یک نقطه توقف معاملاتی این گونه تعریف میشود؛ «تمام رویدادها، واکنشها، تفسیرها و تصمیمگیریهای خودکاری که بر رویکرد شما نسبت به زندگی و معاملات تاثیر گذار بوده و باعث شوند به طور کامل در معاملات و فرصتهای احتمالی درگیر نباشید.
نقش ترس و شهود در معامله گری
ترس در معامله گری می توان نقش دوست شما را بازی کند. به نوعی می توان گفت که ترس یکی از عوامل بسیار مهمی است که در نوع معامله و چگونگی آن تاثیر بسیار دارد. بستگی به میزان و اندازه ترس شما دارد. در صورتی که ترس شما از نوع ترس های بیش از اندازه باشد می تواند ضرر بسیار زیادی در معامله بوجود آورد در صورتی که ترس های اندک می تواند در یک معامله شما را به یک قمارباز حرفهای تبدیل کند. به همین دلیل باید به این نکته در معامله گری توجه بسیار شود و همواره مد نظر شما قرار گیرد.
تمرین های روانشناسی در انواع مختلفی برای کنترل میزان ترس بکار گرفته می شوند. درصد بسیار زیادی از این تمرینات در ابتدا بر روی تغییر دادن شیوه تمرکز شما کار می کنند. این مانند زمانی است که شما مجبور هستید برای کاهش وزن خود و یا سلامتی بدنی خود به رژیم های غذایی مختلفی روی آورید. تعداد بسیار زیادی از آدم ها پس از مدتی که از رژیم های خاص غذایی استفاده می کنند دوباره به روال زندگی قبلی خود باز میگردند چرا که ترس لازم برای انجام این کار را ندارند.
حال تصور کنید که زندگی شما در خطر است. برای بازگرداندن آن به حالت طبیعی و به خاطر ترس از مرگ حاضرید هر روشی را امتحان کنید. زمانی که متوجه شوید بیماری خاصی دارید که نیاز به منع مصرف برخی مواد غذایی دارید مطمئنا دیگر از آن ماده غذایی استفاده نمی کنید. این حس ترس است که باعث می شود شما تغییری در برنامه زندگی و تمرکز خود ایجاد کنید.
ترس در معامله گری
ترس در معامله گری هم مانند ترس در زندگی واقعی است. ممکن است شما بارها تصمیم گرفته باشید که طبق قوانین رفتار کرده و تصمیم های خود را با توجه به قانون های معاملاتی بگیرید ولی اشتباهات قبلی خود را بارها و بارها تکرار کرده اید. در این حالت شما ترس واقعی در معامله گری را در نظر نگرفته اید. روانشناسان در این زمینه اثبات کردهاند که احساسات می توانند این قدرت لازم را داشته باشند تا در تصمیمات شما تغییر ایجاد کنند.
این نکته که شما به خود تلقین کنید و خود را آدم موفقی بدانید به این اندازه که واقعا موفق باشید تاثیر نخواهد داشت. تا زمانی که شما به جایگاهی نرسید که بتوانید معامله های خود را با موفقیت انجام داده و تجربه های عالی کسب کنید نمی توانید به قدرت تمرکز و تغییر خود ایمان داشته باشید. ترس از شکست و باخت می تواند منجر به موفقیت شما و تمرکز بیشتر شما در معامله گری شود.
شما می توانید با استفاده از راهکارهایی این ترس کوچک و چشمگیر را درون خود ایجاد کرده و مطابق با قوانین معامله گری عمل کنید. به همین صورت می توانید خیلی ساده معامله های خود را با موفقیت مدیریت کنید.
معامله گران از لحاظ داشتن ترس به دو گروه تقسیم می شوند:
- معامله گرهایی که تعادل روانی ندارند چون مبتدی هستند
- معامله گرهای حرفهای که می توانند تعادل روانی در خود بوجود آورند
گروه اول چندین ترس نامتعادل دارد: ترس نتیجه شروع یک کار نو یا جدید، ترس از تمام شدن سود بازار، ترس از هدر رفتن سرمایه، ترس از نداشتن شانس، ترس از آینده و …..
ترس گروه دوم می توان گفت از ترس های متعادل است و می تواند در معامله گری بسیار مفید باشد. برای تبدیل ترس ها از گروه اول به گروه دوم نیاز به تجربه و تمرکز بسیار زیاد خواهید داشت. در ادامه می توانید با مشاهده فیلم آموزشی زیر اطلاعات بیشتری در این زمینه کسب کنید.
چگونه بر ترس در معاملات غلبه کنیم؟
ترس در معاملات باعث میشود درست درزمانی که معاملهگر میداند دقیقاً چهکاری باید انجام دهد، از انجام آن ناتوان باشد. درمقاله پیشین با عنوان اعتماد به نفس در معاملات با شما سخن گفتیم. در این مقاله به توضیح مبسوط رابطه ترس و معامله گری خواهیم پرداخت.
ترس در معاملات احساسی است ناخوشایند، اما طبیعی. ترس در واکنش به «خطرات واقعی» ایجاد میشود. عبارت «خطرات واقعی» تعریف ترس از اضطراب را جدا میسازد.
ترس در معاملات در مقابله با شرایط ناآشنا و متغیر ایجاد میشود. ذهن انسان متمایل به شرایطی است که آن را بهخوبی بشناسد. حال معاملهگر و محیط کاملاً پویا و متغیر بازار سرمایه را در نظر بگیرید.
دلایل ترس در معاملات
۱- ضرر و زیان درگذشته
اینکه معاملات قبلی خود را بازیان بستهایم یا اکنون معامله بازی داریم. آیا معامله باز که در زیان به سر میبرد باعث میشود که نتوانیم بهموقع معامله خود را ببندیم و تصمیم درست را در مورد این معامله انجام دهیم. برای پیشگیری از این مشکل باید موارد زیر رعایت شود:
- باید استراتژی مشخصی داشته باشیم
- قبل از ورود حد ضرر را مشخص کرده باشیم
- با اطمینان کامل وارد معامله شویم
- بایستی تمام اشتباهات و احساسات و دلایل خود را نوشته باشیم
- از تکرار اشتباهات در معاملات بعدی خودداری کنیم
۲- اهداف غیرواقعی
داشتن اهداف غیرمنطقی از بازار سرمایه باعث شکست در بازار میشود. برای ورود به یک معامله باید تمام احتمالاتی که راجع به آن میتوان در نظر گرفت را ثبت کرد. بهترین پاسخ را که برای هرکدام وجود دارد را باید مدنظر داشت تا با اعتماد و اطلاع کامل بهترین تصمیم در هرلحظه گرفته شود. این کار باعث میشود معاملهگر دچار ترس و تردید نگردد.
۳- سرمایه متناسب
معاملهگر باید سرمایهای را وارد بازار کند که بداند با از دست دادن آن شرایط رفاهی اولیه و کلی زندگی لطمهای نمیبیند.
۴- اعتماد به اخبار غیر موثق و سایر افراد
این موضوع که بدون علم کافی تنها با تکیهبر شایعات و صحبت دیگران خریدوفروش انجام دهیم بهمانند راه رفتن بر لبه پرتگاه است. بهترین کار این است که خودمان با توجه به روحیه شخصی و استراتژی معاملاتی خریدوفروش انجام دهیم. همیشه به مطالعه و افزایش اطلاعات بپردازیم. این کار میزان ترس شخص را بهشدت کاهش میدهد. معاملهگر میداند که با اطلاعات کامل و بر اساس استراتژی شخصی این معامله را انجام داده و بهترین تصمیم را میگیرد.
۵- ناکارآمد بودن علم
انتقال علم از حوزه علم به عمل کار مشکلی است. آنچه در کتابها میآموزیم با آنچه عملاً بهکاربرده میشود بسیار متفاوت است. اگر شخصی کاملترین و بهترین اطلاعات را داشته باشد هرگز بااحساس ترس و عدم کنترل خود نمیتواند معاملهگر موفقی باشد و با شکست مواجه میشود. باید معامله کردن را عملی آموخت. یاد بگیریم با ترس و هیجانات خود چگونه مقابله کنیم تا موفق شویم.
بیشتر معامله گران به دو دلیل احساسی ترس و طمع، پول خود را در بازارهای معاملاتی از دست میدهند.
احساس ترس، خود را حداقل به دو صورت عمده نشان میدهد:
- ترس از دست دادن پول
- ترس از دست دادن سود
ترس از دست دادن پول
ترس از دست دادن پول زمانی اتفاق میافتد که معاملهگر ابتدا موقعیتی را آغاز میکند. سپس متوجه میشود که معامله به ضررش در حال انجام است.
ترس شدید از دست دادن سرمایه میتواند موجب شود تا معاملهگر بلافاصله زیانهای خود را کاهش داده و باکمی ضرر از معامله خارج شود.
این خسارات کوچک و جزئی، بهسرعت میتوانند به میزان قابلتوجهی افزایش یابند. چنین زیانهایی بهمرورزمان باعث میشوند که معامله گران روحیه و اعتماد خود را از دست بدهند.
راه غلبه بر ترس درمعاملات و از دست دادن سرمایه
- به خودتان یادآوری کنید که یک جراح برای دریافت مدرک تحصیلیاش پول بسیار بیشتری را صرف میکند.
- سرمایهگذاری در آموزش همیشه بهترین نوع بازگشت سرمایه است.
- هر یک از معامله باخت و ضرر را بهخوبی تجزیهوتحلیل کنید تا متوجه اشتباهات خود شوید.
- قوانین معاملات خود را اصلاح کنید.
ترس از دست دادن سود
ترس دیگر، ترس از دست دادن سود در معاملات برد و سودآور است. هنگامیکه معاملهگری موقعیت خود را سودآور میبیند، هراس و ترس از تغییر شرایط در هرلحظه بر او چیره میشود.
به نقل از جسی لیورمور: «اکثر مردم زمانی که باید بترسند امیدوارند و زمانی که باید امیدوار باشند میترسند.»
بدین ترتیب، معاملات برد و سودآور خود را با به دست آوردن سود کمی سریع به اتمام میرسانند.
برد یا باخت شما مهم نیست، مطلبی که مهم است:
- اینکه چقدر برنده میشوید درزمانی که درست اقدام میکنید
- چقدر از دست میدهید درزمانی که اشتباه اقدام کردهاید
بهجای تمرکز افکارتان بر فکرهای منفی، به پیروزی بزرگ درزمانی که درست اقدام میکنید تمرکز کنید.
چهار روش اصلی برای غلبه بر ترس در معاملات
تغییر درک و طرز فکر راجع به از دست دادن
برای غلبه بر ترس از دست دادن پول، هرگونه پول ازدستداده شده را بهعنوان هزینه تحصیل در نظر بگیرید. علاوه بر این، سود غیرقابلبرگشت را بهعنوان پول خود در نظر نگیرید. آنها صرفاً سودی نوشتهشده بر روی کاغذ هستند. کسی نمیتواند به خاطر از دست دادن پولی که هنوز به او تعلق ندارد ترس در معامله گری بترسد.
قوانین واضح و مشخصی برای کاهش ضرر و به دست آوردن سود داشته باشید
از تکنیکهای تجسم استفاده کنید تا تمرکز خود را از احتمال از دست دادن دورنگه دارید
تا زمانی که به حد محافظتی توقف ضرر نرسیدهاید، نباید ترس از دست دادن شما را محصور کند
نگران نباشید. اگر حد ضرر خود را درست و متناسب انتخاب کرده باشید زمانی که به آن قیمت رسیدید با اطمینان خارج شوید. ولی اگر هنوز به آن قیمت نرسیدهاید نباید ترس ضرر کردن و از دست دادن سود و سرمایه شمارا محصور کند.
راهحل غلبه بر ترس از زیان در بازار سهام: تمركز بر قوانين معامله
توماس. اس. بولکووسکی متخصص مشهور روانشناسی بازارهای مالی و سهام در یکی از مقالات خود تحت عنوان «نقاط توقف معاملات، ترس از انجام معاملات، ترس از زیان، و راهحلهای آن» مینویسد:
یک نقطه توقف معاملاتی این گونه تعریف میشود؛ «تمام رویدادها، واکنشها، تفسیرها و تصمیمگیریهای خودکاری که بر رویکرد شما نسبت به زندگی و معاملات تاثیر گذار بوده و باعث شوند به طور کامل در معاملات و فرصتهای احتمالی درگیر نباشید.
من به نقطه توقف معاملات مانند سوییچی نگاه میکنم که میتواند شما را از انجام معاملات ساده به صورت منطقی به سوی معاملات ناموفق سوق دهد.
این موضوع هنگامی رخ میدهد که شما به صورت غیرارادی و توسط یک معامله ناموفق از محدوده راحتی ذهنی خود بیرون کشیده میشوید. اگر هنگامی که از این ناحیه راحتی خود به دلیلی خارج میشوید متوجه آن باشید و روند معاملات خود را متوقف کرده و در پی رفع مشکلی که شما را آزار میدهد باشید، پول زیادی را حفظ خواهید کرد.
در مرود جلوگیری از زیان بیشتر بخوانید: بعد از یک زیان بزرگ در بورس این 5 قدم را بردارید
صدای درون چه میگوید؟
برای مثال، احتمالا زمانهایی بوده است که گفته اید: «من دارم زیاد معامله میکنم»، اما همچنان به انجام معامله ادامه دادهاید یا این که «باید از این معامله خارج شوم»، اما عملا هیچ کاری نکرده اید. در واقع صدای درون خود را که به شما میگوید چه کاری انجام دهید نادیده گرفتهاید.
در زیر به سوالاتی پاسخ خواهید داد که به شما خواهند گفت، آیا به این ناحیه تیره و تار وارد شده اید یا خیر:
1. آیا به علت ترس از زیان از معامله کردن میهراسید؟
2. آیا معامله کردن با تمام سرمایه خود را دارای ریسک ترس در معامله گری میدانید؟
3. آیا ترجیح میدهید ابتدا دیگران سهمی را بخرند و راه را برای ورود شما باز کنند؟
4. آیا به غریزه خود اعتماد ندارید؟
5. آیا از خرید سهمی اجتناب میورزید به این علت که میترسید دیگران شما را دنباله رو خطاب کنند؟
6. آیا اضطراب معامله باعث میشود کنترل خود را از دست بدهید و سهام در حال سودآوری را خیلی زود بفروشید؟
7. آیا در پیروی از قوانین معاملاتی خود مشکل دارید؟
8. آیا مایل نیستید مقدار بیشتری از سهامی که در حال افزایش قیمت است را خریداری کنید؟
9.آیا از خرید مجدد سهامی که افت قیمت داشته و باعث زیان شما شده است، اجتناب میکنید؟
10.آیا قادر به تغییر شیوه معاملاتی خود از کوتاه مدت به بلند مدت یا برعکس نیستید؟
پاسخ مثبت به هر یک از سوالات فوق به این معناست که به این ناحیه ناخوشایند ذهنی وارد شده اید و باید برای حل آن اقدام نمایید.
اگر از زیان کردن میترسید، به سوی آن بروید. ترس از دست دادن پول باعث میشود بازار را به نحوی تفسیر کنید که باعث سلب توانایی انجام معاملات در شما شود. این کار مانند رفتن از یک اتاق روشن به اتاقی تاریک است. در ابتدا نمیتوانید چیزی ببینید، اما رفته رفته اجسام میتوانند دیده شوند.
این مساله را درک کنید که هر معامله میتواند به طور بالقوه فرصتی برای سود کردن باشد.
ترس از زیان میتواند به شکلهای زیادی خود را نشان دهد: اجتناب از انجام معامله با تمام سرمایه خود، خرید مقدار کمی از تعداد زیادی سهمهای کم ریسک و اجازه دادن به دیگران برای روشن کردن راه برای شما.
برخی هم میخواهند راهبر باشند، نه دنباله رو. بنابراین ممکن است گاهی تمام روند انجام معامله را متوقف کنند. آنها ممکن است از خرید سهامی که پیش تر افزایش قیمت داشته اند، اجتناب کنند. حتی اگر در معاملهای سود بردهاند نمیخواهند و در واقع نمیتوانند به سود خود بیفزایند.
معامله گری که به غریزه و درک درونی خود اعتماد ندارد، این عدم اعتماد را به شیوههای مختلفی بروز میدهد. به طور مثال، در پیروی از قوانین معاملاتی خود مشکل دارد. او نمیتواند زیانهای خود را متوقف کند و اجازه دهد روندهای سود ده ادامه یابند. حتی اگر هم گاهی معاملاتی سودآور داشته باشد نمیتواند این روند را ادامه دهد.
همچنین تغییر روند معاملات از بلند به کوتاه ترس در معامله گری مدت و برعکس و خرید سهامی که قبلا از آن متضرر شده است، برایش بسیار دشوار و حتی غیر ممکن است.
مورد دیگر اینکه، این افراد قادر نیستند روند بازار را دنبال کنند و از آن سود ببرند، زیرا میترسند به محض اینکه وارد سهام خاصی بشوند روند حرکت قیمت برعکس شود.
تمركز بر قوانین معامله
اگر هر یک از نشانههایی که در بالا گفته شد را دارید، خوب است، زیرا به مشکل خود پی برده اید و این خود نصف راهحل است.
هنگامی که خود را تدافعی و ترسان از زیان کردن دیدید یا اینکه به سوالهای فوق پاسخ مثبت دادید، باید مجددا بر قوانین معامله خود تمرکز كنید. در صورت لزوم انجام معامله را به طور کلی متوقف کنید و از این زمان برای تفکر درباره شیوه معاملات خود استفاده نمایید. معاملات خود را مرور کنید.
سعی کنید با این ایده که ممکن است هر معاملهای به موفقیت منجر نشود، راحت باشید. یاد بگیرید که در حال انجام یک کسب و کار مستقل هستید و زیانها صرفا هزینه انجام این کار هستند. از تغییر نترسید. بازارها از گاو به خرس تغییر جهت میدهند. قیمتها بالا و پایین میروند. ممکن است شیوه معامله شما تنها یکی از این شرایط را ترجیح میدهد. به دنبال دلایل شکست در معاملات خود بگردید و آنها را بر روی کاغذ یادداشت نمایید.
برای افرادی که با دیگران معامله میکنند و به طور مثال دیگران از طریق یک اتاق گفتوگو با آنها در تماس هستند، توصیه میکنیم، برای مدتی دور از اطلاع دیگران معامله كنید تا مسوولیت اشتباهها بیشتر بر دوش شما سنگینی نکند.
از خود بپرسید آیا با تمام پتانسیل خود در حال انجام معامله هستید. آیا ترس در معامله گری حاضر هستید به منظور تطابق با وضعیت در حال تغییر بازار شیوه معاملات خود را تغییر دهید؟ آیا احساسات بر توانایی شما برای دنبال نمودن برنامه معاملاتی تان تاثیر منفی دارند؟ آیا در گذشته به علت پیروی از قوانین در معاملات خود موفق بودید، اما اکنون ترس و اضطراب شما را فراگرفته و باعث عدم موفقیت تان شده است؟
به اصول بازگردید، به خود استراحت دهید و مشغول انجام کارهای دیگر شوید. تردید را از خود دور کنید و قوانینی که در گذشته باعث موفقیت تان میشد، را مرور و در صورت لزوم در آنها تغییرات لازم را ایجاد نمایید. عقیدههای کهنه و عادتهای بد را از خود دور کنید.ترس در معامله گری
اکنون میتوانید امیدوار باشید که روند معاملات به تدریج بهتر خواهد شد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
ریشه های ترس و اشتیاق در معامله گری چیست؟
هورمونهای ”سروتونین” و ”آدرنالین و نورآدرنالین” در انسان ها به صورت غریزی تولید میگردد. عامل اصلی به ایجاد ترس و اشتیاق در معامله گری بازار بورس همین هورمونها در بدن معامله گر میباشد. در این مقاله به توضیح ریشه ترس و اشتیاق در معامله گری بازار بورس میپردازیم. پس با ما همراه باشید تا اطلاعات بیشتری در این زمینه بدست آورید.
علاوه بر این، دو هورمون یاد شده میتوانند باعث ایجاد اعتیاد در معامله گری بورس یا همان ترید کردن نیز شوند. به جز اصلاح فکر و ذهن و تقویت آن، روش های دیگری نیز برای مقابله با این مشکل وجود دارد. از جملهی این راهکارها میتوان به ورزش و خوردن غذاهای گرم یا تقویت هورمونهای جنسی نام برد.
به علت وجود هورمون سروتونین، معامله گرانی که از نظر جغرافیایی، تایم بازار مناسب تریدشان مصادف با اوایل صبح میشود معمولا موفقیت بیشتری در معاملات بورسی خود کسب میکنند. به عنوانم مثال ساکنان غرب باید هنگام صبح، زودتر از خواب بلند شده و برای معامله در بازار لندن آماده شوند.
این هورمون در هنگام صبح بیشترین مقدار را در بدن دارد و در طول روز به ندرت کم میشود. پس ساعات ابتدایی صبح برای خرید و فروش در بازار های سرمایه بسیار بهتر است. زیرا این هورمون که صبحها به میزان بیشتری در بدن موجود است باعث بهبود عملکرد معامله گران شده و به تصمیمگیری مناسبتر آنها کمک مینماید.
جهت افزایش میزان سروتونین و اثر ماندگاری آن چه کارهایی میتوان انجام داد؟
در پاسخ باید گفت هورمونهای جنسی و فعالیت جنسی در افزایش ریشه های ترس و اشتیاق خیلی کمک میکند. این هرمون ها به افزایش زمان اثر ماندگاری سروتونین کمک شایانی میکنند. پس برای نتیجهی بهتر درمعاملات خود، بر اساس علت ترشح، ماندگاری هورمون در بدن کمتر یا بیشتر خواهد بود.
تعدادی از ترس های رایج در معامله گری:
- ترس از آغاز کار جدید
- ترس از نابودی تمام دارایی ها
- اتمام بازار سودده
- ترس از عدم خوششانسی
- ترس ناشی از مواجهه با خبرهای گوناگون
- آینده نامعلوم و نامعین
- ترس از قضاوت دیگران
- ترس از ضرر و زیان
- سود کم و کاهش تدریجی آن
هورمون سروتونین چگونه سبب ایجاد اعتیاد در معامله گری میشود؟
تمام انسانها نیز مانند موجودات دیگر غرایزی را دارا میباشند. اما منظور از غریزه دقیقا چیست و چگونه شکل میگیرد؟ یکی از علت های ایجاد غریزه، همان ترشح هورمون سروتونین میباشد. با این حالت و انجام بعضی کارها و فعالیتها باعث ترشح آن هورمون میشود و در نهایت احساسی خوشایند ی را برای فرد به ارمغان خواهد آورد. حال وقتی این حس با احساسات دیگر نظیر احساس امنیت، سیری، سلامت، رفاه و … همراه شود تاثیرش به شدت افزایش خواهد یافت. چنین شرایطی باعث میشود تا هر موجودی میل به این را پیدا کند که دوباره هم چنین حسی را تجربه نماید. پس میل تکرار برای رسیدن به چنین احساس خوشایندی به تدریج باعث اعتیاد به انجام آن عمل خاص در فرد میشود.
می توانید جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد هورمون سروتونین به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
هورمون سروتونین در بدن انسان
این هورمون در بدن انسانها ترشح میشود و ریشه های ترس و اشتیاق در انسان ها می باشد که باعث شادی میشود. همانطور که قبلا گفتیم علت ترشح این هورمون در بدن ما میتواند ماندگاری اثر آن را در بدن دستخوش تغییرات کند. به عنوان ترس در معامله گری مثال، خرید یک ویلای ساحلی در کیش درجهی متفاوتی از ماندگاری چنین حسی را در قیاس با خرید یک جعبه شیرینی مورد علاقه در بدن فرد ایجاد خواهد کرد.
در معاملات بازارهای مالی و بورس، با هر دفعه سود کردن، این هورمون به میزان خاصی ترشح میشود که منجر به همان حس خوشایند ذکر شده برای معامله گر میشود.
تا جایی که فرد به صورت ناخودآگاه همیشه به دنبال رسیدن به چنین احساسی است. ممکن است به حدی رسد که علی رقم ضررهای متعددی که در بازار بورس متحمل میگردد، خرید و فروش خود را برای رسیدن به سود های ناچیز و به دنبال آن احساس رضایت ناشی از کسب این سود اندک ادامه دهدو به طبع خود را به سمت تباهی کشاند.
در حالی که همهی ما میدانیم چنین وضعیتی درست نمیباشد و فرد باید سیستم معاملاتی خود را بررسی کرده و اشکال کار را پیدا کند. برای اینکه معامله گر جلوی ضررهای متوالی خود را بگیرد. اما معمولا در این موقعیت ها، چنین افرادی برای توجیه رفتار خود جملهی معروف بازار بورس پایین و بالا دارد را میگویند. قطعا چنین رفتاری که به برآیند معاملات توجهی نمینمایند و صرفآ به دنبال خرید و فروش و معامله گری فارغ از زیان های بسیار آن میباشد. این کارها مصداق بارز اعتیاد به تریدینگ (معاملهگری سهام بورس) حساب میگردد.
راه حل مقابله با چنین مشکلی چیست؟
میتوان گفت دو راهکار اساسی برای اصلاح این وضعیت وجود دارد. اولین راهکار مسئولیتپذیری و دومین آن مدیریت ریسک است که در ادامه آنها را توضیح خواهیم داد. با مسئولیتپذیری و مدیریت ریسک میتوان اعتیاد به معامله گری را در خرید فروش را که ریشه های ترس و اشتیاق در معامله گری سهام بازار بورس هستند را از بین برد. هر کدام از این راهکارها به نوعی با اعتیاد به چارت مقابله میکنند.
مسئولیت پذیری در خرید و فروش سهام در بورس چیست؟
مسئولیت پذیری یعنی هنگامی که معامله گر نتایج معامله های خود را میپذیرد. معامله گر با خود عهد میکند که چنانچه از معامله سهام به سودی رسید و لذتش را میبرد. یا اینکه اگر از معاملهی خود زیان دید، مسئولیت کلی این موضوع را برعهده میگیرد. در نتیجهی رفتار و تصمیم خود به چنین نتایجی دست یافته، کم کم چارچوبی مفید در ذهنش ایجاد میشود.
این چارچوب ذهنی به او کمک میکند که اگر طی معاملاتش به سود رسید، در حدی منطقی و معقول از این موفقیت لذت ببرد. در واقع احساسات خود را کنترل کرده و با ترشح بیشتر سروتونین موجب این نشود که آدرنالین نیز ترشح شود. این موضوع باعث میشود در کوتاه مدت و به صورت نامحسوس تصمیمات معاملاتی بازار بورس و سهام را تحت تاثیر هیجان و احساسات قرار دهد.
چنین رفتاری نتیایج مثبت دیگری نیز به همراه خواهد داشت. معامله گر در معامله سهام خود، مسئولیت معاملات خود را به طور کامل قبول میکند. کم کم به دنبال تقویت خود رفته و علت شکست هایش را جویا شده تا نقاط ضعف خود را برطرف کند.
اینگونه میتواند به شکل بهتری ترس و اشتیاق در معامله گری را در خود مدیریت کند. 
میگویند علم، پایه و اساس موفقیت در بازار است و تجربه همچون ستون اصلی آن عمل مینماید. پس این دو در کنار یکدیگر کامل و بهترین نتایج را به دنبال خواهد داشت. در واقع ترس و اشتیاق در معالمه گری کنترل نشده و همچنین عدم استفاده و درس نگرفتن از تجارب گذشته میتواند به نوعی تمام داشته های علمی فرد را در معاملات سهام بورس بی اثر نماید. همچنین باعث تکرار چندین بارهی اشتباهات گذشتهی فرد شود.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره تحلیل بنیادی سهام(مقدماتی) مراجعه نمایید.
مدیریت ریسک در معاملات بازار بورس چیست؟
زمانی که یک معامله گر بازار بورس آشنایی مناسبی با انواع ریسک و مدلهای آن داشته باشد آنها را مورد استفاده قرار میدهد. با این کار خود به خود سودهای دوراز انتظار و غیرمنطقی از معاملات و خرید و فروش سهامش حذف خواهد شد. در نتیجه ی این امر شرایط نامناسبی که در قسمت قبلی ذکر شد برای معامله گر به وجود نمیآید. در واقع لذتی که از سود کسب شدهی خود میبرد، لذتی منطقی و متعادل و قابل انتظار است. چرا که سودش نیز منطقی و مناسب بوده است.
این موضوع جلوی ورود هیجان و احساسات شدید، در واقع همان ترس و اشتیاق در معامله گری فرد را خواهد گرفت. از طرف دیگر مدیریت ریسک چارچوب خاصی را از نظر تعداد و حجم معاملات برای ما به وجود میآورد. کم کم و در دراز مدت به ما کمک میکند که بر هیجان و احساسات خود در معاملات خود غلبه کرده و کنترل بیشتری روی خود پیدا کنیم تا هیچگاه دچار اعتیاد در معامله گری نشویم.
نتیجه گیری
گاها خرید و فروش سهام بورس و معامله گری فارغ از زیان های بسیار آن است. این موضوع مصداق بارز اعتیاد به تریدینگ (خرید و فروش سهام بورس) محسوب میشود. این رفتار باعث از دست رفتن سرمایه معالمه گران خواهد شد و چنین وضعیتی بسیار خطرناک است. البته که گاهی این امکان وجود ترس در معامله گری دارد در معاملات اشتباه به وجود بیاید و ضرری نیز برای معامله گر به همراه داشته باشد. اما نباید این اشتباهات تکرار و ضرر کردن برای ما عادی شود.
برای مقابله با این مشکل معامله گر بازار بورس باید مدیریت ریسک را در معاملات خود رعایت کند. همچنین با شناخت ریشه ترس و اشتیاق در معامله گری خود، بتواند از بروز ترس و اشتیاق جلوگیری نماید. علاوه بر این باید مسئولیت پذیر باشد و مسئولیت خرید و فروش سهام را خود به عهده بگیرد. لازمهی این مسئولیت پذیزی این است که معامله گر با شرکت در کلاس های آموزش سرمایه گذاری در بورس، صفر تا صد بورس و نحوه خرید و فروش و تحلیل سهام را آموزش ببینید.
ترس از دست دادن معامله گران
در هر زمانی از روز، هزاران بازار وجود دارد که منتظر شماهستند. صدها هزار نمودار در بیست و چهار ساعت شبانه روز و ۵ روز هفته در حال نوسان و حرکت هستند که هر تیک آن می تواند براي شما پولسازي کند. برخوردن به معاملات از دست رفته می تواند چالشی واقعی براي معامله گران باشد، و هر روز شما با پول هایی سر و کار دارید که وارد حساب معاملاتی تان نشده اند. اینکه ببینید که این پول چقدر بوده است ذهنیت معامله گر را با چالشی جدي روبرو کرده و منجر به اشتباهات بزرگ در معامله گري می شود.
هشت چیزي که معامله گرانی که از، ازدست دادن می ترسند، معمولا می گویند.
اگر خودتان را محصور در میان عبارتهاي زیر دیدید بدانید که ، ترس از ، ازدست دادن نقش زیادي را در برنامه روزانه معامله گري شما بازي می کند:
- می دانستم این طوري می شود،معامله گر در این حالت ستاپ را دنبال میکرده ولی موفق به گرفتن پوزیشن نشده است.
- دیگه اجازه نمی دهم عقب بیافتم،معامله گر بعد از اینکه ورود به یک معامله را از دست داده ، در معامله بعدي زودتر وارد شده است.
- امروز می توانم کلی پول بدست بیاورم. معامله گر خود را با ذهنیت منفعت طلبی تنبیه میکند.
- هنوزهم جا براي جلوتر رفتن دارد.معامله گري که در ابتداي کار در ورود به علت ترس تعلل کرده ، حالا خیلی دیر وارد معامله می شود.
- فقط یکبار، معامله گر پیرو تفکر سوداگري،امید دارد که در معامله پیروز شود.
- عیبی نداره دارم با حجم کمی وارد پوزیشن میشوم، معامله گر زیر پا گذاشتن قوانین خود را توجیه میکند.
- براي این معامله بیش از حد صبر کرده ام.معامله گر بخاطر اضطراب بیش از حد با یک فشار انگشت یک معامله را وارد میکند.
- یک حسی بهم میگه ، معامله گر خود را متقاعد به ورود میکند درحالیکه ستاپ همه معیارهاي مناسب براي ورود را ندارد.
چه چیزي باعث ایجاد معامله گري به خاطر ترس از ، از دست دادن موقعیت هاي معاملاتی میشود؟
معامله گري فعالیتی است بدون داشتن ابتدا و انتهاي مشخص، و همین که کامپیوتري که با آن اقدام به معامله گري می کنید را روشن کنید، شما در وسط بازي هستید و هیچ وقت هم پایان نمی یابد . در فعالیتی که نه آغازش معلوم است و نه پایانش، شما این امکان را دارید که همیشه در هر زمانی بتوانید یک تصمیمی بگیرید ، مثلا می توانید وارد موقعیتی شوید که بطور بالقوه سود ده باشد و براي شما پولسازي کند. اما بر خَلاف معامله گري فوتبال یا چرخاندن رولت)نوعی بازي شرط بندي و شانسی( و یا بِلَک جک)نوعی بازي با کارت در قمار( شروع و پایان مشخصی دارند، و شما درآنها می دانید که کی باید شروع کنید و بعد از اینکه بازي تمام شد هم دیگر نمی توانید چیزي را تغییر دهید و مجبورید نتیجه را بپذیرید و جایی براي تفسیر نمی ماند، شما )یا تیم شما(یا برده اید و یا باخته اید.
اما در معامله گري، بازي هیچ وقت شروع و پایان واقعی ندارد . و نتیجه نیز هیچ وقت قابل پیش بینی نیست مگر اینکه شما معامله را ببندید .و حتی بعد از بستن نیز میتوانید بلافاصله به آن برگردید. هر تیکی که در بازار می بینید سود هاي بالقوه اي را در خود دارد و شما فقط به اندازه یک کلیک روي ماوس با این سودها فاصله دارید و به راحتی می توانید وارد شده و این سود ها را جذب کنید .به همین خاطر در نظر معامله گر از دست دادن معامله مثل گذاشتن و باقی ماندن پول روي میز براي قمارباز است .حال بیایید با هم نگاهی به سه سناریویی که در معامله گري بهنگام، از دست دادن موقعیت معاملاتی، می تواند رخ دهد بیاندازیم:
سناریوی اول : شما خیلی زود وارد معامله می شوید براي اینکه دوست ندارید آن را از دست ترس در معامله گری بدهید.
چقدر تا حالا این موضوع براي شما اتفاق افتاده ؟ پلن معاملاتی را ساخته اید، براي همه ي شرایطی که باید در موقعیت مورد نظرتان اتفاق بیافتد صبر کرده اید، و آنوقت ، قبل از اینکه ستاپ براي ورود کامل شود و قیمت به سطح مورد نظر شما براي ورود برسد، ناگهان پرواز میکند و به نظر می رسد که می خواهد شما را جا بگذارد.
شما نمی توانید به این معامله اجازه بدهید که بدون شما به جلو برود، درست نمی گویم؟ پس زود تر وارد می شوید، و قوانین خود را نقض می کنید. ورود زود هنگام به معامله به معنی این است که ریسک شما افزوده شده ، چرا که به علت ورود زود هنگام، الان محل قرار گیري حد ضرر از نقطه ورود خیلی دورتر است . مضاف بر این ، زمانیکه معامله به سطح اصلی ورود رسید به معامله يِ بازنده تان باید اضافه کنید و حتی ریسک را افزایش دهید. این دو نکته نشان میدهد که چرا ورود زود هنگام ، شما را در تعیین اندازه پوزیشن و مدیریت ریسک ، با مشکل روبرو می کند.
و اتفاقی که پس از آن می افتد این است که شما کار را با یک معامله بازنده به پایان می برید چون، منتظر همه معیارهاي ورود ننشستید و و وارد معامله اي شدید که از اول نباید به آن ورود می کردید.
سناریوی دوم: شما منتظر قیمت هستید تا ستاپ کامل شود ولی معامله شما را جا میگذارد.
از دست رفتن معامله اي که شما را جا می گذارد، بخاطر اینکه سیگنال ورود خیلی زود اتفاق افتاده است و همه يِ معیارهاي شما را براي ورود نداشته است، خیلی دردناك است. معامله گرانی که در ذهنیت معامله يِ از دست رفته هستند، معمولا علاقه دارند که قیمت را تعقیب کنند و یا در معامله يِ بعدي زودتر وارد شوند.در ادامه با هم خواهیم دید که چرا این موضوع ایده خوبی نیست. معامله گرانی که معاملاتی را ازدست می دهند، وقایع را کاملا اشتباه تفسیر می کنند. واقعیت این استکه ستاپ این معاملات بر مبناي قوانین شما نبوده و شما قوانین خود را بنا به دلایلی وضع کرده اید. شاید گاهی با نقض کردن قوانین تان بتوانید در بعضی از معاملات برنده باشید ، ولی مطمئنا در دراز مدت ، این قوانین هستند که می توانند از شما و سرمایه تان محافظت کنند. همیشه به خودتان یاداوري کنید که ، شاید یک سناریویی یک معامله يِ قابل قبول بر اساس قوانین شخص دیگري داشته باشد ولی این سناریو براي شما نیست!!
فرصت هاي سود ده در همه زمانها وجود دارند، و قرار نیست که شما در همه این فرصت ها مشارکت کنید. و در واقع قوانین شما اجازه درگیر شدن با بعضی از این میلیونها فرصت معامله گري را که در روز ایجاد می شود میدهد.
سناریوی سوم: شما صبر می کنید تا به یک ستاپ کامل برسید.
البته و صد البته ، این سناریو ایده آل ترین است و راه درست همین است. راه هایی وجود دارد تا ما بتوانیم به ذهنیت صحیح برسیم، بنابراین رسیدن به معاملات خوب چندان هم کار غیر ممکنی نیست، ولی باید نرمال و طبیعی برخورد کرد. یک پلن و یک چک لیست معاملاتی دو ابزار بسیار مهمی هستند که معامله گران باید داشته باشند. شما در پلن معاملاتی تان از قبل سناریوهاي یک معامله داراي پتانسیل مناسب سود را ترسیم کرده اید بنابراین، زمانی که سشن هاي معاملاتی تان شروع شد، کاري که باید بکنید این است که فقط صبر کنید تا معیارهاي ورود شما محقق شوند. چک لیست شما را محاسبه گر نگه می دارد و پیشرفت معامله را برایتان به نمایش می گذارد. اقدام بر علیه قوانین معاملاتی زمانی که این دو ابزار جلوي چشم تان باشد و به شما بگویند که باید صبر بکنید ، سخت تر میشود. و شما در آن وقت با وجود این دو ابزار باید بتوانید که خودتان را براي نقض کردن قوانین تان متقاعد کنید که البته بعید می دانم بتوانید چنین کاري را انجام دهید.
دیدگاه شما