چگونه احساسات خود را هنگام معامله کنترل کنیم؟
کنترل احساسات هنگام معامله و دانستن اینکه چگونه می توانید احساسات را هنگام معامله سهام کنترل کنید، تفاوت بین موفقیت و شکست است. وضعیت روانی شما تأثیر مهمی در تصمیماتی که می گیرید، به ویژه اگر تازه وارد تجارت هستید، و داشتن یک رفتار آرام برای تجارت مداوم مهم است. در این بخش، ما اهمیت روانشناسی تجارت روزانه را برای معامله گران مبتدی و باتجربه بررسی می کنیم و به برخی از راهنماهای نحوه تجارت بدون احساسات اشاره می کنیم.
اهمیت کنترل احساسات در حین معامله
تصور کنید که پیش از حقوق و دستمزد غیر مزرعه ای (NFP) معامله ای انجام داده اید با این انتظار که اگر تعداد گزارش شده بیشتر از پیش بینی ها باشد، به سرعت شاهد افزایش قیمت EUR / USD خواهید بود و شما را قادر می سازد کوتاه مدت سود مدت دار
NFP می آید و درست همانطور که امیدوار بودید، تعداد پیش بینی ها را شکست می دهد. اما بنا به دلایلی، قیمت پایین می آید!شما به تمام تجزیه و تحلیل هایی که انجام داده اید، و همه دلایل افزایش EUR / USD فکر می کنید – و هرچه بیشتر فکر کنید، قیمت بیشتر کاهش می یابد.
همانطور که می بینید قرمز در موقعیت از دست رفته شما قرار دارد، احساسات شروع به تسخیر می کنند – این غریزه “جنگ معاملات احساسی یا پرواز” است. این انگیزه اغلب می تواند ما را از رسیدن به اهداف مانع کند و برای معامله گران، این مسئله می تواند بسیار مشکل ساز باشد، منجر به واکنش های تند و تیز زانو می شود.
معامله گران حرفه ای نمی خواهند این احتمال را بگیرند که تصمیمی عجولانه به حساب آنها آسیب برساند. آنها معاملات احساسی می خواهند اطمینان حاصل کنند که یک واکنش تند تمام حرفه آنها را خراب نمی کند. یادگیری نحوه به حداقل رساندن معاملات احساسی، ممکن است به تمرینات زیاد و بسیاری از معاملات نیاز داشته باشد.
۳ تجربه معمول معامله گران هنگام معامله با نرم افزار امور سهام
برخی از رایج ترین احساساتی که تاجران تجربه می کنند شامل این موارد است:
ترس / عصبی بودن
دلیل عمده ترس، تجارت بسیار بزرگ است. تجارت با اندازه نامناسب بی ثباتی را افزایش می دهد. باعث می شود که اگر تحت فشار قرار نگیرید که خطر ضررهای بزرگتر از حد طبیعی را نداشته باشید، به میزان قابل قبولی که معمولاً انجام نخواهید داد، نخواهید رسید. مقصر دیگر ترس (یا عصبی بودن) این است که شما در یک تجارت “اشتباه” هستید، به این معنی که با برنامه تجارت شما متناسب نیست.
محکومیت / هیجان
محکومیت و هیجان احساساتی کلیدی هستند که می خواهید آنها را تغذیه کنید. این احساسات را باید در هر معامله ای که انجام می دهید احساس کنید. محکومیت قطعه نهایی هر تجارت خوب است. اگر سطح هیجان یا محکومیتی ندارید، این احتمال وجود دارد که در تجارت “مناسب” خود نباشید. منظور ما از “درست” تجارت صحیح طبق برنامه تجارت شما است. معاملات خوب می توانند بازنده باشند همانطور که معاملات بد می توانند برنده باشند. ایده این است که فقط در معاملات خوب، برنده و باخت باشید. اطمینان از محکومیت در تجارت به اطمینان از این امر کمک می کند.
طمع / اعتماد به نفس بیش از حد
حریص نباشید. حرص و طمع شما ممکن است در نتیجه کار خوب باشد. اما اگر مواظب نباشید ممکن است بلغزانید و در نهایت به سقوط کشیده می شوید. همیشه بررسی کنید که از مکانیک تجارت مناسب استفاده می کنید. معامله شلخته در نتیجه اعتماد به نفس بیش از حد می تواند روند قوی را به پایان برساند.
کنترل احساسات در ترید چگونه است؟
ریسک در ذات بازارهای مالی وجود دارد چراکه هرجا سودی در کار باشد، معمولا به همان اندازی ریسک نیز به همراه خواهد داشت، به این خاطر است که کنترل احساسات در ترید بسیار اهمیت پیدا می کند. کنترل احساسات در ترید بدین معنی است که در زمان هایی که بازار قصد دارد ما را به اشتباه بیاندازد و احساساتی مثل ترس، هیجان، طمع و حس هایی از این دست در روند انجام معاملات و به صورت کلی در ذهن ما جاری شده است، بتوانیم همه این حواس و هیجانات را مدیریت کنیم و بهترین تصمیم را اتخاذ نماییم. وقتی که روی حواس خود در هنگام معامله در بازارهای مالی کنترل کافی را داشته باشیم، دیگر اثرات طمع، ترس، امید، حرص، پشیمانی، احساس جاماندگی از بازار و … در معاملات ما به شدت محدود می شود و این موضوع در روند سودآوری، کنترل ضررها و همین طور مدیریت آرامش در زمان معامله تاثیر بسزایی خواهد داشت.
کنترل احساسات در ترید
تهیه و گسترش یک برنامه مدیریت ریسک موفقیت آمیز برای کاهش نتایج غیرمنتظره بسیار حائز اهمیت است، به این خاطر که در آخر باعث کاهش سطح کلی ضررهای مالی شما خواهد شد. یک برنامه مدیریت ریسک موفق باید موازی و هم مسیر با سوابق تجارت ارز دیجیتال وجود داشته باشد، تا بتوان از هر دو جهت مهار رفتارهای ضعیف تجاری و در عین حال توجیه انتظارات اساسی شما استفاده کرد. بعضی اوقات وسوسه باعث می شود تا انتخاب های ضعیفی را انجام دهید، که لذا یک بازار پر از ترس و حرص و طمع و رسیدن به ضرر مالی و سقوط آنی پیش رو دارید. با کاهش عادات تجاری مضر و منفی، می توانید امیدوار باشید که بدون به خطر انداختن بخش زیادی از دارایی، به سود و درآمد قابل توجه دست پیدا کنند.
در صورتی که تمایل دارید در ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین ، اتریوم و … سرمایه گذاری امن کنید و از امتیاز ۱۰ درصد تخفیف کارمزد در معاملات رمزارزها بهره مند شوید، میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید؛
تریدرها و کاربران تازه کار صنعت ارز دیجیتال، معمولا موفق به انتخاب یک استراتژی خروج مناسب نمی شوند. این کاربران به صورت معمول پس از مراجعه به کامپیوترهای شخصی خود متوجه می شوند که سبد ارزهای دیجیتال تحت مدیریت آن ها با کاهش ۲۰ درصدی روبرو شده و امروزه در یک روند نزولی جدید گرفتار شده اند. استفاده از یک استراتژی خروج مناسب نه تنها باعث کاهش خطر و ریسک می شوند، بلکه این امکان را در اختیار شما قرار می دهد تا کنترل بیشتری بر روی ضرر مالی احتمالی داشته باشید.
بنابراین استفاده از یک استراتژی خرید و نگهداری که در آن شما بر روی یک ارز دیجیتال سرمایه گذاری کرده و برای مدت طولانی آن را به فروش نرسانید، می تواند فریب دهنده باشد. این رویکرد منفعلانه به صورت معمول به خاطر سادگی، برای تریدرهای مبتدی وسوسه انگیز به نظر می رسد و غالبا با کاهش ریسک همراه است. با این حال بعید است که با استفاده از این استراتژی و خطر نکردن در بازار ارز دیجیتال به سود چشم گیر دست یابید. لذا وارد بازار شوید، از ریسک و خطر ترسی نداشته باشید و از برنامه ریزی مناسب برای انجام مبادلات مطمئن شوید، به این خاطر که در صورت اجرای صحیح مبادله ارز دیجیتال، این فعالیت تجاری می تواند سرگرم کننده و سودآور باشد.
۱) امید
امید حس خطرناکی برای معامله گر محسوب می شود! شاید درک و تشخیص این حس کار آسانی برای معامله گر نباشد، به این خاطر که به صورت کلی حس امید، حس خوبی است. ولی در حرفه معامله گری حس امید میتواند کشنده باشد. امید بدین معنی است که شخص انتظار دارد که اتفاقی بالاخره بیفتد. زمانی که معامله گر تحت تأثیر حس امید معامله می کند، اغلب به این نتیجه می رسد که حتما سود می کند. شاید این حس موجب گردد تا معامله گر دستور حد ضرر را تغییر دهد و یا اصلا دستورات حد ضرر را حذف کند! به این خاطر که معامله گر امید دارد که بازار به نفع او تغییر می کند. حس امید می تواند به حس طمع تغییر یابد و معامله گر به سودهای سریع یا غیر واقعی امیدوار شود. در بهترین حالت معامله گری که به آینده امید دارد با سودهای کمتری از بازار خارج می شود.
در حقیقت زمانی که معامله سود خوبی دارد، معامله گر به امید سودهای بیشتر از بستن آن خودداری می کند! این که معامله گر امیدوار باشد هر معامله ای که باز می کند با سود بسته خواهد شد، دیدگاه غلطی است. امیدوار بودن به معاملات می تواند احساسات دیگری را هم زنده کند. معامله گری که به یک معامله امید دارد، چنانچه با زیان از بازار خارج شود، دچار سرخوردگی می شود. ناراحتی، خشم و پشیمانی از پیامدهای امید واهی است. معامله گر باید همواره دیدگاه واقع بینانه داشته باشد و کاملا درک کند که هر معامله ای قرار نیست در بهترین سناریو به اتمام برسد در عملکرد معامله گران موفق و حرفه ای همیشه شاهد ترکیبی از معاملات سودده و زیان ده هستیم. این برآیند معاملات است که حائز اهمیت است، نه نتیجه تک تک معاملات.
۲) طمع
تمامی افراد مفهوم طمع را می شناسند. تمایل بیش از حد انسان به تصاحب پول یا ثروت در واقع نامش طمع است. در حرفه معامله گری، طمع می تواند در ظاهر انتظارات غیر واقعی از بازار نمود پیدا کند. بدین شکل که تریدر خواسته غیر واقعی از معاملات داشته باشد. چنانچه شما هم در حین فعالیت در بازار احساس کنید که از معامله انتظار سود غیرمعمولی دارید و یا قصد دارید سود خوبی را در زمان کم به دست آورید، اطمینان داشته باشید که طمع به سراغ شما آمده است. از اولین پیامدهای طمع، تغییر حجم معاملات است، بدین صورت که شما ریسک معاملات را افزایش می دهید. تشخیص چنین حسی کار آسانی نیست، چنانچه حس کردید مشکلی با افزایش ریسک معاملات ندارید، بدانید که طمع باعث زیان و ضرر شما خواهد شد.
هر چقدر هم که استراتژی شما سفت و سخت باشد، حس طمع می تواند شما را متقاعد کند که سیستم معاملاتی و استراتژی معاملاتی خود را بی خیال شوید! هر چند حرف زدن از تشخیص طمع کار آسانی است، ولی در عمل شاید معامله گر حتی متوجه این حس هم نباشد. به عنوان مثل شاید معامله باز با سود خوبی داشته باشید و به آن نگاه کنید و فکر کنید که با باز نگهداشتن آن چقدر دیگر هم می توانید سود به دست آورید. ولی حتما فراموش می کنید که سود معامله باز قطعی نیست! یعنی این سود اگر تثبیت نشود، می تواند به سادگی نابود شود و حتی معامله سودده به معامله زیان ده تبدیل شود. یعنی تا وقتی معامله بسته نشده، سودده یا زیان ده بودن آن مشخص نیست! بسیاری از معامله گران با نگاه کردن به لیست معاملات باز خود دچار اشتباه می شوند. آن ها فکر می کنند که سود یا زیان معاملات قطعی است.
همین تصور غلط موجب می شود تا معامله گران با زیر پا گذاشتن سیستم معاملاتی خود دست به تغییر دستورات حد ضرر و حد سود بزنند. همین حس طمع به سادگی عملکرد معامله گر را تحت الشعاع قرار می دهد. بسیار مشاهده کردیم که معامله گر با نزدیک شدن بازار به حد سود خود، طمع کرده و حد سود را دوباره تغییر داده و در فاصله دور تری از اهداف قبلی قرار داده است. در بیشتر اوقات چنین کاری فقط موجب دستیابی سود کمتر خواهد شد! خروج از معامله ای که سود خوبی را نشان می دهد، کار آسانی نیست. در واقع معامله را باید دقیقا زمانی بست که سود خوبی دارد و وضعیت معامله هم امیدوار کننده است. بسیاری از معامله گرانی که با سود کم تری از بازار خارج می شوند، افرادی هستند که معامله را بیش از حد معمول باز نگه داشته اند، حد سود را تغییر داده اند و یا اهداف غیر واقعی برای معامله تعیین کرده اند. همه این عوامل نتیجه حس طمع است!
۳) ترس
تمامی معامله گران حرفه ای و تازه کار در دوره ای از کار خود ترس را حس می کنند. ترس می تواند اثرات خوب و بد داشته باشد، بر خلاف حس طمع که همواره به ضرر معامله گر خواهد بود. ترس حس قوی تری است. در واقع ترس یک واکنش غریزی برای حفظ بقاست. ترس از دست دادن پول می تواند هم خوب باشد و هم بد، از همین روی در مواجه با حس ترس، معامله گر بایستی به دنبال حفظ توازن باشد.
ترس از دست دادن حساب معاملاتی واقعی موجب می شود تا معامله گر در همه معاملات خود از حد ضرر استفاده نماید. در این مورد ترس به نفع معامله گر عمل می کند. ولی ترس می تواند به ضرر معامله گر هم تمام شود. معامله گری که ترس دارد احتمالا از معاملات احساسی ورود به بازار خودداری می کند و فرصت ها را از دست می دهد. یکی از عوامل دیگری که باعث ترس معامله گر می شود، ریسک بیش از حد در معاملات می باشد.
به صورت کلی به منظور مدیریت حس ترس باید دو کار انجام دهید؛ در گام نخست باید درک کنید که معامله قبلی شما تاثیری بر نتیجه معامله بعدی ندارد. و دوم این که باید میزان حجم معامله ای که با آن راحت هستید را پیدا کنید. گوش دادن به اخبار یا گزارش های اقتصادی هم می تواند معامله گران را بترساند. اخبار و گزارش های اقتصادی می توانند معامله گر را متقاعد کنند که وارد معامله جدیدی شود، یا معامله فعلی را ببندد، بدون این که اصلا توجهی به وضعیت تکنیکال بازار داشته باشد. در واقع بررسی اخبار و گزارش های اقتصادی بسیار لازم است، ولی چنین اطلاعاتی برای ورود لحظه ای به بازار یا بستن معاملات فعلی کاربردی ندارند.
۴) پشیمانی
حس پشیمانی وقتی به سراغ معامله گر می آید که معامله ای را با زیان بسته باشد و یا این که فرصت معاملاتی خوبی را از دست داده باشد. اغلب حس پشیمانی نتیجه احساساتی مانند طمع و ترس است که در بالا آن ها را مورد بررسی قرار دادیم. معامله گران مبتدی بیش از حد به معاملات قبلی خود تمرکز می کنند. هر معامله گری باید این را در نظر داشته باشد که هیچ گاه دو معامله یکسان نستند، از همین روی توجه بیش از حد به معاملات قبلی کار سودمندی نیست. در واقع نتیجه معامله پیشین، تأثیری بر معاملات بعدی شما نخواهد داشت.
شما هیچ وقت قادر نیستید نتیجه معاملات قبلی خود را عوض کنید، ولی می توانید با ارزیابی آن ها از اشتباهاتی که پیش از این انجام داده اید، خودداری نمایید. همواره معامله گر می بایست در لحظه زندگی کند و به معاملات بعدی تمرکز نماید. حس پشیمانی می تواند موجب شود تا معامله گر پس از دست دادن فرصت معاملاتی وارد بازار شود. چنانچه فرصت از دست رفت و وارد بازار شدید، احتمالا نسبت ریسک به ریوارد غیرمنطقی خواهد بود. در حقیقت زمانی که فرصت معاملاتی از دست رفت، ورود به معامله کار را کمی سخت خواهد کرد و سود کردن از چنین معامله ای کار آسانی نخواهد بود. معامله گران حرفه ای به جای این که حسرت فرصت از دست رفته را بخورند، منتظر می مانند و بازار را رصد می کنند، تا شاید فرصت معاملاتی دیگری را برای ورود پیدا کنند.
۵) احساس جاماندگی از بازار
احساس جاماندگی از صعودها و سودهای بازارهای مالی نیز یکی دیگر از مواردی است که در مبحث کنترل احساسات در ترید جای می گیرد. به عنوان مثال کنترل احساسات در ترید در این مورد به شما کمک می کند تا در روند صعودی بازار وارد هر سهم حبابی نشوید و در روند های نزولی بازار نیز هر سهام آینده داری را برای فروش نگذارید. یا مثلا به واسطه هجوم سرمایه گذاران به سمت بازار کریپتو و سودهایی که بیت کوین، اتریوم و سایر ارزهای دیجیتال داده اند، به بازار ارزهای دیجیتال ورود نکنیم در حالی که هیچ گونه دیدی نسبت به ریسک های این بازار نداریم!
به بیان دیگر احساس جاماندگی از بازار موجب می شود که تصمیمات ما محدودتر شود و بخواهیم خودمان را قانع کنیم که همچنان مثلا بیت کوین ۱۰۰ هزار دلاری ارزش خرید را دارد و این در حالی باشد که قیمت بیت کوین قدرت عبور مجدد از این سقف قیمتی را پیدا نکند و به سطوح ۶۰ یا ۷۰ هزار دلار بازگردد و ما متضرر شویم! این را در نظر داشته باشید که فرصت های سرمایه گذاری و خرید و فروش همواره در بازارهای مالی وجود دارند و اصلا نباید فکر کنیم که اگر فرصت سودآوری را از دست دادیم، دیگر فرصت مناسبی پیدا نخواهیم کرد و چرا از افرادی که سرمایه گذاری های پرسودی دارند عقب تر هستیم!
راهکارهای طلایی کنترل احساسات در ترید
- ورزش کنید.
- شما میزبان باشید.
- تلفن تان را کنار بگذارید.
- با احساسات مقابله کنید.
- طمع خود را سرکوب کنید.
- کارها را تقسیم بندی کنید.
- مدیریت زمان را تمرین کنید.
- اولویت های خود را مرتب کنید.
- زمانی برای استراحت در نظر بگیرید.
- ضررها فرصتی برای یادگیری هستند.
- ارزش زمان بیشتر از ارزش پول است.
- برنامه ریزی کنید و به آن وفادار بمانید.
- منبع اصلی درآمد شما نباید از معاملات باشد.
- ساعت های خاصی برای انجام معاملات تعیین کنید.
- برای یادگیری مطالب بیشتر، زمان مشخصی در نظر بگیرید.
نتیجه گیری و کلام آخر
وضعیت ذهنی و روانی معامله گر تاثیر زیادی بر نتیجه معاملات و عملکرد او در بازار دارد. احساسات و غرایز انسانی به سادگی می توانند عملکرد معامله گر را تحت تاثیر قرار دهند و حتی بهترین استراتژی ها و تحلیل های معاملاتی را بی اثر سازند. هر معامله گری باید در نظر داشته باشد که چگونه احساسات خود را تشخیص دهد و در سریع ترین زمان ممکن آن ها را کنترل نماید. شما به عنوان معامله گر همواره با چهار حس مخرب درگیر هستید و حتی اگر به سطح حرفه ای معامله گری هم دست یابید، باز هم با این چهار حس روبرو می شوید.
ترس/عصبی بودن : دلیل عمده ترس، تجارت بسیار بزرگ است. تجارت با اندازه نامناسب بی ثباتی را افزایش خواهد داد. موجب می شود که اگر تحت فشار قرار نگیرید که خطر ضررهای بزرگ تر از حد طبیعی را نداشته باشید، به میزان قابل قبولی که معمولا انجام نمی دهید، نخواهید رسید. مقصر دیگر ترس این است که شما در یک تجارت اشتباه هستید، بدین معنی که با برنامه تجارت شما متناسب نیست.
محکومیت/هیجان : محکومیت و هیجان احساساتی کلیدی هستند که قصد دارید آن ها را تغذیه کنید. این احساسات را باید در هر معامله ای که انجام می دهید، احساس کنید. محکومیت قطعه نهایی هر تجارت خوب است. چنانچه سطح هیجان یا محکومیتی ندارید، احتمال دارد که در تجارت مناسب خود نباشید. منظور ما از درست تجارت صحیح بر اساس برنامه تجارت شما است. معاملات خوب می توانند بازنده باشند همانطور که معاملات بد می توانند برنده باشند. ایده این است که تنها در معاملات خوب، برنده و باخت باشید. اطمینان از محکومیت در تجارت به اطمینان از این امر کمک خواهد کرد.
طمع/اعتماد به نفس بیش از حد : حرص را کنار بگذارید. حرص و طمع شما امکان دارد در نتیجه کار خوب باشد، اما چنانچه مواظب نباشید این امکان وجود دارد که بلغزید و در نهایت به سقوط کشیده خواهید شد. همیشه این را در نظر داشته باشید که از مکانیک تجارت مناسب استفاده می کنید. معامله شلخته در نتیجه اعتماد به نفس بیش از حد می تواند روند قوی را به پایان برساند.
همان طور که قول داده بودیم، همه راهکارهای کنترل احساسات در ترید را به به زبان ساده به شما یاد دادیم.
همچنین اگر دوست دارید بدانید معیارهای مهم برای خرید سهام در بورس ایران چیست، می توانید این مطلب را مطالعه نمایید.
اگر هم هرگونه سوالی در مورد نحوه کنترل احساسات در ترید در بازارهای مالی مختلف داشتید، میتوانید آن را در بخش نظرات عنوان کنید تا به آن پاسخ دهیم.
فروشگاه بورس کتاب
با استفاده از روشهای زیر میتوانید این صفحه را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
گزارش نادرستی مشخصات
تنها کاربران سایت قادر به ارسال گزارش هستند. لطفا وارد سایت شوید
کتاب معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات Trading on Sentiment: The Power of Minds Over Markets
شناسه محصول: spymobavs دسته: روانشناسی بازارهای مالی, کتابهای سرمایهگذاری Brand: انتشارات بورس
کتاب معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات اعجاز ذهن در بازارها جلد اول (مبانی و الگوها یا نشانههای کوتاه مدت) اثر ریچارد ال. پترسون
کتاب معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات ترجمه فارسی کتاب Trading on Sentiment: The Power of Minds Over Markets اثر ریچارد پترسون است.
این کتاب در سال ۲۰۱۶ میلادی منتشر شده است و ترجمه فارسی آن توسط محمد شبانی در انتشارات سازمان بورس به چاپ رسیده است. ریچارد پترسون
در این کتاب، شما را با علم روانشناسی جمعی آشنا میکند. او نشان میدهد که نه تنها الگوهای قیمتی وجود دارند، بلکه قابل پیشبینیترین آنها نیز
ریشه در رفتارهای مشترک انسانها دارند.
بخشی از مقدمه کتاب معامله گری مبتنی بر عواطف و احساسات
نتایج پژوهشهای متعدد نشان میدهد که رسانهها میتوانند منجر به تحریک انجام معاملات گروهی، انتشار شایعات و اخبار نادرست در خصوص اوراق بهادار
خاصی شده و موجبات بروز نوسانات شدید و در برخی موارد بحرانهای مالی شوند.
نهادهای نظارتی بازار مالی کشورهای مختلف برای کاهش این معضل اقدام به ایجاد زیرساختهای فنی و مقرراتی نموداهاند. اما راهکار بسیار پایدار برای حل
این معضل؛ آموزش مباحث روانشناختی بهعنوان یکی از ابزارهای سهگانه برای معاملهگری در بازارها (علاوه بر استفاده از روشهای تحلیلی مناسب، و
مدیریت پول) به سرمایهگذاران میباشد.
موضوع مود بحث این کتاب، بررسی نقص احساسات جمعی معاملهگرام بر تغییرات قیمتی بازارها است. کتاب سرشار از نکات و الگوهایی است که میتواند
5 ترفند کنترل احساسات در معاملات روزانه
معامله گرانی که معاملات روزانه انجام میدهند باید احساسات خود را کنترل کنند. کوچکترین خطا در کنترل احساسات، سودی که به سختی روی هم جمع کرده اید را یک شبه به باد خواهد داد.
مثلا پس از اینکه در یک جلسه معامله، چند بار زیان کردید، میترسید که شاید روز زیانباری داشته باشید. این ترس شما را برمی انگیزد تا اهرم معامله را بالا ببرید و با یک معامله، حسابتان را نابود کنید.
چند بار پیش آمده است که حساب معامله خود را به دلیل از دست دادن کنترل احساسات خود، نابود کرده باشید؟
بعلاوه، نمیتوان همیشه با احساساتی که دائما سوار بر ترن هوایی است، زندگی کرد.
بیشتر افرادی که معاملات روزانه انجام میدهند به خوبی میدانند که معامله، بازی احتمالات است. میدانیم باید احساسات خود را کنترل کنیم و احساسات را از نتایج هر معامله، جدا کنیم. همچنین ده ها پند و نصحیت معامله گری را نیز خوانده ایم و همه این مطالب را به خوبی میدانیم.
-با پوزیشن ها یکی نشوید.
– تحت تاثیر ترس و طمع قرار نگیرید.
هرچند این پندهای مستقیم، یادآوریهای بسیار خوبی هستند اما ارزش عملی کمی دارند. زیرا به طور دقیق نشان نمی دهند هنگام معامله واقعی چه کار باید بکنید.
معاملات روزانه به تمرکز نیاز دارند. تنظیمات معاملات روزانه، زودگذر هستند. بنابراین معامله گر روزانه باید دقیقا بداند چطور احساسات خود را در حین معامله، کنترل کند. آنها زمان ندارند تا درباره وضعیت های مبهم، فکر کنند.
برای کنترل احساسات خود دقیقا چه کار میتوانید انجام دهید؟
اگر در کنترل احساسات خود مشکل دارید، این پنج ترفند در معامله روزانه را دنبال کنید.
1. پس از هر معامله، پیاده روی بروید.
حتی اگر فقط برای یک دقیقه باشد.
با توجه به سرعت و تلاطمی که در معاملات روزانه وجود دارد، ممکن است به سرعت در دام احساسات بیفتید.
با پیاده روی پس از معامله و فاصله گرفتن از صفحه نمایش، استراحتی مناسب است تا سرعت معاملات خود را تنظیم کنید. این عملی فیزیکی است که برای کنترل سرعت معاملات خود انجام میدهید. این کار ساده سبب میشود ذهنتان تمیز شود و کنترل ذهن خود را در دست بگیرید.
گوش دادن به موسیقی کمک میکند از بازار فاصله بگیرید
بازار شما را به معامله نمی کشاند. بلکه برعکس است. میتوانید هر وقت بخواهید از بازار فاصله بگیرید و کنترل اوضاع را در دست داشته باشید.
2. ساعتی از معامله که کمترین فراریت را دارد، بیابید.
در طول این ساعت، یک کتاب بخوانید.
بیشترین استراتژیهای معامله روزانه زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمتها فرار باشند. معامله گری در بازارهای فشرده و متراکم، منجر به ناکامی میشود. پس از آن عصبانیت از راه میرسد و سپس سد احساسات، به سادگی شکسته میشود.
ساده ترین راه حل این است که وقتی بازار جای خاصی نمیرود، استراحت کنید.
بعلاوه، میتوانید جدیدترین رمان نویسنده محبوب خود را بخوانید.
اما مطلبی در رابطه با معامله گری نخوانید. کتابهای معامله، ایده های معامله گری به شما میدهند. از این رو ممکن است ترغیب شوید بلافاصله، این ایده ها را آزمایش کنید. اگر ایده های معامله گری تبدیل به برنامه دائمی معاملات شما نشوند، پیشنهادهایی برای باخت هستند.
(معامله گران فارکس میتوانند از ماشین حساب فراریت فارکس در اینجا استفاده کنند تا بدانند چه زمانی معامله نکنند.)
3. پس از سه سود یا زیان متوالی، معامله را متوقف کنید.
پس از سه برد متوالی احساس خواهید کرد یک ابر معامله گر هستید. فکر میکنید دیگر شکست نمی خورید. شما شکست ناپذیر هستید. سپس اهرم را بالا می برید و بیش از حد معامله می کنید.
پس از سه زیان متوالی احساس خواهید کرد یک بازنده هستید. نمی خواهید ببازید پس احساساتتان منفجر میشود. و میخواهید از معامله انتقام بگیرید.
وقتی رویداد مشخصی سه بار متوالی رخ میدهد، به سختی میتوان تحت تاثیر آن قرار نگرفت. بنابراین پس از سه سود یا زیان متوالی، کار را به کل کنار می گذاریم و معامله را متوقف میکنیم.
4. در هنگام معامله، به سود و زیان خود نگاه نکنید.
یکی از دلایل غلیان شدید احساسات، نگاه کردن به رقم سود و زیان است. رقم سود و زیان برای بسیاری از معامله گران، نشانه ارزشمندی خودشان است (خیر. شما بسیار بزرگتر از رقم سود و زیان خود هستید.)
اگر مهمترین قانون معامله را دنبال کنید و حد زیان روز را تعیین کرده باشید، نسبت به زیان های شدید حفاظت شده اید. بنابراین نیازی نیست دائما رقم سود و زیان خود را چک کنید.
هر زمان احساس کردید میخواهید یواشکی به رقم سود و زیان نگاه کنید، قوانین معامله خود را بخوانید.
5. از خودتان بپرسید: «آیا ترسیده ام؟»
ترس، احساسی شدید و مخرب است که معامله گران اغلب با آن مواجه میشوند.
وقتی معاملات باز خود را نگاه میکنید، از خودتان بپرسید: «آیا ترسیده ام؟»
الف) هر وقت پاسختان «بله» بود، بلافاصله از معامله خارج شوید.
ب) قوانین معامله خود را مرور کنید.
پ) اندازه معامله خود را کاهش دهید.
ت) کار را تکرار کنید.
برای موفقیت بلندمدت در معاملات، بر احساسات خود مسلط شوید
کنترل نسبت به احساسات، حاشیه معامله گری به شما نمیدهد. زیرا حاشیه معامله گری شما بستگی به روش معامله تان دارد. اما برای موفقیت بلندمدت در معاملات، لازم است بر احساسات خود مسلط شوید.
با پنج ترفندی که در بالا گفته شد، اعصابتان به جای سوار شدن بر ترن هوایی، بر کشتی تفریحی سوار خواهد شد.
یاد گرفتن کنترل احساسات، به پایداری نیاز دارد. با گذشت زمان، متوجه خواهید شد کنترل احساسات، چه مزایایی دارد. این مزایا موجب تقویت مثبت مغزتان میشود تا عادات و واکنشهای خوب احساسی را ادامه دهید.
این کار به زمان احتیاج دارد. اما اگر مداومت به خرج دهید، آسانتر خواهد شد.
غرور در سرمایه گذاری
غرور در سرمایه گذاری را می توان به عنوان دشمن شماره یک سرمایه گذاران دانست. غرور یک نیروی روان شناختی قدرتمند است که اثرات بدی بر طرز تفکر سرمایه گذاران دارد؛ اما بسیاری از آن ها ممکن است اصلا متوجه این احساس نشوند. وقتی معامله گر یا سرمایه گذار چند معامله متوالی را با سود پشت سر بگذارد، دچار این احساس مخرب می شود و اعتماد به نفس بیش از حدی پیدا می کند که این اعتماد به نفس ممکن است در آینده آن ها را از پذیرفتن ضرر و زیان باز دارد. در ادامه مقاله قصد داریم با مفهوم غرور در سرمایه گذاری و جزییات مربوط به آن آشنا شویم.
غرور در سرمایه گذاری به چه معناست؟
همانطور که اشاره شد، غرور در سرمایه گذاری به سرمایه گذاران و معامله گران اجازه نمی دهد که در بحران ها به اشتباهاتشان اقرار کنند. آن ها از پذیرفتن زیان اندک خود سر باز می زنند و این سبب می شود تا به موقع از آن معامله خارج نشوند و قیمت سهم معاملات احساسی معاملات احساسی آن ها افت شدیدتری می کند و متحمل ضرر بیشتری می گردند. افراد نا امید دست به اقدامات بدتری نیز می زنند. آن ها به یکباره ممکن است سهام برنده خود را به فروش برسانند؛ غافل از این که این سهم می توانست درصد بیشتری از زیان های آن ها را جبران کند.
غرور به هنگام ضرر
این غرور باز هم می تواند کار دست افراد دهد و آن ها در معاملات بعدی، سهام بیشتری خریداری می کنند. سهامی که دوباره به آن ها زیان می رساند و غرور کاذب هرگز اجازه نمی دهد تا به موقع جلوی ضرر را بگیرند. آن ها در مقابل این افت قیمت مقاومت می کنند. یک استراتژی وجود دارد که می گوید تا وقتیکه یک سهم سودی به شما نداده است، اقدام به خرید تعداد بیشتری از آن را نکنید. البته ممکن است باز هم غرورتان بر روی شما تاثیر بگذارد؛ به این دلیل که سهم را به حداقل قیمتش نخریده اید. هر چه غرور شخص بیشتر باشد، به خود مطمئن تر میشود. او به احتمال زیاد مدت زیادی در ضرر خواهد بود و درصد زیادی از سرمایه اش را بر باد خواهد داد.
غرور در سرمایه گذاری در ابتدای معاملات سودآور
وقتیکه وارد یک معامله سودآور می شوید، اصلا فکرش را هم نمی کنید که ممکن است مشکلی برای شما به وجود بیاید؛ ولی همیشه بازار با معاملات شما در یک جهت حرکت نمی کند. در حقیقت در زمان سود، با اشتباهات زیادی مواجه هستید. ممکن است معاملات پرخطری را بپذیرید؛ در حالیکه ظرفیت این ریسک ها را ندارید و حتی به خط قرمز حد ضرر خود نیز واکنشی نشان ندهید. از اصول و استراتژی معاملاتی خود پیروی نکنید و اساسا در معاملاتتان هیچ احتیاطی انجام ندهید. این رفتارها در بستر زمان منجر به پدیده ای می شود که آن را غرور در سرمایه گذاری و یا به طور خاص، غرور بورسی می نامیم.
رفتارهای ناشی از غرور بورسی
غرور بورسی رفتار سرمایه گذاری شما را تغییر می دهد. شما احساسی عمل می کنید و منطق را رها می سازید. به جای اینکه بر روی سرمایه خود تمرکز کنید، بازار و شرایط سهام است که اختیار شما را در دست می گیرد. رفته رفته به قدری ضعیف می شوید که احساس می کنید جایی در این بازار نخواهید داشت.
جلوی غرور را هر وقت بگیرید، منفعت است
برخی سرمایه گذاران که در اقلیت هستند، به موقع جلوی غرور خود را می گیرند. آن ها می پذیرند که به دلیل ماهیت نوسانی بازار، ضرر اجتناب ناپذیر است و به نتایج خرید و فروش های خود توجه می کنند. در زمانیکه شرایط خوب نیست و رکود وجود دارد، فورا جلوی معاملاتشان را می گیرند.
آیا سوددهی بهتر از غرور است؟
برخی از سرمایه گذاران برعکس گروه اول می باشند. این دسته از افراد که قریب به یک سوم از سرمایه گذاران را شامل می شوند، بیشتر اوقات با شکست های متوالی در بازار مواجه می شوند. این افراد تنها به پیشنهاد یکی از آشنایان سهمی را خرید و فروش می کنند و بدون تحلیل دست به معامله می زنند. شاید گاهی به طور اتفاقی سود کسب کرده باشند؛ ولی سود آن ها تنها به دلیل جو نوسانی بازار رخ داده است. آن ها در زمان رونق بازار، در صف خرید هستند و در زمان رکود نیز، در صف فروش قرار می گیرند.
در ادامه باید بگوییم سرمایه گذارانی هم وجود دارند که در گروه سوم طبقه بندی می شوند و بین 40 درصد تا یک دوم بازار را تشکیل می دهند. با اینکه این اشخاص نسبت به معامله گری آموزش دیده اند و سود مناسبی هم کسب کرده اند، ولی بلد نیستند سود بدست آمده خود را حفظ کنند. در هنگام رکود بازار نیز باید با اتخاذ استراتژی های لازم سرمایه را حفظ کرد؛ چراکه غرور این افراد را نیز درگیر می کند. نتیجه هم می تواند از دست دادن تمام یا قسمتی از سود باشد.
البته این دسته از افراد، پس از چندین بار شکست، در معاملات خود تجدید نظر می کنند و به اصلاح خرید و فروش خود می پردازند. پس از اندکی، شرایط بازار تغییر می کند و دوباره در معاملاتشان سود کسب می کنند. اما پس از مدتی همه چیز را به دست فراموشی می سپارند و خرید و فروش احساسی باز هم آن ها را فرا می گیرد. گاهی این چرخه چندین سال به طول می انجامد.
غرور در سرمایه گذاری و ضررهای متوالی
افرادی که دچار غرور در سرمایه گذاری هستند، به شرایط بازار توجهی نمی کنند و ممکن است بخش زیادی از سرمایه خود را تنها به خرید یک سهم اختصاص دهند. با وجود یک خرید بزرگ، میزان ریسک نیز بیشتر می شود. بر خلاف انتظار این افراد، بازار با معاملاتشان هم جهت حرکت نمی کند و در اثر یک زیان بزرگ، احساس بدی به آن ها دست می دهد و در شرایط زیان، سهامشان را به فروش می رسانند. در واقع بازار را مانند ماری می بینند که آن ها را نیش زده، ولی حقیقت این است که خود فریفته غرور کاذب خویش شده اند.
عواقب غرور در سرمایه گذاری
بنابراین به طور خلاصه می توان عواقب غرور در سرمایه گذاری را به صورت زیر بیان کرد:
- بروز اعتماد به نفس کاذب و انجام معاملات تحلیل نشده
- عدم درک بازار
- ریسک غیرمنطقی
- عملکرد نامناسب
- در نظر نگرفتن هیچ گونه حد و مرز در معاملات
- پیروی نکردن از اصول و استراتژی معاملاتی خود
- انتظار و توقع برای کسب سود زیاد
- شکست در معاملات
چگونه از غرور اجتناب کنیم؟
برای دوری از غرور، رعایت کردن موارد زیر می تواند به شما کمک بسیار زیادی کند:
- هیچگاه اصول معاملاتی خود را زیر پا نگذارید.
- به اندازه کافی پیش از انجام معاملات خود، آن ها را تحلیل کنید.
- ریسک معاملات خود را مشخص کنید.
- حد ضرر را تعیین کنید و از همه مهمتر، به آن پایبند باشید.
- بر احساسات خود مسلط باشید.
- اگر فکر می کنید که در حال انجام معاملات احساسی هستید، فورا آن ها را متوقف کنید و به بررسی استراتژی های معاملاتی خود بپردازید.
- به روند بازار اهمیت دهید تا موفق شوید.
جمع بندی
در این مقاله با یکی دیگر از احساسات مخرب در حوزه سرمایه گذاری به نام غرور در سرمایه گذاری آشنا شدیم. هنگامیکه چند معامله متوالی را با موفقیت انجام می دهیم، این احساس به سراغ خیلی از افراد می آید. اما همواره باید توجه داشته باشیم که بازار همیشه مطابق میل ما حرکت نمی کند و ما باید در هر لحظه توقع و ظرفیت پذیرش ضرر را نیز داشته باشیم و به حد ضررهای خود پایبند بمانیم.
دیدگاه شما