تحلیل تکنیکال فارکس چیست؟
برای آشنایی با تحلیل تکنیکال این مقاله از مقالات آموزش فارکس را مطالعه فرمایید. تحلیل تکنیکال در فارکس چارچوبی است که بر اساس آن معامله گران حرکات قیمت را مطالعه می کنند.
تئوری پشت تحلیل تکنیکال این است: تریدر می تواند با مشاهده و بررسی حرکت های پیشین قیمت شرایط معاملاتی فعلی و حرکات قیمتی بالقوه را تشخیص دهد.
کسی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کند ، تحلیلگر تکنیکال نامیده می شود. تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال استفاده می کنند به عنوان معامله گران تکنیکال شناخته می شوند.
دلیل اصلی برای استفاده از تحلیل تکنیکال این است که ، به لحاظ تئوری ، تمام اطلاعات فعلی بازار در قیمت منعکس شده است.
معامله گران تکنیکال عموما معتقدند که ” همه چیز داخل نمودارهاست!”
به معنای ساده یعنی اینکه تمام اطلاعات بنیادین و فاندامنتالی نیز در قیمت فعلی بازار لحاظ شده است.
اگر قیمت تمام اطلاعاتی که وجود دارد را منعکس می کند ، برای انجام معامله تنها به تحلیل حرکات قیمتی (پرایس اکشن) نیاز است.
تحلیل تکنیکال آهنگ ، جریان و روند حرکات قیمت را بررسی می کند.
اساس تحلیل تکنیکال
حال ، آیا تاکنون این گفته قدیمی را شنیده اید که “تاریخ تمایل به تکرار خود دارد“؟
خوب ، این اساساً همان چیزی است که تحلیل تکنیکال می گوید!
اگر در گذشته قیمت مشخصی به عنوان سطح حمایت یا مقاومت عمده ای در نظر گرفته شده باشد ، یک چشم معامله گران فارکس به آن خواهد بود و در معاملات خود تحليل تكنيكي چيست؟ همان سطح قیمت تاریخی را لحاظ می کنند.
تحلیلگران تکنیکال به دنبال الگوهای مشابهی هستند که در گذشته شکل گرفته اند و ایده های معاملاتی خود را با این باور که قیمت احتمالاً می تواند مشابه قبل عمل کند شکل می دهند.
تحلیل تکنیکال چندان به پیش بینی ارتباط ندارد ، بلکه اساسا در مورد احتمالات است.
تحلیل تکنیکال مطالعه حرکات قیمتی در گذشته به منظور شناسایی الگوها و تعیین احتمالات قیمتی آینده است.
خوب! چگونه می توان “حرکات قیمتی در گذشته را مطالعه کرد”؟
در دنیای معامله گری ، وقتی کسی می گوید ” تحلیل تکنیکال” ، اولین چیزی که به ذهن می رسد نمودار است.
تکنیکالیست ها از نمودارها استفاده می کنند زیرا آسانترین راه برای تجسم داده های در گذشته هستند!
تحلیلگران تکنیکال نمودارها را زندگی می کنند ، می خورند و نفس می کشند به همین دلیل است که آنها را اغلب چارتیست می نامند.
شما می توانید به داده های گذشته نگاه کرده و روندها و الگوهایی را بیابید که می توانند به شما در یافتن فرصت های عالی معاملاتی کمک کنند.
علاوه بر این ،کثرت معامله گرانی که به تحلیل تحليل تكنيكي چيست؟ تکنیکال اعتماد می کنند ، باعث می شود این الگوها و سیگنال های اندیکاتوری خود به خود تحقق یابند.
هر میزان معامله گران فارکس بیشتری به یک سطح قیمتی خاص یا یک الگوی نموداری توجه کنند، احتمال اینکه این الگو خود را در بازار نمایان سازد بیشتر خواهد شد.
تحلیل تکنیکی یک واقعیت ثابت نیست
با این حال باید بدانید که تحلیل تکنیکال تحليل تكنيكي چيست؟ بسیار وابسته به ذهنیت تحلیلگر دارد.
صرف اینکه حمید و امیر دقیقاً هردو به یک نمودار یا اندیکاتور نگاه می کنند، به معنای این نیست که آنها ایده مشابهی راجع به اینکه قیمت ممکن است به کجا برسد ، در ذهن خود خواهند داشت.
نکته مهم این است که شما مفاهیم را تحت عنوان تحلیل تکنیکال درک می کنید ، بنابراین هرگاه کسی شروع به صحبت در مورد فیبوناچی ، باند بولینگر یا نقاط پیوت کند ، خون دماغ نخواهید کرد.
احتمالا با خود فکر می کنید ، “خدای من ، این افراد بسیار زرنگ هستند. چه کلمات عجیبی “فیبوناچی” و “بولینگر” . من هرگز نمی توانم این مطالب را یاد بگیرم! ”
زیاد نگران نباشید.
بعد از اتمام آموزش در مدرسه فارکس سایت ما ، شما هم به اندازه ما 😉 زرنگ خواهید شد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
انواع بورس های فعال در بازار سرمایه ایران
در سازمان بورس تهران انواع مختلفی از بورس وجود دارد که برخی از آن ها نیازمند این هستند که سرمایه گذار بر تحلیل تکنیکال و سایر تحلیل های دیگر آشنایی داشته باشد.
بورس اوراق بهادار تهران
یکی از این بورس ها بورس اوراق بهادار تهران هست که از کم ریسک ترین روش های سرمایه گذاری در بازار بورس است.
بورس اوراق مشارکت به اوراق بهارداری گفته می شود که صاحبان شرکت ها جهت تامین سرمایه برای راه اندازی خط جدید در یک صنعت از این روش استفاده می کنند.
کسانی که از طریق اوراق بهادار در بورس سرمایه گذاری می کنند به تحلیل تکنیکال نیازی ندارند چرا که سود حاصل از این سرمایه گذاری به صورت تضمینی و بدون ریسک است.
فرض شود که یک کارخانه خودروسازی جهت راه اندازی خط تولید جدید خود نیاز به بیست میلیارد تومن سرمایه دارد و بر طبق تحقیقات صورت گرفته به این نتیجه رسیده اند که تا شش سال آینده این سرمایه از طریق فروش محصولات خط جدید جبران می شود.
اگر کارشناسان با بررسی و آنالیزهای مربوطه به این نتیجه برسند که طرح به صورت سالانه دارای چه سودی خواهد بود و اطمینان حاصل کنند که این طرح توجیه اقتصادی دارد می توانند برای راه اندازی این خط از طریق بورس اقدام کنند.
این شرکت در سازمان بورس و با انتشار اوراق مشارکت می تواند سرمایه مورد نظر را تامین کند و هر سرمایه گذاری می تواند با خریدن این اوراق در سود راه اندازی خط جدید شریک شود.
سود تضمین شده سالانه و همچنین گزارش هایی که هر چند ماه یک بار منتشر می شود همگی از شفاف سازی های این نوع از سرمایه گذاری در بورس است.
نکته قابل توجه اینکه سود اوراق مشارکت تضمین شده و بدون ریسک است و به همین دلیل نمی توان انتظار سودهای بسیار بزرگی از این سرمایه گذاری را داشت.
همچنین سرمایه گذاران در هر صورت سود تضمین شده را دریافت خواهند کرد و در صورتی که راه اندازی خط جدید سودی بیشتر از سود پیش بینی شده داشته باشد، بر طبق قرارداد سود مازاد بر سود تضمین شده نیز به سرمایه گذاران داده خواهد شد.
در صورتی که تحليل تكنيكي چيست؟ سود واقعی ای به دست آمده کمتر از سود تضمین شده در قرارداد باشد، محل ضمانت اوراق بهادار که معمولا بانک ها هستند موظف اند که کاستی های سود واقعی را جبران کنند و در هر صورت سود تضمین شده به سرمایه گذاران داده شود.
بورس و فرابورس
بورس و فرابورس دو دسته دیگر از روش های سرمایه گذاری هستند که نیازمند اطلاعاتی همچون تحلیل تکنیکال، بنیادی، تابلو خوانی و مواردی از این قبیل هستند.
تفاوت شرکت هایی که در بورس ثبت می شوند با آن هایی که در فرابورس ثبت می شوند در اندازه شرکت ها، سرمایه آن ها و قدرت آن ها در رقابت با سایر شرکت های هم گروه است.
شرکت های بورس معمولا شرکت های بزرگ تر و دارای سرمایه بیشتری هستند و به عبارت دیگر سازمان بورس برای این شرکت ها قوانین سخت تری اعمال می کند.
شرکت هایی که توانایی رقابت با سایر شرکت های ثبت شده در بورس را نداشته باشند و یا سرمایه و اعتبار آن ها در چارچوب شرکت های بورس نگنجد، به ناچار در دسته شرکت های فرابورس قرار می گیرند.
در حالت کلی می توان گفت که تفاوت های فاحش و قابل توجهی میان شرکت های بورس و فرابورس وجود ندارد.
برای سرمایه گذاری در این دو گروه از شرکت ها نیاز است با استفاده از نرم افزارهای مربوطه مانند متا تریدر، مفید تریدر و … به تحلیل تکنیکال آن ها پرداخت و با مراجعه به سایت tsetmc حجم معاملات و پیشینه آن بررسی شود.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از انواع تحلیل هایی است که توسط آن سرمایه گذار به نمودار قیمت هر سهم دست پیدا می کند.
برای تحلیل تکنیکال از نرم افزارهای مختص این این تحلیل استفاده می شود. این نرم افزارها مجهز به ابزارهایی هستند که کاربر توسط آن ها می تواند با استفاده از انواع الگوریتم ها و تکنیک های تحلیل تکنیکال به آنالیز هر سهمی بپردازد.
در تحلیل تکنیکال اسم سهم، نماد شرکت، گزارش ها و خبرهای منتشر شده از نماد و مواردی از این قبیل اهمیت ندارد، بلکه آن چه که مورد توجه است تنها نمودارهایی است که روند قیمت سهم را به صورت روزانه نمایش می دهد.
ابزارها، الگوها و اندیکاتورهای به کار رفته در تحلیل تکنیکال نشات گرفته از قوانین ریاضی و بر پایه علم اقتصاد بنا شده اند، با این وجود برای یادگیری تحلیل تکنیکال نیاز نیست که بر علم ریاضی و اقتصاد اشراف داشت.
نکته قابل توجه این که برای داشتن خرید و فروش کم ریسک در بازار سرمایه لازم است که تحلیل تکنیکال در کنار تحلیل فاندامنتال قرار بگیرد. چرا که در تحلیل فاندامنتال ارزش ذاتی سهام هر شرکت بررسی می شود و با استفاده از آن تحلیل می توان تشخیص داد که قدرت فروشنده بر خریدار برتری دارد و یا برعکس.
فرضیات در نظر گرفته شده در تحلیل تکنیکال
آن چه که در تحلیل تکنیکال بر آن تکیه می شود مطالعه الگوهای رفتاری نمودارها است. سرمایه گذاران در تحلیل تکنیکال سه فرض را مبنای کار خود قرار می دهند:
فرض اول: همه چیز در قیمت لحاظ شده است. این فرض نشان می دهد که تحلیل تکنیکال فارغ از اخبار منتشر و گزارش های مالی شرکت است.
تمام خبرهایی که قرار است در آینده منتشر شود در چارت قیمتی سهم نهفته است و با یک تحلیل تکنیکال درست می توان به این اطلاعات دست یافت (بدون حتی آگاه بودن از اخبار مربوط به آن سهم)
فرض دوم: قیمت ها بر اساس روند تغییر می کنند. به این معنا که قیمت ها حتما از یک روند صعودی و یا نزولی تبعیت می کنند و تغییرات قیمتی به صورت رندم و اتفاقی صورت نمی گیرد.
فرض سوم: تاریخ تکرار می شود. تکرار تاریخ در سرمایه گذاری یک اصل و قانون است به همین دلیل است که یک تحلیل گر ماهر در بررسی یک سهم حتما به گذشته سهم مراجعه خواهد کرد و پیوت های (قله ها و دره های) سهم در گذشته شناسایی می شوند.
در تحلیل تکنیکال با استفاده از الگوهای کندل استیک، انواع اندیکارتوها و اوسیلاتورها و … به تجزیه و تحلیل سهم پرداخته می شود.
تحلیل تکنیکال چیست؟ پیشبینی آینده بر مبنای گذشته سهام
رویای هر معاملهگر این است که بتواند روند بازار را درست پیشبینی کند. با این که این پیشبینی در بسیاری از مواقع درست از آب در نمیآید، اما بررسی آینده داراییای که دست به خرید آن میزنیم، شرظ اول در کسب سود است. بسیاری از معاملهگران برای این کار از روشی به نام تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. تحلیل تکنیکال ابزاری بسیار مهم و پرکاربرد برای بررسی و پیشبینی و تحلیل وضعیت سهام در بازار بورس به شمار میرود. اما سازوکار تحلیل تکنیکال چیست و استفاده از آن چه فایدهای دارد؟
تحلیل تکنیکال چیست؟
برای شناخت مناسبترین سهام به منظور سرمایهگذاری، دو شیوه تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. اگر بخواهیم به زبان ساده توضیح دهیم که تحلیل تکنیکال چیست، سادهترین پاسخ این است که تحلیل تکنیکال یعنی بررسی سهام به کمک نمودارها، تکنیکها، ابزارهای تحلیلی و اطلاعاتی مانند قیمت و حجم معاملات. این روش تحلیل سهام با بررسی آمارها و اطلاعاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات، فرصتهای خوبی را برای سرمایهگذاری به معاملهگر نشان میدهد.
بیشتر بخوانید
تحلیل تکنیکال تنها مختص بازار بورس نیست. مانند سایر ابزارهای تحلیلی، از این ابزار نیز در بررسی وضعیت دیگر اوراق بهادار هم استفاده میشود. هر یک از اوراق بهادار که سوابق تاریخی معاملاتی آن در دسترس باشد، به کمک این شیوه تحلیلی قابل ارزیابی است. به همین دلیل افراد بسیاری در پی آموزش تحلیل تکنیکال و روش بررسی نمودارهای آن هستند.
تحلیل تکنیکال با در نظر گرفتن روند قیمت و الگوهای مشخص شده بر روی نمودار، فرصتهای سرمایهگذاری را مشخص میکند. به این شیوه میتوان با خیالی آسودهتر اقدام به خرید سهام یک شرکت کرد. البته باید به خاطر داشت که تحلیل تکنیکال هم مانند دیگر روشهای تحلیلی نمیتواند یک پیشبینی ۱۰۰ درصدی از آینده سهم ارائه کند و ریسک سرمایهگذاری را به صفر برساند.
از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تاکنون، الگوها و تکنیکهای مورد استفاده در آن توسعه زیادی پیدا کرده است. تکنیکالیستها با ترکیب این الگوها و تکنیکها، به یک استراتژی معاملاتی کارآمد دست پیدا میکنند و با تکیه بر این استراتژی، معاملات خود را در بازار سهام پیش میبرند.
بیشتر بخوانید
اساس تحلیل تکنیکال چیست؟
اولین پیشفرضی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد، مربوط به قیمت سهم است. همانگونه که چارلز داو (Charles Dow)، روزنامهنگار اقتصادی و بنیانگذار تحلیل تکنیکال نیز بیان کرده، تکنیکالیستها معتقد هستند که تمام اطلاعات مهم، در قیمت سهم نهفته است. به بیان دیگر، این شیوه تحلیلی به بررسی نوسانات قیمت میپردازد. به این ترتیب تلاش میکند که با توجه به الگوها و روندهای قیمتی گذشته و فعلی، پیشبینی قیمت سهام را به درستی انجام دهد.
از سویی دیگر داو عقیده دارد که عوامل تاثیرگذار بر قیمت سهام در بازارهای کارا مشخص هستند. یعنی معاملهگران در هر بازه زمانی که بخواهند، میتوانند با بررسی قیمت به اطلاعات مهمی دست پیدا کنند. هرچند این فرضیه میتواند صحیح باشد، اما نوسانات قیمت را نباید نادیده گرفت. در کوتاهمدت یا بلندمدت به دلیل انتشار اخبار یا اطلاعیههای مختلف، ممکن است قیمت سهم دستخوش نوساناتی شود که پیشبینی نشدهاند.
داو یک فرضیه دیگر را نیز در مورد تحلیل تکنیکال بیان کرده است. به عقیده او نوسانات قیمت تصادفی و اتفاقی نیستند و از الگوهای خاصی پیروی میکنند. این الگوها و روندها در طول زمان تکرار میشوند. این فرضیه نشاندهنده این موضوع است که روندها در کوتاهمدت و بلندمدت به وجود میآیند. این امر به معاملهگران اجازه میدهد که از این شیوه تحلیلی استفاده کنند و سودآوری داشته باشند.
۳ اصل اساسی در روش تکنیکال
۱- قیمت نشاندهنده تمام اطلاعات است: منتقدان تحلیل تکنیکال معتقدند که تنها نمیتوان با در نظر گرفتن قیمت رفتار سهم را پیشبینی کرد. آنها میگویند، عوامل بنیادی نیز باید در چنین پیشبینیهایی دخیل باشد. اما تحلیل تکنیکال کاملا بر قیمت تمرکز دارد. تکنیکالیستها معتقدند که عوامل بنیادی نیز خود در قیمت مشخص میشوند. آنچه که تحلیل تکنیکال بر آن تاکید دارد، تحرکات قیمتی است که نشاندهنده میزان عرضه و تقاضا است.
۲- قیمت طبق روند نمودار تغییر میکند: تحلیل تکنیکال بر تکرار روندها تاکید دارد. تکنیکالیستها بر این عقیدهاند که قیمت در کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت مطابق روندهای پیشین حرکت میکند.
۳- گذشته تکرار میشود: هر اتفاقی در قیمت گذشته سهم افتاده باشد، مجددا تکرار میشود. روانشناسی بازار و عواملی نظیر ترس و هیجان، تکرار چرخههای قیمتی گذشته را نشان میدهند. تحلیلگران تکنیکال به کمک نمودارها به تحلیل این احساسات میپردازند و بر همین اساس، روند قیمت سهم را تحلیل میکنند. تحلیل تکنیکال با کمک برخی از ابزارهای تحلیلی حتی میتواند برای روندهای قیمتی ۱۰۰ ساله نیز مورد استفاده قرار گیرد.
بیشتر بخوانید
تحلیل تکنیکال چه هدفی را دنبال میکند؟
افرادی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، در تحليل تكنيكي چيست؟ تحليل تكنيكي چيست؟ تلاشاند تا تحرکات قیمتی اوراق بهادار را پیشبینی کنند. عوامل دیگری نظیر حجم معاملات نیز میتواند در تحلیل این افراد به کار رود. در هر یک از صنایع بازار، الگوها و سیگنالهای فراوانی وجود دارد که در این شیوه تحلیلی از آنها استفاده میشود.
تمرکز برخی از ابزارها و اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، بر وضعیت فعلی بازار است. این در حالی است که برخی دیگر از ابزارها وضعیت آینده بازار را پیشبینی میکنند. حدود حمایت و مقاومت نیز از جمله عواملی است که در تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن نقش دارد.
تحلیل تکنیکال چه محدودیتهایی دارد؟
فرضیه بازار کارا همانگونه که یکی از مفروضات بنیادی تحلیل تکنیکال است، میتواند از محدودیتهای آن نیز به شمار رود. طبق این فرضیه، تمام اطلاعات گذشته و حال سهم در قیمت نمود پیدا میکند. به این ترتیب تا زمانی که بازار کاملا کارا نباشد، نمیتوان از روندهای آن کسب سود کرد. در سوی دیگر، تحلیلگران بنیادی بر این عقیده هستند که بازار میتواند کارا باشد اما قیمتها روندی تصادفی دارند. یعنی تمام اطلاعات حال و گذشته را نمیتوان از قیمت به دست آورد.
بیشتر بخوانید
نقد دیگری که بر تحلیل تکنیکال وارد است این است که این روش در تمام موارد کاربرد ندارد. برای مثال شرایطی را در نظر بگیرید که سرمایهگذاران حد ضرر مشخصی را در یک سهم خاص در نظر میگیرند. آنها با رسیدن قیمت به محدوده ضرر، اقدام به فروش سهام خود میکنند. همین امر پایین آمدن قیمت را در پی خواهد داشت. این اتفاق نهایتا موجب میشود که آنچه در پیشبینی قیمت سهام گفته شده بود، تحقق پیدا کند. در چنین شرایطی اینگونه تصور میشود که روندی که تحلیل آن را پیشبینی کرده، درست بوده است.
بیشتر بخوانید
تفاوت اساسی تحلیل بنیادی و تکنیکال
این دو شیوه تحلیل، پرکاربردترین استراتژیهای معاملاتی به حساب میآیند. مانند هر یک از روشهای سرمایهگذاری مستقیم و غیر مستقیم که منتقدانی دارد، این دو روش نیز مورد نقد قرار میگیرند. از این دو روش برای تحلیل، ارزیابی و پیشبینی رفتار سهم استفاده میشود.
در تحلیل بنیادی تمرکز بر ارزش ذاتی سهام است. این شیوه با نگاهی کلی به شرایط اقتصادی، صنایع، مالی و مدیریت شرکتها دست به بررسی سهم میزند. مواردی نظیر داراییها، بدهیها، درآمدها و مخارج در این شیوه تحلیل مد نظر قرار میگیرند.
بیشتر بخوانید
اما تحلیل تکنیکال از لحاظ شیوه ارزیابی با تحلیل بنیادی متفاوت است. در تحلیل تکنیکال، قیمت و حجم معاملات تنها ورودیهایی هستند که بر طبق آن تحلیل انجام میشود. در این شیوه، کاری با ارزش ذاتی سهام نداریم و نمودارها حرف اول را میزنند. این شیوه با استفاده از نمودارها و الگوها، بر پیشبینی رفتار سهام در آینده تمرکز دارد.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
تحلیل تکنیکال یکی از مهمترین شیوهها برای سرمایهگذاری است. افراد بسیاری برای پیشبینی قیمت سهام خود از این شیوه کمک میگیرند. تحلیل تکنیکال تنها در بازار بورس کاربرد ندارد. بلکه در بازار طلا، سکه و دیگر بازارها نیز میتوان از این شیوه ارزیابی بهره برد.
به باور تحلیلگران تکنیکال، قیمت نشاندهنده تمام اطلاعات است، قیمت طبق روند نمودار تغییر میکند و گذشته تکرار میشود. بنابراین تحلیل تکنیکال بر مبنای سوابق نمودارهای قیمتی و با بررسی نوسانها و حجم معاملات به بررسی وضعیت و پیشبینی آینده سهام میپردازد.
تحلیل تکنیکال چیست؟
ساعد نیوز: در روش تحلیل تکنیکال، این جمله معروف بسیار بهکاربرده میشود که «گذشته، چراغ راه آینده است». بهبیاندیگر، سرمایهگذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده میکنند بر این باورند که با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، میتوان قیمت آن سهم را در آینده پیشبینی کرد.
تحلیل تکنیکال
یکی از روش های تجزیه وتحلیل سهام در بورس، روش تحلیل تکنیکال است. در روش تحلیل تکنیکال، این جمله معروف بسیار به کاربرده می شود که «گذشته، چراغ راه آینده است». به بیان دیگر، سرمایه گذارانی که از روش تحلیل تکنیکال برای ارزیابی و تحلیل قیمت سهام استفاده می کنند بر این باورند که با بررسی روند نوسانات قیمت یک سهم در گذشته، می توان قیمت آن سهم را در آینده پیش بینی کرد. بنابراین «تحلیل تکنیکال، درواقع پیش بینی قیمت سهم در آینده، بر اساس اتفاقات گذشته است». تحلیل گران تکنیکال با استفاده از نمودارها و رابطه های ریاضی، روند قیمت سهم در آینده را بر اساس نوسانات گذشته قیمت آن سهم، پیش بینی کرده و درصورتی که به این نتیجه برسند که قیمت سهم در آینده، در مقایسه با قیمت فعلی آن در بورس افزایش قابل قبولی خواهد داشت، نسبت به خرید آن سهم اقدام می کنند. اما اگر نمودارها بیانگر کاهش قیمت سهم در آینده باشد، سرمایه گذاران، سهام شرکت مذکور را خواهند فروخت.
به عنوان مثال، فرض کنید قیمت سهام شرکت الف در بورس در حال حاضر ۱۵۰ تومان است. درصورتی که تحلیل های تکنیکال بیانگر آن باشد که قیمت سهام شرکت الف تا سه ماه دیگر به ۱۷۰ تومان خواهد رسید. در اینجا سرمایه گذار اقدام به خرید آن سهم می کند، زیرا با این کار می تواند در مدت سه ماه ۲۰ تومان سود به دست آورد. اما اگر تحلیل تکنیکال از کاهش قیمت سهام شرکت الف به ۱۳۰ تومان تا سه ماه آینده حکایت داشته باشد، سرمایه گذار نه تنها از خرید سهام این شرکت صرف نظر می کند، بلکه اگر در سبد سهام خود از این سهم داشته باشد، هرچه سریع تر آن را خواهد فروخت؛ چراکه با این کار جلوی زیان ۲۰ تومانی به ازای هر سهم گرفته می شود. همان طور که گفتیم، سرمایه گذارانی که روش تحلیل تکنیکال را به کار می گیرند، اغلب با استفاده از روش های ریاضی و نمودارها روند نوسانات قیمت سهم را در آینده پیش بینی می کنند. به همین علت، به تحلیل گران تکنیکال اصطلاحاً نمودارگرا می گویند.
برای مثال اگر قیمت سهام شرکت الف در گذشته روند صعودی داشته است، به احتمال بسیار زیاد در آینده هم روند کلی قیمت سهام این شرکت صعودی خواهد بود و اگر روند قیمت سهام این شرکت در گذشته نزولی بوده، در آینده هم به احتمال بسیار زیاد این چنین خواهد بود. مگر آنکه اتفاق خاصی رخ داده و این پیش بینی را تغییر دهند.
تحلیل تکنیکال بر سه اصل استوار است
1. همه چیز در قیمت لحاظ شده است
شاید بتوان ادعا کرد جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. تا زمانی که به درک درستی از این جمله نرسیده باشیم شاید پیشروی در یادگیری تحلیل تکنیکال کار بیهوده ای باشد.
یک تحلیل گر تکنیکال در ابتدا به این باور رسیده است که هر چیزی که بتواند در قیمت تأثیرگذار باشد اعم از فاکتورهای سیاسی، فاندامنتال، جغرافیایی و یا سایر فاکتورها در قیمت یک سهم لحاظ شده است. پس از درک و پذیرش جمله فو به عنوان مقدمه تحلیل تکنیکال به این نتیجه می رسیم که تحلیل قیمت ها تمام آن چیزی است که ما به آن نیاز داریم.
برای اثبات عدم صحت این ادعا (که برخی تحلیلگرها نیز به آن مغرور هستند)، زمان زیادی صرف شده و نتیجه ای حاصل نشده است. همه تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست.
چنانچه تقاضا بیش از عرضه باشد آنگاه قیمت صعود خواهد کرد و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش خواهد یافت. این تغییرات پایه و اساس تمام پیش بینی های اقتصادی و بنیادی می باشد. برداشت تکنسین ها از این اصل به این صورت است که اگر قیمت به هر دلیلی بالا رفت پس باید تقاضا بر عرضه غلبه کرده و علل فاندامتنالی تأثیر خود را گذاشته باشند و چنانچه قیمت سقوط کرد دلایل فاندامنتالی و بنیادی بی اثر شده اند.
پس در این مبحث ما به این نتیجه می رسیم که یک تحلیل گر تکنیکال نیز به نوعی مباحث فاندامنتال و بنیادی را مورد مطالعه قرار می دهد.
قریب به اتفاق تحلیل گران تکنیکال بر این باورند که نیرویی که جهت عرضه و تقاضا را تغییر می دهد برآیند تغییرات فاندامنتال و مربوط به اقتصاد بازار می باشد و همین نیرو بر قیمت ها تأثیر می گذارد. نمودارها هرگز به تنهایی علت بالا یا پایین آمدن قیمت نیستند.
این یک قانون است که تحلیل گر تکنیکال به هیچ وجه به دنبال یافتن دلیل تغییر جهت قیمت ها نیست. بیشتر اوقات در آغاز یک روند و یا در نقطه تغییر جهت قیمت از افزایش به کاهش و یا برعکس هیچ کس به طور قطع دلیل این تغییر جهت را نمی داند. (در واقع برای تحلیلگر تکنیکال مهم نیست که چیست و فقط بر قیمت و حجم تمرکز دارد) تحلیل گر تکنیکال به سادگی و با استفاده از الگوها می تواند این تغییر را به موقع شناسایی کند و پایداری آن را بسنجد.
باید در خاطر داشت، مادامی که یک تحلیل گر تکنیکی بر این عقیده باقی بماند که همه چیز در قیمت لحاظ شده است موفق خواهد شد که از بسیاری از افراد باتجربه بازار (که از این ابزار استفاده نمی کنند) سود بیشتری کسب کند. پذیرش جمله «همه چیز در قیمت لحاظ شده است» به عنوان اولین قدم مساوی است با پذیرش اهمیت بررسی قیمت.
یک تحلیل گر لزوماً نیاز نیست از بازار باهوش تر باشد و یا قادر باشد که پیش بینی های متحیرانه ای درباره تغییرات قیمت انجام دهد. با استفاده از بررسی روند قیمت به کمک ابزارهای تکنیکی مختلف مانند اندیکاتورها، یک تحلیل گر تکنیکال می تواند بهترین زمان برای خرید و فروش سهم را تشخیص دهد و انتخاب کند.
2. قیمت ها براساس روندها حرکت می کنند
ضروری است که این مفهوم را بپذیریم که قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند. در اینجا نیز تا زمانی که به باور این اصل نرسیده باشیم تلاش برای یادگیری تحلیل تکنیکال بی فایده است .
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است، پیش از آنکه قیمت های آتی، روند آینده را مشخص کنند.
نظریه ثابت شده ای نیز وجود دارد که می گوید قیمت ها بر اساس روندها حرکت می کنند و یا به عبارت دیگر قیمت ها دوست دارند که روند فعلی خود را حفظ کنند، به جای آنکه تغییر جهت بدهند. این قانون به نوعی بیان دیگری از قانون اول نیوتن درباره حرکت است. شاید بتوان آن را این گونه نیز مطرح کرد که قیمت ها به روند فعلی خود را ادامه می دهند تا زمانی که عوامل بازدارنده حرکت، آنها را متوقف کند.
این قانون یکی از ادعاهای محکم تحلیل گران تکنیکال می باشد. آنها معتقدند که روندها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تأثیر نگذاشته جهت خود را حفظ می کنند.
3 – تاریخ تکرار می شود
بخش بزرگی از مباحث تحلیل تکنیکال و مطالعه رفتارهای بازار، مشابه روانشناسی در انسان ها می باشد .
به عنوان مثال الگوهای نمودارهایی که چندسال پیش ترسیم شده اند دقیقاً منعکس کننده تأثیر مسائل آن دوره از نظر روانشناسی در روند قیمت ها هستند.
نمودارها به وضوح روانشناسی بازار را آشکار می کنند. از زمانی که الگوها به خوبی در گذشته عمل کرده اند فرض شده که در آینده نیز به همان خوبی جوابگو خواهند بود. پایه و اساس آنها اصول روانشناسی است که این امر باعث می شود که آنها را به عنوان اصل ثابت بپذیریم و بتوانیم به آنها اعتماد کنیم.
بیان دیگری از این موضوع این است که بگوییم : تاریخ تکرار می شود و این کلیدی است برای پیش بینی آینده از طریق تحلیل گذشته و یا اینکه بگوییم آینده چیزی نیست جز تکرار گذشته …
مزایای تحلیل تکنیکتال
1- انعطاف پذیری و سازگاری با همه بازارها
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحليل تكنيكي چيست؟ تحلیل تکنیکال سازگاری و تنوع آن برای انواع معاملات در ابعاد زمانی مختلف می باشد. تقریباً هیچ بازار و فضای معاملاتی وجود ندارد که نتوان این اصول را در آن به کار برد.
چارتیست به راحتی می تواند هر نوع بازاری را که تمایل داشته باشد مورد مطالعه قرار دهد، حتی اگر با دانش فاندامنتال او همخوانی نداشته باشد. در حالی که اغلب تحلیل گران فاندامنتال به علت اینکه همواره مقادیر زیادی اطلاعات و صورت های مالی برای بررسی وجود دارد که برای درک آنها باید در حد یک متخصص عمل کنند، چندان نمی توانند از جایی که هستند دور شوند.
به طور مثال با یادگیری تحلیل تکنیکال، می توانید هرزمان که خواستید بسرعت از گروه خودرو به گروه دارویی سوئیچ کنید ولی یک تحليل تكنيكي چيست؟ تحلیل گر بنیادی باید ابتدا صورت های مالی بسیاری را بررسی کند تا بتواند سهام مناسب را برای خرید انتخاب نماید. تحلیل گر بنیادی با این سرعت عمل کم، بسیاری از نوسانات و سودهای بازار را از دست می دهد ولی این تحلیل گر تکنیکال است که با هوش و ذکاوت خود و البته با ابزاری سریع و انعطاف پذیر مانند تحلیل تکنیکال توانسته سود بیشتری بدست آورد.
2- قابل استفاده برای بازه های زمانی مختلف
یکی از بزرگترین نقاط قوت تحلیل تکنیکال این است که در بازه های زمانی مختلف کاربرد دارد. چه معامله گران روزانه چه معامله گران چند روزه و کوتاه مدت و چه خریداران میان مدت و چه افرادی که در بازه های زمانی طولانی مشغول به خرید و فروش می باشند، می توانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند در حقیقت تحلیل تکنیکال شامل زمان خاصی نمی شود و این سلیقه و روش کار معامله گر می باشد که در چه بازه ای به تحلیل بپردازد.
تحلیل گر تکنیکی با تعیین بازه زمانی موردنظرش این را مشخص می کند که قصد پیش بینی برای چه مدت زمانی را دارد. این عقیده که برخی از افراد می گویند تحلیل تکنیکال صرفاً در بازه های زمانی کوتاه مدت کاربرد دارد اصلاً درست نیست.
این ادعا شاید ناشی از این نظریه باشد که تحلیل فاندامنتال برای پیش بینی بلندمدت کاربرد دارد و فاکتورهای تحلیل تکنیکی فاکتورهایی کوتاه مدت هستند در واقع تحلیل گر تکنیکال برای پیش بینی بازه های زمانی بلندمدت از نمودارهای هفتگی ماهیانه و سالیانه بسته به سلیقه خودش استفاده می کند و به دلیل همین تکنیک ها می باشد که این نوع تحلیل را تکنیکال می نامند.
3- تحلیل تکنیکال، میانبری است به بررسی بنیادی سهام
همان طور که در تحلیل تکنیکال تمرکز بر روی تغییرات قیمت است در تحلیل فاندامنتال این عوامل اقتصادی است که بر عرضه و تقاضا تأثیر می گذارد و باعث می شود قیمت بالا یا پایین برود و یا ثابت بماند. یک تحلیل گر فاندامنتال (بنیادی) تأثیر تمام فاکتورهای مربوط را بر روی قیمت سهام بررسی می کند تا در نهایت بتواند ارزش ذاتی آن را محاسبه کند.
ارزش ذاتی چیزی است که یک تحلیل گر فاندامنتال به وسیله آن نشان می دهد که با توجه به میزان عرضه و تقاضا واقعاً با آن قیمت ارزش دارد یا خیر. اگر قیمت سهام زیر ارزش ذاتی باشد، تحلیل گر فاندامنتال می گوید قیمت آن چیز ارزان است و برای خرید مناسب است و برعکس.
توجه: برای تحلیل گر تکنیکال هیچ فرقی نمی کند سهامی که می خواهد وارد آن شود در چه صنعتی قرار دارد. تحلیل گر تکنیکال فقط به نمودار قیمت توجه می کند و با استفاده از دانش نوینی که در اختیار دارد، در زمان بسیار کمتری سهم برتر گروه پیشرو را شناسایی می کند و وارد آن می شود.
محدودیت های تحلیل تکنیکال چیست؟
با در نظر گرفتن این اصل که فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، همین اصل می تواند یکی از محدودیت های آن نیز می تواند باشد.
طبق این فرضیه قیمت های بازار، همه اطلاعات گذشته و حال را منعکس می کند و بنابراین هیچ راهی برای کسب منفعت از روند های بازار نیست مگر این که بازار کارایی کامل نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار می تواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمت ها تصادفی حرکت می کنند.
دومین انتقادی که می توان از تحلیل تکنیکال داشت این است که این روش در برخی از اوقات کاربرد دارد. برای مثال اگر معامله گران حد ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، با رسیدن سهم به قیمت نزدیک حد ضرر بسیاری از سهام داران شروع به فروش می کنند و این موضوع سبب می شود که قیمت سهم پایین بیاید و پیش بینی ها را تایید کند و این گونه برداشت شود که روند پیش بینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
تریگر چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟
یکی از دلایل رواج تحلیل تکنیکال در میان فعالان بازارهای مالی، امکان تعیین قوانین ورود و خروج از معامله با دقت بالا است. در واقع یافتن بهترین روش برای ورود و خروج دغدغه اصلی اغلب معاملهگران بوده و برای آنها به مثابه جام مقدس سرمایهگذاری میباشد. در بسیاری از مواقع مشاهده کردهایم، که یک معاملهگر پس از سالها فعالیت در بازارسهام هنوز بازدهی مناسبی ندارد.
با بررسی ژورنال (دفترچه یادداشت جزئیات معاملات) و استراتژی معاملاتی این فرد مشخص میشود، که مشکل اصلی او نداشتن قانون یا ابزار مشخصی برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله است. علیرغم اینکه هر کدام از روشهای تحلیل بازار بورس مزایا و معایبی دارند، اما به اذعان اکثریت کارایی روشهای تکنیکالی در تعیین نقاط ورود و خروج بهینه اثبات شده است.
در مطلب حاضر به شرح یکی از مفاهیم معاملهگری تکنیکالی تحت عنوان تریگر میپردازیم، تا اهمیت تعیین قوانین و جزئیات دقیق در فرآیند اتخاذ هر کدام از تصمیمات معاملاتی برای شما مشخص شود.
مفهوم تریگر در معاملهگری چیست؟
قبل از هر چیز باید به این نکته اشاره کنیم، که برخی تحلیلگران تریگر را مختص ابزار نموداری خاصی پنداشته و حتی اسامی مرکب جدید برای آن در نظر میگیرند؛ اما اصولاً تریگر محدود به یک ابزار تحلیلی خاص نبوده و به عنوان یک مفهوم جامع در تمام روشهای تحلیل تکنیکال استفاده میشود.
واژه تریگر از لحاظ لغوی به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال و معاملهگری به نقاط، نواحی یا سطوحی اطلاق میشود؛ که ما بر اساس روش تحلیل یا استراتژی معاملاتی خود در آن محدودهها اقدام به ورود یا خروج از معامله میکنیم.
در این فرآیند نوع موقعیت معاملاتی (خرید یا فروش)، نماد و بازار مالی تفاوتی ایجاد نمیکند، زیرا هر اقدامی باید بر اساس تریگر مورد نظر معاملهگر صورت گیرد.
در واقع شما باید تریگر را به عنوان نشانه یا مجموعه نشانههایی برای معاملهگری در محدودههای نموداری مشخصی درنظر بگیرید، که آنها را بر اساس ابزار تحلیل خود تدوین نموده و در استراتژی معاملاتی شخصیتان گنجاندهاید.
یا تریگر صرفاً مختص ورود به معامله است؟
دومین تفکر اشتباه در مورد مفهوم تریگر این است، که تعدادی از معاملهگران تکنیکالی آن را منحصر به فرآیند ورود درنظر میگیرند! اما همانگونه که اشاره نمودیم، تریگر در ورود و خروج از معامله کاربردی است.
در واقع شما به عنوان یک معاملهگر حرفهای باید مجموعه قوانین مشخصی برای تمام اقدامات خود داشته باشید. چه بسا پس از ورود به معامله در بهترین سطوح ممکن و حرکت بازار در جهت مورد نظر شما، روند قیمت پس از مدتی معکوس شده و یک معامله سودآور به موقعیتی زیانده تبدیل شود!
لذا به این نتیجه میرسیم، که شما برای خروج موفق از معاملات نیز حتماً باید تریگرهای مشخصی داشته باشید.
تریگر بخش جدایی ناپذیر هر استراتژی معاملاتی است!
بارها و در منابع آموزشی مختلف بر لزوم تدوین یک استراتژی معاملاتی شخصی برای هر معاملهگر بازار مالی تأکید شده است. اجزای اصلی یک استراتژی معاملاتی کامل نقاط (تریگر) ورود، خروج و سیستم مدیریت سرمایه میباشند.
به عبارت دیگر تدوین یک استراتژی معاملاتی بدون وجود تریگرهای دقیق ورود و خروج بی معنی بوده و در این شرایط اساساً استراتژی معاملاتی وجود ندارد. بنابراین اگر شما به مرحله ساخت یک استراتژی معاملاتی شخصی رسیدهاید، به ناخودآگاه با مفهوم تریگر سروکار دارید.
تریگرهای مبتنی بر ابزار تکنیکالی مرسوم
امروزه با توسعه بازارهای مالی تحلیل تکنیکال به دنیایی از ابزار نموداری متنوع و گوناگون تبدیل شده است. معاملهگران از روشهای مختلفی برای تحلیل نمودار قیمت استفاده نموده و بالطبع تریگرهای آنها نیز با یکدگر متفاوت میباشد.
ذکر این نکته در مورد تریگرهای ورود و خروج ضروری است، که به دلیل تفاوت ابزار تحلیل احتمالاً برخی معاملهگران در آن واحد تریگرهای مختلفی و معکوسی داشته باشند. در واقع شاید تریگر ورود شما معادل تریگر خروج دیگری باشد.
همچنین اگر به صورت مولتی تایم فریم (تحلیل چندزمانی) اقدام به تحلیل و معامله میکنید، تایمفریم کوچکتر به عنوان تایم تریگر خواهد بود؛ زیرا شما در نمودار با چهارچوب زمانی بزرگتر اقدام به تحلیل نموده و تریگرهای معاملاتی را در نمودار با تایمفریم کوچکتر پیدا میکنید.
در تحليل تكنيكي چيست؟ این بخش به ذکر مثالهایی از تریگرهای ورود و خروج بر اساس ابزار مختلف و نمودارهای بازار سهام تهران میپردازیم:
۱- اندیکاتور
یکی از متنوعترین ابزارهای تحلیل نموداری بازار سهام اندیکاتورها هستند. شما میتوانید از اندیکاتور به عنوان بخشی از رویکرد تحلیلی استراتژی معاملاتی خود برای تعیین شرایط ورود یا خروج از معامله استفاده کنید.
در این بخش ما از اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۹ روزه به عنوان ابزار تحلیل نمودار برای دریافت تریگرهای ورود و خروج از معامله استفاده کردهایم.
در نمودار فوق که مربوط به شرکت فولاد مبارکه اصفهان است، شکست صعودی قیمت و اندیکاتور تریگر ورود میباشد. در طرف مقابل شکست نزولی قیمت و اندیکاتور نیز شرایط یا تریگر خروج از معامله است.
۲- پولبک
به اذعان بسیاری از متخصصان کار با نمودارهای تحليل تكنيكي چيست؟ تحليل تكنيكي چيست؟ قیمتی، این تکنیک معاملاتی تکنیکالی جزء کم ریسکترین روشهای ورود به معامله محسوب میشود. در واقع هدف معاملهگری بر اساس پولبکها این است، که در بهترین شرایط ممکن از لحاظ ریسک و بازده وارد موقعیتهای معاملاتی شوید.
کیفیت استفاده از پولبکهای قیمتی به عنوان تریگر معاملاتی در نمودار شرکت ملی صنایع مس ایران نیز کاملاً مشهود میباشد. با استفاده از دو فرصت پولبکی موجود امکان ورود به معامله با کمترین حد زیان و بیشترین پتانسیل سوددهی وجود داشته است.
۳- شکست
در مورد مفاهیم شکست و پولبک قیمت مباحث بسیاری وجود دارد. حقیقت این است، که پولبکها همیشه ایجاد نشده و در این مواقع قیمت به محض شکست با سرعت بالایی به حرکت در مسیر خود ادامه میدهد. البته وجود الگوهای شکست جعلی نیز غیرقابل انکار است. به هر جهت بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند، که حین شکستهای قیمتی وارد معامله شده و منتظر بازگشت قیمت نباشند.
نمودار فوق مربوط به نماد شپنا (پالایش نفت اصفهان) است. پس از شکست خط روند سقف نسبتاً طولانیمدت یک شکست صعودی ایجاد شده و تریگر ورود برای معاملهگران مبتنی بر شکست فعال میشود. جالب این است که در جریان این شکست نیز یک پولبک دیده میشود!
۴- الگوی قیمت
الگوهای قیمتی نیز تقریباً همانند اندیکاتورها تنوع زیاد و طرفداران بسیاری دارند. از مزایای اصلی این الگوها میتوان به قدرت پیشبینی بالا، امکان معاملهگری مولتی تایمفریم، تعیین حد سود و زیان اشاره نمود.
در نمودار شرکت خدمات انفورماتیک (نماد: رانفور) یک الگوی پرچم صعودی را مشخص نمودهایم. تریگر ورود مورد نظر بر اساس شکست صعودی میان قیمت و لبه بالایی پرچم ایجاد شده است. هر چند این نوع تریگر نیز بر مبنای شکست قیمت ایجاد میشود، اما وجود یک الگوی قیمتی معتبر دلیل اصلی ورود به موقعیت خرید میباشد.
۵- کندل استیک
این ابزار ساده نموداری که سابقه پیدایش آن به کشور ژاپن باز میگردد، به جرئت یکی از محبوبترین ابزار تحلیل تکنیکال بازارهای مالی است. دلیل این محبوبیت نیز به سادگی فهم ماهیت کندل استیکها، الگوها و سایر جزئیات مرتبط با آنها میباشد. بنابراین روشهای معاملاتی زیادی بر مبنای کندلاستیکها ایجاد شدهاند.
در نمودار زیر از یک الگوی پوشای صعودی به عنوان تریگر ورود استفاده شده است. معاملهگران پیرو این الگوی کندلی پس از بسته شدن شمع پوشاننده تریگر ورود خود را مشاهده نموده و اقدام به خرید میکنند.
دیدگاه شما