چگونه بفهمیم روند بازار نزولی شده است؟
بعضی مواقع اصلاح و روند نزولی بازار را باهم اشتباه میگیریم، در این ویدیو مشخصات یک بازار نزولی را بررسی خواهیم کرد.
ما برای این که در مورد چگونه بفهمیم روند بازار نزولی شده است؟ از کتابی که استفاده کردیم نامش Bear Market Investing Strategies میباشد که اصلا Bear Market به بازاری که نزولی باشد به آن بازار خرسی میگویند. این کتاب در مورد این صحبت میکند که وقتی بازار روندش نزولی است چه کار باید انجام بدهیم.
در فصل هشت این کتاب در مورد این صحبت میکند که چطور بفهمیم بازار درک بازار خرسی نزولی است و یک وقتایی هست یک اصلاح کوچک سهام صورت میگیرد و یکم قرار است پایین بیاید و یک وقتا هم هست که دیگر سهم وارد فاز نزولی شده است. در فصل هشتم Bear Market investing Strategies به 18 روش اشاره میکند که ما 18 روش را خواندیم و فهمیدیم که همه روشها بیس و اشارهای به بحثهای تکنیکالی دارد و خلاصه که اگر جمع بندی کنیم مستقیم ممکن است روشها را به شما نگفته باشد اما در کل به 4 روش:
میانگین های متحرک در تحلیل تکنیکال
معمولا وقتی یک میانگینی را که چند ماه است نشکسته برای مثال در 10 روز یا 15 روز حالا روی سهام مختلف در دوره نخبگان میگوییم که چطور میانگین ایدهآل را پیدا کنیم و این نشان میدهد که وارد فاز نزول شدهایم و یک سهمی را نگاه میکنم و به ما نشان میدهد که 2 ماهی است صعود کرده و زیر میانگین 9 روزهاش نیامده است و حالا آن را شکسته و الان میتوانیم بفهمیم که وارد فاز نزول شده است.
خط روند
خط روند یا Trend Line یکی از ابزاری است که بسیار مورد استفاده ما قرار میگیرد و اگر Trend Line یا خط روند شکست، میتوانیم بگوییم که سهم وارد فاز نزولی شده و استراتژیهایمان باید به سمت بازار Bear Market یا بازار خرسی یا نزولی برود.
ایچیموکو Ichimoku
روش بسیار خوبی است که کیجونسن وقتی شکسته به سمت پایین میشود، معمولا یکی از اولین سیگنالهایی است که نشان میدهد سهم روندش عوض شده و ممکن تنتانسن توسط قیمت به سمت پایین شکسته شود ولی موقت باشد اما وقتی کیجونسن روندش عوض شود احتمال خیلی بالاتری در قبال این میتوانیم بدهیم که سهم وارد فاز نزول شده است.
سرعت ریزش
سرعت ریزش پارامتر مهمی به حساب میآید برای مثال سهم را متوجه میشوید که به سمت بالا حرکت میکند و در یک آن به سمت پایین حرکت میکند، در واقع زمانی که ریزشهای شدید داریم ولی میتوانیم این امر را نشانه ریزش بدانیم.
خب این مباحث در دوره نخبگان در بخش تکنیکال با مثال کار خواهد شد و دوستانی که در دوره نخبگان بودند عمیقتر درک خواهند کرد. به هر حال ما نمیتوانیم بیش از این مباحث را برایتان باز کنیم زیرا که 20 30 ساعت برای این مباحث تدریس کنیم و این پست را به صورت کلی برایتان در نظر گرفتیم تا دوستانی که علاقهمند به بازار بورس هستند بدانند که با آموزش دیدن در دوره نخبگان میتوانند متوجه شوند که چه زمانی بازار خرسی و نزولی است.
علی صابریان
از سال 1390 که مجموعه خانه سرمایه شروع به کار کرد با برگزاری ۳۱ دوره جامع آموزشی بلند مدت، بیش از ۶۰۰۰ تحلیلگر را وارد بازار سرمایه کردهایم. تمام تلاش من و همکارانم ایجاد مرجعی برای آموزش واقعی و صحیح موفقیت مالی و سرمایه گذاری بوده است مرجعی که کمک می کند زندگی بهتری برای خود و اطرافیانمان بسازیم.
تله خرسی (Bear Trap) چیست؟
تله خرسی الگویی تکنیکال است و زمانی اتفاق میافتد که عملکرد یک سهم، شاخص و یا سایر داراییهای مالی، به اشتباه سیگنالی از معکوس شدن روند صعودی نشان دهد. بدین ترتیب، این تله میتواند روند صعودی قیمت را از دید سرمایهگذاران مخفی کند. تلههای خرسی باعث میشوند سرمایهگذاران با هدف کسب سود و براساس پیشبینیهای انجام شده بر روی تغییرات قیمت در آینده که البته هیچگاه اتفاق نمیافتند، اقدام به باز کردن موقعیت شورت کنند. در ادامه با کمک مقالهای از وبسایت اینوستوپدیا به بررسی این پدیده خواهیم پرداخت.
تله خرسی چگونه کار میکند؟
تله خرسی میتواند باعث شود که فعالان بازار، انتظار کاهش قیمت یک دارایی مالی را داشته باشند و در نتیجه، اقدام به فروش دارایی یا باز کردن موقعیت شورت کنند. با این حال، ارزش دارایی در چنین سناریویی بدون تغییر باقی مانده و یا افزایش مییابد که در نهایت باعث ضرر و زیان معاملهگر میشود.
در چنین شرایطی، تریدری با دیدگاه صعودی (گاوی) ممکن است این دارایی در حال افت ارزش را به فروش برساند و یک تریدر با دیدگاه نزولی (خرسی) احتمالاً تلاش میکند با گرفتن موقعیت شورت، از کاهش قیمت سود بگیرد؛ اما روند نزولی ادامه پیدا نمیکند و یا پس از یک بازه زمانی کوتاه برعکس شود. این بازگشت قیمت را به عنوان تله خرسی میشناسند.
فعالان بازار اغلب با تکیه بر الگوهای تکنیکال، روندهای بازار را تحلیل میکنند و سپس به ارزیابی راهبردهای سرمایهگذاری میپردازند. تریدرهای تکنیکال تلاش میکنند با استفاده از ابزارهای تحلیلی مختلفی مانند جابهجاییهای فیبوناچی، شاخص قدرت نسبی (RSI) و اندیکاتورهای حجمی، تلههای خرسی را شناسایی کرده و از آنها دوری کنند. این ابزارها به تریدرها در درک و پیشبینی صحت و پایداری روند فعلی قیمت یک دارایی، کمک زیادی میکنند.
تله خرس و موقعیت شورت
خرس در واقع یک سرمایهگذار یا تریدر در بازارهای مالی است که باور دارد قیمت یک دارایی به زودی کاهش خواهد یافت. همچنین خرسها ممکن است مسیر کلی یک بازار مالی را نزولی ببینند. یک استراتژی مالی خرسی تلاش میکند تا از روند کاهشی قیمت یک دارایی، سود کسب کند. معمولا برای اجرای این استراتژیها از تکنیک موقعیت شورت استفاده میشود.
موقعیت شورت، یکی از تکنیکهای تریدینگ است که طی آن، معاملهگر یک دارایی یا قراردادهای مربوط به آن را از کارگزاری و از طریق یک اکانت مارجین قرض میگیرد. سرمایهگذار دارایی مالی قرض گرفتهشده را با هدف خرید مجدد آنها در شرایطی که قیمت به سطح معینی کاهش یابد، به فروش میرساند. بدین ترتیب، سرمایهگذار قادر است از کاهش قیمت یک دارایی به سوددهی برسد. زمانی که پیشبینی کاهش قیمت یک سرمایهگذار خرسی اشتباه از آب درآید، خطر گیر افتادن در یک تله خرسی افزایش مییابد.
فروشندگان استقراضی در صورت افزایش قیمت یک دارایی مجبورند با بستن موقعیتها، از ضررهای بیشتر جلوگیری کنند. افزایش تقاضا برای خرید دارایی مذکور متعاقباً باعث ادامه روند صعودی و در نهایت جهش قیمت میشود. پس از اینکه فروشندگان استقراضی دارایی مالی موردنیاز برای پوشش دادن موقعیتهای شورت خود را خریداری کردند، روند صعودی این دارایی کاهشی خواهد شد.
در صورت ادامه یافتن روند افزایش قیمت سهام، ارز، شاخص و یا سایر ابزارهای مالی، یک فروشنده استقراضی با ریسک افزایش میزان ضرر و یا حتی یک مارجین کال (درک بازار خرسی لیکوئید شدن دارایی) مواجه خواهد بود. معاملهگر میتواند با تعیین حدود ضرر (استاپ لاسها) در زمان ثبت سفارش، ضررهای ناشی از تلههای خرسی را به حداقل برساند.
روانشناسی چرخه های بازار چیست؟
روانشناسی بازار ایده ای است که جنبش های بازار وضعیت احساسی شرکت کنندگان را منعکس می کند (یا تحت تأثیر آنها قرار می گیرد). این یکی از مباحث اصلی اقتصاد رفتاری است و یک رشته میان رشته ای است که عوامل مختلفی را که قبل از تصمیم گیری اقتصادی است بررسی می کند.
بسیاری معتقدند که احساسات، نیروی محرکه اصلی تغییر در بازارهای مالی هستند. این احساس عمومی ناپایدار سرمایه گذار همان چیزی است که چرخه های به اصطلاح روانشناختی بازار را ایجاد می کند.
به طور خلاصه احساسات در بازار همان احساس عمومی است که سرمایه گذاران و معامله گران هنگام تحرک در قیمت دارایی احساس می کنند. هنگامی که روحیه قیمت های مثبت بازار و افزایش مداوم گفت که روند صعودی وجود دارد (که اغلب به عنوان بازار صعودی یا بازار بول شناخته می شود). برعکس ، این بازار نزولی یا Bear Market نامیده می شود که در صورت کاهش مداوم قیمت ها وجود دارد.
بنابراین احساسات متشکل از نظرات و احساسات فردی همه تجار و سرمایه گذاران در بازارهای مالی است. روش دیگر برای بررسی آن ، میانگین احساس عمومی فعالان بازار است.
اما مانند هر گروه ، هیچ نظر واحدی کاملاً مسلط نیست. براساس نظریه های روانشناسی بازار ، قیمت یک دارایی در پاسخ به احساسات کلی بازار دائماً تغییر می کند و این چیزی است که هم موثر و هم حیاتی است. در غیر این صورت انجام یک معامله موفق دشوار خواهد بود.
در عمل ، هنگامی که بازار در حال افزایش است و روند کلی صعودی است ، احتمالاً به دلیل بهبود نگرش و اعتماد به نفس در میان معامله گران است. احساس مثبت بازار منجر به افزایش تقاضا و کاهش عرضه می شود. از طرف دیگر ، افزایش تقاضا ممکن است به موقعیت قوی تری منجر شود. به همین ترتیب ، روند نزولی قوی تمایل به ایجاد احساسات منفی دارد که تقاضا را کاهش می دهد و عرضه موجود را افزایش می دهد.
احساسات در دوره های بازار چگونه تغییر می کنند؟
همه بازارها چرخه های انبساط و انقباض را طی می کنند ، وقتی بازار در یک مرحله انبساط قرار دارد (بازار گاو نر) ، هم خوش بینی ، هم ایمان و هم حرص وجود دارد. معمولاً این عواطف اصلی هستند که منجر به فعالیت شدید خرید می شوند.
همچنین مشاهده نوعی اثر چرخه ای یا بازگشتی در دوره های بازار بسیار معمول است. به عنوان مثال ، با افزایش قیمت ها ، احساسات مثبت تر می شوند ، که منجر به افزایش احساسات نیز می شود ، که در نهایت بازار را به سمت بالاتر سوق می دهد.
بعضی اوقات احساس شدید حرص و طمع و اعتقاد بازار را به گونه ای فرا می گیرد که می تواند حباب مالی ایجاد کند. در چنین سناریویی بسیاری از سرمایه گذاران غیر منطقی می شوند و ارزش واقعی خود را از دست می دهند و دارایی را خریداری می کنند فقط به این دلیل که معتقدند روند صعودی بازار ادامه خواهد داشت.
آنها به امید کسب سود ، حرص و انرژی بیشتری پیدا می کنند. همانطور که قیمت به سمت بالا می رود ، بالاترین سطح دارایی ایجاد می شود. به طور کلی ، این بالاترین نقطه ریسک مالی محسوب می شود.
در برخی موارد ، بازار برای مدتی حرکت وری را می بیند زیرا دارایی ها به تدریج در حال فروش هستند. این مرحله به عنوان مرحله توزیع نیز شناخته می شود. اما برخی از چرخه های بازار مرحله توزیع روشنی ندارند و روند نزولی به زودی پس از رسیدن به اوج شروع می شود.
بازار خرسی
وقتی بازار برعکس می شود ، یک حالت شاد می تواند به سرعت به خود ارضا شدن تبدیل شود. بسیاری از معامله گران از باور روند صعودی امتناع می ورزند. با ادامه کاهش قیمت ها ، احساسات بازار به سرعت به سمت منفی حرکت می کند و اغلب احساس اضطراب ، انکار و وحشت دارد.
در این زمینه ، ما ممکن است اضطراب را لحظه ای توصیف کنیم که سرمایه گذاران شروع به سال می کنند که چرا قیمت کاهش یافته است که به زودی منجر به شروع مرحله انکار می شود. منکر با احساس عدم تأیید مشخص می شود. بسیاری از سرمایه گذاران اصرار دارند که موقعیت های از دست رفته خود را حفظ کنند ، زیرا “برای فروش خیلی دیر است” یا اینکه آنها می خواهند باور کنند که “بازار به زودی باز خواهد گشت.”
اما فروش با کاهش بیشتر قیمت ها نیز افزایش می یابد. با رسیدن به این مرحله ، ترس و وحشت غالباً منجر به چیزی می شود که تسلیم بازار نامیده می شود (وقتی دارندگان دارایی از دارایی های خود صرف نظر می کنند و آنها را به پایین پایین محلی می فروشند).
در نهایت روند نزولی با کاهش نوسان و ثبات بازار متوقف می شود. قبل از اینکه احساس امیدواری و خوش بینی دوباره تسلط یابد ، بازار معمولاً یک طرف می رود. این دوره جانبی به عنوان مرحله تجمع شناخته می شود.
سرمایه گذاران چگونه از روانشناسی بازار استفاده می کنند؟
با فرض صحیح بودن نظریه روانشناسی بازار ، درک آن ممکن است به معامله گر کمک کند تا در زمان مناسب تری وارد معاملات شود. رفتار عمومی بازار معکوس است: لحظه بالاترین فرصت مالی (برای خریدار) معمولاً زمانی اتفاق می افتد که اکثر مردم ناامید شده و بازار در وضعیت بسیار پایینی قرار دارد. در مقابل ، لحظه بالاترین ریسک مالی اغلب هنگامی رخ می دهد که اکثر فعالان بازار از خوشحالی و اعتماد به نفس بیش از حد برخوردار باشند.
بنابراین ، برخی از معامله گران و سرمایه گذاران سعی می کنند احساسی را که بر بازار مسلط است بخوانند تا مراحل مختلف چرخه های روانشناختی آن را شناسایی کنند. در حالت ایده آل ، آنها از این اطلاعات برای خرید در هنگام وحشت (قیمت های پایین) و فروش در هنگام وجود حرص و طمع (قیمت های بالا) استفاده می کنند. با این حال ، در عمل ، شناخت این نکات ایده آل به ندرت کار ساده ای است. ممکن است آنچه که به نظر می رسد پایین محلی ( پشتیبانی ) نتواند حفظ شود منجر به پایین آمدن سطح شود.
تحلیل تکنیکی و روانشناسی بازار
به راحتی می توان چرخه های بازار گذشته را بررسی کرد و دید که روانشناسی به طور کلی چگونه تغییر کرده است زیرا تجزیه و تحلیل داده های گذشته مشخص می کند که چه اقداماتی و تصمیماتی می توانند بیشترین سود را داشته باشند.
با این حال ، درک چگونگی تغییر بازار به یک باره بسیار دشوار است و حتی پیش بینی آینده نیز دشوارتر است. بسیاری از سرمایه گذاران با استفاده از تجزیه و تحلیل فنی (TA) سعی می کنند پیش بینی کنند که بازار در دوره بعدی به کجا می رود.
یعنی ممکن است بگوییم شاخص های تجزیه و تحلیل فنی ابزاری هستند که می توانند هنگام تلاش برای ارزیابی وضعیت روانی بازار مورد استفاده قرار گیرند. به عنوان مثال ، شاخص قدرت نسبی (RSI) ممکن است نشان دهد که یک دارایی به دلیل احساس مثبت مثبت در بازار (به عنوان مثال طمع بیش از حد) ، بیش از حد خریداری شده است.
شاخص MACD نمونه دیگری از شاخص هایی است که می تواند برای شناسایی مراحل مختلف روانشناختی چرخه بازار استفاده شود. به طور خلاصه ، رابطه بین خطوط آن ممکن است نشانگر زمانی باشد که حرکت بازار در حال تغییر است (به عنوان مثال قدرت خرید ضعیف می شود).
بازار بیت کوین در سال 2017 نمونه بارزی از چگونگی تأثیر روانشناسی بازار بر قیمت ها و بالعکس است. از ژانویه تا دسامبر ، قیمت بیت کوین از نزدیک به 900 دلار به بالاترین قیمت خود در 20 هزار دلار رسید. در هنگام افزایش قیمت ، احساسات بازار بیشتر و مثبت تر می شد. هزاران سرمایه گذار جدید در بازار شرکت کردند و از بازار گاو نر یا به اصطلاح FOMO هیجان زده شدند . خوش بینی و حرص بیش از حد به سرعت قیمت ها را بالاتر برد.
تغییر روند در اواخر سال 2017 و اوایل سال 2018 آغاز شد. اصلاح زیر بسیاری از تازه واردین بازار را با ضررهای قابل توجه روبرو کرد. حتی وقتی روند نزولی قبلاً ثابت شده بود ، اعتماد به نفس و خود راضی بودن کاذب باعث شد که بسیاری از مردم بر HODLing اصرار کنند.
بعد از چند ماه احساس بازار چنان منفی شد که اعتماد سرمایه گذاران به کمترین حد خود رسید. FUD (ترس و شک) و وحشت بسیاری از کسانی که در نزدیکی بالای به فروش نزدیک به پایین خریداری باعث آنها ضرر و زیان بزرگ ایجاد می شود. برخی از افراد از بیت کوین ناامید شدند حتی اگر این فناوری یکی بود. در واقع ، به طور مداوم در حال بهبود است.
سوگیری شناختی از الگوی تفکر رایج است که اغلب منجر به تصمیم گیری غیر منطقی افراد می شود. این الگوها می تواند هم بر معامله گران منفرد و هم بر روی بازار تأثیر بگذارد. برخی از نمونه های متداول عبارتند از:
تمایل به تخمین بیش از حد اطلاعاتی که باورهای ما را تأیید می کند در حالی که تمام اطلاعات مغایر با آنها را نادیده می گیریم یا رد می کنیم. به عنوان مثال ، سرمایه گذاران بازار گاو نر ممکن است بیشتر روی اخبار مثبت متمرکز شوند و اخبار منفی یا نشانه های معکوس شدن جهت بازار را نادیده بگیرند.
تمایل رایج انسانها به ترس از ضرر بیش از آنکه از سود برخوردار شوند حتی اگر سود آن برابر یا بیشتر از ضرر باشد. به عبارت دیگر ، درد از دست دادن معمولاً بیشتر از لذت بردن از درد است. این ممکن است باعث شود تاجر در دوره های تسلیم بازار فرصت های خوب را از دست ندهد یا وحشت کند.
افراد تمایل دارند برای چیزهایی که در اختیار دارند صرفاً به دلیل داشتن آن ارزش قائل شوند. به عنوان مثال ، یک سرمایه گذار که کیسه ارز رمزنگاری شده دارد ، احتمالاً باور دارد که ارزش او بیش از این نیست که دارنده ارز رمزپایه باشد.
نتیجه گری:
اکثر تاجران و سرمایه گذاران اتفاق نظر دارند که روانشناسی بر قیمت ها و چرخه های بازار تأثیر دارد. گرچه چرخه های بازار روانشناختی به خوبی شناخته شده اند ، اما کنار آمدن با آنها همیشه آسان نیست. از هجوم لاله های هلندی در قرن شانزدهم تا حباب dot-com در دهه 1990. حتی معامله گران ماهر نیز تلاش کردند موقعیت خود را از احساس عمومی بازار جدا کنند. سرمایه گذاران با کار دشواری روبرو هستند که نه تنها روانشناسی بازار بلکه روانشناسی خود و چگونگی تأثیر این امر بر روند تصمیم گیری را نیز درک می کنند.
دستکاری اخبار و تأثیر رمز ارزها یا ارز دیجیتال بر زندگی
اگر تا به حال در هردو بازار خرسی و گاوی سابقه ی مشارکت داشته باشید، احتمالا مشاهده کرده اید هنگامی که مسئله ی به روزرسانی سکه هایی مطرح می شود که در طول روند صعودی هستند، تیم های توسعه چقدر فعال تر عمل می کنند و هنگام روندهای نزولی چقدر بی تحرک می مانند. این تصادفی نیست که بهترین اخبار در طول زمانهای رشد صعودی مخصوصا برای ارزش های پایین تر مطرح می شوند چون تیمها سعی می کنند تا حد امکان از تمایل مثبت سود به دست آورند و قیمت ها افزایش می یابند.
با این حال، دستکاری واقعی کار خود تیم ها نیست بلکه کار علاقه مندان به سکه است. از آنجایی که با یک بازار با نقدینگی پایین سروکار داریم، گاهی اوقات یک توییت اگر به اندازه کافی قابل توجه باشد می تواند بازار خاصی را بالا و پایین کند. با توجه به اخبار، ما با یک شایعه براساس قانون «شایعه را بخرید و اخبار را بفروشید») یا FUD (براساس قانون «آن یک FUD ساده است، به آن توجه نکنید» که اغلب از معامله گرهای رمزارزها شنیده می شود) سروکار داریم. حدس زدن منشأ اصلی بیشتر این شایعات که در حال پخش شدن در سطح جامعه هستند، دشوار است ولی چه این کار از نهنگ ها سر زده باشد و چه از افراد تصادفی که سعی دارند قیمت را بالا ببرند، نتایج اغلب بسیار مشابه اند.
چارت ایران : اخیرا دراگون چین (۱۲۶) DRGN (با ارزش بازاری ۲۶۰ میلیون) مورد توجه عموم قرار گرفته بود چون شایعه ای در خصوص این موضوع وجود داشت که به زودی به بیت رکس که یکی درک بازار خرسی از قابل توجه ترین مبادلات در بازار رمزارزها است، اضافه می شود. منبع آن یک توییت از حسابی ناشناس بود که به سرعت توسط تمام افراد سرشناس در توییتر نیز بازنشر شد که نتیجه ی آن، جهش بیش از ۱۵ درصدی قیمت بود اگرچه زیاد نیست اما وجود دارد. همان درک بازار خرسی درک بازار خرسی طور که بعدا معلوم شد، شایعه واقعیت نداشت و لیست کردن آن طور که برنامه ریزی شده بود اتفاق نیفتاد.)
نوکلیوس ویژن با نماد معاملاتی NCASH که پیش تر به آن اشاره کردیم نیز نمونه ی خوبی از آن هایی است که تأثیر زیادی روی قیمت ها دارند. این قضیه با اکانت توییتری آغاز شد که گفت وگوهایش را با برندهای بزرگ لباس به اشتراک می گذاشت که در آنها، داشتن اشتراکات با توکن nCash را تکذیب کرد و این مسئله به سرعت در کل دنیای رمزنگاری پخش شد. با وجود اینکه هرگز تأیید نشد که اسکرین شات های مفروض قانونی باشند و احتمالا قبل از اینکه افراد دیگری خودشان شروع به تأیید معاملات کنند، قیمت ها افت شدیدی را تجربه کردند. اهمیتی ندارد که شراکت در ابتدای امر واقعی بود یا نه، آن تک اسکرین شات کافی بود تا روی قیمت سکه ای با ارزش بازاری بیش از ۱۵۰ میلیون تأثیر بگذارد.)
همان طور که می توانید ببینید، حتی یک پروفایل یا اسکرین شات کوچک می توان تأثیری داشته باشد که منجر به میلیون ها افزایش یا کاهش ارزش کلی بازار یک سکه شود. از آنجایی که تأیید کردن اینکه چه کسی اغلب پشت آن شایعات ایستاده سخت است، چه این شایعات یک عملیات طراحی شده باشند و چه یک اتفاق تصادفی، یک چیز را به ما نشان میدهد؛ دستکاری بازار براساس دروغ به شدت ساده است و در صورت لزوم به سرعت قابل انجام است. خارج از مدیریت ریسک مناسب که در فصل قبل پوشش دادیم، هیچ دفاع واقعی از آن وجود ندارد، زیرا این ماهیت بازارهای در حال ظهور است. چیزی که می توانید از این موضوع یاد بگیرید این است که هر آنچه که می بینید جوهره ی واقعی پشتش را ندارد بنابراین اگر بدانید که زمان توقف ضررها و حرکت به سمت موقعیت دیگر رسیده است، همواره تأیید صحت اخباری که در حال خواندن آن هستید ارزشمند است.
تأثیر بر زندگی
تأثیری که رمزارزها بر زندگی های شخصی می گذارد به طرز شگفت انگیزی بحث نادری میان مبادله کنندگان است، حتی اگر بسیاری از آنها از زمانی که در طول هفته روی رمزارزها می گذارند، شکایت کنند. از آنجایی که رمزارزها اصطلاحا هرگز نمی خوابند (چون بازار، ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت روز فعالیت دارد) همواره اتفاقی در حال رخ دادن است و نمایان شدن فرصتها هرگز متوقف نمی شود. داشتن ذهن واقع بین به عنوان معامله گر تقریبا با داشتن سبک زندگی سالم همبسته است.
همان قدر که به شوخی هایی که در توییتر درباره ی اینکه معامله گرهای رمزارزها هیچ وقت از زیرزمین های خود خارج نمی شوند، علاقه مندیم؛ اینکه بسیاری از معامله گرها در واقعیت عادت های وحشتناکی دارند، چندان دور از واقعیت نیست. احتمال زیادی وجود دارد که اگر از قبل معامله گر بوده باشید، روزهای معاملاتی را تجربه کرده اید. روزهایی که ساعت ۲ بعد از ظهر بعد از تماشای نمودارها شروع به خوردن صبحانه کرده اید. همان طور که تجربه کرده ایم که رمزارزها چگونه می توانند هنگامی که برای خودتان مرزهای واضحی تعیین نکرده باشید برایتان هزینه ایجاد کنند، اینها نکاتی هستند که برای هر فرد جدیدی در این بازار توصیه می کنیم
– وقت خیلی زیادی را جلوی کامپیوتر نگذرانید.
– تحقیق خود را به صورت روزانه انجام دهید و نمودارها را بررسی کنید ولی استراحت های طولانی تر به شما درک بازار خرسی این امکان را خواهد داد که هر زمان که دوباره سراغ آن ها می روید، دیدگاه جدیدی داشته باشید. – برنامه ی روزانه ی منظمی داشته باشید.
– حتی اگر بازار رمزارزها در ۷ روز هفته و ۲۴ ساعت روز فعال باشد، به این معنا نیست که شما هم باید همین طور عمل کنید. اجازه ندهید اقدام ثابتی شما را درگیر کند و از این واقعیت بهره ببرید که میتوانید هر طور که تمایل دارید برنامه ی روزانه ی خود را برای دسترسی مستمر به بازار تنظیم کنید. |
– مراقب بدن خود باشید.
– تمرین کنید، غذای سالم بخورید و زیاد بخوابید. هنگامی که بحث مبادله کردن مطرح است، وضعیت فیزیکی اهمیت دارد چون گذراندن ساعات زیاد جلوی نمودار برای بدن شما و در نتیجه ذهنتان نیز هزینه هایی به دنبال خواهد داشت.
– مراقب ذهن خود باشید. |
– مدیتیشن کرده و سعی کنید خود را آرام کنید
به هر شکلی که ترجیح می دهید، چه از کتاب استفاده کنید و چه بازی). بازی کردن با مقدار قابل توجهی ارز می تواند استرس زیادی ایجاد کند که در طول دوره های زیاد می تواند مانع توانایی تصمیم گیری شما باشد. احساسات خود را سالم نگه دارید چون در غیر این صورت، در شرایطی قرار خواهید گرفت که حرکات عجولانه از شما سر می زند که ممکن است پس از انجام معامله پشیمان شوید.
– سعی کنید معاملات را از زمان شخصی خود جدا کنید.
– از آنجایی که بازار برای افرادی که درگیر آن هستند به شدت هیجان درک بازار خرسی درک بازار خرسی انگیز است، در اغلب موارد اینکه خارج از ساعات مبادلات خود به آن اشاره نکنید، دشوار است. شما نمی خواهید زندگی شخصی خود را وارد آن کنید، چون اغلب در طول زمان و هنگامی که از معاملات دست می کشید تا استراحت کنید، ممکن است حلقه ی دوستانتان، شما را به یاد آن بیندازند. بهتر است هیچ شغلی هرگز روی زندگی شخصی تأثیر نگذارد.
– ممکن است فکر کنید این کاملا واضح و بدیهی است، ولی اگر فقط یک بار پیش از این در بازار مبادله کرده باشید، درک نمی کنید که در طول دوره ای بسیار کوتاه، چقدر درک بازار خرسی اعتیادآور می شود. به دست آوردن مقدار زیادی ارز، اغلب هرذهن منطقی را کور می کند که ممکن است منجر به تصمیمات بدی شود؛ تصمیماتی همچون انجام معامله بیش از حد یا از دست دادن دید مناسب هنگامی که دقیقا زمان کسب سود است. همان طور که در فصل قبل گفتیم استراتژی قوی، تأثیر احساسات را در طول مبادله حداقل می کند، ولی هیچ کس از آغاز این طور نیست. به همین دلیل بهتر است مبادله کننده ی مسئولیت پذیر، همواره اطمینان حاصل کند انگیزه ای که به خوبی به آن فکر شده است در پس تمامی تصمیماتش قرار دارد.
بازار گاوی و بازار خرسی در حوزه رمزارزها چیست؟
بازار گاوی و بازار خرسی اصطلاحاتی هستند که از وال استریت نشأت گرفتهاند. گاو و خرس به افرادی گفته میشوند که در روند بازار تاثیرگذارند؛ اما چرا به آنها میگویند گاو و خرس؟ یکی از استدلالهای معروف این درک بازار خرسی است که گاوها به هنگام حمله شاخهای خود را به سمت بالا حرکت میدهند، پس در روند صعودی از این اصطلاح استفاده میشود.
از طرفی خرسها به هنگام حمله خود را بر روی حریف یا طعمه خود میاندازند. پس این اصطلاح برای روند نزولی و کاهش قیمتها استفاده میشود. در دنیای سرمایه گذاری، مفاهیم گاو و خرس به طور گسترده برای نحوه عملکرد بازار به کار میروند. جهت بازار تاثیر بسیار زیادی بر روی سبد سهام سرمایه گذاران دارد؛ پس مهم است که درک کنیم هر کدام از این شرایط بازار چگونه بر روی سرمایه ما اثر میگذارند.
در بازارهای مالی دو نوع حرکت بازار وجود دارد؛ گاوی و خرسی. بازار گاوی یا صعودی، حرکت مثبت بازار و رشد اقتصادی، و بازار خرسی یا نزولی حرکت منفی یا رکود بازار را نشان میدهند. معمولا یک بازار زمانی خرسی است که قیمت بیش از ۲۰ درصد کاهش یافته باشد و بازار گاوی زمانی است که قیمت بیش از ۲۰ درصد افزایش یابد. به افرادی که با خوشبینی خود باعث افزایش قیمت میشوند گاو میگویند و به افراد بدبینی که گمان میکنند سرمایه آنها در حال افت قیمت است و دست به فروش سرمایه خود میزنند، خرس میگویند.
بازار خرسی برای سرمایه گذاری خطرناکتر است؛ زیرا بسیاری از شرکتها و سهامها ارزش خود را از دست میدهند و قیمتها دچار نوسانات شدید میشود. از آنجایی که تشخیص کف بازار دشوار است، سرمایه گذاران ممکن است پولشان را از بازار خارج کنند و صبر کنند تا روند بازار معکوس شود و درک بازار خرسی دوباره وارد شوند.
بازار گاوی بازاری در حال صعود است و شرایط اقتصادی آن مناسب است. به خاطر این که بازارهای اقتصادی توسط سرمایه گذاران به شدت تحت تاثیر قرار میگیرد، این مفاهیم نشان میدهند که سرمایه گذاران درباره بازار چه احساسی دارند و روندهای اقتصادی را چگونه دنبال میکنند.
بازار گاوی با افزایش قیمت شناخته میشود؛ در بازار سهام، روند گاوی نشان دهنده افزایش ارزش سهام شرکتهاست. در چنین مواقعی، سرمایه گذاران امیدوارند که این روند همچنان در بلندمدت ادامه داشته باشد. در این سناریو اقتصاد کشوری که این شرکت در آن قرار دارد، معمولا قدرتمند است و میزان اشتغال آن در سطح بالایی قرار دارد (البته این موضوع همیشه صادق نیست).
در عوض، بازار خرسی در حال نزول است؛ اگر این نزول قیمت به ۲۰ درصد از قیمت فعلی نرسد، بازار نزولی محسوب نمیشود. در این بازار، قیمت سهامها به طور مداوم ریزش میکنند. در طول روند نزولی، اقتصاد کشوری که این شرکت در آن قرار دارد تضعیف شده و بیکاری در آن افزایش مییابد. البته این دو مثالی که گفته شد، بسیار کلی است و تنها برای آشنایی شما با نتیجه این مفاهیم ارائه شده است.
در بازار گاوی، اطمینان سرمایه گذاران و تریدرها بیشتر است. این بدین معناست که خوشبینی و انتظارات درباره ادامه نتایج مثبت زیاد است. روند گاوی زمانی اتفاق میافتد که اقتصاد در حال رشد باشد؛ این مورد در تمامی بازارها از جمله بازار بورس، فارکس، کالاها، رمز ارزها و . دیده میشود.
اقدامات منطقی در بازار گاوی و بازار خرسی
در یک بازار صعودی، ایدهآلترین چیز برای یک سرمایه گذار این است که با خرید زودهنگام رمز ارز، از افزایش قیمت آن سود کسب کند و پس از رسیدن به تارگت خود، آن را بفروشد. در این بازار، هر گونه ضرری باید کوچک و موقتی باشد؛ بنابراین تریدر میتواند با اطمینان درک بازار خرسی بیشتری بر روی ارزهای دیجیتال دیگری با پتانسیل سوددهی بالا سرمایه گذاری کند.
در بازار خرسی شانس از دست دادن پول بیشتر است. حتی اگر شما تصمیم بگیرید در رمز ارزی سرمایه گذاری کنید که امیدوارید در آینده رشد کند، قبل از سود کردن با ضرر مواجه میشوید. شما برای کسب سود از بازارهای خرسی، میتوانید پوزیشن شورت (فروش) باز کنید و یا به دنبال کوین یا توکنهای امنتری بگردید.
در بازار سهام سنتی، برخی سهامهای تدافعی وجود دارند که تغییرات روند بازار، تاثیر کمی بر روی قیمت آنها میگذارند. برخی از این نوع سهامها شامل بازار املاک، شرکتهای بیمه، بانکها، خدمات درمانی، خطوط هوایی، جاده سازی، خدمات اینترنتی و یا صنایعی مثل خدمات شهری هستند که توسط دولتها مدیریت میشوند. اینها کالاهای ضروری هستند که مردم صرف نظر از شرایط بازار، آنها را خریداری میکنند.
تمایل به نزولی شدن یک بازار
انتظارات در رابطه با گاوی یا خرسی بودن یک بازار به عوامل مختلفی بستگی دارد. به طور کلی معاملهگران (تریدرها) ممکن است کمتر به صعودی یا نزولی بودن یک بازار یا دارایی اهمیت دهند. این موضوع منوط به این است که بتوانند در هر دو نوع بازار به وسیله خرید استقراضی (long) و فروش استقراضی (short) معامله کنند.
دیدگاه شما