هج Hedge به چه معناست


مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک یکی از شرط‌های ضروری برای موفقیت در معامله‌گری فعال (Active trading) است و بااین‌وجود اغلب نادیده گرفته می‌شود. باید در نظر داشت یک تریدر بدون استراتژی مدیریت ریسک مناسب، حتی پس از سود بسیار تنها با یک یا دو معامله بد همه‌چیز را از دست خواهد داد. مدیریت ریسک به کاهش ضرر کمک می‌کند و همچنین می‌تواند معامله‌گران را در برابر از دست دادن کل سرمایه بیمه کند. اگر شما ریسک یک معامله را مدیریت کنید، درهای کسب درامد در بازار برای شما باز خواهد شد.

در ادامه به برخی از استراتژی‌های ساده مدیریت ریسک برای محافظت از سود و سرمایه شما، می‌پردازیم.

پایبند بودن به قانون یک درصد

بسیاری از معامله‌گران روزانه از قانون یک درصد پیروی می‌کنند. این قانون به این صورت است که شما هرگز نباید بیش از یک درصد از کل سرمایه خود را در یک معامله قرار دهید. بنابراین اگر برای مثال ۱۰ هزار دلار در حساب معاملاتی خود دارید، موقعیتی که قصد ورود به آن را دارید، تحت هیچ شرایطی نباید بیش از ۱۰۰ دلار باشد؛ یعنی یک درصد از کل سرمایه شما!

این استراتژی در بین سرمایه‌گذاران خردی که سرمایه زیادی ندارند بسیار محبوب است. هرچند گاهی این افراد ریسک بیشتری کرده و با دو درصد از کل سرمایه خود وارد یک معامله می‌شوند.

بد نیست بدانید که سرمایه‌گذاران بزرگ‌تر حتی درصد کمتری از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله می‌کنند. چرا که هرچه میزان سرمایه شما بیشتر باشد به طبع آن اندازه موقعیت معاملاتی (Position) شما نیز بزرگ‌تر خواهد بود.

بهترین راه برای متعادل نگه‌داشتن ضرر و زیان، این است که این قانون را رعایت کنید و هیچ‌وقت بیشتر از ۲ درصد از کل سرمایه خود را درگیر یک معامله نکنید. در غیر این صورت کل سرمایه شما در معرض ریسک زیادی قرار خواهد داشت.

تنظیم نقاط حد ضرر و سود (Stop-Loss & Take-Profit Points)

نقطه حد ضرر، قیمتی است که در آن معامله‌گر سهام خود را می‌فروشد و میزان ضرر را به جان می‌خرد. این مسئله اغلب زمانی رخ می‌دهد که روند معامله طبق انتظار یک معامله‌گر پیش نرود. اصولاً نقاط حد ضرر برای این است که معامله‌گر دچار توهم ذهنی “قیمت دوباره برمی‌گردد” نشده و با کمک نقطه حد ضرر، از ضررهای بیشتر جلوگیری می‌کند.

به‌عنوان‌مثال اگر سطح کلیدی حمایت یک رمزارز یا یک سهام شکسته شود، معامله‌گران به سرعت اقدام به فروش آن دارایی می‌کنند.

از طرف دیگر نقطه برداشت سود به قیمتی گفته می‌شود که در آن معامله‌گر سهام خود را می‌فروشد و با کسب سود از معامله خارج می‌شود. معمولاً این نقاط کمک می‌کنند که یک معامله‌گر سود مطمئنه از یک معامله را به دست آورد.

به‌عنوان‌مثال، اگر رمزارز یا سهامی پس از یک حرکت بزرگ صعودی به سطح مقاومتی کلیدی خود نزدیک شود، معامله‌گران ممکن است پیش از رسیدن قیمت به ثبات نسبی در نزدیک‌ترین مقاومت کلیدی اقدام به فروش دارایی کنند.

برنامه‌ریزی معاملات؛ بخشی جدانشدنی از زندگی یک معامله‌گر موفق

معامله‌گران موفق معمولاً این عبارت را نقل می‌کنند: ” از قبل برای معاملات خود برنامه‌ریزی کنید و اجازه بدهید این برنامه‌ریزی‌ها معاملات شما را پیش ببرند.” برنامه‌ریزی کردن، اغلب فاصله بین موفقیت و شکست است.

مشخص کردن حد ضرر (Stop Loss) و نقطه برداشت سود (Take Profit) دو بخش کلیدی از برنامه‌ریزی یک معامله‌گر موفق است. یک تریدر موفق می‌داند که تا چه اندازه حاضر است برای یک دارایی هزینه کند و با چه قیمتی مایل است آن را بفروشد.

با دانستن این موارد، شما می‌توانید احتمال بازدهی معاملات خود را با اهداف تعیین‌شده بسنجید و اگر میانگین سود مناسب باشد، وارد معاملات مذکور شوید.

در سوی دیگر یک تریدر ناموفق غالباً بدون داشتن برنامه در مورد نقاط فروش سود یا زیان، وارد معامله می‌شوند. درست مانند قماربازان به صورت پنجاه‌پنجاه و با تکیه بر شانس پیش می‌روند. آن‌ها در این حین ناگهان مغلوب احساسات شده و معاملات احساسی جای معاملات منطقی را می‌گیرد. در ادامه با هر ضرر افراد معمولاً دوست دارند صبر کنند و امیدوارند که بتوانند پول ازدست‌رفته خود را به شکلی جبران کنند، درحالی‌که اگر سود کنند به طمع کسب سودهای بیشتر شروع به معاملات بی‌پروا می‌کنند.

محاسبه بازده مورد انتظار

تنظیم نقاط حد ضرر و حد برداشت سود برای محاسبه بازده مورد انتظار نیز ضروری است. این محاسبه برای معامله‌گران یا تریدرها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا به کمک آن انتظارات از معامله شکلی منطقی پیدا خواهد کرد. همچنین، این محاسبه روشی سیستماتیک برای مقایسه معاملات مختلف بوده و نهایتاً به کمک آن می‌توان سودآورترین معاملات را انتخاب کرد.

با استفاده از فرمول زیر می‌توان بازده مورد انتظار را محاسبه کرد:

[(احتمال سود) x (حد سود % سود)] + [(احتمال ضرر) x (حد ضرر% ضرر)] [(Probability of Gain) x (Take Profit % Gain)] + [(Probability of Loss) x (Stop-Loss % Loss)]

بازده مورد انتظار یک معامله‌گر فعال را می‌توان به کمک این محاسبه به دست آورد. معامله‌گران از این فرمول برای سایر موقعیت‌های معاملاتی استفاده می‌کنند تا نهایتاً دارایی یا رمزارزی که بیشترین بازده را دارد انتخاب کنند. علاوه بر این احتمال سود یا ضرر را می‌توان با استفاده از شکست‌های تاریخی و شکست از سطح حمایت یا مقاومت نیز محاسبه کرد، هرچند برخی از معامله‌گران به کمک تجربه و دانش خود، این میزان را بر پایه علم حدس می‌زنند.

تنوع‌بخشی و هج بودن (Hedge)

هرگز تخم‌مرغ‌های خود را در یک سبد قرار ندهید تا مطمئن باشید که از معاملات خود حداکثر استفاده را می‌برید. اگر تمام پول خود را در یک سهام یا یک رمزارز قرار دهید، در واقع خود را برای یک ضرر بزرگ آماده می‌کنید. بنابراین به یاد داشته باشید که باید به سرمایه‌گذاری‌های خود تنوع‌بخشید. تنوع‌بخشی شامل مسائل زیادی از جمله صنعتی که در آن سرمایه‌گذاری کرده‌اید، بازارهای متفاوت و یا حتی مناطق جغرافیایی مختلف می‌شود. این مسئله نه‌تنها به شما کمک خواهد کرد تا ریسک خود را مدیریت کنید ، بلکه فرصت سرمایه‌گذاری‌های بیشتری را در اختیار شما قرار می‌دهد.

همچنین ممکن است زمانی مجبور به حفظ یا هدج کردن(Hedge) موقعیت معاملاتی خود باشید. معمولاً از هدج در زمانی استفاده می‌شود که معامله‌گر به دنبال کاهش اثر نامطلوب حرکت قیمت است. در این مواقع فرد با اقدامی در مخالف جهت بازار یک ارز یا اقداماتی جبرانی برای حفظ سرمایه، از خود در برابر ریسک محافظت کرده و در زمان آرامش بازار، از این استراتژی دفاعی خارج می‌شود.

نسبت ریسک به پاداش یا R%

نسبت ریسک به سود یا پاداش، به میزان سود احتمالی دریافتی به ازای هر واحد دارایی در معرض خطر و ریسک سرمایه‌گذاری گفته می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران از محاسبه بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاری و نسبت ریسک / پاداش استفاده کرده تا ریسک موردنیاز برای یک بازده مطلوب را محاسبه کنند.

یک سرمایه‌گذاری با نسبت ریسک به پاداش ۱ به ۷ (۱:۷) به این معنی است که یک سرمایه‌گذار حاضر است با احتساب کسب ۷ دلار، بر سر ۱ دلار از سرمایه‌اش ریسک کند. به همین ترتیب نسبت ریسک / پاداش ۱ به ۳ (۱:۳) نشان می‌دهد که یک سرمایه‌گذار برای کسب ۳ دلار سود باید ۱ دلار سرمایه‌گذاری کرده و بر سر آن ریسک کند.

برای محاسبه ریسک مجدداً نیاز به تعیین نقطه حد ضرر داریم (stop-loss) بین نقطه ورود ما به معامله و میزانی کمتر از این نقطه تعیین می‌شود.

معمولاً بازه‌ای بین ۲ تا ۸ درصد، نقطه مناسبی برای تعیین حد ضرر محسوب می‌شود اما تعیین این میزان بستگی به نوع بازار و روحیه معامله‌گر هم دارد.

نقطه حد سود (Take-Profit) که قبلاً به کمک بازده مورد انتظار محاسبه و پیش‌بینی‌شده است، نیز برای تعیین نقطه خروج مورداستفاده قرار می‌گیرد.

یک معامله‌گر قصد دارد سهمی از یک دارایی را به قیمت ۲۹۰ تومان خریداری کند و حد ضرر را روی ۲۶۰ و نقطه سود را روی ۳۸۰ تومان تعیین کرده است. بنابراین ریسک این معامله به ازای هر سهم ۳۰ تومان و احتمال سود آن ۸۰ تومان است.

با تقسیم ریسک بر پاداش به یک نسبت عددی خواهیم رسید که در این مثال به شکل زیر است:

۰.۳۷۵ = ۸۰ / ۳۰ = ریسک/پاداش

اگر نسبت حاصل‌شده عددی بزرگ‌تر از ۱.۰ باشد، ریسک معامله بیشتر از سو بالقوه آن در یک معامله است پس در نتیجه این معامله ریسک زیادی به همراه دارد. اگر این نسبت عددی کوچک‌تر از ۱.۰ باشد، سود بالقوه این معامله از ریسکی که متحمل خواهیم شد، بیشتر است.

سخن آخر

یک معامله‌گر یا تریدر حتی پیش از ورود به یک معامله، باید نقاط ورود و خروج خود را مشخص کند. با بهره‌گیری از حد ضرر مؤثر، نه‌تنها از ضرر مالی جلوگیری شده بلکه تعداد دفعات خروج غیرضروری از یک معامله نیز به حداقل می‌رسد. همین‌طور با استفاده از روش محاسباتی بازده مورد انتظار و نسبت ریسک به پاداش می‌توان، دیدی وسیع‌تر و هوشمندانه‌تری نسبت به معاملاتی که در آن‌ها قدم می‌گذاریم پیدا کنیم و در پایان، برنامه نبرد را از پیش برنامه‌ریزی کنید تا از قبل بدانید که در جنگ پیروز شده‌اید.

Hedgingدر بازار ارزهای دیجیتال به چه معناست؟

hedging-crypto-market

رشد و گسترش روزافزون بازار ارزهای دیجیتال موجب پیدایش راه‌های جدید برای کسب درآمد شده است. اما به همان نسبت احتمال از دست رفتن سرمایه و ضرر هم افزایش پیدا می‌کند. بنابراین به‌عنوان یک سرمایه‌گذار باید به‌طور مداوم دنبال راه‌هایی برای حفظ سرمایه یا به حداقل رساندن ریسک معاملات خود باشید. ایده هج کردن (Hedging) در بازار رمزارزها هم از همین جا شکل گرفته است. هج کردن در واقع نوعی استراتژی برای پوشش ریسک است. در ادامه این مقاله به این می‌پردازیم که Hedging چیست، چه اهمیتی دارد، انواع هج کردن چیست و مزایا و معایب آن هج Hedge به چه معناست را بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

هج کردن یا Hedging چیست؟

بیشتر وقت‌ها دانستن معنای لغوی یک کلمه باعث می‌شود مفهوم آن کلمه را بهتر درک کنیم؛ Hedging به فارسی به معنی پوشش دادن و مصونیت بخشی از چیزی به‌کار می‌رود. مثلاً شاید عبارت Hedge Fund یا صندوق پوشش ریسک را شنیده باشید. صندوق پوشش ریسک نوعی ساختار سرمایه‌گذاری است که سرمایه‌گذاران کلان دارایی‌های خود را در آن سرمایه‌گذاری کرده و از استراتژی‌های مختلف سود به دست می‌آورند.

صندوق پوشش ریسک چیست و عملکرد آن چگونه است؟
هج کردن را می‌توان نوعی استراتژی پوشش ریسک قلمداد کرد. به‌عبارت ساده Hedging اقدامی است که برای کاهش ریسک سرمایه‌گذاری انجام می‌شود. مثلاً در مورد بیت کوین، هج کردن به‌معنای فروش بیت کوین به‌منظور کاهش ریسک هودل کردن آن است. در حالت ایده‌آل، با این اقدام سود خود را افزایش داده یا به حداکثر می‌رسانید. البته نباید فراموش کرد که ممکن است سودی که با استراتژی هج کردن به‌دست می‌آورید نسبت به زمانی که بدون پوشش ریسک عمل می‌کنید، کمتر باشد.

سوالی که پیش می‌آید این است که چرا و چه زمانی باید از Hedging استفاده کنیم؟ مثلاً وقتی بازار صعودی است و قیمت بیت کوین افزایش می‌یابد، شما کوین‌های خود را هولد می‌کنید. اما زمانی که افت قیمت را پیشبینی می‌کنید، می‌خواهید تا جایی که می‌شود رمزارزهای خود را به قیمت بالاتر بفروشید. سپس زمانی که قیمت افت کرده و آغاز مجدد افزایش قیمت را پیشبینی می‌کنید، بیت کوین را در نرخ کمتر می‌خرید. اگر بتوانید این کار را انجام دهید، در نهایت بیت کوین‌های بیشتر و احتمالاً سود بیشتری خواهید داشت. در واقع با هج کردن می‌خواهید از ضررهای بزرگ در بازار نزولی جلوگیری کنید.

کاربرد Hedging چیست؟

هج کردن روشی برای کسب سود در زمانی است که یک تغییر احتمالی نامطلوب در قیمت دارایی پیش‌بینی می‌شود و شما مجبور هستید که از شانس دستیبابی به سودهای بسیار بیشتر برای حفظ دارایی کنونی، چشم‌پوشی کنید. Hedging در معاملات کریپتو به دلایل زیر ضرورت دارد:

محافظت از دارایی برای جلوگیری از ضررهای بزرگ
همانطور که می‌دانید بازار کریپتوکارنسی بسیار پرنوسان است و قیمت ارزهای دیجیتال در عرض چند دقیقه افزایش یا کاهش چشم‌گیری را تجربه می‌کند. این نوسانات قیمت باعث افزایش ریسک از دست دادن یک پوزیشن می‌شود. بنابراین تریدرها برای جلوگیری یا حتی معکوس کردن فرآیند ضرردهی در چنین رویدادهایی از تکنیک هج کردن استفاده می‌کنند.

محافظت از سود
اهمیت حفاظت از سود بیشتر زمانی است که مثلاً سود کسب شده حاصل از پامپ قیمت رمزارز باشد. در این صورت، تریدر از استراتژی پوشش ریسک برای حفاظت از سود به‌دست آمده در برابر سقوط یا اصلاح استفاده می‌کنند. با این حال، این کار مقدار سود احتمالی که می‌توان به‌دست آورد را کاهش می‌دهد. اما کسب سود کم بسیار بهتر از دست دادن تمام دارایی‌هاست.

اصول Hedging چیست؟
اگر درباره پوزیشن خود بیش از حد نگرانید، بستن کامل یا کاهش اندازه آن گزینه مطمئن‌تری است. اما اگر می‌خواهید دارایی خود را حفظ کنید و سودی واقع‌بینانه کسب کنید هج کردن می‌تواند به شما کمک کند. پیش از اعمال استراتژی‌های پوشش ریسک، اصول زیر را به یاد داشته باشید:

باز کردن پوزیشن‌های معکوس
تریدر باید پوزیشنی را باز کند که برعکس پوزیشن فعلی او باشد. مثلاً اگر افزایش قیمت را پیشبینی می‌کنید، باید در موقعیت خرید یا لانگ قرار بگیرید.

ارزیابی نقدینگی
تریدرها و سرمایه‌گذاران برای تعیین یکپارچگی بازار، سرعت معاملات و قدرت نقدشوندگی دارایی، نقدینگی رمزارزهای جدید را بررسی می‌کنند. اهمیت این کار در معامله دارایی در سریع‌ترین زمان ممکن و بدون لغزش یا اسلیپیج (Slippage) است.

تنوع بخشی
مشخص است که تنوع‌بخشی به پرتفولیو یکی از بهترین تکنیک‌های مدیریت سرمایه است. شما می‌توانید پوزیشن‌های مختلف را برای بیت کوین، اتریوم، Link و سایر توکن‌های موجود بازار باز کرده تا سبدی متنوع داشته باشید.

هج Hedge به چه معناست

شما از یک مرورگر منسوخ شده استفاده می کنید. لطفا مرورگر خود را ارتقا دهید تا کیفیت را تجربه کنید.

  • فیلم آموزشی اقتصاد کلان کاربردی در بازارهای جهانی با علی اسلامی
  • فیلم آموزشی مفاهیم مدیریت سرمایه در فارکس توسط کمیل آزادیان
  • فیلم آموزشی ارزهای دیجیتال و بلاکچین توسط نیکا پورمند
  • کتاب صوتی ۴۵ سال در وال استریت با ترجمه همایون فرزانه
  • فیلم آشنایی هج Hedge به چه معناست با مفاهیم بورس تهران توسط سعید نجفی
  • فیلم آموزشی تحلیل تکنیکال مقدماتی توسط محمد رضوانی
  • فیلم آموزش ایچیموکو توسط محمد رسول اسفندیاری
  • فیلم آموزشی استفاده از خطوط پیووت توسط علی نورانی
  • فیلم آموزشی بازار آتی کالای ایران توسط نیما کرامت و علیرضا شوشتری
  • فیلم آموزشی پرایس اکشن سبک اسمارت مانی با حسین همتی

اصطلاحات تحلیل تکنیکال

واژه لاتین توضیحات
روند Trend روند زمانی تشکیل می‌شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می‌پیوندد. در صورتیکه آن مسیر صعودی باشد این روند را صعودی گویند. و درصورتی که آن مسیر نزولی باشد این روند را نزولی گویند. در روند صعودی دارای کفها و سقفهای بالاتر و در روند نزولی کفها و سقفهای پایین تر داریم.
خط روند Trend line خط روند از اتصال حداقل دو دره کف یا دو قله سقف به یکدیگر ساخته میشود. در روند صعودی از اتصال دره ها و در روند نزولی از اتصال قله ها. (هر چه تعداد نقاط اتصال بیشتر باشد خط روند معتبر تر است)
روند نزولی Down trend به روندی نزولی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های پایین تر از قبل تشکیل میشود.
روند صعودی Up trend به روندی صعودی گفته میشود که در آن کف ها و سقف های بالاتر ساخته میشوند.
کانال Channel محصور کردن نوسان قیمت در یک چهارچوب و کانال
چارت Chart نموداری که در بازارهای مالی برای ثبت نوسان قیمت بکار می رود. که دارای دو بخش زمان و قیمت می باشد.
ضرر Loss
حد ضرر Stop Loss به میزان ضرری که شما برای یک معامله در نظر می گیرید. مثلا سهامی را خریده اید و برای خود مشخص می کنید که ضرر من در این خرید نهایت ده درصد خواهد بود یا مثلا ضرر من در این معامله فلان میزان خواهد بود و اجازه ضرر بیشتر نمی دهم و معامله را با ضرر می بندم. هدف از داشتم حد ضرر یا حد توقف زیان این است که از ضرر بیشتر جلوگیری کنید.
هدف Target به معنای هدف می باشد. مثلا شما سهامی را در قیمت 200 تومان میخرید و پیش بینی می کنید که به قیمت 300 تومان خواهد رسید. این 300 تومان می شود هدف قیمتی یا تارگت شما.
حد سود Take Profit به اختصار(TP=Take Profit) هم گفته می شود و به معنای این است هنگامی که وارد معامله ای می شویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید قیمتی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم که به این قیمت حد سود یا تیک پروفیت گفته می شود.
خرید Long به معنای ورود و بازکردن معامله خرید است (شخص در این معامله از افزایش قیمت ها نفع میبرد)
فروش Short به معنای ورود و بازکردن معامله فروش است (شخص در این معامله از کاهش قیمت ها نفع میبرد)
خرید Buy به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله فروش قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن short باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
فروش Sell به معنای آفست شدن و تسویه حساب از معامله ی خرید قبلی است (یعنی شخصی از قبل پوزیشن Long باز کرده و اکنون قصد بستن و کلوز این پوزیشن را دارد)
اشباع خرید Overbought به بازاری اطلاق می شود که در آن سرعت افزایش بهای ارزیا سهام بیش از میزان معمول است وامکان تغییر حالت وجود دارد.(خریداران به نهایت قدرت رسیده اند)
اشباع فروش Oversold به بازاری اطلاق می شود که در آن کاهش بهای ارز یا سهام با سرعتی بیش از میزان معمول صورت گرفته وامکان تغییر حالت وجود دارد.(فروشندگان به نهایت قدرت رسیده اند)
ماشه (تریگر) Trigger به آرایشی از قیمت گفته میشود که شما بعد از رویت آن تصمیم می گیرد وارد معامله ی خرید یا فروش شوید. مثلا شکست خط روند، شکست یک محدوده مقاومتی یا حمایتی، فتح یا شکست قله یا دره قبلی و …. (تریگر به معنای خیلی ساده یعنی رویت شواهد و نشانه هایی برای ورود به یک معامله)هج Hedge به چه معناست
حمایت Support به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع ریزش و ادامه سقوط قیمت می شود. در سطوح حمایت عرضه ها کاهش و تقاضا زیاد می شود
مقاومت Resistance به محدوه ای از قیمت گفته می شود که به هر دلیلی مانع افزایش و رشد قیمت می شود و سدی برای قیمت محسوب می شود. در سطوح مقاومت عرضه بر تقاضا پیشی می گیرد.
پیوت Pivot پیوت یکی از تعاریف کلیدی تحلیل تکنیکال می باشد و به معنای نقاط چرخش و تغییر در نمودار قیمتی است در اصل به نقاطی اطلاق می شود که نمودار دچار تغییر مسیر می شود (به بیان ساده تر نقاطی که قله ها و دره های قیمتی را میسازد). پیووت ها دو نوع هستند مینور و ماژور. در پیوت مینور تغییر اندک و در نوع ماژور تغییر زیاد است.
سووینگ Swing در لغت به معنای موج و چرخش می باشد و در اصطلاح بازارهای مالی یک واژه لاکچری هست مترادف با پیوت (high و low)
های و لو Lowو High به همان قله هج Hedge به چه معناست ها و دره های قیمتی گفته می شود که نمودار دچار چرخش و تغییر مسیر شده. این چرخش ها می تواند در مقیاس کوچک (کم اهمیت) یا در مقیاس بزرگ (پر اهمیت) باشد.
سوپلای و دیماند Supply & Demand سوپلای به معنی محل عرضه هج Hedge به چه معناست و دیماند در بازار به معنی محل تقاضا میباشد.
پیوت لاین Pivot line خطوطی هستند که بر اساس محاسبات و فرمول های خاصی روی چارت بصورت افقی رسم می شوند و می توان از آنها برای خطوط حمایت و مقاومت استفاده کرد. پیوت لاین ها بر اساس نوع فرمولی که ساخته می شوند انواع مختلفی دارند از جمله : پیوت استاندارد، پیوت فیبوناچی، پیوت دیمارک، پیوت وودی و کامریلا
نکته: پیوت لاین با نقاط پیوت که به معنای قله و دره هست تفاوت دارد.
معامله Trade معامله کردن، تجارت کردن،دادوستد کردن یک محصول تجاری (کالا،سهام و ارز)
معامله گر Trader تریدر به شخصی گفته مشود که اقدام به خرید و فروش در بازارهای مالی می کند.
پولبک Pullback پولبک (در لغت یعنی برگشت به عقب) یا بوسه خداحافظی به برگشت قیمت به سطح مهم قبلی به منظور قدرت گرفتن برای ادامه حرکت گفته میشود (مثلا اگر خط روندی شکسته شود و قیمت بعد از کمی دور شدن از خط روند در حرکت اصلاحی خود به خط روندش سری بزند و برگردد به آن پولبک گفته میشود.)
بازار خرسی Bear Market اصطلاحا به بازاری گفته میشود که نزولی و کاهشی است (خرس نماد بازار نزولی است)
بیریش Bearish که از ریشه کلمه bear به معنی خرس است و یعنی بازار نزولی است
بازار گاوی Bull Market اصطلاحا به بازار صعودی گفته میشود (گاو نر نماد بازار صعودی است)
بولیش Bullish از ریشه کلمه bull به معنی گاو نر می‌آید و یعنی بازار صعودی است.
شکست به بیرون Break Out اصطلاح تحلیل فنی که برای توصیف تغییرات قیمت بکار میرود هنگامی که قیمت از حمایت یا مقاومتی فرار می کند.

معامله گری و مدیریت سرمایه

معرفی ما

فراچارت یک پایگاه آموزشی و اطلاع رسانی رایگان در زمینه بازارهای مالی می باشد. ما سعی داریم با فراهم آوردن یک بستر حرفه ای، دریچه کوچکی باشیم برای کمک به معامله گران و کسانی که در بازاهای مالی فعالیت می کنند.

حق نشر

لطفا هنگام برداشت از مطالب، با ذکر منبع به رشد و شکوفایی ما کمک کنید. استفاده از حاصل زحمات دیگران بدون اجازه و بدون ذکر منبع نه تنها مورد رضایت نویسندگان فراچارت نیست بلکه در نهایت باعث ترویج بی اعتمادی و ایجاد محیط ناسالم برای رقابت خواهد شد. ( توضیحات بیشتر )

بورس و فوتبال

میلاد خوش زبان دکترای حرفه‌‏‏ای (DBA) مالی بر کسی پوشیده نیست که سوگلی ورزش‌های‌ دنیا فوتبال است. پس طبیعی است که این ورزش توجه سرمایه‌‌گذاران نهادی زیادی را به خود جلب کرده باشد. به اعتقاد بلومبرگ (Bloomberg) فوتبال هدف بزرگ بعدی شرکت‌های مالی است. این روزها حتی گاهی تقابل دو تیم، به معنی تقابل دو نهاد مالی است. به‌عنوان مثال شرکت مدیریت سرمایه‌‌گذاری الیوت (Elliott Management Corporation) در سال ۲۰۱۸ باشگاه آث‌میلان ایتالیا را به تصرف خود درآورد یا شرکت سرمایه‌‌گذاری جایگزین آرس (Ares Management Corporation) سهامدار ۳۴ درصدی اتلتیکو مادرید است.

حمایت بانک‌‌ سرمایه‌‌گذاری بزرگ دنیا یعنی جی‌پی‌مورگان (J P Morgan) از طرح سوپرلیگ اروپا که واکنش‌‌های شدیدی را در پی داشت و به سرانجام نرسید، یکی دیگر از این نشانه‌ها است. تنها با اعلام خبر سوپرلیگ بود که سهام دو باشگاه منچستر یونایتد و یوونتوس به ترتیب ۹ و ۱۹درصد رشد کردند و پس از اعلام خبر ملغی شدن سوپرلیگ نیز از ارزش سهام آنها کاسته شد. پس از ورود فوتبالیست‌‌های سابقی مثل دیویدبکام، اشخاص حقیقی متمول و البته پترودلارهای شیوخ خاورمیانه به عرصه باشگاه‌‌داری، به نظر می‌‌رسد که این‌بار نوبت ورود سرمایه‌‌گذاری خصوصی (Private Equity یا به اختصار PE) و صندوق‌های پوششی یا همان هج فاندها (Hedge Funds) به پرطرفدارترین ورزش جهان است. روندی که به نظر می‌‌رسد در دنیا تشدید شده است و نهادهای مالی بزرگ دنیا احتمالا در آینده سرمایه‌‌گذاری بیشتری در این زمینه انجام خواهند داد. سرمایه‌‌گذاری توسط این نهادها به شیوه‌های مختلفی از جمله وام دادن، خرید حق پخش، خرید تیم‌‌های کوچک، خرید بخشی از سهام تیم‌‌های بزرگ و. انجام می‌‌شود. حتی در مواقعی این سرمایه‌‌گذاری می‌‌تواند روی یک لیگ انجام شود همانند قراردادی که بین لالیگای اسپانیا و شرکت سرمایه‌‌گذاری خصوصی سی‌وی‌سی کپیتال (CVC Capital Partners) شکل گرفت. سرمایه‌‌گذاری روی یک لیگ به آن معناست که وابستگی‌‌ای نسبت به عملکرد مالی یا فنی یک تیم وجود ندارد و نیازی به نگرانی درباره هزینه‌های مربوط به خرید و جذب بازیکن یا قرارداد با حامیان مالی باشگاه نیست؛ چراکه با در اختیار داشتن حق پخش لیگ، یک جریان درآمدی مطمئن وجود خواهد داشت. یکی از مشاوران شرکت دیلویت (Deloitte) معتقد است که قرارداد بین سی‌وی‌سی و لالیگای اسپانیا از آن دست معاملات مهمی است که منجر به ارتباط بیشتر بین شرکت‌های سرمایه‌‌گذاری خصوصی و لیگ‌‌های فوتبال اروپایی خواهد شد. اگرچه باید به این موضوع هم توجه داشت که مدل کسب‌‌و‌‌کار فوتبال کمی هج Hedge به چه معناست پیچیده و سخت است و همین موضوع ریسک سرمایه‌‌گذاری در این حوزه را بالا می‌‌برد؛ چراکه ضمانتی برای تحقق همه درآمدهای پیش‌‌بینی‌شده وجود ندارد. و با اتفاقاتی همچون عدم کسب قهرمانی، جایگاه نامناسب در جدول، سقوط به دسته پایین‌‌تر، عملکرد نامناسب ستاره‌های تیم و بازیکنان کلیدی، جریان‌‌های درآمدی تحت تاثیر قرار می‌‌گیرند. ابهامات داخلی را هم می‌‌توان به این موارد اضافه کرد همانند وضعیت حق پخش که به‌عنوان یکی از منابع اصلی باشگاه‌های ورزشی، همواره در داخل کشور ما با چالش مواجه بوده است.

طی سال میلادی گذشته پس از اینکه باشگاه بروژ (Brugge) نتوانست سهام خود را در بورس بروکسل عرضه کند، شرکت اُرکیلا (Orkila Capital) با این باشگاه به توافق رسید و پس از تزریق ۵۰میلیون یورو به باشگاه، ۲۳درصد سهام بروژ را به مالکیت خود درآورد. بروژ نه تنها به‌دلیل بازی مداوم در لیگ قهرمانان اروپا برای اُرکیلا جذاب بود، بلکه حتی این توانایی را داشت که با پرورش بازیکنان، آنها را به باشگاه‌های بزرگ‌تر اروپایی بفروشد. این یکی از مهم‌ترین کانال‌‌های درآمدی برخی از باشگاه‌های ورزشی است که معمولا در مدل کسب‌‌و‌‌کار باشگاه‌های ایرانی دیده نمی‌‌شود و از آن هج Hedge به چه معناست غافل هستند. یک رویکرد دیگر خرید مجموعه‌‌ای از تیم‌‌ها و در واقع تشکیل پرتفویی از تیم‌‌های ورزشی متفاوت در کشورهای مختلف است. این کاری ‌‌است که گروه فوتبال سیتی (City Football Group) به‌عنوان مالک باشگاه‌های مختلف در دنیا (از جمله منچسترسیتی) به خوبی انجام داده است. در سال۲۰۱۹ شرکت سرمایه‌‌گذاری خصوصی سیلور لیک نیز (Silver Lake Management) ۵۰۰ میلیون دلار به گروه فوتبال سیتی پرداخت کرد تا ۱۰درصد از سهام این شرکت را در اختیار بگیرد. در ایران نیز می‌‌توان از ظرفیت صندوق سرمایه‌‌گذاری خصوصی (Private Equity Fund) به‌عنوان یک راهکار بورسی برای سرمایه‌‌گذاری‌‌های غیربورسی در ورزش مطابق الگوهای جهانی‌‌ای که پیش‌‌تر ذکر شد، استفاده کرد؛ مشروط به آنکه ابهاماتی همچون حق پخش باشگاه‌ها برطرف شود. ورود صندوق‌های سرمایه‌‌گذاری خصوصی به باشگاه‌های ورزشی و در اختیار گرفتن کنترل یا نفوذ قابل ملاحظه در این باشگاه‌ها می‌‌تواند منجر به مدیریت حرفه‌‌ای شود و به تقویت حاکمیت شرکتی نیز بینجامد. نکته قابل توجه درباره صندوق‌های سرمایه‌‌گذاری خصوصی آن است که عموم مردم نیز می‌‌توانند واحدهای این صندوق‌ها را مانند سایر صندوق‌های قابل معامله خریداری کنند و از طرفی مطابق نمونه اساسنامه صندوق سرمایه‌‌گذاری خصوصی سازمان بورس و اوراق بهادار، این صندوق‌ها اجازه سرمایه‌‌گذاری در شرکت‌های درج‌شده در بازار پایه را نیز دارند. بنابراین به‌عنوان مثال این صندوق‌ها نه تنها می‌‌توانند پس از ورود استقلال و پرسپولیس به بازار پایه در آنها سرمایه‌‌گذاری کنند، بلکه حتی امکان سرمایه‌‌گذاری در سایر باشگاه‌ها را نیز دارند. صندوق‌های سرمایه‌‌گذاری خصوصی ظرفیت‌‌های زیادی دارند که هنوز به‌طور کامل آشکار نشده است و قطعا می‌‌توان در آینده از ظرفیت آنها در بسیاری از صنایع از جمله ورزش بهره‌‌برداری کرد.

پوشش ریسک (Hedge)

در شرایط عادی، این پوشش شامل سرمایه‌گذاری است که قیمت آن در جهت عکس سرمایه‌گذاری اولیه حرکت می‌کند. برای مثال سرمایه‌گذار می‌تواند با تنظیم قرارداد آتی، سهام خود را به قیمتی مشخص در آینده به فروش رساند.

در این صورت نوسانات بازار تاثیری بر قیمت سهام شخص نخواهد داشت و سرمایه‌گذار این سهام را در زمان آتی با قیمتی مشخص به فروش رسانده است.
البته پوشش ریسک تنها محدود به فروش در قیمتی مشخص از طریق قرارداد آتی نیست. سرمایه‌گذار همچنان می‌تواند با ورود به دو بازار که معمولا در جهت عکس یکدیگر حرکت می‌کنند ریسک سرمایه‌گذاری خود را کاهش دهد.

برای مثال سرمایه‌گذار با خرید دلار آمریکا در بازار فارکس و از طرفی خرید طلا می‌تواند ریسک پرتفوی خود را کاهش دهد. (بطور تاریخی، قیمت دلار آمریکا و طلا معمولا در عکس یکدیگر حرکت کرده‌اند).

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.