمت خاصی حرکت میکند.
۳. کانالهای که در آن خطوط روند به صورت افقی هستند که با نامهای کانال افقی، روندهای رنج (خنثی)، و مستطیل نیز شناخته میشوند.
خرید یا فروش در کانالها
کانالها گاهی اوقات میتوانند نقاط خروج و ورود را برای ما فراهم کنند. البته برای وارد شدن به معامله خرید یا فروش چندین قانون وجود دارد:
• زمانی که قیمت در سقف کانال است، اگر معامله خرید باز دارید آن را ببندید یا وارد معامله فروش شوید.
• زمانی که قیمت در میانه کانال است، وارد معاملهای نشوید و اگر معامله باز دارید آنرا نگه دارید.
• زمانی که قیمت در کف کانال است معامله فروش خود را ببندید یا وارد معامله خرید شوید.
دو استتثنا برای این قانون وجود دارد:
۱. اگر قیمت کانال را از پایین یا بالا شکست، دیگر کانال مورد نظر ما معتبر نیست. پس تا زمانی که کانال دیگری تشکیل نشده است وارد معامله نشوید.
۲. اگر قیمت در یک کانال برای مدت طولانی در حال حرکت باشد، ممکن است قیمت در حال تشکیل یک کانال کوچکتر در داخل آن کانال باشد. در این شرایط، نقاط بالا یا پایین کانال کوچکتر را برای نقطه ورود و خروج استفاده کنید.
زمانی که قیمت در کانال صعودی قرار دارد سعی کنید نزدیک به کف کانال وارد معامله خرید شوید، و در سقف کانال از معامله خارج شوید. در روند صعودی اگر قصد وارد شدن به معامله فروش دارید، مواظب باشید.
برای مثال کانال افزایشی که در سهام شرکت NVIDIA ( با نماد NVDA ) تشکیل شده است را در تصویر زیر ببینید:
زمانی که قیمت در کانال نزولی قرار دارد، نزدیک به سقف کانال بفروشید و در کف کانال از معامله خارج شوید. چون روند کلی نزولی است و قیمت در کانال قیمتی نزولی قرار دارد، اگر قصد وارد شدن به معامله خرید را دارید، بسیار مواظب باشید.
گاهی اوقات میتوان با استفاده از دیگر اندیکاتورهای تکنیکال دقت سیگنالهای دریافتی از کانال قیمتی را بالا برد و تاییدی برای قدرت روند نزولی یا صعودی دریافت کرد. اندیکاتورهای تکنیکالی که میتوان در کنار کانال قیمتی استفاده کرد شامل این موارد میشوند:
• اندیکاتور MACD یا میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) معمولا زمانی که کانال قیمتی افقی شکل گرفته است نزدیک عدد صفر نوسان میکند. زمانی که خط MACD، از خط سیگنال عبور کند میتواند نشاندهنده نقطه احتمالی ما برای خرید در نزدیکی کف کانال یا معامله فروش در نزدیکی سقف کانال برای ما باشد.
• کراس اور (Crossover) در اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic) ممکن است سیگنال خرید در کف و سیگنال فروش در سقف به ما بدهد.
• اندیکاتور حجم معاملات هم میتواند در معاملهگری به ما کمک کند. حجم معاملات معمولا زمانی که قیمت در میانه کانال است پایین است. معمولا زمانی شکست کانال رخ میدهد که حجم معاملات بالا باشد. اگر زمانی که قیمت کانال را میشکند حجم معاملات افزایش نداشتهباشد، احتمال اینکه قیمت مجددا به کانال برگردد زیاد است. ( احتمال این که شکست جعلی داشته باشیم زیاد میشود.)
مشخص کردن سطوح حدضرر و حدسود
کانالها میتوانند با مشخص کردن سطوح حدضرر و حدسود به ما در مدیریت سرمایهمان کمک کنند. در این جا نکات پایهای که برای مشخص کردن این سطوح استفاده میشود بیان میکنیم:
• اگر در کف کانال وارد معامله خرید شدید، حد ضرر خود را پایین کف کانال قرار دهید تا اگر قیمت نوسانی داشت از آن در امان باشید و در سقف کانال از معامله خارج شوید و سیوسود کنید.
• اگر در سقف کانال وارد معامله فروش شدید، حدضرر خود را بالای سقف کانال قرار دهید تا اگر قیمت نوسانی داشت از آن در امان باشید و در کف کانال از معامله خارج شوید و سیوسود کنید.
نموداری که میبینید نمودار شرکت BCE ( با نماد BCE) است که نقاط حدضرر و خروج احتمالی برای شما مشخص شدهاست.
تشخیص اعتبار معامله
کانالها میتوانند احتمال موفقیت یک معامله را برای ما مشخص کنند. کانالها این کار را از طریق قابلیتی به اسم “تاییدیه” انجام میدهند. تاییدیه به معنی تعداد دفعاتی است که قیمت از سقف تا کف کانال و برعکس نوسان داشتهاست. این نکات در مورد سطوح تاییدیه بسیار مهم است که باید بخاطر داشتهباشید:
• بین ۱ تا ۲ بار نوسان از کف به سقف یا برعکس کانال ضعیف است (و قابل معامله نیست).
• بین ۳ تا ۴ بار نوسان؛ کانال مناسب (قابل معامله) است.
• بین ۵ تا ۶ بار نوسان کانال قوی (کانال معتبر برای معامله) است.
• بیشتر از ۶ بار نوسان، یعنی کانال بسیار قوی است (و با هر بار نوسان بیشتر اعتبار بیشتر میشود.).
تحلیل زمانی معامله
توسط کانالها میتوانید مدت زمانی که نیاز است تا معامله از نقطه فروش به نقطه خرید برسد را حساب کنید. این کار را میتوانید با استفاده از مدت زمانی که قبلا طول کشیده که قیمت از کف به سقف یا برعکس نوسان کند انجام دهید و میانگین آن را برای آینده در نظر بگیرید. این پیشبینی بر اساس این فرض است که حرکت آینده دارایی از لحاظ زمانی و قیمتی تقریبا برابر با حرکات قبلیش است. اگر چه این فقط یک فرض است و ممکن است گاهی اوقات دقیق نباشد.
نکته مهم: بسته به بازه زمانی، کانال قیمتی میتواند شکل متفاوتی داشتهباشد. برای مثال یک کانال در تایمفریم هفتگی ممکن است در تایمفریم روزانه قابل تشخیص نباشد.
نتیجهگیری
زمانی که قیمت بین دو خط روند کانال در حال نوسان است، کانال میتواند برای شما فرصت معاملاتی خرید یا فروش را فراهم کند. زمانی که حرکت قیمت یک دارایی در بین دو خط روند موازی محدود میشود، سیگنالهای خرید و فروش، همچنین سطوح حدسود و حدضرر را میتوان تخمین زد. قدرت یک کانال را میتوان بسته به مدت زمانی که قیمت در آن حرکت کرده است مشخص کرد. مدت زمانی که قیمت از سقف به کف یا برعکس حرکت میکند، تخمینی برای اینکه معامله را چقدر نیاز است باز نگه دارید به ما ارائه میدهد.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
استراتژی ارتباطات چیست؟
استراتژی ارتباطات یک برنامه به منظور دستیابی به اهداف ارتباطی می باشد. این برنامه میتواند برای ارتباطات داخلی، ارتباطات بازاریابی و روابط عمومی به کار گرفته شود. یک استراتژی ارتباطی چهار عنصر اساسی دارد: اهداف ارتباطی، مخاطبان هدف، برنامه ارتباط و کانالهای ارتباطی. در ادامه بیشتر در این رابطه توضیح خواهیم داد.
استراتژی ارتباطات چیست؟
استراتژی ارتباطات راهنمای تبدیل یک شرکت به برند می باشد. این را باید نوعی پرتو در نظر گرفت که راه را به شما نشان داده و شما را به مخاطب نزدیک خواهد کرد. استراتژی ارتباطات به شما کمک خواهد کرد تا یاد بگیرید که چگونه می توان ارزش بیشتری با استفاده از محتوای دارای کیفیت بالا برای افراد ایجاد کرد و چگونه می توان به آنها مرتبط شد.
ایجاد گام به گام برنامه استراتژی ارتباطات
تعیین اهداف کسب و کار
در ابتدا باید موقعیت فعلی کسب و کار مشخص شود. پس از شناسایی وضع موجود، اهداف کوتاه مدت و بلند مدت را بایست تعیین نمود. اهداف سودآوری کسب و کار اغلب مشتمل بر موارد زیر می توانند باشند:
- سودآوری (اطمینان از بالاتر بودن درآمدها نسبت به هزینه ها)
- بهره وری
- خدمات خوب به مشتری.
- حفظ مشتریان.
- حفاظت از ارزشهای هسته ای.
- مدیریت رشد و تغییر.
- بازاریابی.
تعیین استراتژی کانال اهداف ارتباطی
پس از تعیین اهداف کسب و کار، نوبت به تعیین اهداف ارتباطی خواهد رسید. برای موفقیت یک کسب و کار، این دو دسته هدف باید با همدیگر متناسب باشند. اهداف استراتژی ارتباطات می توانند موارد زیر را در برگیرند:
- خلق آگاهی از برند
- ساخت وفاداری.
- تحریک یک خواسته یا مطلوبیت.
- …
شناسایی مخاطبان
پس از شناسایی اهداف بایست استراتژی کانال مخاطبان شناسایی شوند. همچنین باید از نظر ارزش این مخاطبان را ارزشگذاری کرد. لزوما مخاطبان شما در شبکه های اجتماعی در دسترس نیستند. در اینجاست که باید بهترین راه برای دست یابی به مخاطبان با ارزش را بیابید.
تعریف دیدگاه و بینش مخاطبان
در اینجاست که باید نحوه نگرش و دیدگاه مخاطبان شناسایی شوند. در اینجا میتوانید از چند روش برای ایجاد استراتژی ارتباطات هماهنگ با بینش مخاطبان استفاده کنید: روشهایی مانند پیمایش و گروه کانون دو مورد از این روشها هستند.
تعیین کانالهای ارتباطی
شناسایی بینش و رفتار مخاطبان هدف به شما کمک میکند تا کانالهای مفید برای دسترسی به آنها را نیز بیابید. از خودتان بپرسید که کدام کانال بیشترین شانس هدف گیری مخاطب را خواهد داشت. قبل از ایجاد پیام و محتوی نیازمند آن هستید که فرمت ارتباط با مشتریان را بدانید. باید بدانید که مخاطبان شما از چه کانالهای ارتباطی استفاده میکنند.
تعریف جایگاه و پیامهای کلیدی برای مخاطبان هدف گوناگون
جایگاه یابی و پیامهای هسته ای به افراد کمک میکند تا دلیل مفید بود یک شرکت را بفهمند و ارزشهای آنرا نسبت به رقبا درک کنند. این پیامها ممکن است به شکل شعار بازاریابی، سرتیتر…باشند.
استراتژی محتوا به عنوان قسمتی از استراتژی ارتباطات
در اینجا استراتژی محتوا بر اساس استراتژی ارتباطات مورد نظر تنظیم میشود. تقریبا می توان گفت که استراتژی ارتباطات وارد فاز پیاده سازی شده است. در اینجاست که نحوه بیان مشخص خواهد گردید.
فراموش نکنید که قبل از بیان پیام ، سخت در کنترل شما است ، اما پس از بیان سخت شما در اسارت آن خواهید بود.
دکتر مهدی جباریان
استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش
با ظهور بازاریابی دیجیتال و تقسیم شدن این فضا میان کانالهای بیشمار شبکههای اجتماعی، یک کسب و کار در حوزه تجارت الکترونیک نیاز دارد به خوبی استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش و بازاریابی خود را تنظیم کند تا با این فضای نوظهور تطبیق پیدا کند.
چرا کسب و کارها به استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش نیاز دارند
با چشم انداز امروزهی بازاریابی بر اساس شبکههای اجتماعی، موفقیت یک کسب و کار در حوزهی تجارت الکترونیک از طریق غلبه بر دو چالش اساسی مشخص میشود:
- راههای زیادی وجود دارد تا مصرف کنندگان به برند شما جذب شوند. از طریق شماره تلفن، ایمیل، شبکههای اجتماعی و جست و جو در اینترنت و این بدین معنی است شما باید توانایی فروش در تمام آن کانالها را داشته باشید.
- سر و صدا و هیاهو در بازار زیاد است. مشتریان شما از تبلیغات و پیامهایی که هر جایی میتوان دید اشباع شدهاند. یعنی برند شما باید از بین این همه هیاهو سر بلند کند و توجه مصرف کننده را جلب کند.
رویکرد بازاریابی بهوسیلهی یکپارچه سازی کانالهای فروش نه تنها به نفع مصرف کنندگان است بلکه در انتهای خط به سود خود کسب و کار اینترنتی تمام میشود.
قریب به اتفاق تحقیقات نشان میدهد که در مقایسه با خرده فروشی که از یک کانال فروش استفاده میکند، مصرف کنندگان تقریباً دو برابر بیشتر پول خود را برای خرده فروشانی که از استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش استفاده میکنند خرج میکنند.
جالب اینجاست که این مشتریان معمولاً وفاداری بیشتری دارند.
استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش چیست
برای فروشگاههای اینترنتی، بکارگیری استراتژی یکپارچه سازی کانالهای بازاریابی و فروش یعنی اجازه دادن به مشتریان برای به راحتی ارتباط گرفتن، به اشتراک گذاشتن، درگیر شدن و در نهایت تبدیل شدن به مشتری در تمامی شبکههای اجتماعی و کانالهای فروش.
به عبارت دیگر، شما –برند، فروشگاه، محصول شما و مکانیزم خرید از شما – باید بهصورت مجازی همهجا باشید و این امکان را برای مشتریان فراهم کنید تا در هر کانالی قصد او به خرید تبدیل شود.
یکپارچه سازی کانالها به استراتژیای اشاره دارد که تجربه مشتری را تجربهای معنی کند که نه تنها در وسیلههایی مثل موبایل، کامپیوتر و فضای آفلاین روان باشد، بلکه مشتریان شما هنگامی که از طیف گستردهای از رسانههای بازاریابی استفاده میکنند باید یکپارچه و سازگار با برند شما باشد.
کسب و کارهای اینترنتی باید همیشه برای دسترسی مشتریان با فروشگاههایشان و ارتباط گرفتن با برند آنها، از هر وسیلهای آمادگی داشته باشند.
نفوذ استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش به کسب و کارهای اینترنتی
شما میتوانید استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش را به سه بخش تقسیم کنید:
شناسایی
یکی از سه عنصر استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش واقعی شناسایی است که با شناخت از مشتریان و دورنمای قطع ارتباط در نقاط تماس مشتری و خریدار نمود پیدا میکند.
هنگامی که مشتری که درگیر برند شما شده و در اینستاگرام زیر محصولی که نظرش را جلب کرده کامنت میگذارد یا کسی از کانال تلگرامی شما خرید میکند،
چیزی که مسلم است، در هر صورت یکپارچه سازی کانالهای فروش نیازمند یک استراتژی بازاریابی منسجم و تثبیت نام تجاری بر روی تمام پلتفرمها است.
برقراری ارتباط
عنصر دوم برقراری ارتباط است. برقراری ارتباط موفق بستگی به توانایی کسب و کار شما در انتقال مثبت تجربه مشتری و محتوای ارزشمند دارد که مشتری را به خرید از شما هدایت میکند، بدون اینکه برای او خسته کننده با گیج کننده باشد.
استقرار
سومین عنصر روش بازیابی یکپارچه سازی کانالهای فروش در آخرین مرحله از گسترش به اوج خود میرسد.
ضرورت وجود این بخش , بعد از یک تجربه مشتری از اولین مواجهه با ابزار بازاریابی شما در یک خرید واقعی، نمود پیدا میکند.
استقرار موفق کسب و کار شما بستگی به ترکیبی از نوع استفاده از کانالهای فروش مطلوب برای برند شما، شخصی سازی، بینش مبتنی بر داده، تبادل پیام و تحقق درخواستهای مشتریان در هر لایهای از خرید دارد.
حرف آخر
یک استراتژی کانال استراتژی یکپارچه سازی کانالهای فروش موفق در واقع استراتژی است که مقصد منحصر به فردی نداشته باشد.
بخصوص از زمانی که کانالهای جدید از عرصه بازاریابی سر درمیاورند و بر آن تسلط پیدا میکنند، مشتریان بین پروفایلهای مختلف اینترنتی خود و کانالهای رها شده که با آن قطع ارتباط کردهاند، پراکنده شدهاند که درنهایت بر رفتار خرید آنها تأثیر میگذارد.
دیدگاه شما