تفاوت سرمایه گذاری، تحلیلگری و معاملهگری
بسیاری از افراد در بازارهای مالی متحمل ضرر و زیان میشوند و با ضرر از بازار خداحافظی میکنند. این مطلب را احتمالا افرادی که در سال 99 به بورس ایران وارد شدهاند بهتر درک میکنند. این موضوع مختص بورس ایران نیست و در همه بازارهای مالی صادق است. اگر میخواهید از جمله افرادی باشید که در بازارهای مالی به موفقیت میرسند در ابتدا باید تصویر روشنی از مفاهیمی مثل معاملهگری، تحلیلگری و سرمایهگذاری داشته باشید. سرمایهگذاران، تحلیلگران و معاملهگران از جمله افرادی هستند که در بازارهای مالی حضور دارند در حالی که افراد تازه وارد ممکن است اصلا جایگاه خود را در بین این افراد پیدا نکنند. بسیاری از افراد تا مدتها تفاوت بین سرمایهگذاری، تحلیلگری و معاملهگری را درک نمیکنند. در این مقاله قصد داریم دریچهای را به روی شما باز کنیم تا بتوانید جایگاه خود را پیدا کنید و در نهایت مسیر موفقیت در امر معالمهگری را بیابید.
تفاوت بین سرمایهگذاری، تحلیلگری و معاملهگری چیست؟
بحث سرمایهگذاری، تحلیلگری و معاملهگری کاملا با یکدیگر متفاوت هستند. در ویدئوی آموزشی زیر کاملا این مفاهیم را تشریح کردهایم و تفاوتهای آنها را بیان کردهایم. این ویدئو را مشاهده کنید و بعد از آنکه جایگاه خود را در بازارهای مالی پیدا کردید ادامه مطلب را مطالعه کنید.
بعد از دیدن ویدئوی بالا اکنون باید تصمیم بگیرید میخواهید در بازارهای مالی چه جایگاهی داشته باشید. البته خیلی اوقات فرد باید چندسالی در بازار حضور داشته باشد و با انواع دوره های بازار برخورد کند و آن زمان میتواند باتوجه به روحیات و ظرفیت ذهنی-فکری خود به درستی تشخیص دهد که بدرد چه کاری میخورد و در چه زمینه ای موفق تر است.
به هرحال اگر تصمصم خود را گرفته اید (یا نگرفته اید) در ادامه مطلب برای هر کدام از این زمینه ها یک راهنمایی وجود دارد.
اگر شما یک سرمایهگذار هستید …
اگر شما قصد سرمایه گذاری در بورس را دارید در وهله اول باید با اصول سرمایه گذاری آشنا باشید و در وهله دوم دوران رونق و رکود بازار سهام ایران را بشناسید. در مرحله بعد باید با تحلیل بنیادی آشنا باشید تا بتوانید در زمان مناسب سرمایه گذاری مناسبی در سهام شرکتهای بورسی داشته باشید. در این راستا ابتدای ویدئوی زیر را ببینید و سپس مقالات زیر را مطالعه کنید.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای درک بازار مالی شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
اگر شما یک تحلیلگر هستید …
تحلیلگر کارش تحلیل درک بازار مالی است، نه سرمایه گذاری یا معاملهگری. معمولا تحلیلگرها به سرمایهگذارها مشاوره میدهند. اما یک تحلیلگر لزوما یک معاملهگر نیستند. تحلیلگری هیچ کمکی به معاملهگری نمیکند. آیا دوست دارید یک تحلیلگر باشید؟ ایرادی ندارد، ولی بدانید تحلیلگری برای شما نان نمیشود!
اگر شما یک معاملهگر هستید …
چیزی که بسیاری از افراد آرزویش را دارند موفقیت در معاملهگری است. اگر میخواهید یک معاملهگر موفق باشید باید یک سیستم معاملاتی داشته باشید. اکثر استراتژیهای معاملاتی بر اساس تحلیل تکنیکال طراحی شدهاند. اما این استراتژیها فاقد بازدهی مناسب هستند. نه به این دلیل که تحلیل تکنیکال مشکل دارد، به این دلیل که تحلیل تکنیکال برای تحلیل و توجیه حرکت قیمت مناسب است نه برای معاملهگری. باید گفت یک استراتژی معاملاتی سودده با بازدهی مناسب، چیزی نیست که در یک پیج اینستاگرام یا یک وبسایت بتوانید آن را پیدا کنید.
استراتژی معاملاتی مناسب بر اساس “زبان قیمت” طراحی میشود. چیزی که با عنوان “معاملهگری به روش سنتیمنتال” از آن یاد میکنیم. تقریبا همان چیزی است که در فضای آموزشی به نام “پرایس اکشن” میشناسند اما با کمی تفاوت، که البته این تفاوتها بسیار حائز اهمیت هستند.
برای آشنایی با این روش مقالات زیر را مطالعه کنید:
سنتیمنتال چیست؟
آموزش سنتیمنتال
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تکنیک های معامله گری با انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
خط روند در تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهایی می باشد که سرمایه گذاران با استفاده از آن در معاملات استفاده میکنند و یکی از کاراترین ابزارها در تحلیل می باشد که سرمایه گذار با درک بازار و استفاده از خط روندها می تواند درک بازار مالی معاملات موفقی در بورس می باشد.
قبل از بیان مبحث خط روند در تحلیل تکنیکال، اجازه دهید موضوعی را توضیح بدهم. آیا تا به حال برای شما اتفاق افتاده که در رودخانه یا دریا شنا کنید؟ در هنگام شنا معمولا باید در جهت حرکت آب شنا کنید چرا که شنا کردن در خلاف جهت حرکت آب، فشار زیادی به عضلات وارد میکند. در بازار سرمایه هم گفته میشود در جهت روند در بازار معامله کنید چرا که معامله در خلاف جهت روند ممکن است زیان فراوانی را به سرمایه گذار وارد کند. همه سرمایه گذاران فعال در بازار سرمایه، با این جمله آشنا هستند اما نکته اینجاست که آیا قادر به درک و اهمیت موضوع هستند و آیا به عنوان یک اصل پایه ای به مفهوم خط روند توجه دارند یا خیر. در این بخش سعی میکنیم ابتدا تعریفی از روند ارائه کنیم و سپس موارد استفاده از روند را اندکی توضیح دهیم.
در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته می شود زمانی که قیمت ها در یک جهت حرکت میکنند اصطلاحا روند شکل میگیرد. از آنجا که روند قدرت معامله گران را در نوسانات قیمت نشان میدهد، میتوان انتظار داشت تا زمانی که نیرویی بیشتر از نیروی فعلی بازار و در جهت عکس به بازار وارد نشود، روند ادامه دارد. به طور کلی روندها به سه دسته صعودی، نزولی و خنثی تقسیم می شوند که در ادامه توضیح مختصری در خصوص هر یک از روند ها داده میشود.
روند صعودی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های بالاتر و کف های بالاتر باشیم روند را صعودی تعریف میکنیم. در روند صعودی، قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تضعیف داشته باشد تمایل به تقویت و بالارفتن دارد. استراتژی معاملاتی در روند صعودی خریدن و نگهداری سهم تا تشخیص انتهای روند صعودی هست.
شکل زیر روند صعودی نمودار را نشان میدهد.
روند نزولی در تحلیل تکنیکال
هر گاه در نموداری شاهد سقف های پایین تر و کف های پایین تر باشیم روند را نزولی تعریف میکنیم. در روند نزولی قیمت بیشتر از آنچه که تمایل به تقویت داشته باشد تمایل به تضعیف و پایین آمدن دارد. استراتژی معاملاتی در روند نزولی، نگاه کردن به بازار و عدم انجام معامله تا تشخیص انتهای روند نزولی هست اما برخی از سرمایه گذارانی که به دنبال نوسان گیری در بورس هستند در روند نزولی هم معامله میکنند اما معمولا خرید و فروش سهام در روند های نزولی ممکن است موجب زیان سرمایه گذار شود و احتمال آن نسبت به روند های دیگر بسیار بالاست.
شکل زیر روند نزولی در نمودار را نشان میدهد.
همانطور که در شکل بالا مشاده می شود نمودار هر بار سقف های پایین تر و کف های پایین تری می سازد و به همین دلیل می توان گفت خط روند نزولی تایید شده می باشد و تا زمانی که خط روند نزولی شکسته و تایید نشود نمی توان انتظار یک رشد مجدد در سهم را داشت. البته این حالت در شاخص کل هم میتواند وجود داشته باشد. به عنوان مثال فرض کنید که شاخص کل دارای یک روند نزولی است و به محض شکسته شدن روند نزولی و تایید آن، حجم و ارزش معاملات بازار افزایش می یابد که میتواند نشانه از ورود نقدینگی به بازار باشد که باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد.
روند خنثی در تحلیل تکنیکال:
روند خنثی یکی از انواع روندها در تحلیل تکنیکال می باشد. در این روند عملا شاهد تغییرات متوالی در سقف ها و کف ها نیستیم و سهم در یک محدوده خنثی در حال حرکت است. به بیان دیگر؛ در این روند قدرت خریداران و فروشندگان با هم برابر است. استراتژی معاملاتی در روند خنثی؛ خرید سهم در کف های قیمتی و فروش سهم در سقف ها می باشد تا جایی که سهم از محدوده حرکتی خارج و پس از آن به دنبال موقعیت معاملاتی جدید باشیم.
شکل زیر روند خنثی در نمودار را نشان میدهد.
استراتژی معامله بر اساس روند خنثی
استراتژی معاملاتی در روند خنثی این است که باید در کف سهم را خریداری و در سقف نیز آن را به فروش رساند. البته برای خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی باید عواملی مانند حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. به عنوان مثال فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه 500000 برگ سهم باشد. از آنجا که انتظار این است که در حمایت درک بازار مالی ها حجم معاملات سهم افزایش یابد پس باید گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرفی در حمایت ها یا باید تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا اینکه قدرت خریدار به فروشنده بالاتر باشد.
در خصوص هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد اما این نکته را باید مد نظر قرار دارد که خرید و فروش با قصد نوسان گیری و کسب بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه می باشد.
در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند. تکنیک های معاملاتی با خط روند نیز جز تکنیک هایی می باشد که پس از یادگیری و درک مفاهیم روند ها بهتر درک بازار مالی است مطالعه کنید. برای مطالعه مقاله تکنیک های معاملاتی با خط روند از لینک استفاده کنید
معیار اعتبار خط روند در تحلیل تکنیکال
در خصوص هر یک از روندهای ذکر شده؛ هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی ممکن استفاده میکند اما نکته مهم، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود است. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و خلاف روند معامله نکنید یعنی زمانی که روند میان مدت سهم نزولی است در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را منوط به تغییر روند نزولی و شروع روند جدید در سهم قرار دهید. ( البته در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلند مدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم یعنی ممکن است شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و معامله گر هم قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد). در خصوص اعتبار روند هم باید گفت که هر چقدر نموداری دارای روند طولانی تری باشد؛ دارای اعتبار تحلیل بیشتری است. به عنوان مثال؛ تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه دارای اعتبار معاملاتی بالاتری است و قابلبیت اتکای بیشتری دارد.
به نظرم در انتخاب یک موقعیت معاملاتی مناسب برای خرید و یا فروش، حتما روند حرکتی سهم را دنبال کنید و بر اساس نوع روند بهترین تصمیم را بگیرید. ممکن است گاهی اوقات برای تغییر روند زمانی زیادی لازم باشد پس بهتر است که صبر کنید چون معامله در جهت روند فرصت های معاملاتی خوب و مناسبی را در بازار ایجاد میکند و سرمایه گذار صبور هم قادر است به بهترین شکل از فرصت های ایجاد شده استفاده کند.
روش های معامله گری در استفاده از خط روند
به طور کلی در استفاده از تکنیک های معامله گری با خط روند باید به چند نکته توجه کرد و این که با تشکیل خط روند در چه محدوده ای اقدام به خرید و فروش کنیم. به طور کلی تکنیک های معامله گری با خط روند شامل دو مورد زیر است
1- معامله گری روی خط روند
2- معامله گری پس از شکست خط روند
در تکنیک های معامله گری با خط روند سرمایه گذار زمانی که نمودار به خط روند نزدیک میشود تحت شرایطی میتواند اقدام به خرید سهم کند اما باید در کنار آن سایر شرایط را نیز در نظر بگیرد و صرفا با نزدیک شدن به خط روند و یا شکست آن اقدام به خرید سهم نکند. چرا که ممکن است نمودار با نزدیک شدن به خط روند و نبودن شرایط مناسب به راحتی خط روند خود را رو به پایین بشکند و روند حرکت سهم عوض شود.
به عنوان مثال در شکل بالا احتمال شکستن مقاومت بالا می باشد چرا که گام حرکتی نمودار در ریزش مرحله آخر نرم و ملایم می باشد به همین جهت با برخورد به خط روند اقدام به خرید میکنیم.
در مستطیل نشان داده شده مدل حرکتی بازار به شدت کند می باشد و فروشنده ها نیز ضعیف می باشند و موقعیت خوبی با نزدیک شدن به خط روند صعودی ایجاد می شود به همین دلیل در محدوده انتهای مستطیل اقدام به خرید سهم می کنیم.
آموزش روانشناسی بازار ارز دیجیتال
روانشناسی تجارت یا روانشناسی سرمایه گذاری به وضعیت عاطفی و روانی معامله گران اشاره دارد که براقدامات تجاری آنها تاثیر گذار است. برخی از این احساسات مثبت مانند امید و اعتماد به نفس مفید هستند و باید پذیرفته شوند. اما احساساتی منفی مانند ترس و طمع، باید مهار شوند. یکی دیگر از احساساتی که در بازارهای مالی بسیار رایج است، ترس از دست دادن یا FOMO است. درک و توسعه یک ذهنیت خلاق و هدفمند همراه با دانش و تجربه برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق، ضروری است. روانشناسی بازار ارزهای دیجیتال نیز یک شکل رفتاری است که در جوامع امروزی به سرعت در حال رشد است. این مجموعه رفتار ها با سرمایه گذاری در دارایی های دیجیتالی که عمدتاً مبتنی بر فناوری بلاک چین هستند، نمود پیدا می کنند. از جمله این رفتار ها می توان به: هزینهکردن بیش از حد و بررسی های بیش از اندازه، بودن در بازار به صورت مداوم و برسی زیاد رسانه های اجتماعی نام برد که عوامل تاثیرگذار بر سلامت روان هستند. روانشناسی بازار ارز دیجیتال، مبتنی بر مبارزه با محرک های احساسی ترس و طمع اولیه است. سطح بالای نوسانات مرتبط با معاملات ارزهای دیجیتال، محیطی را ایجاد میکند که میتواند بر سرمایهگذاران اثرگذار باشد. در این مقاله قصد داریم تا به روانشناسی بازار ارز های دیجیتال و اهمیت آن بپردازیم.
اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال
چیزی که معامله گران و محققان به طور یکسان آن را روانشناسی بازار کریپتو می نامند، رفتار گروهی غالب است که از اقدامات معامله گران فردی ناشی می شود. احتمالاً می دانید که همه معامله گران در یک بازار، به طور یکسان عمل نمی کنند. در واقع بازار با مبادله ارزش بین خریداران و فروشندگان ایجاد می شود. از آنجایی که پلتفرم های مبادله ارزهای دیجیتال به طور فزایندهای در دسترس هستند، افرادی که تجربه کمی در سرمایه گذاری دارند به صورت گروهی وارد بازار کریپتو می شوند، که این کار موجب رشد تصاعدی بازار می شود. این اتفاق باعث ایجاد رفتارهای غیرمنطقی در سرمایه گذاری بر روی رمزارز ها می شود. به نظر می رسد تجارت ارزهای دیجیتال یکی از پیشروترین بازارهای در حال رشد در جهان باشد. نظرسنجی های انجام شده توسط صرافی های بزرگ (مانند Crypto.com، 2021؛ Independent Reserve، 2020) نشان می دهد که صدها هزار نفر هر ماه در صرافی های ارز دیجیتال ثبت نام می کنند. در حال حاضر جمعیت جهانی خریداران و فروشندگان ارزهای دیجیتال بیش از 106 میلیون نفر تخمین زده می شود (Crypto.com، 2021). این رشد به قدری سریع اتفاق می افتد که ارقامی که تا سه ماه پیش گزارش شده اند، در حال حاضر کمتر از حد برآورد شده اند. ارزش کل بازار پس از 550 میلیارد دلار در دسامبر 2020 و 275 میلیارد دلار در ژوئن 2020، به 1.75 تریلیون دلار در فوریه 2021 رسیده است. همچنین قیمت ارز پیشرو بیت کوین (BTC)، در سال جاری بسیار افزایش یافته و از 9500 دلار در (ژوئن 2020) به اوج 58000 دلار در فوریه 2021، رسیده است. این رشد ارزهای دیجیتال موجب شده است تا افراد زیادی علاقه مند به سرمایه گذاری در بازار ارزهای دیجیتال شوند.
روشهای سنتی پیشبینی رفتارهای بازار در برابر درک بازار بیثبات کریپتو دوام ندارد. پروژه اندازه گیری و درک رفتارها به دلیل نبود سیستم متمرکز دشوارتر می شود. در عوض، فناوری کریپتو متکی بر چندین مدل مبتنی بر کاربر است. تحقیقات مالی رفتاری و روانشناسی مالی نشان می دهد که سرمایه گذاران تمایل دارند بر اساس سازه های روانشناختی خاصی (مانند سوگیری شناختی، روانشناسی گروهی) تصمیم بگیرند. این امر منجر به ناهنجاری ها و ایجاد پروسه های بی اثر در بازار می شود.
بنابراین، برای به دست آوردن درک مناسب از ساختار و الگوهای بازار ارز دیجیتال، مهم است که تمام اطلاعات کاربر محور موجود را در نظر بگیرید. به عنوان سرمایه گذاران رمزارز، درک پویایی روانی-اجتماعی پشت هر پروژه، برای قضاوت بهتر در مورد پتانسیل و اعتبار پروژه، بسیار مهم است.
با توجه به تعداد عوامل پیچیده موجود در بازی و سرعت حرکت بازار ارزهای دیجیتال، هوش مصنوعی نقشی حیاتی در درک کلان داده ها و ارائه بینش عملی، ایفا می کند. Symanto Psychology AI از فناوری نوآورانه تجزیه و تحلیل متن برای ارائه پروفایل های روانشناختی متنوع، انجام تجزیه و درک بازار مالی تحلیل احساسات و موارد دیگر بر اساس داده های متنی ناشناس، استفاده می کند. قابلیتهای پیشرفته هوش مصنوعی Symanto به تجزیه و تحلیل عمیق مکالمات اجتماعی، شخصیت سرمایهگذار، رمزگشایی احساسات جامعه، تجزیه و تحلیل اینفلوئنسرها و موارد دیگر، قدرت میدهد. همچنین مکالمات اجتماعی پر هرج و مرج را به سیگنالهای سرمایهگذاری حیاتی تبدیل میکند.
روانشناسی بازار ارز دیجیتال چیست؟
تجارت ارزهای رمزنگاری شده یک شکل رفتاری است که مشخصه آن سرمایه گذاری در دارایی های دیجیتالی بسیار ناپایدار است. در این مقاله، ویژگیهای ساختاری خاص این فعالیت و پتانسیل آن برای ایجاد رفتارهای مضر از جمله: هزینهکردن بیش از حد و بررسی وسواسی را بررسی میکنیم. از مکانیسمهای روانشناختی خاصی که به عنوان عوامل خطر ویژه برای بازار ارزهای دیجیتال محسوب می شوند، می توان به: تخمین بیش از حد نقش دانش یا مهارت، ترس از دست دادن (FOMO)، مشغله و پشیمانی، می توان اشاره کرد. این مقاله استراتژیهای حفاظتی و آموزشی بالقوهای را بررسی میکند که برای جلوگیری از آسیب به سرمایهگذاران بیتجربه، استفاده میشود.
اصول روانشناسی بازار ارز دیجیتال
در کنار مبانی پروژه، عواملی مانند رسانه های اجتماعی و سایر پلتفرم های آنلاین تأثیر قابل توجهی بر عملکرد پروژه های اجتماعی دارند. عوامل سرمایه انسانی مانند ساختار تیم پروژه یا شرکت، بازاریابی و فعالیت های روابط عمومی نیز می توانند نقش مهمی در دنیای رمزنگاری داشته باشند. اما زیربنای همه این عوامل روانشناسی بازار ارز دیجیتال است که زیر مجموعه ی روانشناسی سرمایه گذاری میباشد. مشخصات روانشناختی سرمایه گذاری تعیین می کند که چگونه تمام اطلاعات پردازش می شود، چه چیزی در اولویت قرار می گیرد و در نهایت چه چیزی بیشترین تأثیر را بر رفتار دارد. برای درک بهتر عوامل روانشناختی، باید به دو سوال پاسخ دهیم: این سرمایه گذاران دقیقا چه کسانی هستند و چه موضوعی آنها را به یک پروژه رمزنگاری جذب می کند؟ چه احساساتی باعث تصمیم گیری آنها به عنوان یک سرمایه گذار می شود؟ پاسخ به این سوالات ما را قادر می سازد تا پتانسیل و اعتبار پروژه را با دقت بیشتری پیش بینی کنیم و در نتیجه تصمیمات آگاهانه تری برای سرمایه گذاری و معاملات اتخاذ کنیم.
اخیرا در یک نظرسنجی که توسط اداره رفتار مالی بریتانیا از 1000 سرمایه گذار انجام شد، 76٪ از پاسخ دهندگان گفتند که هنگام سرمایه گذاری احساس رقابت در آن ها ایجاد میشود، این در حالی است که 68٪ افراد آن را به قمار تشبیه کردند. این موضوع با مطالعات در مورد ویژگیهای روانشناختی ، همخوانی دارد. رفتارهای اجتماعی سرمایه گذاران کریپتو نشان میدهد که آنها تمایل دارند برونگرا و اجتماعی باشند. تحقیقاتی که بر روی پذیرندگان اولیه فناوری کریپتو متمرکز شده بود، نشان داد که آنها بیش از حد اعتماد به نفس داشته و دانش و توانایی های خود را بیش از حد قبول دارند و بر روی آن حساب باز میکنند.
به طور کلی، سرمایه گذاران ارزهای دیجیتال تمایل بیشتری به تجربیات جدید دارند و به دنبال تازگی هستند. این ویژگی به آنها کمک می کند تا به طور فعال اطلاعات جدید را جستجو کنند و مهارت های خود را در دنیای رمزنگاری توسعه دهند. با این حال، نگرش دائمی به تازگی، سطوح بالاتری از بی ثباتی را نیز به همراه دارد. ترس از دست دادن (FOMO) بیشتر یک پدیده روانشناختی است تا یک ویژگی. ترس از دست دادن به عنوان تمایل به حفظ ارتباط با آنچه دیگران انجام می دهند، گفته می شود. ، FOMO در بین سرمایه گذاران رمزارز بسیار رایج است و بر رفتار آنها تأثیر می گذارد. FOMO با نوسانات بالای بازار کریپتو و دسترسی 24 ساعته به پلتفرم های معاملاتی تشدید می شود.
زمانی که سرمایه گذاران به صورت آنلاین وارد جوامع کریپتو می شوند، دائماً در معرض بحث در مورد پروژه ها قرار می گیرند. این موضوع فشار اجتماعی را بر سرمایه گذارانی که نگران از دست دادن فرصت های خرید و فروش هستند، ایجاد می کند . مطالعات همچنین نشان داده است که تصمیمات سرمایه گذاران تحت تأثیر احساسات و سوگیری های آنها است. یک مطالعه که عوامل احساسی را در بیش از 2 میلیون پست در Bitcointalk.org تعیین کرد، نشان داد که عوامل احساسی به طور قابل توجهی با حجم معاملات بیت کوین و نوسانات بازده، مرتبط است.
سوگیری ها: مقاله ای که در مجله اعتیادهای رفتاری منتشر شده است، مکانیسم های روانی و عوامل خطر تجارت بیش از حد ارزهای دیجیتال را بررسی می کند. برخی از سوگیریهایی که بر سرمایهگذاران در تصمیمگیری در مورد نحوه سرمایهگذاری تأثیر میگذارند عبارتند از: توهم کنترل (برآورد بیش از حد تواناییها برای کنترل رویدادها)، اسناد خودخدمت (نسبت دادن نتایج به اقدامات شخصی به جای عوامل خارجی)، سوگیری پسبینی (درک نتیجه همیشه به عنوان فرضیه است)، مغالطه (درک تغییرات قابل پیش بینی).
نوسانات زیاد بازار کریپتو فشار روانی زیادی را در معامله گران حرفه ای ایجاد می کند. البته بازار کریپتو آنقدرها که نهادهای مالی سنتی معرفی میکنند، مغرضانه نیست. روانشناسی بازار کریپتو به همین دلایل وجود دارد و همه باید تحت آموزش روانشناسی بازار ارز دیجیتال قرار بگیرند. بیایید نگاهی به عوامل روانشناختی مختلفی که بر طرز فکر یک معاملهگر تأثیر میگذارند و همچنین، برخی نکات مفید برای مقابله با آنها، بیندازیم.
ترس
ترس یک واکنش طبیعی است که وقتی احساس خطر میکنیم، آن را تجربه می کنیم. در حین معامله، ریسکها میتوانند به اشکال مختلفی رخ دهند، مانند: برخی اخبار بد در مورد سهام یا بازار و یا انجام معامله و فهمیدن اینکه موضوعات، آنطور که انتظار داشتید پیش نمیرود. روانشناسی قوی معاملاتی زمانی است که معامله گران اجازه نمی دهند ترس، استراتژی خرید/فروش را به آنها دیکته کند. هر معامله گر ابتدا باید بفهمد که از چه چیزی می ترسد و چرا؟ پیشنهاد میشود، قبل از شروع به فعالیت به این مسائل فکر کنید تا بتوانید به سرعت مشکل را شناسایی کرده و راه حلی بیابید. تمرکز شما باید این باشد که اجازه ندهید ترس از دست دادن، شما را از کسب سود باز دارد.
حرص و طمع
حرص و طمع زمانی ایجاد می شود که شما تمایل به کسب سود اضافی داشته باشید. برای مبارزه با طمع، باید یک سطح سود از پیش تعریف شده برای خود داشته باشید. حتی قبل از اینکه وارد معامله شوید، سطوح ضرر و سود خود را مشخص کنید تا در آینده برای هرگونه اتفاقی آماده باشید. روانشناسی معاملاتی درست زمانی نمود پیدا میکند که به سود خود راضی باشید و به دنبال سودهای غیر منطقی نباشید.
پشیمانی
پشیمانی در معاملات به دو صورت اتفاق می افتد. یک معامله گر می تواند از انجام معامله ای که نتیجه نداده است پشیمان شود درک بازار مالی یا از انجام ندادن معامله ای که می توانست موثر باشد، پشیمان شود. برای مثال شما می توانید از خرید دوج کوین یا عدم خرید آن اظهار پشیمانی کنید واین موضوع بر روان شما تاثیر بگذارد. روانشناسی معاملاتی مبتنی بر پشیمانی می تواند برای یک معامله گر خطرناک باشد زیرا ممکن است منجر به انجام معاملات اشتباه شود. بهترین راه برای جلوگیری از یک تجارت پشیمان کننده این است که بپذیرید، نمی توانید همه فرصت های بازار را در اختیار داشته باشید. معامله در بازارهای سهام بسیار ساده است، یا شما برنده می شوید و یا برخی از فرصت ها را دست می دهید. هنگامی که این قانون را پذیرفتید، روانشناسی معاملاتی شما به طور خودکار، برای بهتر شدن تغییر می کند.
امیدواری
سرمایه گذاران اغلب فکر می کنند که تجارت یک قمار است. به این دلیل است که آنها همیشه امیدوارند که برنده شوند و وقتی شکست می خورند، ناامید می شوند. برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق، باید روانشناسی معاملاتی قوی داشته باشید که به امید وابسته نباشد. اگر همچنان امیدوار باشید که همه چیز در آینده نزدیک تغییر کند، کل سرمایه خود را در معرض خطر قرار می دهید. اجازه ندهید امید منجر شود تا شما در یک تجارت زیان ده سرمایه گذاری کنید. برای رسیدن به موفقیت و حفظ آن به عنوان یک معامله گر، باید سخت تلاش کنید تا ذهنیت خود را پرورش دهید! بیایید ببینیم چگونه روانشناسی تجارت به شما کمک می کند تا ذهنیت بهتری را پرورش دهید!
چگونه روانشناسی تجارت خود را بهبود ببخشید؟
۱. طرز فکری صحیح برای خود ایجاد کنید. قبل از اینکه معاملات خود را شروع کنید، به خود یادآوری کنید که بازارها هرگز ثابت نیستند. روزهای خوب و روزهای بد خواهید داشت، اما روزهای بد خواهند گذشت. یکی دیگر از استراتژی های موثر برای بهبود روانشناسی معاملاتی این است که به خودتان زمان بدهید. قرار نیست در اولین روز معاملاتی خود ثروتی شگفت انگیز به دست آورید. شما باید زمان و تلاش خود را صرف ایجاد یک استراتژی معاملاتی کنید که تحت تأثیر احساسات بازار قرار نگیرد. در حالی که نمی توانید به طور کامل احساسات را از معاملات حذف کنید، هدف این است که میزان احساسات کنترل کننده روانشناسی معاملاتی خود را کاهش دهید.
۲. یک پایگاه دانش عالی داشته باشید. یکی از بهترین راه ها برای بهبود روانشناسی معاملاتی، افزایش دانش و مهارت های معاملاتی است. داشتن یک پایگاه دانش قوی از بازار سهام، کلید شکست دادن روانشناسی معاملات منفی است. به یاد داشته باشید، دانش همیشه قدرت است.
۳. به خود یادآوری کنید که در یک معامله واقعی قرار دارید. به یاد داشته باشید که محتاط باشید و تصمیمات سرمایه گذاری هوشمندانه تری بگیرید.
۴. عادات معامله گران موفق را رعایت کنید بازار سهام منحصر به فرد است زیرا با هر معامله گر متفاوت رفتار می کند. وقتی نوبت به معامله میرسد، باید از کارهایی که همتایانتان انجام میدهند آگاه باشید، نه اینکه از آنها کپی کنید، بلکه از آنها یاد بگیرید. با مشاهده ویژگی های مثبت معامله گران موفق و القای عادات یا استراتژی های کمی در معاملات خود، می توانید استراتژی های معاملاتی خود را چندین برابر بهبود بخشید.
۵. تمرین کنید! تمرین! تمرین! تمرین بهترین و مطمئن ترین راه برای به دست آوردن قدرت ذهنی است. این به شما کمک می کند تا روانشناسی معاملاتی خود را در طول زمان بهبود بخشید، زیرا استراتژی های معاملاتی خوبی را ایجاد می کنید و به خوبی برای هر فراز و نشیبی آماده هستید.
درک روانشناسی تجارت و اجرای آن فرآیندی زمان بر است. شما باید به طور مداوم روانشناسی معاملات خود را در دوره های طولانی اصلاح کنید. به طور خلاصه، این سه اصل طلایی روانشناسی تجارت را به خاطر بسپارید، منضبط باشید، انعطاف پذیر باشید و هرگز یادگیری را متوقف نکنید. اگر این استراتژی ها را دنبال کنید، می توانید تصمیمات معاملاتی بهتری بگیرید.
جمع بندی و نتیجه گیری
تجارت کریپتو یک فعالیت در حال رشد در دنیای امروز است که احتمالاً طی چند سال آینده مورد پذیرش بسیاری از افراد قرار خواهد گرفت. ما معتقد هستیم که این موضوع در روانشناسی بسیار مهم و دخیل است. به این دلیل که عناصر ذاتی موجود در رمز ارزها و همچنین استفاده بیش از حد از رسانه های اجتماعی، خطراتی را به وجود می آورد.
معاملهگران بیتجربهای که به تازگی در بازار رمز ارزها مشارکت میکنند، به شدت تحت تأثیر توجه رسانهها یا احساسات FOMO قرار میگیرند. موضوع دوم این است که تجارت کریپتو فرصت های زیادی را برای بررسی عملکرد بسیاری از اصول تثبیت شده روانشناسی اجتماعی و شناختی فراهم می کند. برنامههای تحقیقاتی که این عوامل را بررسی میکنند، مجموعا روانشناسی بازار ارزهای دیجیتال است که در بحثهای حمایت از مصرفکننده تأثیرگذار خواهند بود. در این مقاله ما سعی کردیم تا هر آنچه که نیاز است راجع به روانشناسی ارزهای دیجیتال و اهمیت آن، بدانید را جمع آوری کرده و شرح دهیم.
تاثیر نرخ بهره بر بازار سهام چگونه است؟
جامعه های سرمایه گذاری و رسانه های مالی وسواس بیشتری روی نرخ بهره دارند. نرخ بهره همان هزینه ای است که شخص برای استفاده از پول شخص دیگری می پردازد. وقتی کمیته فدرال یا همان بانک مرکزی آمریکا میزان نرخ صندوق های فدرال را تعیین می کند (نرخی که بانک ها از بانک مرکزی وام می گیرند یا به یکدیگر وام می دهند) تاثیر مهمی در کل اقتصاد ایالات متحده دارد. این موضوع همچنین شامل بازار سهام ایالات متحده هم می شود. گرچه معمولا حداقل 12 ماه طول می کشد تا هر گونه افزایش یا کاهش نرخ بهره به شکل گسترده در اقتصاد کشور احساس شود، اما پاسخ بازار به هر تغییر اغلب خیلی سریع است. ما در این مقاله قصد داریم در مورد نرخ بهره و تاثیر آن در بازار جهانی صحبت کنیم.
پیشگویی های کلیدی در مورد نرخ بهره و تاثیر ان در بازار جهانی
- هنگامی که بانک فدرال (بانک مرکزی امریکا) نرخ تخفیف را افزایش می دهد، در اقتصاد تاثیر منفی دارد و به طور غیر مستقیم بر بورس تاثیر می گذارد
- سرمایه گذاران باید در نظر داشته باشند که واکنش بورس به نرخ بهره عموماً فوری است، در حالی که اقتصاد حدود 12 ماه طول می کشد تا اثر گسترده ای را ببیند.
- گرفتن وام با نرخ های بالاتر، گران تر می شود و این بر درآمد و قیمت سهام تأثیر منفی می گذارد.
- بخش بانکی از نرخ بهره بالاتر بهره مند می شود زیرا می تواند با شارژ بیشتر محصولات اعتباری، سود را افزایش دهد.
درک رابطه بین نرخ بهره و بورس اوراق بهادار می تواند به سرمایه گذاران کمک کند تا درک کنند که چگونه تغییرات ممکن است روی سرمایه گذاری آنها تأثیر بگذارد و چگونه تصمیمات مالی بهتری بگیرند. همچنین رابطه میان نرخ بهره و تاثیر ان در بازار جهانی را نیز بهتر درک می کنند.
نرخ بهره که سهام را تحت تأثیر قرار می دهد
نرخ بهره که بازارها را به حرکت در می آورد نرخ صندوق های فدرال است. همچنین به عنوان نرخ تخفیف شناخته می شود، این نرخی است که موسسات سپرده گذاری برای وام گرفتن پول از بانک های فدرال رزرو هزینه می کنند.
نرخ صندوق های فدرال توسط فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) برای تلاش برای كنترل تورم استفاده می شود. با افزایش نرخ صندوق های فدرال، فدرال رزرو اساساً تلاش می کند تا عرضه پول موجود برای خرید یا انجام سایر کارها را کاهش دهد، در نتیجه پول بیشتری برای بدست آوردن درآمد دارد. در مقابل، هنگامی که نرخ صندوق های فدرال را کاهش می دهد، باعث افزایش عرضه پول و تشویق هزینه ها با ارزان تر شدن وام می شود. بانک های مرکزی سایر کشورها نیز به همین دلیل همین کار را انجام می دهند.
در زیر یک نمودار از صندوق بانک مرکزی امریکا وجود دارد که نوسانات نرخ صندوق های فدرال طی 20 سال گذشته را نشان می دهد:
چرا تا این حد کاهش و افزایش نرخ بهره بانک مرکزی بر بازار های جهانی تاثیر می گذارد ؟ زیرا نرخ بهره اولیه تا حد زیادی مبتنی بر نرخ صندوق های بانک مرکزی است.
چه اتفاقی می افتد که نرخ بهره افزایش می یابد؟
برای درک بهتر نرخ بهره و تاثیر آن در بازار های جهانی باید در مورد عواملی که باعث افزایش یا کاهش نرخ بهره می شود نیز اطلاعاتی داشته باشیم. هنگامی که بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره را افزایش می دهد، مستقیم بر بازار سهام تاثیر نمی گذارد. تنها تاثیر مستقیم آن این است که وام گرفتن از بانک فدرال برای بقیه بانک ها گرانتر است. اما همان طور که در بالا نیز ذکر شد افزایش نرخ بهره تاثیر غیر مستقیمی بر بازار سهام دارد.
از آنجا که هزینه وام گرفتن از بانک مرکزی افزایش می یابد، موسسات مالی معمولا نرخ بیشتری برای وام دادن از مردم می گیرند. با این کار افرادی که می خواهد وام بگیرند باید بهره بیشتری به بانک بپردازند و این یعنی ارزش پول آن ها کاهش پیدا می کند. علاوه بر این قبض هایی که مردم پرداخت می کنند نیز گران تر می شود و خانواده ها با درآمدی که تغییری نکرده است باید هزینه بیشتری برای زندگی بپردازند . این نیز یکی از تاثیرات نرخ بهره در بازار جهانی است.
تاثیر نرخ بهره بر مشاغل
اما در رابطه با نرخ بهره و تاثیر آن در بازار جهانی، مشاغل نیز به طور مستقیم تحت تاثیر قرار می گیرند. زیرا برای اجرا و گسترش فعالیت های خود باید از بانک ها وام بگیرند. هنگامی که بانک ها برگشت وام را گرانتر می کنند، شرکت ها برای ادامه فعالیت های خود مجبور به وام گرفتن هستند و باید پول بیشتری برای برگرداندن وام خود بپردازند. این کار سود کسب و کار ها را کم می کند و رشد این شرکت ها را نیز کند تر می کند. این کار همچنین ممکن است باعث کاهش درآمد شود که تاثیر منفی بر قیمت سهام آن ها دارد.
نرخ بهره و تاثیر آن در بازار جهانی سهام
اگر یک شرکت رشد اقتصادی خود را کاهش دهد یا سود کمتری به دلیل بدهی بالاتر و درآمد کمتر، داشته باشد، میزان تخمینی جریان نقدی آینده کاهش می یابد. با این حال برابر بودن میزان درآمد و بدهی باز هم قیمت سهام شرکت را پایین می آورد.
افزایش شدید نرخ بهره ممکن است به مشاغل آسیب برساند و منجر به افزایش هزینه های جبران آسیب می شود . اما افزایش تدریجی ممکن است به روند مثبت در اقتصاد کلی بازار اشاره داشته باشد. با این حال برخی از بخش ها از افزایش نرخ بهره، سود می برند. یکی از بخش هایی که بیشترین سود را از افزایش نرخ بهره می برد، صنایع مالی هستند. بانک ها، کارگزاری ها، شرکت های رهنی و شرکت های بیمه معمولا با افزایش نرخ بهره، سود بیشتری کسب می کنند.
از موارد دیگر در نرخ بهره و تاثیر آن بر بازار جهانی سهام می توان به فرصت درک بازار مالی درک بازار مالی های سرمایه گذاری اشاره کرد. تغییر در نرخ بهره می تواند فرصت هایی را برای سرمایه گذاران ایجاد کند. برای این که بتوانید از این تغییر نرخ بهره، سود ببرید و از سرمایه خود محافظت کنید، از طریق یک کارگزاری، یک حساب سرمایه گذاری برای خود ایجاد کنید.
نرخ بهره و تاثیر آن در بازار جهانی اوراق قرضه
نرخ بهره همچنین بر قیمت اوراق قرضه و بازده و همچنین اسکناس ها نیز تاثیر می گذارد. بین قیمت اوراق قرضه و نرخ بهره رابطه معکوس وجود دارد. به این معنی که با افزایش نرخ بهره، قیمت اوراق قرضه دچار افت می شود و بالعکس . هرچه سررسید اوراق قرضه طولانی تر باشد، در رابطه با نرخ بهره نوسان بیشتری خواهد داشت.
هنگامی که بانک فدرال نرخ صندوق های فدرال را افزایش می دهد، اوراق بهادار دولتی که اخیراً پیشنهاد شده است مانند قبض های خزانه داری و اوراق بهادار، به عنوان امن ترین سرمایه گذاری تلقی می شوند و معمولاً افزایش متفاوتی در نرخ بهره را تجربه می کنند. به عبارت دیگر، نرخ بازده بدون ریسک بالا می رود و این سرمایه گذاری ها مطلوب تر می شوند. با افزایش نرخ ریسک، کل بازده مورد نیاز برای سرمایه گذاری در سهام نیز افزایش می یابد. بنابراین، اگر حق بیمه، ریسک موردنیاز کاهش یابد در حالی که بازده احتمالی یکسان باقی بماند یا پایین بیاید، ممکن است سرمایه گذاران احساس کنند سهام بیش از حد ریسک پذیر بوده و پول خود را در جای دیگری سرمایه گذاری کنند. این نیز از دیگر موضوعات مربوط به نرخ بهره و تاثیر آن در بازار جهانی است.
فروش اوراق قرضه
یکی از راه های جمع آوری پول دولت ها و مشاغل، از طریق فروش اوراق قرضه است. با بالا رفتن نرخ بهره، هزینه استقراض گران تر می شود. این بدان معنی است که تقاضا برای اوراق قرضه با بازده پایین کاهش می یابد و باعث افت قیمت آنها می شود. با کاهش نرخ بهره، وام گرفتن آسان تر می شود و باعث می شود بسیاری از شرکت ها اوراق قرضه جدیدی را برای تأمین مالی سرمایه گذاری های جدید صادر کنند. این امر باعث افزایش تقاضا برای اوراق با بازده بالاتر می شود و قیمت اوراق بیشتر می شود.
برای سرمایه گذاران درآمد محور، کاهش نرخ صندوق های فدرال به معنای کاهش فرصت برای کسب درآمد از بهره است . کاهش نرخ بهره، سرمایه گذاران را وادار می کند تا پول را از بازار اوراق بهادار به بازار سهام منتقل کنند که پس از آن با هجوم سرمایه جدید شروع به افزایش می کند.
بیشتر بخوانبد: اوراق قرضه چیست؟
چه اتفاقی می افتد که نرخ بهره کاهش می یابد؟
با رکود اقتصادی، بانک مرکزی آمریکا برای تحریک فعالیت های مالی نرخ صندوق های فدرال را کاهش می دهد. کاهش نرخ بهره توسط بانک مرکزی فدرال تأثیر مخالف با افزایش نرخ را دارد. سرمایه گذاران و اقتصاددانان، نرخ بهره پایین تر را نیز به عنوان کاتالیزور رشد می دانند. فایده ای که این کار برای وام شخصی و شرکت ها، که به نوبه خود منجر به سود بیشتر و اقتصاد قوی می شود، دارند این است که مصرف کنندگان هزینه بیشتری را خرج می کنند، کاهش نرخ بهره بانک ها باعث می شود که مردم احساس کنند که بالاخره توانایی خرید خانه جدید را دارند یا می توانند فرزندان خود را به یک مدرسه خصوصی بفرستند .
همچنین مشاغل از توانایی تأمین مالی عملیات، تملک و توسعه با نرخ ارزانتر برخوردار خواهند شد و از این طریق پتانسیل درآمد آینده خود را افزایش می دهند که به نوبه خود منجر به افزایش قیمت سهام می شود.
برندگان ویژه نرخ پایین صندوق های فدرال، بخش های پرداخت سود سهام از جمله خدمات و اعتبار سرمایه گذاری املاک و مستغلات هستند. علاوه بر این، شرکت های بزرگ با جریان نقدی پایدار و ترازنامه قوی از بودجه ارزان تر بدهی بهره مند می شوند.
ارزش بازار
تعریف ارزش بازار چیست؟
ارزش بازار قیمتی است که یک دارایی در بازار خواهد داشت و در آن قیمت خریدوفروش میشود. ارزش بازار معمولاً برای اشاره به اندازه یک شرکت سهامی استفاده میشود و با ضرب تعداد سهام در قیمت فعلی هر سهم در بازار به دست میآید. ارزش بازار آسانترین راه برای شناسایی ابزارهای قابل معامله در بازار همچون سهام و قراردادهای آتی است، چون قیمت بازار آنها در همهجا منتشر شده و به راحتی قابل دسترسی هستند. بزرگترین مشکل در تعیین ارزش بـازار تخمین ارزش داراییهایی نظیر برند یا یک کسبوکار است و ممکن است ضرورت استفاده از متخصصین ارزیابی برند و کسبوکارها را ایجاب نماید.
توضیحات مدیر مالی در مورد ارزش بازار
ارزش بازار یک شرکت شاخص خوبی از درک سرمایه گذاران از چشمانداز آتی آن به دست میدهد. گستره ارزش در بازار بسیار وسیع بوده و از کمتر از ۱ میلیون دلار برای کوچکترین شرکتها تا صدها میلیارد دلار برای بزرگترین و موفقترین شرکتهای جهان را شامل میشود.
ارزش بـازار با شاخصهایی همچون قیمت به فروش، قیمت به درآمد، ارزش شرکتی به سود قبل از بهره و مالیات و چیزهایی از این دست تعیین میشود. هرچه نتیجه ارزیابیها بزرگتر باشد، ارزش بازار نیز بیشتر است.
ارزش بازار میتواند در طول بازههای زمانی نوسان کند و تحت تأثیر چرخه تجاری قرار بگیرد. به عبارتی ارزش بازار در طول دوران افت بازار که رکورد را به همراه دارد، کاهش مییابد و در دوره اوج بازار با شکوفایی اقتصادی افزایش پیدا میکنند.
ارزش بازار به عوامل دیگری نیز وابسته است، عواملی چون صنعت و بخشی که شرکت در مشغول به فعالیت است، سودآوری شرکت، میزان بدهی ها و محیط و گسترده بازار. برای مثال، شرکت فرضی شناسا و شرکت فرضی آرالین ممکن است هر دو دارای فروش سالیانه ۱۰ میلیارد تومان باشند، ولی اگر شناسا یک شرکت تکنولوژی در حال رشد سریع بوده و شرکت آرالین یک خردهفروش گردنکلفت باشد، ارزش بـازار شناسا عموماً به شکل قابلملاحظهای از ارزش شرکت آرالین بیشتر خواهد بود.
در مثال بالا، شرکت شناسا ممکن است با نسبت فروش برابر ۵ معامله شود که ارزش بـازار ۵۰ میلیارد تومان در پی خواهد داشت، درحالیکه شرکت آرالین ممکن است نسبت فروش برابر ۲ داشته باشد که ارزش بازار ۲۰۰ میلیارد تومانی برایش به ارمغان میآورد.
ارزش بـازار برای یک شرکت میتواند به شکل قابلملاحظهای از ارزش اسمی یا حقوق صاحبان سهام فاصله داشته باشد. یک سهام عموماً زمانی کم ارزش گذاری شده در نظر گرفته میشود که ارزش بازار آن کمتر از ارزش اسمی آن باشد و این یعنی سهام با یک تخفیف زیادی نسبت به ارزش اسمی آن به ازای هر سهم معامله میشود. نباید اینطور برداشت شود که یک سهم وقتی بیشازحد ارزش گذاری شده که با قیمتی بالاتر از ارزش اسمی معامله شود، چون این تحلیل به صنعت و مقدار هزینه به نسبت شرکتها مشابه بستگی دارد.
معادل انگلیسی ارزش بازار عبارت است از:
Market Value
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سؤالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
دیدگاه شما