تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند
تحلیل تکنیکال و نقش آن در بررسی سهام
تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه (بورس)، یکی از مکتبهای اصلی تحلیل و بررسی سهم است که به مجموعه ای از قوانین معاملاتی گفته میشود که با تجزیه و تحلیل تحرکات و تغیرات گذشته قیمتها، تلاش میکند روند آینده قیمتها را پیش بینی کند.
تحلیل تکنیکال یکی از ۲ روش اصلی تجزیه و تحلیل بازار بورس و سهام است و از اهمیت و پیچیدگی خاصی برخوردار است. کارگذاری اقتصاد بیدار به عنوان کارگزاری با رتبه الف، در حوزهی آموزش تحلیل تکنیکال همواره کوشیده است تا سهامداران از آنان بهره لازم را ببرند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
روش تحلیل تکنیکالی یکی از ۲ روش سنتی و اصلی تجزیه و تحلیل بازار بورس است. تحلیل تکنیکال یا تکنیکی بر اساس دادههای رخ دادهی بازار بورس میباشد. دادهها یا اطلاعات بازار شامل سطح شاخص بازار، حجم سهام معامله شده، قیمت سهم و شاخصهای تکنیکی و فنی میشود. کارگزاری اقتصاد بیدار با فراهم کردن بستر تحلیل تکنیکال (اطلاعات بیشتر: https://ebidar.com/education/articles/technical-analysis/) به شما کمک میکند تا به راحتی سهم مورد نظر را از این بعد و روش تحلیل و بررسی کنید.
این رویکرد تحلیل سهم کاملا با تحلیل بنیادی متفاوت است. بهگونهای که انواع شاخصهای بنیادی مانند سود سهام، فروش، نرخهای رشد و یا قوانین و مقررات دولتی هیچگونه اهمیتی ندارند. تکنیکالیستها (افرادی که بر اساس تحلیل تکنیکال اقدام به ورود یا خروج از معامله را میگیرند) از تغیرات کندلهای قیمت بهره میبرنند که این نمودارها و کندلها اطلاعات کاربردی از جمله حرکات و تغییرات قیمت در طول زمانی مشخص، رفتار سهم قبل و بعد از اتفاقات مهم، نوسانات رخداده و حال حاضر سهم، حجم و تعداد معاملات و عوامل این چنینی را در اختیار تکنیکالیستها قرار میدهند. یکی از مهمترین اطلاعاتی که میتوان از تحلیل تکنیکال دریافت کرد، تشخیص زمان ورود به سهم و خروج از آن است.
مزیتهای تحلیل تکنیکال نسبت به دیگر تحلیلها
در بازار سرمایه تحلیلهای مختلفی وجود دارند که هر کدام نقشی در عملکرد یک تحلیلگر دارند. در این قسمت قصد داریم به مزیتهای تحلیل تکنیکال نسبت به دیگر تحلیلها و بررسی نقش تحلیل تکنیکال در بررسی سهم بپردازیم.
تحلیل تکنیکال در همه انواع و قسمتهای بازار سرمایه کاربرد دارد. اوراق سهم، آتی، کالا، و سایر اوراق بهادار همه و همه با استفاده از استراتژی تحلیل تکنیکال قابل بررسی و تحلیل هستند.
با تسلط به ابزارهای تحلیل تکنیکال شما به عنوان تحلیلگر وقت بسیار کمتری نسبت به سایر استراتژیهای تحلیلی صرف بررسی و تجزیه سهام و بازار میکنید.
یکی از مهمترین ارجعیتهایی که تحلیل تکنیکال دارد این امر است که زمان و قیمت مناسب و جذاب رابی ورود به سهم و خروج از سهم را به شما میدهد که این نقش بسیار موثری بر عملکرد شما دارد. متخصصان کارگزاری اقتصاد بیدار با بهرهگیری از این مزیت برای سرمایهی شما، بهترین نقاط ورود و خروج را انتخاب میکنند.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
تا به اینجا متوجه اهمیت و نقش پررنگ تجزیه و تحلیل تکنیکال در بازار بورس شدیم. اما این نقش و تاثیر غیر قابل انکار، فقط و فقط با ابزارهای قدرتمند ممکن است. ابزارهای این استراتژی تحلیلی تنوع و وسعت زیادی دارند. در ادامه به مهمترین و کاربردیترین ابزارهای تحلیل تکنیکال که در تجزیه و بررسی سهام نقش دارند، اشاره میکنیم که همواره در مقالات آموزشی کارگزاری اقتصاد بیدار و همین طور دورههای تخصصی و جامع به آن پرداخته و به سادهترین و مفیدترین شکل ممکن برای شما شرح دادهایم.
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی در حقیقت اشکالی هستند که کندلهای قیمتی با روند خاص خود آنها را تشکیل میدهند. بعد از رخ دادن و مشاهداهی این الگوها، قیمت سهم در جهتی خاص (صعودی یا نزولی) حرکت میکند. الگوهای قیمتی بیانگر این حقیقت هستند که گذشته سهم دوباره اتفاق میافتد و این الگوهای شاخص در نمودارها وجود دارند که به دفعات دیده شدهاند و شیوه بازخورد قیمت سهم بعد از این الگوها روند مشخصی دارد. از شاخصترین و پرکاربردترین الگوهای میتوان به الگوی برگشتی، الگوی ادامه دهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان بررسی روند سهم و دسته، الگوی پرچم و قلاب، الگوی دو دره و دو قله، و الگوی مثلثی اشاره کرد.
نمودارهای قیمتی
نمودار خطی و نمودار کندل از مهمترین ابزارها در گروه نمودارها هستند. نمودار کندل نام دیگر نمودار شمعی است. این نمودار نسبت به دیگر نمودارهای قیمتی اطلاعات بیشتری به تحلیلگر میدهند. بالاترین، پایینترین قیمت را در بازههای زمانی متفاوت در نمودار قیمتی شمعی یا کندلی قابل رویت است.
اسیلاتور و اندیکاتور
اسیلاتورها و اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی و اعمال آن بر روند قیمتی، به صورت بسیار دقیق شرایط پیشرو را پیشبینی میکنند. از دیگر کاربرد اندیکاتورها و اسیلاتورها میتوان به سیگنالدهی اشاره کرد. با استفاده از اسیلاتورها و اندیکاتورها، شرایطی مانند اشباع خرید فروش و ارزندگی سهم مشخص میشود. اندیکاتور rsi، اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتور EMA، اندیکاتور مکدی و بولینگر باند از مهمترین و معروفترین اندیکاتورها به حساب میآیند. اندیکاتورها از پیچیدهترین ابزارهای تحلیل بهشمار میروند، اما در سایت رسمی کارگزاری اقتصاد بیدار همهی اندیکاتورها به جزییات و دقت بسیار با تصاویر گرافیکی، برای شما شرح داده شده است تا براحتی از این ابزار بهره گیرید.
الگوهای هارمونیک
شناسایی نقاط بازگشت در بازار، یکی از کاربردهای ویژه الگوهای هارمونیک است. الگوهای هارمونیک از کنار هم قرار گرفتن معنادار موجهای حرکتی بازار ایجاد میشوند. استفاده از الگوهای هارمونیک در مقایسه با الگوهای قیمتی یا کلاسیک پیچیدهتر است. علت این امر نیز این است که تشخیص و شناسایی الگوهای هارمونیک به تجربه زیادی نیاز دارد. الگوی هارمونیک ab=cd از شناختهترین الگوهای هارمونیک است. الگوی گارتلی، باترفلای و الگوی بت یا خفاش، از شاخهی الگوی ABCD میباشند که همگی هارمونیک هستند.
خطوط فیبوناچی
نسبتهای فیبوناچی که توسط ریاضیدان ایتالیایی کشف شد، در تمام طبیعت دیده بررسی روند سهم میشوند و تحیل تکنیکال نیز از این قاعده مثتسنا نیست. این اعداد که گوشهای از آنها اعداد ۰٫۷۶۳ ، ۰٫۶۱۸ ، ۰٫۵ ، ۰٫۳۸۲، ۰٫۲۳۶ هستند، در الگوهای هارمونیک و سطوح حمایت و مقاومت نیز کاربرد فراوانی دارند. خطوط فیبوناتچی و همه نکات آن در کلاسهای جامع تحلیل تکنیکال که به صورت آنلاین برگذار میگردد، به خوبی آموزش داده میشود تا در تصمیمگیری شما در سرمایهگذاری تاثیرگذار باشد.
نقش تحلیل تکنیکال در کاهش ریسک معاملات
فعالیت در بازار بورس بدون بهرهگیری از تحلیل تکنیکال غیر ممکن است. در تعداد زیادی از مطالعات صورت گرفته بر معاملات و سبدهای بورسی این نتیجه استخراج شده است که بهرهگیری از تحلیل تکنیکال و ابزارهای آن تاثیر بسیاری در افزایش سوددهی و کاهش ریسک و ضرر داشته است. ابزارهای تحلیل تکنیکال با تعیین و پیشبیبنی روند پیشرو، در پیشگیری از ضرر بسیار موثر هستند. چرا که تعیین حد سود و مهمتر از آن تعیین حد ضرر، در این تحلیل رخ میدهد که بهطور سیستماتیک ریسک معاملهی شما را کاهش میدهد. برای دسترسی به این مقالات و کلاسهای آموزشی کافی است به وب سایت کارگزاری مراجعه و از آن بهره ببرید.
سایر روشهای تحلیل سهام
در بورس روشهای تحلیلی گوناگونی وجود دارد. بهترین کاری که یک سرمایه گذار و معامله گر باید انجام دهد این است که تنها به یک روش اکتفا نکند و سهام را از جنبه های مختلف مورد سنجش و بررسی قرار دهد. به طور سنتی بیان شده است که برای به یک معامله حداقل 3 دلیل باید وجود داشته باشد. بررسی وضعیت بنیادی یک سهم و تحلیل بنیادی اهمیت زیادی دارد. در گام بعدی، یادگیری رواشناسی بازار و تابلوخوانی می تواند کمک بسیار زیادی به انتخاب سهام مناسب بکند.
چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟
حجم معاملات سهم یا Volume یکی از اندیکاتورهای مهم در بازار بورس به شمار میرود. به صورت کلی این اندیکاتور تعداد دارایی، معاملات یا اوراق بهاداری را نشان میدهد که در طی یک بازه زمانی مشخص (عموما یک روز) در میان سرمایه گذاران دست به دست شده است؛ به عبارت دیگر تعداد معاملاتی که در یک بازه زمانی انجام میپذیرند را حجم معاملات سهم میگویند.
این اندیکاتور در بورس و تصمیمات این حوزه بسیار اثر گذار است؛ زیرا سیگنالی را به سرمایه گذاران نشان میدهد تا بتوانند بر اساس آن تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. در ادامه این مطلب، با این مفهوم بیشتر آَشنا میشویم، دلیل اهمیت Volume را درک میکنیم و متوجه خواهیم شد چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. پس با ما همراه باشید.
به صورت دقیق تر، حجم معاملات سهم به چه معنا است؟
حجم معاملات سهم
همانطور که در بالاتر عنوان شد، حجم معاملات سهم، تعداد اوراق بهادار یا سرمایه ای است که میان افراد (سرمایه گذاران) در یک زمان مشخص (که عموما یک روزه است) تحویل داده میشود. برای درک بهتر، منظور از حجم معاملات سهم تعداد سهامِ اوراق بهاداری است که در شروع به کار بازار بورس تا پایان آن، مورد معامله قرار میگیرند. Volume یک اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال بازار میباشد که تغییرات آن برای سرمایه گذاران تکنیکی نیز اطلاعات و داده هایی پر اهمیت به شمار میروند.
هر معامله ای که میان فروشنده و خریدار اوراق بهادار انجام میپذیرد، به کل تعداد حجم آن اوراق کمک میکند. در واقع، یک معامله زمانی اتفاق می افتد که خریدار با محصول (اوراق) ارائه شده توسط فروشنده و قیمت مدنظر وی توافق کند. حال اگر تنها پنج معامله در طول آن روز انجام شود، حجم معاملات سهم آن روز، پنج خواهد بود. این عدد بدست آمده در انتها برای سرمایه گذاران و تصمیمات بعدی آن ها بسیار ارزشمند است. در ادامه دلیل این امر را توضیح میدهیم و درک میکنیم که چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم.
هر بازار بورسی که در هر نقطه از جهان قرار دارد، حجم معاملات سهم را پیگیری میکند و این اطلاعات را در اختیار افراد قرار میدهد. البته لازم به ذکر است که این به اشتراک گذاری میتواند به صورت رایگان یا در صورت پرداخت هزینه اشتراک باشد. این تعداد نیز اغلب در روزهای کاری (روز کاری بازار) هر یک ساعتی یک بار گزارش میشود.
البته این گزاراشات ساعتی، تخمینی از حجم معاملات بورس میباشند. حجم معاملات بورس گزارش شده در پایان روز نیز به همین منوال است؛ یعنی به صورت تخمینی محاسبه می گردد. ارقام حقیقی و نهایی در روز بعد گزارش میشوند.
سرمایه گذاران ممکن است حجم معاملات سهم لحظه ای یک اوراق بهادار یا تعداد تغییراتی که در قیمت یک قرارداد به وجود می آید را دنبال کنند. این داده ها، میتوانند جایگزین حجم معاملات سهم شوند؛ زیرا عموما قیمت ها در حجم معاملات بالا به طور مکرر تغییر می نمایند.
از آنجایی که در این مطلب قصد داریم دریابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؛ اجازه دهید ابتدا کاربرد اصلی حجم معاملات سهم را متوجه شویم.
حجم معاملات سهم دقیقا چه چیزی را بازگو میکنند؟
حجم معاملات سهم یا Volume به سرمایه گذاران اطلاعاتی درباره فعالیت بازار و نقدینگی آن میدهد. Volume بالا برای یک اوراق بهادار به خصوص، به معنای نقدشوندگی بیشتر، اجرای بهتر سفارش و فعالیت بالاتر آن برای یافتن ارتباط بین خریدار و فروشنده است. هنگامی که سرمایه گذاران ایده مشخصی درباره نحوه حرکت و فعالیت بازار بورس ندارند و نسبت به آن مردد میباشند، حجم معاملات سهم آینده نیز تمایل به صعود دارد این امر اغلب باعث مشخص شدن معاملات فعال تر برای گزینه های پیش رو و معالات آتی اوراق بهادار میشود.
حجم کلی معاملات سهم تمایل دارد تا بررسی روند سهم حرکتی رو به بالا و نزدیک به زمان شروع به کار و پایان بازار بورس داشته باشد. همچنین در قبل از شروع تعطیلات و در زمان استراحت و ناهار کارکنان، تمایل دارد تا در مقدار پایین قرار بگیرد.
حال که با حجم معاملات سهم و کاربرد آن آشنا شدیم، به نظر شما چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم؟
توجه به الگوهای حجم معاملات سهم در طول زمان باعث میشود تا سرمایه گذاران درباره نقاط قوت یا ضعف بالا رفتن یا پایین آمدن بخش معینی از بازار بورس یا کل آن به درکی عمومی دست پیدا کنند و سیگنال ها را تا حدودی دریابند. در واقع، حجم معاملات سهم نقش پر رنگ و برجسته ای را در تحلیل تکنیکال بازار در مقایسه با دیگر اندیکاتورها بازی میکند؛ اما چطور میتوانید از آن استفاده نماییم و سیگنال ها را دریافت کنیم؟
هنگامی که حجم معاملات سهم یا Volume را مورد بررسی قرار میدهید، عموما چندین راهنما برای معین کردن حرکت بازار (نقاط قوت یا ضعف آن) وجود دارد. شما نیز به عنوان یک سرمایه گذار باید بتوانید آن ها را از یک دیگر تشخیص دهید، در حرکات قوی بازار مشارکت کنید و تا جایی که میتوانید از حرکات ضعیف آن به دور بمانید (البته در برخی از موقعیت ها نیز می توانید از حرکات ضعیف به منظور پیدا کردن لحظه ورود به بازار استفاده کنید). این راهنماها در همه شرایط صادق نیستند، اما میتوانند به صورت کلی در تصمیم گیری شما مفید واقع شوند که در ادامه به توضیح آن ها میپردازیم.
تایید روند
یکی از نکات مهمی که به ما کمک میکند تا ساده تر متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، روند حرکت بازار بورس میباشد. هنگامی که بازار روندی رو به صعود دارد، متناسب با آن نیز حجم معاملات سهم افزایش می یابد. خریداران نیز برای آن که بتوانند به مقدار قیمت ها فشار وارد کنند و آن ها را بالا نگه دارند، باید تعداد اوراق و انگیزه را افزایش دهند. افزایش قیمت و کاهش حجم میتواند نشانه ای از عدم وجود سود باشد و این امر سیگنالی است مبنی بر بازگشت بالقوه.
درک این مسئله و فهم آن کار دشواری است، اما این امر یک حقیقت است که کاهش قیمت (یا حتی افزایش آن) به هنگامی که حجم معاملات سهم کاهش می یابد، سیگنال مناسب و قوی نخواهد بود. در واقع، کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات سهم بالا، سیگنال قوی است که مسئله ای در بازار بورس به صورت اساسی تغییر پیدا کرده است.
حرکت خستگی و Volume
مورد بعدی که کمک میکند بفهمیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، حرکات خستگی بازار است. در یک بازار صعودی یا نزولی، حرکت خستگی قابل مشاهده است. این حرکات عموما حرکات تند و شدید در قیمت ها است که افزایش شدید حجم معاملات سهم را نیز به همراه دارد. این موقعیت، سیگنالی مبنی بر پایان بالقوه یک روند در بازار بورس میباشد.
خوشبختانه کاهش قیمت ها زمانی که بازار در انتهای خود قرار دارد، تعداد بسیاری از سرمایه گذاران را تحت فشار قرار میدهد. نتیجه این امر، نوسان و افزایش حجم معاملات سهم خواهد بود. پس از این که در این موقعیت قله ای در نمودار به وجود آمد، کاهشی در Volume رخ خواهد داد، اما برای تشخیص اینکه این حجم معاملات قرار است چگونه در روزها، هفته ها و ماه ها عمل کند، به راهنماهای دیگری برای بررسی نیاز خواهد بود.
علامت ترقی
علامت های ترقی در نمودارهای حجم معاملات سهم، دیگر عامل موثری است که کمک میکند چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. Volume نیز در تعیین این علامت ها بسیار تاثیر گذار است. برای مثال، تصور کنید حجم معاملات سهم در یک موقعیت کاهش قیمت، افزایش می یابد و پس از آن مقدار قیمت به دلیل یک حرکت به سمت پایین، بالاتر می رود. اگر قیمت در زمانی که حرکت به سمت پایین رخ داد، کمتر از میزان قبل که کم بود، نشود و همچنین جحم معاملات سهم نیز در سقوط دوم کاهش یابد، علامت ترقی به عنوان یک سیگنالی برای حرکات بعدی سرمایه گذاران قابل تشخیص است.
حجم معاملات سهم و برگشت قیمت
بعد از اینکه قیمت برای طولانی مدت به سمت بالا یا پایین حرکت کرده است، اگر قیمت شروع به تغییرات اندک کند و به همراه آن حجم معاملات سهم سنگین باشد، این موقعیت سیگنالی مبنی بر این است که روند برگشت در حال انجام است و بررسی روند سهم مسیر قیمت میتواند تغییر نماید.
تغییر ناگهانی در برابر تغییر ناگهانی دروغین
ابتدای زمانی که تغییر ناگهانی به هنگام تغییر قیمت رخ میدهد (حتی در دیگر الگوهای نموداری)، افزایش حجم معاملات سهم، سیگنالی است تا قدرت حرکت یا مسیر را نشان دهد. تغییرات جزئی در Volume یا کاهش آن در تغییرات ناگهانی، نشان دهنده عدم سودآوری و تغییر ناگهانی دروغین میباشد.
تاریخچه حجم معاملات سهم
یکی دیگر از راه هایی که کمک میکند تا متوجه شویم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم، توجه به تاریخچه این اندیکاتور از گذشته تا کنون است. البته توجه داشته باشید که بررسی اطلاعات و داده های حجم معاملات سهم 50 سال گذشته با امروز، تحلیل اشتباهی را به شما خواهد داد. هر چه اطلاعات مورد بررسی امروزی تر باشند، تحلیل شما نیز بهره وری و کارآیی بیشتری خواهد داشت.
حال که متوجه شدیم حجم معاملات سهم چگونه و به چه شکل در بازار سیگنال میدهند، بهتر است با اندیکاتورهای Volume آشنا شویم. در این صورت دریافت سیگنال ها نیز کار ساده تری خواهند شد.
سه اندیکاتور مهم در حجم معاملات سهم
اندیکاتورهای حجم معاملات سهم، فرمول های ریاضی هستند که در بیشتر پلتفرم های نموداری برای شما نشان داده میشوند. هر اندیکاتور از فرمول متفاوت و به خصوص خود استفاده میکند. سرمایه گذاران نیز میبایست متناسب با رویکرد و اهداف خود در بازار بورس، مناسب ترین اندیکاتور را برای خود انتخاب نمایند. وجود و انتخاب اندیکاتورها ضروری نیست، اما میتوانند پروسه تصمیم گیری در معاملات و بازار را آسان نمایند.
در این زمینه اندیکاتورهای بسیاری وجود دارند که در ادامه با دو عدد از آنها آشنا خواهیم شد:
- شاخص حجم تعادلی: اندیکاتور بررسی روند سهم یا شاخص حجم تعادلی (On Balance Volume) یکی از ساده ترین و موثرترین اندیکاتورها است. حجم معاملات سهم زمانی اضافه میشود (با عددی دلخواه) که بازار بالاتر میرود یا در زمانی که Volume پایین است به هنگامی که بازار پایین می آید. این امر یک مجموع در حال اجرا را فراهم می آورد و همچنین سیگنالی بر این مبنا است که سهام در حال جمع شدن میباشد.
علاوه بر آن، این مسئله، نشان دهنده واگرایی نیز میتواند باشد؛ برای مثال، در شرایطی که قیمت ها افزایش می یابند، اما حجم معاملات سهم با میزان بسیار کمی افزایش خواهد داشت یا حتی میتوانند شروع به نزول داشته باشند.
- جریان پول چایکین: یکی از مواردی که کمک میکند تا در بیابیم چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم: اندیکاتور جریان پول چایکین است. افزایش قیمت ها باید با افزایش حجم معاملات همراه باشد.
کاربرد این اندیکاتور نیز همین است؛ اینکه در گسترش Volume در زمانی که قیمت ها به بالاترین یا پایین ترین میزان خود در روز میرسد تمرکز میکند. همچنین برای نقطه قوت مربوطه نیز مقداری را فراهم می آورد.
به صورت کلی، حجم معاملات سهم به سرمایه گذاران کمک میکند تا مقدار حرکت یا جنبش اوراق بهادار را شناسایی کنند و رویه حرکت آن را تایید نمایند. اگر حجم معاملات سهم افزایش یابد، قیمت ها نیز عموما در مسیر قبلی خود به حرکت ادامه میدهند. همچنین اگر یک اوراق بهادار به افزایش خود تا جایی ادامه دهد که در نمودار به قله برسد، حجم معاملات اوراق بهادار نیز باید افزایش پیدا کند و بر عکس.
علاوه بر آن، حجم معاملات سهم میتواند سیگنالی برای تشخیص احتمال سودآوری برای سرمایه گذاران باشد؛ اینکه سهام یا اوراق خود را بفروشند یا نگه دارند؛ بنابراین Volume ابزاری مهم و کاربردی برای مطالعه و بررسی روند بازار است و همانطور که در بالاتر عنوان شد، راه های بسیاری برای تشخیص این امر وجود دارند.
راهنمای بالا، پایه ای ترین راهنمایی است که میتوانید به هنگام تصمیم گیری در معاملات خود استفاده نمایید و متوجه شوید چگونه از حجم معاملات سهم سیگنال بگیریم. تشخیص روند و حرکت بازار و قیمت ها در این پروسه بسیار کمک کننده خواهند بود. از این رو، اگر به دنبال سرمایه گذاری در بورس هستید و مایل اید تا با به کار گیری اندیکاتور حجم معاملات سهم، برای خرید یا فروش سهام تصمیم گیری کنید، با متخصصین این حوزه در تماس باشید و اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید. این کار برای همه افراد موثر و سودده نخواهد بود.
حجم معاملات سهم در بورس
حجم معاملات سهم در بورس به معنی میزان معاملات انجام شده در طول یک دوره زمانی خاص مثلا روزانه یا هفتگی است. بالا رفتن و یا پایین آمدن حجم معاملات سهم باعث میشود معامله گران تصمیم به خرید یا فروش بگیرند. حجم معاملات همیشه مقدم بر قیمت معاملات است اما این دو با یکدیگر مرتبط هستند. برای دیدن نمودار حجم معاملات می توانید به سایت رسمی بازار بورس ایران مراجعه کنید و در آن مشاهده خواهید کرد که مثلا حجم معاملات انجام شده یک شرکت در طول یک هفته پیش به چه شکل بوده است . در این نمودارها بالا رفتن حجم نمودار با رنگ سبز نشان داده می شود و افت حجم معاملات با رنگ قرمز.
اینکه اگر حجم معاملات بالا رود و زمان خوبی برای فروش سهم است یک اشتباه بزرگ است که بسیاری از معامله گران تازه کار مرتکب می شوند. برای تصمیم گیری در این مورد نه تنها باید به نمودار حجم نگاه کرد ، بایستی نمودار قیمت سهم شرکت مورد نظر را نیز مورد بررسی قرار داد. زیرا گاهی با بالا رفتن قیمت حجم معاملات پایین می آید و این نشانه خوبی است برای اینکه متوجه شویم این حرکت صعودی قرار نیست به سود بیانجامد. اما اگر قیمت بالا رفت و حجم معاملات نیز همزمان بالا برود نتیجه میگیریم ارزش سهام این شرکت قرار است تغییراتی مثبت داشته و ارزش آن بالاتر هم برود که در این صورت معامله گران با تجربه متوجه این سیگنال شده و اقدام به خرید می کنند اما معامله گران تازه کار دقتی در این زمینه ندارند.
همچنین اگر حجم معاملات بالا برود اما قیمت در سطح پایینی قرار بگیرد باز هم سیگنالی مثبت محسوب میشود و خبر از این میدهد که قرار است ارزش این سهم در آینده سیر صعودی داشته باشد و خرید این سهم می تواند منجر به سود خوبی شود. در هر صورت به یاد داشته باشید که هرگاه برای بررسی حجم سهام اقدام میکنید همزمان نمودار قیمت را در همان بازه زمانی مورد بررسی قرار دهید. از آنجا که نمودار حجم معاملات نشان دهنده روند است، به یاد داشته باشید بررسی این نمودارها می تواند در تشخیص الگوها کمک کننده باشد. زیرا نمودار خوانی حجم معاملات با تحلیل تکنیکال در ارتباط است. از آنجا که در تحلیل تکنیکال ما به بررسی الگوها از جمله الگو های کلاسیک مثل: الگوی پرچم، سر و شانه، فنجان و … میپردازیم، نمودار حجم معاملات نیز می تواند برای تشخیص الگوها به ما کمک کند تا بتوانیم بهتر تصمیم گیری کنیم.
پس با این تفاسیر باید دقت داشته باشیم که حجم معاملات در بازار بورس و مشاهده نمودار آن برای تصمیم گیری امری بسیار ضروری است و البته در کنار مشاهده و بررسی نمودار حجم بایستی به قیمتها در یک روز یا یک هفته دقت نظر داشته باشیم. یک اشتباهی که بسیاری از معامله گران مرتکب می شوند این است که آنها می دانند باید نمودار حجم را بررسی کنند اما بازده زمانی را مشخص نمی کنند یا بر فرض این بازده را بسیار طولانی در نظر میگیرند مثلا برای یک سال یا حتی بیشتر.
در حالی که برای تصمیم گیری برای خرید یا فروش این نمودارها تنها می توانند در بازه یک روزه یا یک هفته به ما کمک کنند زیرا تغییرات حجم معمولا ناگهانی صورت میگیرد و ممکن است یک روزه حجم معاملات به صورتی کاملا ناگهانی و به طرز عجیبی بالا برود و یا پایین بیاید، اینجاست که باید برای خرید یا فروش اقدام کرد. منظور همان تغییر ناگهانی است که ما به دنبال آن هستیم.
آموزش استراتژی پیدا کردن سهم مناسب خرید در بورس تهران
اگر با تجربه خرید و فروش سهام در بورس را داشته باشید، حتما می دانید که برای پیدا کردن یک سهم خوب نیاز به تحلیل داریم. معمولا سهامداران به سه روش سهم مناسب خود را پیدا می کنند که عبارتند از تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی.
بورس تهران بعد از صعود و ریزشی که تجربه کرد، به نظر می رسد حالا به تعادل رسیده و اگر مشکل جدیدی به وجود نیاید می توان گفت که تحلیل پذیر شده و با استفاده از تحلیل تکنیکال و بنیادی امکان پیدا کردن سهام مناسب وجود دارد.
اگر با تجربه خرید و فروش سهام در بورس را داشته باشید، حتما می دانید که برای پیدا کردن یک سهم خوب نیاز به تحلیل داریم. معمولا سهامداران به سه روش سهم مناسب خود را پیدا می کنند که عبارتند از تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی.
همه روش ها به نوبه خود خوب بوده و جواب می دهد. افراد حرفه ای از هر سه روش در کنار هم استفاده میکنند و با این حال به یکی از موارد ذکر شده بیشتر بها می دهند.
شاید هر شخص برای خود استراتژی مخصوصی داشته باشد و بر اساس آن اقدام به معامله کند. ما نیز در فیماچارت برای پیدا کردن سهم از چند استراتژی استفاده می کنیم که در این مقاله قصد داریم به یکی از بهترین استراتژی های پیدا کردن سهام بپردازیم.
در این استراتژی ما ابتدا از چند فیلتر بورس استفاده می کنیم و بر اساس آن چند سهم را گلچین می کنیم. تعداد فیلترهای بورسی بسیار زیاد است که در سایت فیماچارت می توانید به حدود 60 عدد از آن ها دسترسی داشته باشید.
بعد از فیلتر، سهم هایی که پیدا شده را بر اساس اندیکاتور ایچیموکو و اسیلاتور استوکاستیک تحلیل می کنیم. ایچیموکو و استوکاستیک دو اندیکاتور بسیار معروف هستند که متاسفانه امکان آموزش آن ها در یک مقاله میسر نیست و اگر قصد یادگیری و استفاده از این دو اندیکاتور را دارید باید به مطالب آموزشی و ویدئوهای رایگانی که در این زمینه وجود دارد مراجعه کنید. سعی کردیم چند مطلب خوب و کامل در زمینه آموزش ایچیموکو و استوکاستیک و حتی اندیکاتورهای دیگر در سایت فیماچارت منتشر کنیم تا بتوانید از آن ها استفاده کنید.
بعد از تحلیل تکنیکال با استفاده از خطوط روند و دو اندیکاتور ذکر شده، معمولا سه تا پنج سهم باقی می ماند که باید یک یا دو سهم از آن ها را برای خرید نهایی انتخاب کنیم.
در این مرحله با استفاده از تابلوخوانی نسبت خرید و فروش در روزهای گذشته را بررسی کرده و نگاهی به بنیاد سهم و آخرین مجمع برگزار شده سهم خواهیم داشت.
حال یک تا سه سهم مناسب داریم که می توانیم با خیال راحت اقدام به خرید آن ها کنیم.
در زیر نمودار سهم سخاش را مشاهده می کنید که بعد از عبور از فیلترهای ما در قیمت 7400 تومان توسط اندیکاتور ایچیموکو سیگنال خرید داده شده و بعد از آن حدود 60 درصد رشد قیمتی داشته است.
اول باید به این باور برسید که هیچکس در دنیا نمی تواند به طور کامل و اطمینان 100 درصد روند آینده سهم را پیش بینی کند. پس هر تحلیلی ممکن است اشتباه باشد و مهم این است که برآیند تحلیل ها و معاملات درست و سودده باشد.
نکته دیگری که لازم بود به آن بپردازیم، تجربه در بازارهای مالی است. گاهی سهمی نمودار تکنیکال مناسبی ندارد اما تجربه قبلی ما را مجاب به خرید می کند. به همین خاطر است که گاهی تحلیلگران قدیمی بازار سهم هایی را معرفی می کنند که شاید نمودار خیلی خوبی نداشته باشد اما روند صعودی بلند مدتی را طی می کند. پس تجربه را دست کم نگیرید و سعی کنید تا می توانید تحلیل کرده و نتایج تحلیل خود را دنبال کنید.
و در انتها سعی کنید حتما نیم نگاهی به شاخص کل و شاخص کل هم وزن داشته باشید. زمانی که روند کلی بازار نزولی است، سعی کنید با احتیاط بیشتری وارد معاملات شوید. چون بازار بورس ایران به شدت هیجانی است و همین هیجانات گاهی باعث می شود که همه تحلیل ها با شکست مواجه شوند.
سعی کردیم به طور معمول هر هفته به تحلیل یک سهم خوب با توضیحات کامل در سایت فیماچارت بپردازیم. اگر به سایت مراجعه کنید می توانید تحلیل ها را مشاهده و در صورتی که ابهام یا سوالی دارید در قسمت نظرات مطرح کنید تا اعضای تیم فیماچارت در کمترین زمان به شما پاسخ دهند.
تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردهایی دارد؟
پایه اساسی تحلیل تکنیکال بررسی دقیق رفتار قیمت سهام است که در نتیجه رفتار عموم معاملهگران شکل میگیرد. برخلاف تحلیلگر بنیادی که تلاش میکند ارزش ذاتی سهام شرکتها را بر مبنای دادههای بنیادی از قبیل مقدار فروش و حاشیه سود و غیره برآورد کند، تحلیلگر تکنیکال به دنبال آن است که حجم معاملات و روند قیمت سهام شرکت را زیر ذرهبین بگذارد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال به این منظور توسعه داده شدهاند که تحلیلگر بتواند تاثیرات فرایند عرضه و تقاضا را روی قیمت سهام به دقت بررسی کند. معمولا از این تحلیل برای یافتن سیگنالهای معاملاتی در بازههای زمانی کوتاه استفاده میشود، اما این امکان هم وجود دارد که از ابزارهای این روش تحلیلی برای مقایسه عملکرد یک شرکت با کلیت صنعتی که در آن فعالیت دارد و نیز با عملکرد کلی بازار استفاده شود.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکالی که تحلیلگران امروزی میشناسند و به کار میبرند، نخستین بار از طرف شخصی به نام چارلز داو در اواخر قرن نوزدهم معرفی شد. چارلز داو روزنامهنگار و کارآفرین هم بود و نشریه معروف «والاستریت ژورنال» را هم او پایهگذاری کرده است. همچنین او با همکاری ادوارد جونز شاخص صنعتی داو جونز را معرفی کرد. از آن به بعد کارشناسان و تحلیلگران دیگری از قبیل ویلیام همیلتون، ادسون گلد و جان مگی کمک کردند تا پایههای اصلی این روش تحلیلی شکل بگیرد. در حال حاضر و بعد از گذشت چندین دهه تحقیق و بررسی، صدها الگوی تحلیلی و روش سیگنالیابی به بدنه تحلیل تکنیکال راه یافته است.
فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که روند معاملات و نوسانهای قیمت در گذشته، میتواند شاخص مناسبی برای تخمین قیمت در آینده باشد. تحلیلگران حرفهای معمولا این روش تحلیلی را در کنار روشهای تحلیلی دیگر به کار میگیرند. اما از آنجا که یادگیری مقدمات تحلیل تکنیکال به نسبت سادهتر از فراگیری تحلیل بنیادی است، بسیاری از معاملهگران خرد فقط بر این نوع تحلیل تکیه دارند و تلاش میکنند با استفاده از سیگنالهای تحلیل تکنیکال، روند قیمت را در کوتاهمدت تخمین بزنند و با ورود و خروج سریع به سهام یک شرکت، درآمد کسب کنند.
پیشفرضهای اساسی تحلیل تکنیکال
تحلیلگران تکنیکال روی هم رفته ۳ پیشفرض اساسی را برای روش تحلیلی خودشان میپذیرند:
۱. همه چیز در قیمت لحاظ شده است
تحلیلگران تکنیکال بر این باورند که همه اخبار و مولفههای تاثیرگذار، از وضعیت بنیادی شرکت گرفته تا مولفههای موثر بر اقتصاد کلان و روانشناسی و احساسات معاملهگران، در قیمت منعکس شده است. این فرضیه را میتوان بهنوعی با نظریه «بازار کارا» مقایسه کرد که میگوید اطلاعات جدید با سرعت بالا بر بازار تاثیر میگذارد و قیمتها با توجه به این دادهها تعدیل میشوند. آنچه باقی میماند روند عرضه و تقاضا است که روند حرکت قیمت را در آینده تعیین میکند.
۲. قیمت در قالب یک روند مشخص تغییر میکند
تحلیلگران تکنیکال قبول دارند که حتی تغییرات قیمت در بازار، حتی اگر تصادفی به نظر برسد، در قالب یک روند مشخص انجام میگیرد. به زبان سادهتر، قیمت سهام یک شرکت بیشتر احتمال دارد که روند (نزولی یا صعودی) قبلی خود را ادامه بدهد. بیشتر استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال استوارند بر مبنای این فرض طراحی شدهاند.
تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند
۳. تاریخ تمایل دارد خودش را تکرار کند
تحلیلگران تکنیکال معتقدند تاریخ تکرار میشود. طبیعت تکرارشونده نواسانهای قیمت را هم معمولا به برآیند روانشناسی معاملهگران و فعالان بازار نسبت میدهند که بر اساس احساساتی انسانی از قبیل ترس و طمع و هیجان شکل میگیرد. تحلیلگران تکنیکال با مطالعه دقیق الگوهای تکرارشونده در نمودار قیمت سهام تلاش میکنند این احساسات را تحلیل کنند تا درک بهتری نسبت به تحرکات قیمت داشته باشند. اگرچه بیش از یک قرن است که صاحبنظران تحلیل تکنیکال سبکهای تحلیلی مختلفی را توسعه دادهاند و به کار گرفتهاند، اما این اعتقاد وجود دارد که همه این روشها در اصل یک چیزند، چرا که مبنای آنها الگوهای تکرارشونده در رفتار قیمتها است.
انواع تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم، از معرفی تحلیل تکنیکال بیش از یک قرن میگذرد و در این مدت معاملهگران و تحلیلگران بزرگ روشهای تحلیل را شاخوبرگ دادهاند و در قالب کتابها و مقالههایی که نوشتهاند، ابزارها و روشهای متعددی برای این نوع تحلیل معرفی کردهاند. در اینجا بعضی از معروفترین و پرکاربردترین روشهای تحلیل تکنیکال را بهاجمال مرور میکنیم.
تحلیل تکنیکال کلاسیک
بیشتر اوقات منظور از تحلیل تکنیکال کلاسیک، اصول و مقدمات روش تحلیل است. معرفی انواع نمودار قیمت (نمودار میلهای، نمودار خطی و نمودار شمعی)، مفهوم حمایت و مقاومت، خط روند، کانالکشی، میانگینهای متحرک و غیره همگی از پایهایترین مفاهیم تحلیل تکنیکال هستند. علاوه بر این، انواع اندیکاتور (مکدی، آراسآی، استوک آراسای و غیره) در این روش تحلیلی به کار گرفته میشود.
ابزارها و روشهایی که با عنوان تحلیل تکنیکال کلاسیک شناخته میشوند بهنوعی پیشنیاز درک و یادگیری سایر روشهای تحلیل تکنیکال به شمار میآیند. البته این روش تحلیلی هم به نوبه خود روش کاملی است و میشود بر اساس آن استراتژیهای مختلف معاملاتی تعریف کرد، اما بهمرور زمان در کنار این روشهای اولیه، روشها و ابزارهای پیچیدهتری هم توسعه داده شدهاند که هر کدام فلسفه خاص خودش را دارد.
پرایس اکشن
روش پرایس اکشن (یا تحرکات قیمت) را شاید بتوان در دسته تحلیل تکنیکال کلاسیک جا داد، اما معاملهگرانی که از این روش تحلیلی استفاده میکنند در سالهای اخیر کوشیدهاند روش تحلیلی خودشان را یک روش تحلیل تکنیکال مستقل معرفی کنند. روی هم رفته تحلیلگران پرایس اکشن تلاش میکنند تمام توجه خودشان را به خود قیمت معطوف کنند و تا جایی که میتوانند از روشها و ابزارهای پیچیده دور بمانند. این روش تحلیلی تاکید بسیار کمی روی اندیکاتورها دارد و بیش از همه از الگوهای شمعی ژاپنی و خط روندهای ساده استفاده میکنند.
روش ایچیموکو
روش ایچیموکو یکی از روشهای تحلیل تکنیکال است که روزنامهنگار و تحلیلگری ژاپنی به نام هوسودا گوئیچی توسعه داده است. این روش تحلیلی در واقع روشی تکمیلی برای تحلیل نمودارهای شمعی است که علاوه بر بعد قیمت، بعد زمان را هم در نظر میگیرد. ایچیموکو را با اصطلاح «نمودار ابری» هم میشناسند و اگر نمودارهای مبتنی بر این روش تحلیلی را دیده باشید، حتما چشمتان به ابرهای ایچیموکو آشناست!
نظریه امواج الیوت
رالف نلسون الیوت در دهه ۱۹۳۰ نظریهای را معرفی کرد که تا امروز هم کاربرد دارد. اساس نظریه الیوت شباهت زیادی به نظریه چارلز داو دارد، اما شهرت الیوت بیش از همه به خاطر معرفی الگوی امواج حرکتی قیمتها است. الیوت در بررسیهایش متوجه شد که قیمتها در یک روند صعودی بلندمدت، ابتدا در قالب یک روند صعودی پنجموجی حرکت میکنند و پس از رسیدن به اوج، در قالب یک روند اصلاحی سهموجی تعدیل میشوند.
در دهههای اخیر، تحلیلگران و معاملهگران زیادی سراغ نظریه امواج الیوت رفتهاند و کتابهای متعددی در این زمینه نوشتهاند و کوشیدهاند با ارائه مثالهای متعدد، روش تحلیلی الیوت را بیش از پیش توسعه بدهند.
روش تحلیلی نئوویو
روش تحلیل نئوویو در واقع یکی از روشهایی است که بر مبنای تحلیل تکنیکال امواج الیوت توسعه یافته است. این روش تحلیلی را شخصی به نام گلن نیلی پایهگذاری کرده است و کوشیده است قواعدی را وضع کند که تا تحلیلگر بتواند با اتکا به این قواعد، تا جای ممکن با مشکلات و ضعفهای روش تحلیل الیوت مواجه نشود.
محدودیتهای تحلیل تکنیکال
بعضی از منتقدان تحلیل تکنیکال میگویند تاریخ دقیقا به همان شکلی که سابقا رخ داده تکرار نمیشود. بنابراین مطالعه روند قیمتها در گذشته فایده مشخصی ندارد و میشود از آن صرف نظر کرد. عده دیگری از منتقدان معتقدند که اگرچه تحلیل تکنیکال در مواردی درست کار میکند، اما فقط به این دلیل است که تحلیل تکنیکال نوعی پیشبینی خودمحققکننده است؛ یعنی اینکه پیشبینیهای این روش تحلیلی باعث میشوند این پیشبینیها در نهایت محقق شوند.
مثلا وقتی تعداد زیادی از معاملهگران با استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال به این نتیجه میرسند که در قیمت مشخصی اقدام به فروش سهامشان بکنند، سهام شرکت پس از رسیدن به این قیمت با عرضه شدید همراه میشود و در نتیجه قیمت سهامش افت میکند و به این ترتیب پیشبینی تحلیلگران محقق میشود. وقتی هم که قیمت شروع به نزول میکند، ممکن است بقیه معاملهگران هم از ترس ریزش بیشتر قیمتها، اقدام به فروش سهامشان بکنند و به این ترتیب فشار فروش مضاعفی روی سهم شکل بگیرد.
با این حال، تحلیلگران بنیادی میگویند اگر قیمت سهام شرکت زیر ارزش ذاتی باشد، این نوسانها و هیجانات کوتاهمدت تاثیری روی روند بلندمدت سهام ندارد و قیمت سهام در نهایت به سمت ارزش ذاتی میل خواهد کرد.
معایب و مزایای تحلیل تکنیکال
هر ابزاری اگر درست و بهجا استفاده شود میتواند مفید باشد، ولی اگر کسی بدون دانش و مهارت کافی سراغ آن ابزار برود ممکن است به خود یا دیگران آسیب برساند. تحلیل تکنیکال هم از این نظر تفاوتی با ابزارهای دیگر ندارد. پس بهتر است هنگام استفاده از این ابزار با معایب و مزایای آن بهخوبی آشنا باشیم.
مزایای تحلیل تکنیکال
یادگیری آسان: ایده کلی، مفاهیم و ابزارهای تحلیل تکنیکال بهنسبت سادهاند و تقریبا هر کسی که به عالم معاملهگری علاقهمند باشد میتواند با صرف مدتزمانی کوتاه، در این زمینه به دانش و مهارت کافی دست پیدا کند.
توجه: فرایند تحلیل با فرایند معامله بسیار متفاوت است. ممکن است شخصی بهسرعت به ابزارهای تکنیکال مسلط شود و بتواند بهخوبی استراتژیهای معاملاتی را توضیح بدهد، اما نتواند معاملات خوبی در بازار سرمایه داشته باشد. معاملهگری مهارتی است که فقط از راه کسب مهارت تحلیل تکنیکال به دست نمیآید.
تعیین محدودههای مناسب برای خریدوفروش: استراتژیهای معاملاتی که بر مبنای تحلیل تکنیکال طراحی میشوند، از آنجا که به مفهوم ریسک به ریوارد (یا نسبت ریسک به بازده انتظاری) توجه دقیق دارند، میتوانند محدودههای مناسب قیمتی برای خرید یا فروش یک سهم را بهدقت مشخص کنند.
سرعت بالا در فرایند تحلیل: تحلیلگران تکنیکال توجهی به اخبار و وضعیت بنیادی سهام شرکت ندارند و فقط روی نمودار قیمت تمرکز میکنند. در حال حاضر نرمافزارها و سایتهای متعددی وجود دارد که روند تاریخی قیمت سهام را بهراحتی در اختیار تحلیلگران قرار میدهند و ابزارهای متعدد تحلیل تکنیکال را در اختیارشان میگذارند. همین موضوع باعث میشود تحلیلگران تکنیکال بتوانند با صرف کمترین زمان ممکن روند قیمت سهام مورد نظرشان را تحلیل کنند.
هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد
معایب تحلیل تکنیکال
عدم توجه به ارزش ذاتی: بسیاری اوقات آنچه که توجه خریداران را به سهام یک شرکت جلب میکند ارزش ذاتی آن شرکت است، ولی تحلیل تکنیکال هیچ توجهی به این موضوع ندارد. در واقع ممکن است سهام شرکتی مدتها بالاتر از ارزش ذاتی خود معامله شود، ولی از نظر تحلیل تکنیکال، قیمت سهام آن شرکت مناسب خرید تشخیص داده شود. در چنین حالتی، خرید سهام آن شرکت ممکن است ریسک بالایی داشته باشد و احتمال افت قیمت بسیار زیاد باشد.
بیتوجهی به مفهوم سرمایهگذاری: معاملهگرانی که صرفا به روشهای تکنیکال تکیه دارند، شاید هیچ توجهی به مفهوم سرمایهگذاری و سهامداری نداشته باشند. سرمایهگذاران بلندمدت در تلاشند سراغ شرکتهایی بروند که در طول زمان، ارزش ذاتیشان بالا میرود و در نتیجه قیمت سهامشان هم در بازار افزایش مییابد. این سرمایهگذاران توجهی به نوسانهای کوتاهمدت بازار سهام ندارند و سعی میکنند در بازههای زمانی بلندمدت سودهای دلچسب کسب کنند. مشخص است که این سرمایهگذاران از آنجا که میدانند روی چه کسبوکاری سرمایهگذاری کردهاند، استرس و نگرانی از آینده سهامشان ندارند. اما تحلیلگران تکنیکال ممکن است بیش از اندازه روی تحرکات کوتاهمدت قیمت توجه کنند و از توجه به تصویر کلی غافل شوند. طبیعی است که در چنین حالتی، کوچکترین نوسان بازار میتواند باعث ایجاد فشار روانی برای معاملهگر شود.
مشکل حد ضرر در بازار بورس ایران: یکی از مهمترین نکاتی که در استراتژیهای معاملاتی مبتنی بر تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشود «حد ضرر» است. به زبان ساده، هنگامی که سناریو تحلیلی معاملهگر درست از آب در نمیآید (معاملهگر احتمال میدهد قیمت افزایش پیدا کند، اما به هر دلیلی این اتفاق رخ نمیدهد و قیمت شروع به نزول میکند)، معاملهگر باید با حداقل زیان از معامله خارج شود. حد ضرر محدودهای است که مشخص میکند تحلیلگر خطا کرده است و اگر قیمت به این ناحیه برسد، معاملهگر باید سهامش را بفروشد. اما در بازار بورس ایران، به دلیل تشکیل صف خرید و صف فروش، گاهی ممکن است امکان فروش و خروج فوری از معامله وجود نداشته باشد.
تفاوت تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی
وقتی بحث تحلیل بازارها در میان باشد، تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی دو مکتب فکریاند که به دو انتهای یک طیف تعلق دارند. از هر دوی این روشها برای تحلیل و بررسی و پیشبینی روند آینده بازارها استفاده میشود و مانند هر استراتژی سرمایهگذاری یا معاملاتی، هر دوی این روشهای تحلیلی طرفداران و مخالفان خودشان را دارند.
تحلیل بنیادی روشی برای برآورد ارزش ذاتی سهام یک شرکت است. تحلیل بنیادی تلاش میکند همه چیز را از اقتصاد کلان و وضعیت صنایع مختلف گرفته تا وضعیت مالی و شیوههای مدیریتی یک شرکت، به دقت بررسی کند. مطالعه دقیق مواردی از قبیل سود خالص، هزینهها، داراییها و بدهیهای یک شرکت از اجزای جداییناپذیر تحلیل بنیادی است.
در طرف دیگر طیف تحلیلگران تکنیکال نشستهاند که میگویند قیمت یک سهام و حجم معاملات آن سهام تنها ورودیهای تحلیل هستند و به اطلاعات دیگر نیازی وجود ندارد. آنها میگویند همه دادههای بنیادی در قیمت انعکاس یافته و بنابراین لازم نیست این دادهها را بررسی کنیم. تحلیلگران تکنیکال کاری به ارزش ذاتی سهام ندارند، بلکه تلاش میکنند با تحلیل نمودار قیمت سهام و شناسایی الگوها و روندها، تخمین بزنند که قیمت سهام در آینده چه تغییراتی خواهد داشت.
نکته: بیشتر ابزارهای تحلیل تکنیکال را میتوان برای هر چیزی که در هر بازاری معامله میشود به کار برد. از قیمت طلا و دلار در بازار ایران گرفته تا قیمت سهام و اختیار فروش و نرخ برابری ارزها در بازار فارکس و قیمت رمزارزها. میشود گفت به همین دلیل است که بسیاری از تازهکارها اول از همه سراغ این روش تحلیلی میروند؛ روش تحلیلی که از ابزارهای آن میشود در بازارهای مختلف استفاده کرد. اما معاملهگران و سرمایهگذاران حرفهای بهندرت خودشان را به تحلیل تکنیکال محدود میکنند و تلاششان این است که این روش تحلیلی را در کنار روشهای دیگر به کار بگیرند.
خط روند چیست؟ آموزش رسم خط روند در ۵ دقیقه و معرفی ۵ نرم افزار رسم
اگر در دنیای بورس و یا دیگر بازارهای سرمایهای فعالیت داشته باشید یا حتی اگر تنها چند دقیقه پای آموزشهای سرمایهگذاری در بازارهای بورس ایران و جهان نشسته باشید حتماً عنوان ” خط روند ” به گوش شما خورده است. معاملهگران و اساتید بازارهای سرمایهای معتقدند که این خط میتواند مهمترین و کارآمدترین ابزار یک معاملهگر یا سرمایهگذار در بازار باشد؛ اما چگونه؟
برای درک مفهوم خط روند لازم نیست سراغ مفاهیم دیگر برویم. مفهوم این خط بسیار ساده و روشن است. البته روشن بودن این مفهوم بدین معنی کماهمیت بودن آن نیست. اتفاقاً معاملهگران حرفهای و سرمایهگذاران کارکشته اعتماد بالایی به خطوط روند دارند و عملاً بیش از هر اندیکاتور و شاخصی به این خطوط وابسته هستند و این موضوع تنها نشان از یکچیز دارد. خط روند ساده اما مهم بررسی روند سهم است.
بنابراین در همین ابتدای کار به شما هشدار میدهیم که ساده بودن مفهوم خطوط روند باعث نشود که شما تصور کنید کارایی این خط چندان اهمیت ندارد. در کلام سادهتر اگر به یک سرمایهگذار یا معاملهگر حرفهای و قدیمی بازارهای سرمایهای بگویند که تنها حق انتخاب یک یا دو اندیکاتور دارد و باید بر اساس آن دست به معامله بزند، شک نکنید که خطوط روند اولین انتخاب آنها خواهد بود؛ اما سؤال اینجاست که این خطوط چگونه عمل میکند؟
شخصیت سهم را بشناسید!
وقتی به تعریف انواع روندها در تحلیل تکنیکال یا بررسی خط روندهای متفاوت در بورس یا بازارهای سرمایهای نگاه میکنیم متوجه میشویم که غالب این تعاریف بر اساس اعداد و ارقام چیده شده است. درحالیکه شما نمیتوانید خطوط روند را بر اساس این استدلال توجیه کنید.
بگذارید اینگونه توضیح دهیم. شما در بازار بورس یا هر بازار سرمایه داخلی یا بینالمللی درنهایت بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم با انسانهای دیگر وارد معامله میشوید؛ بنابراین شما باید در نظر داشته باشید آن چیزی که شما در حال معامله یا سرمایهگذاری هستید یک چارت یا چند عدد و رقم نیست، بلکه شما در حال معامله با انسانهای دیگر هستید. این سخن بدین معنی است که رفتار چارت و نمودار بر اساس رفتار انسانی معاملهگران و سرمایهداران آن ایجاد میشود. زمانی شما میتوانید این نمودار را درست درک کنید که رفتار انسانی را درک کرده باشید.
در کلام سادهتر، چارت و نمودار پیش از آنکه بخواهد قیمتها و روندهای مختلفی را بیان کنید در حال نشان دادن رفتار انسانی معاملهگران یا سهامداران سهم است؛ بنابراین شما باید در این چارت به دنبال برخی از نقاط عطف بگردید که تصمیم سهامداران تغییر کرده است؛ یعنی از یک حالت صعودی یا نزولی برگشتهاند و رفتار دیگری نشان دادهاند. این نقاط که به قله و دره مشهور است عملاً نقاط حساسی محسوب میشود که پارها و پارها در یک چارت رخ میدهد.
نقاط حساس درواقع جاهایی محسوب میشود که سهامداران به هر دلیل نسبت به آن واکنش نشان میدهد. حال وظیفه یک معاملهگر باهوش چیست؟ اینکه نقطه حساس بعدی را پیدا کند؛ یعنی عملاً از یک معاملهگر انتظار میرود که بتواند قله یا کف بعدی را شناسایی کند و این جز باشخصیت شناسی سهم امکانپذیر نیست. یکی از سادهتر و مهمترین ابزار این شخصیت شناسی چیزی جز خط روند در بورس یا در هر بازار سرمایهای دیگر نیست.
نحوه رسم خط روند چگونه است؟
سؤال مهم دیگری که در مورد خطوط روند وجود دارد این است که آنها چگونه رسم میشود؟ این سؤال از این نظر اهمیت دارد که اولاً شما بهعنوان یک معاملهگر باید بتوانید بهصورت دستی آنها را رسم کنید و در ادامه مسیر بتوانید از انواع بهترین اندیکاتور خط روند استفاده کنید. ازاینروست که آموزش خط روند اولین قدم شما در دنیای سرمایهگذاری و معاملهگری محسوب میشود. حواستان باشد که این قدم را محکم بردارید.
بنابراین کاملاً مشخص است که شما قرار نیست کار خاصی بکنید و تمام آموزش رسم خط روند احتمالاً در یک خط تمام شود. درواقع شما با اتصال دونقطه کف یا دونقطه قله میتوانید بهسادگی خطوط روند خودتان را ترسیم کنید.
هیچ اندیکاتور یا شاخصی را نمیتوان پیدا کرد که به این اندازه آموزش سریع و سادهای داشته باشد نیاز خاصی به انواع نرم افزار رسم خط روند ندارد؛ اما این پایان کار نیست. این داستان جزئیات زیادی دارد.
انواع روندها در تحلیل تکنیکال
اما نکته مهمی که دراینبین وجود دارد این است که یک چارت عادی و نرمال شاید ده ها و صدها نقطه کف یا قله ریزودرشت داشته باشد. در این حالت آیا باید بهتمامی این خطوط اعتماد کرد. قبل از رفتن سراغ ادامه مبحث به این نقطه دقت داشته باشید که هر خط از برخورد دونقطه ایجاد میشود. پس برای رسم یک خط روند قرار است شما دو قله یا تو کف یا یک قله و یک کف را به یکدیگر متصل کنید. اینکه در ادامه این خط میبینید برخی از قلهها یا کف ها به این خط برخورد میکند از معجزات خطوط روند است!
یک مقاله ای میداس سرمایه تهیه کرده به نام معرفی صنایع بورسی که پبشنهاد میکنم حتما مطالعه نمایید.
چند قانون در موردبررسی خط روندهای متفاوت وجود دارد که میتواند ما را به سمت معتبرترین این خطوط راهنمایی کند:
۱- هر خط روند در بورس یا در هر نوع بازار سرمایهای دیگر که تعداد برخوردهای بیشتری داشته باشد، معتبرتر است؛ یعنی خطوط روندی که تعداد کف یا قله بیشتری به آن برخورد کرده و مسیر خود را عوض کردهاند و اصطلاحاً این خط را نشکستهاند نشان میدهد که این خط روند کاملاً قوی و معتبر است.
۲- معمولاً خطوط روند در ۴ امین برخورد باید شکسته شوند. درواقع این خطوط در ۴ امین حمله چارت به خطوط روند (قله یا کف) نمیتواند مقاومت یا حمایت خودش را نشان بدهد و معمولاً از دست میرود. هرچه از این تعداد برخورد بیشتر شود عملاً چند حالت بیشتر وجود ندارد: یا اینکه سهم وارد رنج شده است؛ یعنی قرار است در میان یک بازه قیمتی مدام نوسان داشته باشد. در حالت دوم ممکن است شما خط روند اشتباهی ترسیم کرده باشید و در حالت سوم احتمال دستکاری قیمتها وجود دارد که تنها در بازار بورس تهران این امکان وجود دارد.
۳- بهترین اندیکاتور خط روند زمانی اتفاق میافتد که بازه زمانی در نظر گرفتهشده بلندمدتتر باشد. در کلام سادهتر خطوط روند در بلندمدت اعتبار بیشتری دارند. این خطوط در ماهانه اعتبار بیشتری از هفتگی و درنهایت اعتبار بالاتری در تایم روزانه دارد.
چند نکته در بررسی روند سهم مورد روندها
خطوط روند معمولاً در سه حالت صعودی، نزولی یا رنج زدن هستند؛ اما نکته مهمی که دراینبین وجود دارد و کمتر در آموزشها به آن اشاره میشود این است که یکروند هیچگاه تا ابد ادامه پیدا نمیکند. هرچه از عمر خطوط روند میگذرد باوجود اینکه اعتبار بالاتری پیدا میکنند اما احتمال شکست بیشتری نیز دارند.
از طرف دیگر یکراه شناسایی مهم معتبرترین خطوط روند نگاه به زاویه این خطوط است. هر چه زاویه خطوط روند کمتر و ملایمتر باشد همانقدر معتبرتر است. روندهای شارپ و تیز بهسرعت از بین میروند و سریعاً جای خود را به روندهای با زاویه متمایلتر میدهد.
آموزش خط روند در تحلیل تکنیکال
تا به اینجای کار سعی شد که خطوط روند را تعریف کنیم و بر اساس این تعریف آموزش رسم خط روند در تحلیل تکنیکال را برای شما داشته باشیم.
اما بیایید کمی دقیق تر و البته از زاویه دیگر به اندیکاتور رسم خط روند نگاه کنیم؟ تا اینجا دانستیم که این خطوط بر اساس دو نقطه دره یا دو نقطه قله کشیده می شود.
اما سوال اینجاست که از کجا بدانیم اندیکاتور رسم خط روند به درستی انتخاب شده اند و می توان به آن اعتماد کرد؟ در واقع بهترین نوع خط روند کدام است؟
پاسخ به این سوال چندان ساده نیست. در مورد خطوط روند چند نکته بسیار مهم وجود دارد که در بالا به طور کلی به آن ها اشاره شد. اگر بخواهیم به صورت خلاصه بیان کنیم می توانیم بگوییم:
۱- خطوط روند از مهم ترین قله ها یا قعرها ساخته می شود
۲- خطوط روند بر اساس تعداد برخورد نمودار به آن و برگشت از خط اعتبار پیدا می کند
۳- یک خط روند بعد از ۳ یا ۴ بار برگرداندن نمودار اعتبار خود را از دست می دهد و احتمالا در برخورد بعدی خواهد شکست.
۴- خطوط روند می توانند به یکدیگر تبدیل شوند. یعنی یک خط روند صعودی می تواند در ادامه تبدیل به خط روند نزولی شود و یا برعکس.
خط روند داخلی چیست؟
در آموزش های مختلف معمولا از خط روند صعودی، نزولی یا رنج صحبت می شود و هر کدام از شما احتمالا بارها در مورد این نوع خطوط روند شنیده اید. اما یکی از انواع دیگر خطوط روند که کمتر به آن توجه می شود، خطوط روند داخلی است. آیا می دانید خط روند داخلی چیست؟
به طور کلی خط روند داخلی در دل یک چارت اتفاق می افتد. احتمالا در یک نمودار دیده باشید که قله ها و قعرهای مختلف و کوچکی ایجاد شده اند. این قله ها و دره های مختلف معمولا کوچکتر از قله ها و دره های اصلی است و در خطوط روند صعودی، نزولی یا رنج به آن ها توجهی نمی شود.
خطوط روند داخلی دقیقا بر اساس همین قله ها و دره های کوچک و در دل نمودار ساخته می شود. وقتی شما این خط را در دل نمودار پیدا کنید به یک نکته جالب می رسید و آن این است که قیمت در ادامه مسیر سعی می کند حول محور این خط بچرخد. به نوعی محور اصلی نمودار این خط روند داخلی خواهد بود و برخی از اقتصاددان ها این خط را نمودی از ارزش ذاتی یک سهم می دانند.
گرچه به واقع نمی توان خط روند داخلی را نمودی از ارزش ذاتی سهم دانست، چرا که این خطوط ناپایدار هستند و بعد از مدتی جای خودشان را به خطوط دیگری می دهند، اما به هر حال نسبت به خطوط نزولی، صعودی و یا رنج پایداری بالاتری دارند. از طرف دیگر شما به واسطه این خطوط می توانید روند کلی سهم و حرکت آن را پیدا کنید. این خط برای سرمایه گذاران بلند مدت اهمیت بسیار بالایی دارد. به هر حال آن ها دوست دارند بدانند که روند نهایی سهم به کجا ختم می شود.
سؤالات متداول
۱- انواع نرم افزار بررسی روند سهم بررسی روند سهم رسم خط روند کدام ها هستند؟
خطوط روند اندیکاتور ساده و روتینی محسوب میشود که شما میتوانید آن را در تمامی نرمافزاریهای تحلیل تکنیکال مانند متا تریدر، داینامیک تریدر، ادونس گت، آمی بروکر، موتیو ویو و … میتوانید از این خطوط استفاده کنید.
۲- آیا میتوان به خطوط روند برای معاملهگری و سرمایهگذاری اعتماد کرد؟
پاسخ این پرسش در تجربه شما نهفته شده است. هرچه تجربه شما و شناخت شما از سهم و بازار بیشتر باشد میتوان اعتماد بیشتری به خطوط روند داشت؛ اما بااینوجود هم هیچگاه بازار سرمایه بررسی روند سهم قابل پیشبینی نیست. علت این موضوع نیز ساده و روشن است، انسانها موجوداتی غیرقابلپیشبینی هستند. وقتی انسانها خودشان قابل پیشبینی نیستند چطور میتوان چیزی را پیشبینی کرد که خود زاییده فکر و رفتار انسانی است؟
۳- آیا انواع خطوط روند به همین سادگی است؟
درواقع میتوان گفت که خیر. ما در اینجا خط روند را در سادهترین شکل ممکن آن بررسی کردیم. این خطوط انواع مختلفی دارد و در بسیاری از اندیکاتورها مانند انواع میانگینها و … کاربرد دارد. درواقع شما بر اساس این خطوط روند میتوانید تمام بازار را تحلیل کنید و شاید نیاز به هیچ اندیکاتور یا شاخص دیگری نداشته باشید. تنها مسئلهای که وجود دارد این است که تا چه اندازه با این خطوط آشنا باشید و بتوانید آن را درک کنید. هر چه درک شما از بازار بیشتر باشد این خطوط هم کارایی بیشتری برای شما خواهد داشت.
در ادامه اگر میخواهید بررسی روندهای بازار را انجام دهید و درباره دیتای بورس ، فیبوناچی در بورس و سرخطی زدن در بورس و اینکه بدانید معنی همت در بورس چیست توصیه میکنم حتما این مقالات را بخوانید.
دیدگاه شما