چرا بیت کوین میخریم؟


وقتی دیگران حریصند، بترس و وقتی دیگران می‌ترسند، حریص باش.

۲ تصور غلط اقتصادی از دنیای رمزارز

پول نقد پس انداز نیست، کمیابی ارزش ایجاد نمی کند. نوآ اسمیت، خبرنگار سابق بلومبرگ و استادیار امور مالی در دانشگاه استونی بروک در این گزارش به تبیین ۲باورعمومی درباره رمزارزها که از نظر وی اشتباه است، می‌پردازد.

۲ تصور غلط اقتصادی از دنیای رمزارز

اقتصادآنلاین - شیما احمدی؛ بیت‌کوین و سایر سرمایه‌گذاری‌های ارزهای دیجیتال همچنان در سراسر جهان به شدت تبلیغ می‌شوند. در سفر اخیرم به توکیو، بیلبوردهایی درخشان با نشانه‌های بیت‌کوین و با کتاب‌فروشی‌هایی که انبوهی از کتاب‌ها با موضوع ان‌اف‌تی‌ها را داشتند، مواجه شدم. وقتی در مرکز شهر سانفرانسیسکو قدم می‌زنم، چهره سام بنکمن-فرید، از هر گوشه خیابان ظاهر می‌شود و به من می‌گوید: «آینده سرمایه‌گذاری در رمزارز است. تو هم هستی؟»

اکثر افراد عادی که رمزارزها را می‌خرند، احتمالا تحلیل عمیق و دقیقی از ارزش بنیادی آن، چه به عنوان یک ارز و چه به عنوان فناوری انجام نمی‌دهند. درعوض آنها احتمالا فقط قصد خرید دارند، زیرا فردی در در سال ۲۰۱۳ و در محل کار خود بیت‌کوین خریده و او اکنون خودروی لامبورگینی سوار می‌شود و یا اینکه پسرعمویشان از ان‌اف‌تی سود کرده است. اما موضوعات مرتبط با بیت‌کوین و وب۳ احتمالا در اینجا اهمیت دارند. وقتی افراد معمولی از خود می‌پرسند "صبر کن، چرا من دوباره این کالا را می‌خرم"، داشتن داستانی برای گفتن اینکه چرا این سرمایه‌گذاری خوبی است به شما کمک می‌کند، حتی اگر این داستان به تنهایی آنها را متقاعد نکند.

بنابراین فکر می‌کنم نگاهی سخت‌گیرانه به برخی از داستان‌های اقتصادی که در جهان کریپتو در جریان هستند، مفید باشد. فهمیدن دقیق این داستان‌ها سخت است، زیرا ارز دیجیتال یک سرمایه‌گذاری غیرمتمرکز است و هیچ مرجعی وجود ندارد که به شما بگوید در مورد بیت‌کوین یا متاورس و غیره چه فکری کنید. بنابراین توصیف داستان‌هایی که در دور و برمان در حال پخش هستند، همیشه فرد را در معرض خطر سرگردانی قرار می‌دهد. با این وجود، فکر می‌کنم در داستان‌هایی که مردم درباره رمزارز، در توییتر و جاهای دیگر می‌گویند، خطاهای اقتصادی مهمی وجود دارد، خطاهایی که پیامدهای مهمی بر نحوه تفکر ما در مورد ارزش بیت‌کوین و سایر دارایی‌های بلاک چین دارند.

تصور اشتباه اول: پول نقد نوعی پس انداز طولانی مدت است

ارتقادهنده‌های بیت‌کوین معمولا این رمزارز را به عنوان جایگزینی برای پول‌های فیات مانند دلار آمریکا معرفی می‌کنند. آنها دلایل زیادی را ارائه می‌دهند که چرا ارزهای فیات همیشه شکست می‌خورند و بسیاری دوست دارند مرگ دلار را اعلام کنند. این هسته یک نظریه سرمایه‌گذاری را تشکیل می‌دهد که اگر جهان بخواهد برای پرداخت کالاها از بیت‌کوین به جای فیات استفاده کند، در آن صورت افرادی که مقدار زیادی بیت کوین را در اوایل احتکار می‌کنند، در نهایت بسیار ثروتمند خواهند بود، البته درصورتی که این اتفاق بیفتد.

من فکر می‌کنم این نظریه سرمایه‌گذاری کاملاً اشتباه است و بیت‌کوین هرگز به یک ارز تبدیل نمی‌شود. دیوید آندولفتو توضیح خوبی در مورد دلیل اشتباه بودن این نظریه دارد. اما در مورد جایگزینی بیت‌کوین به جای فیات، یک بعد اخلاقی نیز وجود دارد که رد کردن آن زیرکانه‌تر است. صرف نظر از اینکه آیا بیت‌کوین جایگزین دلار می شود یا نه، طرفداران آن اغلب استدلال می‌کنند که باید جایگزین دلار شود، زیرا دلار تورم زا است.

تورم زا بودن به این معنی است که ارزش دلار، به لحاظ کالاهای قابل استفاده مانند نان، بنزین و. ، در طول زمان کاهش می‌یابد. فدرال رزرو نرخ تورم ۲درصدی را هدف قرار داده است و معمولاً تورم تقریباً نزدیک به این اعداد باقی می‌ماند (البته نه در حال حاضر). به همین دلیل است که ارزش یک دلار نسبت به گذشته کمتر است. یک دلار در سال ۱۹۱۳ تقریباً به اندازه ۳۰ دلار در سال ۲۰۲۲ ارزش داشت.

برای بسیاری از سرمایه‌گذاران بیت‌کوین‌، این یک بی‌عدالتی است. چرا باید بوروکرات‌های غیرپاسخگو و غیرانتخاب‌شده در واشنگتن دی سی، پول نقدی که به سختی به دست آورده‌اید را کاهش دهند؟ به نظر این افراد، بیت کوین نشان دهنده استقلال فردی است، زیرا فدرال رزرو نمی‌تواند تصمیم بگیرد که پول شما چقدر ارزش دارد و به نظر می‌رسد این ایده که ارزش بیت کوین در طول زمان به جای کاهش، افزایش می‌یابد، برای صرفه جویی و درستکاری شخصی ارزش قائل است، زیرا این نوید را می‌دهد که افرادی که سخت کار می‌کنند و پول پس‌انداز می‌کنند، می‌توانند ثمره کار خود را حفظ کنند.

اما این ایده مبتنی بر یک تصور اساسی غلط است: این ایده که ارزش پول نقد باید در طول زمان افزایش یابد. در واقع، پول نقد هرگز قرار نبوده که نوعی پس انداز بلندمدت باشد.

دنیایی را در نظر بگیرید که ارزش پول نقد به مرور زمان افزایش پیدا می‌کند؛ جایی که صرفاً به این دلیل که مقداری پول زیر تشک ریخته‌اید، می‌توانید هر سال بیشتر و بیشتر از تولیدات جامعه را تهیه کنید. این معامله بسیار خوبی به نظر می رسد، درست است؟ در واقع، معامله خوبی است، واقعاً خیلی خوب. در این نوع دنیای ضد تورمی، شما ثروت را بیهوده به دست می‌آورید، یعنی در ازای اینکه شما هیچ کاری انجام نمی‌دهید؛ جامعه به طور مداوم ثمره‌های زحمات خود را به شما منتقل می‌کند.

اگر پول در طول زمان بازده واقعی مثبتی کسب کند، آن بازده نشان دهنده پاداشی برای یک کار سخت که در طول زمان انجام شده نیست. این نشان دهنده رایگان بودن است که در اصطلاح اقتصادی به آن «اجاره» می‌گویند.

اگر بیت‌کوین واقعاً تبدیل به واحد پول در یک کشور می‌شد و ارزش آن سال به سال افزایش می‌یافت، این افزایش ارزش نشان دهنده انتقال منابع واقعی به افرادی است پول نقد بسیار دارند و هیچ کاری با آن انجام نمی‌دهند و این منابع واقعی از کجا می‌آیند؟ خوب، آنها باید از کارگران و شرکت‌ها باشند. بنابراین، دنیایی که بیت‌کوین‌ها تصور می‌کنند، دنیایی است که کارگران و شرکت‌های مولد به سبک زندگی احتکارکنندگان پول، یارانه پرداخت می‌کنند.

این منصفانه به نظر نمی‌رسد و از نظر اقتصادی نیز کارآمد نیست. اقتصاددانان در مورد اینکه آیا نرخ بهینه تورم صفر است یا یک عدد مثبت کوچک بحث می‌کنند، اما تعداد کمی را پیدا خواهید کرد که درباره اینکه نرخ بهینه تورم منفی است، بحث کنند.

بنابراین اگر پول نقد نباید در طول زمان شما را ثروتمندتر کند، پس چه کاری باید انجام دهد؟ پاسخ ساده است: دارایی های مولد. وقتی پس انداز خود را در یک شرکت سرمایه گذاری می‌کنید، (حداقل از نظر چرا بیت کوین میخریم؟ تئوری) به آن شرکت کمک مالی می‌کنید تا کاری سازنده انجام دهد. با تخصیص سرمایه‌تان به پروژه‌های مولد، شما یک رانت‌جوی بی‌فایده نیستید، بلکه یک سرمایه‌دار هستید که ریسک می‌کنید و بابت این ریسک، بازده دریافت می‌کنید.

این ریشه یکی از اساسی‌ترین اصول اقتصاد مالی است: بده - بستان ریسک و بازده. در یک بازار مالی که به خوبی کار می‌کند، کسب بازده، جبرانی برای پذیرش ریسک است.

به همین دلیل است که ارز رایج ضد تورم واقعاً منطقی نیست. چیزی که ذخیره‌سازی کوتاه‌مدت آن با ارزش است (یعنی نوسانات پایینی دارد) ذخیره‌سازی آن در بلند مدت ارزش خوبی نخواهد داشت، یعنی بازده بالایی کسب نخواهد کرد. ارزهای خوب آنهایی هستند که ارزش آنها در کوتاه مدت قابل پیش بینی است. بنابراین، آنها چیزهایی هستند که در بلندمدت بازده خوبی ندارند. به همین دلیل است که بیت‌کوین، حداقل در شکل فعلی آن، به عنوان ارز رایج استفاده نخواهد شد.

به عبارت دیگر، پول نقد نباید ابزار پس انداز اصلی شما باشد. وسیله پس انداز اولیه شما باید دارایی های مولد بلندمدت مانند سهام، اوراق قرضه و املاک و مستغلات باشد. شما باید فقط به اندازه کافی پول نقد داشته باشید تا خریدهای ماهانه خود را انجام دهید و همچنین باید یک صندوق اضطراری کوچک نیز داشته باشید. پول نقد شما نقدینگی شماست.

اکنون، یک مشکل بزرگ با این ایده وجود دارد. افراد فقیر به چند دلیل به راحتی قادر به نگهداری دارایی‌های مولد نیستند. دلیل اول آن است که برخی از دارایی‌های مولد مانند چرا بیت کوین میخریم؟ مسکن خارج از دسترس آنها است. دلیل دوم نیز آن است که، آنها اطلاعات کمی دارند و در دسترسی به بازارهای مالی که می‌توانند در آنجا چیزهایی مانند سهام را خریداری کنند، مشکل دارند. و سوم آنکه، افراد فقیر ثروت اندکی دارند که صرف داشتن یک صندوق اضطراری کوچک، بیشتر کل پس انداز آنها را در بر می‌گیرد. بنابراین، افراد فقیر مجبور می‌شوند پس اندازهای خود را به صورت نقد نگهداری کنند.

این یک مشکل بزرگ است، اما راه حل این نیست که جامعه را به سمت یک ارز ضد تورمی سوق دهیم تا پول نقد در طول زمان بازده واقعی و مثبتی کسب کند. انجام این کار به افراد فقیر این امکان را می‌دهد که از دارایی‌های کوچک خود که همان پول نقد است سود ناچیزی کسب کنند. اما بیشتر عواید در این نوع ساز و کار نصیب افرادی می‌شود که می‌توانند مقدار زیادی پول نقد نگهداری کنند؛ یعنی ثروتمندان. دادن چند دلار بازده به افراد فقیر ارزش این را ندارد که به افراد ثروتمند عواید هنگفتی از درآمدهای بادآورده بدهیم. در عوض، اگر می‌خواهید به افراد فقیر پول بدهید تا چرا بیت کوین میخریم؟ این واقعیت را جبران کنند که نمی‌توانند سهام بخرند، فقط به آنها مزایای نقدی بدهید یا با صندوق ثروت اجتماعی برای آنها سهام بخرید. بیت کوین راه حل فقر نیست.

تصور غلط دوم: کمبود، ارزش ایجاد می‌کند

بیشتر دنیای ارزهای دیجیتال بر این ایده استوار است که راه ارزشمند کردن چیزی، کمیاب کردن آن است. این یکی از ایده‌های اساسی بیت‌کوین است. این چرا بیت کوین میخریم؟ ایده می‌گوید از آنجایی که تعداد کل بیت‌کوین‌ها در نهایت از نظر الگوریتمی محدود می‌شود، ارزش آنها در طول زمان افزایش می‌یابد. این ایده همچنین مفهوم اساسی برای ان‌اف‌تی‌ها نیز است. یعنی اگر یک عکس با قابلیت کپی آسان از یک میمون بگیرید و به دنیا بگویید که فقط یک نفر این عکس را دارد، مردم برای مالکیت انحصاری آن هزینه خواهند کرد، زیرا این عکس کمیاب است.

و در نهایت، این یکی از اصلی‌ترین راه‌هایی است که مردم برای تجاری‌سازی متاورس انجام می‌دهند. به نظر می‌رسد بسیاری از مردم این ایده را دارند که بازنویسی بعدی اینترنت شامل دسترسی انحصاری به محیط‌های دیجیتال، مانند زمین، اما در قلمرو دیجیتالی است. املاک و مستغلات نشان دهنده درصد عظیمی از ثروت در چرا بیت کوین میخریم؟ دنیای فیزیکی است، پس چرا در دنیای دیجیتال این چنین نباشد.

متأسفانه این ایده تاکنون خیلی خوب عمل نکرده است:

ارز دیجیتال

این نمودار نشان می‌دهد سرمایه‌گذارانی که زمین متاورس را به امید اجاره دادن آن به خرده فروشان خریداری کرده‌اند، شاهد سقوط ارزش دارایی‌های خود بوده‌اند.

ممکن است خیلی زود باشد و در نهایت زمین دیجیتال یک معامله بزرگ خواهد بود. اما در واقع دلیل عمیقی برای شک و تردید وجود دارد که این ایده هرگز محقق نخواهد شد: کمیابی، به خودی خود، ارزش ایجاد نمی‌کند.

ممکن است برخی از معلمان بی‌دقت اقتصاد دوره دبیرستان به شما بگویند که کمبود، به عنوان راهی برای بی‌اعتبار کردن نظریه قدیمی ارزش، ارزش ایجاد می‌کند. اما در واقع چیزی که تقاضا را ایجاد می‌کند ترکیبی چرا بیت کوین میخریم؟ از سودمندی و کمبود است. یعنی زمانی چیز کمیابی ارزشمند است که مفید باشد.

این فقط یک روش لفظی برای گفتن این جمله است که "ارزش توسط عرضه و تقاضا تعیین می‌شود". صرف محدود کردن عرضه چیزی به‌طور خودکار آن را با ارزش نمی‌کند، زیرا تقاضا ممکن است صفر باشد. به همین دلیل است که درحالیکه نقاشی‌های کودکان به ان‌اف‌تی‌های گران قیمت معروف، تبدیل می‌شوند، بعید است که نقاشی‌های کودک شما قیمت مثبتی در بازار داشته باشد.

اما حتی اگر تقاضای زیادی وجود داشته باشد، محدود کردن مصنوعی عرضه ممکن است اصلا باعث افزایش قیمت نشود. دلیل آن این است که اثرات تغییرات عرضه به کشش تقاضا بستگی دارد. بیایید یک تصویر بکشیم.

ارز دیجیتال

در این تصویر، تقاضا کاملاً دارای واکنش تند نسبت به تغییر قیمت است. مردم می‌دانند که برای هر چیزی چه قیمتی باید بپردازند، نه یک سنت بیشتر. در این مورد، حتی اگر چیزی که می‌فروشید دارای ارزش باشد، شاید ارزش زیادی داشته باشد! اما محدود کردن عرضه به هیچ وجه قیمت را افزایش نمی‌دهد. در عوض، شما فقط چیزهای کمتری می‌فروشید و پول کمتری به دست می‌آورید.

اکنون، این یک مدل بسیار ساده و بدون قدرت قیمت‌گذاری واقعی در اقتصاد است. من فقط از آن برای بیان یک نکته استفاده کردم. اگر بخواهیم واقع‌بین باشیم،چه می‌شود اگر شرکت‌ها قدرت بازار را داشته باشند، به طوریکه آنها توانایی انتخاب اینکه به چه میزان فروش و به چه قیمتی بفروشند؟

در چنین دنیایی، شرکت ها می‌توانند محصولات خود را به طور مصنوعی کمیاب کنند تا قیمت را بالا ببرند. اما این کار پیامد بدی خواهد داشت. این یک نوع شکست بازار است، زیرا در اقتصاد این کار منجر به تولید کالاهای بسیار کمی می‌شود. به همین دلیل است که اقتصاددانان انحصار را دوست ندارند.

بنابراین اکنون این اصل را در متاورس اعمال کنید. نکته شگفت‌انگیز در مورد اینترنت این است که برای همه جا وجود دارد و ایجاد فضای بیشتر در محیط‌های دیجیتال هزینه بسیار کمی دارد، بنابراین مردم آن‌طور که در دنیای فیزیکی محدود هستند، در دنیای دیجیتال برای آنچه می‌خواهند بسازند، محدودیت ندارند. ایجاد محدودیت‌های مصنوعی برای میزان دسترسی افراد به محیط‌های دیجیتال، قیمت را بالاتر از هزینه نهایی افزایش می‌دهد.

این یا از نظر اقتصادی احمقانه است یا ناکارآمد. در این مورد زمانی که اینترنت رقابتی است یعنی جایی که هر کسی می‌تواند وارد شود و زمین دیجیتالی را با هزینه تقریباً صفر بسازد، پس ساختن زمین دیجیتالی به طور مصنوعی باعث می‌شود که همه از آن دور شوند، همانطور که در مورد محصولات متاورس در توییت بالا مشاهده کردید. در موردی که به نوعی زمین دیجیتال انحصاری دارید، برای مثال، اگر یک شبکه اجتماعی بزرگ دارید که همه از آن استفاده می‌کنند، ممکن است بتوانید با محدود کردن دسترسی و افزایش قیمت، سود کسب کنید، اما این بدان معنی است که شما با دریافت پول برای چیزی که بر اساس ساختار هزینه اساسی آن، باید رایگان یا تقریباً رایگان باشد، اقتصاد را ناکارآمد می‌کنید.

اکنون چند استثنا برای این قاعده کلی وجود دارد. چیزهایی هستند که مردم برای آنها ارزش قائل هستند زیرا آنها تصمیم گرفته‌اند که از آن‌ها به عنوان نماد وضعیت در رقابت سر جمع صفر استفاده کنند. ما به آنها کالاهای وبلن می‌گوییم؛ اجناسی که با گران شدنشان ، درخواست برای خرید آنها بالا می‌رود. ساعت‌های رولکس نمونه خوبی از این اجناس هستند. اگر می‌توانید ان‌اف‌تی یا دارایی متاورس خود را به چیزی تبدیل کنید که مردم برای اینکه نشان دهند چقدر ثروتمند هستند، از آن استفاده کنند، فکر می‌کنم برای شما قدرت بیشتری به ارمغان خواهد آورد.

با این حال، به طور کلی، کمبود ارزش ایجاد نمی‌کند. محدود کردن محصول خود تا زمانی که به اندازه الماس کمیاب باشد، آن را به اندازه الماس ارزشمند نخواهد کرد. در واقع، اغلب باعث چرا بیت کوین میخریم؟ می‌شود که شما پول از دست بدهید.

مردم بازار رمزارز در مورد اقتصاد بسیار فکر می‌کنند، و این خوب است. اما اغلب آنها به شیوه‌های بی‌پرده و با برداشت سطحی در مورد آن فکر می‌کنند، یا بر اساس اخلاقیات خود درگیر خیالات واهی می‌شوند، یا به سادگی درک نمی‌کنند که اصول اساسی اقتصاد چگونه کار می‌کند و اغلب، آنها فکر می‌کنند که می‌توانند با بارها و بارها فریاد زدن بر سر مردم، این سوء تفاهم ها را تبدیل به واقعیت کنند. اما توجه کنیم که به این صورت کار نمی‌کند!

چگونه بیت کوین و ارزهای دیجیتال بخرم

آپدیت : گروه ها و یا لینک ها و یا وبسایت هایی که معرفی شده اند صرفا جنبه مطالعه و اطلاع رسانی دارند و من هیچ شناختی نسبت به مدیرانشان ندارم . لطفا برای اطمینان برای خرید یا مبادله از طریق دیگری اقدام نمایید .

یه مدت هست که دیدم میزان ریسک خرید ارز دیجیتال کم شده (نظر شخصی) و هم رشدش سرسام آور شده و سیگنال های خوبی از همه جا به گوش میرسه چه مردم عادی، چه دولتی، چه سازمانی و . آخر هفته هایی که وقت دارم به صورت تفریحی دارم به بررسی ارزهای دیجیتال ، چگونگی خرید و فروش و تبادل آنها میگذرونم و تعدادی وبلاگ و وبسایت شناختم که میخوام تو این پست همشون رو معرفی کنم .

چه ارزی بخریم که سود بالایی داشته باشه و ریسک کمتر؟

جواب دادن به این سوال خیلی سخته ولی برای اینکه شروع کنید به نظرم به عنوان یک آماتور این حوزه با نگاه کردن به بازار و مطالعه انواع بلاگ پست ها تصمیم خودتون رو بگیرید.

من الان این بلاگ ها و کانال های تلگرام رو دارم دنبال میکنم چون خیلی خوب و به روز مینویسند :

سایت coinmarketcap هم برای اینکه بدونید چه کوین هایی وجود دارند و ارزششون و نمودار رشدشون و اطلاعات جزیی دیگر به عنوان مرجع اطلاعات کوین هست.

کلی کارگاه و رویداد و همایش در مورد ارزهای دیجیتال هم روی ایوند هر روز هست که میتونید با شرکت در اونها اطلاعاتتون رو با استفاده از تجربه‌ی تجربه ها به دست بیارید . کافیه برید رو صفحه همه رویداد های ایوند و مثلا بیت کوین و ارز های دیجیتال و یا بلاک چین رو جستجو کنید .

استراتژی سرمایه گذاری برای آماتورها و کسانی که بلند مدت به قضیه نگاه میکنند این میتونه باشه که 80٪ سرمایتون رو کوین هایی مثل بیت کوین و اتر سرمایه گذاری کنید و بقیش رو روی کوین هایی که فکر می کنید رشد خوبی در آینده میتونن داشته باشند .

من خودم به جز اتر و بیت کوین کمی neo, xrp, iota خریداری کردم.

ساخت والت

اول کار برای هرکدوم از کوین هایی که میخواهید بخرید باید یه والت درست کنید.

برای والت بیت کوین و اتر blockchain.info رو پیشنهاد میکنم چون خیلی یو آی و یو ایکس خوبی داره.

آسایت coinpayments هم انواع والت ها و اکسچنج هم برای هر کدوم داره ، مثلا من برای neo و xrp از این سایت استفاده میکنم.آ

آپدیت :

من همه کوین هامو خودم به binnance انتقال دادم چون راحت میتونم trade کنم بین ارزهای دیگه . خود binnance هم کوین شده و ارزشش هر روز داره بیشتر میشه . با کلیک روی این لینک ثبت نام کنید . آی دی رفرال من هم هستش 13561833 که میتونید موقع ثبت نام استفاده کنید .

توجه: اگر مبلغ زیادی میخواید خریداری کنید و مدت زمان زیادی بهش دست نزنید میتونید از والت های سخت افزاری استفاده کنید که اگه یه وقت اون سایت هک شد نگران سرمایتون نباشید.

خرید

از سایت های مختلف و صرافی های زیادی میتونید بیت کوین و اتر بخرید و در سایت هایی که در ادامه معرفی میکنم میتونید اتر و بیت کوین رو به کوینی که میخواید تبدیل کنید.

سایت digiarz تو صفحه چرا بیت کوین میخریم؟ اولش لیست فروشندگان رو گذاشته که میتونید از اونجا پیداش کنید ولی من خودم از یکی از دوستانم به اسم امین ضیا میخرم . شما هم میتونید بهش تو تلگرام مسیج بدید و از اون خریداری کنید . @Ziaowsky

امین همین طور تو اینستاگرام به صورت استوری و یا پست اطلاعات زیادی رو به اشتراک میگذاره . @ziaowsky

تبادل

برای تبدیل انواع مختلف کوین و ارز دیجیتال میتونید از سایت changelly استفاده کنید. خیلی یو آی و یو ایکس خوبی داره.

تو سایت bitfinex هم به صورت حرفه ای میتونید کار تجارت کوین انجام بدید و انواع مختلف والت هم بهتون میده .ولی کار کردن باهاش سخته .

الان که دارم این بلاگ پست رو مینویسم قیمت بیت کوین 15300$ و قیمت اتر 460$ هست و شاید وقتی شما دارید میخونیدش قیمتش چندین برابر شده باشه، توصیه من اینه اگه پولی دارید که گذاشتین تو بانک به خاطر سودش، این سرمایه گذاری سود خیلی بالایی براتون داره و حواستون باشه که هر سرمایه گذاری که سود بالایی داشته باشه ریسک بیشتری هم خواهد داشت.

امیدوارم لینک هایی براتون گذاشتم کارتون رو راه بندازه و سود زیادی هم در این کار بکنید.

چرا سقوط بازار ارزهای دیجیتال واقعاً یک سقوط نیست؟

صعود و سقوط قیمت در بازار ارزهای دیجیتال، افت‌وخیزهای مداوم، نگرانی از کاهش ارزش سرمایه، کنترل لحظه‌به‌لحظه تغییرات قیمت و تلاش برای خرید در کف و فروش در سقف، همگی برای کاربران این ارزها، احساسات و تجربیات آشنایی هستند.

دنیای ارزهای دیجیتال دنیای پیچیده‌ای است و شاید هرکسی از عهده تحلیل کاملاً دقیق وقایعی که در آن روی می‌دهد برنیاید. عوامل بسیاری در اتفاقاتی که در این دنیا می‌افتد دخیل هستند؛ عواملی که گاهی از چشم عموم مردم پوشیده است و ما به آنها اشراف نداریم.

یک کاهش ساده قیمت می‌تواند نشان‌دهنده شروع روند نزولی قوی‌تر، شروع روند صعودی یا تنها یک نوسان ساده باشد. در این بین کسانی بیشترین سود را می‌برند که بتوانند پیش‌بینی‌های دقیق‌تری نسبت به سایرین انجام دهند و جلوتر از بازار حرکت کنند.

لو کرنر (Lou Kerner)، بنیان‌گذار شرکت سوشال اینترنت فاند (The Social Internet Fund) و یکی از نویسندگان فعال در وب‌سایت مدیوم، به تازگی یادداشتی منتشر کرده و در آن توضیح داده که بسیاری از روندهایی که ما آنها را با نام «سقوط قیمت» می‌شناسیم، واقعاً سقوط نیستند. ادامه مقاله را از زبان این نویسنده می‌خوانید.

آیا هر کاهش قیمتی به‌معنای سقوط است؟

از ۲۹ ژوئن سال ۲۰۱۷ که با ارزهای دیجیتال آشنا شدم، بیش از ۲۵۰ مطلب دراین‌باره نوشته‌ام. یکی از یادداشت‌هایم با عنوان «هفت نکته درباره بلاک چین، ارزهای دیجیتال و تمرکززدایی پس از سه ماه کندوکاو» بیش از همه مطالب دیگرم خوانده شده است. پنجمین نکته‌ای که در آن مطلب درباره ارزهای دیجیتال گفته‌ام، این است: «این یه حبابه… خب که چی؟». در ادامه در همان مطلب توضیح داده‌ام:

به این خاطر می‌گویم «خب که چی؟» که به قانون آمارا (Amara’s Law) اعتقاد دارم. این قانون می‌گوید که ما معمولاً در اوایل ظهور یک فناوری درباره اثرات آن مبالغه می‌کنیم؛ اما پس از مدتی آن را ناچیز می‌پنداریم. به همین خاطر است که به حباب‌ها برمی‌خوریم. ما در مواجهه با یک فناوری جدید بیش‌ از حد هیجان‌زده می‌شویم و قیمت‌ها را فراتر از هرگونه ارزش‌گذاری منطقی افزایش می‌دهیم. این حباب‌ها می‌توانند سال‌ها دوام بیاورند؛ مثل حباب اینترنت که بیش از پنج سال ادامه داشت.

انگار هنوز هم در مراحل اولیه یک دوره انفجار کامبرین در صنعت ارزهای دیجیتال هستیم. در دوره کامبرین که یکی از دوره‌های زمین‌شناسی است، انبوهی از گونه‌های جدید حیات پدید آمد.

ظهور بلاک چین، ارزهای دیجیتال و تمرکززدایی هم زمینه را برای به وجود آمدن طیف وسیعی از بازارهایی که قبلاً در دسترس نبود و همچنین راه‌های جدیدی برای رقابت با نهادهای سنتی ریشه‌دار فراهم کرده است. بدون تردید بیشتر نهادهایی که امروز در حوزه ارزهای دیجیتال ظهور می‌کنند، از میان خواهند رفت؛ اما بسیاری از آنهایی که باقی می‌مانند، بازی را عوض می‌کنند.

با در نظر گرفتن این دیدگاه، فکر می‌کنم نمودارهایی که در ادامه نشانتان می‌دهم، زوایای تازه‌ای را پیرامون مباحث جاری درباره سقوط بازار ارزهای دیجیتال در ماه‌های اخیر پیش رویمان می‌گشاید.

افزایش نجومی قیمت سهام آمازون را از سال ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ نشان می‌دهد. سهام آمازون در عرضه اولیه آن در ماه مه سال ۱۹۹۷ با قیمت ۱.۵۰ دلار در ازای هر سهم منتشر شد و در آوریل سال ۱۹۹۹ به سقف بیش از ۱۰۵ دلاری رسید. این یعنی قیمت سهام آمازون در کمتر از دو سال، ۷۰ برابر افزایش یافت. چنین رشدی واقعاً حماسی بود! اما آیا این رشد حباب است؟

در این نمودار، دو سال به محور افقی نمودار بالا اضافه کرده‌ایم. همان طور که می‌بینید، نمودار زیر، هم رشد حماسی سهام آمازون و هم افت ۹۵ درصدی آن را از اوج قیمت ۱۰۵ دلاری در دسامبر ۱۹۹۹ نشان می‌دهد. در این سقوط، قیمت سهام آمازون به کمتر از ۶ دلار در سپتامبر سال ۲۰۰۱ رسید؛ یعنی یک کاهش ۹۵ درصدی واقعاً ترسناک! اما آیا این یک سقوط است؟

۳. قیمت سهام آمازون از ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۱

سهام آمازون از زمان افت آن در سپتامبر سال ۲۰۰۱ تا آخرین قیمت آن در لحظه نگارش این مطلب، نزدیک به ۵۴۰ برابر افزایش یافته است؛ یعنی قیمت کمتر از ۶ دلاری در آن زمان، اکنون به بالای ۳,۲۰۰ دلار رسیده است.

به‌عبارت‌ دیگر، ارزش سهام آمازون اکنون بیش از ۲,۱۳۰ برابر بیشتر از قیمت آن در زمان عرضه اولیه (۱.۵۰ دلار) است. با این حساب، این سهم در ۲۴ سال گذشته سود مرکب سالانه‌ای معادل ۳۶ درصد داشته است.

وقتی چشم‌انداز زمانی وسیع‌تری را انتخاب کنیم و به نمودار قیمت سهام آمازون از سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۲۱ نگاه کنیم، قضیه طور دیگری می‌شود. می‌بینیم آن جهش بلند (حباب؟) سال‌های ۱۹۹۷ تا ۱۹۹۹ و آن سراشیبی تند (سقوط؟) سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۱، آن‌گونه نیستند که در آن زمان تصور می‌کردیم.

انگار وقتی قیمت سهام آمازون در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۱ را در قاب امروزی این سهام می‌بینیم، متوجه می‌شویم چیزی که شاید آن را سقوط تصور می‌کردیم، چیزی بیش از یک صدای «تلق» کوچک نبوده است.

ترس و طمع؛ یک داستان تکراری

حالا برگردیم سر بحث خودمان؛ صعود و سقوط بازار ارزهای دیجیتال. اول نگاهی بیندازید به نمودار تغییرات شاخص ترس و طمع در بازار. همان طور که می‌بینید اوضاع اصلاً خوب نیست و این شاخص بیشترین سطح ترس را در یک سال گذشته نشان می‌دهد.

چرا سقوط بازار ارزهای دیجیتال واقعاً یک سقوط نیست؟

تغییرات شاخص ترس و طمع از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱

تا حالا دقت کرده‌اید که وقتی اوضاع بازار خراب می‌شود، دلایل منطقی‌تری برای حباب بودن آن پیدا می‌کنید؟ یا وقتی که شیب نمودار کم‌کم به سمت بالا برمی‌گردد، آرام‌آرام خود را قانع می‌کنید که «حالا قرار نیست ارزهای دیجیتال نابود شوند» و وقتی بازار دوباره اوج می‌گیرد: «می‌دانستم! دنیای آینده از آن ارزهای دیجیتال است و این تازه شروعش است!»

بله؛ تحلیل‌های فیلسوفانه اغلب ما، همین‌قدر تحت تأثیر احساساتمان هستند. پیشنهاد می‌کنم این سخن معروف وارن بافت (Warren Buffet) را جایی بنویسید و جلوی چشمتان بگذارید:

وقتی دیگران حریصند، بترس و وقتی دیگران می‌ترسند، حریص باش.

وارن بافت حتی اگر درکی از بیت کوین نداشته باشد، یکی از بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران تمام دوران‌هاست.

همچنین بخوانید: راز ثروتمند شدن وارن بافت چیست؟

مشکل نوسانات بازار مربوط به روان‌شناسی سرمایه‌گذاران است

من اینجا قصد ندارم قیمت بیت کوین را در یک روز، یک هفته یا یک ماه آینده پیش‌بینی کنم؛ هدف من ارائه یک چشم‌انداز بلندمدت از این ارز دیجیتال است.

هنوز هم معتقدم که بیت کوین یک شرط‌بندی استثنایی است که احتمال برد در آن، بسیار بیشتر از احتمال باخت است. البته که ممکن است قیمت آن ۹۵ درصد کاهش یابد، اما ممکن است تا ۲۵ برابر هم افزایش پیدا کند. پیشتر هم در مطلبی نوشته‌ام که باور دارم ارزش بیت کوین در سال ۲۰۳۱ به یک میلیون دلار خواهد رسید.

من برای سرمایه‌گذاری در بیت کوین از روش میانگین‌سازی هزینه دلاری (dollar cost averaging) استفاده می‌کنم. این روش اثر روان‌شناسی سرمایه‌گذاران (investor psychology) و زمان‌بندی بازار (market timing) را بر بیت کوین‌هایم خنثی می‌کند.

در این روش، در روزهای معینی از هر ماه، فقط یک مقدار دلاری معین بیت کوین می‌خرم و آن را کنار می‌گذارم؛ یا در واقع فراموش می‌کنم. وقتی بازار افت می‌کند، بیت کوین را با قیمت پایین‌تری می‌خرم. در زمان افت قیمت بیت کوین در چند ماه گذشته هم همین اتفاق افتاد و بیت کوین را با قیمت کمتری نسبت به قبل خریداری کردم.

اگر پیش‌بینی من درست باشد، ۱۰ سال دیگر که صنعت ارزهای دیجیتال فرازوفرودهای زیادی را تجربه کرده و ارزشی بیشتر از اینترنت تولید کرده است، به افت‌وخیزهای قیمت تا به امروز و در سال‌های آینده نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که آنها در چشم‌انداز بلندمدت رشد قیمت، موج‌های کوچکی بیش نبوده‌اند.

واقعاً همین‌طور خواهد بود و این اوج‌ها و کف‌ها در مقابل ارزش عظیمی که ارزهای دیجیتال تولید می‌کنند، موج‌های کوچکی هستند (این را هم جایی بنویسید و ۱۰ سال بعد اگر یادتان بود، دوباره نگاهش کنید).

از همه مهم‌تر اینکه این موج‌ها، در برابر جهان بهتر یا به‌عبارتی، غیرمتمرکزتری که قرار است در آینده در آن زندگی کنیم، واقعاً هیچ ارزش و اهمیتی نخواهند داشت.

بیت‌کوین جانشین پول می‌شود؟

بلاک‌چین اکنون به جزء لاینفکی از دنیای مدرن تبدیل شده است و کاربردهای آن در نظام پولی، مالی، بیمه، قراردادها و. به‌صورت روزافزونی گسترش می‌یابد.

بیت‌کوین جانشین پول می‌شود؟

به گزارش مردم سالاری آنلاین، اکثر افرادی که به معامله در بازار ارزهای دیجیتال مشغول هستند، احتمالا تحلیل عمیق و دقیقی از ارزش بنیادی رمزارز؛ چه به‌عنوان ارز و چه به‌عنوان فناوری، انجام نداده‌ا‌‌‌‌‌‌‌‌ند. آنها صرفا قصد خرید دارند زیرا که دهان به دهان از بقیه راجع‌به داستان مردی شنیده‌‌‌‌‌‌‌‌اند که در سال‌۲۰۱۳ اتفاقی بیت‌کوین خریده است و امروزه فردی لامبورگینی‌سوار است، اما بررسی داستان‌های مرتبط با بیت‌کوین زمانی بیشترین اهمیت را پیدا می‌کند که افراد از خود می‌‌‌‌‌‌‌‌پرسند «چرا دوباره دارم این چیز چرا بیت کوین میخریم؟ را می‌‌‌‌‌‌‌‌خرم؟»، انگیزه به داستانی قانع‌‌‌‌‌‌‌‌کننده برای پشتیبانی نیازمند است، اینکه چرا گفته می‌شود رمزارزها گزینه مناسبی برای سرمایه‌گذاری هستند. بررسی این داستان‌ها و استدلال‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که بر مبنای آن ساخته‌شده‌‌‌‌‌‌‌‌اند ارزش خود را دارد؛ حتی اگر این داستان به تنهایی افراد را برای خرید و سرمایه‌گذاری متقاعد نمی‌کرد.
به همین جهت نگاهی سختگیرانه به برخی از داستان‌های اقتصادی که در دنیای ارزهای دیجیتال در جریان هستند، امری ضروری به‌نظر می‌رسد. مشخص‌کردن دقیق کدام روایت و داستان خاص سخت است، با توجه به اینکه در مورد کریپتو (با ساختاری غیرمتمرکز) هیچ مرجعی وجود ندارد که به شما بگوید در مورد بیت‌کوین یا متاورس و غیره چه فکری کنید، با این‌وجود در داستان‌هایی که مردم درباره کریپتو در توییتر و دورهمی‌‌‌‌‌‌‌‌های خود می‌گویند، اشتباهات اقتصادی مهمی وجود دارد؛ خطاهایی که پیامدهای جدی برای نحوه تفکر ما در مورد ارزش بیت‌کوین و سایر دارایی‌های بلاک‌‌‌‌‌‌‌‌چین دارد.
پول نقد نوعی پس‌انداز طولانی‌مدت است؟
مروجین رمزارز معمولا بیت‌کوین را به‌عنوان جایگزینی برای پول‌های فیات مانند دلار آمریکا معرفی می‌کنند. آنها دلایل زیادی را ارائه می‌کنند که چرا ارزهای فیات همیشه شکست می‌‌‌‌‌‌‌‌خورند و بسیاری نیز دوست دارند پیش از موعد مرگ دلار را اعلام کنند. این ایده هسته استدلالی را تشکیل داده است که اگر روزی جهان بخواهد به‌جای استفاده از پول و ارز فیات در معلاملات خود از بیت‌کوین استفاده کند در این صورت افرادی که مقدار زیادی بیت‌کوین را در اوایل احتکار کرده‌‌‌‌‌‌‌‌اند، در نهایت بسیار ثروتمند خواهند شد. دیوید آندولفتو توضیح خوبی در مورد دلیل اینکه چرا بیت‌کوین هرگز به یک ارز تبدیل نمی‌شود، دارد. می‌توان به‌طور خلاصه چنین اشاره کرد که رمزارزها در عرضه نسبتا ثابت هستند (یا تصور می‌شود که هستند) و تقاضا می‌تواند به‌شدت در نوسان باشد. صرف‌نظر از اینکه آیا بیت‌کوین جایگزین دلار می‌شود یا نه، طرفداران بیت‌کوین اغلب استدلالی که برای چرایی جایگزینی دلار می‌‌‌‌‌‌‌‌آورند این است که دلار تورم‌‌‌‌‌‌‌‌زا است.
«تورم» را می‌توان در تعریفی ساده چنین توضیح داد که ارزش پول در طول زمان کاهش می‌یابد. فدرال‌رزرو همواره نرخ تورم ۲‌درصدی را هدف قرار داده است و معمولا تورم تقریبا نزدیک به این اعداد باقی می‌‌‌‌‌‌‌‌ماند (هر چند که امسال متفاوت از سال‌های پیشین است)، به‌همین‌دلیل است که ارزش یک دلار همواره نسبت به ارزش همتای خود چرا بیت کوین میخریم؟ در گذشته کمتر است؛ یک دلار در ۱۹۱۳ تقریبا به اندازه ۳۰ دلار در ۲۰۲۲ ارزش داشته است. برای بسیاری از بیت‌‌‌‌‌‌‌‌کوین‌‌‌‌‌‌‌‌داران، چنین چیزی ‌نماد بی‌‌‌‌‌‌‌‌عدالتی است. چرا باید بوروکرات‌‌‌‌‌‌‌‌های غیرپاسخگو و غیرمنتخب در واشنگتن، ارزش پول نقدی که به سختی به‌دست آورده‌‌‌‌‌‌‌‌اند را کاهش دهند؟ به‌نظر این افراد، بیت‌کوین نشان‌دهنده استقلال فردی است، زیرا فدرال‌رزرو نمی‌تواند تصمیم بگیرد که پول شما چقدر ارزش داشته باشد و به‌نظر می‌رسد این ایده که بیت‌کوین در طول زمان به‌جای کاهش ارزش آن افزایش می‌‌‌‌‌‌‌‌یابد، برای صرفه‌‌‌‌‌‌‌‌جویی و شرافت شخصی ارزش قائل است، زیرا این نوید را می‌دهد افرادی که سخت کار می‌کنند و پول پس‌انداز می‌کنند، می‌توانند ثمره زحمات خود را حفظ کنند، اما این ایده مبتنی بر کژفهمی اساسی است: این ایده که ارزش پول نقد باید در طول زمان افزایش یابد، در واقع پول نقد هرگز به‌معنای پس‌انداز در بلندمدت نبوده است. دنیایی را در نظر بگیرید که در آن ارزش پول نقد به‌مرور زمان افزایش می‌‌‌‌‌‌‌‌یابد؛ جایی که صرفا به این دلیل که مقداری پول زیر تشک ریخته‌‌‌‌‌‌‌‌اید، می‌‌‌‌‌‌‌‌توانید هر سال ‌بیشتر و بیشتر از تولید جامعه ارزش ذخیره کنید. این معامله خوبی به‌نظر می‌رسد، درست است؟ در واقع، معامله بسیار خوبی است؛ در این دنیای تورم‌‌‌‌‌‌‌‌زدا، شما ثروت را بیهوده به‌دست می‌‌‌‌‌‌‌‌آورید، به‌نحوی‌که جامعه به‌طور مداوم ثمره‌‌‌‌‌‌‌‌ زحمات خود را به شما منتقل می‌کند حتی وقتی در ازای آن هیچ‌کاری انجام نداده‌‌‌‌‌‌‌‌اید. اگر پول نقد در طول زمان بازده مثبتی داشته باشد، این بازده نشان‌دهنده پاداشی برای کار سخت انجام‌شده نیست، بلکه «رانت» نامیده می‌شود. اگر بیت‌کوین واقعا تبدیل به واحد پول کشورها شود و ارزش آن سال ‌به‌سال ‌افزایش یابد، این افزایش ارزش نشان‌دهنده انتقال منابع واقعی به افرادی است که روی پول نقد نشسته‌‌‌‌‌‌‌‌اند و هیچ‌کاری با آن انجام نمی‌دهند. البته می‌تواند این پرسش در ذهن به‌وجود بیاید که این منابع واقعی از کجا می‌آیند؟ ارزش‌افزوده‌‌‌‌‌‌‌‌ای که منجر به تولید منابع جدید شده است می‌تواند حاصل دسترنج کارگران و کارمندان شرکت‌های مختلف باشد، بنابراین دنیایی که مروجین بیت‌کوین تصور می‌کنند، دنیایی است که کارگران به احتکارکنندگان پول، یارانه نقدی پرداخت می‌کنند. چنین چیزی نه‌تنها منصفانه نیست، بلکه از نظر اقتصادی نیز کارآمد نمی‌تواند باشد.
اقتصاددانان در مورد اینکه آیا نرخ بهینه تورم صفر است یا یک عدد مثبت کوچک بحث می‌کنند، اما تعداد بسیار کمی را خواهید یافت که استدلال کنند که نرخ بهینه تورم منفی است، بنابراین اگر پول نقد نباید در طول زمان شما را ثروتمندتر کند، چه باید کرد؟
پاسخ ساده است: سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مولد. وقتی افراد پس‌‌‌‌‌‌‌‌انداز خود را در یک شرکت سرمایه‌گذاری می‌کنند، (یا حداقل از نظر تئوری این‌طور به‌نظر می‌رسد) به آن شرکت کمک مالی چرا بیت کوین میخریم؟ شده تا کاری سازنده انجام دهد. با تخصیص سرمایه‌ بر روی پروژه‌‌‌‌‌‌‌‌های مولد، افراد یک رانت‌‌‌‌‌‌‌‌دار بی‌‌‌‌‌‌‌‌فایده نیستند، بلکه یک سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌دارند و در قبال ریسک خود، پاداش دریافت می‌کنند. این اصل یکی از اساسی‌‌‌‌‌‌‌‌ترین اصول اقتصاد مالی است: معاوضه ریسک و بازده.
به همین دلیل است که یک ارز بدون‌تورم واقعا منطقی نیست.
چیزی که در کوتاه‌‌‌‌‌‌‌‌مدت ارزش را به‌خوبی حفظ می‌کند (یعنی نوسانات پایینی دارد) در بلندمدت به‌خوبی نمی‌تواند ارزش‌سازی کند (یعنی بازده بالایی کسب نخواهد کرد). ارزهای خوب آنهایی هستند که ارزش آنها در کوتاه‌مدت قابل پیش‌بینی و در بلندمدت قابل‌اتکا باشد. (به همین دلیل است که بیت‌‌‌‌‌‌‌‌کوین، حداقل در شکل فعلی آن، به‌عنوان ارز استفاده نخواهد شد). به‌عبارت دیگر، پول نقد نباید و نمی‌تواند که گزینه اصلی برای پس‌‌‌‌‌‌‌‌انداز باشد. وسیله پس‌‌‌‌‌‌‌‌انداز می‌تواند از میان دارایی‌های مولد بلندمدت مانند سهام، اوراق قرضه، املاک و مستغلات باشد.
البته امروزه مشکل بزرگی در سرمایه‌گذاری به شکلی که گفته شد وجود دارد. افراد فقیر به چند دلیل به‌راحتی قادر به نگهداری از دارایی‌های مولد نیستند. اول، برخی از دارایی‌ها مانند خانه به دلیل گرانی زیاد درمیان گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌های موجود افراد قرار نمی‌گیرند. دوم، افراد دسترسی به اطلاعات کمی دارند و همچنین با توجه به وضعیت پرتنش بازارهای مالی برای سرمایه‌گذاری در این بازار نیز مشکل دارند و در نهایت اینکه با توجه به مشکلات موجود در میزان درآمد واقعی افراد و هزینه‌‌‌‌‌‌‌‌های بالای زندگی روزمره، افراد فقیر آنقدر ثروت اندکی دارند که صرف داشتن یک حساب پس‌‌‌‌‌‌‌‌انداز کوچک تمامی سرمایه آنها را در‌بر می‌گیرد، بنابراین افراد راهی جز این ندارند که پس‌‌‌‌‌‌‌‌انداز خود را به‌صورت نقد نگهداری کنند.
البته چنین معضلی بسیار عمیق‌‌‌‌‌‌‌‌تر از آن است که راه‌‌‌‌‌‌‌‌حل آن را در سوق‌دادن جامعه به سمت ایده یک ارز تورم‌‌‌‌‌‌‌‌زدا که پول نقد در طول زمان بازده واقعی مثبتی کسب کند، باشد. هر چند که سرمایه‌گذاری به این شکل به افراد با توانایی مالی کم این امکان را می‌دهد که از دارایی‌های کوچک خود سود ناچیزی کسب کنند اما بیشتر عواید در چنین ساختاری نصیب افرادی می‌شود که می‌توانند مقدار زیادی پول نقد نگهداری کنند./دنیای‌اقتصاد

رمز ارز چیست و چرا میتوان بر روی آن سرمایه گذاری انجام داد؟ | بیدارز

رمز ارز چیست و چرا میتوان بر روی آن سرمایه گذاری انجام داد؟ | بیدارز

رمز ارز ، نمایش دیجیتالی از یک شی با ارزش است . رمز ارزها از رمزنگاری برای تائید و ایمنی بخشیدن به تراکنش‌ها استفاده می‌کنند و افراد زیادی آن را به عنوان شالوده‎ای برای آینده خوب اقتصادی قلمداد کرده‌اند.

مشکل پرداخت­هایی که امروزه انجام می­دهیم چیست؟

به صورت مختصر، روش‌های پرداخت امروزی بسیار متمرکزند. هر خرید که انجام می­دهیم، نیاز است که توسط 3 بخش تائید شود و برای هرکدام یک کارمزد جدا لازم است. این میزان پرداخت در طول زمان رقم قابل توجهی خواهد شد.

در روش کنونی تراکنش‌ها با تأخیر انجام می‌شوند مانند سامانه ساتنا؛ انجام این کار و تضمین اینکه یک پرداخت انجام شده و وجه آن دریافت گردیده است، ممکن است گاهی روزها توسط بانک زمان ببرد .

موضوع دیگر این است که این شرکت‌ها احتیاج دارند تا مقدار زیادی از اطلاعات شخصی مشتریانشان را نگهداری کنند تا تشخیص دهند مشتری قابل اطمینان است یا خیر ؛ اما آن‌ها همیشه نمی­توانند تضمین دهند که این اطلاعات امن باقی خواهد ماند.

اگر ما از یک منبع متمرکز اطلاعات استفاده نکنیم، چگونه اثبات می‌شود که وقتی چیزی را می‌خریم، وجهی پرداخت کرده‌ایم؟ یا اینکه اصلاً توانایی مالی (استطاعت مالی) برای خرید را داریم؟

حل این موضوع یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهایی است که تاکنون چرا بیت کوین میخریم؟ و برای نخستین بار توسط رمز ارزها حاصل آمده است.

بیت کوین یک شبکه پرداخت همتا به همتا است. وظیفه این شبکه ، نگهداری از دفتر کل‌های تصدیق شده ایست که بین تمام افراد به اشتراک گذاشته شده است .

به دلیل آنکه هیچ نهادی مسئول مرکزی نیست، هیچ اجرت نامتعارفی هم وجود ندارد و ریسک در معرض خطر قرار گرفتن اطلاعات شخصی به صفر می‎رسد .

بیت کوین یک رمز ارز است که موضوع پرداخت را حل کرده است؛ اما رمز ارزها چه کارهای دیگری می­توانند انجام دهند؟

از سال 2008 تعداد بی‌شماری از رمز ارزها ایجاد شده‌اند. تعداد زیادی از آن‌ها عملکردهای گوناگونی در اکوسیستم‌های مختلف بلاکچین دارند.

سرمایه گذاران آن‌ها را می‌خرند (روی آن‌ها سرمایه گذاری) زیرا آن‌ها به محصولی که پایه و اساس آن ارز است اعتقاد دارند.

بسیاری از مردم به رمز ارزها به عنوان ابزاری نگاه می‌کنند که می­تواند به کشورهای در حال توسعه از طریق کاهش کارمزدها، پیشنهاد دسترسی گسترده ­تر به بانکداری، مبارزه با تورم و مبارزه با فساد کمک کند.

تنها زمان خواهد گفت که آیا آن‌ها می­توانند جهان را به طرز چشم‌گیری تغییر دهند یا نه!



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.