ضریب اهرمی – لوریج (Leverage)
قبل تر در مطلبی با عنوان مفاهیم پایه در بازار فارکس به طور مختصر لوریج یا ضریب اهرمی را معرفی کردیم. حال به طور مفصل و با ذکر مثال هایی سعی می کنیم مطلب را واضح تر برای شما بیان کنیم.
در این مطلب می خوانید:
لوریج (Leverage)
اهرم، ضریب اهرمی یا لوریج ابزار مهمی در بازار فارکس است که توسط بروکر ها یا همان کارگزاری ها در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا معامله گران یا همان تریدر ها بتوانند با مقادیر بزرگتری نسبت به موجودی حساب خود وارد یک معامله شوند. زمانی که لوریج حساب معاملاتی شما بر روی ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد شما می توانید با موجودی حساب ۱ دلار وارد یک معامله ۱۰۰ دلاری شوید. در واقع می توان گفت با ضریب ۱:۱۰۰ قدرت معامله حساب شما ۱۰۰ برابر می شود. بروکر های مختلف مقادیر متفاوتی از لوریج را ارائه می دهند.
مثال از عملکرد ضریب اهرمی
در نظر بگیرید شما می خواهید یک معامله ۱۰۰۰ دلاری انجام دهید. در این وضعیت اگر لوریج شما ۱:۱۰۰۰ باشد تنها موجودی ۱ دلار نیاز است. اگر لوریج شما ۱:۱۰۰ باشد تنها ۱۰ دلار موجودی نیاز دارید و اگر ۱:۵۰۰ باشد تنها ۲ دلار موجودی در حساب خود باید داشته باشید. در واقع شما باید توجه به موجودی حساب خود و مقدار ضریب اهرمی حساب معاملاتی، محاسبه کنید تا چه حجمی می توانید وارد معاملات شوید.
ضریب اهرمی، خوب یا بد
با توجه به مطالبی که قبل تر گفته شد، ضریب اهرمی یا لوریج این قدرت را می دهد تا اهمیت رعایت حد ضرر چندین برابر موجودی حساب خود وارد معامله شوید. بیان این مطلب ضروری است که شما به همین میزان هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید. این موضوع که شما می توانید مثلا تا ۵۰۰ برابر سرمایه خود وارد معامله شوید طبیعتا باعث می شود با یک اشتباه کوچک خیلی سریعتر موجودی حساب خود را صفر کنید و اصطلاحا کال مارجین شوید. اهرم بالا این قدرت را در حساب شما ایجاد می کند تا با حجمی بیشتر از مقادیر معمولی وارد معامله شوید و این حجم زیاد یعنی حجم سود و ضرر بیشتر برای شما.
شما با یک حساب ۲۰۰ دلاری و لوریج ۱:۱۰۰ نمی توانید بیشتر از حدود ۰.۲ لات معامله کنید. در این حالت هر پیپ حرکت قیمت ۲ دلار سود یا ضرر می سازد. شما در همین حساب با لوریج ۱:۱۰۰۰ می توانید ۲ لات معامله کنید یعنی هر پیپ حرکت قیمت ۲۰ دلار! بدیهی است اگر در جهت مورد تحلیل شما حرکت کند سود سرشاری عاید شما می شود ولی در صورت اشتباه به سرعت و در چند حرکت حساب ۲۰۰ دلاری شما صفر می شود!
نکته مهم این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
ضریب اهرمی چقدر باشد؟
این طور به نظر می رسد با توجه به مطلب قبلی و مثال های گفته شده درک کرده اید این ابزار چقدر خوب و چقدر بد است! حال اینکه این ضریب چقدر باشد بستگی به شما دارد ولی در حد توصیه می توانیم بگوییم حداقل در اوایل کار و با تجربه کم تا جای ممکن این مقدار اهمیت رعایت حد ضرر را کم کنید. کمترین مقدار در بروکر های مختلف متفاوت است و ممکن است ۱۰، ۲۵ یا ۵۰ باشد که برای شروع مناسب است. بعد از کسب تجربه و زمانی احساس کردید اکثر معاملات شما سود آور است می توانید این مقدار را زیاد کنید تا با حجم های بیشتری وارد معامله شوید.
تغییر لوریج (Leverage)
برای تغییر مقدار لوریج ، باید وارد سایت بروکر خود شوید و در قسمت مشخصات حساب تجاری یا دمو خود این مقدار را تغییر دهید. تغییر این مقدار معمولا دارای تاییدیه های دو مرحله است یعنی معمولا از طریق ارسال پیامک یا ایمیل و وارد کردن کد ارسالی تغییر می کند. امیدواریم تا حدی توانسته باشیم درباره این موضوع بسیار با اهمیت شما را راهنمایی کرده باشیم. برای آشنایی بیشتر می توانید به دوره الفبای فارکس مراجعه کنید.
حد سود و ضرر چیست؟
هنگامی که وارد معاملهای میشویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم.
به گزارش سرمایه نگر ، نوسانات قیمتی در بازار و تصمیمگیری صحیح و بهموقع برای خروج از موقعیت سرمایهگذاری یا ادامه آن، همواره یکی از دغدغههای اصلی سرمایهگذاران بوده است. حفظ اصل سرمایه در بورس نسبت به کسب سود اولویت دارد و برای تحقق این امر، تعیین حد سود و ضرر اهمیت پیدا میکند.
سرمایهگذاران فعال در بازارهای مالی، حتماً ضرر در معاملات را تجربه کردهاند. ممکن است سهمی را خریداری کنیم و پس از آن سهم دچار افت قیمت شود. حال با این سوال مواجه میشویم که “تا چه زمانی و چه قیمتی سهم مورد نظر را نگهداری کنیم و یا تصمیم به فروش آن بگیریم؟”
این سوالات به مفهوم حد ضرر در سرمایهگذاری اشاره دارد. اشتباه در معاملات امری طبیعی است؛ چرا که بازارهای مالی محیطی پویا دارند و همچنین شرایط متغیر و کلان سیاسی و اقتصادی نیز بر آن تأثیرگذار است. در این بحث تفاوتی که میان معاملهگران وجود دارد در تعداد معاملاتی که با ضرر انجام دادهاند نیست؛ بلکه در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار، پایبندی به اصول معاملاتی و پذیرفتن سریع اشتباهات است.
هنگامیکه قیمت برخلاف انتظار ما حرکت میکند، اگر بهموقع از بازار خارج شویم، از گسترش زیان جلوگیری کردهایم و سرمایه خود را حفظ نمودهایم. بسیاری از معاملهگران تازهکار به اهمیت رعایت حد ضرر صورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق، تصمیمگیری میکنند و بنابراین هرگز تمایلی به باور زیان نداشته و سعی در توجیه معامله اشتباه خود دارند.
درنهایت زیانهای بالاتری را تجربه میکنند و دچار حس ناامیدی، شکست و سرخوردگی از بازارهای مالی میشوند. حال این سوال پیش میآید “اگر ما سهمی را خریداری کردیم و قیمت آن کاهش یافت، تا چه زمانی سهم را نگهداری کنیم و چه حد ضرری برای آن در نظر بگیریم؟”
حد سود: هنگامی که وارد معاملهای میشویم و آن معامله در جهت دلخواه ما پیش میرود، باید مکانی را برای خارج شدن از آن معامله با سود در نظر بگیریم. مکان قرار گیری حد سود جایی است که ما این احتمال را میدهیم که معامله انجام شده مجدداً در خلاف جهت ما برگشت کند و سودمان را کاهش دهد. چندین روش برای مشخص کردن مکان قرار گیری حد سود قرار دارد که همه آنها بستگی به استراتژی معاملاتی شما دارد. اگر استراتژی شما نمیتواند حد سود مشخصی به شما بدهد، پس کاملاً بیخیال آن شده و سراغ یک استراتژی دیگر بروید!
در ادامه به بررسی چند مورد از پرکاربردترین روشهای محاسبه آن میپردازیم:
- حد سود ثابت
- حد سود بر اساس شناسایی نواحی مهم چارت
- استفاده از الگوهای قیمتی
حد سود ثابت: در این روش حد سود شما ثابت است. فرض کنید برای هر معاملهای که انجام میدهید ۲۰ درصد حد سود در نظر میگیرید و با رسیدن به هدف مورد نظر از بازار خارج میشوید. روش سادهای است اما معایبی نیز دارد. ممکن است بازار بر اساس نواحی مهمی که مدنظر معاملهگران بازار قرار دارد، اصلاً توان این را نداشته باشد که به حد سود شما دستیابی پیدا کند یا اینکه در بین این فاصله ۲۰ درصد به ناحیه حمایتی یا مقاومتی وجود داشته باشد و باعث جلوگیری از حرکت به سمت هدف شود.
حد سود بر اساس شناسایی نواحی مهم چارت: در این روش از نمودار استفاده میکنیم و با استفاده از آن، نواحی مهم ورود و خروج را شناسایی میکنیم.
استفاده از الگوهای قیمتی: در این روش از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنیم. البته این روش با “احتمال و شاید و اگر” گره خورده است و ممکن از خطوط ترسیمی ما برای آن سهم بنا به دلایل مختلف شکل نگیرد.
ضرورت پایبندی به حد ضرر
به گزارش آگاه پرس، علیرضا صبحی کمال -کارشناس آموزش کارگزاری آگاه- در مصاحبه با دنیای اقتصاد، راجع به مفهوم «حد ضرر» گفت: گاهی پیش میآید که افراد در یک روند صعودی قوی و پربازده با کسب ۱۰ تا ۲۰ درصد سود، از آن سهم خارج شده و بقیه روند صعودی را سهامداری نمیکنند، زیرا این افراد همیشه در ذهن خود احتمال ریزش سهم را بسیار بیشتر از سایر موارد میدانند و نمیتوانند بر ترس خود غلبه کنند. اما همین افراد در هنگام ریزش سهم کاملاً تصمیمات مخالف قبل میگیرند و بر ترس خود غلبه میکنند و هر روز احتمال برگشت سهم و شروع مجدد روند صعودی را دارند. این افراد بعد از گذشت مدتی با ضررهای بزرگی مواجه میشوند که جبران این ضررها بسیار کار سختی است.
در واقع این نوع سهامداران، غافل از این موضوع هستند که با یک امر بسیار ساده، یعنی داشتن حد ضرر (stop loss) میتوانند از بروز چنین ضررهایی جلوگیری کنند.
اما حد ضرر چیست؟
فرض کنید که ما سهمی را در قیمت هزار تومان خریداری کردیم و در نظر داریم در قیمت ۱۳۰۰ تومان آن را به فروش برسانیم حال به غیر از شناسایی نقطه خرید و نقطه خروج (حد سود) قیمت ۹۰۰ تومان را نیز بهعنوان حد ضرر در نظر میگیریم؛ در واقع حد ضرر قیمتی است که اگر قیمت سهم به آن برسد ما اقدام به فروش آن میکنیم. شناسایی حد ضرر معمولاً با استفاده از متغیرهای تحلیل تکنیکال انجام میشود، اما در سادهترین حالت معمولاً در روندهای صعودی کف قبلی بهعنوان حدّ ضرر قرار میگیرد.
نکته دیگری که در انتخاب حد ضرر و حد سود باید رعایت شود، داشتن risk/ reward) R/ R) منطقی است. فرض کنید میخواهیم سهمی را در قیمت هزار تومان خریداری کنیم و در قیمت ۱۱۰۰ با حد ضرر ۷۰۰ تومان به فروش برسانیم. آیا خریداری این سهم میتواند منطقی باشد؟ قطعاً خیر، زیرا حد ضرر بسیار بیشتر از حد سود است؛ در نتیجه باید همیشه سعی بر این باشد که معاملات ما دارای یک نسبت R/ R منطقی باشد که معمولاً نسبت یک به سه میتواند نسبت مناسبی برای این منظور باشد.
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی
جهت یک سرمایهگذاری هوشمندانه، باید قبل از ورود به بازارهای مالی آموزش دیده و اصول اصلی فرآیند معاملهگری یعنی تحلیل، روانشناسی و مدیریت سرمایه را به طور کامل فراگیرید. یادگیری این مفاهیم، از روش آموزشهای تئوری و تجربه خرید و فروش در بازارهای مالی، میسر میگردد. در این بین، بخش مدیریت سرمایه از اهمیت بسیار والایی برخوردار است. چون، مستقیماً با بقای فرد در بازار ارتباط داشته و به طریقی میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه معاملهگران دانست. برای اجرا نمودن قوانین مدیریت سرمایه در بازارهای سرمایه، عملکرد سیستماتیک و تفکر منطقی فرد بسیار ضروری می باشد.
قطعاً معاملهگری که این مفهوم را به خوبی بفهمد و اجرایی کند، از آرامش روحی و روانی بیشتری معامله برخوردار است. علت این موضع این است که با درنظر گرفتن تمام ریسکهای موجود اقدام به سرمایهگذاری کرده و همین اهمیت رعایت حد ضرر موضوع یکی از سنگ بناهای اصلی پیروزی در بازارهای مالی است. در این مقاله به بیان اهمیت مدیریت سرمایه در بازار های مالی پرداخته ایم تا بتوانیم شما را با این اصل مهم در بازار های مالی آشنا اهمیت رعایت حد ضرر اهمیت رعایت حد ضرر نماییم.
مدیریت سرمایه چیست؟
اگر بخواهیم یک تعریف کلی و جامع بیان کنیم، دانش و مهارت سرمایهگذاری با حداق ریسک در جهت کسب بازدهی بیشتر را مدیریت سرمایه مینامند. هدف اصلی مدیریت سرمایه در مرحله اول، کنترل ریسک و حفظ سرمایه است. به همین علت در برخی از منابع آموزشی، مدیریت سرمایه را همان مدیریت ریسک تعبیر میکنند. به بیان بهتر، مفهوم مدیریت سرمایه این است که برای کسب بازدهی مورد نظز خود باید حداقل ریسک معینی را محتمل شد. طبق اصول حرفهای معاملهگری و به منظور توقف ضررهای سنگین و غیر قابل تحمل، باید قبل از ورود به موقعیت معاملاتی، مقادیر این بازده و ریسک معلوم به گونهای متعادل شده باشند که در برابر انتظار برای کسب بازده ای معقول، ضرر کمی پیش روی شما باشد.
اعمال صحیح قوانین مدیریت ریسک در فرآیند معاملات، این قابلیت را دارد که در راستای کاهش ضرر و زیان، تأثیر بسزایی داشته باشد. به کارگیری یک استراتژی معاملاتی کارامد به همراه مدیریت سرمایه، ضمن پیشگیری از وقوع ضررهای سنگین ، رفته رفته منجر به رشد سرمایه شما خواهد شد. اعمال مدیریت ریسک در معاملات سهام و سایر ابزارهای مالی، قوانین مشخص ندارد و بین معامله گران و سرمایه داران متفاوت است. در واقع جزئیات و طریقه اجرای مدیریت سرمایه، تا حد زیادی به دیدگاه سرمایهگذاری، اهداف مالی، طرز تفکر و روحیات معامله گر بستگی دارد. بر اساس چنین معیارهایی، رویارویی اهمیت رعایت حد ضرر سرمایهگذاران در برابر ریسک را تشخیص داده و آنها را در دو دسته کلی ریسکگریز و ریسکپذیر تقسیم میکنند. برای آگاهی بیشتر در رابطه با مفهوم مدیریت سرمایه می توانید به سایت ویکی پدیا مراجعه نمایید.
در نتیجه معاملهگران باید از قواعد مدیریت ریسکی استفاده کرده که با شخصیت سرمایهگذاری آنها متناسب باشد. در این گونه موارد نمیتوان برای هر معامله گر نسخهای واحد تجویز نمود. بطور مثال، میزان ریسک پذیری معاملهگران کوتاه مدتی در اهمیت رعایت حد ضرر هر موقعیت معاملاتی نسبت به افراد با دیدگاه بلند مدت ، کاملاً متفاوت است می باشد.
رویای یک شبه ثروت مند شدن
بسیاری از افراد، با رویای یک شبه ثروتمند شدن به بازارهای مالی ورود کرده و انتظار دارند ظرف مدت زمان کوتاهی، سرمایه خود را چندین برابر نمایند! چنین سرمایهگذارانی را حتی نمیتوان جز دسته شدیداً ریسک پذیر جای داد. زیرا، مفهوم ریسک اصلاً برای آنها کاربرد ندارد و در محاسبات ذهنی خود صرفاً به سود فکر می کنند. چنین تریدری حتی امکان دارد برای مدتی معاملات سوددهی را نیز تجربه نماید. اما، در انتها به خاطر عدم رعایت مدیریت سرمایه و پذیرش بدون فکر و محدودیت ریسک، سرمایه خود را به زوال میکشاند. به جد میتوان ادعا داشت؛ یکی از اصلی ترین تفاوت معاملهگران موفق با سایرین، رعایت اصول مدیریت سرمایه است.
امروزه برای مدیریت ریسک راه های متفاوتی موجود است. اما همگی این روشها مبتنی بر ارزیابی ریسک موقعیتهای معاملاتی بصورت انفرادی است . در نهایت این روش چهارچوبهای مشخص برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران را تعیین مینماید.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه در بازارهای مالی چیست؟
هرچند مدیریت سرمایه روش و فرمول مشخصی ندارد؛ اما برای تدوین قوانین مدیریت ریسک و ارزیابی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار، شاخصهای معین و مرسومی موجود است که مهمترین آنها به شرح زیر هستند:
- ریسک
- بازده
- نسبت بازده به ریسک
- حجم معاملات
- نسبت افت سرمایه
به منظور انجام معاملاتی اصولی و پر بازده، موارد اول تا چهارم را باید برای هر موقعیت معاملاتی و الزاماً پیش از ورود به معامله، بررسی نموده و و تصمیم گرفت. در واقع پس از تشخیص این موارد می بینیم که نقاط خروج و حداکثر سود و زیان مورد نظر از موقعیت معاملاتی مذکور، با دقت تعیین میگردد. آشکارا مشاهده میکنیم که مدیریت سرمایه در راستای موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش کاملاً مهمی را بازی میکند.
چگونه میتوان ریسک را کنترل نمود؟
برای این کار طریق مختلفی موجود است و مشاوران مالی هرکدام از زوایای مختلفی آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی پیشنهاد می کنند تک سهمی نباشید و سبدی از سهام داشته باشید تا مدیریت سرمایه به درستی صورت گیرد. با این حرکت اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و … .
برخی دیگر توصیه میکنند که به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کنید.
من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل نفرات کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند.
نسخه عامیانه که می توان برای کنترل ریسک پیچید این است که مقداری از سرمایه اهمیت رعایت حد ضرر خودتان را سهام بخرید که هر روز نخواهید آنرا چک کنید. به قول معروف فنجان چایی در دستان شما نلرزد و ضرر احتمالی روان و زندگی شما مختل نکند
برخی از قواعد مرسوم بازار
- محاسبات مقادیر ریسک و بازده، تابع مستقیمی از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات میباشد.
- طبق اصول سرمایهگذاری و توصیه پیشکسوتان، نهایت مقدار ریسک در هر پوزیشن معاملاتی، نباید از ۳ درصد بیشتر شود. (برای معامله گرانی با ریسک پذیری بالا تا حداکثر ۵ درصد.)
- حداقل مقدار مجاز نسبت بازده به ریسک، ۱ می باشد و در غیر این صورت، ورود به معامله اصلا توصیه نمیگردد.
- در صورت نیاز به داشتن چندین پوزیشن باز به صورت اهمیت رعایت حد ضرر همزمان، باید حداکثر ریسک قابل تحمل را بین این معاملات تقسیم نمود.
- زمانی که به سود نجومی معاملات اهرم دار میاندیشید، ریسک سنگین و چند برابری آنها را نیز مد نظر قرار دهید.
- آستانه تحمل ضرر خود را دقیق مشخص نمایید.هنگامن ضرر شما به محدوده خطر رسید، بدون درنگ فرآیند معاملات خود را برای مدتی کاهش دهید.
بزرگترین نقطه ضعف در بازارهای مالی، عدم توانایی در محاسبه ریسک است. شما معمولا مفهوم ریسک را خیلی خوب می دانید. اما، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا خیلی از ما دور بودند، در بازار سرمایه سایه سنگین و نزدیکشان را متوجه نمی شویم.
شما اینگونه میاندیشید سهمی که اهمیت رعایت حد ضرر می خرید مثل خرید خودرو است و نهایت درصد منفی آن ۵ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ۸۰٪ قیمتش کاهش پیدا کند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر به دوره جامع ثروت آفرینی مراجعه کنید.
شما هنوز نیاموخته اید طمع تان را کنترل نمایید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده عمل نموده و صف خرید تشکیل می دهید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور خواهد کرد. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند عمل میکنید، ترس وجودتان را فرا گرفته و سراسیمه اقدام به فروش سهم می نمایید. پس این موضوع را فراموش نکنید که در بازار های سرمایه نباید احساسی عمل کنید.
اصلی ترین رکن استراتژی یک معامله گر موفق باید بقا باشد
شما فرصت زیادی درحد یک عمر دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید. اما به شرطی که زنده ماندن را یاد بگیرید. شما نمی توانید قهرمان دو المپیک شوید، مادامی که دویدن نمی دانید. پس در گام نخست اصلی ترین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : چگونه در بازار های سرمایه زنده بمانیم؟
برای مدتی ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید و مدیریت سرمایه داشته باشید. درک کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه میکنید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١۵ یا ۲۰ سال کار میپذیرد.
اهمیت رعایت حد ضرر
در مطلب قبلی، سرمایهگذاری رشدی و تعدادی از معیارهای انتخاب سهام رشدی توضیح داده شد. در این مطلب به معرفی برخی دیگر از معیارهای انتخاب سهام رشدی و نکاتی که در این نوع سرمایهگذاری باید مورد توجه قرار گیرد، پرداخته میشود.
۴. ارزیابی مدیریت شرکت
نوع مدیریت هر شرکت اهمیتی حیاتی برای موفقیت آن دارد. یکی از موارد حیاتی برای درستی ارزیابی عملکرد مدیریت، نرخ بازگشت سرمایه است که در ادامه به توضیح آن پرداخته میشود. نرخ بازگشت سرمایه، تصویری مناسب از میزان موفقیت مدیریت در خلق ثروت برای سهامداران است. نرخ بازگشت سرمایه با تقسیم سود خالص بر حقوق صاحبان سهام بهدست میآید. نتیجۀ این تقسیم، عددی است که نشاندهندۀ میزان مطلوبیت استفادۀ مدیر از داراییهای شرکت به صورت کارا و مؤثر است. هر چه این عدد بزرگتر باشد، بیانگر عملکرد بهتر مدیریت شرکت است.
سود خالص را میتوان با مراجعه به سایت codal.ir و در صورت سود و زیان شرکت یافت.
هر چه این نسبت بیشتر باشد، نشاندهندۀ عملکرد بهتر مدیریت شرکت است.
۵. ارزیابی خریداران داخلی شرکت
بررسی عملکرد مدیریت به عنوان شاخصی مهم و اهمیت رعایت حد ضرر تأثیرگذار از اهمیت بهسزایی برخوردار است؛ اما یکی دیگر از نشانههایی که نشان میدهد شرکت به خوبی فعالیت میکند یا خیر، میزان خرید یا فروش سهام شرکت توسط افراد داخل شرکت است. در صورتی که مدیریت شرکتی به خرید سهام شرکت خود اقدام کند، میتواند نمایانگر پتانسیلهای رشد شرکت باشد.
نکته: سرمایهگذار با وجود بررسی پتانسیلهای فراوان در یک سهم، اقدام به خرید آن سهم میکند و در صورتی که بازار این پتانسیل را درک کند، قیمت سهم افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال، اگر یک صندوق سرمایهگذاری اقدام به خرید سهام یک شرکت کند، ممکن است نظر تعداد زیادی از فعالان بازار به آن سهم جلب شود و موجب افزایش قیمت سهم شود.
۶. بررسی سهام با سرمایه کم و سهام سوداگرانه
شرکتهای کوچک، به شرکتهایی با ارزش بازار کم گفته میشود. سرمایهگذاری در این شرکتها ریسک بیشتری را برای سرمایهگذاران ایجاد میکند و در مقابل، احتمال کسب بازدهی بالاتر نیز وجود دارد. فارغ از انواع مختلف سهام، سهمهای کوچک تمایل بیشتری به رشد زیادتر را از خود نشان میدهند. شرکتی برای سرمایهگذاری مناسب است که نشانهای از رشد را در خود نشان داده باشد، در غیر این صورت سرمایهگذاری در شرکت تبدیل به قماری هیجانانگیز میشود.
برای سرمایهگذاری در سهام شرکتهای کوچک توجه به نکات زیر الزامی است:
- اطمینان از فعالیت شرکت: فعالیت در صنعت حداقل به میزان سه سال از اولین شرایط لازم است؛
- اطمینان از سودآوری شرکت: شرکت حداقل باید ٪۱۰ سود خالص نسبت به فروش خود را بسازد و این شرایط را حداقل برای دو سال گذشته حفظ کند.
نکات قابل توجه برای سرمایهگذاری رشدی
- فعالیت مطلوب شرکت ادامهدار باشد
شرایط مالی شرکتها ممکن است با گذشت زمان تغییر کند و سرمایهگذار لازم است تغییرات این فعالیت را تا زمانی که سهامدار شرکت است دنبال کند.
- حد ضرر برای سرمایهگذاری تعیین گردد
رعایت حد ضرر نکتهای مهم برای حفاظت از سرمایۀ سرمایهگذار هنگام خرید سهم است. سهام خوب همواره خوب باقی نمیمانند؛ به همین علت نیاز است که با رعایت حد ضرر، نسبت به میزان کاهش سرمایه خود و خروج از سهم آگاه بود. به عنوان مثال اگر سهمی به قیمت ۵۰ تومان خریداری شده است، در صورتی که حد ضرر ٪۱۰ پایین قیمت خرید سهم قرار گیرد (معمولأ توصیۀ تکنیکالیستها به رعایت حد ضرری ٪۱۰ پایین قیمت سهم است)، با رسیدن قیمت سهم به قیمت ۴۵ تومان، زمان فروش سهم است. اما با افزایش قیمت سهم، حد ضرر نیز باید به تناسب با این افزایش، افزایش یابد؛ به این معنا که با رسیدن قیمت سهم به ۷۰ تومان، حد ضرر باید روی قیمت ۶۳ تومان قرار گیرد.
- توجه به داده تاریخی
آگاهی و اقدام منطقی مانند همۀ جنبههای زندگی آدمی، شرط لازم موفقیت در بازار سهام است. دادههای تاریخی فرمول موفقیت در بازار سهام را در اختیار سرمایهگذار قرار میدهد.
در این مطلب سرمایهگذاری رشدی و معیارهای انتخاب سهام رشدی توضیح داده شد. در ادامه به سرمایهگذاری ارزشی و معیارهای انتخاب این نوع از سرمایهگذاری پرداخته خواهد شد.
دیدگاه شما