الگوهای هارمونیک | 6 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال!
ممکن است درک این الگوهای هارمونیک کمی سخت باشد ولی وقتی شکل آنها را درک کنید سود بسیار خوبی به دست میآورید!
کل ایدهی این الگوهای هارمونیک این است که به تریدرها کمک کند تا نقاط احتمالی بازگشت روندها را پیدا کنند.
در واقع از ابزارهای دیگری که قبلاً یاد گرفتیم – مثل فیبوناچی – هم استفاده میکنیم!
با ترکیب این ابزارهای فوق العاده برای پیدا کردن این الگوهای هارمونیک، میتوانیم حوزههای احتمالی برای ادامه روند را هم تشخیص دهیم.
در این درس در مورد الگوهای هارمونیک زیر بحث میکنیم:
- الگوی ABCD
- الگوی سه محرک
- الگوی گارتلی
- الگوی خرچنگ
- الگوی خفاش
- الگوی پروانه
کار را با الگوهای هارمونیک ABCD و سه محرک شروع میکنیم که سادهترند و بعد به سراغ گارتلی و حیوانات دیگر میرویم.
بعد از این که نگاهی به آنها داشتیم به ابزارهای مورد نیازتان برای استفاده موفقیت آمیز از این الگوها در معاملات میپردازیم.
در تمام این الگوهای هارمونیک باید صبر کنید تا کل الگو کامل شود تا بتوانید از آنها برای معامله استفاده کنید.
الگوی ABCD
بیایید این درس را با سادهترین الگو از الگوهای هارمونیک آغاز کنیم. چه چیزی سادهتر از ABC خودمان است؟ فقط یک حرف دیگر هم به آن اضافه میکنیم و الگوی نمودار ABCD را داریم!
برای پیدا کردن این الگوی نمودار تنها چیزی که نیاز دارید چشمان تیزبین عقاب مانند و ابزار فیبوناچی است. برای روندهای صعودی و نزولی الگوی نمودار ABCD ،خطوط AB و CD پایهها و BC اصلاح روند و بازگشت است. اگر از ابزار بازگشتی فیبوناچی در پایه AB استفاده کنید، BC بازگشتی باید تا سطح 0.618 از ضلع AB را اصلاح کند. بعد ضلع CD ، به وسیله فیبوناچی اکسپنشن در سطح 1.272 از ضلع BC قرار میگیرد .
تنها کاری که باید بکنید این است که صبر کنید تا کل الگو کامل شود (به نقطه ی D برسد) و بعد پوزیشن خرید یا فروش بگیرید.
اما اگر بخواهید دقت بسیار زیادی داشته باشید، چند قاعده دیگر برای الگوی ABCD معتبر وجود دارد:
- طول خط AB باید با طول خط CD برابر باشد.
- زمانی که طول میکشد تا قیمت از A به B برود، باید برابر با زمانی باشد که قیمت از C به D برسد. این موضوع را از طریق شمارش کندلها میتوانید بدست آورید.
الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)
الگوی سه محرک شباهت زیادی به الگوی ABCD دارد. در واقع این الگوهای هارمونیک سه پایه دارد (که حال به آنها محرک می گوییم). این الگو هم به صورت بازگشتی است و هم اصلاحی. در واقع الگوی سه محرک بر اساس الگوی امواج الیوت است.
طبق معمول به چشمان عقاب، ابزار فیبوناچی و کمی صبر و حوصله نیاز دارید.
در این الگو نقطه A باید به اندازه 61.8٪ از ضلع ۱ باشد. به همین شکل نقطه B باید باز گشت 0.618 از ضلع ۲ باشد. بنابراین ضلع ۲ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع A و ضلع ۳ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع B باشد.(در صورت نیاز به درسنامه های فیبوناچی مراجعه نمایید)
وقتی که کل الگوی سه محرک کامل شود، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معمولاً وقتی قیمت به نقطه B میرسد، میتوانید بر اساس روند صعودی و یا نزولی الگو، پیشبینی انجام داده و وارد پوزیشن شوید. برای مثال در 3 محرک صعودی زمانی که ضلع B به اندازه مشخص شده( %1.272اکسپنشن از ضلع2 ) گسترش یافت میتوانید وارد معامله خرید شوید و بالعکس.
اما اول بهتر است چک کنید و ببینید آیا این قواعد برقرار هستند:
- زمانی که طول میکشد تا قیمت ضلع ۲ را کامل کند باید برابر با زمانی باشد که ضلع ۳ را کامل میشود.
- همچنین زمانی که برای کامل شدن بازگشتهای A و B طول میکشد باید یکسان باشد.
الگوی گارتلی و حیوانات
در گذشته تریدر بیش از حد باهوشی به نام هارولد مکینلی گارتلی بود.
او در اواسط دهه ۱۹۳۰ خدمات مشاوره بازار بورس ارائه میداد و محبوبیت زیادی داشت.
این فرد یکی از اولین تحلیلگرانی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار بورس استفاده میکرد.
به گفته گارتلی، او بالأخره موفق شد دو مورد از بزرگترین مسائل تریدرها را حل کند: چه سهمی را، در چه زمانی بخرند.
خیلی زود معاملهگران متوجه شدند که این الگوها را میتوان در بازارهای دیگر نیز به کار برد.
از آن زمان، کتابها، نرم افزارهای ترید و الگوهای مختلف دیگری (که در ذیل در موردشان توضیح میدهیم) بر اساس گارتلیها تهیه شدهاند.
الگوی گارتلی یا ۲۲۲
الگوی ۲۲۲ نامش را از صفحهای که در کتاب گارتلی به نام “سود در بازار بورس یافت میشود” گرفته است. گارتلیها الگوهایی هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلاً مطرح کردیم میشوند اما قبل از آنها یک بالا یا پایین بزرگ وجود دارد.
حال این آشنایی با الگوهای بازگشتی الگوها معمولاً وقتی شکل میگیرند که اصلاحی از روند کلی اتفاق افتاده و به شکل M است (برای الگوهای نزولی به شکل W است.) این الگوها برای کمک به معاملهکنندگان در یافتن نقاط ورود خوب و پیوستن به روند کلی به کار میروند.
گارتلی وقتی شکل میگیرد که قیمت روند رو به بالا (یا رو به پایین) را طی کرده اما شروع به دادن نشانههای اصلاح کرده است.
آنچه باعث میشود گارتلی در زمان تشکیل شدن آرایش خوبی داشته باشد؛ این است که نقاط وارونگی در سطوح بازگشتی و گسترشی فیبوناچی هستند.
این الگو را به سختی میتوان پیدا کرد و وقتی آن را پیدا کردید ممکن است استفاده از آن همه ابزار فیبوناچی برایتان گیج کننده باشد. کلید اجتناب از این همه سردرگمی این است که قدم به قدم پیش بروید.
در هر حال الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است؛ اما قبل از آن نقطه X وجود دارد که فراتر از نقطه D است. الگوی گارتلی «کامل» ویژگیهای زیر را دارد:
- ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید باز گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 از ضلع BC گسترده شود.
- ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.
الگوی خرچنگ
در سال ۲۰۰۰ یکی از پیروان الگوهای هارمونیک،الگوی «خرچنگ» را کشف کرد.
به گفته او این الگو از دقیقترین الگوهای هارمونیک هماهنگ است .
این الگو نسبت سود به ریسک بالایی دارد چون میتوانید استاپ لاس بسیار کوچکی داشته باشید. الگوی خرچنگ «بهینه» باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.
الگوی خفاش
در سال ۲۰۰۱ اسکات کارنی یک الگوی دیگ از الگوهای هارمونیک به نام «خفاش» آشنایی با الگوهای بازگشتی را ارائه داد. خفاش عبارت است از بازگشت 0.886 ضلع XA به عنوان منطقه وارونگی بالقوه. الگوی خفاش خصوصیات زیر را دارد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.
الگوی پروانه
الگوی کامل پروانه که برایس گیلمور آن را خلق کرده عبارت است از بازگشت 0.786 ضلع AB با توجه به ضلع XA.
الگوی پروانه ویژگیهای خاص زیر را دارد:
- ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.
سه مرحله در معامله با الگوهای هارمونیک
همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، استفاده از الگوهای هارمونیک یعنی این که بتوانیم این الگوهای کامل را پیدا کنیم و با کامل شدن آنها خرید و فروش کنیم.
سه مرحله اساسی در پیدا کردن الگوهای هارمونیک وجود دارد:
- مرحله ۱: پیدا کردن الگوی هارمونیک
- مرحله ۲: اندازه گیری نسبت های اضلاع الگوی هارمونیک
- مرحله ۳: معامله خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
با پیروی از این سه مرحله اساسی احتمالا میتوانید سودهای خوبی به دست آورید.
مرحلهٔ 1: پیدا کردن الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
این شبیه یک الگو از الگوهای هارمونیک است! در این مرحله هنوز کاملاً مطمئن نیستیم که چه الگویی است. اما شبیه به سه محرک است. با این حال میتواند خفاش یا خرچنگ هم باشد…
در هر حال بیایید این نقاط وارونگی را نام گذاری کنیم.
مرحلهٔ ۲: اندازه گیری الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
با استفاده از ابزار فیبوناچی، قلم و کاغذ، مشاهداتمان را یادداشت میکنیم.
- حرکت BC باز گشت.0.618 از حرکت AB است.
- حرکت CD افزونهٔ 272 از حرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
این الگو یک الگوی ABCD مترقی است و نشانهٔ قوی خرید میدهد.
مرحلهٔ ۳: خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
وقتی الگو کامل شد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اقدام به خرید یا فروش کنید.
در این مورد باید در نقطه D خرید کنید که گسترش 1.272 فیبوناچی از ضلع CB است و حد ضررتان را چند واحد پایینتر از قیمت ورودتان قرار دهید.
آیا واقعاً اینقدر آسان است؟
مشکل الگوهای قیمت هارمونیک این است که به قدری کامل هستند که پیدا کردنشان سخت است، مثل پیدا کردن الماس در یک صخره.
بیشتر از اطلاع از مراحل باید چشمان تیزبینی داشته باشید تا بتوانید الگوهای هارمونیک را پیدا کنید و باید بسیار صبور باشید تا زود شروع نکنید و قبل از کامل شدن الگو وارد نشوید.
آشنایی با الگوی سر و شانه یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال
در میان انواع الگوی بازگشتی تحلیل تکنیکال قیمت، یکی از الگوها، الگوی سر و شانه است. الگوی بازگشتی به الگویی گفته میشود که در نمودار بعد از ایجاد الگو، روند قیمت تغییر میکند.
در الگوی سر و شانه، در طی حرکت صعودی نمودار، یک قله به نام شانه شکل گرفته و بعد از آن یک قله با ارتفاع بیشتر به نام سر ایجاد میشود، مجددا روند صعودی و نزولی تکرار شده و یک قله هم ارتفاع با شانه اول ایجاد میشود که به آن شانه دوم میگویند.
پایین ترین نقاط نمودار در فرورفتگی های ایجاد شده با یک خط به هم متصل میشود که خط گردن را شکل میدهد.
این خط نشانه ای است که میتواند ورود یا خروج از معامله را به خریداران و فروشندگان نشان دهد.
معمولا خط گردن در الگوی سر و شانه دارای شیب صعودی و نزولی است که اگر شیب به سمت پایین متمایل باشد، نشانه ی مطمئن تری را به کاربر ارائه میدهد.
نمودار بالا مثالی از این الگو است که در آن می توان نقاط هدف معامله را به کمک نمودار مشخص نمود.
همانطور که مشاهده میکنید، سر همان قله وسط است که بین دو شانه قرار گرفته است. کسانی که قصد ورود به یک معامله بر حسب الگوی سر و شانه دارند، بهتر است از نقاط زیر خط گردن ورود خود را رقم بزنند.
هر ورود یا سرمایه گذاری به نقطه ی هدف نیاز دارد که میتوان با اندازه گیری ارتفاع قله سر، به نقطه هدف دست یافت.
فاصله خط گردن تا قله سر را میتوان محاسبه کرده و آن را نقطه هدف قرار داد.
این ارتفاع همان میزان تغییر روند قیمت است که نمودار بعد از شکست خط گردن، آن را طی میکند. و به عبارتی دیگر، کاهش قیمت ناگهانی، حداقل به اندازه ارتفاع مذکور خواهد بود.
عده ای علاقمند به ماندن در معامله جهت افزایش افت قیمت هستند، اما توصیه میشود بیش از نقطه هدف ریسک نکرده و اگر بنا به هر دلیل متمایل به ادامه کار هستید، ریسک تغییرات ناگهانی بعد از آن را بپذیرید.
آشنایی با الگوی سر و شانه به صورت معکوس
این الگو شبیه الگوی ذکر شده در بالاست و تنها تفاوت آن در شروع حرکت آن است. الگوی سر و شانه معکوس در اثر حرکت نزولی نمودار شکل میگیرد. بعد از این حرکت نزولی و بعد از ایجاد دره اول، شانه ایجاد شده، سپس الگو به خط گردن نزدیک شده و مجدد نزول می کند، در اثر این افت، دره عمیق تر یا سر شکل گرفته و با تکرار این روند، شانه دوم شکل میگیرد که هم تراز شانه اول میباشد.
خط گردن در این الگو دو قله را به هم وصل کرده و نقطه ورود به معامله را مشخص میکند.
ورود به معامله طبق الگوی سر و شانه معکوس، بالای خط گردن در نظر گرفته میشود.
هدف نیز مانند روش ذکر شده در بالا، تعیین شده و بعد از آنکه قیمت با قدرت خط گردن را شکست، سیر صعودی، حداقل به اندازه ارتفاع هدف خواهد بود. یعنی به اندازه ارتفاع خط گردن و دره !
طریقه محاسبه سود
میزان سود معامله گر، اگر به میزان اندازه ای که در بالا ذکر شد، باشد، میتوان گفت سود مناسبی حاصل شده است، اما اگر کسی بخواهد سرمایه خود را برای کسب سود بیشتر، در معامله نگه دارد، توصیه میشود، این ریسک را با بخشی از سرمایه خود انجام دهد.
هستند کسانی که بر حسب تکنیک های مدیریت سرمایه، بخشی از سود خود را خارج کرده و باقی کار را با تنها نیمی از سرمایه خود ادامه میدهند.
اگر در نمودار نشانه های مناسبی مبنی بر افزایش روند قیمت یا کاهش بیشتر آن سراغ دارید، میتوانید معامله را باز بگذارید و به سود سرمایه خود اجازه رشد بیشتر بدهید.
الگوی کلاسیک چیست و چه کاربردی دارد؟
در این مقاله، قصد داریم با الگوی کلاسیک و انواع آنها که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، آشنا شویم. برای تجزیه و تحلیل بازارهای مالی، روشهای مختلف و متعددی وجود دارند. اما بعضی از معامله گران از نوسانات و شاخصها استفاده می کنند، در حالی که بعضی دیگر تنها حرکت قیمت را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند.
نمودارهای شمعی یا کندلی نمایی کلی از نوسانات قیمت در طول زمان ارائه میدهند. ایده اصلی در پس این روش آن است که با بررسی عملکرد قیمت در گذشته، میتوانیم به الگوهای تکرار شوندهای پی ببریم. بسیاری از معاملهگران از نمودارهای شمعی در بازار فارکس، رمز ارزها و سهام استفاده میکنند. به مجموعهای از رایجترین این الگوها، الگوی کلاسیک تحلیل تکنیکال گفته میشود. بسیاری از معاملهگران این الگوها را به عنوان شاخصهایی معتبر برای انجام معاملات در نظر میگیرند. به دلیل این که الگوهای کلاسیک به هیچ اصل علمی یا قانون فیزیکی محدود نیستند، اثربخشی آنها به تعداد شرکتکنندگان در بازار وابسته است.
الگوهای نموداری
زمانی که بازار روندی صعودی دارد، قیمتها به طور نوسانی (با اوج و فرودهای متناوب) افزایش مییابند. در مقابل، در بازارهای نزولی نیز، قیمتها با اوج و فرودهای متناوب، رو به کاهش میروند. زمانی که بازار در محدوده معاملاتی تثبیت میشود، چه اتفاقی روی میدهد؟ در این حالت، قیمتها بدون هیچ روند خاصی در نوسان هستند. در اینجا، تفاوتی ندارد که در چه مرحله یا فرآیندی وارد بازار میشوید. حرکات قیمت به صورت کلی از الگویی تکراری تبعیت میکند. این الگوهای تکراری همان الگوهای نموداری هستند که برای پیشبینی روند قیمت مورد استفاده قرار میگیرند.
معاملهگران خِبره این الگوهای قیمت را بررسی میکنند تا پیش از ورود به معامله، دیدگاه خوبی در مورد سود و زیان داشته باشند. این الگوها به معاملهگران نشان میدهند که در مرحله بعدی، روند صعودی یا نزولی قیمت ادامه خواهد داشت یا کاملا معکوس خواهد شد. علاوه بر این، الگوهای قیمت به معاملهگران کمک می کنند تا نقاط ورود و خروج، ضرر و موارد دیگر را با دقت بیشتری تعیین نمایند. به طور کلی، دو نوع الگوی نموداری وجود دارد که نمودارهای سهام در یکی از این دو نوع متمایز قرار می گیرند:
الگوهای بازگشتی در پایان روند و زمانی دیده میشوند که بازار قصد تغییر جهت دارد. برای مثال، بعد از یک روند صعودی طولانی قیمت، ممکن است بازار فرسوده شده و روند نزولی قیمت آغاز شود. معامله گران معمولاً زمانی از الگوهای برگشتی استفاده میکنند که بازار تغییر جهت میدهد.
پیدایش الگوهای ادامهدهنده حاکی از آن است که قیمتها به روند فعلی خود ادامه میدهند. در روند صعودی، قیمت اغلب افزایش یافته، استراحت کرده، پولبک زده و سپس بالا میروند. معاملهگران از الگوهای بازگشتی برای حرکت در یک جهت یا اضافه کردن به موقعیت برنده فعلی خود بهره میبرند.
الگوهای هارمونیک | 6 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال!
ممکن است درک این الگوهای هارمونیک کمی سخت باشد ولی وقتی شکل آنها را درک کنید سود بسیار خوبی به دست میآورید!
کل ایدهی این الگوهای هارمونیک این است که به تریدرها کمک کند تا نقاط احتمالی بازگشت روندها را پیدا کنند.
در واقع از ابزارهای دیگری که قبلاً یاد گرفتیم – مثل فیبوناچی – هم استفاده میکنیم!
با ترکیب این ابزارهای فوق العاده برای پیدا کردن این الگوهای هارمونیک، میتوانیم حوزههای احتمالی برای ادامه روند را هم تشخیص دهیم.
در این درس در مورد الگوهای هارمونیک زیر بحث میکنیم:
- الگوی ABCD
- الگوی سه محرک
- الگوی گارتلی
- الگوی خرچنگ
- الگوی خفاش
- الگوی پروانه
کار را با الگوهای هارمونیک ABCD و سه محرک شروع میکنیم که سادهترند و بعد به سراغ گارتلی و حیوانات دیگر میرویم.
بعد از این که نگاهی به آنها داشتیم به ابزارهای مورد نیازتان برای استفاده موفقیت آمیز از این الگوها در معاملات میپردازیم.
در تمام این الگوهای هارمونیک باید صبر کنید تا کل الگو کامل شود تا بتوانید از آنها برای معامله استفاده کنید.
الگوی ABCD
بیایید این درس را با سادهترین الگو از الگوهای هارمونیک آغاز کنیم. چه چیزی سادهتر از ABC خودمان است؟ فقط یک حرف دیگر هم به آن اضافه میکنیم و الگوی نمودار ABCD را داریم!
برای پیدا کردن این الگوی نمودار تنها چیزی که نیاز دارید چشمان تیزبین عقاب مانند و ابزار فیبوناچی است. برای روندهای صعودی و نزولی الگوی نمودار ABCD ،خطوط AB و CD پایهها و BC اصلاح روند و بازگشت است. اگر از ابزار بازگشتی فیبوناچی در پایه AB استفاده کنید، BC بازگشتی باید تا سطح 0.618 از ضلع AB را اصلاح کند. بعد ضلع CD ، به وسیله فیبوناچی اکسپنشن در سطح 1.272 از ضلع BC قرار میگیرد .
تنها کاری که باید بکنید این است که صبر کنید تا کل الگو کامل شود (به نقطه ی D برسد) و بعد پوزیشن خرید یا فروش بگیرید.
اما اگر بخواهید دقت بسیار زیادی داشته باشید، چند قاعده دیگر برای الگوی ABCD معتبر وجود دارد:
- طول خط AB باید با طول خط CD برابر باشد.
- زمانی که طول میکشد تا قیمت از A به B برود، باید برابر با زمانی باشد که قیمت از C به D برسد. این موضوع را از طریق شمارش کندلها میتوانید بدست آورید.
الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)
الگوی سه محرک شباهت زیادی به الگوی ABCD دارد. در واقع این الگوهای هارمونیک سه پایه دارد (که حال به آنها محرک می گوییم). این الگو هم به صورت بازگشتی است و هم اصلاحی. در واقع الگوی سه محرک بر اساس الگوی امواج الیوت است.
طبق معمول به چشمان عقاب، ابزار فیبوناچی و کمی صبر و حوصله نیاز دارید.
در این الگو نقطه A باید به اندازه 61.8٪ از ضلع ۱ باشد. به همین شکل نقطه B باید باز گشت 0.618 از ضلع ۲ باشد. بنابراین ضلع ۲ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع A و ضلع ۳ باید اکسپنشن 1.272 از ضلع B باشد.(در صورت نیاز به درسنامه های فیبوناچی مراجعه نمایید)
وقتی که کل الگوی سه محرک کامل شود، میتوانید معامله خود را آغاز کنید. معمولاً وقتی قیمت به نقطه B میرسد، میتوانید بر اساس روند صعودی و یا نزولی الگو، پیشبینی انجام داده و وارد پوزیشن شوید. برای مثال در 3 محرک صعودی زمانی که ضلع B به اندازه مشخص شده( %1.272اکسپنشن از ضلع2 ) گسترش یافت میتوانید وارد معامله خرید شوید و بالعکس.
اما اول بهتر است چک کنید و ببینید آیا این قواعد برقرار هستند:
- زمانی که طول میکشد تا قیمت ضلع ۲ را کامل کند باید برابر با زمانی باشد که ضلع ۳ را کامل میشود.
- همچنین زمانی که برای کامل شدن بازگشتهای A و B طول میکشد باید یکسان باشد.
الگوی گارتلی و حیوانات
در گذشته تریدر بیش از حد باهوشی به نام هارولد مکینلی گارتلی بود.
او در اواسط دهه ۱۹۳۰ خدمات مشاوره بازار بورس ارائه میداد و محبوبیت زیادی داشت.
این فرد یکی از اولین تحلیلگرانی بود که از روشهای علمی و آماری برای تحلیل رفتار بازار بورس استفاده میکرد.
به گفته گارتلی، او بالأخره موفق شد دو مورد از بزرگترین مسائل تریدرها را حل کند: چه سهمی را، در چه زمانی بخرند.
خیلی زود معاملهگران متوجه شدند که این الگوها را میتوان در بازارهای دیگر نیز به کار برد.
از آن زمان، کتابها، نرم افزارهای ترید و الگوهای مختلف دیگری (که در ذیل در موردشان توضیح میدهیم) بر اساس گارتلیها تهیه شدهاند.
الگوی گارتلی یا ۲۲۲
الگوی ۲۲۲ نامش را از صفحهای که در کتاب گارتلی به نام “سود در بازار بورس یافت میشود” گرفته است. گارتلیها الگوهایی هستند که شامل الگوی پایه ABCD که قبلاً مطرح کردیم میشوند اما قبل از آنها یک بالا یا پایین بزرگ وجود دارد.
حال این الگوها معمولاً وقتی شکل میگیرند که اصلاحی از روند کلی اتفاق افتاده و به شکل M است (برای الگوهای نزولی به شکل W است.) این الگوها برای کمک به معاملهکنندگان در یافتن نقاط ورود خوب و پیوستن به روند کلی به کار میروند.
گارتلی وقتی شکل میگیرد که قیمت روند رو به بالا (یا رو به پایین) را طی کرده اما شروع به دادن نشانههای اصلاح کرده است.
آنچه باعث میشود گارتلی در زمان تشکیل شدن آرایش خوبی داشته باشد؛ این است که نقاط وارونگی در سطوح بازگشتی و گسترشی فیبوناچی هستند.
این الگو را به سختی میتوان پیدا کرد و وقتی آن را پیدا کردید ممکن است استفاده از آن همه ابزار فیبوناچی برایتان گیج کننده باشد. کلید اجتناب از این همه سردرگمی این است که قدم به قدم پیش بروید.
در هر حال الگو شامل یک الگوی ABCD صعودی یا نزولی است؛ اما قبل از آن نقطه X وجود دارد که فراتر از نقطه D است. الگوی گارتلی «کامل» ویژگیهای زیر را دارد:
- ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید باز گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 از ضلع BC گسترده شود.
- ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.
الگوی خرچنگ
در سال ۲۰۰۰ یکی از پیروان الگوهای هارمونیک،الگوی «خرچنگ» را کشف کرد.
به گفته او این الگو از دقیقترین الگوهای هارمونیک هماهنگ است .
این الگو نسبت سود به ریسک بالایی دارد چون میتوانید استاپ لاس بسیار کوچکی داشته باشید. الگوی خرچنگ «بهینه» باید ویژگیهای زیر را داشته باشد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 آشنایی با الگوهای بازگشتی از ضلع XA باشد.
- ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.
الگوی خفاش
در سال ۲۰۰۱ اسکات کارنی یک الگوی دیگ از الگوهای هارمونیک به نام «خفاش» را ارائه داد. خفاش عبارت است از بازگشت 0.886 ضلع XA به عنوان منطقه وارونگی بالقوه. الگوی خفاش خصوصیات زیر را دارد:
- ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
- CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.
الگوی پروانه
الگوی کامل پروانه که برایس گیلمور آن را خلق کرده عبارت است از بازگشت 0.786 ضلع AB با توجه به ضلع XA.
الگوی پروانه ویژگیهای خاص زیر را دارد:
- ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
- ضلع BC میتواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
- اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
- CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.
سه مرحله در معامله با الگوهای هارمونیک
همانطور که احتمالاً حدس زدهاید، استفاده از الگوهای هارمونیک یعنی این که بتوانیم این الگوهای کامل را پیدا کنیم و با کامل شدن آنها خرید و فروش کنیم.
سه مرحله اساسی در پیدا کردن الگوهای هارمونیک وجود دارد:
- مرحله ۱: پیدا کردن الگوی هارمونیک
- مرحله ۲: اندازه گیری نسبت های اضلاع الگوی هارمونیک
- مرحله ۳: معامله خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
با پیروی از این سه مرحله اساسی احتمالا میتوانید سودهای خوبی به دست آورید.
مرحلهٔ 1: پیدا کردن الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
این شبیه یک الگو از الگوهای هارمونیک است! در این مرحله هنوز کاملاً مطمئن نیستیم که چه الگویی است. اما شبیه به سه محرک است. با این حال میتواند خفاش یا خرچنگ هم باشد…
در هر حال بیایید این نقاط وارونگی را نام گذاری کنیم.
مرحلهٔ ۲: اندازه گیری الگوی قیمت هارمونیک بالقوه
با استفاده از آشنایی با الگوهای بازگشتی ابزار فیبوناچی، قلم و کاغذ، مشاهداتمان را یادداشت میکنیم.
- حرکت BC باز گشت.0.618 از حرکت AB است.
- حرکت CD افزونهٔ 272 از حرکت BC است.
- طول AB تقریباً برابر با طول CD است.
این الگو یک الگوی ABCD مترقی است و نشانهٔ قوی خرید میدهد.
مرحلهٔ ۳: خرید یا فروش با کامل شدن الگوی قیمت هارمونیک
وقتی الگو کامل شد، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اقدام به خرید یا فروش کنید.
در این مورد باید در نقطه D خرید کنید که گسترش 1.272 فیبوناچی از ضلع CB است و حد ضررتان را چند واحد پایینتر از قیمت ورودتان قرار دهید.
آیا واقعاً اینقدر آشنایی با الگوهای بازگشتی آسان است؟
مشکل الگوهای قیمت هارمونیک این است که به قدری کامل هستند که پیدا کردنشان سخت است، مثل پیدا کردن الماس در یک صخره.
بیشتر از اطلاع از مراحل باید چشمان تیزبینی داشته باشید تا بتوانید الگوهای هارمونیک را پیدا کنید و باید بسیار صبور باشید تا زود شروع نکنید و قبل از کامل شدن الگو وارد نشوید.
آشنایی با الگوی سر و شانه در بورس و تحلیل تکنیکال
اگر به تازگی وارد بازارهای مالی مانند بورس، فارکس، کریپتو و …. شده باشید، حتماً بهشدت به دنبال این هستید که دانش مالی خود را ارتقا دهید. یکی از اصول اولیهای که هر تریدر مبتدی باید آن را فرا بگیرد، دانش تحلیل تکنیکال است. تحلیل تکنیکال در هر بازار مالی میتواند اصلیترین راهنمای تریدرها باشد، چراکه اساس این نوع تحلیل، توجه به روند قیمت و نمودارها است. اما تحلیل تکنیکال خود مباحث متنوعی را شامل میشود که یکی از مباحث اصلی و قابل توجه آن، الگوی سروشانه در تحلیل تکنیکال است که در ادامه به تعریف و بررسی آن خواهیم پرداخت. الگوی سر و شانه در تحلیلهای نموداری جایگاه خاصی دارد و یکی از مباحث پایهی تحلیل تکنیکال به شمار میآید که هر تریدر باید قادر به تشخیص آن باشد. اگر شما نیز میخواهید بدانید که این الگو چرا و چگونه تشکیل میشود، با ما همراه باشید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سروشانه «Head and shoulders» یک الگوی نموداری است که از سه قله تشکیل شده است. قلهی وسط این الگو به نسبت دو الگوی کناری خود، ارتفاع بالاتری دارد که اگر به آن نگاه میکنیم، همانند سر و دو شانه کناری هیکل یک انسان به نظر میرسند (قله وسط سر انسان و دو قله کناری نیز شانههای او هستند)، همین تشابه شکلی سبب شده تا الگوهایی با این شکل را الگوی سر و شانه بنامند. این الگو یکی از قابل اعتمادترین الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال محسوب میشود؛ الگوهای بازگشتی به الگوهایی گفته میشود که یک نوسان یا توقف در روند قیمت ایجاد میکنند و سپس در ادامه، مسیر حرکت روند را تغییر میدهند. برای مثال، وقتی در یک روند صعودی توقف ایجاد شود، در نهایت آن روند وارد مسیر نزولی میشود و برعکس. الگوهایی که سبب میشوند تا چنین بازگشتهایی در مسیر روند قیمتها ایجاد شود، الگوهای بازگشتی هستند که الگوی سروشانه یکی از آنها است.
در برابر الگوهای بازگشتی، الگوهای ادامه دهنده قرار دارند که تنها یک اصلاح و توقف کوچک در مسیر روند ایجاد میکنند و سپس روند حرکت قبلی خود را در پیش میگیرد. الگوی سروشانه به عنوان یک الگوی بازگشتی، انواع مختلفی دارد که در ادامه به بررسی موردی هریک از آنها نیز خواهیم پرداخت.
الگوی سر و شانه چگونه شکل میگیرد؟
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، الگوی سروشانه از سه قله تشکیل آشنایی با الگوهای بازگشتی شده است که این سه قله بهصورت زیر تشکیل میشوند:
این قله در شرایط افزایش قیمت، به دنبال اوج قیمت یک دارایی یا در نهایت به دنبال اُفت قیمت یک دارایی در بازار تشکیل میشود.
این قله در اثر افزایش دوباره قیمت پس از قله شانه چپ، در اوج تشکیل میشود و نشان از هجوم دوره بازاریان برای خرید دارد.
این قله نیز زمانی تشکیل میشود که پس از شکلگیری قله سر، یک بار دیگر اُفت قیمت اتفاق بیفتد و به دنبال آن دوباره شاهد افزایش قیمت در بازار باشیم.
پس از شکلگیری هر سه قله است که میتوانیم شاهد الگوی سروشانه باشیم. در غیر اینصورت اگر اُفت و افزایش قیمتهای پیدرپی ایجاد نشود، این الگو تشکیل نخواهد شد. گاهی این الگو به راحتی در نمودارها قابل تشخیص نیست و برای دیدن آنها به دقت و تأمل نیاز است. الگوی سروشانه سقف به الگوی معمولی سروشانه گفته میشود که در آن قله سر در وسط و در ارتفاع قرار میگیرد. اگر دو قله کناری این الگو را به هم وصل کنیم، خطی با عنوان «خط گردن» شکل میگیرد. با شکسته شدن خط گردن، الگو تکمیل میشود.
الگوی سر و شانه نشانه چیست و چگونه میتوان از روی آن به تحلیل پرداخت؟
با توجه به اینکه الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است، طبیعتاً با تکمیل شدن خط گردن و تکمیل شدن الگوی سروشانه، باید منتظر یک حرکت بازگشتی باشیم و با توجه به شرایط شکلگیری این الگو، گاهاً باید انتظار داشته باشیم که نزولهای وحشتناکی در بازار اتفاق بیفتد. الگوهای بازگشتی همگی از وارونه شدن قیمت پس از تکمیل شدن الگوها خبر میدهند که همین امر میتواند به تحلیلگران کمک کند تا آینده بازار را پیشبینی کنند. البته بحث کردن تئوری در مورد این الگوها نمیتواند کمک چندانی به تریدرها نماید، مگر اینکه تریدرها بهصورت عملی چنین الگوهایی را در نمودارها مشاهده کرده و سپس بعد از تکمیل شدن الگو، شاهد بازگشت قیمتها باشند. به همین خاطر ضمن اینکه بهصورت تئوری با این الگو آشنا میشوید، باید بر روی نمودار به دنبال چنین الگوهایی باشید و در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال شرکت نمایید تا بتوانید بهصورت عملی این بخش از تحلیل تکنیکال را فراگرفته و از آن در معاملات خود بهره بگیرید.
انواع الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه همیشه به یک صورت خاص نیست و اشکال متنوعی دارد که اگر دقت کنیم، همگی آنها بر روی نمودارهای قیمت قابل تشخیص هستند. انواع این الگو شامل نمونههای زیر است:
الگوی سر و شانه معکوس به الگویی گفته میشود که در جهت عکس و رو به پایین تشکیل میشود؛ به صورتی که قله سر در عمق قرار میگیرد. از الگوی سر و شانه معکوس جهت پیشبینی رشد قیمت داراییها در بازارهای مالی استفاده میشود. به این الگو، الگوی سر و شانه کف نیز میگویند.
گفتیم که الگوی سر و شانه کلاً یک الگوی بازگشتی است، اما در شرایط خاص میتوان انتظار داشت که در صورت شکلگیری این الگو، روند ادامه پیدا کند که این خود یک استثنا برای الگو بازگشتی سر و شانه است. در الگوی سر و شانه ادامه دهنده، نقطه کف میانی از عمق بیشتری برخودار است.
الگوی سروشانه مرکب به ندرت در نمودارها وجود دارد، اما در هر صورت باید امکان بروز آن را نیز بررسی کنیم. این الگو شبیه به الگوی سر و شانه سقف است، با این تفاوت که در سمت راست و چپ قله سر، دو شانه راست و دو شانه چپ تشکیل میشود. وقتی الگوی سر و شانه مرکب ایجاد میشود، میتوانیم نتیجه بگیریم که بازار تمایل به حفظ تناسب دارد.
الگوهای نامبرده همگی در زیرمجموعهی الگوهای بازگشتی سر و شانه قرار دارند و میتوانند برای تحلیل بازار و پیشبینی قیمت از روی آن تصمیمگیری نمایند. با کمی دقت در نمودارها و با ترسیم خطوط کمکی، میتوان انواع الگوهای سروشانه را در مورد داراییهای مختلف تشخیص داد.
سخن نهایی
با فراگیری الگوهای سروشانه در تحلیل تکنیکال، یکی از بخشهای مهم این نوع تحلیل را گذراندهاید و باید به دنبال دیگر بخشها و الگوهای موجود در تحلیل تکنیکال باشید. چراکه یکی از بهترین و مهمترین شیوههای تحلیل در تمام بازارهای مالی اعم از بورس، فارکس، ارزهای دیجیتال، طلا و …. است که میتواند ابزار اصلی دست تریدرها برای فعالیت در این بازارها باشد. برای اینکه بتوانید به این الگوها مسلط شوید و همچنین دیگر استراتژیهای تحلیل تکنیکال را نیز فرا بگیرید، در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال دلفین وست شرکت نمایید.
برای یادگیری “تحلیل تکنیکال” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
دیدگاه شما