نحوه خرید با مارجین


معاملات مارجین (Margin Trading) چیست؟

معاملات مارجین یکی از انواع روش‌های معامله است که در آن معامله‌گر از طریق دریافت وام از یک شخص ثالث اقدام به خرید یا فروش می‌کند.

معاملات مارجین با استفاده از اهرم، می‌تواند از لحاظ تئوری سود بسیاری را به ارمغان آورده و همچنین ممکن است نقطه مقابل آن نیز رخ دهد که سرمایه‌ای بیش از حد انتظارتان را از دست بدهید. به همین ترتیب، برخی از صرافی‌ها، انتظار بیشتری از تریدرهای مارجین داشته و در تأیید هویت آنها سخت‌گیری بیشتری را اتخاذ کرده یا حتی شروطی را برای واجد شرایط بودن آنها تعیین می‌کنند.

معاملات مارجین در ارزهای دیجیتال، تفاوت عمده‌ای با معاملات مارجین مربوط به اوراق بهادار سنتی‌تر مانند سهام و اوراق قرضه ندارد. ایده اصلی این است که شما سرمایه اولیه خود را توسط قرض گرفتن پول و استفاده از اهرم، افزایش می‌دهید. این مسئله معمولاً توسط یک نسبت، بیان می‌شود.

معاملات مارجین به چه معناست؟

معاملات مارجین به معاملاتی گفته می‌شود که در آن‌ها معامله‌گر یا تریدر می‌تواند علاوه بر سرمایه اولیه خود، وجوه بیشتری را اخذ کرده و معامله با حجم بزرگ‌تری را باز کند.

برای مثال، اگر شما در مقام یک تریدر، دارای سرمایه‌ اولیه ۵۰ دلاری برای باز کردن یک پوزیشن معاملاتی باشید، می‌توانید با استفاده از معاملات مارجین یا اهرم‌دار (Future)، از اهرم‌های 2X،5X،10X و… بسته به نوع پلتفرم معاملاتی خود استفاده نمایید. اگر شما اهرم 2x را انتخاب کنید، به این معناست که در برابر هر یک دلار خود می‌توانید 1 دلار دیگر اهرم دریافت نمایید. مقدار اهرم در بازارهای مختلف از مقدار 2:1 (یک به دو) شروع می‌شود.

پوزیشن‌های فروش (SHORT) و خرید (LONG)

زمانی که شما در معاملات مارجین، پوزیشن یا یک موقعیت معامله‌گری را ایجاد می‌کنید، پوزیشن شما یا به‌صورت پوزیشن فروش (Short) است یا به صورت پوزیشن خرید (Long) خواهد بود.

وقتی شما پوزیشن فروش باز می‌کنید، یعنی پیش‌بینی شما حاکی از آن است که قیمت ارز دیجیتال در آینده سقوط خواهد کرد. برعکس این حالت هم در پوزیشن‌های لانگ ممکن است. یعنی وقتی شما پوزیشن خرید باز می‌کنید، معتقدید که قیمت‌ ارز دیجیتال در آینده افزایش خواهد یافت. این دو پوزیشن معاملاتی در مسیر معاملات مارجین مورد استفاده قرار می‌گیرند.

اما معامله‌گران باید به یک نکته دقت کنند و آن این است که در صورتی که در هر یک از معاملات شورت یا لانگ، قیمت بر خلاف روند پیش‌بینی‌شده حرکت کند، کارگزار یا صرافی که وام را در اختیار معامله‌گر قرار داده است این حق را دارد که با افزایش ضرر معامله و رسیدن به یک قیمت از پیش تعیین شده، کل معامله را در جهت بازپس‌گیری وام ببند و در این صورت مارجین کاربر صفر خواهد شد.

به عنوان مثال اگر یک معامله‌گر با استفاده از لوریج اقدام به باز کردن یک موقعیت خرید کند ولی قیمت به حدی افت کند که باقی‌مانده مارجین کمتر از وام اولیه شود، صرافی بلافاصله در همان قیمت اقدام به فروش دارایی به منظور حفظ وام اولیه می‌کند. در این حالت اصطلاحاً گفته می‌شود که معامله‌گر کال مارجین “Call Margin” شده است.

مزایا و معایب مارجین تریدینگ

بزرگترین مزیت معاملات مارجین، چند برابر شدن سود معامله‌گر است. یکی دیگر از مزایای استفاده از سیستم معامله مارجین، امکان توزیع سرمایه و باز کردن چندین موقعیت به صورت همزمان است. در سمت مقابل، چند برابر بودن ضرر هم بزرگترین عیب معاملات مارجین است. حال اگر معامله‌گر نتواند سرمایه خود را مدیریت و ریسک خود را کنترل کند، پوزیشن‌های وی به راحتی کال مارجین خواهد شد. در این حالت بهتر است که معامله‌گران از حد ضرر یا استاپ لاس (Stop Loss) استفاده نمایند تا در صورت رسیدن قیمت به یک حد ضرر اندک، پوزیشن به صورت خودکار بسته شود و از ضرر بیشتر و کال مارجین شدن کاربر جلوگیری شود.

معاملات مارجین در بازار ارزهای دیجیتال

معاملات مارجین به صورت ذاتی دارای ریسک بیشتری نسبت به معاملات عادی و اسپات هستند. این ریسک در بازار ارزهای دیجیتال به مراتب بیشتر از سایر بازارهای سنتی است. معامله‌گران مارجین در بازار ارزهای دیجیتال باید با در نظر گرفتن نوسانات قیمتی بالا در این بازار بسیار مراقب باشند. مدیریت سرمایه و ریسک در معاملات مارجین ارزهای دیجیتال حیاتی است.

کاربر پیش از وارد شدن به یک معامله مارجین در بازار کریپتو، باید دانش تکنیکال و فاندامنتال قابل قبولی داشته باشد. با چارت‌خوانی و روش‌های تکنیکال آشنا باشد. مفاهیم اولیه این بازار را بداند و قبل از ورود به هر معامله مارجین، ارز دیجیتال مورد نظر را به خوبی بشناسد.

مارجین کوکوین چیست؟

مارجین تریدینگ به افراد این قابلیت را میدهد؛ که با گرفتن وام از صرافی دارایی خود را افزایش دهند، و به خرید و فروش ارز های دیجیتال در بستر margin بپردازند. در این نوع از سبک ترید معامله گران با استفاده از اهرم(Leverage) سرمایه خود را چند برابر میکنند؛ در وهله ی اول این کار بسیاز جذاب است؛ اما باید توجه داشت؛ هر چقدر دارایی شما بیشتر شود احتمال از بین رفتن سرمایه آن نیز بیشتر خواهد شد.

معاملات مارجین در کوکوین

از این نوع ترید برای کوتاه و بلند مدت نیز استفاده میشود. با انجام ترید مارجین در کوکوین سرمایه شما به عنوان وثیقه نزد صرافی عمل میکند و تا زمانی که بازار در جهت پیش بینی شما حرکت کند، دارایی شما در امان است، اما در صورتی که حرکت بازار خلاف تحلیل شما پیش رود به نقطه لیکویید پوزیشن میرسید که به طور خودکار سفارش شما بسته میشود و پلتفرم کل مبلغ وام داده شده را پس خواهد گرفت که موجب ازبین رفتن(لیکویید شدن)سرمایه تریدر میشود.

آموزش ترید مارجین در صرافی کوکوین

بعد از آشنایی کامل با سایت و احراز هویت کوکوین وارد پنل اکانت خود شوید، سپس از نوار بالایی روی گزینه Trade بروید و Margin Trading را انتخاب کنید. در صورت نیاز میتوانید مقاله آموزش صفر تا صد کار با صرافی کوکوین را مطالعه نمایید تا با جزئیات محیط سایت kucoin آشنا شوید.
بعد از وارد شدن باید حساب را فعال نمایید، برای این کار روی گزینه Enable در مرکز صفحه کلیک کنید. سپس قسمت مارجین کوکوین برای شما باز میشود و تمام امکانت دردسترس شما قرار میگیرد.
۱:کادر جستجو برای جفت ارزهای دیجیتال
۲:این قسمت قیمت لحظه ای و تغییرات ۲۴ ساعت گذشته نماد انتخاب شده را نشان میدهد.
۳:در این کادر شما میتوانید نمودار جفت ارز معاملاتی خود را مشاهد و با استفاده از ابزار های موجود تحلیل خود را تکمیل نمایید.
۴:سفارشات موجود در صف انتظار را نمایش میدهد.(کادر قرمز رنگ سفارشات فروش و کادر سبز در پایین معاملات خرید را نشان میدهد.
۵:کادر معامله مارجین در صرافی کوکوین (این قسمت شامل گزینه هایی مانند نوع اوردر گذاری، نحوه وام گرفتن از صرافی و تنظیم Leverage است.)
۶:اطلاعات پوزیشن های شما را در قالب(زمان، قیمت لحظه ای، نوع و مقدار)نمایش میدهد.
۷:در اینجا میتوانید رنگ صفحه و زبان خود را تغییر دهید؛ همچنین برای انتقال دارایی ها به ولت margin باید از گزینه Assets استفاده نمایید.

مارجین یا مارژین چیست؟

در این مطلب سعی بر این است که موضوع مارژین و یا مارجین از زوایای سوالات ذیل مورد بحث قرار گیرد.

1-مارژین یا مارجین چیست؟

2-مارجین و مارک آپ چگونه محاسبه می گردد؟

3- رابطه مارجین و زنده مانده محصول، چگونه است؟

4- مارجین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟

5-رابطه بین مارجین و پروموشن چیست؟

6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چگونه تعریف می شود ؟

7- دامنه قیمت گذاری و مارجین تا کجاست؟

8-چه اجزایی در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟

9- یک مثال از پیچیدگی تعیین مارجین محصول

1-تعریف مارژین یا مارجین چیست

اصطلاح رایج در بازار که امروز به عنوان سود و یا حاشیه سود مطرح می شود .(+) از تفاوت بین قیمت خرید و فروش حاصل می شود و برای هر مشتری میتواند متفاوت تعریف شود. هدف از تعیین مارژین تعیین جذابیت خرید برای مشتری است، که منافع حاصل از خرید و عرضه این محصول را بیان میکند.

2-تفاوت مارژین و مارک آپ

مارک آپ نسبت حاشیه سود محصول به قیمت خرید تعریف می شود.

مارجین نسبت حاشیه سود محصول به قمیت مصرف کننده تعریف می شود.

مارجین در واقع حاشیه سود برای مشتری است.

نحوه محاسبه آن، “تفاوت بین قیمت خرید و فروش محصول است.” یکی از راههای سود آوری محصول چگونگی تعریف و تعیین میزان مارجین محصول است.

بین مارجین، میزان فروش محصول، میزان سود آوری، ضریب همبستگی وجود دارد.(+)

حاشیه سود گاهی به عنوان یک مکمل و کاتالیزوری جهت فروش محصول عمل می نماید.

در صنعت پخش مارژین یا مارجین با در نظر گرفتن” نوع محصول، سبد ارائه محصول، کشش بازار، قدرت برند، میزان جذابیت محصولی تعیین می شود.”

راههای تعیین مارجین یا مارژین میتواند از روش های ذیل صورت گیرد.

1-بنچ مارک از رقبا

2-قیمت تمام شده محصول بعلاوه سود مد نظر

3-ترکیبی از دو روش فوق

4-کانال مشتری و نماینده فروش

محاسبه مارژین و مارک آپ با نرم افزار (+)

3- رابطه مارژین و زنده مانده محصول چگونه است؟

یکی از دلایل اصلی زنده مانده محصول در بازار میزان مارژینی است، که برای آن تعیین می شود، شرکتها از مارژین برای اهداف و مقاصد مختلف استفاده میکنند که در طول عمر محصول میتواند متفاوت باشد.

مثلا گاهی برای معرفی محصول، گاهی برای رقابت با سایر رقبا، گاهی برای افزایش تنوع سبد عرضه مارژین یک محصول متفاوت تعریف میشود و هدف اصلی هم ایجاد جذابیت برای خریدار است.

هر چقدر محصول، جز محصولات بادوام و کند فروش باشد، رابطه مارژین و خرید معنا دارتر میشود.( رابطه جذابیت سود حاصل از خرید کبریت و سود حاصل از خرید یخچال).

برخی از شرکت ها به دلیل اشتباه در محاسبه قیمت تمام شده محصول و در نظر نگرفتن برخی از جنبه هایی که مستقیم به میزان مارجین محصول ربط دارند، باعث ضرر و زیان به شرکت شده است.

در نهایت به دلیل عدم تحمل میزان زیان وارده به شرکت، تولید محصول متوقف و از چرخه عرضه خارج و به حذف محصول از بازار منجر می گردد و به اصطلاح بازار ” جوان مرگ” می گردد.

4- مارژین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟

مارژین کالا در تمام فرایند طول عمر کالا شامل، مرحله معرفی، رشد، بلوغ و مرگ می تواند متفاوت تعریف گردد. قاعدتا در مراحل اولیه محصول دارای مارژین بهتر و بیشتری برای خریدار خواهد بود و در مراحل بعدی (بلوغ و مرگ) مارژین به نسبت عرف صنعت متعادل تر می گردد.

هنر تعیین مارژین کالا بسیار مهم می باشد و بسیار ساده انگارانه است که تصور کنیم با یک محاسبه سرانگشتی و قیمت رقبا میتوان به یک قیمت رقابتی از محصول رسید.

مثلا در همین فروشگاههای زنجیره ای رفاه، اتکا، هاپیراستار، جامبو، کوروش اگر به قیمتها نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که چرا برخی از محصولات در بعضی از فروشگاه ها به راحتی فروش می رود و همان محصول در فروشگاه رقیب به سختی به فروش میرود .

تعیین مارژین محصول برای هر کانال در بازار معمولا جداگانه تعریف می شود و این بستگی نوع کانال عرضه و اهمیت حضور در آن کانال و میزیان و نوع خرید کالا برای شرکت عرضه کننده دارد.

مثلا محصولات تک نفره در کترینگ ها بخصوص هواپیمایی کشور در اکثر مواقع نه تنها سودی برای شرکت عرضه کننده ندارد،، بلکه در بهترین حالت سود در نقطه سر به سر محاسبه می گردد، زیرا حضور در این نوع کانال های فروش، نوعی از دیده شدن در بین معرض بزرگان جامعه است.

5-رابطه بین مارژین و پروموشن چیست؟

مارژین یا مارجین یا حاشیه سود به عنوان نمادی از ارزش افزوده برای مشتری تلقی میگردد.

پروموشن معمولا در قالب یک تخفیف محصولی، که به صورت ریالی،تعدادی، تناژی تعریف می گرد.

با توجه به سیاست های شرکت عرضه کننده می تواند به صورت مقطعی، و یا در پروسه های زمانی خاصی، به عنوان کاتالیزو فروش مورد استفاده قرارگیرد. برای هر کانال فروش می تواند متفاوت باشد، اما هزینه پرموشن را به عنوان اضافه مارژین می توان در نظر گرفت.

6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چیست؟

به دلیل تنوع سیاست شرکت ها در خصوص نوع نگاه به مارژین نمی توان به قطعیت گفت، که هر محصولی که سود آورتر باشد، قاعدتا باید مارژین بالاتری هم داشته باشد.

زیرا سود آوری محصول تابعی از میزان فروش می باشد ، یعنی هر چه محصول بیشتری فروخته شود، برای سازمان سود آورتر است، اما در زمانی که محصول از مقبولیت بالای در فروش برخوردار است. مارژین را به عرف صنعت بسیار نزدیک می کنند.

شرکت ها میتوانند، زمانی که محصول در شرایط رکود و یا معرفی و طفولیت خود است به جهت شدت بخشیدن به فروش محصول و عرضه بیشتر آن با افزایش مارژین مقبولیت کالایی ایجاد نمایند.

7- دامنه قیمت گذاری و مارجین چیست؟

قمیت گذاری و مارجین رابطه تنگاتنگی با هم دارند، در صورت افزایش مارجین محصول قاعدتا قیمت نهایی محصول نیز افزایش پیدا می کند، اما این افزایش تا سطحی قابل تعریف است، که کشش بازار و تقاضای مشتری تعیین کند.

هر چه مارجین بالاتری برای محصول خود نحوه خرید با مارجین در نظر بگیرم ریسک کم شدن خرید به دلیل افزایش قیمت نهایی محصول وجود دارد، و بر عکس هر چه مارجین را کمتر از عرف صنعت بگیرم باز هم به دلیل ارزش افزوده کم برای کانال های واسط و توزیع خرید محصول کمتر می گردد و به تبع عرضه آن هم کم می شود.

مثال عرضه آب معدنی به دلیل داشتن وزن زیاد و سود کم در میان شرکت های پخش خیلی جذاب نیست و بیشتر برای تکمیل نمودن سبد عرضه استفاده می گردد.

8-چه اجزای در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟

اجزای زیادی در تعیین نوع مارژین دخیل هستند، که به برخی از مهمترین موارد و اجزا ء اشاره نمود :

2- تنوع سبد عرضه.

3-نوع و تعداد کانال های عرضه.

4-بسته بندی محصول (کوچک – بزرگ -متوسط).

5- طبقه محصول(کند فروش- تند فروش).

6- قدرت برند(رهبر- پبرو – حاشیه).

7-تعداد رقبا(زیاد- متوسط- کم).

8- نوع بازار (جدید،فعلی،اشباع،خالی)

مهمترین مقوله اثر گذار مارژین محصول را می توان قدرت برند ذکر کرد، به طور مثال شرکت های که دارای برند قوی تری نسبت به سایر رقبا در بازار هستند، مشتریان و خریداران از حاشیه چانه زنی کمتری در خصوص تعیین میزان مارجین کالا برخوردار هستند، به تبع آن محصولات می تواند داری مارجین پایین تری نسبت به رقبای سوم و چهارم خود در بازار باشد.

عناصر پیچیده و تاثیر گذار بر میزان مارژین محصول به عنوان یک ابزار مشوق کننده و ترغیب کننده خرید محصول:

با یک مثال این موضوع را میتوان بیشتر توضیح داد، یک شرکت تولید فراورده های لبنی آلفا تصمیم می گیرد، دوغ جدید خود را به بازار ارائه کند، متغیر های وابسته در جذابیت و مقبولیت این محصول، شامل بسته بندی، خواص ارگانولپتیگی (طعم و مزه)قدرت برند، ساختار توزیع، سبد محصولات و مارژین و…می باشد.

شرکت الفا تصمیم می گیرد با استفاده از روش بنچ مارک، از رقیب اصلی خود به تعیین حاشیه سود محصول بپردازد. در نهایت این شرکت تصمیم می گیرد که مارژین محصول را 20 درصد بیشتر، نسبت به محصول رقیب روانه بازار مصرف نماید.

در نگاه اول به نظر می آید جذابیت محصول ارائه شده مورد قبول بازار واقع گردیده، میزان فروش محصول افزایش پیدا میکند و شرکت احساس می کند با این روش توانسته محصول را مورد مقبول بازار نماید.

بعد از مدتی که شرکت رقیب اصلی متوجه کاهش سهم بازار این محصول می شود، با استفاده از قدرت برند، یا سبد محصولات و یا قدرت شبکه توزیع ، دست به مقابله به مثل می زند به شبکه عرضه خود فشار می آورد و خرید سبد محصول را منوط به خرید این محصول اصلی می نماید.

این تکنیک باعث می شود برخی از مشتریان که محصول شرکت آلفا را خریده اند با وجود مارژین بالا از خرید بعدی انصراف داده و ترجیح خود را به همکاری با شرکت بعدی تغییر دهند، زیرا شرکت رهبر بازار توانسته با افزایش جذابیت خرید اعتباری میزان مقبولیت کالای مشابه رقیب را به شدت کم نماید.

مشتریان بعد از مدتی از خرید محصول جدید شرکت آلفا خوداری می نمایند، شرکت آلفا مجبور است، این بار با حربه ارائه پروموشن به ازای خرید محصول وارد بازی رقابت وسهم گیری شود .

همین چرخه طور دیگری شکل می گیرد و باعث ارائه امتیازات بیشتر از طرف هر دو رقیب در بازار می شود، تا جایی که گام بعدی به منظور ایجاد رضایت بیشتر مشتریان، گارانتی نمودن صدردصد محصول بدون چانه زنی است، با این حال فروش محصول جدید همچنان از فروش پایین و ضایعات بالا برخوردار است.

شاید به نظر اگر در همان ابتدا شرکت برای کسب سهم بیشتر در کوتاه مدت وارد جنگ رقابتی نمی شد، این محصول میتوانست با استفاده از ویژگی های خود محصول در نیش مارکت ها بازار خوبی را به دست آورد.

به نظر میرسد به علت مقبولیت نداشتن محصول در بازار ، شرکت در هر مرحله مجبور شده است مارجین محصول را با پروموشن افزایش دهد و در نهایت نه تنها سودی حاصل شرکت نشده، بلکه زیانی نیز محتمل شرکت می نماید.

لذا توصیه مشود که در بحث تعیین مارجین حتما شرایط حاکم بر صنعت و بازار و شرایط رقابتی شرکت و شناخت اجزاء تاثیر گذار بر مارجین محصول به دقت بررسی نحوه خرید با مارجین شود تا در برآورد کشش و تقاضای مشتری دچار خطا نشویم.

درست تر این است که هزینه پروموشن و هزینه ضایعات که مستقیم به محصول ربط دارد، را جز هزینه های حاشیه سود محصول در نظر بگیرم و بعد ببینیم آیا این محصول آنقدر ارزشمند است که با نحوه خرید با مارجین این ترکیب حاشیه سود وارد بازار شود؟

نام محصول دوغ بطری

میزان حاشیه سود : از قیمت خرید تا مصرف کننده 20 درصد

میزان هزینه پرموشن:(به ازای هر ۵ عدد یک عدد ) معادل 20 درصد ) بسته ۶ تایی(۵+۱)

میزان هزینه: برگشت محصول 6 درصد

هزینه های توزیع : مارجین برای کانال های واسط و نمایندگان توزیع کننده 20 درصد

هزینه کل و تعیین مارژین : شامل 66 درصد از قیمت تمام شده محصول می باشد.(۲۰+۲۰+۲۰+۶)

لازم به توضیح است که مشتری در یک بسته که شامل ۶ عدد دوغ است، یک عدد را به عنوان اشانتیون خرید دریافت می کند و اگر عدد یک را تقسیم بر عدد ۵ نمایم به عدد ۲۰ درصد میرسیم. یعنی از قیمت خرید مغازه دار ۲۰ درصد جایزه خرید دریافت کرده است.

سوال مهم در پایان بحث مارژین یا مارجین و یا حاشیه سود محصول این است که کدام روش تعیین مارجین می تواند در این مقطع باعث رشد محصول در بازار شود؟

آیا ترکیب مارژین محصول برای همه کانال های عرضه یکسان تعریف شود؟

آیا میزان برآورد فروش اولیه محصول می تواند، هزینه های ناشی از قیمت تمام شده را پوشش دهد؟

و سوالاتی بیشتری که به تعیین درست تر از مارژین محصول و کالا در ذهن ما شکل بگیرد؟

مارجین نگهداری چیست؟

مارجین نگهداری حداقل سرمایه ای است که سرمایه‌گذار پس از انجام خرید باید در حساب مارجین نگه دارد. در حال حاضر ۲۵٪ ارزش کل دارایی در حساب حاشیه طبق الزامات سازمان تنظیم مقررات صنعت مالی (FINRA) تعیین شده‌است.

نکات کلیدی مارجین نگهداری

  • مارجین نگهداری حداقل مبلغی است که یک سرمایه‌گذار پس از انجام خرید باید در حساب مارجین نگه دارد. مارجین نگهداری در حال حاضر ۲۵٪ ارزش کل دارایی در حساب مارجین طبق الزامات FINRA تعیین شده‌است.
  • اگر ارزش دارایی حساب به زیر آستانه مارجین نگهداری برسد، ممکن است سرمایه‌گذار با یک تماس مارجین مواجه شود که ممکن است نیاز به انحلال موقعیت‌های سرمایه‌گذار تا زمان برآورده شدن نیاز باشد.

درک مارجین نگهداری

اگرچه FINRA به حداقل 25٪ مارجین نگهداری نیاز دارد ، بسیاری از شرکتهای کارگزاری ممکن است نیاز داشته باشند که باید 30٪ تا 40٪ ارزش کل دارایی موجود باشد. مارجین نگهداری نیز حداقل نیاز نگهداری نامیده می شود.

حساب مارجین، حسابی در یک شرکت کارگزاری است که به یک سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد دارایی را خریداری کند – همه اینها را با پول نقد وام گرفته شده توسط کارگزار انجام می‌دهد. تمام حساب‌های مارجین یا خرید دارایی با مارجین، قوانین و مقررات سختگیرانهای دارند. مارجین نگهداری یکی از این قوانین است. این حداقل مبلغ حقوق صاحبان دارایی – ارزش کل دارایی در حساب مارجین منهای هر چیزی که از شرکت کارگزاری وام گرفته شده‌است – را تعیین می‌کند، که باید در هر زمان سرمایه‌گذار در یک حساب مارجین باشد. دارایی خریداری شده را حفظ می‌کند.

بنابراین اگر یک سرمایه گذار در حساب مارجین خود ارزش 10 هزار دلار داشته باشد ، باید حداقل مبلغ 2500 دلار را در حساب حاشیه خود حفظ کند. اگر ارزش دارایی آنها به 15000 دلار افزایش یابد ، در این صورت مارجین نگهداری نیز به 3750 دلار افزایش می یابد.

معاملات مارجین توسط دولت فدرال و سایر آژانس های خود تنظیم می شود تا تلاشی برای کاهش ضررهای بالقوه فلج کننده برای سرمایه گذاران و کارگزاران انجام دهد. تنظیم کننده های متعددی در مورد معاملات مارجین وجود دارد که مهمترین آنها فدرال رزرو و FINRA هستند.

حساب های مارجین در مقابل مارجین نگهداری

سرمایه گذاران و شرکت‌های کارگزاری باید قبل از افتتاح حساب مارجین توافق‌نامه ای را امضا کنند. با توجه به شرایط توافق‌نامه تنظیم شده توسط FINRA و هیئت مدیره فدرال رزرو، این حساب قبل از سرمایه گذاران می‌تواند حداقل حساب را پرداخت کند.

آیین نامه T (Reg T) شورای فدرال رزرو محدودیتی در میزان وام سرمایه گذار تعیین می کند که حداکثر 50٪ قیمت وثیقه خریداری شده است. برخی از کارگزاران بیش از 50٪ سپرده از سرمایه گذار می خواهند.

هنگامی که یک سرمایه گذار یک دارایی را با مارجین خریداری کرد ، مارجین نگهداری با FINRA که حداقل 25٪ از ارزش بازار کل دارایی در همه زمان ها در حساب باشد ، اجرا می شود.

اگر حقوق صاحبان دارایی در یک حساب مارجین به زیر دارایی نگهداری برسد، کارگزار یک فراخوان مارجین صادر می‌کند، که مستلزم آن است که سرمایه‌گذار پول بیشتری به حساب مارجین واریز کند تا سطح وجوه را به مارجین نگهداری برساند یا دارایی را تصفیه کند تا بتواند تحقق یابد. مقدار نگهداری حق فروش دارایی در یک حساب مارجین را برای خود محفوظ می‌دارد، گاهی اوقات بدون مشورت با سرمایه‌گذار، برای تأمین مارجین نگهداری. به‌طور معمول سرمایه‌گذار ابتدا اخطار را از کارگزار خود دریافت می‌کند و تنها در صورت عدم ادامه پرداخت مارجین، اقدامی انجام می‌شود. فراخوان فدرال نوع خاصی از تماس‌های مارجین است که توسط دولت فدرال صادر می‌شود.

مارجین نگهداری، تماس‌های مارجین، مقررات Reg T و FINRA همه وجود دارد زیرا معاملات مارجین می‌تواند منجر به افزایش ناگهانی سودها و همچنین زیان‌های کلان شود. چنین ضررهایی یک ریسک بزرگ مالی است و در صورت عدم کنترل می‌تواند بازار دارایی را برهم بزند و همچنین به‌طور بالقوه کل بازار مالی را مختل می‌کند.

مارجین (Margin) در فارکس + تکنیک ها

مارجین در فارکس

بنابراین، مارجین در معاملات فارکس دقیقاً چیست؟ مارجین وثیقه (یا تضمینی) است که یک معامله گر باید نزد کارگزار خود سپرده گذاری کند تا بخشی از ریسکی را که معامله گر برای کارگزار ایجاد می کند پوشش دهد. معمولاً کسری از موقعیت معاملاتی است و به صورت درصد بیان می شود. شما می توانید مارجین خود را به عنوان سپرده در تمام معاملات باز خود در نظر بگیرید.

مارجین مورد نیاز کارگزار فارکس شما حداکثر اهرمی را که می توانید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید تعیین می کند. بنابراین، تجارت با اهرم نیز گاهی اوقات به عنوان “معامله با حاشیه” شناخته می شود.

هر کارگزاری نیازمندی‌های حاشیه CFD متفاوتی دارد و قبل از انتخاب یک کارگزار و شروع معامله با مارجین، درک این موضوع مهم است.

معامله با مارجین می تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد. این می تواند بر نتیجه معاملات شما نحوه خرید با مارجین تأثیر مثبت یا منفی بگذارد، به طوری که هم سود بالقوه و هم ضرر احتمالی به طور قابل توجهی افزایش می یابد.

نحوه محاسبه مارجین فارکس

فرض کنید یک کارگزار اهرم 1:20 را برای معاملات فارکس ارائه می دهد. این در اصل به این معنی است که برای هر 20 واحد ارز در یک موقعیت باز، 1 واحد ارز به عنوان مارجین مورد نیاز است. به عبارت دیگر، اگر اندازه موقعیت فارکس مورد نظر شما 20 دلار بود، مارجین آن 1 دلار خواهد بود.

بنابراین، در این مثال، حاشیه برابر با 1/20 یا 5٪ است.

برای نشان دادن این موضوع برعکس، اگر می‌دانستیم که یک کارگزار به مارجین 10 درصدی نیاز دارد، می‌توانیم محاسبه کنیم که برای هر 10 دلاری که می‌خواهیم معامله کنیم، باید 1 دلار مارجین عرضه کنیم. به عبارت دیگر، در این مثال، می‌توانیم معامله خود را 1:10 افزایش دهیم.

فری مارجین در فارکس چیست؟

ما اکنون پاسخی به این سوال داریم که “مرجین در معاملات فارکس چیست”، نحوه محاسبه و ارتباط آن با اهرم را درک کنید. اما مارجین آزاد در فارکس چیست؟

مارجین آزاد فارکس مقدار پولی است که در یک حساب معاملاتی برای باز کردن موقعیت‌های جدید در دسترس است. می توان آن را با کم کردن حاشیه استفاده شده از حقوق صاحبان سهام محاسبه کرد.

ممکن است اکنون به این فکر کنید که “حقوق صاحبان حساب چیست؟!”. حقوق صاحبان سهام مجموع مانده حساب و هرگونه سود یا زیان تحقق نیافته از هر موقعیت باز است. وقتی از مانده حساب صحبت می کنیم، در مورد کل پول سپرده شده در حساب معاملاتی صحبت می کنیم (این شامل مارجین استفاده شده برای هر موقعیت باز می شود). اگر هیچ معامله ای باز ندارید، ارزش حقوق صاحبان سهام برابر با مانده حساب معاملاتی است.

مفهوم موارد فوق این است که حاشیه آزاد فارکس در واقع شامل هر گونه سود یا زیان تحقق نیافته از موقعیت های باز است. این بدان معنی است که اگر یک موقعیت باز دارید که در حال حاضر سود دارد، می توانید از این سود به عنوان حاشیه اضافی برای باز کردن موقعیت های جدید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید.

با یک مثال می توانیم اصطلاح حاشیه آزاد را بهتر درک کنیم.

مثال مارجین رایگان فارکس
فرض کنید یک حساب معاملاتی با موجودی 1000 دلار و حاشیه CFD 5 درصد داریم. ما می خواهیم موقعیتی را باز کنیم که هزینه آن 8000 دلار نحوه خرید با مارجین است. در نقطه شروع معامله، موارد زیر صادق است:

موجودی حساب = 1000 دلار
حاشیه = 400 دلار (5٪ از 8000 دلار)
حاشیه رایگان = 600 دلار (صاحب صاحب – حاشیه استفاده شده)
حقوق صاحبان سهام = 1000 دلار
اگر ارزش موقعیت ما افزایش یابد و به ما سود تحقق نیافته 50 دلار بدهد، می توانیم موارد زیر را مشخص کنیم:

موجودی حساب = 1000 دلار
حاشیه = 400 دلار
حاشیه رایگان = 650 دلار
حقوق صاحبان سهام = 1050 دلار
مارجین استفاده شده و مانده حساب تغییر نمی کند، با این حال، حاشیه آزاد فارکس و حقوق صاحبان سهام هر دو افزایش می یابند تا سود محقق نشده موقعیت باز را منعکس کنند. توجه به این نکته ضروری است که اگر ارزش موقعیت ما به جای افزایش 50 دلار کاهش می یافت، حاشیه آزاد و حقوق صاحبان سهام هر دو به یک میزان کاهش می یافتند.

سطح مارجین (مارجین لول) در فارکس چیست؟

سطح مارجین در فارکس مفهوم مهمی است که نسبت حقوق صاحبان سهام به حاشیه استفاده شده را به صورت درصد نشان می دهد. بنابراین، سطح حاشیه چگونه محاسبه می شود؟ فرمول سطح حاشیه به شرح زیر است:

سطح مارجین فارکس = (صاحب ارزش / حاشیه استفاده شده) * 100

کارگزاران از سطح حاشیه برای تعیین اینکه آیا معامله گران فارکس می توانند موقعیت های جدیدی داشته باشند یا خیر استفاده می کنند. سطح حاشیه 0٪ به این معنی است که حساب در حال حاضر هیچ موقعیت باز ندارد.

سطح مارجین فارکس 100% به این معنی است که ارزش ویژه حساب برابر با مارجین استفاده شده است. این معمولاً به این معنی است که تا زمانی که پول نقد بیشتری به حساب خود اضافه نکنید یا سودهای محقق نشده شما افزایش پیدا نکند، کارگزار اجازه هیچ معامله دیگری را در حساب شما نخواهد داد.

مثال محاسبه سطح حاشیه فارکس
تصور کنید که مانده حساب 10000 دلاری دارید و موقعیتی را باز می کنید که به مارجین فارکس 1000 دلار نیاز دارد.

اگر بازار بر خلاف شما حرکت کند و منجر به زیان تحقق نیافته 9000 دلاری شود، سهام شما 1000 دلار خواهد بود (یعنی 10000 تا 9000 دلار). در این شرایط، ارزش سهام شما برابر با مارجین شما است، یعنی سطح مارجین فارکس شما 100٪ است. این بدان معناست که دیگر نمی‌توانید موقعیت جدیدی در حساب خود باز کنید، مگر اینکه بازار بچرخد و سهام شما دوباره افزایش یابد یا پول نقد بیشتری به حساب خود واریز کنید.

در ادامه این مثال، بیایید تصور کنیم که بازار بر خلاف شما حرکت می کند. در این صورت، کارگزار به طور خودکار موقعیت های بازنده شما را می بندد. حدی که کارگزار پوزیشن های شما را می بندد بر اساس سطح مارجین است و به عنوان سطح توقف خارج می شود. سطح توقف از کارگزاری به کارگزاری دیگر متفاوت است.

هنگامی که سطح توقف خارج شود، کارگزار موقعیت های شما را به ترتیب نزولی می بندد و ابتدا از بزرگترین موقعیت شروع می شود. بستن یک موقعیت، حاشیه استفاده شده را آزاد می کند، که به نوبه خود باعث افزایش سطح حاشیه فارکس می شود که ممکن است آن را به بالاتر از سطح توقف خارج کند. اگر این کار را نکرد، یا بازار به حرکت علیه شما ادامه داد، کارگزار به بستن موقعیت ها ادامه خواهد داد.

نتیجه گیری

اکنون باید پاسخی به سؤال اصلی “حاشیه در معاملات فارکس چیست؟” و همچنین درک نحوه محاسبه آن و برخی از اصطلاحات مرتبط با آن – مانند سطح مارجین فارکس، داشته باشید.

حاشیه های CFD یک موضوع بحث داغ است. برخی از معامله گران استدلال می کنند که مارجین بیش از حد بسیار خطرناک است و به راحتی می توان دلیل آن را فهمید. با این حال، به سبک معاملاتی فردی و سطح تجربه معاملاتی بستگی دارد.

معامله با مارجین می تواند یک رویکرد سودآور برای معاملات فارکس و CFD باشد، با این حال، بسیار مهم است که تمام ریسک های مرتبط را درک کنید. اگر انتخاب می کنید با استفاده از مارجین فارکس معامله کنید، باید مطمئن شوید که دقیقاً نحوه عملکرد حساب خود را درک کرده اید. حتماً قرارداد مارجین بین خود و کارگزار انتخابی خود را به دقت بخوانید، اگر چیزی برای شما روشن نیست، باید از کارگزار خود بخواهید که توضیح دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.