دارایی چیست؟ (انواع دارایی و نحوهی ثبت آن در ترازنامه)
داراییها منابعی هستند که ارزش اقتصادی دارند و تحت مالکیت افراد، دولت یا شرکتها هستند. در این مطلب در مورد دارایی، دارایی در کسبوکار و انواع آن توضیح میدهیم؛ همچنین پاسخ میدهیم دارایی شخصی چیست و چه مواردی را شامل میشود. با ما همراه باشید.
جدیدترین فرصتهای شغلی شرکتهای معتبر را در صفحه آگهی استخدام ببینید.
دارایی چیست؟
دارایی نوعی سرمایهگذاری است که شرکت یا فرد انتظار دارد که مزایای آن را در آینده کسب کند. دارایی شرکتها میتواند جریان نقدینگی را تولید کند و هزینهها را کاهش و فروش را افزایش دهد.
از نمونههای دارایی میتوان به اوراق بهادار، موجودی نقدی و بانک، زمین، ساختمان، حسابهای دریافتی از مشتریان و سرمایهگذاریها اشاره کرد.
تفاوت بین هزینه و دارایی چیست؟
تفاوت بین هزینه و دارایی این است که هزینهها فقط برای دورهای کوتاه، در حالی که داراییها برای طولانیمدت سودمند هستند. به عنوان مثال، اگر شرکتی برق بخرد، این یک هزینه برای کسبوکار است؛ در حالی که اگر دستگاه تولیدیای را بخرند، این یک دارایی برای سازمان محسوب میشود؛ چراکه دستگاه تولیدی برای سالهای آینده نیز کاربردهای مفید و درآمدزایی در کسبوکار خواهد داشت.
دارایی کسبوکار چیست؟
داراییهای کسبوکار منابعی هستند که شرکت در نتیجهی انجام معاملات تجاری آنها را به دست میآورد و قصد دارد از آنها برای تولید جریان نقدینگی، بهبود فروش یا کاهش هزینهها استفاده کند.
داراییهای کسبوکار انواع مختلفی دارند. برخی از آنها بلندمدت، در حالی که برخی دیگر کوتاهمدت هستند. برخی از داراییها کالاهای مادی را شامل میشوند و برخی دیگر جزء منابع نامشهود هستند.
در ادامه، چند نوع دارایی کسبوکار را بیان میکنیم:
۱. داراییهای جاری
داراییهای جاری جزء منابع کوتاهمدت اقتصادی هستند که از آن جمله میتوان پول شناخت مفهوم جریان نقدینگی نقد و معادلهای آن، مانند اوراق خزانه، گواهی سپرده و همچنین اوراق بهادار قابلفروش، موجودی حساب، هزینههای پیشپرداخت و حسابهای جاری، را نام برد. به طور کلی، داراییهای جاری منابعی هستند که شرکت انتظار دارد ظرف ۱ سال آنها را به پول نقد تبدیل کند.
۲. داراییهای ثابت
این منابع بلندمدت هستند که گاهی به عنوان داراییهای مشهود کسبوکار نیز شناخته میشوند، زیرا جزء منابع مادی هستند که میتوان آنها را دید و لمس کرد. برخلاف داراییهای جاری، شرکتها نمیتوانند داراییهای ثابت خود را بهراحتی به پول نقد تبدیل کنند؛ به عبارت بهتر، کسبوکارها معمولا از داراییهای ثابت خود برای تولید کالا و ارائهی خدمات استفاده میکنند.
داراییهای ثابت شامل ماشینآلات، کارخانه، وسایل نقلیهی شرکت، ساختمانها و تجهیزات آنها هستند که ممکن است با گذشت زمان دچار استهلاک شوند. استهلاکِ داراییهای ثابت را میتوان به ۲ روش اندازهگیری کرد. در روش اول، استهلاکِ معادل عمر مفید دارایی سنجیده میشود، به طوری که با پایان یافتن عمر مفید دارایی، از ارزش آن نیز کاسته میشود؛ با وجود این، در روش دوم استهلاک را به عنوان زیانی اندازهگیری میکنند که در سالهای اولیهی استفاده از داراییها اتفاق میافتد.
۳. داراییهای مالی
داراییهای مالی شامل سرمایهگذاریهایی مانند سهام، اوراق قرضهی دولتی، شرکتی و حقوق صاحبان سهام ممتاز هستند.
۴. داراییهای نامشهود
داراییهای نامشهود منابعی هستند که مادی یا فیزیکی نیستند، به این معنی که ملموس نیستند. به طور کلی، داراییها لزوما جزء منابع ملموس به شمار نمیآیند. از جمله منابع نامشهود میتوان به مجوز فعالیت یا حق ثبت اختراع کسبوکار اشاره کرد.
چگونه دارایی کسبوکار را در ترازنامه وارد میکنند؟
داراییها بخشی از معادلهی حسابرسی موجود در ترازنامهی شرکت را تشکیل میدهند که از فرمول زیر به دست میآیند:
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
شرکتها به روشهای مختلفی میتوانند داراییهای خود را ثبت کنند. در ادامه، برخی از این روشها را بررسی میکنیم.
۱. استهلاک داراییها
به عنوان مثال، ممکن است داراییهایی مانند ماشین یا ساختمان با گذشت زمان ارزش خود را از دست بدهند؛ در این صورت، هزینهی ثبتشدهی این داراییها بهتدریج در طول عمر مفیدشان کاهش مییابد.
۲. داراییها با ارزش کامل آنها
در برخی موارد، شرکتها داراییهای خود را با ارزش کامل آنها تا زمان انقضایشان ثبت میکنند. نمونهای از این نوع داراییها، هزینهی پیشپرداخت است.
برای مثال، میتوان به هزینهی پرداخت بیمه ششماهه برای پوشش بیمهای وسایل نقلیهی شرکت اشاره کرد. داراییهایی که برای مدت طولانیتری سودمند باشند، معمولا مستهلک میشوند؛ در حالی که شرکتها معمولا دارایی کوتاهمدت را با ارزش کامل آن ثبت میکنند و پس از انقضا، آن را به عنوان هزینه شارژ میکنند.
۳. داراییهای غیرمعاملاتی
همهی داراییهای ارزشمند یک شرکت در ترازنامهی آن ثبت نمیشوند؛ به عبارت دیگر، ممکن است گاهی شرکتها داراییهایی داشتهباشند که از طریق معاملات تجاری آنها را نخریدهباشند. برای مثال، میتوان به برند کسبوکار یا حق ثبت اختراعی ارزشمند در آن سازمان اشاره کرد که شرکت از طریق مبادلات تجاری آنها را به دست نیاورده، بلکه طی فعالیتهای داخلی کسبوکار آنها را کسب کردهاست.
البته نمیتوان گفت که تمام داراییهای نامشهود کسبوکار بدون انجام معاملات تجاری به دست میآیند؛ به عنوان مثال، یک رانندهی تاکسی مجبور است مجوزی برای ماشین خود بخرد؛ مشابه آن، ممکن است شرکتها نیز به عنوان بخشی از یک معاملهی تجاری، لیستی از مشتریان خود را به دست آورند. از سوی دیگر، لیست بهدستآمده از مشتریان در فعالیتهای داخلی شرکت جزء داراییهای نامشهود آن محسوب میشود که کسبوکار آنها را نخریدهاست و به همین دلیل در ترازنامه ثبت نمیشود.
دارایی شخصی چیست؟
داراییهای شخصی منابع ارزشمندی هستند که فرد به ازای آنها، ثروت خود را اندازه میگیرد، مالک آنها است و این داراییها سود بیشتری را برای او تولید میکنند. به عنوان مثال، داراییهای شخصی میتوانند شامل ساختمان، زمین، تجهیزات، مبلمان، کالای موجودی، حسابهای جاری، وسایل نقلیه، سرمایهگذاریهای موقت یا بلندمدت، وجه نقد و غیره باشند.
برای محاسبهی ارزش خالص داراییهای شخصی خود، لازم است هرآنچه بدهکار هستید (بدهیها) را از هر آنچه در اختیار دارید (داراییهای شخصی) کم کنید. اگر داراییهای شخصی شما بیش از بدهیهایتان باشند، ارزش خالص داراییهایتان مثبت به دست میآید. داراییهای شخصی نیز مانند داراییهای کسبوکار میتوانند ملموس یا نامشهود باشند و انواع منابع باارزش را شامل شوند.
داراییهای شخصیِ مشهود شامل موارد زیر هستند:
- پول نقد؛
- مِلک و خانه؛
- اتومبیل، قایق، هواپیما، دوچرخه و موتور؛
- جواهرات؛
- مبلمان و عتیقهجات؛
- مجموعههای هنری، مجسمه و سایر وسایل تزئینی؛
- کامپیوتر، لپتاپ و پرینتر.
داراییهای شخصیِ نامشهود شامل موارد زیر هستند:
- سرمایهگذاری در بازار سهام؛
- اوراق قرضه؛
- برنامههای بازنشستگی و بیمه عمر.
در حالت کلی، هم داراییهای کسبوکار و هم داراییهای شخصی منابع ارزشمندی هستند که بهترتیب، به شرکت و خود فرد تعلق دارند.
جمعبندی
در این مطلب توضیحاتی در مورد دارایی ارائه دادیم، تفاوت دارایی و هزینه را بیان کردیم و همینطور توضیح دادیم دارایی شخصی چیست و چه انواعی دارد. امیدواریم مطالعهی این مطلب برای شما مفید بودهباشد. نظرات خود را با ما بهاشتراک بگذارید.
با ساختن یک رزومه حرفهای، برای استخدام در بهترین فرصتهای شغلی اقدام کنید.
جزئیات خبر
دانستن مفاهیم مهم حسابداری نقش به سزایی در اداره یک کسب و کار دارد. یکی از این مفاهیم کاربردی، «سرمایه در گردش» است که شاید برخی از افراد آن را با وجه نقد اشتباه بگیرند. سرمایه در گردش، معیاری برای سنجش میزان کارآمدی یک شرکت و نشاندهنده سلامت مالی آن در کوتاهمدت است. در این مطلب، به معرفی مفهوم سرمایه در گردش میپردازیم.
در ادامه عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
O منظور از سرمایه در گردش چیست؟
O نسبت سرمایه در گردش چیست؟
O سرمایه در گردش چه اهمیتی دارد؟
O چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
منظور از سرمایه در گردش چیست؟
یکی از نکات مهم در تحلیل بنیادی بررسی وضعیت مالی شرکتها است. سرمایه در گردش از اصطلاحات رایج در حسابداری و از شاخصهای مالی محسوب میشود که میتواند نشان دهد که چه میزان امکان نقدپذیری برای یک فرد یا یک کسب و کار وجود دارد. سرمایه در گردش فرمول سادهای دارد و با کسر کردن بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن محاسبه میشود.
سرمایه در گردش خالص = داراییهای جاری – بدهیهای جاری
طبق فرمول بالا، ابتدا باید با مفهوم داراییهای جاری آشنا شویم. داراییهای جاری، داراییهایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر شرکت، به صورت معقول و منطقی و نه خوشبینانه یا بدبینانه، قابل تبدیل به پول نقد هستند.
به طور قطع پول جزو داراییهای جاری به حساب میآید. همچنین سرمایهگذاریهای کوتاهمدتی که به سادگی قابل فروش و تبدیل به نقدینگی هستند هم جزو داراییهای جاری محسوب میشوند. حتی موجودی انبار هم زمانی که با افق زمانی کوتاهمدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد، در دسته داراییهای جاری قرار میگیرد.
نوع دیگر داراییهای جاری،حسابهای دریافتنی است. حسابهای دریافتنی مطالباتی هستند که در کوتاهمدت میتوان آنها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی ممکن است اسناد تجاری دقیقی از آنها در دست نباشد.
بدهیهای جاری نیز همان تعهدات مالی شرکت هستند که باید در طول سال، آنها را اجرایی کند. طبق آن چه که گفتیم به تعبیری دیگر، سرمایه در گردش به باقیمانده سرمایه نقدی شرکت در بانک پس از کسر بدهیهای جاری آن نیز گفته میشود. حال میتوان گفت که سرمایه در گردش همان میزان واقعی داراییهای نقد یا نزدیک به نقد یک شرکت است و در واقع چیزی که هزینهها و نیازهای روزمره یک شرکت را تأمین میکند. از این مفاهیم در تحلیل صورتهای مالی شرکتها نیز استفاده میشود.
نسبت سرمایه در گردش چیست؟
نسبت سرمایه در گردش از تقسیم شناخت مفهوم جریان نقدینگی دارایی فعلی شرکت بر بدهی جاری آن به دست میآید. عددی که در این نسبت نمایش داده میشود، نشاندهنده سلامت نسبی شرکت است. عدد به دست آمده نرخ سرمایه در گردش است.
این نرخ اگر بین ۱٫۲تا ۲ باشد، به این معنا است که شرکت نقدینگی لازم را برای پرداخت بدهیهایش دارد. اگر نرخ سرمایه در گردش شرکتی زیر ۱ باشد به این معنا است که شرکت سرمایه در گردش منفی دارد و به سختی میتواند بدهیهایش را پرداخت کند و در صورتی که نرخ سرمایه در گردش بالای ۲ باشد به این معنا است که نقدینگی شرکت بسیار زیاد است و میتواند آن را در بخشهای دیگر سرمایهگذاری کند. البته رقم بیشتر از ۲، همیشه نشانه خوبی نیست زیرا نشاندهنده این است که یا موجودی کالا بیش از اندازه است یا شرکت پول نقد مازاد خود را سرمایهگذاری نکرده است. کارشناسان عموما بر این عقیدهاند که نسبت سرمایه در گردش مابین ۱٫۲ و ۲٫۰ برای شرکتها مناسب است.
سرمایه در گردش چه اهمیتی دارد؟
با نگاه جامعتر و سنجیدهتر، سرمایه در گردش را میتوان دماسنج سلامت مالی شرکتها دانست. که هر اندازه فاصلهی بین داراییها و بدهیهای کوتاهمدت شرکت کمتر باشد نشان میدهد که شرکت از فرآیند کاری سالمتری برخوردار است. نقطه مقابل این مطلب زمانی است که میزان بدهیهای شرکت از سرمایه شناخت مفهوم جریان نقدینگی آن بیشتر باشد که این به آن معنا است که سرمایه در گردش شرکت منفی است و احتمال ورشکستگی شرکت بسیار زیاد است.
در اینجا لازم است به این نکته نیز اشاره کنیم که گاهی ممکن است با منفی بودن سرمایه در گردش، یک کسب و کار همچنان به فعالیت خود ادامه دهد اما این وضعیت پایدار نمیماند. درست مانند شخصی که خانه گرانقیمتی دارد اما به علت ورشکستگی یا هر مسئله دیگری توان پرداخت مخارج روزمره خود را ندارد؛ این فرد پس از مدتی مجبور به نقل مکان به خانهای ارزانتر میشود.
سرمایه در گردش، معیاری برای تشخیص میزان بهرهوری کلی کسب و کار است زیرا در این مفهوم، مواردی مانند وجه نقد شرکت، حسابهای دریافتنی، حسابهای پرداختنی، میزان بدهی سالانه و دیگر حسابهای کوتاهمدت وجود دارد که مدیریت هر کدام از این موارد روند فعالیتهای شرکت را مشخص میکند.
کاهش سرمایه در گردش شرکت نشان میدهد که بدهیها و هزینههای شرکت در حال افزایش است و شرکت در تلاش برای حفظ یا افزایش میزان فروش خود است؛ در حالی که افزایش آن نشانه خوبی است و بیانگر کاهش بدهیها و هزینهها است.
کارشناسان بر این باورند که به طور کلی میزان و زمان جریان نقدینگی شرکت، نشانه توانگری آن شرکت در عمل کردن به تعهدات و پرداخت بدهیهایش است و شرکتی موفق است که بتواند بین داراییهای جاری برای پرداخت بدهیهای جاری، تعادل برقرار کند. البته به این علت که همواره بخشی از نقدینگی برای پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان و انجام کارهای شرکت مصرف میشود رسیدن به این تعادل کمی دشوار به نظر میرسد.
چه کسب و کارهایی به سرمایه در گردش زیاد نیاز دارند؟
به طور معمول کسب و کارهایی که به صورت زنجیرهوار به هم وابسته هستند یا کسب و کارهای فصلی نسبت به کسب و کارهای سالانه به سرمایه در گردش بیشتری احتیاج دارند. در این گونه کسب و کارها لازم است که بدهیها در موعد مقرر پرداخت شود چه مواقعی که شرکت فعالیت داشته باشد و چه نداشته باشد؛ در هر صورت این بدهیها باید پرداخت شوند پس به همین منظور هر چه وجه نقد شرکت در بانک بیشتر باشد بهتر است. به عنوان مثال اگر محصول شرکتی در تابستان فروش خوبی داشته باشد و در زمستان در رکود فصلی قرار بگیرد. مدیر این شرکت برای ادامه کسب و کار خود در فصول سرد مجبور است که از سرمایه در گردش بیشتری استفاده کند.
نکته دیگر این که سرمایه در گردش استاندارد در صنایع مختلف با هم متفاوت است. برخی از صنایع، تجهیزات گرانقیمتی دارند یا از روشهای درآمدزایی متفاوتی استفاده میکنند و لازم است با توجه به شرایطشان رویکردی متفاوت در استفاده کردن از سرمایه در گردش خود داشته باشند. این کسب و کارها برای سادهتر کردن پرداخت هزینههای نقدی شرکت باید راهی را پیدا کنند تا علاوه بر ثابت نگهداشتن سرمایه در گردشِ شرکت، هزینه جاری زیادی به دنبال نداشته باشد. برای همین است که مقایسه سرمایه در گردش فقط در شرکتهای مشابه در یک صنعت معنا میدهد و این مقایسه در هر صنعت نیز با توجه به نرخ استاندارد آن صنعت ارزیابی میشود.
یکی دیگر از مزیتهای عمده مقایسه این مفهوم، پیشبینی کردن بحرانهای مالی شرکت است؛ زیرا حتی شرکتی که منابع مالی و ثابت بسیار دارد، در مواقعی که نتواند دیون خود را پرداخت کند، ورشکست خواهد شد.
گفتیم که از مفاهیم مهم حسابداری برای اداره یک کسب و کار، سرمایه در گردش است و از کسر بدهیهای جاری یک شرکت از داراییهای جاری آن به دست میآید. در تعریفی سادهتر نام دیگر سرمایه، پول است و سرمایه در گردش به پولی گفته میشود که برای امور روزانه شرکت صرف میشود. همان پولی که با آن امور روزانه انجام میشود یا همان پولی که شرکت آن را در بانک قرار میدهد تا در صورت لزوم، به سرعت آن را به وجه نقد تبدیل کند. در حقیقت این مفهوم نمایانگر بهرهوری عملیاتی یک شرکت است.
و جریان نقدی دقیق
محمدرضا نقدی (زاده ۱۳۴۰ تهران) نظامی ایرانی است، که هم اکنون بعنوان معاون هماهنگ کننده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فعالیت می کند. وی در سال ۱۳۶۱ به سپاه پاسداران پیوست و در طول جنگ ایران و عراق از اعضای سپاه پاسداران بود .
تحلیل جریان نقدی برای صاحبان کسب و کار کوچک
چرا مالک هر کسب و کاری نیاز به تجزیه و تحلیل جریان نقدی دارد؟ جریان نقدی اساسا حرکت پول به داخل و خارج از کسب و کار شما است؛ این چرخه جریان نقدی و خروجی های پولی است که پرداختن به مشاغل شما را تعیین می کند.
صورت جریان وجوه نقد چیست؟ | بررسی اقلام و کاربرد تحلیل آن
· جریان های نقدی حاصل از فعالیت های عملیاتی به عنوان جریان های نقدی ورودی و خروجی در صورت جریان وجوه نقد؛ و هزینه ها و درآمدهای مرتبط با آن به منظور تعیین سود شناخت مفهوم جریان نقدینگی و زیان حاصل از این فعالیت ها در صورت سود و زیان ثبت می شوند.
آشنایی با انواع صورت های مالی
ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان وجوه نقد، اکثر اطلاعات مالی مورد نیاز تحلیلگران را پوشش می دهند؛ اما جزییات دقیق تر عملکرد مالی شرکت ها را می توان از سایر بخش های گزارش سالانه استخراج کرد.
جریان نقدی چیست؟
بیانیه جریان نقدی یک بیانیه مالی است که داده های جمع آوری شده را در رابطه با تمام جریان های نقدی که شرکت از عملیات در حال انجام و منابع سرمایه گذاری خارجی دریافت می کند، و نیز تمام جریان های نقدی که برای فعالیت های تجاری .
حسابداری تعهدی و تفاوت آن با حسابداری نقدی (همراه مثال)
· جریان نقدی و دسته بندی آن یکی از اقدامات مهم در حسابداری می باشد که هر حسابدار ماهر و با تجربه ای باید بتواند آن را به درستی انجام دهد. این کار باعث منعکس شدن فعالیت های کسب و کار می شود که در ادامه این مطلب به شرح آن .
نسبت پوشش بدهی چگونه محاسبه میشود؟
نسبت پوشش خدمات بدهی(DCSR) که به آن نسبت پوشش بدهی(DCR) هم می گویند، نسبت پول نقد موجود برای پرداخت های اصل و بهره بدهی است.نسبت پوشش بدهی یک معیار شناخته شده در اندازه گیری توان یک نهاد(فرد یا شرکت) در ایجاد جریان نقدی برای .
صورت جریان وجوه نقد | گروه مالی شریف | آشنایی با صورت جریان وجوه نقد …
صورت جریان وجوه نقد و اطلاعات تاریخی مربوط به آن می تواند در قضاوت نسبت به مبلغ، زمان و میزان اطمینان از تحقق جریان های وجوه نقد آتی به استفاده کنندگان صورت های مالی کمک کند.
VortexMaster FSV450 | احیاگران ابزار دقیق تاج
VortexMaster FSV450 جریان سنج جهانی برای کاربردهایی با حجم جریان بالا طراحی شده است. از یک فرستنده دو سیمه با تکنولوژی پیشرفته و نوآورانه DSP-Technology با عملکرد پیشرفته سیستمی استفاده می کند. سیگنال های دریافتی از سنسورهای دور فشار .
روش های تحلیل جریان صورت نقدی | سامانه آگاهی و تحلیل بازار بورس ای تحلیل
صورت جریان نقدی، نشان دهنده ی تمامی نقدینگی شرکت ها است که از طریق فعالیت های در گردش و منابع سرمایه گذاری خارجی خود به دست می آورند. تحلیل صورت جریان نقدی هر شرکت، نشان می دهد شرکت مزبور چگونه سرمایه خود را خرج می کند و .
ترنسمیتر جریان
توضیحات ترنسمیتر جریان با قابلیت اندازه گیری جریان و انتقال اطلاعات به نقطه دیگر گامی مهم در سیستم های مانیتورینگ به شمار می آید. چرا ترنسمیتر جریان در بسیاری از صنایع مهم است؟ اکثر صنایع بزرگ و کوچک برای تولید انرژی از .
جریان نقدی در انگلیسی
بررسی ''جریان نقدیترجمه ها به انگلیسی. به نمونه هایی از جریان نقدی نگاه انداخته و با ترجمه در جملات، گوش دادن به تلفظ و تمرین گرامر، زبان را بیاموزید. Glosbe برای تجربه کاربری .
مفهوم سود و جریان نقدی | تحلیل بنیادی | وبسایت آموزش کارگزاری مفید
جریان نقدی، تفاوت بین جریان های نقدی ورودی و خروجی است. جریان نقدی یک شرکت میتواند مثبت یا منفی باشد. در نگاه اول شاید اینطور به نظر برسد که تنها شرکتی که جریان نقدی مثبت دارد، سودآور است، اما لزوماً اینگونه نیست.
روش ارزشگذاری جریان های نقد تنزیل شده: توضیح روش DCF با مثال | آکادمی چرخ
گام 1: تخمین سهم بازار. در گام اول از ارزشگذاری با روش جریان های نقد تنزیل شده نیازمند تخمین اندازه بازار (Market size) و سهم بازار (Market share) استارتاپ هستیم. محاسبه دقیق اندازه بازار نیازمند تحقیقات .
نیروی نسبت های جریان نقدی
بهمن و اسفند 1392 - شماره 263 و 264 دی 1392 - شماره 262 آذر 1392 - شماره 261 مهر و آبان 1392 - شماره 259 و 260 شهریور 1392 - شماره 258 مرداد 1392 - شماره 257 تیر 1392 - شماره 256 خرداد 1392 - شماره 255 اردیبهشت 1392 - …
چگونه می توان جریان نقدی را درک، محاسبه و مدیریت کرد
چرا مالک هر کسب و کاری نیاز به تجزیه و تحلیل جریان نقدی دارد؟ جریان نقدی اساسا حرکت پول به داخل و خارج از کسب و کار شما است؛ این چرخه جریان نقدی و خروجی های پولی است که پرداختن به مشاغل شما را تعیین می کند.
صورت جریان وجوه نقد چیست و تحلیل گردش وجوه چه کاربردی دارد؟ | شبکه …
صورت جریان وجوه نقد یکی از شاخص های مهم و تأثیرگذار برای سرمایه گذاران، تحلیل گران مالی و مدیران شرکت ها است و آگاهی داشتن از این وضعیت به آنها کمک می کند تا کسب و کار خود را به شیوه ای صحیح مدیریت نمایند.
تعریف نقد : (نقد چیست ؟)
نقد در لغت به معنی ((بهین جیزی بر گزیدن )) ( تاج المصادر زوزنی: ص ۵ ) و نظر کردن در دراهم تا در آن به قول اهل لغت سره را از ناسره باز شناسد . معنی عیب جویی نیز که از لوازم (( به .
جریان نقد آزاد؛ معیاری برای اندازهگیری عملکرد شرکتها
· مسعود غلام زاده لداری جریان نقد آزاد معیاری برای اندازه گیری عملکرد شرکت ها است و وجه نقدی را نشان می دهد که شرکت پس از انجام مخارج لازم برای نگهداری یا توسعه دارایی ها، در اختیار دارد.
به عبارت دیگر، بیان دقیق تر میانگین وزنی تا زمان دریافت از جریان های نقدی و اندازه گیری در طی سال را دیرش مکالی می گویند. حساسیت قیمت و درصد تغییر در قیمت برای یک واحد تغییر در بازدهی را .
جریان نقدی
جریان نقدی در علم اقتصاد به ورود و خروج نقدینگی در یک تجارت، کسب و کار، پروژه صنعتی یا اقتصادی گفته می شود. جریان نقدی معمولا در یک دوره زمانی محدود محاسبه می شود. با آنکه روش استاندارد محاسبات مربوط به هزینه و درآمد در .
بررسی رابطه بین جریان نقد آزاد و میزان بدهی
بررسی رابطه بین جریان نقد آزاد و میزان بدهی تعداد صفحات : ۸۱ | قابل ویرایش گسترش فزاینده و پیچیدگی فعالیتهای اقتصادی از یک سو و لزوم فراهم آوردن اطلاعات دقیق از طریق سیستمهای حسابداری از سوی دیگر ، ضرورت انجام تحقیقات و .
افزایش یارانه نقدی اردیبهشت ۱۴۰۰+ مبلغ دقیق افزایش یارانه-راهبرد معاصر
· در جریان لایحه بودجه نیز کمیسیون تلفیق از افزایش دو برابری یارانه ها خبر داد اما در صحن علنی تصویب نشد و دولت موظف شد دو یارانه نقدی ۴۵ هزار تومانی و یارانه معیشتی بنزین را در دستور کار واریزی های هر ماه خود قرار دهد.
نکات مهم در تجزیه و تحلیل صورتهای مالی و گردش وجوه نقد
این جریان های نقدی را می توان در قالب سود سهام پیش بینی شده بیان کرد و یا تکنیک های دقیق تری مانند جریان نقدی آزاد برای هر دو صاحبان سهام یا سرمایه گذار شرکت به کار گرفت.
اعلام زمان دقیق پرداخت یارانه نقدی فروردین ماه ۱۴۰۰+ مبلغ-راهبرد معاصر
· در هفته گذشته اولین یارانه امسال یعنی یارانه معیشتی واریز شد و به نظر می رسد در نیمه دوم فروردین ۱۴۰۰ فقط یک واریزی وجود دارد که احتمالا در پایان هفته جاری انجام می شود.
جریان نقدینگی
· جریان نقدینگی, شناخت مفهوم جریان نقدینگی, جریان نقدینگی، رگ حیات کسب وکار شما, نقدینگی چیست ؟, جریان نقدینگی چیست؟ چرا جریان نقدینگی مهمترین واژه کسب و کار است, صورت جریان وجوه نقد, همه چیز درباره صورت جریان وجوه نقد .
صورت جریان وجوه نقد چیست؟
· صورت جریان های نقدی با گزارش دقیق منابع ومصارف وجوه وکیفیت تحصیل و مصرف آن، اطلاعات لازم را برای این دسته از استفاده کنندگان گزارش های مالی فراهم می نماید. شکل و محتوای صورت جریان های نقدی
بهبود جریان نقدی با این 12 راهکار شگفت انگیز | شبکه دانش فراپیام
پس همیشه ایده خوبی است که برای بهبود جریان نقدی و مدیریت آن تلاش کنید. نگاهی دقیق به صورت حساب های خود می تواند در. راهکارهایی برای بهبود جریان نقدی بهبود جریان نقدی از آن جهت که می تواند هزینه های تحت کنترل و شکوفایی .
مکانیسم خلق نقدینگی از مسیر شوک درمانی
با اینکه اقتصاددانان جریان اصلی که در قدرت نیز حضور دارند، نقدینگی ایجاد شده در اقتصاد را در چارچوب ایدئولوژی خود به کارکردهای اقتصاد دولتی مرتبط میکنند و از این مسیر از خود به عنوان اصلیترین تصمیمگیرندههای اقتصاد سیاسی رفع مسوولیت میکنند، بررسیها نشان میدهد که اتفاقا سیاستهای تعدیل ساختاری مورد حمایت آنها عامل اصلی بروز خلق این حجم عظیم از نقدینگی شده است.
عامل سیاسی نقدینگی؛ خدمات رفاهی دولت یا سوداگری نوکسیهها؟
به گزارش «تعادل»، بحران قیمتی در بازارهای دارایی و انتقال آن در بازار کالاهای مصرفی پرسشهای بنیادینی درباره مکانیسمها و عوامل شکلگیری این وضعیت نابسامان در اقتصاد مطرح کرده است. گروهی از اقتصاددانان نزدیک به قدرت و بروکراتهای دولتی به سیاستهای رهاسازی قیمتها گرایش دارند و معتقدند که این تلاطمات موجود از کانال رشد نقدینگی و از منبع اقتصاد دولتی رخ نموده است. مسعود نیلی یکی از اصلیترین تئوریسینهای این نظریه است. وی با اینکه در دو دوره ریاستجمهوری اخیر تصمیمگیرنده اصلی در حوزه سیاستگذاری اقتصادی بوده است، اما با این حال در چندماه اخیر و همزمان با آشفتگیهای رخ داده در اقتصاد خود را به عنوان تصمیمگیرنده اصلی در به وجود آمدن این وضعیت برکنار دانست و بسیاری هم از طرفداران وی برای سلب مسوولیت نیلی تلاشهای رسانهای صورت دادند. بطور کلی نظریات این گروه با اینکه همیشه جریان اصلی سیاستگذاری را در دست داشتهاند و تمام سیاستهای اقتصادی از دهه 70 به نوعی در خدمت پروژه آزادسازی اقتصاد یا همان «تعدیل ساختاری» معروف بوده است، اما توجیه شکستهای مکرر این سیاستها را همواره عدم اجرای کامل یا افراطیتر آن میدانند. مسعود نیلی ۳ سال در دوران ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی یعنی زمانی که سیاستهای تعدیل ساختاری آغاز به اجرا شد، معاون سازمان برنامه و بودجه ایران بود. پس از آن هم در تهیه و تدوین اولین و شناخت مفهوم جریان نقدینگی سومین برنامه۵ ساله توسعه کشور ایفای نقش کرد. در این گزارش به این دو برنامه و نتایج آن اشاره خواهد شد. در گذشته بارها نیلی در مصاحبههایی نسبت به احتمال انفجار بمب ساعتی نقدینگی هشدار داده بود. در اینکه نقدینگی شبیه یک بمب ساعتی و عامل انفجار قیمتی در بازارها میشود، شکی نیست، اما موضوع و تفاوت دیدگاهها در ماهیت و عوامل شکلگیری این نقدینگی در اقتصاد است. از دیدگاه سیاستگذاران، جریان اصلی دخالت دولت در اقتصاد مقصر اصلی ایجاد نقدینگی ناسالم است و بر همین اساس تمام سیاستهایی که در راستای کاهش دخالت دولت مانند خصوصیسازی، قانونگذاری برای کوتاه کردن دست دولت از منابع بانک مرکزی، سیاست مستقل کردن بانک مرکزی از دولت و نظارتهای دموکراتیک، آزادسازی قمیت ارز از طریق فرمول مابه تفاوت تورمهای داخلی و خارجی و آزادسازی قیمت سوخت صورت گرفت به منزله یک وحی منزل و اصول بنیادین سیاستهای اقتصاد آزاد و «علمی» معرفی میشد، اجرا شد.نیلی در یکی از این مصاحبهها میگوید: «مساله مهم دیگر این است که در اقتصاد ایران، رشد نقدینگی شاخص اصلی «اقتصاد سیاسی» است. به عبارت دیگر، تمام عدم تعادلهای اقتصادی که منشأ اقتصاد سیاسی دارد، در نهایت به رشد بالای نقدینگی مربوط میشود. نقدینگی اقتصاد ایران هم عمدتاً از منشأ پایه پولی و بنابراین از منشأ بانک مرکزی است. اقتصاد سیاسی ما در بودجه دولت و نظام بانکی خلاصه میشود. حتی بودجه هم از طریق تامین مالی از بانک مرکزی عمل میکند و در نظام بانکی منعکس میشود. از یک زاویه، شاید بتوان گفت پشت این تصمیمات سیاستمداران، چندان هم بدفهمی در کار نیست. بنابراین فکر میکنم تنها اگر اصلاحات عمیق سیاسی و اقتصادی در کشور ما به سرانجام برسد، میتوان امیدوار بود که رشد نقدینگی به محدوده 12 تا 15درصدی برسد. حجم نقدینگی با منشأ پایه پولی در اقتصاد ایران بالاست، اما بانک مرکزی تنها کارگزار این مساله است، نه تصمیمگیر آن. ما در اقتصاد ایران بهشدت با سلطه مالی مواجه هستیم و اصولاً حضور رییس کل بانک مرکزی در جلسات تصمیمگیری هیچگاه برای مساله تورم که وظیفه اصلی بانک مرکزی است، نبوده بلکه فقط نماینده نظام بانکی تلقی میشده است. اگر از مقامات کشور سوال کنید چرا رییس کل بانک مرکزی را به فلان جلسه دعوت کردهاید، میگویند بالاخره برای انجام هر کاری به منابع مالی نیاز داریم! بنابراین نقش بانک مرکزی در کشور ما با چیزی که باید باشد، فاصله زیادی دارد.»در اینجا این سوال مطرح میشود که آیا نقدینگی به بار آمده موجود از طریق عملکردهای دولت؛ فعالیتهایی که بیشتر به سامان بخشی به اقتصاد عمومی و رفاهی برمیگردد و جزو اصلیترین وظایف حقیقی دولتها محسوب میشود، ناشی میشود یا اینکه همان سیاستهای تعدیل ساختاری و رشد بانکهای خصوصی عامل ایجاد این نقدینگی بوده است. عباس شاکری، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این زمینه بررسی دقیق و مستندی انجام داده که در آن نشان میدهد اتفاقا همین پروژه آزادسازی اقتصاد کشور را به این وضعیت دچار کرده است.این اقتصاددان در پژوهش خود نشان میدهد که با اینکه کشور از ابتدای سال 1360 تا پایان 1367در گیر یک جنگ تمام عیار بود، نقدینگی سالانه بطور متوسط حدود17 درصد رشد کرد اما « بعد که برنامه تعدیل اقتصادی آغاز شد که حتی بسیاری از پیششرطهای صندوق بین المللی پول و بانک جهانی را نیز نادیده گرفته بود و صرفا به شوک درمانی و رهاسازی متمرکز بود ساخت بمب نقدینگی شروع شد؛ در دوره اول اجرای تعدیل ساختاری گرچه در برنامه اول توسعه مصوب و مقرر شد که میانگین نرخ رشد نقدینگی حدود 8 درصد باشد اما مقادیر نقدینگی در بعضی سالها بیش از 10برابر مقدار مصوب بود. این تفاوت فاحش میان عملکرد و مقدار مصوب رشد نقدینگی گویای شکلگیری بمب و انفجار تدریجی آن بود و نشان از این داشت که طراحان برنامه تعدیل شناخت صحیحی از اقتصاد کلان کشور نداشته و بر برنامههای خود هیچ تسلطی ندارند ما وقتی این تفاوت را مشاهده کردیم ارزیابی مان این بود که این برنامههای شکست خورده باید متوقف شود ولی هیچ گوش شنوایی وجود نداشت و تا امروز هم وجود ندارد.»در طراحی برنامه دوم وقتی عملکرد برنامه اول را دیدند دیگر مقدار 1 و 1.5 درصد رشد نقدینگی را به عنوان هدف نگذاشتند برای همه سالها مقدار 12.5 درصد را به عنوان هدف رشد نقدینگی تصویب کردند. اما در برنامه دوم وضعیت بهمن نقدینگی از برنامه اول هم شدیدتر و قویتر شد.شناخت مفهوم جریان نقدینگی همانطور که ملاحظه میشود با همه احتیاطها در هدفگذاری کمی، عملکرد سالهای اول و دوم برنامه دوم، رشد نقدینگی را سه برابر مقدار مصوب نشان میدهد و به گفته شاکری در واقع گویی در عمل مجریان شوک درمانی به ساخت بمب برای نابودی اقتصاد و جامعه میپردازند، نه اینکه اقتصاد را تصحیح کنند جالب است بعد از آنکه نرخ رسمی ارز از 70 ریال به1750 ریال افزایش مییابد وقتی دولت وقت در برنامه اول اقدام به استقراض از خارج میکند بانک مرکزی تمام بدهیها را با ارز 70 ریال تعهد و پشت نویسی میکند. «همه مسوولان اقتصادی آن زمان با همه ادعای پوشالی تسلط علمی و داشتن حرفهای مشخص و ادعاهای برخورداری از برنامههای مشخص دنبال افزایش نرخ ارز بودند اما متوجه نشدند که باید بدهیهای خارجی را با 1750 ریال ظهرنویسی کنند( البته شایدهم آگاهانه و به نفع ذینفعان پرنفوذ و هم پیمان!! این کار را کردهاند)، این طرز برخورد باعث شد که مثلا در سال1372 که ما حدود ۴ میلیارد دلار بازپرداخت بدهی داشتیم حدود 672 میلیارد تومان از این ناحیه به پایه پولی اضافه شود با احتساب ضریب فزاینده2.47 تنها افزایش نقدینگی از این ناحیه در سال 72 حدود1794 میلیارد تومان بوده است. این در حالی است که در شروع برنامه اول کل نقدینگی کشور با سپری کردن هشت سال اقتصاد جنگی 1568 میلیارد تومان بوده است از 72 تا 76 تقریباً همه ساله این مقدار نقدینگی صرفا از این ناحیه اضافه شده است. یعنی در شش سال بیش از 10 هزار میلیارد تومان فقط از ناحیه این ندانمکاری ناشی از تفاوتهای نرخ ارز به نقدینگی کشور اضافه شده است. گرچه شروع بمب گذاری اینجاست اما رشد نقدینگی تنها عاملش این نبوده است در برنامه اول و دوم نقدینگی بیش از 12 برابر افزایش مییابد. در برنامه سوم که پای بانکهای به اصطلاح خصوصی به اقتصاد باز شد و آقای دستیار ویژه گاه به عنوان ابداع ساختاری از آن یاد میکند، رشد نقدینگی شتابانتر و نحوه کارکردش بسیار مخربتر و بدتر میشود از سال1370 تا1380 قیمت زمین، مسکن و سطح عمومی قیمتها تقریبا به یک نسبت افزایش مییابند اما از سال1380تا1390 با سرعتگیری تلاشهای سوداگرانه و مخرب بانکها به ویژه بانکهای به اصطلاح خصوصی قیمت زمین سه و نیم برابر و قیمت مسکن دو و نیم برابر سطح عمومی قیمتها رشد میکند و یک بحران عدم تناسب بی سابقه در اقتصاد رخ می دهد. بطوری که از1370 تا1392 قیمت متوسط زمین حدود 107 برابر، قیمت مسکن 78 برابر، و سطح عمومی قیمتها، 27 برابر رشد میکند. البته قیمت زمین در بعضی مناطق تهران شاید تا هزار برابر هم رشد کرد (قیمت از حدود سه هزار تومان در شروع برنامه اول به 30 میلیون تومان میرسد.)
موضوع دیگری که مسعود نیلی در مصاحبهاش در زمینه رشد نقدینگی مطرح کرده این است که از دو مقطع زمانی بیماری هلندی موجب شده رشد نقدینگی از جمع دو متغیر تولید و تورم بیشتر شود. «مقاطعی هم وجود داشته که رشد نقدینگی به اندازه واقعیاش در تورم منعکس نشده است؛ فاصله سالهای 1352 تا 1356 (دوره بیماری هلندی اول)، مقطع دوم سالهای دهه 1380 (دوره بیماری هلندی دوم) و مقطع سوم سالهای 1392 به بعد (دوره اخیر) . در هر سه مقطع، رشد نقدینگی -همانند روال معمول اقتصاد ایران- بالا بوده، اما تورم خیلی کم رشد کرده که البته بیشترین شکاف مربوط به سالهای اخیر است. دو مقطع نخست از یک جنس و ناشی از بیماری هلندی بود؛ یعنی در آن دو مقطع، نقدینگی ایجادشده به جای ایجاد تورم در داخل کشور، به تقاضا برای کالاهای وارداتی -و عملا برای اقتصاد جهانی- تبدیل شد و در نتیجه اثر تورمی شدیدی بر اقتصاد داخلی نگذاشت. به عبارت دیگر اینگونه نبود که وقتی نقدینگی رشد کرد و تورم رشد نکرد، این تورم بعدها ظاهر شود. ولی در دوره اخیر مساله متفاوت است. گسستی که این بار بین رشد نقدینگی و تورم مشاهده میشود، ناشی از بیماری هلندی نیست و این کاهش شدید سرعت گردش پول در اقتصاد ایران است که ظاهر شدن اثر تورم را به تعویق انداخته است. مفهوم واژهای که من دو سال قبل درباره نقدینگی به کار بردم، این بود که تورم در اقتصاد ایران جمع شده است. دلیلش هم این بوده که نرخ سود بانکی بسیار بالا و انتظارات تورمی -به دلیل ثبات اقتصاد کلان و چشمانداز مثبت روابط خارجی- بسیار پایین بوده و در نتیجه ماندن پول در سیستم بانکی با فاصله بسیار زیاد نسبت به سرمایهگذاری در هر دارایی دیگری مزیت داشته است. گویی این نقدینگی در صندوق امانات بانک قرار داشت و قفل شده بود. منظورم این بود که این نقدینگی بالاخره یک روز از صندوق خارج و به تورم تبدیل خواهد شد.» عباس شاکری در نقد این گزاره نیلی نوشته است: آقای دستیار گفته است که در دهه 1380 بیماری هلندی در اقتصاد شکل گرفت. ساز و کار بیماری هلندی عمدتاً از طریق زمین و مسکن انجام شد اما مبدعان و مجریان تعدیل ساختاری توضیح دهند که چه شده که بعد از دو سه دوره اجرای برنامه تعدیل در دهه80 که باید تعدیل شان نتیجه دهد تازه بیماری هلندی تشدید میشود، شواهد کافی حکایت از آن دارد که این بیماری و اثرات رقت بار آن در این دوره بیش از هر عامل دیگر توسط بانکهای به اصطلاح خصوصی ایجاد شده در برنامه سوم، در اقتصاد منتشر شد. جالب است که طی سالهای1380 تا1386 بانکها از ناحیه چک بانکها به صورت غیرقانونی هزاران میلیارد تومان خلق اعتبار انجام دادند که در سال 1387 بانک مرکزی در رویکردی همدلانه با سوداگران ذخایر این خلق اعتبارهای جعلی را تامین کرد لذا در حالی که رشد نقدینگی در آن سال حدود 15.6 درصد بود پایه پولی حدود 47 درصد رشد داشت پس با یک رویکرد تاریخی و به شرط برخورد کارشناسی و امانتدارانه نسبت به واقعیتهای تجربه شده ملاحظه میگردد اساسا این نقدینگی سیلآسا در برنامههای اول و دوم و سوم و ورود بانکهای به اصطلاح خصوصی، ایجاد شده و به کلی یکی از میراثهای شوم برنامه تعدیل ساختاری است و در عمل مشاهده میشود که چگونه به جای تصحیح اقتصاد و تقویت بنیه تولیدی آن، زمینه را برای سوداگران، شرخرها و عوامل نامولد مساعد ساخت و جامعه و اقتصاد را به هم ریخت و دچار آشفتگیهای گوناگون کرد. یکی از ویژگیهای نقدینگی از سال 1380به بعد این است که بخشی از پولهای تزریق شده در دستان مردم عادی و تقاضاکنندگان کالا و خدمات قرار نمیگیرد چون نهایتاً متناسب با نرخ رشد قیمتها و تولید به پولی که در دستان این گروه از مردم قرار میگیرد اضافه میشود و بقیه آن در دست گروههای نوکیسهای است که برای اهداف سوداگری، پولشویی، قاچاق و فعالیتهای مخرب انحصاری از آن استفاده میکنند. به عبارت دیگر برخلاف ادعاها و دستکاری واقعیتها برنامههای تعدیل به جای اصلاح امور و ایجاد توازن بیشتر میان بخشهای اقتصادی، مشتی نو کیسه، شرخر، دلال، سوداگر، رانت جو و انحصارگر را برای اقتصاد ارمغان آورد و البته با پشتیبانی مستمر بانکهای خصوصی و حتی بخشهایی از بانکهای دولتی به عنوان اهرم مالی آنها. آری ماهیت این بمب و طریقه ساخت و کارگزاری آن اینگونه است. نکته جالب این است که مشاور ارشد جانبدارانه و غیرعلمی زیادت نرخ رشد نقدینگی از جمع تورم و رشد تولید را در دهه 80 به بیماری هلندی منتسب کردند ولی بروز همین پدیده در دورههای 92 تا 97 را به این بیماری منتسب نکردهاند در حالی که در این دوره کیفیت نقدینگی بطور بی سابقهای در مقایسه با کل دوره 68 تا97 تنزل کرده است و از قبل بسیار بدتر شده است.
براساس مطالعات انجام شده سهم شبه پول از نقدینگی از حدود 75 درصد در پایان سال91 به بیش از87 درصد در سال 96 افزایش یافته است و این بدان معنی است که پول معاملاتی برای خرید مایحتاج مصرفکنندگان و بنگاهها به حدود 10 درصد تنزل یافته است و پول سوداگری بهشدت رشد کرده است جالب است که ترکیب بدهیهای بانکی به بانک مرکزی به عنوان یکی از منابع عمده پایه پولی در این پنج سال اخیر عمدتً از ناحیه بانکهای به اصطلاح خصوصی رشد یافته است. همانطور که ملاحظه میشود تمام بدهیهای نظام بانکی به بانک مرکزی یا مربوط به بانکهای به اصطلاح خصوصی است یا بانکهای تخصصی که عمده آن مربوط به مسکن است و در سالهای اخیر سهم اصلی بدهی در بالاترین سطح مربوط به بانکهای خصوصی است بطوریکه سهم این بانکها از کل بدهی از 4.7 درصد در سال به 62.7 درصددر سال 96 پرش کرده است.
نقش ابزارهای مالی در عمقبخشی معاملات
صندوقهای سرمایهگذاری شفافیت بالایی دارند. سعید اسلامی کارشناس بازار سرمایه در مورد کارکرد و اهمیت صندوقهای سرمایهگذاری در بورس گفت: اساسا صندوقهای سرمایهگذاری در بورس تفاوتهای جدی با ابزارهای پولی که به ویژه در شبکه پولی کشور طی دهههای گذشته تبلیغ شدهاند، دارند و آن شفافیت بسیار بالای این صندوقهاست. به طوری که ارزش خالص دارایی آنهایی که قابل معامله هستند در هر دو دقیقه و غیرقابل معاملهها هر روز اعلام میشود و سرمایهگذار میتواند واحدهای سرمایهگذاری خود را با ارزش خالص داراییها خرید و فروش کند. وی ادامه داد: البته ریسکهای جاری در بازار سرمایه و اقتصاد کشور بر صندوقها نیز حاکم است که بخشی از آن به وسیله مدیریت ریسک کنترل میشود اما به هر حال ریسکهای کلی بر آنها حاکم است، یعنی در صورت سقوط ناگهانی بازار سرمایه، ارزش بسیاری از صندوقهای سرمایهگذاری که دارایی آنها عمدتا اوراق بهادر قابل معامله هستند، نیز سقوط خواهد کرد. این کارشناس بازار سرمایه در توضیح ضامن نقدشوندگی این صندوقها گفت: صندوقهایی که در بورس اوراق بهادار پذیرهنویسی و معامله میشوند ارکان متفاوتی دارند که برخی از این ارکان اجباری و برخی دیگر اختیاری هستند. ضامن نقدشوندگی عملا به این مفهوم است که نهاد تضمینکننده در صورت فروش از سوی صاحب واحد سرمایهگذاری آن را براساس قیمت اعلامی در تابلوی بورس خریداری کند و پول آن ظرف ۴۸ ساعت توسط ضامن پرداخت خواهد شد و به نوعی مشکل نبود مشتری که در فروش سهام مشاهده میشود را برطرف میکند. اسلامیبیدگلی در مورد استقبال از این صندوقها گفت: در ابتدای راهاندازی صندوقها مشکل عدم شناخت وجود داشت اما خوشبختانه در دورهای میان عموم رایج شده بود. البته بنده توصیه میکنم سرمایهگذاران غیرحرفهای از طریق این صندوقها وارد بازار شوند، چون پشت این صندوقها یک تیم حرفهای، قوانین و دستورالعملهای جدی وجود دارد. مثلا این صندوقها حق ندارند تمام سرمایه را در یک شرکت خاص سرمایهگذاری کنند و دارای یک تنوعبخشی هستند. وی افزود: کارکرد این صندوقها مرتبا به سازمان بورس اوراق بهادر، کانون نهادهای سرمایهگذاری و چند نهاد ناظر دیگر گزارش میشود و برخی ریسکهای قابل کنترل نیز مدیریت میشود. در ضمن وقتی سخن از بانکمحور بودن اقتصاد کشور است، منظور وجه سیاستگذاری و تامین مالی نیست بلکه این است که شناخت مردم از ابزارهای شبکه پولی بیشتر از ابزارهای بازار سرمایه است که یکی از دلایل عدم توسعه بازار سرمایه نیز مربوط به این موضوع است، در مجموع استقبال از این صندوقها در ابتدا رشد خوبی داشت اما به جایگاه مطلوب نرسیده است. این اقتصاددان با اشاره به نقش این صندوقها در جذب نقدینگی اقتصاد گفت: به نظرم توسعه این صندوقها و کلا ابزارهای مالی یکی از ملزومات کشیدن نقدینگی به بازار سرمایه است و خود این صندوقها بخشی از این سازوکار هستند اما وجود ابزارهای مالی مختلف که طیف مختلفی از سرمایهگذاران با درجات متنوع ریسکپذیری را پوشش دهد در این روند تاثیرگذار است. وی تاکید کرد: زمانی که سرمایهگذار حس کند یک تیم حرفهای مدیریت در پشت این ابزارهاست کمک فراوانی در راستای جلب اعتماد عمومی و در نتیجه جذب نقدینگی خواهد داشت. اسلامیبیدگلی در مورد رقابت سیستم بانکی و بازار سرمایه گفت: شاید از نظر جذب نقدینگی باهم رقابت داشته باشند اما به لحاظ توسعهای اینگونه نیست و این برخلاف ادبیات رایج است که بازار سرمایه را رقیب بازار پول میداند. هریک از این بخشها کارکرد خاص خود را دارند، اتفاقا زمانی که از کارکرد خود خارج شوند، آسیبزا خواهند بود همانطور که از آسیبهای شبکه پولی را در یک دهه گذشته آگاه هستیم.
جریان نقدینگی
از سوی دیگر، معاون ناشران بورس تهران ضمن اشاره به اثر سه متغیر بر روند بازار سهام در سه ماه اخیر و توصیه به سرمایهگذاران جدید گفت: در صورت تحلیلی دقیق از نرخ ارز و جریان نقدینگی، میتوانیم بازار را متحول کنیم. روحالله حسینیمقدم در خصوص وضعیت هفتههای اخیر بازار گفت: بازار سهام در ۳ ماه اخیر عمدتا تحت تاثیر متغیری اقتصادی به نام ارز بوده هر چند میتوان سایر دلایل از جمله جریان نقدینگی را هم در آن دخیل کرد اما اول از همه برای بازار سرمایه ثبات در این متغیر مورد توجه است تا امکان تحلیل برای سرمایهگذار وجود داشته باشد. وی ادامه داد: بعد از ثبات نرخ ارز، شناخت مفهوم جریان نقدینگی چند نرخ دیگر همانند نرخ نیمایی که همه شرکتهای بورس موظفند بر اساس این قیمت فعالیت کنند، اهمیت دارد. قاعدتا تاکنون این نرخ در حساب و کتاب سرمایهگذاران وارد شده و مشغول تحلیل هستند و میتوان گفت بسیاری از این جنبههای رشدی بر اساس این نرخهاست. این مقام مسوول افزود: جریان نقدینگی از سایر متغیرهای موثر است که از دیگر بازارها به این سمت آمده است. بعضی روزها رقم آن زیاد و کم میشود ولی جریان آن به سمت بورس را نمیتوان منکر شد. حسینیمقدم ادامه داد: امید میرود همه سهامداران به صورت حرفهای و با افق سرمایهگذاری میان و بلند مدت وارد بازار شوند چراکه در کوتاهمدت اسیر نوسانات خواهند شد. آینده این بازار تابع متغیرهای مذکور است و اگر بتوانیم نسبت به نرخ ارز و جریان نقدینگی تحلیل دقیقی داشته باشیم میتوانیم بازار را متحول کنیم. وی با توجه به اقبال عمومی به بازار سهام نسبت به بازار ارز و سکه گفت: به تازه واردینی که مهارت و آگاهی چندانی در این خصوص نداشته یا حتی زمانی برای پیگیری ندارند توصیه میشود یا با توجه به نوسانات روزانه، افراد حرفهای این موضوع را پیگیری کنند یا حداقل بخشی از این افراد از طریق صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در بازار اقدام به خرید و فروش کنند تا تجربه ناخوشایندی برای آنها پیش نیاید.
دیدگاه شما