نام خانوادگي : كاظم نژاد واقفي
شغل : عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي
گروه : مديريت
آزمون رتبه بندی فریدمن از مفهوم تا اجرا در spss با مثالی کاربردی
[block >آزمون رتبه بندی فریدمن یک آزمون ناپارامتری است که در ادامه با تعریفی آسان و با مثالی ملموس به توضیح آن میپردازیم. یکی از مهمترین مباحث شرایط استفاده از آزمون فریدمن است که در ادامه بدان اشاره می کنیم. در ادامه این مطلب اجرای آزمون رتبهبندی فریدمن در SPSS مطرح کاربرد ارزش مفهومی می کنیم و آموزشی کامل برای اجرای این آزمون در اختیار قرار میدهیم.
آزمون رتبه بندی فریدمن با مثالی ملموس و واقعی
فرض کنید میخواهیم اثربخشی یک روش جدید آموزش زبان بر یادگیری زبان را بررسی کنیم. برای این کار، زبانآموزان یک کلاس از یک مؤسسه آموزش زبان را به عنوان نمونه انتخاب کردهایم و پیشرفت زبانآموزی آنها را تحت روش جدید آموزشی در طی یک ماه مورد سنجش قرار دادهایم.
سنجش هم بدین صورت بوده که در هفته اول و پیش از شروع آموزش به روش جدید، از آنها یک امتحان زبان به عمل آمده و نتیجه آن ثبت شده است. سپس آموزش به روش مذکور شروع شده و در طی سه هفته آینده، هر هفته از این زبانآموزان مجدداً امتحان زبان گرفته و نتیجه آن ثبت شده است.
حال اثربخشی روش آموزشی جدید بدین معنی است که نتایج امتحانات زبان این زبانآموزان در طی این چهار هفته دارای تفاوت معنیدار است و به تدریج بهبود یافته است. از طرفی نتیجه هر امتحان برای هر زبانآموز به صورت یکی از گزینههای «خوب»، «متوسط» و «ضعیف» ثبت میشود، به عبارت دیگر نمره امتحان زبان از نوع رتبهای است.
لذا اگر بخواهیم این مسئله را به صورت خلاصه بیان کنیم، متغیر پاسخ یا وابسته به صورت نمره امتحان زبان و متغیر مستقل یا عامل همان آموزش است که به صورت چهار گروه وابسته (زمان، تکرار) اجرا شده است. میخواهیم بدانیم آیا آموزش به روش جدید بر نمره زبان تأثیرگذار است یا خیر.
اما چرا گروههای متغیر مستقل در این مثال با هم وابستگی دارند؟ زیرا هر زبانآموز چهار بار در امتحان زبان شرکت کرده و لذا در هر چهار گروه حضور دارد. بنابراین نتایج حاضر در این چهار گروه از هم مستقل نیستند و با هم وابستگی دارند.
با توجه به این که نمرات زبان از نوع رتبهای هستند، از چه روش آماری برای بررسی تأثیر آموزش به روش جدید بر نمرات زبان باید استفاده کرد؟ برای این کار میتوان از آزمون رتبهبندی فریدمن (Friedman) استفاده کرد. آزمون فریدمن یک آزمون ناپارامتری است که وجود تفاوت معنیدار بین سه یا تعدادی بیشتر از گروههای وابسته به هم را مورد بررسی قرار میدهد.
آزمون رتبه بندی فریدمن، معادل ناپارامتری آزمون تحلیل واریانس یکطرفه با اندازههای تکراری است. از آزمون فریدمن برای رتبهبندی متغیرها (گروههای وابسته به هم یک متغیر مستقل) نیز میتوان استفاده کرد که در مثالی که در انتهای این مطلب آمده به آن اشاره خواهد شد.
شرایط استفاده از آزمون رتبهبندی فریدمن
شرایطی که در ذیل مطرح گردیده باید محقق شود تا بتوان از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده کرد.
1- دادهها باید رتبهای یا کمی باشند،
2- دادهها فقط شامل یک عامل (متغیر مستقل) باشند که دارای گروههای وابسته به هم است و تعداد گروهها سه یا بیشتر باشد،
3- نمونه به روش تصادفی ساده جمعآوری شده باشد،
4- افراد یا اشیای حاضر در نمونه با هم مستقل باشند (در مثال بالا، یعنی نتیجه امتحان هر دانشآموز با دانشآموزان دیگر مستقل باشد).
مثال کاربردی برای آزمون رتبه بندی فریدمن
در یک تحقیق از پرسشنامهای شامل 3 سوال استفاده شده است. این سوالات در طیف پنج گزینهای لیکرت سنجیده شدهاند. تعداد افراد پاسخگو 12 نفر است. پژوهشگر میخواهد بداند آیا بین این سه سوال از لحاظ میزان اهمیت، تفاوت معنیدار وجود دارد یا خیر. این پرسش معادل با این است که بررسی کنیم آیا پاسخگویان نسبت به سوالات پرسشنامه دارای دیدگاه متفاوت هستند یا از دیدگاه آنان، همه سوالات از اهمیت و ارزش یکسانی برخوردار است.
بر این اساس، متغیر وابسته، پاسخهای پاسخگویان است. متغیر مستقل، سئوالات پرسشنامه است که شامل سه گروه یا همان سه سوال است. چون هر پاسخگو به تمام سوالات پاسخ داده است، لذا گروههای متغیر مستقل (سوالات پرسشنامه) با یکدیگر وابستگی دارند و نمیتوان آنها را با هم مستقل در نظر گرفت. حال چون متغیر وابسته از نوع ترتیبی است و متغیر مستقل در سه یا بیشتر تکرار اندازهگیری شده است (گروههای آن با هم وابستگی دارند)، شرایط استفاده از آزمون رتبهبندی فریدمن فراهم است.
دادههای این مثال بدین شکل هستند:
اجرای آزمون رتبهبندی فریدمن در SPSS
برای اجرای آزمون رتبه بندی فریدمن در SPSS از مسیر زیر استفاده میکنیم:
در پنجره ظاهرشده، متغیرهای موردنظر را به قسمت متغیرهای آزمون (Test variables) منتقل میکنیم:
در پنجره فوق به صورت پیشفرض، گزینه مربوط به فریدمن (Friedman) فعال است. با این حال دقت کنید که حتما فعال باشد. حال از گزینه آمارهها (Statistics) استفاده میکنیم:
در پنجره ظاهرشده میتوانیم قسمتهای مربوط به آمارههای توصیفی (Descriptive) و چارکها (Quartiles) را فعال کنیم. ما در این جا فقط چارکها را فعال میکنیم:
حال گزینه ادامه (Continue) و سپس گزینه OK را میزنیم تا آزمون فریدمن اجرا شود.
خروجی آزمون رتبهبندی فریدمن در SPSS
بر اساس گزینههایی که در قسمت قبل انتخاب کردهایم، در خروجی SPSS سه جدول ظاهر میشود که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
جدول چارکها
این جدول به خاطر انتخاب گزینه چارکها به نمایش درآمده است و میتوان از آن برای بخش آمار توصیفی گزارش استفاده کرد. چون متغیرهای مورد بررسی کمی نیستند و از نوع ترتیبی هستند، گزارش آمارههای توصیفی کمی مانند میانگین و انحراف معیار برای آنها صحیح نیست و به جای آن میتوان از چارکها استفاده کرد. در این جدول، چارک 25ام، چارک 50ام یا همان میانه و چارک 75ام ارائه شده است.
جدول رتبهها
در این جدول میانگین رتبههای (Mean Rank) هر یک از گروههای وابسته به هم متغیر مستقل به نمایش درآمده است:
آزمون رتبه بندی فریدمن میانگین رتبهها بین گروههای وابسته به هم متغیر مستقل (سوالات پرسشنامه در این مثال) را مقایسه میکند و نشان میدهد آیا دارای تفاوت هستند یا خیر. توجه کنید که لزومی ندارد میانگین رتبهها در آزمون فریدمن عددی در محدوده مقادیر متغیرهای حاضر در دادهها باشد.
یعنی در این مثال که سوالات پرسشنامه دارای اعدادی بین 1 تا 5 (طیف لیکرت پنج گزینهای) هستند لزومی ندارد که حتما میانگین رتبههای آزمون فریدمن نیز بین 1 تا 5 باشد. البته گزارش جدول رتبهها نیز چندان مورد لزوم نیست و به جای آن میتوان همان جدول چارکها (و بخصوص میانه) را گزارش کرد.
جدول آماره آزمون یا جدول نتایح نهایی آزمون رتبه بندی فریدمن
این جدول نتایج نهایی آزمون فریدمن را نشان میدهد. با استفاده از این جدول میتوان فهمید آیا تفاوتهای بین میانگین رتبههای گروههای وابسته به هم متغیر مستقل، به لحاظ آماری معنیدار است یا خیر. در مثال حاضر، این جدول همانند شکل زیر است:
جدول بالا مقدار آماره آزمون کیدو (χ 2 )، درجات آزادی (df) و معنیداری آماری (Asymp. Sig.) یا همان p-value را نشان میدهد که همگی باید در گزارش نتایج تحلیل ارائه شوند. در این مثال میتوان دید به طور کلی بین میانگین رتبههای گروههای وابسته به هم متغیر مستقل، تفاوت معنیدار وجود دارد.
به عبارت دیگر چون p-value برابر با 0.032 شده که کوچکتر از سطح معنیداری 0.05 است نتیجه میگیریم که بین سوالات پرسشنامه به لحاظ اهمیت، تفاوت معنیدار وجود دارد و از دیدگاه پاسخگویان، این سوالات از ارزش و اهمیت یکسان برخوردار نیستند. در ادامه میتوان مقدار میانه هر یک از سوالات را بررسی و تعیین کرد کدام یک دارای مقدار میانه بیشتر و لذا اهمیت بیشتری هستند. با توجه به جدول چارکها، سوال یک با مقدار 2.46 دارای بزرگترین مقدار میانه و لذا بیشترین اهمیت است.
پس از آن سوال دو با میانه 2.00 دارای بیشترین اهمیت است و در جایگاه آخر سوال سه با میانه 1.54 قرار دارد. بدین صورت رتبهبندی با آزمون فریدمن انجام میشود. اما در صورتی که p-value بزرگتر از سطح معنیداری 0.05 بود، نتیجه میگرفتیم که طبق دیدگاه پاسخگویان، هر سه سوال از ارزش و اهمیت یکسانی برخوردار بودهاند.
امیدواریم این مطلب برای شما مفید بوده باشه، یکی از خدمات شرکت آمار پیشرو اجرا کردن آزمون رتبه بندی فریدمن است که می کاربرد ارزش مفهومی توانید برای دریافت آن با سایت آمار پیشرو ارتباط برقرار کنید.
جدید ترین ویدیو ها را علاوه بر سایت می توانید در صفحه اینستاگرام آمار پیشرو ببینید.
آزمون رتبهبندی فریدمن چیست؟
آزمون رتبهبندی فریدمن یک آزمون ناپارامتری است که وجود تفاوت معنادار بین سه یا تعدادی بیشتر از گروههای وابسته را بررسی میکند.
آزمون رتبهبندی فریدمن معادل کدام آزمون پارامتری است؟
آزمون رتبهبندی فریدمن معادل آزمون تحلیل واریانس یکطرفه با اندازههای تکراری است.
مثالی برای آزمون فریدمن؟
فرض کنید میخواهیم بررسی کنیم بین سه سوال از لحاظ میزان اهمیت، تفاوت معنی دار وجود دارد یا خیر؟
شرایط استفاده از آزمون فریدمن چیست؟
دادهها رتبهای یا کمی و فقط شامل یک عامل باشد. تعداد گروهها سه یا بیشتر باشد و نمونه به روش تصادفی ساده جمعآوری شده باشد و افراد نمونه مستقل باشند.
کاربرد آزمون فریدمن در پایان نامه چیست؟ چه زمانی از آزمون فریدمن استفاده میشود؟
برای تحلیل فصل چهارم پایان نامه زمانی که در اهداف پژوهش مقایسه بین سه یا بیشتر از گروههای وابسته را داشته باشیم از آزمون فریدمن استفاده میکنیم.
پایگاه اطلاع رسانی اکسیر مدیریت
در اواسط دههی 1970 پس از مباحث فراوان در رابطه با اهداف گزارشگری مالی، انجمنهای حرفهای کشورهای پیشرو در حرفه حسابداری اقدام به صدور بیانیههایی در رابطه با اهداف گزارشگری مالی نمودند. کمیته استانداردهای حسابداری، انگلستان با انتشار بیانیه مهمی ضمن مشخص نمودن اهداف و ویژگیهای کیفی گزارشگری، ارائه صورت ارزش افزوده توسط شرکتها را بهعنوان یکی از گزارشهای سالانه پیشنهاد نمود. در این بیانیه، ارزش افزوده، ثروت ایجادشده توسط شرکت طی یک دوره زمانی (مالی) تعریف میشود و صورت ارزش افزوده، بیانگر چگونگی ایجاد این ثروت و سهم هریک از گروههای ذینفع از آن است.[2]
1. یک روش عبارت است از تفریق ارزش کالاهای واسطهای مورد استفاده در تولید یک کالا از ارزش محصول تولیدشده؛ برای مثال یک نظام اقتصادی بسیار ساده را تصور کنید که در آن فقط هزار کیلوگرم گندم به ارزش هر کیلو 500 ریال تولید میشود. ارزش تولیدات این نظام اقتصادی، پانصد هزار ریال است. حال اگر تصور کنیم که همین مقدار گندم مراحل تولیدی دیگری را نیز طی میکند، لازم است ارزش تولید مراحل بعدی نیز بهنوعی بهحساب آید. مثلا فرض کنید گندم در یک آسیا تبدیل به آرد شده و هر کیلو آرد به مبلغ 800 ریال به فروش میرسد. ارزش آرد تولیدشده معادل 800 هزار ریال است، این آرد در یک نانوایی تبدیل به یک میلیون ریال نان میشود و نان بهعنوان کالای نهایی مورد مصرف قرار میگیرد. در این مثال ارزش افزوده بخش کشاورزی 500 هزار ریال، ارزش افزوده آسیا معادل 800 هزار منهای 500 هزار ریال (که در اینجا بهعنوان کالای واسطهای محسوب میشود)؛ یعنی 300 هزار ریال و ارزش افزوده نانوایی معادل 200 هزار ریال میشود. به این ترتیب جمع ارزش افزوده فعالیتهای تولیدی مورد نظر معادل 200+300+500 هزار یعنی یک میلیون ریال است.
2. روش دیگر محاسبه ارزش افزوده از طریق محاسبه مبالغ پرداختی به عوامل تولید است. عوامل تولید عبارتند از نیروی کار، سرمایه (ساختمان و ماشین آلات)، زمین و وام بانکی یا سرمایه نقدی. پراختی به این عوامل نیز بهصورت مزد، حقوق، سود، اجاره، بهره و یا سود سپرده بانکی انجام میپذیرد. بنابراین از طریق جمع پرداختی به عوامل تولید در یک مرحله تولیدی یا واحد تولیدی نیز، میتوان ارزش افزوده آن مرحله تولیدی را محاسبه کرد.
برای محاسبه تولید ناخالص ملی از طریق ارزش افزوده، ابتدا فعالیتهای اقتصادی را به n بخش تقسیم میکنیم؛ بهگونهای که هیچ فعالیت اقتصادی در بیش از یک بخش قرار نگرفته و منظور نشود و نیز همه فعالیتهای اقتصادی بهنوعی در یکی از بخشهای تعریفشده قرار گیرد؛ تا از احتساب مضاعف و چندگانه و همچنین کمشماری و نادیده گرفتن بعضی فعالیتها اجتناب شود. سپس سراغ تکتک بخشها میرویم و کلیه ارزشهای اقتصادی هر بخش را محاسبه میکنیم. معیار و مبنای محاسبه ارزش افزوده هر بخش، ارزشهای اقتصادی تولیدشده در سال جاری توسط عوامل تولیدی تعریف کاربرد ارزش مفهومی شده در آن بخش است. سپس ارزش افزوده این بخشها را باهم جمع میکنیم. عددی که بهدست میآید، نشاندهنده ارزش کالاها و خدماتی است که صرفا توسط عوامل تولید این بخش در سال معیّن تولید شده است؛ که بهصورت حقوق، دستمزد، اجاره، بهره، سود، میان آنها توزیع میشود. ارزش افزوده، همان ارزش خدمات نیروی کار و سرمایه اقتصاد در یک دورهی معین است.[4] در محاسبه تولید ناخالص ملی فقط ارزش محصولات نهایی (کالاهای ساختشده) را منظور میکنند. اگر ارزش کالای واسطهای به ارزش کالای ساختهشده (نهایی) اضافه شود، آن رقم دو بار بهحساب خواهد آمد؛ بنابراین تولید ناخالص ملی، عبارت است از ارزش کالاها و خدمات نهایی.[5]
سود، ثروت ایجادشدهای است که در یک دوره مالی مشخص به سهامداران تعلق میگیرد. در حالیکه ارزش افزوده، بیانگر ثروتی است که بر اثر تلاش گروهی سهامداران، وامدهندگان، کارکنان و دولت در یک دوره مالی مشخص ایجاد شده و هریک از گروههای ذینفع سهم خود را دریافت نمودهاند. بنابراین ارزش افزوده، مفهوم گستردهتری از سود داشته و سود، ممکن است صرفا بخشی از ارزش افزوده ایجادشده باشد.
در بخش دولت، ابتدا مخارجی که دولت ایجاد کرده را در نظر میگیریم و کلیه هزینههای واسطهای و خرید در سال جاری کالاها و اموال مربوط به سالهای قبل را از آن کسر میکنیم. عدد باقیمانده، معادل ارزش افزوده بخش دولت یا کلیه پرداختیها به کارکنان دولت است.
1. تاکید اقتصاددانان روی تولید کالاها و خدمات در یک سال مالی معین است؛ در حالیکه تأکید حسابداران روی فروش کالاها و خدمات است؛ که طرز عمل آنان در رابطه با تغییرات موجودیها و ارزیابی آن باهم تفاوت دارد.
2. اقتصاددانان موجودیها را به قیمت فروش ارزیابی میکنند؛ در حالیکه حسابداران، به بهای تمامشده موجودیها را مورد ارزیابی قرار میدهند.
3. حسابداران استهلاک را برای تکتک داراییها بهدقت محاسبه مینمایند؛ در حالیکه اقتصاددانان یک برآورد، آنهم برآورد کلی در این رابطه دارند.
4. تولید ناخالص داخلی محاسبهشده توسط اقتصاددانان، شامل ارزش افزوده ایجادشده در خارج از مرزهای یک کشور نیست؛ اما حسابداران مالی ارزش افزوده شرکت را صرف نظر از اینکه در کجا ایجاد شده، محاسبه مینمایند.
5. تفاوت اقتصاددانان و حسابداران ناشی از تفاوت اهداف و دیدگاههای آنان است. بهطوریکه اقتصاددانان، یک دید کلان و کلی در ارتباط با صنایع، ملتها و شرکتها دارند و از ارقام برآوردی جهت رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند. اما گزارشهای مالی ارائهشده توسط حسابداران مورد استفاده گروههای مختلفی مانند سهامداران، بستانکاران، مدیریت و کارکنان است و باید دارای خصوصیاتی مانند درستی، انصاف، عینیت، بیطرفی، بهموقع و قابلیت رسیدگی داشته باشد.
مالیات بر ارزش افزوده، نوعی مالیات بر فروش چند مرحلهای است، که خرید کالاها و خدمات واسطهای را از پرداخت مالیات معاف میسازد. بهعبارت دیگر این نوع مالیات، نوعی مالیات بر قیمت فروش است، که در اصل، بار مالیاتی آن بر دوش مصرفکنندگان نهایی بوده و این مالیات، براساس درصدی از ارزش افزوده در هر مرحله از تولید اخذ میشود. مالیات بر ارزش افزوده با انتقال پایه مالیاتی از درآمد به مصرف، انگیزههای سرمایهگذاری را افزایش داده و منابع لازم جهت گسترش سرمایهگذاری را از طریق افزایش امکان پسانداز، تأمین نموده و از انتقال سرمایه از بخشهای مولّد به بخشهای خدماتی جلوگیری مینماید. با اجرای این مالیات، اختلال در تصمیمات تولیدی و سرمایهگذاری به حداقل رسیده و درآمدهای مالیاتی بهدلیل گسترده بودن پایه این نوع مالیات، افزایش مییابد. در اعمال این نوع مالیات، یک اعتبار مالیاتی برای خریدهای واسطهای بنگاههای اقتصادی در نظر گرفته میشود که این امر، سبب از بین رفتن پدیده مالیات مضاعف و جلوگیری از بستن انوع مالیات بر یک کالا میشود.
[2] . خاکی، غلامرضا؛ ارزش افزوده راهی برای اندازهگیری بهرهوری، تهران، موسسه مطالعات و برنامهریزی آموزشی، 1376، ص123-124.
[3] . طبیبیان، محمد؛ اقتصاد کلان، تهران، موسسه عالی پژوهش در برنامهریزی و توسعه، 1379، چاپ اول، ص52-54.
[5] . منکیو، گریگوری؛ اقتصاد کلان، حمیدرضا برادران شرکا و علی پارسائیان، تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبائی، 1383، چاپ دوم، ص28.
[9] . کمیجانی، اکبر؛ مالیات بر ارزش افزوده و بررسی مقدماتی امکان اجرای آن در اقتصاد ایران، تهران، معاونت امور اقتصادی وزارت امور اقتصادی و دارایی، 1374، چاپ اول، ص52 و ضیایی بیگدلی، محمدتقی و طهماسبی بلداخی، فرهاد؛ مالیات بر ارزش افزوده مالیاتی مدرن، تهران، پژوهشکده امور اقتصادی، 1383، ص24-25.
نام : شهرام
نام خانوادگي : كاظم نژاد واقفي
شغل : عضو هيات علمي دانشگاه آزاد اسلامي
گروه : مديريت
تجدید ارزیابی چیست و چرا شرکت ها باید نسبت به تجدید ارزیابی اقدام نمایند ؟
تجدید ارزیابی به بیان ساده به معنی به روز کردن ارزش دارایی های شرکت ها است .
در صورت وجود شرایط تورمی ، ارزش منصفانه داراییهای غیر پولی به طور قابل ملاحظه ای نسبت به مبالغ دفتری مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی آن افزایش یافته که این امر خصوصیت کیفی مربوط بودن اطلاعات و در نتیجه مفید بودن اطلاعات مندرج در صورتهای مالی را کاهش می دهد.
موضوع تجدید ارزیابی از چه زمانی مطرح شد ؟
موضوع تجدید ارزیابی داراییهای غیر پولی که به بهای تمام شده تاریخی در صورتهای مالی منعکس می گردد، ابتدا در کشورهای پیشرفته صنعتی و در دورانهایی که تورم کم سابقه ای بر اقتصاد آنها حاکم بوده است مطرح گردید و به تدریج به گونه ای اختیاری توسط واحد های تجاری این کشورها مورد عمل قرار گرفته است. با وجود ناسازگاری این نحوه عمل با مفاهیم زیربنای نظام بهای تمام شده تاریخی ، محافل حرفه ای این کشورها در برخوردی عمل گرایانه با موضوع ، نسبت به انتشار استانداردهایی در این زمینه اقدام کرده اند.
آیا در ایران استاندارد هایی در زمینه تجدید ارزیابی وضع شده است ؟
استاندارد های حسابداری ایران در صورت رعایت ضوابط مربوط به تناوب تجدید ارزیابی ، انتخاب دارایی جهت تجدید ارزیابی و مشخصات ارزیاب ، تجدید ارزیابی دارایی غیر پولی را مجاز می داند. درصورت اتخاذ روش تجدید ارزیابی ، پس از شناخت اولیه یک قلم دارایی غیر پولی در صورتهای مالی(به بهای تمام شده )، این قلم باید به مبلغ تجدید ارزیابی یعنی ارزش منصفانه دارایی در تاریخ تجدید ارزیابی پس از کسر استهلاک انباشته مبتنی بر مبلغ تجدید ارزیابی ، نمایش یابد. پس از انجام تجدید ارزیابی ، استهلاک انباشته قبلی حذف و مبلغ تجدید ارزیابی ، از هر نظر جایگزین ناخالص مبلغ دفتری قبلی آن دارایی خواهد شد .
ضوابط تجدید ارزیابی
ضوابطی در ارتباط با تناوب تجدید ارزیابی ، انتخاب دارایی جهت تجدید ارزیابی ، تعیین مبلغ تجدید ارزیابی و مشخصات ارزیاب در ادامه ارائه می شود که به مفید بودن اطلاعات مربوط به اقلام تجدید ارزیابی شده کمک می کند.
تناوب تجدید ارزیابی
تناوب تجدید ارزیابی به تغییرات ارزش منصفانه دارایی تجدید ارزیابی شده بستگی دارد.
چنانچه ارزش منصفانه دارایی تجدید ارزیابی شده ، تفاوت با اهمیتی با مبلغ دفتری آن داشته باشد ، تجدید ارزیابی بعدی ضرورت دارد . به موجب استاندارد های حسابداری در شرایط کنونی این تفاوت معمولا در دوره تناوب 3یا 5 ساله ایجاد می شود .البته در مورد سرمایه گذاریها ، دوره تناوب تجدید ارزیابی 1 سال است .
انتخاب دارایی جهت تجدید ارزیابی
هرگاه یک قلم از داراییهای غیر پولی ارزیابی شود، تجدید ارزیابی تمام اقلام طبقه ای که دارایی مزبور به آن تعلق دارد ، الزامی است . یک طبقه دارایی غیر پولی به گروهی از داراییهای با ماهیت و کاربرد مشابه در عملیات واحد تجاری اطلاق می گردد.نمونه هایی از طبقات داراییهای غیرپولی عبارتند از :زمین ، ساختمان ، ماشین آلات و تجهیزات ، کشتی ها ، هواپیماها ، وسایل نقلیه ، اثاثیه و منصوبات ، تاسیسات ، حق اختراع ، حق تالیف ، سرقفلی محل کسب ، علائم و نامهای تجاری ، حق امتیاز ، هزینه های تاسیس و ….
تعیین مبلغ تجدید ارزیابی
مبلغ تجدید ارزیابی دارایی غیر پولی بلند مدت عبارت از ارزش منصفانه آن در تاریخ تجدید ارزیابی است . ارزش منصفانه معمولا ارزش بازار دارایی با توجه به کارکرد فعلی آن است .اگر تعیین ارزش بازار غیر ممکن باشد ، می توان از بهای جایگزینی مستهلک شده استفاده نمود.
بهای جایگزینی مستهلک شده عبارت است از بهای جایگزینی جاری یک دارایی نو پس از کسر استهلاک مبتنی بر بهای مزبور و مدت استفاده شده از آن دارایی.
مشخصات ارزیاب
تجدید ارزیابی داراییهای غیرپولی ، باید توسط ارزیابان مستقل و دارای صلاحیت حرفه ای انجام شود .
در ضمن چنانچه واحد تجاری ارزیابان با صلاحیتی در استخدام خود داشته باشد ، استفاده از این ارزیابان به شرط آنکه نتایج کار آنها مورد تائید ارزیابان مستقل قرار گیرد بلامانع خواهد بود .
ثبت حسابداری مازاد تجدید ارزیابی به چه صورت است ؟
در اولین نوبت تجدید ارزیابی دو حالت زیر ، متصور است :
الف. مبلغ تجدید ارزیابی بیش از مبلغ دفتری باشد.
افزایش مبلغ دفتری در نتیجه تجدید ارزیابی (درآمد غیر عملیاتی تحقق نیافته ناشی از تجدید ارزیابی ) مستقیما تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت و در ترازنامه به عنوان بخشی از حقوق صاحبان سرمایه طبقه بندی می شود و در صورت سود و زیان جامع نیز انعکاس می یابد.
در نوبتهای بعدی تجدید ارزیابی با افزایش مبلغ دفتری ، همچون تجدید ارزیابی نوبت اول برخورد می شود. حال اگر با کاهش مبلغ دفتری روبرو باشیم ، این کاهش باید از مانده مازاد تجدید ارزیابی مربوط به همان دارایی به حساب مازاد تجدید ارزیابی بدهکار و در صورت سود وزیان جامع ( به عنوان یک کاهش ) انعکاس یابد و باقیمانده به عنوان هزینه شناسایی شود.
ب. مبلغ تجدید ارزیابی کمتر از مبلغ دفتری باشد.
کاهش مبلغ دفتری در نتیجه تجدید ارزیابی به عنوان هزینه شناسایی می شود.
در نوبتهای بعدی تجدید ارزیابی با کاهش مبلغ دفتری ، همچون تجدید ارزیابی نوبت اول برخورد می شود. حال اگر با افزایش مبلغ دفتری روبرو باشیم، این افزایش تا میزان هزینه قبلی شناسایی شده در رابطه با همان دارایی باید به عنوان درآمد به سود و زیان دوره منظور شود و باقیمانده تحت عنوان مازاد تجدید ارزیابی ثبت می شود.
با استفاده از یک مثال و دو فرض کلیه حالات ممکن در تجدید ارزیابی داراییها ارائه می شود.
مثال) شرکت آلفا زمینی را به مبلغ 1.000.000 ریال خریداری نموده است .
فرض اول. مبلغ تجدید ارزیابی زمین در نوبت اول 1.100.000 ریال می باشد. ثبت تجدید ارزیابی زمین به شکل زیر خواهد بود :
. مازاد تجدید ارزیابی زمین 100.000
در تجدید ارزیابی نوبت دوم، دو حالت به شرح زیر ممکن است رخ بدهد:
حالت 1. مبلغ تجدید ارزیابی زمین 1.300.000 ریال باشد. در این حالت ثبت تجدید ارزیابی زمین به شکل زیر است:
. مازاد تجدید ارزیابی زمین 200.000
حالت 2. مبلغ تجدید ارزیابی زمین 800.000 ریال باشد، دراین حالت ثبت تجدید ارزیابی زمین به شکل زیر است:
مازاد تجدید ارزیابی زمین 100.000
. زمین (1.100.000-800.000) 300.000
فرض ب. مبلغ تجدید ارزیابی زمین در نوبت اول 900.000 ریال می باشد. ثبت تجدید ارزیابی زمین به شکل زیر خواهد بود:
در تجدید ارزیابی نوبت دوم ، دو حالت به شرح زیر ممکن است رخ دهد:
حالت 1. مبلغ تجدید ارزیابی زمین 700.000 ریال باشد. در این حالت ثبت تجدید ارزیابی زمین به شکل زیر است:
حالت2 . مبلغ ارزیابی زمین 1.200.000 ریال باشد، در این حالت ثبت تجدید ارزیابی زمین به شکل زیر است:
. مازاد تجدید ارزیابی زمین 200.000
افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی به چه صورت است ؟
افزایش سرمایه به طور مستقیم ، ازمحل مازاد تجدید ارزیابی که به عنوان یک درآمد غیر عملیاتی تحقق نیافته در سرفصل حقوق صاحبان سهام منعکس شده، مجاز نیست و انتقال تمام یا بخشی از مازاد به سود انباشته با تحقق درآمد مزبور تنها در موارد زیر صورت می گیرد:
الف.برکناری یا فروش دارایی مربوط.
در این صورت مانده حساب مازاد تجدید ارزیابی به طور کامل به سود انباشته منتقل می شود.
ب. به موازات استفاده از دارایی مربوط توسط واحد تجاری
مبلغ مازاد تحقق نیافته معادل تفاوت بین استهلاک مبتنی بر مبلغ تجدید ارزیابی دارایی و استهلاک مبتنی بر بهای تمام شده تاریخی آن خواهد بود. ازآنجا که کاربرد روش تجدید ارزیابی توسط برخی از واحدهای تجاری موجب می گردد این واحدهای تجاری در مقایسه با واحدهایی که از روش تجدید ارزیابی استفاده نکرده اند، سود آوردی کمتری نشان دهند و از طرفی کاهش سود در اثر تجدید ارزیابی در حسابها منظور شده است ، از حساب مازاد تجدید ارزیابی خارج و مستقیما به حساب سود انباشته منظور می شود تا بدین ترتیب سود قابل تخصیص تحت تاثیر تجدید ارزیابی قرار نگیرد.
نکته: هرگاه واحدهای تجاری صرفا مایل به ارائه اطلاعات در مورد ارزش منصفانه داراییهای غیر پولی از طریق یادداشتهای توضیحی باشند، پیروی از ضوابط فوق الزامی است.
مثال) شرکت الف در 1391/01/01 تجهیزاتی را به مبلغ 5.000.000 ریال خریداری نموده است این تجهیزات به روش خط مستقیم طی 10 سال مستهلک می گردد. تجهیزات مذکور در 1393/01/01 به مبلغ 10.000.000 ریال تجدید ارزیابی شده، در 1397/01/01 به مبلغ 6.000.000 ریال فروخته می شود. ثبت مربوط به خرید، تجدید ارزیابی و فروش تجهیزات به شکل زیر می باشد:
1391/01/01 . ثبت خرید تجهیزات:
. وجوه نقد 5.000.000
1391/12/29. ثبت استهلاک تجهیزات:
هزینه استهلاک تجهیزات (10/5.000.000) 500.000
. استهلاک انباشته تجهیزات 500.000
1392/12/29. ثبت استهلاک تجهیزات:
هزینه استهلاک تجهیزات 500.000
. استهلاک انباشته تجهیزات 500.000
1393/01/01 .ثبت تجدید ارزیابی تجهیزات:
تجهیزات (10.000.000-5.000.000) 5.000.000
استهلاک انباشته 1.000.000
. مازاد تجدید ارزیابی تجهیزات 6.000.000
مانده حسابهای تجهیزات و استهلاک انباشته تجهیزات در 1393/01/01 به شرح زیر است:
استهلاک انباشته تجهیزات
1393/12/29 . ثبت استهلاک تجهیزات و انتقال از حساب مازاد به سود انباشته معادل استهلاک اضافی:
هزینه استهلاک تجهیزات 1.250.000
. استهلاک انباشته تجهیزات 1.250.000
مازاد تجدید ارزیابی تجهیزات(1.250.000-500.000) 750.000
. سود انباشته 750.000
تا 1396/12/29 دو ثبت فوق، هرساله تکرار می شوند. در این زمان حسابهای استهلاک انباشته تجهیزات و مازاد تجدید ارزیابی تجهیزات به شرح زیراست :
مازاد تجدید ارزیابی تجهیزات
استهلاک انباشته تجهیزات
1397/01/01 . ثبت فروش تجهیزات و انتقال از حساب مازاد به سود انباشته :
وجوه نقد 6.000.000
استهلاک انباشته تجهیزات 5.000.000
. سود حاصل از فروش تجهیزات 1.000.000
مازاد تجدید ارزیابی تجهیزات 3.000.000
. سود انباشته 3.000.000
1.000.000=(10.000.000-5.000.000)-6.000.000=ارزش دفتری تجهیزات – مبلغ فروش=سود حاصل از فروش تجهیزات
اهمیت استفاده از نقشه مفهومی در یادگیری
نظریه سازندهگرایی از چارچوبهای نظری مهمی است که در شکلگیری و هدایت بازنگری ها و فعالیت های جدید آموزشی نقشی مهم ایفا میکند. گرچه ممکن است که اشکال متفاوتی از سازندهگرایی وجود داشته باشد، اما به طور کلی سازندهگرایی بر این نکته تأکید میکند که افراد فعالانه دانش را میسازند، همچنین در فرآیند سازنگی، تعاملات اجتماعی میان افراد، از اهمیتی اساسی برخوردار است. از اینرو در این دیدگاه دانشآموز تشویق میشود که در یادگیری مطالب به فعالیت های شخصی خویش متکی باشد، دانش قبلی مورد توجه قرار میگیرد و حتی گاه نقد میشود و تعامل میان دانشآموزان و نیز معلم به آسانی صورت میگیرد. بنابراین در محیطهای یادگیری ساختنگرایانه به دانشآموزان فرصت بحث و گفتوگو بر روی عقاید، باورهای همدیگر و به طور کلی نظر دادن روی آنها داده میشود، در نتیجه توانائیهای شناختی و فراشناختی آنها افزایش مییابد. در شیوه ساختنگرایانه دانشآموزان به یادگیری معنادار و مهارتهای فکری سطح بالا میپردازد. همزمان، معلمان و فراگیران میتوانند از مزایای به کارگیری نقشههای مفهومی مبتنی بر دیدگاه ساختنگرایانه به عنوان یک راهبرد آموزشی – یادگیری بهرمند شوند. بخشی از اثرات مثبتی که استفاده از نقشه مفهومی بر معلمان میگذارد عبارتند از:
۱-وسیلهای برای آموزش: زمانی که معلمان برای یاد دادن مطالب آموزشی از نقشه مفهومی استفاده میکنند، در فرآیند آموزش به مفاهیم مهم و روابط میان آنها با سایر مفاهیم بیشتر توجه میکنند. به این طریق کمتر احتمال وجود دارد که وقت کلاس را صرف موضوعات کم اهمیت کنند.
۲-وسیلهای برای ارزشیابی تکوینی: نقشههای مفهومی که خود دانشآموزان آنها را تهیه میکنند ابزارهایی بسیار مناسب برای تشخیص نواقص یادگیری دانشآموزان هستند و معلم با توجه به ارتباطهای درست و نادرست در این نقشهها، نکاتی را که دانشآموزان خوب متوجه نشدهاند، تشخیص میدهد.
۳-وسیلهای برای ارزشیابی پایانی: برای سنجش یادگیریهای تراکمی دانشآموزان پس از پایان واحد یادگیری میتوان از آنان خواست تا به تهیه نقشه مفهومی موضوعات آموزش داده شده بپردازد. پاتله و روئیت (۲۰۰۳) در کنار شیوههای دیگر سنجش سطح دانش و درک آزمودنیهای خود از روش ترسیم نقشه مفهومی برای محتوای آموزشی سود جستند. هنگامی که دانشآموزان به تهیه نقشه مفهومی یک موضوع میپردازند، متوجه می شوند که ارتباطهای احتمالی بسیار میان مفاهیم وجود دارد به طوری که در انتخاب این مفاهیم و بیان روابط میان آنها دچار چالش ذهنی میشوند. یک چنین فرآیندی در برگیرنده چیزی است که بلوم (۱۳۶۸) آن را عملکردهای شناختی سطح بالا مینامد. در تهیه نقشه مفهومی عملکردهای شناختی سطح بالا چون تحلیل، ترکیب و ارزشیابی مداوماً به کار گرفته میشود. این امر نشان میدهد که چگونه یک نقشه مفهومی میتواند یک ابزار قوی ارزشیابی مورد توجه قرار گیرد. نواک (۱۹۹۱) معتقد است که استفاده از آزمونهای چندگزینهای از مدرسه تا دانشگاه برای سنجش یادگیریهای فراگیران وحی منزل نیست. در سال های اخیر از نقشههای مفهومی به عنوان ابزارهای ارزشیابی قدرتمند استفاده میشود.
۴-برنامهریزی آموزشی: نقشههای مفهومی ممکن است در تهیه طرح و برنامه آموزشی مفید واقع شوند. به وسیله آنها میتوان بخشهای متفاوت آموزش، روابط میان این بخشها و اولویتبندی میان آنها را مشخص شود (شرن، تروچیم و لاکماب، ۱۹۹۵). در چنین آموزش منظمی پیش از آنکه تدریس مطالب شروع شود، نقشه مفهومی به عنوان روش ارائه ساختار محتوای درس به کار میرود. به بیانی دیگر پیش از شروع درس جدید، ارائه نقشه مفهومی در حکم یک پیش سازماندهنده عمل میکند. همچنین پس از پایان یادگیری، ارائه یا تهیه نقشه مفهومی خلاصهای از آنچه را یاد گرفته شده است برای فراگیران فراهم میآورد. در چنین شرایطی مطالب جدید تحت شمول مطالب کلیتر قرار میگیرند و یادگیری معنادار به آسانی انجام میگیرد.
کاربردهای آموزشی/ تحصیلی
نقشهپردازی ذهنی برای مقالات
در حالی که یادداشت برداری از یک کتاب یا سخنرانی شامل تشخیص عناصر اصلی مطالبی است که پشت سرهم میآیند تا نقشهای ذهنی بینجامند، یادداشتسازی برای مقاله به این معناست که ابتدا عناصر اصلی و ضروری موضوع را در نقشه ذهنی مشخص کنید و سپس از یادداشتهای نقشه ذهنیتان برای ایجاد ساختاری خطی بهره بگیرید. روش کار به این ترتیب است:
مثل همیشه باید نقشه ذهنی خود را با تصویری مرکزی آغاز کنید که نشاندهنده موضوع مقالهتان باشد.
پس از آن میتوانید سررشتههای اصلی مناسب را به عنوان سرشاخهها یا زیرگروههای اصلی نقشه خود انتخاب کنید. در این مرحله باید به موضوع یا پرسش اصلی مقاله کاملاً توجه کنید. معمولاً جملهبندیها و مباحث مقاله خود سررشتههای اصلی را پیشنهاد میکنند.
بگذارید ذهنتان آزادانه به این سو و آن سو حرکت کند یا در مناسبترین مکان نقشه نکات مورد نظرتان را وارد کنید. هیچ محدودیتی در مورد تعداد شاخهها و زیر شاخههایی که میتوانند از سررشتههای اصلیتان منشعب شوند وجود ندارد. در طول این مرحله از نقشهپردازی ذهنی باید از علائم (رنگها، نمادها یا هردو آنها) برای نمایش ارجاع متقابل یا ایجاد تداعی میان بخشهای گوناگون نقشه استفاده کنید.
به ویرایش و مرتب سازی مجدد نقشه ذهنیتان به صورت مجموعه کلی به هم پیوسته بپردازید.
اکنون پیشنویسی ابتدایی از مقاله خود تهیه کنید. نقشه ذهنی را به جای چارچوب به کار گیرید. نقشه ذهنی خوب تنظیمشده باید بتواند کلیه زیر شاخههای اصلی نوشته، نکات کلیدیای که باید در هر یک از شاخههای اصلی استفاده شوند، و همچنین نحوه ارتباط این نکات با یکدیگر را برایتان فراهم آورد. در این مرحله باید از روی قسمتهایی از نقشه، به ویژه کلمات یا ساختارهای دستوری خاص که به نظرتان دشوار میرسند بگذرید. به این ترتیب جریانی بزرگتر به وجود میآورید و همواره میتوانید به قسمت «دشوار» برگردید، شبیه زمانی که به خواندن کتاب مشغول هستید.
چنانچه با مشکل «عدم توانایی ذهنی در نوشتن» مواجه شدید، طرح یک نقشه ذهنی دیگر به غلبه بر آن کمک خواهد کرد. در بسیاری از اوقات تنها ترسیم تصویر مرکزی به جریان مجدد خلاقیت ذهنی شما میانجامد، و باعث میشود تا ذهن بتواند آزادانه پیرامون موضوع مقالهتان کاربرد ارزش مفهومی جولان دهد. در صورتی که بار دیگر دچار حالت توقف ذهنی شدید، کافیست تا به سادگی چند انشعاب دیگر به کلمات و تصاویر کلیدی نقشه خود بیفزایید. با این کار مغز شما «گشتالت» یا «تمایل به تکمیل» طبیعی خود را به دست میآورد و با کلمات و تصاویر تازه به پر کردن فضاهای خالی مشغول میشود. در عین حال به ظرفیت نامحدود تداعی مغزتان توجه داشته باشید و به همه افکارتان اجازه دهید به جریان بیفتند، به ویژه آن دسته از افکاری که ممکن است به عنوان «پوچ» یا «مضحک» کنار گذاشته باشید. درست در لحظهای که پی ببرید چنین موانعی در واقع نه به علت عدم توانایی مغزتان بلکه به دلیل ترس نهفته ناشی از شکست و همچنین ناآگاهی از روش کارکرد مغز ایجاد شدهاند، خود به خود از بین میروند.
در انتها، به بازنگری نقشه ذهنی تکمیل شده خود بپردازید و نکات نهایی را به نوشتهتان اضافه کنید. هرجا که لازم دیدید، ارجاعهای متقابل، شواهد و نقلقولهای بیشتری برای تأکید و پشتیبانی از بحث هایتان، و تصحیح یا گسترش نتیجهگیریهای خود، به نقشهتان بیفزایید.
ذکر این نکته ارزش دارد که این نقشههای ذهنی جایگزین نوشتههای خطی حجیم و مفصلی میشوند که معمولاً دانشآموزان و دانشجویان پیش از نوشتن مقالههایشان تهیه میکنند. در روش مبتنی بر نقشه ذهنی از یک نقشه ذهنی و یک پیشنویس اجمالی به جای دوازده صفحه یادداشتهای استاندارد و دو یا سه پیشنویس استفاده میکنند. همچنین ذکر این نکته خالی از اهمیت نیست زیرا موجب افزایش انعطافپذیری در تهیه پیشنویس میشود. به طریقی مشابه، نقشههای ذهنی در کنار برنامههای رایانهای مجموعهای فوقالعاده برای نگارش مقالات به شمار میرود. دانشآموزان یا دانشجویان که پیاپی درگیر امتحانند، نوشتن هر نوع مقالهای را در فرصت زمانی مشخصی سودمند خواهند یافت زیرا شرایط امتحانی را برایشان شبیهسازی میکند. این شیوه مخصوصاً در موقعیتهای رقابتی نظیر مسابقههای درسی بسیار مطلوب است، موقعیتهایی که در آنها مغز شما تحت شرایطی پر از تنش نیاز به کاربرد ارزش مفهومی پرورش جدی برای کسب امتیاز بالا دارد. (برای مطالعه بیشتر در این زمینه به داستان ادوارد هیوز در کتاب از مغزتان استفاده کنید نوشته تونی بوزان مراجعه کنید).
نقشههای ذهنی برای امتحانات
پس از یادداشتبرداری از موضوعات درسی به صورت نقشه ذهنی، و مرور این نقشهها در فاصلههای زمانی توصیه شده، اکنون میباید بیش از هر زمانی آماده امتحان دادن باشید. کل چیزی که برای تبدیل دانش عالی خود به عملکردی عالی نیاز دارید عبارت است از یک شیوه صحیح و مناسب که در اینجا پیشنهاد میشود:
نخستین گام این است که به مطالعه کامل برگه امتحانی خود بپردازید. سؤالهایی را که میخواهید به آنها پاسخ دهید انتخاب و هرگونه ایدهای را که بلافاصله با خواندن سؤالات مزبور به ذهنتان خطور میکند بر روی یک نقشه ذهنی کوچک پیاده کنید.
سپس تصمیم بگیرید که به چه ترتیبی میخواهید به سؤالات پاسخ دهید، و چه مقدار زمان برای هر یک از آنها در نظر بگیرید.
با مقاومت در برابر وسوسه پاسخ دادن به سؤال نخست مطابق عادت دیرینه، برای کلیه سؤالاتی که در نظر دارید به آنها پاسخ دهید یک نقشه ذهنی انفجاری رسم کنید. با دنبالهروی از این شیوه ذهن خود را قادر به کندوکاو در جریان کلی امتحان و انشعابهای برخاسته از پرسشها میکنید بیآن که پرسش خاصی را در نظر بگیرید.
اکنون به سؤال نخست بازگردید و نقشهای ذهنی ترسیم کنید که به عنوان چارچوب پاسختان باشد. تصویر مرکزی این نقشه همان توضیحات مقدماتی شماست، و هریک از شاخههای اصلی آن عنوانهای فرعی مهم با بخشی از مقاله را شامل میشود. باید سعی کنید برای هریک از انشعابها از شاخههای اصلیتان یک یا دو پاراگراف مطلب بنویسید.
همینطور که ساختار پاسخ خود را تنظیم میکنید، پی خواهید برد که میتوانید شروع به ارجاع متقابل در میان ساختار دانستههای خود کنید و با افزودن افکار، تداعیها و تفسیرهایتان به نتیجهگیری برسید. چنین پاسخی به آزمونکننده دانشی جامع، توانایی تحلیل، تنظیم و یکپارچه سازی، ارجاع متقابل و به ویژه توانایی در ارائه خلاقانه ایدههای بدیع خودتان درباره موضوع را نشان خواهد داد. به عبارت دیگر بهترین نمرهها از آن شما می شود.
«جیمز لی» نقشههای ذهنی را به وجود آورد تا با گذراندن امتحانات ورودی دانشگاه و امتحانات نهایی دوران متوسطه کمک کند. در پانزده سالگی جیمز به دلیل بیماری ۶ ماه از مدرسه دور بود و پس از بازگشت وی توصیه شد که یک سال تحصیلی به عقب بازگردد، زیرا به امتحانات O-Jevel چیزی نمانده بود، جیمز از آموزگاران خود خواست تا به او اجازه دهند که در وقت معمول امتحان دهد و پس از جلب موافقت آنها شروع کرد به خلق نقشههای ذهنی از هر آنچه که در مقابلش قرار میگرفت! در عرض تنها سه ماه وی کار یک سال تحصیلی را انجام داد، و در ده امتحان موفق به کسب ۷ نمره A و ۳ نمره B شد.
نقشهپردازی ذهنی برای پروژهها و گزارشها
نوشتن یک پروژه یا گزارش، از چند صفحه ساده گرفته تا نوشتن یک رساله دکترا، نیز میتواند با استفاده از نقشههای ذهنی به امری ساده تبدیل شود. چنین پروژههایی ممکن است تحقیقاتی گسترده بطلبد یا در نهایت مستلزم تهیه معارفهایی به صورت نوشته، گرافیکی یا شفاهی باشد، اما با این حال روش کار مشابه روش مورد استفاده در نوشتن مقالات و انجام امتحان است. همچون هر فعالیت مطالعاتی دیگر، نخستین گام این است که تصمیم بگیرید چه مقدار زمان برای انجام چه حجمی از کار اختصاص دهید. تعیین چنین اهدافی برای پروژههای بلندمدت و کوتاهمدت از اهمیت یکسانی برخوردار است. سپس، در طول مرحله تحقیق، میتوانید از نقشههای ذهنی برای یادداشتبرداری از منبع اصلی، به روی کاغذ آوردن نتایج تحقیقات، ساماندهی و یکپارچهسازی ایدههایتان در هنگام بروز آنها، و شکل دادن به نوشته نهایی یا سخنرانیتان استفاده کنید. پروژهها و گزارشهای نوشته شده به این شیوه هم همچون مقاله یا پاسخ امتحانی که از نقشه ذهنی استفاده کردهاند، نسبت به آن دسته از نوشتههایی که با روشهای سنتی پرزحمت یادداشتبرداری خطی تهیه شدهاند، از تنظیم بهتر، تمرکز، خلاقیت و بداعت بیشتری برخوردارند.
کاربرد ریاضی در زندگی: 15 فایده مهم در زندگی روزمره
ما در زندگی روزمره از ریاضیات استفاده می کنیم. اگرچه همچنین نمی توانیم این واقعیت را انکار کنیم که بسیاری از افراد به ریاضیات علاقمند نیستند. آزمون های ریاضی، تکالیف و کتاب های جبر یا مثلثات مطمئناً برای همه ها دلنشین نخواهند بود. اما چه بخواهید و چه نخواهید، ریاضیات در انجام فعالیتهای روزمره، به کمک و راهنمایی ما می آید.
اهمیت ریاضیات و کاربردهای گسترده آن در زمینه های مختلف تحصیلی مانند علوم به متخصصان کمک کرده است تا درباره هوا، دریا و کشفیات بشر مانند هوافضا و سایر فناوریهای پیشرفته اطلاعات بیشتری کسب کنند.
ریاضیات چیست؟
ریاضیات علمی است که به اشکال، کمیت ها و ترتیب ها می پردازد و این یعنی ریاضی در هر جایی که چشم شما می تواند ببیند وجود دارد. ریاضیات به سردمدار جوامع و کشورهای در حال رشد تبدیل شده است و در واقع به منظور به روز کردن شیوه زندگی مردم استفاده می شود.
توی این پک فوق العاده، مرد بهتری شویم رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی!
توی این پک فوق العاده، تعمیرات و نگهداری منزل رو خودت انجام بده، همسرت و خونواده تو سربلند کن و کلی توی مخارج اضافی صرفه جویی کن!
توی این پک های فوق العاده، آموزش مهارت های فردی که از نون شب واجب ترن رو با بهترین اساتید یاد می گیری. دیگه توی زندگی کم نیار و توی هر جمعی همه رو انگشت به دهان کن!
ریاضیات مالی چیست؟
ریاضیات مالی با پول و امور مالی در ارتباط است و بیشتر در صنعت تجارت مورد استفاده قرار می گیرد و شامل موضوعات و / یا عواملی مانند وام، سرمایه گذاری، بیمه، اعتبار، مالیات، تخفیف، حقوق و دستمزد، آمار، موجودی، املاک و مستغلات و بهره می شود- البته محدود به این موارد نیست. هوش مالی چیست و جدیدترین روشهای تقویت آن با سرعت هر چه تمامتر!
15 فایده مهم ریاضی در زندگی روزمره
1- آشپزی
برای تهیه یک غذای خوشمزه و لذت بخش برای دوستان، عزیزان، خانواده، اقوام یا مشتریان، می بایست مواد لازم را اندازه گیری کنید، بنابراین برای تعیین مقدار مناسب از ریاضی استفاده می کنید.
2- باغبانی
ریاضی در مراقبت از گیاهان نیز بسیار حیاتی است. فاصله بین دانه های جدید و همچنین تعداد گلدان های مورد نیاز از مواردی هستند که نیاز به اندازه گیری دارند. عدم دقت در اندازه گیری می تواند منجر به اصراف یا از بین رفتن گیاهان شما شود.
3- هنر
عکاسی، نقاشی، رقص، یا حتی مجسمه سازی، به ریاضی نیاز دارند. اگرچه مفهوم هنر بیان احساس یا احساسات فرد است، اما برای ساخت یک اثر هنری که می تواند توجه مخاطب را به خود جلب کند به محاسبات نیاز خواهیم داشت.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
4- بانکداری
زندگی بدون بانکداری را تصور کنید. اگر بانکی وجود نداشته باشد چه کسی می تواند امور مالی ما مانند پس انداز را سازماندهی کند. یکی از کاربردهای ریاضی در بانکداری است و تقریبا تمام افراد با آن سر و کار دارند.
5- مهمانی ها
سوال واقعی در هر مهمانی، ممکن است این باشد: چند نفر و چقدر؟ همه چیز باید دقیق اندازه گیری شود تا اطمینان حاصل شود که از همه مهمانان پذیرایی می شود و انتظارات آنها برآورده خواه شد (حداقل نیمی از آنها). این که مهمانی از چه ساعتی شروع شود و تا چه زمانی ادامه پیدا کند نیز با ریاضیات در ارتباط است.
6- دکوراسیون
در دکوراسیون خانه، اداره یا حتی یک فروشگاه، ما به صورت ناخودآگاه از ریاضی برای محاسبه و اندازه گیری فضایی که می خواهیم وسایلمان را در آن قرار دهیم استفاده می کنیم (مثلاً ارتفاع و عرض پرده ها، مبلمان جدید و غیره).
7- آمار
اگر آمار نبود، سازمان هایی مانند آژانس های دولتی نمی توانستند نیازهای مردم خود را اندازه گیری کنند و مشکلات آنها را برطرف کنند. اگر ریاضی نبود، شرکت های بازاریابی نمی دانستند مشتریانشان چه نیازها و خواسته هایی دارند و یا اینکه چگونه می توانند آنها را به خرید محصولات خود ترغیب کنند. شرکتها به کمک کاربرد ارزش مفهومی آمار و ارقام قادر به درک راههایی هستند که می تواند بر مخاطبانشان تأثیر داشته باشد.
8- طراحی
تمام زیرساخت هایی که مشاهده می کنیم و در همه جا از آنها استفاده می کنیم، از ریاضی استفاده می کنند- از فروشگاه های مواد غذایی که هر روز از کنار آنها گذر می کنید، تا ساختمانی که در آن کار می کنید و تابلوهای تبلیغاتی که از داخل اتومبیل یا مترو مشاهده می کنید – همه و همه از ریاضی استفاده می کنند- هم برای اطمینان از اینکه شگفت آور به نظر می رسند و هم برای اطمینان از اینکه آیا استحکام و ایمنی لازم را دارند.
9- خرید
به طور ناخودآگاه، وقتی مشغول محاسبه میزان پس انداز خود در هر خرید تخفیف دار از فروشگاه مورد علاقه مان می شویم، از ریاضی استفاده می کنیم. وقتی در ذهن خود به این فکر می کنید که خرید کدام محصول مقرون به صرفه است در حال استفاده از ریاضیات هستید.
10- مسافرت
هر بار که به خارج از کشور سفر می کنید، نیاز به تبدیل ارز دارید. علاوه بر آن مدام سعی می کنید هزینه ها را با کشور خود مقایسه کنید، بنابراین از ریاضی استفاده می کنید. یکی دیگر از کاربردهای ریاضی در سفر تخمین مسافت ها است.
11- تجارت
ریاضی نه تنها در فروش و بازاریابی کاربرد دارد، بلکه در عملکرد کلی یک تجارت نیز دخیل است. برای مثال شما به کمک ریاضی برآورد می کنید که آیا هزینه های شرکت و حقوق کارمندان را در خواهید آورد یا نه!
12- بودجه بندی
ما به کمک ریاضی می توانیم مبلغ مشخصی که در هر روز هزینه می کنیم را تعیین کنیم. اگر ریاضی نبود، ما نمی توانستیم برآورد کنیم که چقدر برای حمل و نقل، غذا و موارد دیگر هزینه می کنیم.
13- مدیریت زمان
ما همچنین برای اینکه بتوانیم از زندگی روزمره خود به طور مؤثر استفاده کنیم از ریاضی کمک می گیریم. از طریق مدیریت زمان مؤثر است که می توانیم پربازده باشیم و بسیاری از کارها را در عرض 24 ساعت به پایان برسانیم.
14- تفکر انتقادی
از لحظه بیدار شدن از خواب، از تفکر انتقادی خود برای برنامه ریزی اینکه روزمان چطور باید طی شود استفاده می کنیم، یکی دیگر از کاربردهای ریاضی در تصمیم گیری های مهم زندگی است، این تصمیم گیری ها ممکن است با کار، حرفه یا مسائل خانوادگی مرتبط باشند.
15- استراحت
حتی وقتی استراحت می کنیم هم از ریاضی استفاده می کنیم. چه متوجه آن باشیم و چه نباشیم، فعالیت هایی مانند رفتن به استخر، کتاب خواندن یا گذراندن یک روز تعطیل در خواب نیز نیاز به محاسبات دارند. ما همیشه بیشتر از آنچه که متوجه آن هستیم در ذهن خود به کمیت ها و اعداد فکر می کنیم.
ویدیوی کاربرد ریاضی در واقعیت
میلاد حیدری
هدفم از راه اندازی سایت، آموزش هنر و مهارت های لازم برای پارسی زبانان عزیز در سراسر دنیاست. به امید روزی که آگاهی در بین هموطنانم فراگیر شود. سوالات خود را مطرح فرمایید در حد توان پاسخ خواهم داد.
نوشته های مشابه
علائم مسمومیت با تن ماهی و پاسخ به 10 سوال رایج کاربران
چگونه چاقو را تیز کنیم؟ 3 روش کاربردی و 6 نکته
تشخیص پا پرانتزی و 3 علت اصلی آن که باید بدانید
8 فواید نیکوتین (طبق تحقیقات جدید سال 2022)
4 دیدگاه ها
اینا که اره ولی ایکس و کسینوس به چه دردی میخوره
سلام وقت بخیر
اولا x یا y یا z و یا ….
این ها برای متغیر بکار میرن یعنی عضو نامشخصی که در تابع یا یک چند جمله ای یا دنباله قرار میدهیم مثلا نمیگیرم یک یا دو یا رادیکال میگوییم ایکس یعنی هر چیزی میتونی هر عددی توی ذهنت تصور کنی و به ایکس بدی
بعدش سینوس یا کسینوس اینا در مثلث قائم الزاویه بکار میرن کاربردش هم اینه که ریاضیدان بزرگ لئوناردو اویلر بقیه متوجه شدن در مثلث رابطه ای بین زوایا و اضلاع وجود دارد مثلاً کسینوس زاویه ۶۰ درجه نسبت ضلع مجاور به وتر میشه یک تقسیم بر دو و تو بیا هر مثلثی رو میخوای با ضلع های مختلف رسم کنی اگر بازاویه ۶۰ داری نگاه میکنی در مثلث قائم الزاویه میبینی نسبت ضلع مجاور به وتر یک دوم میشه حالا این فقط برای ۶۰ درجه بود
ریاضیدان ها دیدن واسه هر زاویه آلفا
الان اینجا آلفا هم مثل همون ایکس که فرمودید یک عضو نامشخص یعنی هر زاویه ای میتونی بدی مثلا سی درجه یا بیست و دو نیم درجه یا ۱۰/۸۹ درجه و …. کسینوس یک نسبت خاصی درمیاد و کسینوس هر زاویه میشه نسبت ضلع مجاور به وتر خب مشخصه هم در دایره مثلثاتی مثلا برای زاویه ۱۰درجه میبینی نسبت ضلع مجاور به وتر خیلی زیادتر از تا زاویه ۸۰ درجه
تو خودت برو با زاویه ۸۰ درجه نسبت ضلع مجاور به وتر رو نگاه کن میبینی عددش خیلی کوچیکه و طبیعی هم هست چونکه ضلع مجاور در زاویه ۸۰ درجه اندازه اش کوچیکه و وتر خیلی بزرگه تقسیم عدد کوچیک به بزرگ هم عدد کوچیک میده
خیلی واست مثال میزنم تا درک کنی عزیز
الان یک مثال واضح تر میزنم عزیز
چیزی که میگم فقط واسه درکه یعنی دقیق نیست
قبل از اینکه بگم خودت یک نقاله بزار پیش خودت و چیزی که میگم رو رسم کن با مداد و مقاله و خط کش
ازت میخواهم یک مثلث قائم الزاویه رسم کنی که یکی از زوایا ۸۰ درجه و اون یکی ۱۰ درجه میشه خود به خود چونکه یکی از زوایا هم ۹۰ یعنی قائمه هستش در کل مجموع زوایا داخل هر مثلث باید بشه ۱۸۰ درجه
وقتی این مثلث رو با مقاله و خط کش با زاویه ۸۰ رسم میکنی ضلع مجاور یعنی ضلع کنار زاویه ۸۰ رو با خط کش اندازه بگیر خیلی مقدار کمی میده مثلا ۰.۱ میده الان وتر هم اندازه بگیر مثلا ۰.۹ میده الان نسبت ضلع مجاور به وتر (نسبت منظورم تقسیمه) پس تقسیم ۰.۱ بر ۰.۹ میشه یک عدد خیلی کوچیک۰.۱۱۱۱۱۱ پس هرچه زاویه بزرگتر باشه کسینوس زاویه نسبتش کمتر میشه
واحد درجه که میگم برای اندازه گیری زاویه هست و اگر نیم دایره رو به ۱۸۰ قسمت به مبدا مختصات تقسیم کنی به هر خط میگن یک درجه
اگر ابهامی بود و توضیح بیشتر و سردرگم شدید و لاغیر آیدی تلگرامم[email protected] هستش من درخدمت هستم
و اگر هم که متوجه شدید بسیار زیبا.
دیدگاه شما