قراردادهای اختیار معامله (OPTION) ابزاری در مدیریت ریسک
مازیار یوسفیزاد
بازیگران بازارهای اقتصادی و سرمایهگذاری همواره با ریسکها و مخاطرات ناشی از نوسانات بازار مواجه هستند. این نوسانات و عدم اطمینان از وضعیت آینده گاه باعث زیانهای شدید به این بازیگران و حتی خروج آنان از بازار و عدم رغبت سایرین به ورود به این عرصه شده است. فعالان بازار از دیرباز به دنبال یافتن راهکارهایی برای مدیریت ریسک و ایجاد آرامش خاطر در فعالان بازار از کنترل بیشتر بر ارزش سرمایهگذاری طی نوسانات و التهابات بازار بودهاند.
بازیگران بازارهای اقتصادی و سرمایهگذاری همواره با ریسکها و مخاطرات ناشی از نوسانات بازار مواجه هستند. این نوسانات و عدم اطمینان از وضعیت آینده گاه باعث زیانهای شدید به این بازیگران و حتی خروج آنان از بازار و عدم رغبت سایرین به ورود به این عرصه شده است. فعالان بازار از دیرباز به دنبال یافتن راهکارهایی برای مدیریت ریسک و ایجاد آرامش خاطر در فعالان بازار از کنترل بیشتر بر ارزش سرمایهگذاری طی نوسانات و التهابات بازار بودهاند. به منظور پاسخگویی به این نیاز بازار، انواع اوراق مشتقه طراحی شده است. این اوراق مجموعهای از ابزارهای قابل معامله در بورس یا خارج از آن هستند که قیمت آنها تابعی از قیمت و شرایط نوسانی یک دارایی پایه (از جمله سهام، ارز، کالا، نرخ بهره و . ) میباشند.
در ابتدا ابزار پیمان آتی (forward) منظور معرفی شد اما محدودیت استفاده و عدم پاسخگویی کافی به نیاز بازار باعث معرفی ابزار جدید قرارداد آتی (future) گشت. اما قرارداد آتی نیز نتوانست تمامی ریسک و عدم اطمینان را از بین ببرد. در نهایت با معرفی ابزار اختیار معامله (option)، ابزار اخیر توانست با نقش بیمهای خود به نحو موثری به رفع مشکلات بازارهای مالی در مدیریت ریسک سرمایهگذاری بپردازد.
امروزه در بازارهای معتبر سرمایه در دنیا، ابزارهای مدیریت ریسک به خصوص قراردادهای آتی (future) و اختیار معامله (Option) از اهمیت بسیار زیادی برخوردار هستند و به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند. در این گونه بازارها و معاملهگران حرفهای با بهرهگیری از قابلیتهای منحصر به فرد این ابزارها، به کنترل بسیار قوی و منعطفی بر روی سرمایهگذاری خود دست یافتهاند.
آگاهی و شناخت از اینگونه ابزارها و در نهایت تعریف و به کارگیری آنها در بازار سرمایه ایران، به بازیگران این بازار نیز امکان کنترل بهتر بر سرمایهگذاری خود و به دنبال آن آرامش خاطر بالاتر از ورود و فعالیت در این بازار خواهد داد.
در این مقاله، به اختصار به ابزار اختیار معامله (Option) و قابلیت آن در ایفای نقش بیمهای بر روی سهام مدیریت ریسک معاملات پرداخته خواهد شد. اگرچه با توجه به وجوه متنوع و جذاب کارکردهای Option، بررسی سایر قابلیتهای آن بحثهای جداگانهای طلب میکند که در آینده در سلسله مقالاتی ارایه خواهد شد.
تاریخچه ایجاد اختیار معامله (Option)
بورس اختیار معامله شیکاگو (CBOE) به عنوان اولین بورس اختیار معامله در سال ۱۹۷۳ تاسیس شد. در اولین روز معاملات، (۲۶ آوریل ۱۹۷۳) تنها تعداد ۹۱۱ قرارداد بر روی ۱۶ سهم مبادله شد. پس از آن، چندین بورس سهام و تقریبا تمامیبورسهای قراردادهای آتی (futures) به استفاده از ابزار اختیار معامله اقدام کردند. بورس اختیار معامله شیکاگو در تمامی این سالها رتبه اول را در حجم مبادلات به خود اختصاص داده است و با استقبال بینظیر بازیگران بازار در سال ۲۰۰۶ با مبادله بیش از ۶۷۰میلیون قرارداد اختیار معامله به ارزش ۱۵تریلیون دلار و با رشد ۴۴درصد نسبت به سال قبل به بالاترین رکورد تاریخ خود رسیده است.
جالب است بدانید که گرچه در ابتدا در کارایی و میزان استقبال از این اوراق تردید وجود داشت، با بالا رفتن تقاضای سرمایهگذاری با استفاده از اوراق اختیار معامله، حجم معاملات این اوراق در دهه ۱۹۸۰، مدیریت ریسک معاملات از حجم معاملات خود سهام پیشی گرفت که این واقعیت میزان پاسخگویی اختیار معامله به نیازهای بازار را نمایان ساخت. امروزه اختیار معامله نه تنها بر روی سهام بلکه بر روی کالاها و ارزها و بیش از ۹۰ شاخص مختلف از جمله NASDAQ و S&P۵۰۰ بازار تعریف شده است.
بیان تعاریف و مفاهیم با ارایه چند مثال
اختیار معامله، قراردادی است که به خریدار آن، اختیار (و نه اجبار) خرید یا فروش یک دارایی معین را در قیمت تعیین شده تا (یا راس) یک زمان مشخص اعطا میکند. از سوی دیگر فروشنده اختیار معامله اجبار دارد که تا پیش از انقضای مهلت آن، هر زمان که خریدار تمایل به اجرای قرارداد داشت، مفاد قرارداد را اجرا کرده و دارایی معین شده را در قیمت تعیین شده معامله کند. اوراق اختیار معامله از نظر نوع قرارداد بر دو نوع کلی تعریف شدهاند: اختیار خرید (Call) و اختیار فروش (Put) و از نظر نحوه اعمال نیز بر دو نوع کلی آمریکایی و اروپایی هستند. اختیار معامله آمریکایی در هر زمان تا زمان انقضا قابل اجرا است اما اختیار معامله اروپایی فقط در تاریخ انقضا اجراپذیر است.
برای روشن شدن مطلب بهتر است از یک مثال ساده استفاده کنیم: فرض کنید شما در پایان معاملات روز ۱۵ ژوئن سال ۲۰۰۷ میلادی ۱۰۰۰ سهم شرکت گوگل را با قیمت هر سهم ۵۰۵ دلار خریداری کردهاید. این سرمایهگذاری ۵۰۵ هزار دلاری به طور بالقوه در ریسک کامل قرار دارد و هر گونه خبر منفی راجع به شرکت گوگل (از یک خبر کوچک تا ورشکستگی کامل) شما را در معرض خطر از دست دادن ارزش سرمایهگذاری خود قرار میدهد. به منظور بیمه کردن این دارایی در برابر نوسانات نامطلوب بازار میتوان از اختیار فروش (Put Option) استفاده کرد.
از آنجا که هر قرارداد اختیار معامله (در اینجا اختیار فروش) طبق تعریف ۱۰۰ سهم را کنترل میکند، برای بیمه کردن سرمایهگذاری مذکور لازم است ۱۰ قرارداد اختیار فروش (مثلا در قیمت تعیین شده ۴۹۰ و تا سه ماه آینده) خریداری نمود. بدین معنی که با ادغام سرمایهگذاری اولیه خرید (۱۰۰۰سهم گوگل) با خرید ۱۰ قرارداد اختیار فروش در قیمت ۴۹۰ دلار، شما تا سه ماه آینده (زمان انقضای اوراق اختیار فروش) حق خواهید داشت سهام خود را در قیمت ۴۹۰ دلار به فروشنده این اوراق اختیار فروش، بفروشید. با توجه به قیمت واقعی اختیار فروش سه ماهه گوگل در قیمت ۴۹۰ دلار در تاریخ یاد شده، خرید این ۱۰ قرارداد اختیار فروش، ۲۰۵۰۰ دلار (یعنی کمی بیش از ۴درصد کل سرمایهگذاری) برای شما هزینه در برخواهد داشت.
در صورت کاهش قیمت سهام گوگل مدیریت ریسک معاملات به قیمتی کمتر از ۴۹۰ دلار (مثلا ۴۵۰ دلار) شما میتوانید از این حق بهره برده و همچنان سهام خود را در قیمت تعیین شده ۴۹۰ دلار به فروش برسانید و در صورت افزایش قیمت سهام (مثلا ۵۴۰ دلار)، از حق خود گذشته و سهام را در قیمت بالاتر در بازار خواهید فروخت.
بنابراین در این مثال شما با صرف هزینه در حد ۴درصد کل سرمایهگذاری تا انقضای مهلت اوراق اختیار فروش (سه ماه آینده) فارغ از هر گونه تغییر در بازار یا تغییر در شرکت گوگل از فروش سهام خود در قیمت ۴۹۰ دلار یا بالاتر مطمئن خواهید بود.
در همین مثال فرض کنید شخصی اعتقاد به سقوط اندک (مثلا ۱۰ درصدی) قیمت سهام شرکت گوگل در آیندهای نزدیک دارد دارد. این شخص میتواند از قابلیت خاص اختیار معامله به نام Leverage بهره برده و اقدام به خرید ۱۰ قرارداد سه ماهه اختیار فروش (Put) گوگل در قیمت ۴۹۰ بکند. یعنی این شخص بدون سرمایهگذاری عظیم در سهام گوگل، تنها بیمه این سرمایهگذاری را خریداری کرده است. خرید ۱۰ قرارداد اختیار معامله مذکور، به این شخص حق فروش ۱۰۰۰ سهم گوگل را در قیمت ۴۹۰ دلار تا سه ماه آینده، اعطا میکند با توجه به مثال قبل برای خرید این ۱۰ قرارداد ۲۰۵۰۰ دلار هزینه لازم است.
در صورت افت حدودا ۱۰ درصدی سهام گوگل به ۴۵۰ دلار، هر قرارداد اختیار فروش مذکور حداقل ۴۰۰۰ دلار در بازار ارزش پیدا خواهند کرد. زیرا هر کدام از آنها به دارنده اجازه خواهند داد ۱۰۰ سهم گوگل را از بازار ۴۵۰ دلار خریداری و به قیمت تعیین شده ۴۹۰ دلار بفروشد. ۴۰۰۰ = ۱۰۰×(۴۵۰-۴۹۰)
بنابراین این ۱۰ قرارداد کلا در بازار در قیمت ۴۰۰۰۰ دلار قابل فروش هستند و با توجه به قیمت خرید آنها بازگشت سرمایهای در حد ۱۰۰درصد ایجاد خواهند کرد.
نمونههای یاد شده، دو مثال ساده از قابلیت اختیار معامله در کنترل ریسک سرمایهگذاری و همچنین ابزاری برای سودآوری در بازار سهام هستند. اما همان طور که در ابتدا اشاره شد، اوراق اختیار معامله، کارکردهای فراوان و متنوع دیگری نیز در بازارهای ارز، کالا و قرارداد آتی دارند که دو نمونه مشخص از آنها در ایران، بیمه نمودن شرکتهای تامین تجهیزات از خارج از ایران یا دریافت کنندگان وامهای ارزی در برابر نوسانات نرخ ارز میباشد.
کارکردهای متنوع اختیار معامله به منظور کنترل ریسک سرمایهگذاری یا کسب درآمد به عناوین یاد شده ختم نمیشوند و پرداختن به آنها در حالتهای مختلف بازار (صعودی، نزولی، مستقیم یا پرنوسان) که به اصطلاح استراتژیهای معاملات اختیار معامله نام دارند، به فرصتهای جداگانهای نیاز دارد.
مدیریت ریسک و سرمایه 2
در این قسمت و دو قسمت 27 و 28 که لینک آن ها در پایین درج شده ، بر اساس منابع روز دنیا با روشهای علمی محاسبهی حداکثر ریسک مجاز برای هر معامله و همچنین کل معاملات باز همزمان آشنا میشوید تا بتوانید با مدیریت صحیح آن ها، شاخص احتمال نابودی حساب را به صفر برسانید
… RPT مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت27: حداکثر ریسک مجاز برای هر معامله
در این قسمت و قسمت 28 که لینک آن در پایین درج شده ، بر اساس منابع روز دنیا با روشهای علمی محاسبهی حداکثر ریسک مجاز برای هر معامله و همچنین کل معاملات باز همزمان آشنا میشوید تا بتوانید با مدیریت صحیح آن ها ، شاخص احتمال نابودی حساب را به صفر برسانید
مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت28: حداکثر ریسک مجاز برای کل معاملات باز همزمان …
در این قسمت و قسمت 27 که لینک آن در پایین درج شده ، بر اساس منابع روز دنیا با روشهای علمی محاسبهی حداکثر ریسک مجاز برای هر معامله و همچنین کل معاملات باز همزمان آشنا میشوید تا بتوانید با مدیریت صحیح آن ها ، شاخص احتمال نابودی حساب را به صفر برسانید
مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت29: پنج توصیه طلایی برای محاسبه میزان ریسک …
پیشنهاد میکنم که بعد از دیدن این قسمت ، ویدیوهایی که لینکشون رو قرار دادم رو حتما تماشا کنید
مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت30: روش منسوخ مارتینگل …
در این قسمت و قسمت های 31 ، 32 و 33 که لینک آن ها در پایین درج شده ، برای محافظت از سود در معاملات خود با روش هایی مانند مارتینگل ، کم کردن میانگین معاملات در ضرر، مدیریت هرمی حجم، خروج فازی و حد ضرر شناور به طور دقیق آشنا میشوید
مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت31: روش کم کردن میانگین معاملات در ضرر
در این قسمت و قسمت های 30 ، 32 و 33 که لینک آن ها در پایین درج شده ، برای محافظت از سود در معاملات خود با روش هایی مانند مارتینگل ، کم کردن میانگین معاملات در ضرر، مدیریت هرمی حجم، خروج فازی و حد ضرر شناور به طور دقیق آشنا میشوید
مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت32: روش مدیریت هرمی حجم معاملات در سود …
در این قسمت و قسمت های 30 ، 31 و 33 که لینک آن ها در پایین درج شده ، برای محافظت از سود در معاملات خود با روش هایی مانند مارتینگل ، کم کردن میانگین معاملات در ضرر، مدیریت هرمی حجم، خروج فازی و حد ضرر شناور به طور دقیق آشنا میشوید
مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت33: روش خروج پله ای و حد ضرر شناور …
در این قسمت و قسمت های 30 ، 31 و 32 که لینک آن ها در پایین درج شده ، برای محافظت از سود در معاملات خود با روش هایی مانند مارتینگل ، کم کردن میانگین معاملات در ضرر، مدیریت هرمی حجم، خروج فازی و حد ضرر شناور به طور دقیق آشنا میشوید
مدیریت ریسک و سرمایه – قسمت34: ژورنال و کارنامهی معاملاتی …
در این قسمت میآموزید که چطور برای خود ” ژورنال” و ” کارنامهی معاملاتی” بسازید تا بتوانید در هر دورهی معاملاتی، عملکرد سیستم معاملاتی خود را ارزیابی کنید
درخواست مشاوره
برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این دوره درخواست مشاوره خود را ارسال کنید و یا با ما در تماس باشید.
نیاز به مشاوره دارید؟
در صورتی که نیاز به مشاوره دارید می توانید فرم را تکمیل نمایید و یا با ما در تماس باشید
مدیریت سرمایه در فارکس، راز پنهان موفقیت در معامله گری!
مدیریت سرمایه در بازار فارکس چیزی است که بسیاری از افراد از آن غافل هستند. این غفلت ممکن است از روی نا آگاهی یا بی توجهی باشد. اما بهتر است بدانید تریدرهایی که این اصل مهم را نادیده میگیرند به ضرر خودشان است و چیزی که بین یک معامله گر حرفهای و آماتور تمایز ایجاد میکند مدیریت صحیح سرمایه است. در واقع هیچ بازیکن موفقی در فارکس وجود ندارد که بدون یک سیستم مدیریت پول کارآمد به نتیجه خوب و پایدار دست یابد. مدیریت عاقلانه و سنجیده است که امکان مدیریت ریسک معاملات بازی در بازارهای پرریسک را برای شما فراهم میکند.
در این قسمت از امیرتریدر قصد داریم به بیان این که مدیریت سرمایه چیست وچه اهمیتی دارد، بپردازیم. تا انتها با ما همراه باشید.
آن چه در این مطلب میخوانیم:
مدیریت سرمایه در فارکس چیست؟
مدیریت سرمایه مجموعهای از قوانین است که تریدرهای موفق برای مدیریت صحیح حساب به منظور به حداقل رساندن زیان، به حداکثر رساندن سود و بزرگ کردن حساب معاملاتی از آن استفاده میکنند. این مفهوم غالبا با مدیریت ریسک اشتباه گرفته میشود.
هدف از مدیریت ریسک بیشتر شناسایی، تجزیه و تحلیل و کاهش ریسکهای مرتبط با معاملات است تا از سرمایه خود در برابر تمامی خطرات موجود محافظت کنید. اما در Money management تمرکز فقط بر روی سرمایه است.
یک ضرب المثل قدیمی در بازار مالی وجود داد که میگوید ضررهایتان را محدود کنید و به سودهایتان اجازه رشد بدهید. با انجام این کار است که میتوانید به موفقیت برسید.
درک اهمیت مدریت سرمایه
به نظر من دانش و مهارت مدیریت سرمایه بزرگ ترین راز افشا نشده در بازارهای مالی است. برای درک این مورد فقط کافی مدیریت ریسک معاملات است یک سرچ کوچک انجام دهید. مشاهده میکنید که صدها مرجع برای یادگیری تحلیل تکنیکال و فاندامنتال وجود دارد اما تعداد مرجع هایی که برای آموزش مدیریت سرمایه وجود دارد، بسیار محدود است. این در صورتی است که تاثیر مدیریت سرمایه در موفقیت یک تریدر بیشتر از استراتژی معاملاتی است.
اگر بخواهیم یک تعریف عامیانه از Money management داشته باشیم این است که برای از بین نرفتن کل سرمایه، ماندگاری در بازار و به رسیدن به سود مستمر و پایدار برنامه ریزی کنید و برای خود قوانین اعمال کنید.
درست است که این قوانین دست و پای شما را میبندد و اجازه نمیدهد سود زیادی به دست آورید، اما به آنها نیاز دارید. دقت داشته باشید که هیچ قطعیتی مدیریت ریسک معاملات در دنیای معامله گری وجود ندارد و ما با دنیایی از احتمالات سر و کار داریم. تحلیل تکنیکال درصد برد معاملات ما را افزایش میدهد اما تضمین نمیکند که ضرر نکنیم. هیچ استراتژی تا به حال وجود نداشته است که امکان ضرر در آن صفر باشد.
بنابراین اگر نتوانید خود را به عنوان یک تریدر برای روزی که احتمال دارد 10 ضرر پشت سر هم تجربه کنید، آماده کنید دیر یا زود باید با کوله باری از ضرر با بازار خداحافظی کنید.
نکاتی برای مدیریت سرمایه در فارکس
به عنوان یک تریدر تازه کار موارد زیادی وجود دارد که باید از آنها آگاه باشید. برای راحتی کار شما چند نکته برتر در زمینه Money management را جمع آوری کرده ایم که عبارتند از:
در مورد این که چقدر میخواهید ریسک کنید تصمیم بگیرید.
یکی از مهمترین تکنیکهای مدیریت سرمایه، اندازه گیری ریسک به ازای هر معامله است. در این روش مشخص میکنید در هر معامله در ازای چه مقدار سود چقدر ریسک خواهید کرد. به عنوان یک قاعده کلی سعی کنید در هر معامله بیش از 2 الی 3 درصد از حساب خود را به خطر نیندازید، با این کار سرمایه کافی برای مقابله با روزهایی که بازار مطابق میل شما پیش نمیرود را دارید. بهتر است همیشه پوزیشنهای کم ریسک باز کنید و حساب معاملاتی خود را پیوسته رشد دهید.
بیش از حد معامله باز نکنید.
لازم نیست هر روز یا هر ساعت معامله باز کنید. به این کار اورترید (Overtrade) میگویند. تا وقتی سبک معاملاتیتان به شما سیگنال ورود نداده است نباید وارد معامله شوید. بازار چیزی به شما بدهکار نیست. صبر و انضباط شرط موفقیت در بازارهای مالی است. حتی بهترین سیستم مدیریت ریسک هم در صورتی که بدون تحلیل وارد بازار شوید به شما کمک نخواهد کرد.
ضررها را محدود و به سودها اجازه رشد دهید.
معامله گران حرفهای فارکس در برابر ضررهای خود بی صبر هستند و معاملات بازنده را زودتر میبندند اما اجازه میدهند سودهایشان رشد کند. در حالی که آماتورها بر عکس عمل میکنند معاملات بازنده خود را به امید بازگشت بازار باز نگه میدارند و پوزیشنهای برنده را به دلیل ترس از دست دادن سودها زودتر میبندند.
همیشه از استاپلاس استفاده کنید.
استاپ لاس باید تبدیل به بخش جدایی ناپذیر سیستم مدیریت سرمایه تان شود. با تعیین این نقطه به محض این که قیمت به نقطهای که از قبل مشخص کردید برسد معامله به طور خودکار بسته میشود و از ضررهای بزرگتر جلوگیری میشود. تمامی معاملات شما باید شامل دستورات Stop Loss باشد.
ریسک به ریوارد خود را حداقل 1 در نظر بگیرید.
در تحقیقاتی که توسط یک کارگزاری فارکس انجام شد، نشان داد که تریدرهایی که معاملاتی با ریسک به ریوارد بالاتر از یک انجام میدهند نسبت به کسانی که R به R کمتر از یک دارند سود آوری بیشتری دارند.
یکی از روشهایی که میتوانید به کمک آن معاملاتی با وین ریت بالا باز کنید استفاده از کانال VIP امیرتریدر است. سیگنالهایی که در این کانال به اشتراک گذاشته میشود کاملا رایگان است و هر معامله نقاط ورود و خروج کاملا مشخصی دارد.
در استفاده از لوریج احتیاط کنید.
انجام معامله به کمک لوریج یکی از دلایل جذب معامله گران به بازار فارکس است. این ابزار یک شمشیر دو لبه است که سود و ضرر شما مدیریت ریسک معاملات مدیریت ریسک معاملات را افزایش میدهد. هر یک از بروکرهایی که در فارکس فعالیت میکنند لوریج های مشخصی را در اختیار کاربران خود قرار میدهند. به عنوان مثال بروکر آلپاری در حساب ECN خود امکان به کار بردن لوریج 3000 را نیز فراهم کرده است. توصیه میشود اگر در ابتدای کار هستید سعی کنید از اهرمهای پایین استفاده کنید زیرا در غیر این صورت امکان از دست دادن سرمایهتان زیاد است.
حریص نباشید.
حرص و طمع مخربترین عواطفی هستند که یک تریدر میتواند داشته باشد. هر چه سابقه حضور بیشتری در بازار داشته باشید بهتر می آموزید که چگونه عواطف خود را کنترل کنید. بهتر است نسبت به آن چه میتوانید از بازار خارج کنید واقع بین باشید و اهداف غیر واقعی برای خود تعیین نکنید.
سخن پایانی
احتمالا تا به حال سابقه کوهنوردی داشتهاید و میدانید اگر شیب زیاد باشد شما نیز باید انرژی بیشتری را صرف کنید. در این مورد میتوانید وضعیتی را در نظر بگیرید که با چند روز پر خوری وزن زیادی اضافه میکنید اما هنگامی که میخواهید وزن کم کنید پوستتان کنده میشود.
این مورد در دنیای ترید نیز صدق میکند. مثلا اگر شما 2 درصد ضرر کنید در صورتی روی 98 درصد باقیمانده 2 درصد سود کنید به راحتی این ضرر جبران میشود. اما اگر روی حسابتان 50 درصد ضرر کنید باید روی مقدار باقیمانده 100 درصد سود کنید تا جبران شود. بنابراین سعی کنید توجه بیشتری به مدیریت سرمایه داشته باشید زیرا اگر ضرر شما از یک درصد مشخص بالاتر برود عملا بازگشت آن غیر ممکن است و پوستتان کنده خواهد شد!!
مدیریت ریسک معاملات
داشتن یک برنامه معاملاتی و برای هر تریدر کاملا ضروری است. این ضرورت در بازار رمزارزها با توجه به ناپایداری و نوسان فراوان بازار، بیشتر احساس میشود. یک برنامه معاملاتی میتواند به شما در مدیریت بهتر ریسک کمک کند. این برنامه همچنین میتواند به شما کمک کند و ثبات معاملات را بهبود ببخشد و در نهایت به شما امکان میدهد تا به سودآوری بیشتری برسید. در ادامه این مقاله با تیم فیبوتک همراه باشید.
هنگام تهیه یک طرح معاملاتی، باید یک طرح دقیق از چگونگی ورود و خروج از موقعیت ها، از جمله معیارهای ورود و خروج، حجم پوزیشن و نقاط حد سود و ضرر داشته باشید. مزایای داشتن یک برنامه معاملاتی بسیار زیاد است، از کاهش استرس گرفته تا ضرر کمتر در معاملات و آگاهی بیشتر از عادات ترید و همچنین کمک به شما در پیشرفت هدفمند با یافتن اشتباهاتی که قبلا مرتکب آن شده اید.
تریدینگ پلن یا برنامه معاملاتی
هنگامی که یک استراتژی در پیش گرفتید، گام اساسی بعدی پایبندی به استراتژی معاملاتی، به ویژه در معاملات زیانده میباشد. در ترید، ضرر و زیان جزئی از بازی است و حتی برای با تجربه ترین متخصصان نیز کاملا طبیعی است. اغلب، میبینیم که معامله گران جدید با شروع ضرر در معاملات، برنامه معاملاتی خود را کنار میگذارند. پایبندی به استراتژی یکی از جنبه های مهم برای حضور در طولانی در بازار است. هر وقت وحشت کردید و استراتژی خود را رها کردید، احتمالا معاملات خارج از مسیر بیشتری انجام خواهید داد
حد ضرر (Stop Loss)
مفهوم اساسی مدیریت ریسک، کاهش امکان وقوع ضررهای بزرگ تر است و یکی از روش های متداول برای به حداقل رساندن ضررها استفاده از حد ضرر است. حد ضرر، دستوری است که به سرمایه گذارها اجازه میدهد با تعیین محدوده قیمتی که دارایی بر روی آن حرکت میکند، ضرر احتمالی ناشی از سرمایه گذاری را محدود کند. فرض کنید یک معامله بر پایه نماد BNB/USDT در فیوچرز با قیمت 350 دلار خریداری کرده اید، برای به حداقل رساندن ضرر احتمالی این معامله، میتوانید سفارش ضرر وزیان را با 20% زیر قیمت خرید یا قیمتم 280 دلار ثبت کنید، تا در صورت رسیدن به این قیمت اتوماتیک از معامله خارج شوید.
استفاده از حد ضرر (Stop Loss)
اگر قیمت BNB/USDT به زیر 280 دلار برسد، سفارش فروش شما انجام میشود. سپس صرافی قرارداد را با قیمت فعلی بازار به فروش میرساند که بسته به شرایط حاکم بازار، ممکن است دقیقا در قیمت 280 دلار یا اندکی کم تر باشد. سرمایه گذاران از دستور حدضرر به عنوان بخشی از استراتژی مدیریت ریسک خود برای خروج از موقعیت ها در صورت عدم عملکرد مطابق با انتظار استفاده میکنند. سفارشات با حدضرر، سرمایه گذاران را قادر میسازد تا تصمیمات از پیش تعیین شده ای برای فروش بگیرند، که به آن ها کمک میکند تا از تاثیر احساسات بر تصمیمات سرمایه گذاری خود جلوگیری کنند.
اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟
یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایهگذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه میشوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.
دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این داراییهای نوظهور و دوستداشتنی بهطور لحظهای تغییر میکند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتنابناپذیر است. چنین نوسان قیمتی میتواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدتزمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به همان اندازه هم میتواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.
قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال میشنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایهها کمتر پوشش داده میشود. به همین دلیل، برخی ممکن است بیگدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بیاحتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگیهای اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بیاحتیاطی، خیر.
در این مقاله که به کمک مطلبی از وبسایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز میکنیم و به شما آموزش میدهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.
اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) بهبیان ساده میزان سرمایهای است که یک معاملهگر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.
معاملهگران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمیکنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله میشوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخشهای مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد میکنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم بهبیان ساده برای همه معاملهگران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.
اولین گام، مدیریت احساسات است
شاید این بخش بهاندازه بخشهای پیش رو فنی نباشد، اما بهاندازه همان بخشهای فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسکها، احساسات فریبندهای را در شما برانگیزد. نکتهای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جملههای انگیزشی مانند «انرژی هیچوقت دروغ نمیگوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.
شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحتتأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. بهبیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.
سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمکتان میآید و شما را از تصمیمگیریهای عجولانه و هیجانی بازمیدارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:
۱. ریسک معاملات شما را مدیریت میکند.
۲. به شما کمک میکند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.
تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کداماند؟ هنگام تنظیم این سیستم چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟
اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابلاعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.
موارد زیادی از جمله افق سرمایهگذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که دراینباره به ما کمک میکنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث میشود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.
برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارتاند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت میرسد.
تعیین اندازه موجودی معاملاتی
موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوانکردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایهای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.
بهعنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سختافزاری دارید و قصد دارید از آن بهعنوان سرمایهگذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مدیریت ریسک معاملات مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمیرود.
منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایهتان را تقسیمبندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را بهعنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.
تعیین ریسک موجودی معاملاتی
اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود میگذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟
مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیمگیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.
در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش تعیینشدهای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان میکند معاملهگران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.
البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به کار میرود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگیهایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز میکند. به همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.
قانون ۱ درصد
دو دلیل وجود دارد که ثابت میکند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایهگذاریهای نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاهمدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب داراییهایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما میدانیم که ارزهای دیجیتال داراییهای پرنوسانی هستند.
بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعالتری انجام دهید و یا اگر تازهوارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانهتر را به شما پیشنهاد میکنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.
قانون ۱ درصد حکم میکند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. بهعبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کردهاید.
برای تکمیلکردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح میکنیم:
- پیشنهاد میکنیم درصد ریسک ثابتی را برای حسابهای معاملاتی خود منظور کنید. پیشتر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد میکنیم هر درصدی را که انتخاب میکنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
- شما این امکان را دارید که از معادلهای ریالی بهجای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچوقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.
تعیین ریسک معامله
تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیشنیاز کلیدی دارد: مشخصکردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط میشود.
فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جداییناپذیر معاملات (بهخصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معاملهگران هم همیشه درست پیشبینی نمیکنند. نکته جالب این است که معاملهگرانی وجود دارند که پیشبینیهای اشتباهشان بیشتر از پیشبینیهای درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود میکنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها بهدلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.
هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که میگوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.
تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیلهایی که انجام میدهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیشبینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حسابتان بیشتر خواهد شد. بهعبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژیهای معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده میکنید.
حد ضرر را میتوان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین میتوان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.
برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیتها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.
محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی
حالا با همه پیشنیازهای لازم آشنا شدهاید و میتوانیم بهسراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.
برای توضیح بهتر این مسئله، میتوانیم از مثالهای عددی کمک بگیریم. فرض میکنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.
فرض کنید بر اساس تحلیلها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کردهایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیشبینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر میکنیم. بهعبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حسابمان برابر میشود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:
برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:
نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت
حال میتوانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوانشده محاسبه کنیم.
۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.
با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، میتوانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگتر مصون بمانید. البته پیشنهاد میکنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علیالخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایینتر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته میشود که از زمان فعالشدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق میافتد].
بهعنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با مدیریت ریسک معاملات ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.
۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )
دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دستکم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.
همچنین میتوانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی میافتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد میکنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیشبینی کنید که با نصفکردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگتر میشود یا کوچکتر؟)
۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )
منطقی است که با کمکردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچکتر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که میبینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.
سخن پایانی
برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دلبخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.
همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به هیچ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. بهعبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.
در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد میکنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزههای این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.
دیدگاه شما