بهترین روش، کاهش حجم معامله، ایجاد سبد خرید و رعایت اصول مدیریت ریسک براي جلوگیری از افت زیاد سرمایه است.
3 روش که به شما کمک میکند معاملات دمو را جدی بگیرین؟
3 روش که به شما کمک میکند معاملات دمو را جدی بگیرین؟
3 روش که به شما کمک میکند معاملات دمو را جدی بگیرین؟:تمام تریدهای موفق در شروع راه خود اکانت دمو(آزمایشی) را جدی گرفتهاند
تا بتوانید در اکانت واقعی (ریل) خود نتیجه بگیرین و ضرر نکنند.
حتما باید در اکانت دمو خوب تمرین کنید
تا به یک تریدر حرفهای تبدیل شوید و اینکه در اکانت دمو هستید هیچ خجالتی ندارد.
حتی تریدرهای حرفهای هم همچنان در اکانت دمو فعالیت میکنند
و استراتژیهای جدید را امتحان میکنند، اما اصلی ترین مسلهای که اکثر تریدرهای تازه کار با آن مواجه هستند
این است که بعد از زمان کمی که در اکانت دمو ترید میکنند خسته و بی انگیزه میشوند
و دیگر اکانت دمو را جدی نمیگیرند و شروع ضرر اکثر تریدرها از همین جا هست.
این تریدر ها معمولا خیلی زود در اولین ترید در اکانت ریل خود ضرر میکنند
برای اینکه نتوانسته اند مهارت لازم ،طرز فکر و نظم و انضباط لازم برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفهای را کسب کنند.
حقیقت این است که از دست دادن شور و شوق و تمرکز در اکانت دمو کاملا طبیعی است
به خصوص که هیچ هویجی در انتهای چوب وجود نداشته باشد تا شما را به ادامه وادار کند.
ما این مشکل را درک میکنیم و 3 تمرین را به شما پیشنهاد میکنیم که کمک میکند تا اکانت دمو را جدی بگیرن.
درد را احساس کن
یکی از اصلی ترین دلایلی که برخی معامله گران تصمیم میگیرند وارد اکانت ریل بشوند
این هست که در اکانت دمو خود ضرر نمیکنند و دیگر احساس درد نمیکنن.
این معامله گران احساس میکند که هیچ پیشرفتی نمیکنند،
چون هیچ پولی در معرض خطر نیست و آنه را جدی نمیگیرند و در نهایت در معاملات ضعیف عمل میکنند
و از استراتژی خود پیروی نمیکند چون میدانند که اگر ضرر کنند هیچ صدمهای نمیبیند،
در طول زمان این موضوع میتواند برای پیشرفت فرد بسیار مضرر باشد، زیرا به پیشرفت عادات معاملاتی بد کمک میکند،
برای مقابله پیشنهاد میکنیم که برای تریدهای اشتباه در زندگی واقعی مجازات در نظر بگیرید .
مثلا میتوانید برای هر ترید اشتباه یا اینکه از استراتژی خود پیروی نکردین جریمهای برای خود در نظر بگیرین
که میتواند مبلغی نقدی باشد یا اینکه خود را جریمه کنید که چندین بار استراتژی خود را از اول مطالعه کنید،
این موضوع به شما کمک میکند تا خطاها را در ذهن خود ترسناک کنید
و کمک میکند بدون توجه به این موضوع که در اکانت دمو یا ریل هستید فقط و فقط روی معاملهی خود توجه داشته باشین
به خودتون نمره بدهید
در هنگام نحصیل نمرات امتحانات مهم بودند و از این گذشته نمرات مشخص میکنند که به کلاس بعدی میروید یا نه ،
پزشکان، وکلا، حسابداران و سایر حرفه ها دیگر برای این که به بازار کار وارد شوند باید امتحانات را قبول شوند
تا بتوانند مدرک بگیرند و وارد بازار کار شوند، چرا وقتی شما در فارکس و یا باینری آپشن ترید میکنید مفهوم مشابه را اعمال نمیکنید ؟
راهی برای این مورد به شما پیشنهاد میکنیم، ترید در ترید کردن از روی احساس اکانت دمو را مثل امتحان نهایی در نظر بگیرین
و برای خود معیاری در نظر بگیرین و آخر هر هفته معاملات خود را با آن درجه بندی کنید و به خودتان رتبه بدهید.
برای مثال میتوانید از موارد زیر امتیار 0 تا 10 (که 0 کمترین و 10 بیشترین )را به خود اختصاص بدین
پیروی از قوانین ورود
پیروی از قوانین خروج
پیروی از قوانین مدیریت ریسک
تعداد معاملاتی که با ضرر بسته شده
تعداد معاملاتی که با سود بسته شده
برایند سود ضرر ترید های هفته
اینها نمونه هستند و شما میتوانید بنا به روش معاملاتی خود و استراتژی معاملاتی خود سوالات را تنظیم کنید
استراتژی و معاملات خود را با ما در میان بگذارین
و در آخر که راهی هست که به نظر ما میتواند خیلی مهم باشد
معاملات خود را در تالار گفتگو وب سایت ما و یا دیگر انجمن ها به اشتراک بگزارید با این کار ترید کردن در اکانت دمو را جالبتر کنید
این راه خیلی خوبی است برای اشتراک گزاری تریدها و ضمن تبادل نظر و کمک گرفتن از دیگر تریدرها .
فصل اول: ترس
ترس پدیده ای همه جایی است و در معامله گری به همراه برادرش که طمع است دو تا از مهمترین احساساتی هستند که ما را دربر می گیرند و باعث می شوند که ما کل پدیده معامله گری را آنطور که می خواهیم نتوانیم به ثمر برسانیم. ترس چیست و ما از چه چیز می ترسیم؟ ما از همه چیز عموماً می ترسیم چه مسائل کوچک و چه بسیار بزرگ، فکر می کنیم تمام دنیا به زمین خواهد آمد و از نظر مالی در مارکت ورشکست خواهیم شد. ما از شکست می ترسیم و حتی از موفقیت می ترسیم. ما می ترسیم که تصمیم اشتباهی بگیریم و حتی اگر تصمیم درستی هم بگیریم در ترس و نگرانی هستیم. ما از ناشناخته ها می ترسیم ولی در حقیقت همه چیز معامله گری ناشناخته است، برای اینکه آینده مارکت قابل پیش بینی نیست.
ما از خبر می ترسیم و در عین حال از بی خبری هم می ترسیم. ما از شکست و ضرر واهمه داریم و می ترسیم اگر به ضرر برسیم دوستانمان، رئیسمان، همسرمان، فرزندانمان، خانواده مان و مهم تر از همه اعتماد به نفس خودمان را از ترید کردن از روی احساس دست بدهیم. به طور خلاصه ما از ترس هم می ترسیم و از اینکه می ترسیم هم می ترسیم. ترس یک احساس فلج کننده قوی است و ما با کمک اون سعی می کنیم با چیزی که از آن می ترسیم مواجه نشیم و وقتی با آن مواجه نمی شویم و به جنگش نمی رویم که رفعش کنیم، یکسری خیال پردازی می کنیم که اغلبش خیال پردازی منفی است که بیشتر ما را فلج می کند و روی سیکل معیوب می افتیم. به این ترتیب اراده ما نسبت به ترید کردن از روی احساس کاری که می خواستیم انجام بدهیم ضعیف و ضعیف تر می شود و به اصطلاح ترس خود را به صورت خودکار افزایش می دهد. این مثل آتشی است که در ما آغاز و گسترش پیدا کرده و دامنه خودش را با افکار منفی افزایش می دهد. به این ترتیب وقتی ما دچار ترس می شویم خودمان را کنار می کشیم، اعتمادمان را از دست می دهیم و در چرخه معیوبی وارد می شویم که پایانی ندارد و در آن غرق میشویم.
ترس از آینده
ترس مربوط به انجام چیزی درآینده است و ما از گذشته نمی ترسیم چون دیگر تمام شده وما کنترلی روی وقایع آن نداریم. ممکن است از گذشته شرم داشته باشیم، یا پشیمان باشیم، یا احساس خوبی نداشته باشیم، ولی از گذشته ترس نداریم. اگر ما ازگذشته نگرانیم، به خاطر اشتباهاتمان و تبعات آن ها درزمان آینده است. پس ترسی که ما در حال حاضر داریم ترس از آینده است، چون ما نمی دانیم در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد. در حال حاضر هیچ ترسی وجود ندارد و ما می توانیم هر چیزی را تحت کنترل خودمان در بیاوریم. این لحظه، لحظه تصمیم گیری درست و اجرای درست است و روی آن کنترل داریم. ولی نه روی گذشته کنترل داریم و نه روی آینده. پس اگرما از آینده می ترسیم، علت آن ترس از اتفاق بدی است که ممکن است پیش بیاید در صورتیکه هنوزاتفاق نیفتاده، مثلا ممکن است ضرر کنیم یا ورشکست بشویم. ما نمی توانیم آینده را همین الان با اعتماد صد در صد پیش بینی کنیم. تنها کاری که می توانیم بکنیم این است که تصمیماتی بگیریم که عواقبش و اثری که می تواند روی ما بگذارد در آینده کم باشد و خیلی منفی نباشد. مثلاً اگر بیمه پزشکی نداریم و از مریضی می ترسیم، بیمه پزشکی بگیریم و اگر مریض شدیم می دانیم که بیمه داریم و دکتر و جراح و … می توانند به ما برسند. پس این یک کار عاقلانه است که در این لحظه انجام می دهیم برای اینکه نگرانی ما را در مورد آینده برطرف کند. خیلی از اتفاق ها در آینده غیرقابل پیش بینی است و ما نمی توانیم کنترلشان کنیم و به عنوان ترید کردن از روی احساس یک معامله گر فقط باید سعی کنیم ریسک اتفاقاتی را که بعدا می خواهد اتفاق بیفتد را از قبل پیش بینی کنیم و مضرات آنها را به حداقل برسانیم. ما در مورد آینده فقط احتمالات را می بینیم و نمی توانیم با قاطعیتبگوییم که چه اتفاقی خواهد افتاد و از روی همین احتمالات هست که ما می توانیم طوری برنامه ریزی کنیم که در آینده حتی برای بدترین ها آماده باشیم. بعضی افراد بخاطر اینکه نمی توانند آینده را صد در صد پیش بینی کنند، دچار وحشت می شوند. این نحوه دید آن ها نسبت به آینده است که باعث وحشت می شود وگرنه خیلی از چیزها را می شود از قبل پیش بینی کرد و با بررسی احتمالات منفی و مثبت، برای هر پیامدی آماده شد.
حق انتخاب: ترس یا هیجان
خیلی جالب است که بدانید وقتی ما دچار هیجان می شویم و یا می ترسیم، در هر دو حالت هورمون آدرنالین که یک محرک برای دفاع بدن هست در خون ما بالا می رود. این هجوم هورمون آدرنالین که به ما حالت دفاعی میدهد بین دو حالت ترس و هیجان مشترک است. اینکه کدام یک از این دو حالت در ما ظهور کند، بستگی به این دارد که ما با چه دیدگاهی به معامله گری نگاه می کنیم. اگر ما به دید تفریح به آن نگاه کرده و از اینکه در آمد خوبی داشته باشیم و پول زیادی به دست بیاوریم از معامله گری لذت میبریم، دچار هیجان زده گی میشویم. در مقابل اگر دید ما نسبت به معامله گری یک دید منفی است و آن را کاری سخت و مشقت بار میپنداریم، از معامله گری دچار ترس میشویم.
لذا بروز این دو حالت هیجان و یا ترس از انجام کار، بستگی به دیدگاه ذهنی ما نسبت به آن قضیه دارد. اگر از قبل دید مثبتی نسبت به معامله گری در ذهن خود ساخته باشیم، با اشتیاق و هیجان به انجام آن میپردازیم. از طرفی اگر از قبل با دید منفی و نگران کننده ای نسبت به خطر ضرر وارد معامله گری شویم، دچار حالت ترس خواهیم شد. همچنین ارزش های فکری وطرز فکرمان به ما شخصیت یک انسان محتاط و یا انسان با ریسک پذیری بالا را میدهد. فرد با شخصیت محتاط می خواهد سرمایه خود را حفظ کرده واز ریسک پرهیزمیکند و از قبول ریسک در معامله گری دچار ترس میگردد. این نقطه مقابل فردی است که ریسک پذیری بالایی داشته و می خواهد سرمایه خود را به سرعت رشد دهد و از این کارلذت میبرد.
همچنین دیدگاه ما نسبت به اینکه دچار اشتباه نگردیده و حتماً برنده از آن کار در بیاییم در ایجاد احساسات منفی و مثبت در ما دخیل هستند. آیا شما میخواهید هیچوقت در معامله گری بازنده نباشید که دیگران تصور کنند شما اشتباه کردید و یا اینکه برایتان مهم نیست دیگران چه تصوری دارند و فقط می خواهید پول دربیاورید؟ برای اینکه همیشه در سیستم معامله گری ضررهست ولی اگربه این ضررها به دید شخصی نگاه کنید و با دید یک شخص بازنده بخواهید جلوی ضررسیستم را بگیرید، هیچوقت موفق نمی شوید. هدف اصلی ما باید این باشد که پول در بیاوریم و لذا باید ضررهای کوچک بدهیم تا سودهای بالا ببریم و دراین حالت است که سودهای بالا، ضررهای کوچک را می پوشانند و ما موفق می شویم. لذا اینطور نیست که تصور کنید که حاصل یک معامله به دلیل تصمیمم درست و یا غلط شماست. این بازار است که پاسخ می دهد نه اینکه شخصیت ما جواب یک معامله را تعیین کند.
لذا زیر ساختار ذهنیمان، به ما حق انتخاب بین این دو حالت هیجان و ترس را میدهد. بعضی از معامله گران بعد از اینکه وارد بازار می شوند، اول دچار ترس می شوند و بعد دچار هیجان می شوند و بین این دو حالت می چرخند تا اینکه حالت ترس آن ها را خسته می کند. وقتی که هفته تمام می شود، آنها حسابی خسته اند چون لذت نبرده اند و دچار استرس بین هیجان و ترس بوده اند و انرژی آن ها حسابی تخلیه شده است. بعضی ها هم هنوز که وارد معامله گری نشده اند از ابتدا می ترسند و اصلاً نمی توانند حالت هیجان مثبت را در خود ایجاد کنند.
مقایسه دو معامله گر
دراینجا برای درک بیشتر مشکل ترس به مقایسه دومعامله گرمیپردازیم.
اولی معامله گر خیلی با هوشی است و سیستم معامله گری دارد که تریدها را در جهت روند بازار دو سه روز نگه می دارد و خیلی در پید کردن نقاط برگشت استاد است. او پیشنهادهای خودش را در گروهی که دارد به بقیه ارائه می دهد و همه از ان استفاده می برند وخیلی ها با سیگنال های او پولدار شده اند. ولی این معامله گروقتی تریدهای خودش را باز می کند، به محض اینکه به کمی سود می رسد دچار شک می شود، عرق می کند و نمی خواهد این مقدار سود کم به دست آورده را از دست بدهد. لذا اکثرتریدهایش را وقتی هنوز به هدف نرسیده، برخلاف آنچه که در سیستمش هست زودتر با سود کم می بندد. در صورتیکه معامله گرهایی که سیگنال او را دریافت می کنند، منتظر می مانند و بعد از چند روز که به هدف می رسنند، با پول زیادی تریدهایشان بسته می شود. ذهن این معامله گر به او می گوید که باید به سیستم خود که بازدهی عملی بالایی داشته پایبند باشد. ولی بعد از باز کردن معامله، یک ترس ناخودآگاه به او دست می دهد و باعث می شود که نتواند به سیستم اش پایبند باشد و تمام پتانسیل او و سود کامل او در عصر ترس از بین میرود. این معامله گردریک سیکل خوف و رجا گیر کرده و از یک طرف می داند که باید با امیدواری سیستم خود را دنبال کند ولی ترس نمی گذارد آن چیزی را که دوست دارد در عمل به اجرا بگذارد. بسیاری از معامله گران این مشکل را داشته و از آن رنج می برند زیرا که همه شنیده اند که میگویند ضررت را به سرعت کم کن و به سود ت اجازه بده تا رشد پیدا کند. پس مشکل چیست که ما نمی توانیم آن را انجام بدهیم؟ برای اینکه ما می دانیم و می خواهیم آن را انجام بدهیم ولی ترس می آید و نمی گذارد ما آن را درست به اجرا بگذاریم ومعمولا لج کرده و ضد آن عمل می کنیم.
مثال دیگر، معامله گری است که این مشکل دوگانگی را نداشته و در خوف و رجا نیست. او هر روز کار خودش را با ذهن کاملاً باز وسر زنده شروع می کند. چیزی که می تواند برای بعضی ها خیلی ترسناک باشد، برای او عادی است و از این حالت تیز هوشی که درحس ترس به اودست می دهد برای حضور در روی صحنه در زمان حال استفاده میکند. مثل کسی که می خواهد به شکار برود و هیجان و امید دارد که که با دست پر برگردد. یا مثل کسی که میخواهد هدیه ای دریافت کند و نمی داند که چه چیزی می خواهند به او هدیه بدهند ولی میداند که که در بسته هدیه چیزی هست واو باید فقط آن را باز کند.
مثال دیگر معامله گری است که این مشکل دوگانگی را نداشته و در خوف و رجا نیست. او هر روز کار خودش را با ذهن کاملاً باز وسر زنده شروع می کند. چیزی که می تواند برای بعضی ها خیلی ترسناک باشد، برای او عادی است و از این حالت تیز هوشی که زمان ترس به اودست می دهد برای حضور در زمان حال درصحنه استفاده میکند. مثل کسی که می خواهد به شکار برود و هیجان و امید دارد که که با دست پر برگردد. یا مثل کسی که میخواهد هدیه ای دریافت کند و نمی داند که چه چیزی می خواهند به او هدیه بدهند ولی میداند که که در بسته هدیه چیزی هست واو فقط باید آنرا باز کند. این معامله گردر حال رانندگی وبرای رسیدن سرکار، هیچ ایده ای ندارد که آن روز مارکت چه چیزی برایش می آورد و چه چیزی درانتظارش است، چون می تواند هر اتفاقی بیفتد. ولی این معامله گر توی ذهن خودش انتظار دارد مارکت یک سود بسیار خوبی را برایش به ارمغان بیاورد و میداند که تنها باید زمانش برسد تا مثل یک هدیه آنرا بازکند. او امیدواراست که اگر بزرگترین سود سال را به دست نیاورد، می تواند سود متوسط را به دست بیاورد و از صحنه امروز بازار با دست پر برگردد. این طرز تفکر به او یک حس مثبت می دهد و برای او هیجان انگیز است که امروز را هم میتواند به عنوان یک فرصت برای ثروتمند شدن استفاده کند.
در مقابل معامله گری را در نظر بگیرید که هر روزش را با حالت خیلی نگران کننده ای شروع می کند و انتظار از دست دادن پول بسیاری را دارد. چه چیزی اشتباهی می تواند پیش بیاید و چی می شود اگرمعامله ای را باز کند مارکت آنرا تایید نکرده وضد جهت آن حرکت کند؟ چه اتفاقی خواهد افتاد اگر سود تمام هفته اش را یکجا از دست بدهد؟ واقعا چه اتفاقی خواهد افتاد اگر مثل ماه قبل ضررزیادی بدهد و همه سرمایه اش را از دست بدهد؟ همه این افکار در ذهن معامله گرقبل از شروع کارشکل میگیرد. بعد با خودش فکر می کند که چه شغل وحشتناکی را من برای پول درآوردن انتخاب کردم. درحقیقت این معامله گردارد تمرکز ذهنی خودش را روی احتمالاتی می گذارد که تمامش منفی وپر از مصیبت و بلا است. او احتیاج دارد تمرکز خودش را روی چیزهای مثبتی بگذارد که دارد و قابلیت هایی که میتواند به او اعتماد به نفس داده تا بتواند معامله گری را مدیریت کند.
روانشناسی بازار ارز دیجیتال | سفر به ذهن تریدرهای موفق!
روانشناسی بازار ارز دیجیتال یکی از مهمترین عوامل موفقیت در این بازار است که کمتر به آن توجه شده است. وقتی صحبت از بازار کریپتوها و معامله رمز ارزها به میان میآید، دانش تحلیل و معاملهگری اولین مسئلهای است که مهم جلوه میکند. شاید فکر کنید هر زمان تحلیل تکنیکال را فول یاد گرفته و بر تحلیل بنیادی مسلط شوید، یک معاملهگر شکست ناپذیر خواهید شد! اما تجربه ثابت کرده که یک تحلیلگر خوب، لزوماً یک تریدر خوب نیست! تحلیلگران حرفهای زیادی بودهاند که با بهترین استراتژیهای تحلیل، به دفعات از بازار شکست خوردهاند.
آن هنگامی که رمز ارز ما افزایش قیمت چشمگیری داشت و به طمع سود بیشتر از فروشش خودداری کردیم، گواه این است که علم روانشناسی بازار ارز دیجیتال چقدر با اهمیت است. دانش روانشناسی بازار به ما کمک میکند نه تنها احساسات خود را کنترل کنیم بلکه از آنها در جهت کسب سود استفاده کنیم.
اکثر معاملهگران هنوز اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال را درک نکردهاند. احساسات شما و سایر تریدرهای بازار به قدری موثر است که حتی گاهی جهت بازار را تغییر میدهد. مطالعه این مطلب برای شما ضروری است چون کمک میکند از احساسات خود به هنگام معامله، در راستای موفقیت استفاده کنید.
اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال
پیش از آن که به تعریف روانشناسی بازار کریپتوها بپردازیم، با هم اهمیت آن را در موفقیت بررسی خواهیم کرد. بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد است که عبارتند از:
- بُعد تحلیلی
- بُعد روانشناسی
- بُعد مدیریت سرمایه
اکثر تحلیلگران کل انرژی خود را روی بُعد تحلیلی بازار گذاشته و به آن دو بُعد دیگر کمتر میپردازند. شناخت کامل نسبت به همهی ابعاد بازار ضروری است. تحلیلگری و تریدینگ دو دنیای متفاوت هستند. افرادی هستند که در حوزه تحلیل استاد بوده؛ اما بُعد روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا بُعد مدیریت سرمایه در آن را نادیده گرفته و به همین دلیل نتوانستند تریدرهای خوبی باشند. در مقابل افرادی هستند که خیلی هم در تحلیل ماهر نیستند؛ اما تریدرهای خوبی هستند. تریدر حرفهای یک دوره تحلیل و مدیریت سرمایه را پشت سر گذاشته و اصول روانشناسی بازار را رعایت میکند.
روانشناسی بازار چیست؟
روانشناسی به طور کل مطالعه و علم به رفتار افراد است؛ اما وقتی از روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا کلاً بازارهای مالی صحبت میکنیم، منظور چیست؟ روان شناسی بازار یا ترید به مجموعه رفتارهایی گفته میشود که به معاملهگر کمک میکند احساساتش را کنترل کرده و از آنها در جهت پیروزی در معاملات استفاده کند. روانشناسی بازار یعنی علم به حرکت یک بازار با توجه به واکنشها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند.
در تعریفی دیگر ، به احساسات و رفتارهایی اشاره دارد که در زمان معامله بروز میکنند. احساساتی که تصمیمات تریدر را تحت تاثیر قرار میدهد. علم روانشناسی معامله یا بازار ارزهای دیجیتال در پی شناخت این احساسات و رفتارها است. در معاملهگری دو نوع احساس به شدت موج میزند که یکی ترس و دیگری طمع میباشد. سایر احساساتی که در ترید بروز می کنند عبارتند از: امید، خشم، هیجان، اضطراب، یاس، ریسکپذیری و.
تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال در معاملات خود استفاده میکنند نیز میتوانند از روانشناسی بازار بهره ببرند. بررسی نمودار قیمت کریپتوها قطاری از احساسات معاملهگران را به نمایش میگذارد. شناخت احساسات حاکم بر بازار، فرصتهای سودده بسیاری به بار میآورد.
احساسات عمده تریدرها که بر بازار ارز دیجیتال موثر هستند
طمع ، زیاده خواهی و تمایل شدید انسان به پول است. این حرص آنقدر زیاد است که گاهی منطق انسان را ضایع میکند. این ویژگی مقدمهی بسیاری از رفتارها و تصمیمات یک معاملهگر در بازار ارزهای دیجیتال خواهد بود. بارها شده در معاملهای به سود مطلوب رسیدیم اما همین حرص نگذاشته از معامله خارج شویم. ارز دیجیتالی را بدون آن که خوب بشناسیم خریداری کردهایم فقط چون قیمت آن به سرعت رشد کرده است. این رفتارها و سایر رفتارهای مشابه آن همگی از طمع ما تریدرها نشات میگیرد.
ترس ، احساس دیگری است که موجب میشود معاملهگران معاملات خود را زود ببندند. تریدرها از ضررهای بزرگ ترسیده و ریسک منطقی و لازم را نمیپذیرند. هرگاه بازار ارزهای دیجیتال روند نزولی به خود میگیرد، احساس ترس تریدرها آنها را به سرعت از بازار خارج کرده و فشار عرضه در بازار شدت میگیرد. علم به روانشناسی بازار کمک میکند ما این احساس ترس را شناخته و کنترل کنیم.
امید ، افراد به امید کسب سود وارد بازارهای مالی میشوند. اصلاً اگر امید به سود کردن نباشد، انگیزهای نیز برای ورود به بازار وجود نخواهد داشت. امید یک تریدر را به تحرک در میآورد. البته اگر امید و انتظار بیش از حد باشد، تهدیداتی ناشی از اغراق در تواناییها پدید میآید. امید و انتظار باید با استدلال و محاسبات منطقی همراه باشد.
چرخه احساسات تریدرها در بازار
روانشناسان معتقدند که نوسانات قیمت در بازار متاثر از احساسات افراد است. عملاً رشد بازار به علت نگرش مثبت و اعتماد به نفس مشارکتکنندگان است. یعنی یک موج از احساسات مثبت تقاضا را افزایش میدهد. در مقابل احساست منفی نیز منجر به افزایش عرضه در بازار خواهد شد.
احساسات در بازار صعودی یا گاوی
از نظر روانشناسی بازار ، هنگامی که یک بازار روند صعودی دارد، سه نوع احساس در آن شدت میگیرد:
- خوشبینی
- حرص و طمع
- اعتماد به نفس
اغلب، همین احساسات منجر به شدید شدن خریدها در بازار میشود. در چرخه روانشناسی بازار، احساسات اثر چرخشی دارند. در واقع احساسات مثبت حاکم بر بازار با افزایش قیمتها مثبتتر میشوند. همین امر، به عواطف بازار سیر صعودی بخشیده و آن را به سمت بالاتر میکشاند.
گاهی همین شور افراد میتواند باعث شکلگیری حباب قیمت در بازار شود. در چنین شرایطی اکثر تریدرها هیجانزده و غیرمنطقی میشوند. فراموش میکنند ارزش واقعی آن دارایی چقدر است و فقط به امید ادامه یافتن روند صعودی بازار، آن را میخرند. اینجاست که طمع به میان میآید و چشم منطق تریدرها را میبندد.
احساسات در بازار نزولی یا خرسی
از نظر روانشناسی بازار ، در بازاری که روند نزولی دارد، افراد احساس اندوه را تجربه میکنند. عصبانیت، افسردگی و احساسات نظیر این در افراد بروز خواهد کرد. آن احساس سرخوشی و طمع در افراد تبدیل به احساس ناخرسندی میشود. همین طور که بازار روند نزولی خود را طی میکند، احساسات حاکم بر بازار منفی و منفیتر خواهند شد. این احساسات معمولاً شامل اضطراب و وحشتزدگی هستند.
در این شرایط سرمایهگذاران به دنبال علل کاهش قیمت ها میگردند. آنها نمیخواهند باور کنند روند صعودی به پایان رسیده است و وارد مرحله انکار میشوند. در حقیقت سعی در حفظ جایگاه خود دارند چون فکر میکنند برای فروش دیر شده و بازار دوباره برمیگردد. پس از آن که قیمتها حتی از این هم پایینتر آمدند، ترس و وحشت بازار را به سمتی هدایت میکند که سرمایهگذاران تسلیم شده و در پایینترین قیمت دارایی خود را میفروشند.
وقتی بازار به این نقطه یعنی کف قیمت میرسد، روند نزولی متوقف شده و به ثبات خواهد رسید. اینجا احساس خشم و عصبانیت وجود سرمایهگذار را فرا خواهد گرفت. در نهایت با بهبود وضع بازار مجدد احساس امید و انتظار، سرمایهگذاران را به بازار جذب خواهد کرد.
کنترل احساسات به کمک روانشناسی در بازار ارز دیجیتال
تا به حال دیدیم که درصد تصادفات یک راننده که چند سال است گواهینامه گرفته بیشتر از یک راننده آماتور است. آن راننده که خیلی وقت است رانندگی میکند، به دلیل با تجربه بودن برخی احتیاطها را کنار میگذارد. در حالیکه راننده آماتور بی ادعا تک تک موارد را رعایت میکند.
در بازار ارزهای دیجیتال نیز همین موضوع صدق میکند. تحلیلگران حرفهای در هنگام معامله اهمیت احساسات درون خود را نادیده میگیرند. خیال میکنند استادانه تحلیل میکنند و ترید کرده، سود میبرند؛ اما اگر به احساسات خود نپردازند، اگر راه کنترل احساسات خود را نیابند، ممکن است تحت کنترل احساسات خود تصمیمات اشتباهی بگیرند.
برای آن که از یک تحلیلگر خوب به یک تریدر خوب تبدیل شوید به موارد زیر نیاز دارید:
- آرامش روان
- بالا بردن سرعت تصمیمگیری
- بهبود سرعت عمل
- کنترل احساسات ترس و طمع
- تسلط بر غرور
- پذیرش شکست و دوباره شروع کردن
داشتن چنین مهارتهایی به نظر من شصت هفتاد درصد کار است که در هیچ کلاس و آموزشگاهی تدریس نمیشود. این مسائل را خود شما باید در درون خود کشف کنید.
جمعبندی
روانشناسی بازار یکی از ابعاد بازار دیجیتال است که نادیده گرفتن آن مانع موفقیت ما خواهد بود. ما به کمک روانشناسی بازار و معامله میتوانیم از حالات روحی خود برای سوق دادن معاملات به سمت سوددهی استفاده کنیم. روانشناسی علاوه بر شناخت احساسات و ویژگیهای شخصیتی موثر در تریدها، تکنیکهایی به ما ارائه میدهد تا کمتر احساس سردرگمی و ناتوانی کنیم. در مطالب بعدی شما را با این فوت و فنهای روانشناسی ترید در بازار ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم کرد.
نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما دانش تحلیل به تنهایی کافیست؟ آیا واقعا روانشناسی بازار تا این حد با اهمیت است یا خیر؟ نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
دلایل استرس به همراه آموزش کنترل استرس در ترید
ترید ارزهای دیجیتال میتواند علاوه بر همراه بودن با سود، در برخی موارد ضررهایی را نیز در پی داشته باشد. کنترل استرس در ترید از جمله نکات مهمی است که میتواند به تریدر کمک کند تا با آرامش و تمرکز بیشتری ترید انجام داده و به سود بیشتری در این زمینه دست یابد. اما سوال اینجاست که یک تریدر پر استرس چگونه میتواند از استرس خود کاسته و ترید موفقی را تجربه نماید؟ راهکارهای بسیار زیادی برای کنترل استرس افراد وجود دارند. البته راه و روش مناسب برای هر فردی میتواند متفاوت باشد، اما به طور کلی روشهای مشخصی وجود دارند که میتوانند سبب کاهش استرس شوند. در ادامه این مطلب با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در ارتباط با ترید ارز دیجیتال، دلایل به وجود آمدن استرس به هنگام ترید، لزوم کنترل استرس و همچنین بهترین روشهای کنترل استرس در ترید با شما در میان بگذاریم.
ارزهای دیجیتال یکی از مطمئنترین و بهترین راههای سرمایهگذاری حال حاضر به شمار میآیند. اما این سرمایهگذاری مطمئن و خوب میتواند در شرایطی برای شما سوددهی نداشته باشد. تمام افراد برای اینکه بتوانند رمز و رازهای ارزهای دیجیتال را کشف کرده و و به سوددهی برسند، ملزم به تحلیل سیگنال ارز دیجیتال میباشند. حال با این سوال رو به رو هستیم که سیگنال ارز دیجیتال چیست؟ برای دریافت پاسخ این سوال، پیشنهاد میکنیم تا مقاله تخصصی دکتر سیگنال که در این زمینه برای شما تالیف شده است را مطالعه نمایید تا به پاسخ سوال سیگنال ارز دیجیتال و بیت کوین چیست برسید.
ترید ارز دیجیتال به چه معناست؟
گسترش محبوبیت بیت کوین در میان مردم سبب روی کار آمدن ارزهای دیجیتال دیگر شد. خرید و فروش این ارزهای دیجیتال در زمان مناسب میتواند سود بسیار زیادی را برای سرمایهگذاران به همراه داشته باشد و در کنار آن خرید و فروش آنها در زمان نامناسب میتواند موجب آسیب و ضرر سرمایهگذار شود. به خرید و فروش ارزهای دیجیتال در زمان مناسب به طوری که با کسب سود همراه باش، ترید گفته میشود و کسی که به انجام ترید میپردازد، تریدر نام دارد.
یک تریدر برای اینکه بتواند از طریق خرید و فروش ارزهای دیجیتال به سود برسد، باید اخبار مرتبط با ارزهای دیجیتال و همچنین نمودارهای قیمتی آنها در زمانهای مختلف را بررسی کند و با آگاهی کامل مناسبترین زمان برای فروش ارز دیجیتال خود با قیمت بالا و خرید ارز دیجیتال با قیمت پایین را انتخاب نماید.
به طور کلی عوامل مختلفی میتوانند بر میزان سود تریدرها از ترید خود تاثیرگذار باشند. از مدتها قبل، باور بر این بود که اصلیترین و تاثیرگذارترین عوامل بر میزان سود سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال، میزان بررسیهای آنها و همچنین میزان سودآوری کلی ارز دیجیتال هستند، اما تحقیقات مالی رفتاری نشان دادند که احساسات، هیجانات و استرس افراد نیز میتواند بر میزان سودی که سرمایهگذاران از ترید بهره خواهند برد تاثیرگذار باشد.
اولین مرحله برای شروع ترید بیت کوین و یا سایر ارزهای دیجیتالی، خریدن این ارزها میباشد. آموزش خرید ارز دیجیتال از صرافی را برای شما به همراه عکس آماده نمودهایم که با مراجعه به آن میتوانید خرید ارز بیتکوین از صرافی معتبر ایرانی را به صورت دقیق بیاموزید.
دلایل به وجود آمدن استرس به هنگام ترید
به طور کلی بسیاری از ارزهای دیجیتال با نوسانات قیمتی بسیار زیادی همراه هستند. در برخی موارد ممکن است فرد ارز دیجیتالی را با قیمت بالا خریداری کند، اما قادر به فروش آن با قیمتی برابر با قیمت خرید و یا بالاتر از آن نباشد. در این صورت خرید و فروش ارز دیجیتال برای این فرد با ضرر همراه خواهد بود. زیرا سرمایهگذار حتی قادر به بازگرداندن سرمایه اصلی خود نیز نبوده است.
همین موضوع سبب میشود که سرمایهگذار حجم استرس بسیار زیادی را برای تریدهای بعدی خود تجربه کند. پس میتوان گفت یکی از دلایل اصلی بروز استرس به هنگام ترید ارز دیجیتال میتواند شکشت سرمایهگذار در معاملات قبلی او باشد. همین استرس نیز میتواند سبب گردد که تریدهای بعدی او نیز با کست و ضرر مواجه شود.
شرایط اقتصادی مملکت نیز به نوبه خود یکی از تاثیرگذارترین عوامل بر افزایش استرس فرد نسبت به نوسانات قیمتی ارز دیجیتال خود و در نتیجه شکست او در ترید میباشد. اما لازم است فرد با روشهای کنترل استرس در ترید آشنایی داشته باشد تا در صورت بروز هرگونه مشکل در شرایط اقتصادی آرامش خود را حفظ نماید.
یکی دیگر از دلایلی که میتواند استرس فرد نسبت به ترید ارزهای دیجیتال بیشتر کند، وجود سیگنالهای متفاوت در رابطه با نمودارهای قیمتی ارز دیجیتال و همچنین زمان خرید آن است. ممکن است برخی سیگنالها نشان دهند که زمان مناسبی برای خرید یا فروش ارز دیجیتال است و سیگنال دیگری نشان از این داشته باشد که تریر باید هنوز منتظر بماند.
ترید ارز دیجیتال به تنهایی نیز شغل پر استرسی به حساب میآید و هر یک از دلایل گفته شده نیز میتوانند به این استرس دامن بزنند. پس بهترین کار این است که تریدرها راههای کنترل استرس در ترید را یافته و آنها را عملی کنند تا بتوانند ترید موفقی را تجربه نمایند.
لزوم کنترل استرس در ترید
همانطور که پیشتر نیز اشاره کردیم، ترید ارز دیجیتال به طور کلی با استرسهای بسیار زیادی همراه است. استرس و هیجانات احساسی میتوانند سبب گردند که فرد تصمیماتی از روی احساسات گرفته و عقل و منطق خود را کمتر در این تصمیمات دخیل نماید. در نتیجه نتایج حاصل از این تصمیمات میتواند به ضرر او بوده و او را با ضررهای جبران ناپذیر در خرید و فروش ارزهای دیجیتال مواجه نماید.
البته لازم به ذکر است که در زمینه ترید ارزهای دیجیتال، ساده گرفتن بیش از حد و مثبت اندیشیهای نامعقولانه نیز چندان درست نیست. در این شرایط فرد ترید ارز دیجیتال را بسیار ساده خواهد گرفت و در نتیجه به انجام بررسی های لازم نخواهد پرداخت. به طور کلی میتوان گفت که در این راه میانه روی و حفظ تعادل میان ساده گرفتن و استرس بیش از حد میتواند مفیدتر بوده و نتایج مثبتی را برای سرمایه گذار به همراه داشته باشد.
راههای کنترل استرس در ترید
کنترل استرس در ترید میتواند در هر فرد با هر نوع ویژگیهای شخصیتی متفاوت باشد. به طور کلی داشتن برنامهریزی دقیق و بررسی صحیح و کامل سیگنالهای خرید ارز دیجیتال و همچنین اخبار و نمودارهای قیمتی حول ارزهای دیجیتال میتواند تاثیر به سزایی بر کاهش استرس فرد به هنگام ترید ارز دیجیتال داشته باشد. برخی دیگر از اصلیترین راههای کنترل استرس در ترید به شرح زیر هستند:
- مدیریت انرژی و اقدام به ترید در زمان درست از نظر انرژیکی
- عدم بررسی اخبار و سیگنالهای نامعتبر
- داشتن برنامه دقیق و کامل از اقدامات جاری برای ترید ارز دیجیتال
- پیروی صحیح از قوانین سیستم تریدینگ
کنترل استرس در تریدینگ
بیشتر تریدر ها موقع انجام دادن معاملاتشان با اضطراب و ترس و استرس بسیار زیادی مواجهه می شوند. با این حال تصمیم گرفته ایم در این مقاله چند راهکار برای کنترل استرس در تریدینگ معرفی کنیم پس در ادامه ما را همراهی کنید.
قبول کردن ضرر های احتمال
ضرر کردن و شکست خوردن در معاملات یکی از احتمالات در تریدینگ است. حتی اگر یکی از حرفه ای ترین تریدر ها هم باشید از این احتمال در امان نیستید. بنابراین ضرر های احتمالی را قبول کنید و بر پایه و اساس آن برنامه ریزی داشته باشید. مانند سربازی که به جنگ می رود؛ قبول کرده است که امکان دارد کشته شود و به همین دلیل بیشترین تلاش و کوشش خود را می کند. پس یکی از راه های کنترل استرس در تریدینگ قبول کردن ضرر و زیان های احتمال است.
داشتن تمرکز جسمی و روحی
تمرکز داشتن، هم جسمی وهم روحی می تواند در کنترل استرس در تریدینگ مفید باشد. با تمرین کردن تنفس عمیق می توان برای آرام شدن وضعیت عصبی و دستیابی به روح و جسم متمرکز استفاده کرد.
شناسایی کردن ترس و استرس
برای کنترل استرس در تریدینگ باید قبل از هر چیزی استرس و ترس خود را شناسایی کنید. پیدا کردن منشا استرس و ترس در کنترل کردن آن مفید است. امکان دارد منشا این استرس، شکست های گذشته در معاملات بوده باشد. بنابراین وقتی که استرس و ترس شما بیشتر شود و به آن توجه نکنید هر چیزی استرس و ترس را برایتان یادآوری می کند مثلا کاهش موجودی حسابتان این استرس و ترس را برای شما یادآور می شود. معلوم است که حل کردن مشکل بهتر از نادیده گرفتن آن است. پس از اینکه منشا استرس را شناسایی کردید نوبت به حفظ آرامش می رسد.
افکار مثبت
برای کنترل استرس در تریدینگ، باید با افکاری مثبت وارد معاملات شوید. اگر از همان اول به خودتان بگویید که در معاملات بعدی تان هم، مانند معاملات قبل شکست خواهید خورد، هم شادی و نشاط خودتان را از دست می دهید و هم دیگر نمی توانید از توانایی خود بهره ببرید. پس با افکاری مثبت وارد معاملات شوید و موفقیت و پیروزی را برای خودتان تجسم کنید.
کارتان را نیمه کاره رها نکنید.
برای کنترل استرس در تریدینگ، باید معاملات و کار خود را نیمه کاره رها نکنید. وقتی که برنامه ای برای ترید هایتان معین می کنید، تا آخر کار مطابق با آن پیش بروید. اگر قبل از اینکه معامله را شروع کنید نسبت به آن تردید دارید پیشنهاد می شود آن را شروع نکنید، با این حال فراموش نکنید که تردید نباید اصلا بهانه ای برای ترید نکردن باشد.
یکی دیگر از را های کنترل استرس در تریدینگ، این است که زمان های خاصی را برای انجام دادن معاملات مشخص کنید، و برنامه ریزی داشته باشید و به ان وفادار بمانید.
سرکوب کردن طمع خود
غرور، ترس و طمع یکی از بزرگترین مشکل افراد در معاملات به شمار می آید. احساسات خودتان را کنترل کنید، تمرکز کافی داشته باشید.
ضرر ها می توانند فرصتی برای یادگیری شما باشند.
هر ضرر و زیانی میتواند در مورد معامله گری به شما نکته ای بیاموزد. اجازه ندهید ضرر کردن باعث عصبانی شدن، ناامید شدن و یا خود آزاری شما شود. ضرر و زیان را یک فرصت برای یادگیری در نظر بگیرید.
تقسیم بندی فعالیت ها
به طور کلی در روزهای اول معاملات ارزهای دیجیتال، امری طبیعی است که در طول روز در مورد قیمت ها و احتمالات وسواس فکری پیدا کنید. این وسواس فکری هر زمان سراغ تان خواهد آمد: داخل حمام، موقع دیدن دوستان و حتی زمانی که با فرزندانتان بازی می کنید. برای مقابله کردن با این وسواس فکری، تمرکز داشتن روی هر کاری که انجام می دهید و تقسیم بندی کردن فعالیت های گوناگون زندگی است.
برای کنترل استرس در تریدینگ، باید با احساسات خود مقابله کنید این نکته آنقدر مهم است که باید چند بار آن را تکرار کرد
کنترل کردن احساسات موقع معامله کردن، هم برای سلامت روان و هم برای بهتر شدن عملکرد مالی بسیار اهمیت دارد.
نحوه مدیریت استرس در معاملات آنلاین
برای همه کسانی که تجارت می کنند، استرس عنصری دارای اهمیت اساسی است که باید با احتیاط فراوان کنترل شود تا از آسیب رساندن به ظرفیت ارزش گذاری که یکی از مهم ترین پایگاه ها برای کسانی است که با بازارها برخورد می کنند جلوگیری شود.
اضطراب چیست؟
در این میان، باید درک کرد که استرس در واقع چیست؟ اگر بخواهیم آن را سریع و با ساده ترین کلمات ممکن توضیح دهیم, می توانیم بگوییم که این واکنش طبیعی بیولوژیکی بدن به تغییر سخت یا خطرناکی است که توسط محیط اطراف درک می شود. در عمل، وقتی در موقعیتی قرار می گیریم که ممکن است چیز مهمی برای ما به آن وابسته باشد، احساس استرس کاملاً طبیعی است. در عین حال، باید مشخص شود که در حقیقت، یک دوز معمولی استرس می تواند یک مزیت باشد، زیرا برای هر یک از ما آرامش بیش از حد می تواند از نظر جسمی و روانی آسیب برساند. فقدان استرس می تواند صدمه ای باشد، همچنین سطح بسیار بالایی که می تواند به ویژه در مدیریت مشکل ساز شود.
مطالب پیشنهادی دکتر سیگنال: 3 نکته کلیدی معامله اسکالپینگ + ارزهای دیجیتال مناسب معامله به روش اسکالپینگ
استرس و معامله
استرس نوعی ویروس است، عدم مدیریت آن در اولین مراحل معامله می تواند بر همه جنبه های معاملات تأثیر بگذارد و ارزیابی وضعیت عبور از بازار را نامشخص می کند. با این حال، همانطور که قبلاً گفتیم، حتی عدم وجود آن می تواند به معامله گر آسیب برساند و در نتیجه اعتماد بی قید و شرط به توانایی های فرد ایجاد کند. این جنبه نیز خوب نیست، زیرا می تواند منجر به نگرانی در مورد تعیین میزان سود مورد انتظار شود و این احتمال را که در عوض ضرر و زیان رخ می دهد از دست بدهد. درک توانایی های خود یک مزیت است، بیش از حد ارزیابی آنها می تواند به نقصی بسیار خطرناک تبدیل شود.
برای کسانی که مجبور به تجارت هستند، استرس یک عنصر اصلی است. باوجود این، این جنبه تا حد زیادی و به طور مقصر نادیده گرفته می شود. هنگامی که بدون کنترل کافی رخ می دهد، تصمیمات عملیاتی را باطل می کند و منجر به خطاهای ارزیابی می شود که احتمالاً در شرایط عادی هرگز انجام نمی شود.
در این موارد چه باید کرد.
یکی از اولین علائم استرس، ناتوانی عملی ترید کردن از روی احساس ترید کردن از روی احساس در بستن موقعیت ها با پذیرش ضرر است. در این مرحله سرمایه گذار به انجام عملیات هایی می پردازد که غالباً منطقی نیستند و نه تنها ضررها، بلکه استرس را نیز افزایش می دهند.
در واقع، باید به خاطر داشت که استرس در معاملات نه تنها باعث از دست دادن پول شما می شود، بلکه می تواند تا اندازه معینی باعث آسیب فیزیکی شود. فقط به عنوان مثال به یکپارچگی عملکردی کبد فکر کنید، که یکی از علائم شایع مرتبط با این اختلال است. یا از دست دادن خواب، که می تواند پیامدهای طولانی مدت داشته باشد، آرامش لازم برای عملکرد عینی را از بین می برد. دقیقاً به همین دلیل، قبل از بازگشت به بازار، کسانی که تحت استرس قرار گرفته اند باید در مورد آن فکر کنند و سعی کنند بفهمند که آیا واقعاً به وضعیت عادی بازگشته اند.
بهترین راه برای کنترل استرس در تریدینگ، توسل به برنامه ریزی دقیق است و هیچ چیز را به شانس واگذار نمی کند. معاملات باید با دقت برنامه ریزی شود. اگر قبلاً یک حساب واقعی باز کرده ایم، باید مراقب باشیم تا زمانی که یک روش عملیاتی نداریم، سرمایه خود را تحت تأثیر قرار ندهیم. در حالی که منتظر داشتن یک حساب معتبر هستیم، می توانیم روی یک حساب نمایشی کار کنیم و درک کنیم که هر از گاهی با چه موقعیت هایی ممکن است روبرو شویم.
کسانی که قصد ترید بیت کوین را داشته باشند، حتی اگر در این حوزه با تجربه و متخصص شده باشند نیز همیشه به تحلیلهایی برای ترید بیت کوین نیاز خواهند داشت. آگاهی نسبت به این نکات میتواند آینده تریدرها را تغییر دهد. 5 مورد از اصول و نکات قبل از ترید بیت کوین رابخوانید تا بدون دانستن این نکات اقدام به ترید بیهوده و ضررساز نکنید.
آلت کوینها و به طور کلی تمام ارزهای دیجیتال، فراز و فرود قیمتی بسیار زیادی را تجربه می کنند. این موضوع سبب میگردد که خرید و فروش آلت کوینها همواره با سوددهی همراه نباشد. در برخی موارد ممکن است این خرید و فروشها با ضرر نیز همراه باشند. اما خبر خوب این است که راهی وجود دارد تا بهترین زمان خرید و فروش آلت کوینها را شناسایی کنید. این روش تحلیل سیگنال آلت کوین میباشد. شاید برایتان سوال باشد که سیگنال آلت کوین دقیقا به چه معناست؟ برای پاسخ به این سوال لازم است تا مقاله مربوطه را با دقت مطالعه نمایید.
روانشناسی معامله گری در بازار های مالی
همواره خرید و فروش در بازارهای سرمایه با مسائل گوناگون روانشناسی همراه بوده و عدم اطلاع و درک درست از این مقوله، سبب بروز مشکلات فراوانی برای فرد معامله گر (تریدر) خواهد شد.
بسیاری از افراد علی رغم استفاده از روش های صحیح تحلیل تکنیکال، کارنامه موفقی در پایان سال از خود بجای نمی گذارند و یا حتی پس از ضررهای متوالی دچار آسیب های شدید روحی و فکری می گردند. شاید بارها از بسیاری از تریدرها شنیده باشید که در زمان انجام معاملات در سود بوده اند ولی در پایان با ضرر آن معامله را به اتمام رسانده اند بدون اینکه دلیل این اتفاق را بدانند.
راه حل این مسئله در شناخت و اجرای قوانین روانشناسی معامله است. همه ی ما در زندگی روزمره ی خود با موارد بسیاری مواجه می شویم که به طور اکتسابی یاد گرفته ایم که چگونه آن ها را مدیریت کنیم، اما بدلیل نداشتن ارتباط مستقیم با پول در معاملات مالی توان مدیریت خود را از دست می دهیم و به مشکلات متعددی برخورد می کنیم. در چنین شرایطی است که برخلاف دانش تحلیلی خود، هرآنچه انجام می دهیم بازهم نمی توانیم به سود مناسبی دست پیدا کنیم. درحالی که مشاهده می کنیم در همان بازار، در همان زمان و در همان محدوده قیمت، تریدرهای دیگر سودهای بسیار خوبی نصیب خود می کنند.
شاید از خود بپرسید که چرا با وجود اینکه دانش تحلیلی بالایی دارید، نمی توانید مثل سایر تریدرها از بازار بهره ببرید؟ برای پاسخ به این سوال باید ابتدا با مفهوم روانشناسی آشنایی داشته باشید.
روانشناسی چیست؟
اساسا روانشناسی دانشی است که به بررسی رفتار و فرآیندهای روانی میپردازد. هر دانشی دارای اهدافی مشخص است که دانشمند به دنبال دستیابی به آن هستند. بنابر این اهداف اساسی دانش روانشناسی را می توان در پیشبینی، توصیف، تبیین و کنترل رفتار خلاصه کرد.
بر همین اساس، زمانی که در مورد روانشناسی معامله گران صحبت می کنیم، در واقع هدف ما بررسی و آنالیز مکانیزم ها و الگوهای رفتاری آن هاست. در قدم اول، الگوهای رفتاری آن ها را توصیف می کنیم. سپس با استفاده از توصیف ارائه شده، پیش بینی می کنیم که تریدرها در زمان های خاص چه رفتاری از خود در بازار نشان می دهند؟
فقط در این صورت است که می توانید الگوهای رفتاری غلط را شناسایی کنید و در جهت رفع آن الگوهای اشتباه اقدام کنید. با توجه به گستردگی مبحث روانشناسی، نمی توان انتظار داشت که مرکز تحقیقات بلاک چین که هدف اصلی آن تحقیق، آموزش، سرمایه گذاری و کمک به جامعه تریدر است، به بررسی تخصصی و عمیق الگوهای رفتاری بپردازد. اما، ذکر این نکته حائز اهمیت است که بسیاری از الگوهای رفتاری اشتباه تریدرها، از روش زندگی آن ها در کودکی تا جوانی ریشه می گیرد و تصحیح این الگو ها نیازمند رعایت اصول و داشتن انظباط شدید از سوی خود تریدر است.
اهمیت روانشناسی در معامله گری (ترید)
هنگامی که بازار را از دید تکنیکالی بررسی می کنید، راهکارهای تصحیح اشتباهات آسان به نظر می ترید کردن از روی احساس رسد، مثلا معامله ای را در نظر بگیرید که سریع از آن خارج شده اید، کافیست با بررسی عوامل تکنیکالی، دلایل خروج خود را دوباره بررسی کنید، از اندیکانور ها و اسیلاتورهای متفاوتی استفاده کنید و به مرور زمان نقطه ی خروج خود را در جای بهتری انتخاب کنید. اما شرایطی ایجاد می شود که با وجود داشتن بهترین استراتژی های معاملاتی بازهم معاملات شما سودآور نیست. راه حل این مشکل در درون خودتان قرار دارد، شما با دشمنی زیرک مواجه هستید، این دشمن همان روان شماست.
به همین علت است که برطرف کردن مشکلات فکری کار چندان ساده ای نیست. چرا که مشکل اصلی در غالب تعصب ها و موارد پیش پا افتاده پنهان گشته است. البته این پنهان شدن جزئی از سیستم دفاع روانی افراد در برابر آسیب پذیری به حساب می آید، با این حال در زمان های خاص آسیب فراوانی به افراد وارد می کند. نکته دیگر این است که روان افراد توسط احساسات آن ها کنترل می شود. درواقع رابطه تنگاتنگی میان احساسات، روان افراد و الگوهای رفتاری آن ها وجود دارد. پس می توان پیش بینی کرد که اگر شما برروی کنترل احساسات خود تسلط پیدا کنید، معاملات بهتری را نسبت به قبل انجام خواهید داد.
از آنجایی که در هنگام انجام معامله تمام احساسات افراد نظیر خشم، عصبانیت، ترس و امید به اوج خود می رسند، کنترل این احساسات نقش بسزایی در موفقیت تریدرها ایفا می کند. از سوی دیگر طمع، نداشتن سرعت عمل و اعتماد به نفس بالا از جمله احساسات مخربی است که معامله گر را به ورطه ی نابودی در بازارهای مالی می کشاند. بنابر این دانستن نقاط ضعف الگوهای رفتاری و کنترل احساسات، از ضررهای سنگین و ورشکستگی تریدرها جلوگیری می کند.
احساسات در معامله گری
بطور کلی 6 احساس غالب در تریدها وجود دارد که در ادامه به بررسی هر یک می پردازیم:
احساس هیجان و اظطراب:هر گونه احساس برانگیزاننده، در زمانی انجام معامله، نشانه ای است که شما قسمتی از راه را اشتباه رفته اید. در واقع زمانی که در معاملات خود مضطرب هستید معمولا بیانگر این است که قوانین معاملاتی خود را نقض کرده اید، پوزیشن خرید یا فروشی به اشتباه گرفته اید و یا نباید آن معامله را انجام می دادید. در این حالت اگرسطح هیجانات خود را بررسی کنید و از خود بپرسید که چرا احساس اضطراب یا هیجان دارم، این کار به شما کمک می کند تا از معاملاتی که از همان اول نباید واردش می شدید، خارج شوید.
احساس ترس:
ترس یکی از احساسات رایج در بین معامله گران است. احساس ترس به اشکال مختلفی در بین معامله گران وجود دارد، و می تواند دلیل بسیاري از اشتباهات رایج معامله گري باشد. ترس زمانی ایجاد می شود که معامله گر وارد زیان شده باشد. ترس از ضرر کردن سبب می شود که معامله گر ضرر خود را با تاخیر شناسایی کند، و متعاقب آن ضرر بیشتری متحمل شود. همچنین ترس از بازگشت سود باعث می شود که معامله گران از معاملات خود خیلی سریع خارج شوند و به سود مطلوب خود نرسند.
در هنگامی که معامله ای وارد ضرر می شود، معامله گر باید تلاش کند که وضعیت خود را بهبود ببخشد و بجای اینکه خود را سرزنش و ملامت کند هر چه زودتر به دنبال راهکاری برای ضرر کمتر باشد. با این حال انجام اقدامات بی نظم، سریع و بدون برنامه ریزی مناسب نیستند . اقدامات باید منطقی و به تدریج در راه رسیدن به خروج از بحران باشد. معامله گر نباید وحشت کند و سریعا برای جبران ضرر خود معامله دیگری را بدون برنامه ریزی شروع کند، چراکه تکرار این اتفاق سبب از بین رفتن سرمایه افراد خواهد شد.
احساس طمع:
طمع حس غالب افرادیست که وارد بازارهای مالی می شوند. اگر شما در زندگی روزمره خود بیش از حد محتاط هستید، قاعدتا فرصت های زیادی را در معاملات سودآور بازار از دست خواهید داد، بنابراین بهتر است که وارد بازارهای مالی نشوید، چرا که بازارهای مالی ریسک پذیری خاص خود را می طلبد. طمع جزو ذات انسان است و در برخی اوقات باعث می شود تا وارد معاملاتی شویم که جز ضرر چیزی برای ما به همراه ندارد. همچنین طبع سبب چشم پوشی معامله گران بر اصول مدیریت ریسک و سرمایه می شود و ذهنیت قماربازي در معامله گران را تقویت می کند که در نتیجه آن معامله گري ترید کردن از روی احساس بدون توجه به قوانین اصولی و بر مبناي احساسات نادرست اتفاق می افتد.
احساس امید:
امید به کسب سود بیشتر یکی دیگر از احساسات محرک معامله گران است. اگر به زنجیره احساسات یک تریدر دقت کنیم، در می یابیم که احساس امید، طمع و ترس معمولا پشت سر هم بوجود می آیند. تریدرهایی که در معاملات خود در ضرر هستند، نشانه هایی از امید را در خود مشاهده می کنند، این تریدرها به معاملات خود فرصت بیشتري می دهند چرا که امید دارند که جهت حرکت قیمت تغییر می کند و وارد سود می شوند. با این حال اگر امید و انتظار معامله گران از حدی بیشتر شود، توانایی تحلیل درست و درک شرایط موجود از بین می رود، به طوری که معامله گران تصور می کنند می توان به سود های کلان در مدت کوتاهی دست یافت.
مثال دیگر از امید زمانی است که معامله گر براي جبران ضررهای خود وارد معاملاتی می شود که با استراتژی معاملاتیش انطباق ندارد. بنابر این امید و انتظار باید به صورت معقول و منطقی در نظر گرفته شود تا قابل دستیابی باشد، لذا انتظار بی جا و رویاپردازانه نتیجه ای جز نابودی و شکست نخواهد داشت.
اصولا امید داشتن در موارد زیر بسیار اهمیت دارد:
- امید در زمان ورود به بازار : معامله گران به امید کسب سود وارد بازارهای مالی می شوند و اگر چنین امیدی در ابتدای ورود به بازار وجود نداشته باشد مطمئنا انگیزه ای جهت ورود به بازار وجود نخواهد داشت.
- امید در زمان ضرر کردن : بدترین شکل احساس امیدواری این است که معامله گر وقتی در ضرر است به تغییر روند قیمت امیدوار باشد و بدون رعایت حدضرر اقدام به نگه داری دارایی خود کند.
احساس خستگی:
درست است که خستگی بیشتر به عنوان یک وضعیت جسمی به حساب می آید، اما می توان آن را به نوعی در طبقه بندی احساسات قرار داد. احساس خستگی سبب می شود تا تمرکز تریدرها به پایین ترین حد ممکن برسد.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که بارها در یک جفت ارز اقدام به پوزیشن گیري کرده باشید بدون آنکه بدانید دنبال چه بوده اید و یا شرایط ورود به یک معامله ترید کردن از روی احساس را بدلیل حواس پرتی از دست داده اید، تمامی این ها نشان دهنده ی پایین بودن تمرکز است که در نتیجه خستگی بوجود می آید. بر همین اساس پیشنهاد می کنیم که در ابتدا اولویت های خود را مشخص کنید و در حین معامله همه ی فعالیت های جانبی را کنار بگذارید.
احساس نا امیدي:
نا امیدي اغلب به دلیل احساسات اشتباهی که در فوق اشاره شد بوجود می آید. درواقع هنگامی که معامله گران معامله اي را از دست می دهند، هیجانات بر آن ها غلبه می کند تا پوزیشن دیگری برای ورود به معامله پیدا کنند، در این حالت استراتژی معاملاتی خود را فراموش کرده و پوزیشن اشتباهی انتخاب می کنند که سبب ضرر کردن آن ها می شود، در نتیجه احساس نا امیدی و سرخوردگی به سراقشان می آید که این احساس نا امیدی تمام الگوهای رفتاری اشتباه را تشدید خواهد کرد.
نتیجه گیری
احتمالا هر تریدری می داند که آشنایی با مباحث روانشناسی اثرات بزرگی بر روي عملکرد معاملاتیش خواهد داشت. با این وجود احساسات از راه هاي بسیار پیچیده اي تصمیمات معامله گري را تحت تاثیر قرار می دهند و در نگاه اول چندان واضح به نظر نمی رسند. واضح ترین مسئله ی نشان دهنده تسلط ترس بر تصمیمات معامله گري شما این است که در پیاده سازی نقشه معاملاتی خود دچار شک و تردید می شوید.
اگر متوجه شدید که با وجود شرایط مناسب برای ورود به یک معامله، بطور مداوم فرصت هاي معاملاتی خود را از دست می دهید، باید تلاش کنید تا ریسک پذیری خود را بالا ببرید. از بین بردن امکان به خطر انداختن پول و کاهش سطح ریسک سرمایه، معمولا به شما کمک می کند تا اشتباهات ناشی از ترس را در معاملات خود کاهش دهید اعتماد به نفس لازم را بدست آوردید.
همچنین قوانین خود براي ورود به معامله را مکتوب کنید و به صورت یک چک لیست قبل از ورود به معامله آنها را یک به یک چک کنید، این کار نیز کمک می کند تا ترس از ورود به معامله را از بین ببرید اگر شما درباره کیفیت استراتژی معاملاتی خود دچار خوش بینی مفرط باشید، احتمالا تعداد معاملات بیشتری را انجام خواهید داد و حواستان به این نکته نیست که امکان دارد معامله ها شکست هم بخورند. از این گذشته، معامله گرانی که سرمایه کمتری دارند، احتمال بیشتری وجود دارد تا در یک معامله پر ریسک شرکت کنند، چرا که می خواهند با انجام آن معامله ی پر ریسک میزان سرمایه خود را افزایش دهند. در این فرآیند احساسات غالب عبارتند از طمع و اعتماد بنفس بیش از حد و نادانی!
بهترین روش، کاهش حجم معامله، ایجاد سبد خرید و رعایت اصول مدیریت ریسک براي جلوگیری از افت زیاد سرمایه است.
دیدگاه شما