این آبمیوه ضد سرطان است
غذا و تغذیه> یک متخصص تغذیه گفت : کاروتن موجود در هویج به عنوان یک آنتی اکسیدان از تجمع توکسین ها (سموم) در بدن جلوگیری کرده و در درمان درد های مفاصل و روماتیسم و مقابله با سرطان نقش مهمی دارد.
محمد حسین عزیزی متخصص تغذیه گفت: کاروتنوئید های موجود در هویج در بهبود عملکرد سیستم ایمنی نقش ویژه ای را ایفا می کنند و به عنوان آنتی اکسیدان های ویژه نقش موثری در جلوگیری از ابتلا به سرطان دارند.
وی ادامه داد:رادیکال های آزاد ترکیبات بسیار فعالی هستند که دارای الکترون منفرد یا جفت نشده هستند که در حین واکنش اکسیژن با بعضی مولکولها در بدن(طبق اعمال متابولیک طبیعی)ساخته می شوند.
عزیزی تاکید کرد:در واقع رادیکال های آزاد به دلیل داشتن مقادیر زیادی از انرژی،بسیار ناپایدارند و جهت کاهش میزان آن،با مواد شیمیایی خاصی در بدن واکنش داده و در عملکرد طبیعی سلول های بدن تداخل ایجاد کرده و باعث مرگ آن ها می شوند.
وی اظهار کرد:در حالت عادی سیستم دفاعی بدن توان خنثی کردن این رادیکال های آزاد را دارد،اما عوامل مخرب محیطی مثل اشعه ها ،الکل،آلودگی هوا,سیگار,موادشیمیایی,آفت کش ها,غذاهای سرخ شده باعث می شوند بدن نتواند با این رادیکال های آزاد مبارزه کند.
این متخصص تغذیه ادامه داد :در نتیجه ساختار و عملکرد سلول های بدن توسط این مواد آسیب دیده و منجر به بروز پیری زودرس،اختلال در عملکرد حافظه،اختلالات حرکتی،عوارض قلبی-عروقی،اختلالات بینایی و سرطان می شوند.
عزیزی در جهت مقابله و از بین بردن رادیکال های آزاد اذاعان داشت:آنتی اکسیدان ها(مثل کاروتنوئید) ترکیباتی هستند که مانع فعالیت رادیکال های آزاد شده و یا سبب حذف آنها می شوند و سلول های بدن را از اثرات مخرب این ترکیبات مصون نگاه داشته و از این رو با روند پیری و ابتلا به بیماری های مختلف،مبارزه می کنند.
وی افزود:در حقیقت آنتی آکسیدان ها(کارتنوئید در هویج) ترکیباتی هستند که برای پیشگیری و یا کند نمودن آسیب های ناشی از واکنش های اکسیداسیون در بدن به کار می روند و به عنوان خنثی کننده عمل نموده و با دادن اتم هیدروژن به رادیکال های آزاد از گسترش واکنش های زنجیره ای اکسیداسیون جلوگیری می کنند.
این متخصص تغذیه ادامه داد: آنتی اکسیدان ها می توانند باعث بهبود عملکرد سیستم ایمنی و افزایش قدرت دفاعی بدن و بنابراین کاهش بروز انواع سرطان ها،عفونت ها،بیماری های قلبی،ورم مفاصل و برخی مشکلات بینایی شوند.
عزیزی درپایان تصریح کرد:آب هویج علاوه بر مقابله و پیشگیری از سرطان سینه باعث حفظ سلامت قلب،کاهش آسیب به دی ان ای افراد سیگاری،حفظ درخشندگی پوست،تقویت بینایی و کمک به کنترل قندخون می شود.
ایران و سازمان همکاری شانگهای از ظرفیتهای عظیم و مکمل برخوردارند
تهران - ایرنا - رئیس انجمن دوستی ایران و چین در وصف اهمیت عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای گفت: ایران و این سازمان قدرتمند منطقهای از ظرفیتهای عظیم و مکمل در زمینههای گوناگون برخوردارند و عضویت ایران در این سازمان، منافع متقابل و نیز تقویت پایههای سازمان همکاری شانگهای را بدنبال خواهد داشت.
به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای روزهای ۲۴ و ۲۵ شهریور ماه جاری به میزبانی شهر سمرقند ازبکستان و با حضور سران کشورهای عضو و ناظر برگزار می شود و با امضا شدن یادداشت تعهد ایران برای پیوستن به اعضای اصلی این سازمان منطقه ای، جمهوری اسلامی ایران یک گام بزرگ دیگر به پیوستن به جمع اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای نزدیک تر خواهد شد.
سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن شرکت در این جلاس، دیدارهای دوجانبه مهمی با سران برخی کشورهای شرکت کننده در این نشست از جمله با همتایان چینی و روس خود انجام خواهد داد.
در آستانه برگزاری اجلاس سران شانگهای که قرار است شاهد گامی مهم در مسیر پیوستن ایران به این سازمان باشد، شبکه تلویزیونی فونیکس چین در خصوص اهمیت این موضوع به مصاحبه با علاءالدین بروجردی رئیس انجمن دوستی ایران و چین پرداخت.
بروجردی روز چهارشنبه در بخشی از این مصاحبه و در توصیف اهمیت جایگاه سازمان همکاری شانگهای و نیز اهمیت پیوستن ایران به این سازمان گفت: سازمان همکاری شانگهای به دلیل حضور دو عضو دائم شورای امنیت(چین و روسیه) در این نهاد و نیز عضویت چهار کشور از قدرتهای هسته ای جهان(چین، روسیه ، هند و پاکستان) دراین سازمان منطقه ای ، وجود بیش از ۴۰ درصد کل جمعیت جهان در جغرافیایی تحت پوشش کشورهای عضو این سازمان و نیز اختصاص بیش از ۲۵ درصد کل GDP جهان به کشورهای عضو سازمان شانگهای، باعث شده که این سازمان از اهمیت انکارناپذیر در جهان برخوردار باشد و عضویت ایران هم به عنوان قدرت بزرگ غرب آسیا و قدرت بزرگ انرژی منطقه در خانواده این سازمان منطقه ای، باعث تقویت جایگاه آن خواهد شد.
سازمان همکاری شانگهای قدرت نوظهور منطقه ای و جهان
بروجردی گفت: سازمان همکاری شانگهای یک قدرت عظیم و نوظهورمنطقه ای و جهانی است که بدون تردید آمریکا را هم به لحاظ اقتصادی، هم به لحاظ سیاسی و هم به لحاظ راهبردی و دفاعی به چالش خواهد کشید. به عنوان مثال اقدام سازمان همکاری شانگهای در استفاده از ارزهای ملی به جای دلار که اکنون در مبادلات میان برخی اعضای کلیدی آن اجرا می شود، باعث حذف دلار و شکستن هیمنه آن درمبادلات جهانی خواهد شد.
وی افزود: ایران و روسیه کارهای خوبی در حوزه تجارت با ارزهای ملی انجام داده اند و عملا در جهت حذف دلار از همکاری های تجاری خود گام برداشته اند و این گونه اقدامات می تواند باعث شکسته شدن هیمنه دلار به عنوان ابزار اصلی سلطه جویی ها و یکجانبه گرایی های آمریکا بی اثر شدن تحریم های اعمال شده از جانب واشنگتن علیه کشورها شود.
امنیت پایدار، مهم ترین مولفه برای اقتدار و توسعه
بروجردی با اشاره به اهمیت امنیت پایدار به عنوان مهم ترین مولفه های اقتدار و زمینه های توسعه در حوزه های گوناگون گفت: اگر امروز ایران توانمندی ایستادگی در برابر آمریکا را دارد و پهپادهای متجاوز آمریکا را به زمین می نشاند یا سرنگون می کند و شناور بدون سرنشین آمریکا را توقیف می کند و ناوهای امریکایی در آبهای بین المللی ناگزیر از نیروی دریایی ایران اجازه می گیرند، این اقتدار نتیجه وجود امنیت پایدار در جمهوری اسلامی ایران است .
وی افزود: لذا یکی از مهم ترین محورهای همکاری دسته جمعی در سازمان همکاری شانگهای، همکاری برای برقراری امنیت پایدار درکل منطقه است و درسایه این امنیت پایدار، همکاری های گسترده و هم افزا در حوزه اقتصادی شکل خواهد گرفت.
بروجردی همچنین تاکید کرد که کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای با هدف توسعه همکاری های تجاری و اقتصادی ، باید به سمت کاهش یا حذف تعرفه ها گام بردارند.
سازمان همکاری شانگهای ، نهاد چالش زا نیست
رئیس انجمن دوستی ایران و چین درپاسخ به این سوال که عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای چه فرصت ها و یا چالش هایی می تواند برای این کشور به دنبال داشته باشد، گفت: بدون تردید فرصت های عضویت در این سازمان هرگز با هرگونه چالش احتمالی قابل مقایسه نیست و اصول این سازمان ، نه تنها یک نهاد چالش زا نیست بلکه هدف تعریف روند خنثی آن، مقابله هوشمندانه با چالش هایی است که برخی قدرتها می خواهند از بیرون بر آن تحمیل کنند.
بروجردی با اشاره به مسئله مداخله جویی آمریکا در موضوع تایوان و نیز جنگ اوکراین که در واقع جنگ آمریکا و تمام متحدانش علیه روسیه است، گفت: این موارد نمونه هایی از تلاش برخی قدرت های فرا منطقه ای برای ایجاد چالش برای کشورهای عضو سازمان شانگهای است که اعضای این سازمان با همگرایی و هم افزایی، باید هوشمندانه به خنثی کردن این چالش ها بپردازند.
ایران و سازمان همکاری شانگهای از ظرفیتهای مکمل برخوردارن
رئیس انجمن دوستی ایران و چین در بخشی دیگر از این مصاحبه ، با اشاره به اینکه مجموعه کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای به دلیل برخوردار بودن از ظرفیت ها و توانمندی ها در زمینه های گوناگون، مکمل یکدیگر هستند، گفت: ایران و روسیه به دلیل برخورداری از منابع عظیم انرژی، چین به دلیل در اختیار داشتن فناوری بالا، روسیه وچین به دلیل عضویت در شورای امنیت سازمان ملل، ایران به دلیل واقع شدن در مسیر ترانزیتی راهبردی و. ، همه این ها ظرفیت هایی است که درکنار یکدیگر، توانمندی وقدرت بالایی به سازمان همکاری شانگهای می بخشد.
وی همچنین با تاکید مجدد بر اهمیت امنیت پایدار به عنوان اساسی ترین مبنا برای اجرای طرح های راهبردی از جمله پروژه کمربند راه گفت: منطق حکم می کند که مسیر این طرح از چین، قزاقستان، ازبکستان ، ترکمستان و ایران عبور کند و از ایران نیز به سمت عراق وترکیه و سپس به سمت منطقه مدیترانه و اروپا ادامه یابد هرچند پاکستان برای چین مهم است و سرمایه گذاری های چین در احداث جاده قره قروم در پاکستان و توسعه بندر گوادر در این کشور، منافاتی با عبور طرح کمربندراه از مسیر ایران منافاتی ندارد با هم قابل جمع است.
ضرورت تاکید بر اجرایی شدن سند همکاری ۲۵ ساله در ملاقات سران ایران و چین
بروجردی در بخشی دیگر از مصاحبه با اشاره به اهمیت ملاقات قریب الوقوع سران ایران و چین در حاشیه سازمان همکاری شانگهای در شهر سمرقند ازبکستان گفت: با توجه به وجود سند همکاری ۲۵ سال میان ایران و چین، بسیار مهم است که از این ملاقات به بعد، دو کشور وارد فاز اجرایی این قرارداد شوند اگرچه برخی مشکلات مثل محدودیت هایی کرونایی وجود دارد اما این مسائل نباید سد راه اجرای سند همکاری ۲۵ ساله شود.
وی در ادامه با انتقاد از هزینه بالای سفر میان ایران و چین که باعث سختی تردد و سفرهای فعالان تجاری و همچنین دانشجویان میان دو کشور شده ، ضمن قدردانی از طرف چینی برای راه اندازی مجدد پرواز –تهران ارومچی از ۱۷ مهرماه سال جاری، بر ضرورت تسهیل بیشتر ترددها میان دو کشور به عنوان یکی از ضرورت های اجرایی شدن سند همکاری ۲۵ ساله تاکید کرد.
ظرفیت های فوق العاده ایران و چین برای شکوفایی همکاری های اقتصادی
بروجردی گفت: ظرفیت های فوق العاده در ایران و چین برای آغاز دوران جدید شکوفایی همکاری های اقتصادی کاملا آماده است و سند همکاری ۲۵ ساله نیز بستر بسیار خوبی برای تحقق این همکاری ها است .
وی با اشاره به تقلای برخی رسانه های بیگانه وابسته به آمریکا و قدرت های غربی برای ایجاد فضای چین هراسی در ایران و نقاط مختلف جهان، تاکید کرد: بهترین راه برای خنثی کردن این فضای چین هراسی، اجرای سریع پروژه های بزرگ توسط شرکت های چینی در ایران از جمله اجرای خط قطار سریع السیر در ایران است به طوری که شهروندان ایران منافع و ثمرات آن را به طور ملموس شاهد باشند. این اقدامات قطعا می تواند تاثیری مثبت بر نوع نگرش مردم ایران نسبت به چین داشته باشد و تلاش ها برای ایجاد فضای چین هراسی در ایران را خنثی کند.
اراده بالای ایران، فرصت عالی برای اجرای سند همکاری 25 ساله؛ چین فرصت را دریابد
معاون پیشین وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران همچنین درخصوص تاثیر عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای بر روند مذاکرات هسته ای، با تاکید براین که جمهوری اسلامی ایران در دوره دولت سیزدهم و باتوجه به تجربه سال های قبل، برجام را محور قرار نداده است و اگرچه تلاش می کند که مذاکرات برجام به نتیجه برسد اما خود را معطل سرنوشت این مذاکرات نکرده است.
بروجردی درادامه گفت: در هر صورت ورود ایران به سازمان همکاری شانگهای که البته به مذاق آمریکا خوش نخواهد آمد، بدون تردید هم افزایی قدرت برای ایران به دنبال خواهد داشت و چون روسیه و چین به عنوان دو عضو این سازمان، جزو مذاکره کنندگان برجام نیز هستند، به نظر می رسد عضویت ایران در این سازمان بتواند روند حل مسائل کمک کند.
بروجردی در ادامه تاکید کرد: جدا از مسئله مذاکرات برجام، دولت سیزدهم جمهوری اسلامی ایران اراده جدی برای اجرای سند همکاری ۲۵ ساله و گسترش همکاری های با چین دارد و رهبر معظم انقلاب اسلامی هم بر آن تاکید دارند. لذا شرایط کنونی بهترین فرصت برای اجرا و پیشبرد این سند همکاری است و بهترین فرصت برای استفاده طرف چینی از این شرایط، میها است.
در بخش دیگری از این مصاحبه، بروجردی درپاسخ به سوالی مبنی بر دلیل به نتیجه نرسیدن مذاکرات برجام، ضمن انتقاد از ضعف اراده دولت آمریکا به ریاست جو بایدن در بازگشت به توافق هسته ای که دولت سلف وی به ریاست ترامپ بطور یکجانبه از آن خارج شده بود، گفت: عدم استقلال سه کشور اروپایی انگلیس، فرانسه و آلمان و تاثیرپذیری آنها از فشارهای آمریکا و اسرائیل ، عامل دیگری برای به نتیجه نرسیدن مذاکرات است.
جنگ اوکراین به کجا می رسد؟
بروجردی در بخش پایانی این مصاحبه در پاسخ سوالی مبنی بر سرنوشت جنگ اوکراین گفت: فکر می کنم روسیه کشوری نیست بخواهد حتی در برابر بسیج گسترده آمریکا و هم پیمانانش ، اجازه بدهد خواسته آنها به نتیجه برسد هر چند ممکن است در این مسیر شاهد فراز ونشیب هایی باشیم.
وی با بیان اینکه اوکراین با تبدیل شدن به ابزار جنگ آمریکا و غرب مقابل روسیه ، متضرر اصلی این جنگ خواهد بود گفت: به هرحال باید نقطه پایانی برای این جنگ تعریف شود و البته به نظر نمی رسد روسیه هم بخواهد از اهدافی که تعریف کرده است، عقب نشینی کند.
آیا ساختار سیاسی در ایران مفهوم بانک مرکزی را درک کرده است؟
به گزارش الفباخبر، ابتدا لازم است به نکتهای اشاره کنم. بعضی از کشورهای دنیا در مقاطعی اصلاً پول ملی نداشتند؛ مثل همین آمریکا که تا همین 200 سال پیش پول ملی نداشت. در آن دوران هر بانکی پول خود را منتشر میکرد و به جای پول ملی در آن کشور پول خصوصی وجود داشت. این شرایط چالشهایی ایجاد میکرد. یکی از آن چالشها این بود که مثلاً فرض کنید شخصی در بانکی سپرده داشت و میخواست از نفر دیگری کالایی بخرد که آن فرد دارای سپرده در بانک دیگری بود. در این شرایط نفر اول باید دلار بانک خود را به دلار بانک آن شخص تبدیل میکرد تا بتواند با پولی که به حساب او قابل واریز است، خرید خود را انجام دهد. البته این اقدام وقتی قرار بود در یک شهر انجام شود چندان سخت نبود، زمانی دشواریهای آن مشخص میشد که قرار بود فرد به شهری دیگر برود و در آن شهر اقدام به خرید کند و از قضا بانکی هم که در آن حساب داشت در شهر مقصد شعبه نداشت. مشابه این تجربه را تاحدودی افرادی که به کشورهای دیگر سفر میکنند، درک میکنند. مثلاً زمانی که میخواهید از ایران به ترکیه یا اروپا سفر کنید باید ریال را به لیر و یورو تبدیل کنید. این خود اقدامی زمانبر و هزینهبر است، حالا تصور کنید در آمریکای آن دوران افراد هنگام رفتن شهری به شهر دیگر یا از منطقهای به منطقه دیگر دچار چنین چالشی بودند. نتیجه آن شد که ایجاد یک پول استاندارد مدنظر قرار گرفت.
بیشتر بخوانید:
نگاهی دیگر به ماجرای مدرک آقای نوبخت /دکتر پویا ناظران
ورق در تعریف روند خنثی بازار دلار برگشت| سیگنال رییسکل بانک مرکزی به بازار ارز
رفتار خنثی بانک مرکزی در برابر مدیران بیکفایت
ظهور بانکهای مرکزی
بانکهای مرکزی پول ملی را به عنوان یک پول استاندارد مورد پذیرش توسط بانکهای مختلف ارائه میکنند. این استانداردسازی، تجارت را تسهیل میکند. اما یکسری چالش هم به همراه میآورد. پیشتر در زمانی که هر بانکی پول خود را منتشر میکرد، خود مسوول تبعات انتشار بیشتر یا کمتر از حد پول یا اعطای اعتبار غیربهینه و امثال آن هم بود. به این ترتیب هزینه تصمیمات غلط هر بانکی بر عهده خودش بوده است. مثلاً اگر بیش از حد پول چاپ میکرد، آن پول بیارزش شده، مردم از آن پول استفاده نکرده و بانک رقابت را میباخته است. اما زمانی که پول ملی به میدان میآید نوعی کژمنشی هم اتفاق میافتد. مثلاً بانکی میتواند بیش از حد اعتبار اعطا و در رشد نقدینگی کشور نقشآفرینی کند. چراکه میداند هزینه آن بر کل نظام بانکی سرشکن خواهد شد. در واقع این بانک با اعطای اعتبار نفع بسیاری میبرد ولی هزینههای متناسب با آن نفع را دیگران میپردازند. این شرایطی بود که بانک مرکزی را بر آن داشت تا در گام دوم تلاش کند با ایجاد و اعمال ضوابطی مشکل پیشآمده را حل کند. مثلاً اینکه نکول را تعریف کرده، ورشکستگی را به عنوان حقوق متقابل شرکای مختلف یک بانک یا شرکت تبیین کند. در حالی که اعتبارسنجی را هم به عنوان یک رویه در بانکها اعمال کرد. در واقع باید این اطمینان حاصل شود که حداقلی از استاندارد اعتبارسنجی رعایت میشود. در حالی که باید نوع خاصی از حسابداری هم برای بانکها طراحی شود. باید در نظر داشته باشیم که موسسات مالی مثل شرکتهای عادی نیستند. در واقع باید حسابداری پیچیدهتری داشته باشند چراکه آنچه با آن سروکار دارند مثل خرید مواد اولیه و تولید محصول و فروش آن نیست. بانکها با قرارداد سروکار دارند. آنها در قالب قرارداد تامین مالی کرده و با قرارداد تامین مالی میشوند و از محل تفاوت این دو قرارداد است که میتوانند درآمد کسب کنند. این وضعیت ماهیتاً متفاوت با شرکتهای تجاری و صنعتی بوده و بهطور طبیعی حسابداری آن هم ماهیتاً متفاوت است و باید برای آن ضوابط متناسب طراحی و تبعات منفی استانداردسازی سپردهها را جبران کرد.
با وجود این ضوابط، اعمال سیاست پولی ضرورت پیدا کرد. رسیدن به ضرورت سیاست پولی هم شاید نیمقرن زمان برد. در واقع طول کشید تا دنیا بفهمد باید از چه ابزاری استفاده کند تا بتواند به نحو درستی میزان اعطای اعتبار و خلق نقدینگی، رشد خالص نقدینگی و تبعات تورمی آن را مدیریت کند. به عبارت دیگر زمان برده است تا بانکهای مرکزی بفهمند ضوابط درست برای نظام بانکی چیست. در حالی که در طول قرن بیستم پیشرفتهایی حاصل شد اما باز هم کاستیهایی داشت که نظام بانکی را دچار بحران مالی 2008 کرد و باز آن ضوابط هم اصلاح شد. حال این مسیر تطور و تحول بانک مرکزی متعارف را با ایران مقایسه کنید.
فراز و فرود نظام بانکی در ایران
قبل از انقلاب در طول دهه 1340 تورم کشور دو درصد بود. در آن دوران وضعیت پولی و بانکی کشور هم کمابیش تحت کنترل بوده است. از دهه 1350 رفتهرفته اعطای اعتبار بیرویه هم بیشتر و در نتیجه تورم هم بیشتر شده است. علت افزایش تورم عمدتاً به دلیل فشاری بود که از سوی شاه برای رشد و توسعه اقتصادی وارد میشد. این فشارها به تورم تبدیل شده و از آنسو بهخصوص از سوی سیاستمداران اصراری وجود داشت مبنی بر اینکه نرخ بهره تسهیلات نباید بالا برود و در نتیجه نرخ بهره واقعی منفی شده که غیرتعادلی بود. در واقع این نرخی است که نمیتواند عرضه و تقاضای اعتبار را به تعادل برساند. در نتیجه تقاضا برای اعتبار، بالا و عرضه کم است. عرضه کم نمیتواند در یک بازار رقابتی سالم تخصیص داده شود. بلکه این تخصیص باید با استفاده از روابط و رابطهبازی بین افراد تخصیص داده شود. در نتیجه تسهیلات بانکی در طول دهه 1350 تبدیل به امری رانتی شده بود؛ چراکه سود وامها در این دوران بهمراتب کمتر از تورم بود. درنتیجه افراد هر کالایی که با استفاده از وام میخریدند برایشان به منزل کسب سود و ایجاد ثروت بوده است. بنابراین بانکها در دهه 50 سازوکاری برای ثروتمندتر کردن ثروتمندان بودهاند. در عین حال کسانی از اعتبارات رانتی برخوردار بودند که به دربار نزدیک بوده و توصیه میشدند.بهنوعی نظام بانکی عاملی برای افزایش اختلافات طبقاتی در دهه 50 بود و این از سوی مردم حس میشد. اما در عین حال مردم قادر به درک اینکه چرا و با چه مکانیسمی اختلافات طبقاتی تشدید میشود، نبودند. مردم قادر نبودند درک کنند که چگونه زمینه بازتوزیع ظالمانه ثروت رقم میخورد. در نهایت آنچه برداشت میشد این بود که باید با استفاده از سازوکارهای قرضالحسنه و دولتی کردن، بانکها را به نهادی مردمی تبدیل و کمک کرد که اثر ظالمانه بانکها در توزیع ثروت اصلاح شود. نتیجه این رویکرد این بود که بانک به نهادی تبدیل شد که قرار بود به اشکال مختلف مثلاً در قالب وام ازدواج و. به مردم کمک کند. به این ترتیب اندکاندک به بانک به عنوان صندوق صدقات نگاه شد. دیگر بانک یک موسسه انتفاعی نبود. بانک دیگر نهادی نبود که باید در زمین بازی واسطهگری مالی رقابت کند و اگر نقش بهتری در رشد اقتصادی ایفا کرد، تشویق شود؛ بلکه بانک یک موسسه غیرانتفاعی محسوب میشد که باید به مردم کمک میکرد.
بانک چه میکند؟
وظیفه نهاد بانک این است که یکسری خدمات به سپردهگذاران ارائه دهد و با اعطای اعتبار نقش مهمی در اقتصاد ایفا کند. با این حال در ایران بانکهای دولتی بعد از انقلاب 1357 به اقتضای دولتی بودن و غلبه نگاه غیرانتفاعی در ارائه خدمات، انگیزهای برای بهبود کیفیت خدمات نداشتهاند. بنابراین خدماتی که به سپردهگذار ارائه میکردند هم جالب نبود. در بعد اعطای اعتبارات هم هیچ اعتبارسنجی، رقابت و تلاشی برای پیدا کردن بهترین عرصه به منظور فعالیت سرمایهگذاری وجود نداشت و هرچه بود تسهیلات تکلیفی بود. بنابراین خدمات تراکنش بانکی که بانک برای تسهیل تجارت و رونق تجارت اعطا میکند مدنظر قرار گرفته نشد. در نظر داشته باشید که تجارت مهم است چون به تخصصی شدن تولید و افزایش رفاه میانجامد در حالی که اعطای اعتبار هم مهم است چون باید در ازای آن سرمایهگذاری رخ داده و رشد حاصل شود. با این حال بانک دولتی در طول دهههای 1360 و 1370 ناکارایی خود را در هر دو عرصه نشان داد. در نهایت سیاستگذار از جایی به این نتیجه رسید که باید بانک خصوصی داشته باشیم و نیازمند رقابتیم. با این حال بانک خصوصی هم بدون ضوابط خاصی شکل گرفت و درنهایت تا دهه 1390 یک نظام بانکی کاملاً پانزی ایجاد شد.
بازی پانزی در نظام بانکی ایران
اغراق نیست اگر بگویم که ایران تنها کشوری است که تاریخ قابلتوجهی از پانزی بودن در مجموعه نظام بانکی خود دارد. پانزی بودن در نظام بانکی به دو صورت شکل گرفت. ابتدا اینکه در بعد داراییها، داراییهای پرریسکی وجود داشته و نوسان ارزش داراییها باعث میشود گاهی ترازنامهها تراز نباشد. بانک فقط باید وام کمریسک بدهد. بانک نباید شرکتداری، بنگاهداری و سرمایهگذاری کند. علت این است که در سمت تعهدات ترازنامه ارزش تعهدات از ثبات بالایی برخوردار بوده و داراییها هم باید ریسک کمی داشته باشند تا با ثبات تعهدات تناسب داشته باشد. اما با این حال کارخانه، ملک و. بسیار پرنوسان بوده و این نوسانات بانک را پانزی میکند.
سازوکار دوم پانزی شدن نظام بانکی در بعد تحقق زیان است. بانک برای اینکه پانزی نشود باید وقتی نکولی بر وام رخ میدهد زیان محقق کند. وقتی زیان محقق نمیکند در حال وانمود کردن داشتن دارایی و درآمد بیشتر در آینده است. در حالی که متناسب با آن هم دارد برای سپردهگذاری جهت اعطای سود تعهد میپذیرد. عدم تحقق زیان، نظام بانکی را پانزی میکند. این روند ما را به ناکارایی بانک مرکزی میکشاند. بانک مرکزی متعارف بر نظام بانکی نظارت داشته و ضوابط لازم را اعمال میکند ولی بانک مرکزی ما به قدری ناکارآمد است که نهتنها جلوی فعالیتهای دیگر بانکها را به جز اعطای اعتبارات نگرفته بلکه از نظر کیفیت کارشناسی هم افت کرده و بلد نیست که چطور باید نظام بانکی را حفظ کند. در کنار این شرایط دولتی را تصور کنید که از نظر مالی نظم نداشته و به بانک مرکزی به دید یک قلک نگاه میکند. باید بدانیم که از اساس نازل بودن کیفیت بانک مرکزی برای دولت مطلوب است. برای دولت لازم است که بانک مرکزی اقتدار نداشته باشد چرخ بودجهاش به نحوی بچرخد. این روندی است که بانک مرکزی به سازمانی جهت پاس کردن چکهای دولت و دلالی ارز تقلیل پیدا میکند. بانک مرکزی به نهاد حداقلی و ضعیف تبدیل میشود که پول بدون پشتوانه چاپ میکند و از این نهاد انتظار رفع تورم انتظاری بیهوده است.
بانک مرکزی متعارفی که در دنیا رشد و نمو کرده مجری یک سیاست پولی متعارف است و سیاست پولی متعارف در بانکداری متعارف و برای بانک مرکزی متعارف موضوعیت دارد. بانک مرکزی متعارف نظارتی درست بر نظام بانکداری دارد و مستقل از سیاستگذار بودجهای میتواند تصمیم بگیرد و خود را به دلال ارز و پاسکننده چک تقلیل نمیدهد. بانکداری متعارف هم مربوط به بانکی است که ملک نمیخرد و سرمایهگذاری نمیکند. در حالی که اعتبارسنجی و مدیریت ریسک میکند، اعتبار میدهد. در چنین شرایطی سیاست پولی متعارف هم کار میکند و این سیاست پولی کارکرد مدیریت تورم دارد. زمانی که بانک غیرمتعارف داریم، نمیشود انتظار داشته باشیم که ابزارهای متعارف سیاستگذاری پولی هم کار کند. وقتی سیاستهای پولی متعارف کار نمیکند، بانک مرکزی فلج میشود و ضوابط درست اعمال نمیشود، اعتباراتی هم که آن بانک اعطا میکند لزوماً به مولدترین فعالیتهای اقتصادی تخصیص داده نمیشود و گاهی اعتبارات بر مبنای تعارض منافع مدیران بانک و صاحب سهامداران بانک اعطا میشود. بنابراین براساس تعارض منافع مدیران و سهامداران بانک، انتقال ثروت از سپردهگذار به سهامدار بانکی صورت میگیرد. گاهی بخشی از این اعتبارات به زمین و ساختمان تبدیل میشود و میخوابد و گاهی هم به فعالیتهای بسیار ریسکدار تبدیل میشود و نکول رخ میدهد و بعد که باید زیان محقق شود، به خاطر کاستی ضوابط زیان محقق نمیشود. در نتیجه با رشد خالص بالای نقدینگی روبهرو میشویم و مسائل دولت بیانضباط هم انباشت شده و به تورم تبدیل میشود. در این شرایط گرچه همه میگویند با تورم مقابله میکنند ولی در عمل میبینیم که چنین نمیشود.
چه شد که به اینجا رسیدیم؟
این مساله به تعادلی برمیگردد که بین ذینفعان مختلف شکل گرفته است. سوال این است که از تورم چه کسانی متضرر میشوند؟ کسانی که حقوقبگیرند و همینطور اقشار ضعیف جامعه بیش از همه از تورم متضرر میشوند. در کنار این دو سرمایهگذاران در اوراق بدهی هم متضرر میشوند. با این حال به خاطر ریسک بالای تورم هیچ زمان بازار بدهی درست و حسابی در بازار سرمایه ایران شکل نگرفته است. حالا باید دید که ذینفعان چه کسانی هستند؟ ذینفعان ابتدا افراد دارای دارایی فیزیکی و سپس افراد ثروتمند هستند. تورم مکانیسمی برای کسب درآمد به جای مالیات متعارف است. دولت وقتی میتواند مالیات تورم بگیرد کمتر به سراغ ثروتمندان میرود. مالیات متعارف بیشتر ثروتمندان را نشانه میگیرد ولی مالیات تورم بیشتر حقوقبگیران را شامل میشود. ثروتمندان ترجیح میدهند تورم باشد تا دولت کمتر سراغ مالیات متعارف برود و بهطور نامتناسبی نیازهایش را از حقوقبگیران تامین کند. در حالی که اگر دولت تورم را مهار کند دیگر مجبور میشود به سراغ ثروتمندان برود. سومین گروه ذینفع تورم هم سیاستمدار است. سیاستمداری که نمیخواهد به سراغ مالیات متعارف برود چون مالیات متعارف به همراه خود پاسخگویی دارد. وقتی قرار باشد سیاستمدار مالیات متعارف بگیرد باید توضیح دهد که پول مالیات را چطور هزینه میکند؟ وقتی سیاستمدار مالیات متعارف دریافت میکنند ناگزیر است قدرت را غیرمتمرکز کند. در واقع وقتی بودجه با مالیات اداره میشود، باید بودجه ملی را از استانی و محلی تفکیک کرده و باید از هر کدام از این سه بودجه در سطح خود مالیات اخذ و هزینه شود. نکته دیگر درباره نفع سیاستمدار این است که وی برای اینکه بتواند جایگاه خود را تثبیت کند باید هوای حامیان خود را داشته باشد و در واقع باید رانتی بین حامیان خود توزیع کند. یک نرخ بهره منفی و نرخ تسهیلات مداخلهای سازوکار بسیار خوبی برای توزیع رانت میان حامیان بوده و بنابراین سیاستمدار ذینفع ضعیف بودن بانک مرکزی است. این وضعیت همانا و رخ دادن تورم همان. بنابراین اگر سیاستمداری هستید که پاسخگویی دوست ندارید یا دوست دارید اختیار کل بودجه کشور در دست شما باشد و در عین حال میخواهید بین حامیانتان رانت توزیع کنید یا انسان ثروتمندی هستید که دارایی زیادی دارد، تورم برای شما خوب است. سوال این است که چطور میتوانید فضا را تورمی نگه دارید؟ راه این است که بانک مرکزی غیرمستقل باشد، بانکداری همینطور غیرمتعارف باشد و طبعاً مردم بازنده این وضعیت هستند. در این شرایط مردم هم به نحوی مجاب شوند که مثلاً بانکداری غربی مشکل دارد و. با توجه به آنچه شرح آن رفت، روند سیاست پولی متعارف در ایران کارایی ندارد و تعادل تورمی باقی میماند تعریف روند خنثی تا منافع ذینفعان حفظ شود.
گامی برای ورود به نظام بینالملل
سفر روحانی به ترکیه با توجه به تغییر رویکردهای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت یازدهم قابل توجه و حائز اهمیت است. با به قدرت رسیدن گفتمان اعتدال و در پیش گرفتن مولفههایی از جمله تنش زدایی، اعتماد سازی، تعامل سازنده با دیگر کشورها و تلاش برای حل و فصل مسالمتآمیز پرونده هستهای شاهد تغییراتی در مناسبات سیاست خارجی ایران و استقبال کشورهای دیگر از آن هستیم که تغییر رویکرد کشورهای منطقه خلیج فارس و در سطح کلانتر در خاورمیانه- رفت و آمدهای انجام شده در طور عمر یک ساله دولت یازدهم- را میتوان مصداق این استقبال دانست.
بدون شک ترکیه و ایران هر دو از جمله کشورهای مهم و تاثیر گذار در منطقه هستند و هر اندازه که مناسبات طرفین رشد کند شاهد پیشبرد اهداف مشترک دو کشور خواهیم بود.
در طول سی و پنج، شش سال گذشته بین ایران و ترکیه اختلاف نظرهایی در مورد بحث آسیای میانه و قفقاز – هر دو کشور تلاش داشتند حوزه نفوذ یکدیگر را خنثی کنند- یا بحرانهای بعد از ۲۰۱۱ در خاورمیانه و کشورهای عربی وجود داشته است. با این حال و باوجود اختلاف بنیادی در مواضع سیاسی دو کشور به ویژه در مورد بحران سوریه فرصت نزدیکی دو کشور و حلوفصل مسایل منطقهای فراهم است که اگر ایران و ترکیه با اراده و حسن نیت وارد شوند، میتوانند از این فرصتها بهره گیرند. در درجه اول مناسبات اقتصادی و تجاری ایران و ترکیه با توجه به روند مثبت تعلیق تحریمهای اعمال شده علیه ایران میتواند زمینه ساز همکاریهای بیشتر دو کشور باشد.
از سوی دیگر این دو کشور مسلمان در سازمانهایی همچون سازمان همکاریهای اسلامی، اکو و… تاثیرگذار هستند که هرچقدر مناسبات آنها گسترش یابد در برنامهها و اقدامات مشترک این سازمانهای بینالمللی نیز موثر خواهد بود.علاوه بر این ایران و ترکیه در خصوص مسایل امنیتی نیز دغدغههای مشترکی دارند که با توجه به وجود مرز مشترک میتواند یکی دیگر از زمینههای همکاری میان آنها باشد. در بعد فرهنگی نیز گسترش همکاریها میتواند جایگاه مسایل فرهنگی و دیپلماسی عمومی را در مناسبات دو کشور واجد اهمیت کند.یکی دیگر از زمینههای همکاری میان ایران و ترکیه حوزه انرژی است. ما در مقاطع مختلف قراردادهایی با ترکیه از جمله در بحث صدور گاز داشتهایم که با فراز و نشیبهایی همراه بوده است. اکنون زمینه حل مشکلات ایران با نظام بینالملل، جذب سرمایه خارجی و توسعه منابع گازی در کشورمان فراهم شده است و چه بسا زمینه صدور گاز به اتحادیه اروپا نیز ایجاد شود. روشن است ترکیه که به لحاظ جغرافیایی حلقه واسط ایران و اروپاست میتواند کانال ارتباطی این انتقال گاز را تسهیل کند.
سیاست خارجی جدید کشورمان در راستای ورود تعریف روند خنثی ایران به نظام بینالمللی تعریف شده است و اگر پرونده هستهای ایران حل شود که میشود، ایران میتواند از همه این فرصتها استفاده کند. این سفر نیز در همین جهت میتواند آثار مثبتی در مناسبات خارجی کشورمان داشته باشد.
* استاد دانشگاه و کارشناس مسایل منطقه
تقاضا نباشد مسکن نمیسازیم
معاون مسکن شهری بنیاد مسکن گفت: تعداد ۲۸۲ هزار واحد نهضت ملی مسکن با حمایت و نظارت بنیاد در مناطق شهری و روستایی در حال ساخت است که در این زمینه با استفاده از تجربه مسکن مهر، تقاضامحور بودن را مدنظر قرار دادهایم و در مناطقی که متقاضی نیست پروژه اجرا نمیکنیم.
به گزارش ایراسین به نقل از ایسنا، حمیدرضا سهرابی اظهار کرد: وزارت راه و شهرسازی معادل ۲۰۰ هزار واحد زمین برای اجرای طرح نهضت ملی مسکن در مناطق شهری به ما تخصیص داده و متقاضی تعریف شده حدود ۱۰۳ هزار واحد است. بنیاد مسکن تقریبا ۱۰۰ هزار واحد را شروع کرده و طی یک سال اخیر ۳۵۰ واحد به مرحلهی افتتاح رسید که شهریورماه در استان قم ۱۸۰ واحد را به صورت نمادین افتتاح کردیم.
وی با بیان اینکه در تقاضامحور بودن پروژه از تجربه مسکن مهر استفاده میکنیم گفت: اعتقاد داریم طرح نهضت ملی مسکن باید متقاضی محور باشد. در واقع اگر متقاضی نباشد و موضوعات تخصیص زمین، کاربری و الحاقات محقق نشود کار را شروع نمیکنیم.
سهرابی درباره آخرین فرآیند اجرای طرح نهضت ملی مسکن توسط بنیاد گفت: بنیاد مسکن در سه بخش شامل گروه ساخت، بنیاد ساخت و خودمالک، پروژهها را اجرا میکند. طبیعتا حیطه فعالیت بنیاد مسکن شهرهای کمتر از ۱۰۰ هزار نفر است ولی در برخی شهرهای بزرگتر نیز مثل قم، بندرعباس و زاهدان در حال فعالیت هستیم.
وی تصریح کرد: علاوه بر ۱۰۰ هزار واحد مسکن شهری، ساخت ۱۸۲ هزار واحد روستایی نیز توسط بنیاد مسکن شروع شده که در بخش زمین، تسهیلات و نظارت، خدمات ارایه میدهد.
برای ۶ هزار متقاضی، زمین تامین نشده است
معاون مسکن شهری بنیاد مسکن انقلاب اسلامی با بیان اینکه برای حدود ۶۰۰۰ متقاضی ثبت نامی نهضت ملی مسکن، تامین زمین نشده است گفت: اجرای پروژهها مقدماتی دارد که شامل تخصیص زمین، طراحی، پروانه و عملیات آمادهسازی است. در مواردی نیز ثبت نام شده ولی معادل آن زمین معرفی نشد، یا زمین تخصیص یافت اما بعدا معارض پیدا کرد. در برخی موارد زمین، اختصاص یافته و طراحی شروع شده ولی متقاضی معرفی نشده است.
به گفته سهرابی، بنیاد مسکن در حوزه شهری طرح نهضت ملی مسکن، زمین در اختیار ندارد و باید وزارت راه و شهرسازی اقدام به معرفی زمینها کند. به دلیل اینکه اراضی خارج از بافت شهری است ابتدا باید در شورای عالی معماری و شهرسازی به تصویب برسد، سپس پروانه صادر شود، مناقصه برای انتخاب پیمانکار صورت گیرد و چون پروژهها معمولا بزرگ مقایس هستند، کارها زمان میبرد. در برخی موارد که این فرآیند تسریع میشود طرحها زودتر به اجرا میرسند.
پروژه صدرا در کمتر از سه ماه شروع شد
وی تاکید کرد: در پروژه ۳۱۵۲ واحدی شهر جدید صدرا شیراز ما به عنوان کارگزار فعالیت میکنیم. در این شهر طی کمتر تعریف روند خنثی از سه ماه تمام مراحل را طی کردیم که الان پروژه به مرحلهی بتنریزی رسیده و به زودی فونداسیون شروع میشود.
معاون بنیاد مسکن با اعلام این وعده که طرح نهضت ملی مسکن در آینده تسریع میشود گفت: بر اساس سرعت تامین زمینهای قابل ساخت امیدواریم در آینده روند اجرای طرحها سرعت بیشتری به خود بگیرد.
دیدگاه شما