آزمایش EMG و NCS چیست؟
در زمانی که عضلات شما دردناک یا ضعیف هستند و شما علت آن را نمی دانید، چندین آزمایش وجود دارد که می تواند به شما در یافتن پاسخ کمک کند.
یکی از این آزمایشات الکترومیوگرافی (EMG) است. مورد دیگر، مطالعه هدایت عصبی (NCS) است. آنها اغلب همزمان با یکدیگر انجام می شوند.
EMG چیست؟
وقتی سیگنال های عصبی حاصل از مغز به عضلات دستور حرکت می دهند، آن ها حرکت می کنند. الکترومیوگرافی میزان پاسخ عضلات به این سیگنال ها را اندازه گیری می کند.
در صورتی که این آزمایش وجود مشکلی را ثبت کند، ممکن است وجود بیماری بنام اختلال عصبی عضلانی در شما تشخیص داده شود.
NCS چیست؟
سیگنال های عصبی تکانه های الکتریکی هستند که به سرعت در سراسر سیستم عصبی حرکت می کنند. گاهی اوقات، مشکلات مربوط به عملکرد الکتریکی اعصاب می تواند درد، سوزن سوزن شدن یا ضعف عضلات را در پی داشته باشد.
NCS سرعت و قدرت فعالیت الکتریکی یک عصب را اندازه گیری می کند. در صورتی که عصبی آسیب دیده باشد، این آزمایش می تواند آن را تشخیص دهد.
انجام آزمایش EMG
آیا لازم است EMG یا NCS انجام دهم؟
اینکه هر چند وقت یکبار در عضله خود احساس درد و بی حسی داشته باشید، طبیعی است. به عنوان مثال، ممکن است عضله مچ دست شما در اثر بلند کردن جسم سنگین دچار کشیدی شده باشد.
با این حال در بسیاری از افراد، درد مچ ناشی از آسیب عصبی، و نه آسیب عضله است. وقتی علت مشکلات مربوط به مچ دست، کمر، پاها یا سایر قسمت های بدن مشخص نیست، یکی از این دو آزمایش می تواند مفید باشد.
این آزمایشات ممکن است برای افرادی که دارای علائم زیر هستتند و علائم آن ها از بین نمی روند، توصیه شود:
- درد یا گرفتگی عضلانی
- سوزن سوزن شدن یا بی حسی
- ضعف عضلانی
آزمایش (خون، ادرار، مدفوع) خود را در محل انجام دهید
به صفحه رزرو آزمایش در منزل درمانکده بروید و آزمایش مد نظر خود را آنلاین رزرو کنید. دریافت آزمایش در محل
آزمایش ها نشان دهنده چه چیزی هستند
هر دو آزمایش می توانند در تشخیص مشکل شما به پزشکان کمک کنند. آنها همچنین می توانند کمک کنند بیماری هایی که به آن ها ابتلا ندارید نیز رد کنید. EMG و NCS در تشخیص موارد زیر مفید هستند:
- بیماری های عصبی عضلانی، مانند دیستروفی عضلانی
- مشکلات عصبی ستون فقرات، مانند فتق دیسک
- مشکلات عصبی نواحی دیگر بدن مانند سندرم تونل کارپ
- مشکلات مربوط به اعصاب محیطی در بازوها یا پاها
- درهم تنیدگی اعصاب
- سندرم گیلن-باره، بیماری که در آن سیستم ایمنی بدن به اعصاب پاها و بازوها حمله می کند
NCS می تواند در مشاهده میزان بهبودی آسیب عصبی به پزشک متخصص مغز و اعصاب یا بهترین پزشک جراح مغز و اعصاب کمک کند.
سوزن های آزمایش EMG
چگونه می توان برای تست ها آماده شد؟
نیازی به انجام اقدام خاصی پیش از هر دو آزمون نیست. توصیه پزشکان بر این است که صبح روز آزمایش:
- حمام کنید یا دوش بگیرید، اما هیچ نوع لوسیون یا مرطوب کننده استعمال نکنید
- حداقل ۲ یا ۳ ساعت قبل از آزمایش از مصرف کافئین و نوشیدنی های شیرین خودداری کنید
- قبل از آزمون سیگار نکشید
همچنین باید پیش از آزمایش با پزشک خود در مورد داروهایی که مصرف می کنید، صحبت کنید. ممکن است داروهای خاصی وجود داشته باشد که باید از مصرف آنها تا پیش از آزمایش قطع کنید.
در صورتی که پیس میکر دارید، باید قبل از تعیین زمان NCS یا EMG به پزشک اطلاع دهید.
مطب پزشک مغز و اعصاب مورد نظرتان را آنلاین رزرو کنید
به صفحه پزشکان مغز و اعصاب درمانکده بروید و زمان مراجعه به مطب پزشک دلخواهتان را آنلاین انتخاب کنید. دریافت نوبت مغز و اعصاب
در طول تست ها چه اتفاقی روی می دهد؟
EMG و NCS در بیمارستان یا مطب انجام می شود. آنها می توانند به صورت” سرپایی” انجام گیرند، به این معنی که شب بستی نخواهعید شد و همان روز به خانه برمی گردید، یا می توانید آنها را در طول اقامت در بیمارستان انجام دهید.
چندین پزشک ممکن است بر روی مراحل انجام کار نظارت داشته باشند. آن ها شامل متخصصان مغز و اعصاب، که پزشکان در زمینه مغز و سیستم عصبی تخصص دارند، می شوند. کسی که NCS یا EMG را انجام می دهد، ممکن است یک تکنسین بیمارستان باشد.
مطالعه هدایت عصبی: تکنسین پچ های الکترود را روی پوست، و در طول عصبی که ممکن است علائم شما ناشی از آن باشد، قرار می دهد. یک الکترود تحریک کننده، تکانه الکتریکی خفیفی را به عصب می فرستد. الکترودهای دیگر پاسخ عصب را ثبت می کنند.
اگر سیگنال کندتر از حد معمول عصب سالم حرکت کند، به این معنی است که عصب احتمالاً آسیب دیده است. برای آگاهی از اینکه آیا عصب می تواند مجدداً سلامت خود را بازیابد ممکن است آزمایشات بیشتری لازم باشد.
گاهی اوقات اعصاب آسیب دیده در یک حادثه یا جراحی برای بهبودی تنها به زمان نیاز دارند. در موارد دیگر، جراحی می تواند عصب آسیب دیده را ترمیم کند.
در صورتی هر دو روش در یک جلسه انجام شوند، معمولاً NCS پیش از EMG انجام می شود.
الکترومیوگرافی: این روش پیچیده تر از NCS درگیر است. همچنین ممکن است کمی ناراحت کننده باشد.
EMG نیز از الکترودهایی بر روی پوست استفاده می کند. با این حال، در این آزمایش از یک سوزن بسیار نازک استفاده می شود که به پوست نفوذ کرده و به عضلات وارد می شوند.
از شما خواسته می شود عضلات خود را شل، و منقبض (یا خم) کنید. در مورد چگونگی و زمان انقباض عضله مورد مطالعه دستورالعمل هایی به شما ارائه خواهد شد.
اگر EMG نشان دهد عضلات شما به سیگنال های عصبی بخوبی پاسخ داده اند، پزشک ممکن است به دنبال دلایل دیگری برای درد عضلانی یا ضعف شما باشد.
برخی از دلایل رایج عبارتند از:
- عدم آمادگی عضلانی
- عفونت (مانند آنفولانزا)
- مشکلات گردش خون
- بیماری مانند دیابت یا کم خونی
آزمایش EMG بر روی اعصاب دست
بعد از انجام مطالعات
نه NCS و نه EMG نباید منجر به عارضه ای شوند. ممکن است یک یا دو روز پس از قرار گرفتن سوزن ها در هنگام EMG درد داشته باشید. در صورت مشاهده هرگونه تورم یا علائم عفونت در اطراف محل سوزن، به لیست بهترین پزشکان مغز و اعصاب مراجعه کنید.
متخصص مغز و اعصاب که بر هر یک از این دو روش نظارت دارد، نتایج را بررسی کرده و خلاصه ای برای پزشک شما می نویسد.
مشاورۀ آنلاین با دکتر مغز و اعصاب (نورولوژی) مورد نظرتان را رزرو کنید
به صفحه مشاورۀ آنلاین مغز و اعصاب (نورولوژی) بروید و زمان مشاوره دلخواهتان را (تصویری، صوتی و متنی) آنلاین رزرو کنید. رزرو مشاوره با پزشک
اگر مطالعات نشان دهد شما دارای اختلال عصبی عضلانی یا آسیب عصبی هستید، احتمالاً به یک متخصص ارجاع داده می شوید.
وی ممکن است برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بیماری شما آزمایشات بیشتری را تجویز کند. سپس یک برنامه درمانی تهیه می شود. این برنامه درمانی ممکن است شامل داروها، اقدامات جراحی یا تغییر سبک زندگی باشد.
هیچ یک از روش های NCS و EMG مشکلات عضلانی و عصبی شما را برطرف نمی کنند، اما در ارائه اطلاعات کلیدی در مورد چگونگی بهبود یافتن شما، به پزشکان کمک می کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر با پزشک متخصص مغز و اعصاب مشاوره کنید.
محاسبه «قدرت خرید» در «طول زمان»
چگونه میتوان محاسبه کرد که برای مثال دو میلیون تومان حقوق امروز معادل چه میزان پول در ۱۵ سال پیش است؟ یا هزینه فعلی خانوارها در مقایسه با گذشته چه میزان تغییر کرده است؟ شاید پاسخ دهید تورم شاخصی است که میتواند به این سوال پاسخ دهد؛ زیرا تورم افزایش عمومی قیمتها نسبت به قبل را اندازهگیری میکند. اما تورم خود چگونه اندازهگیری میشود؟ آیا اقتصاددانان قیمت تمامی کالاها و خدمات را با قیمتهای قبل آن مقایسه کرده و تورم را اندازهگیری میکنند؟
در اقتصاد برای مقایسه هزینه زندگی افراد در طول زمان یا مقایسه قدرت خرید مردم در طول زمانهای مختلف از شاخصی تحتعنوان شاخص قیمت مصرفکننده استفاده میکنند.
سید محمد مجیدی
چگونه میتوان محاسبه کرد که برای مثال دو میلیون تومان حقوق امروز معادل چه میزان پول در ۱۵ سال پیش است؟ یا هزینه فعلی خانوارها در مقایسه با گذشته چه میزان تغییر کرده است؟ شاید پاسخ دهید تورم شاخصی است که میتواند به این سوال پاسخ دهد؛ زیرا تورم افزایش عمومی قیمتها نسبت به قبل را اندازهگیری میکند. اما تورم خود چگونه اندازهگیری میشود؟ آیا اقتصاددانان قیمت تمامی کالاها و خدمات را با قیمتهای قبل آن مقایسه کرده و تورم را اندازهگیری میکنند؟
در اقتصاد برای مقایسه هزینه زندگی افراد در طول زمان یا مقایسه قدرت خرید مردم در طول زمانهای مختلف از شاخصی تحتعنوان شاخص قیمت مصرفکننده استفاده میکنند. برای انجام مقایسه، شما نیاز دارید تفاوت یک وضعیت مشابه را در زمانهای مختلف بررسی کنید. شاخص قیمت مصرفکننده که به اختصار به آن CPI گفته میشود یک سطح استاندارد زندگی را برای مصرفکننده درنظر میگیرد. تعیین این سطح خاص از زندگی باید متناسب با تقاضای مردم انجام شود. برای محاسبه CPI اقتصاددانان یک سبد کالای خاص را بهعنوان شاخص مقایسه درنظر میگیرند. مثلا آناناس یک کالای معمول که توسط همه مردم مصرف شود نیست، اما اگر از اکثر مردم کشورمان بپرسیم غذای اصلی آنها در طول سال چیست بدون شک خواهند گفت برنج، نان، گوشت. در این سبد قیمت همه کالاها بهصورت یکسان وارد نمیشود و ممکن است مردم در اقلام مصرفی خود به نان بیشتر از برنج اهمیت دهند؛ بنابراین محاسبه باید بهگونهای انجام شود که این تمایز نیز لحاظ شود. برای این کار اصطلاحا به برخی اقلام وزن بیشتری میدهند مثلا هنگام محاسبه قیمت نان را در ۲ ضرب میکنند و قیمت برنج را بدون تغییر وارد سبد مصرف نمونهای میکنند. این وظیفه سازمان بررسیهای اقتصادی است که با مطالعه رفتار مصرفکنندگان و بررسی سبد کالا و خدمات خریداریشده توسط مردم، وزن مربوط به هر کالا را تعیین کند.
پس از تعیین قیمت اقلام مختلف و وزندهی مناسب به هریک، از جمع همه آنها شاخص قیمت مصرفکننده حاصل میشود. حال یک سال مشخص بهعنوان سال پایه درنظر گرفته میشود. برای مثال اگرشما به سایت بانک مرکزی مراجعه کنید و بخواهید تغییرات شاخص قیمت مصرفکننده در سال ۱۳۹۶ را بررسی کنید، در ابتدای گزارش نوشتهشده سال مبدا ۱۳۹۰، این به آن معنی است که شما در حال مقایسه قدرت خرید خود با ۶ سال پیش هستید. در این گزارش مقایسه بهصورت ماهانه و سالانه موجود است. شما میتوانید تغییرات قیمت مربوط به سبد نمونه که شامل گروه اصلی (خوراکی و آشامیدنی، دخانیات، پوشاک و کفش، مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها، اثاث و لوازم خانه، حملونقل، ارتباطات، تفریح و امور فرهنگی، تحصیل، رستوران و هتل، کالاها و خدمات متفرقه) و گروه اختصاصی (کالا، خدمت) است را با شهریور ماه سال ۱۳۹۰ مقایسه کنید یا در انتهای سالجاری شاخص کلی را با سال مبدا بررسی کنید که نتیجه این مقایسه همان تحلیل قدرت خرید است. بهطور کلی بررسی قدرت خرید با تورم گره خورده است. مقایسه شاخص قیمت مصرفکننده در سالهای مختلف در حقیقت همان اندازه گیری قدرت روند محاسبه تورم است. (قیمت سالجاری منهای قیمت سال پایه تقسیم بر قیمت سال پایه یا تفاوت قیمت در دو سال مورد بررسی نسبت به سال پایه). هدف اصلی شاخص قیمت مصرفکننده محاسبه تغییرات هزینه زندگی است. این شاخص بیان میکند درآمدها چقدر باید افزایش یابد تا افزایش هزینههای زندگی را جبران کند. اما این شاخص تا چه حد کارآمد است؟
بارها در صحبتهای روزانه خود با یکدیگر متوجه میشوید که برخی میگویند تورم بیش از مقدار اعلامشده توسط دولت تغییر کرده است یا برخی دیگر بیان میکنند قدرت خرید آنها نسبت به قبل حتی بهتر نیز شده است. دلیل این امر چیست؟ ریشه این تحلیلها در نحوه تغییر رفتار مردم نهفته است. وقتی قیمت کالاها از سالی نسبت به سال دیگر تغییر میکند، ممکن است مردم الگوی مصرفی خود را تغییر دهند. برای مثال در سال پایه قیمت سیب دو برابر هلو ارزشگذاری شده و امسال قیمت سیب خیلی بیشتر افزایش یافته است؛ بنابراین مردم ترجیح میدهند برای حفظ قدرت خرید خود سیب کمتر و هلوی بیشتری خریداری کنند. اما CPI برای مقایسه کماکان وزن این کالاها را در سبد نمونه ثابت نگه داشته است؛ بنابراین کسانی که هنوز هم مصرف سیب بالایی دارند احساس میکنند تورم یا افزایش قیمتها شدید بوده در حالی که دیگران فرض میکند تورم حتی کمتر نیز شده است. یا نوع دیگری که کارایی CPI را برای تحلیل کاهش میدهد ورود کالاهای جدید و جانشین است. مثلا قیمت فلان کفش در مقایسه با سال پایه به میزان زیادی افزایش یافته است، اما در همین میان انواع کفشهای دیگر با قیمت پایینتر وارد بازار شدهاند، بالطبع مردم الگوی مصرف کفش خود را تغییر داده و تمایل دارند کفشهای جدید و ارزانتر را جایگزین نمونه قبلی کنند؛ بنابراین درک تورم یا قدرت خرید ممکن است با توجه به نوع تقاضای مردم متفاوت باشد. نمونه این مسئله در کشور قیمت برنج است؛ کسانی که همواره تمایل دارند از برنج مرغوب استفاده کنند، افزایش قیمت آن یا کاهش قدرت خرید خود را خیلی بیشتر از کسانی که از برنجهای وارداتی استفاده میکنند حس میکنند. بهرغم وجود مشکلات فراوان در محاسبه و تحلیل CPI این شاخص کماکان بهعنوان یکی از فاکتورهای اصلی محاسبه تورم و قدرت خرید مردم بهکار میرود. حتی افزایش حقوق سالانه شما و مستمریبگیران براساس تغییرات این شاخص است. تغییرات دستمزد باید بهگونهای باشد که کاهش قدرت خرید مردم را جبران کند. بهدیگر بیان مردم بتوانند با درآمد فعلی حداقل همان کالاهای قبلی را خریداری کنند.
افزایش وزنه اندازه گیری قدرت روند در بدنسازی چه موقع باید انجام شود؟
نویسنده:
زمان مطالعه:
آخرین ویرایش:
آنچه در این مقاله میخوانید
اگر بدنسازی کار میکنید (یا حتی به طور کلی فقط ورزش میکنید) با هر هدفی که در ذهن دارید، در کنار برنامهای که از آن استفاده میکنید؛ شدت و حجم تکرار یکی از مهمترین فاکتورها افزایش وزنه در بدنسازی است، یعنی «افزایش تدریجی وزنه»، فاکتوری که میتواند تمام عوامل گفته شده را بسازد یا تخریب کند. افزایش وزنه در بدنسازی یعنی فشار وارد بر بدن را بیشتر میکنید برای آن نیز راههای گوناگونی وجود دارد، اما نکتهی اصلی این است که افزایش باید تدریجی باشد.
اگر این افزایش وجود نداشته باشد، احتمال اینکه از تمریناتتان نتایج مثبت نگیرید، بسیار زیاد است. حالا که اهمیت پیشرفت تدریجی را در موفق بودن روتین تمرینیتان دانستید، احتمالاً این سوال مطرح میشود اندازه گیری قدرت روند که چنین پیشرفتی هر چند وقت یکبار باید روی بدهد؟
چه زمانی باید به فکر افزایش وزنه در بدنسازی باشید؟
دو جواب کاملاً متفاوت برای این پرسش وجود دارد، که بستگی به این دارد که روتین ورزشیتان دقیقاً چیست: بعضی از برنامههای بدنسازی ِ از پیش طراحی شده، دستورالعملهای بسیار ویژهای در مورد سنگین کردن وزنه بدنسازی در هر تمرین دارند. مثلاً شما از قبل میدانید که باید چه زمانی در این تمرین خاص، افزایش وزنه داشته باشید. اگر از چنین برنامهای استفاده میکنید، پس معلوم است که چه زمانی باید این اتفاق بیفتد. اما اگر برنامهتان از پیش تعیین شده نیست، پس باید هر زمانی که برایتان ممکن است وزنه را سنگینتر کنید.
حتی برنامههایی وجود دارند که از متد بسیار خاصی پیروی میکنند اما برای افزایش وزنه، چارچوب زمانی تعیین نکردهاند. در چنین شرایطی هم باید هر زمان که امکانش وجود دارد، وزنه را افزایش داد. اگر مکرراً افزایش وزنه داشته باشید، سریعتر هم پیشرفت خواهید کرد و بدنتان هم بهبود سریعتری خواهد داشت.
وزنه مناسب با توان خود انتخاب کنید
عضلات شما برای رشد کردن به چالش کافی نیاز دارند اما نمیتوانید وزنهای را انتخاب کنید که از پس آن برنیایید و مجبور شوید یا فُرم بد و نادرست تکرارهای را به پایان ببرید و از همه بدتر به خودتان آسیب بزنید. متاسفانه این اتفاقی است که خیلی وقتها روی میدهد و علت آن نیز نداشتن آگاهی و اطلاعات کافی است. گاهی زنان و مردان ورزشکار، وزنی را برای مقاومت انتخاب میکنند که هنوز برای آن آماده نیستند و در نهایت آسیب میبینند. شما جزو این افراد نباشید!
هر چند کلید اصل موفقیتتان افزایش وزنه در بدنسازی اندازه گیری قدرت روند به مکررترین حد ممکن است، اما محدودهی بیخطر بودن و با عقل جور در آمدن را فراموش نکنید! یعنی قبل از افزایش وزنه باید حتماً با وزنهی فعلی کاملاً احساس راحتی و توانایی کنید و نمیتوانید به طور اتفاقی و حساب نشده و صرفاً جهت پیشرفت، در سنگینتر کردن وزنهها غیرمنطقی عمل کنید.
چون در این صورت، فرم اجرایتان نادرست شده و دیگر نمیتوانید عضلات هدف را به طور مناسب درگیر کنید، تکرارها هم کمتر از حدی که باید باشند، خواهند رسید و مطمئناً آسیب نیز روی میدهد.
بنابراین اگر هماکنون وزنهای را در برخی تمریناتتان دارید که برایتان سنگین است، پس هنوز وقت سنگینتر کردنشان نرسیده. اگر قرار است ۴ ست با ۸ تکرار در تمرینی داشته باشید و هنوز نمیتوانید این تکرارها را کامل کنید پس آمادگی افزایش وزن را ندارید.
مواردی وجود دارد که لازم است برای یک وزنهی خاص، زمان بیشتری صرف کنید و تمرکزتان روی افزایش تکرارها باشد و آن تمرین را به حد مطلوبش برسانید. وقتی چنین هدفی تامین شد و در آن وزن، قویتر شدید، حالا زمان افزایش وزنه است. پس یادتان باشد، باید بتوانید وزن فعلی را به راحتی کامل کنید و بعد به فکر افزایش آن بیفتید.
چگونه بدانیم وزنه ای که انتخاب کردیم مناسب است؟
در افزایش وزنه، وزنی را انتخاب کنید که بتوانید تکرارهای آن تمرین را انجام دهید اما در پایان تکرارها، عضلات شما باید خسته شده باشند و به سختی بتوانید تکرار دیگری با فرم درست اجرا کنید. در شروع این میزان مقاومت نتیجهی خوبی خواهد داشت چون به اندازه کافی چالش برانگیز است و میتواند عضلات را خسته کند.
بعد از مدتی به جایی خواهید رسید که تکرار دهم دیگر آنقدر برایتان سخت نیست و دیگر احساس نمیکنید عضلاتتان میسوزند و میتوانید یکی دو تکرار دیگر نیز پیش بروید. بنابراین اگر در پایان یک ست، یک یا دو تکرار دیگر اجرا کردید و عضلاتتان کاملا خسته شدند پس در حال به کار بردن اصل اضافه بار هستید.
مقاومت را افزایش ندادهاید اما حجم تمرین را بیشتر کردهاید. این حجم افزوده، محرک جدیدی است که رشد عضلات را افزایش خواهد داد. اگر هدفتان قویتر شدن است میتوانید با مجبور کردن عضلات برای تمرین با وزن سنگینتر، قویترشان کنید. یعنی به مرور زمان، مقاومت را بیشتر کنید.
برای رعایت اصل اضافه بار چقدر وزنه را سنگین کنیم؟
بستگی به نوع تمرینی که انجام میدهید دارد. اگر تمرین ترکیبی (چند عضلهای) انجام میدهید که چند گروه عضلانی را به طور همزمان درگیر میکند، میتوانید مقاومت را بیشتر از اندازهای که در یک تمرین تک عضلهای افزایش میدهید اضافه کنید.
برای تمرینات تک عضلهای مانند دو سر بازو، افزایش یک کیلو نیم مناسب است. اما در تمرین چند عضلهای میتوانید این مقدار را دو برابر و یا حتی بیشتر کنید، مثلا ممکن است بخواهید مقاومت را 2 تا 4کیلو افزایش دهید. برای تمرینات پایین تنه حتی میتوانید تا 7 کیلو افزایش مقاومت داشته باشید چون پایین تنهی شما قادر به تحمل این وزن است. در اینجا هم نباید بتوانید بیش از ده تکرار انجام دهید و تکرار آخرتان باید با فرم درست اما به سختی اجرا شود.
از کجا بفهمید خیلی زود وزنه را افزایش دادهاید؟
اگر فرمتان افت کرد، شروع کردید به استفاده از گشتاور برای تقلب در اجرا و یا کمرتان را نتوانستید صاف نگه دارید، یعنی زود مقاومت را افزایش دادهاید. قدمی به عقب بردارید و وزنهای که قبل از اضافه کردن با آن تمرین میکردید دوباره بردارید، در همین مقاومت بمانید تا زمانی که به شرایطی که گفتیم برسید، یعنی اجرای تکرار دهم با فرم درست اما به سختی.
شاید لازم باشد بر اساس هدفی که دارید تغییرات دیگری ایجاد کنید. اگر هدفتان فقط قدرت است، زدن وزنهی سنگینتر با تکرارهای کمتر، بیشترین نتیجه را میدهد. در این شرایط، باید وزنههای سنگینتر را انتخاب کنید که بتوانید فقط 4 تا 6 تکرار داشته باشید.
اما برای هایپرتروفی عضله، حجم بیشتر تمرین و نگه داشتن عضلات فعال، تحت تنش و فشار برای مدت طولانیتر، بیشترین نتیجه را خواهد داشت. وزنی را انتخاب کنید که بتوانید 8 تا 10 تکرار با فرم درست اجرا کنید. به طور کل سه ست تمرین را انجام دهید.
اگر احساس میکنید سرعت پیشرفتتان کُندتر از آنچه میخواهید است صبور باشید. پیشرفت همیشه هم روندی یکسان ندارد. حتی ممکن است در مراحلی عقب بیفتید مثلا یک روز بتوانید وزنهای سنگینتر را با 10 تکرار و فرم درست بزنید اما روز بعد فقط بتوانید 7 تا 8 تکرار همان وزنه را با فرم درست اجرا کنید.
چند عامل در این شرایط اندازه گیری قدرت روند دخیلاند مانند هیدراسیون بدن، تغذیه، ساعات خواب و استرس، همهی اینها میتوانند روی عملکرد شما در هر جلسه تمرین اثر بگذارند. نتیجه همیشه به دلخواه پیش نمیرود. پس با تکیه بر دو سه جلسه تمرین، نتیجه گیری کلی نکنید. پیشرفت در مراحلی متعددی حاصل میشود و سرعتش یکنواخت نیست، زیرا عوامل گوناگونی روی آن اثر میگذارند.
آیا میتوانم وزنهی تمام تمریناتم را همزمان افزایش دهم؟
مسلماً خیر! شما اندازه گیری قدرت روند میتوانید وزن تمرینات ترکیبی چون اسکوات، ددلیفت، پرسهای گوناگون و پاروییها را مکرراً افزایش دهید اما در تمرینات تفکیک شدهای چون دوسربازو، سه سربازو و نشر از جانب، نمیتوانید مکرراً افزایش وزنه داشته باشید. البته این یکی از مزایای تمرینات ترکیبی نسبت به تمرینات تفکیکی است.
حتی در خود ِ تمرینات ترکیبی هم نمیتوان دقیقاً همزمان افزایش وزنه را در تمرینات داشت. بعضی از تمرینها، به دلایل مختلف، قابلیت بیشتری برای مکرراً افزایش دادن وزنه دارند.
گاهی شما میتوانید در یک تمرین خاص و برای یک گروه عضلانی مشخص، افزایشهای بسیار خوبی داشته باشید، اما ممکن است در تمرینی دیگر و برای همان گروه عضلانی نتوانید در همان چارچوب زمانی، وزنه را افزایش دهید. این کاملاً طبیعی است. هدف شما باید صرفاً حفظ روند افزایش وزنه در هر تمرین در زمانی که میتوانید باشد و سایر عوامل را به حال خود رها کنید.
آیا به طور کل و به مرور زمان، سرعت پیشرفت یکنواخت خواهد بود؟
خیر. هر چه باتجربهتر و ورزیدهتر شوید، پیشرفتتان کُندتر خواهد شد. به همین دلیل است که مبتدیها معمولاً میتوانند تقریباً در هر جلسهی تمرینی، وزنه را افزایش دهند بدون اینکه ناتوان شوند. سرعت روند پیشرفت فقط تا مدتی، یکنواخت است و بعد زمانی میرسد که نتایجی که کسب میکنید دیگر مربوط به شرایط یک مبتدی نیست.
در این مرحله، پیشرفت به کُندی صورت میگیرد و شما دیگر نمیتوانید پیوسته، وزنهها را سنگینتر کنید و هر چه زمان بیشتری میگذرد، شما قویتر شده و عضلات بیشتری میسازید و به هدفتان یا پتانسیل ژنتیکیتان نزدیکتر میشوید. دیگر نمیتوانید روند افزایش تدریجی وزنهها را با زمانی که مبتدی یا نیمهحرفهای بودید مقایسه کنید.
فقط پیشرفت کنید و راکد نمانید!
اگر هدفتان این است که هر چه سریعتر نتیجه بگیرید، پس باید الویت تمرکزتان روی تندتر کردن روند پیشرفت با بیشترین سرعت ممکن و افزایش وزنهها تا حد توان باشد. اگر هم فقط رسیدن حالا در هر زمانی که شد برایتان مهم است، پس کافیست حتماً افزایشهای تدریجی را داشته باشید، در تمام تمرینات و هر زمانی که توانستید.
حرف آخر
بهتر است افزایش وزنه را آهستهتر گسترش دهید تا اینکه دچار آسیب دیدگی شوید. یادتان باشد برای قویتر شدن هیچ ضرب العجلی وجود ندارد. به بدنتان گوش دهید! زمانی که یکی دو تکرار آخر، دیگر عضلات را خسته نمیکنند، کمی چالش را اضافه کنید. مقاومت بیشتری را امتحان کنید و ببینید چند تکرار میتوانید به راحتی انجام دهید. اگر فرمتان افت کرد یا احساس ناراحتی کردید از قدمی به عقب برگشتن نترسید.
برای افزایش مقاومت عجله نکنید، اما خودتان را دست کم هم نگیرید! تا زمانی که از اصل اضافه بار تدریجی استفاده نکنید نتیجهای نخواهید گرفت. راههای دیگری نیز مانند افزایش حجم تمرین را نیز در نظر بگیرد و امتحان کنید اما بالاخره جایی نیاز خواهید داشت که مقاومت را بالا ببرید تا قویتر شوید.
آشنایی با اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
در مقاله آموزشی آشنایی با اندیکاتور در تحلیل تکنیکال، گفتیم که اندیکاتورها از جمله ابزارهای کاربردی در تحلیل تکنیکال هستند که با استفاده از آنها میتوان زمان مناسب برای ورود و خروج از هر سهم را پیشبینی کرد. اما آیا تا کنون نام «اندیکاتور ایچیموکو» به گوشتان خورده است؟ شاید این نام برای کسانی که به تازگی وارد بازار بورس شدهاند و اطلاعات زیادی در این زمینه ندارند، کمی عجیب و غریب به نظر برسد. ایچیموکو یکی از قدیمیترین اندیکاتورهایی میباشد که توسط تحلیلگران استفاده میشده و ابزار بسیار مفیدی برای بررسی وضعیت بازار میباشد. اندیکاتور ایچیموکو که در واقع به آن «نمودار ابری ایچیکومو» یا «چارت تعاملی ایچیموکو» نیز میگویند، از جمله مهمترین ابزارهای تکنیکال به حساب میآید. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به معرفی کلی اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال و ذکر کاربردهای آن خواهیم پرداخت.
اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور ایچیموکو اولین بار در سال ۱۹۳۰ توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام Goichi Hosoda طراحی شد و در سال ۱۹۶۰ به صورت عمومی ارائه شد و مورد استفادهی تحلیلگران قرار گرفت. در تعریف اصلی واژهی اندیکاتور ایچیموکو یا Ichimoku Kinko Hyo، باید گفت که این عبارت بدین معناست که «تحلیلگران با نگاه کردن به نمودار، به راحتی بتوانند روند را شناسایی کرده و به دنبال سیگنالهای خرید و فروش بروند». ایچیموکو یکی از اندیکاتورهایی است که نه تنها حرکات قیمت را اندازهگیری میکند، بلکه آن را پیشبینی هم مینماید. مزیت این اندیکاتور آن است که دید جدیدی نسبت به خطوط حمایت و مقاومت ارائه میکند. برای بسیاری از معاملهگران، ایچیموکو ممکن است بسیار پیچیده به نظر برسد. اما زمانیکه یاد بگیرید چگونه آن را تفسیر کنید، سیگنالهای بسیار خوبی از آن دریافت خواهید کرد.
اندیکاتور ایچیموکو چه کاربردهایی دارد؟
همانطور که گفته شد، اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال سیگنالهای بسیار قوی به تحلیلگران ارائه میدهد. قدرت این سگنالها در حدی است که بسیاری از طرفداران ایچیموکو معتقدند که هر آنچه یک تریدر به آن نیاز دارد، توسط این سیستم برآورده خواهد شد. در واقع، هدف استفاده از اندیکاتور ایچیموکو، فراهم کردن یک نمای سریع از تمایل و قدرت و اندازه حرکت روند بهصورت یکجا میباشد. در ادامه برخی از مهمترین کاربردهای این اندیکاتور را ذکر خواهیم کرد:
- تشخیص جهت و قدرت روند
- تعیین نقاط برگشت قیمت سهم
- مشخص کردن نقاط حمایت و مقاومت
- امکان تعیین حد ضرر با استفاده از آن
- مشخص کردن روند سهم با استفاده از ایچیموکو
- نمایش اطلاعات مهمی از سهم، در بازه زمانی کوتاه
- امکان دریافت سیگنالهای ورود و خروج از سهم، با کمک اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
در تحلیل تکنیکال اجزای تشکیل دهنده اندیکاتور ایچیموکو چیست
اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال را میتوان در اصل یک سیستم معاملاتی کامل دانست که تمام اجزای لازم برای تحلیل و پوزیشنگیری یک معامله را در خود جای داده است. پس باید در رابطه با این اجزا جدی باشیم و هیچ یک از آنها را نادیده نگیریم. در رابطه با مبحث اندیکاتور ایچیموکو باید بدانید که واژهی «ایچی» خود از چند جزء مهم و ضروری تشکیل شده است که به شرح ذیل میباشند:
۱. تنکانسن (Tenkan Sen): تنکانسن معروف به خط بازگشت یا خط تغییر روند که به صورت میانگین متحرک قرمز رنگ یا کوتاه میباشد. در واقع، این خط در بازهی زمانی ۹روزه، میانگین بیشترین و کمترین قیمت را محاسبه میکند.
۲. کیجانسن (Kijun Sen): کیجانسن یا کیجونسن به خط استاندارد معروف میباشد و به صورت میانگین متحرک آبی رنگ یا بلند است. این خط در دورهی زمانی ۲۶ روزه، میانگین بیشترین قیمت را با کمترین قیمت محاسبه مینماید.
۳. کومو (Kumo): یا ابر ایچیموکو بهعنوان یک عنصر مرکزی در اندیکاتور ایچیموکو محاسبه میشود و محوطهی حمایت و مقاومت میباشد. این ابر توسط Senkou A و Senkou B تشکیل میشود که توضیحات آنها به شرح زیر میباشد:
- سنکو اِی (Senkou A): سنکو اِی به خط پیشرو، خط قهوهای پررنگ یا برآورد ۲۶ کندلی از میانگینهای تنکان سون و کیجون سن، معروف میباشد.
- سنکو بی (Senkou B) : سنکو بی به خط پیشرو، خط آبی روشن یا برآورد ۲۶ کندلی میانگین کف قیمت و اوج ۵۲ کندل اخیر، معروف میباشد.
۴. چیکو اسپن (Chikou Span): چیکو اسپن به معروف به خط تاخیری، خط سبز رنگ یا نمودار خطی قیمت میباشد. نحوهی محاسبهی این خط در اندیکاتور ایچیموکو به این صورت است که قیمت بسته شدن امروز، قیمت ۲۶ روز گذشته را نشان میدهد.
نحوه افزودن اندیکاتور ایچیموکو به نمودار
شما به دو طریق میتوانید اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال را به نمودار اضافه نمایید:
۱. استفاده از نوار ابزار: در این روش میتوان برای اضافه کردن اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال به نمودار از نوار ابزار استفاده کرد.
۲. استفاده از پنجره راهبر: میتوان اندیکاتور ایچیموکو را از طریق پنجره راهبر به روی نمودار اضافه نمود. در نهایت میتوان با استفاده از پنجرهی ایچیکومو و به وسیلهی سربرگ رنگها، نوع خطوط و رنگ اجزای مختلف ایچیکومو را شخصسازی کرد و در مشخصات ظاهری نمودار اندیکاتور ایچیموکو تغییرات مورد نظر را ایجاد کرد.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش و استخدام چراغ به معرفی اندیکاتور ایچیموکو در تحلیل تکنیکال و بررسی اجزا و کاربردهای آن پرداختیم. اندیکاتور ایچیموکو، یک روند تکامل یافته و پیشرفته میباشد که یادگیری آن بسیار مهم و ضروری است. با استفاده از این اندیکاتور کاربردی، میتوان سیگنالهای ورود و خروج از سهم، نقاط برگشت قیمت سهم، نقاط حمایت و مقاومت و … را به راحتی تشخیص داد. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتورهای مهم تحلیل تکنیکال پیشنهاد میکنیم تا دوره آموزش تحلیل تکنیکال را دنبال کنید و هر چه زودتر کاربرد این ابزارهای مهم و کاربردی را یاد بگیرید. چراغ ، بهعنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائهی نکات اندازه گیری قدرت روند مهم و ویدیوهای آموزش بورس به شما برای سرمایهگذاری در این بازار پرتلاطم کمک نماید.
اندیکاتور ADX و استراتژی معاملاتی آن
ADX مخفف Average Directional Index به معنی میانگین شاخص جهت دار می باشد. ADX یک اندیکاتور محبوب در بین تحلیلگران تکنیکال است. معامله گران همه بازارها مانند معامله گران بازارهای فارکس، سهام و فیوچرز بطور گسترده از این اندیکاتور استفاده می کنند.
این اندیکاتور به معامله گران کمک می کند تا جهت دار بودن بازار و همچنین قدرت یک روند مشخص در بازار را تشخیص دهند.
معمولا از ADX بعنوان اندیکاتور قدرت روند یاد می شود زیرا معامله گران و سرمایه گذاران بازارهای مالی را قادر می سازد تا در یک روند پر قدرت، وارد معامله شوند. بدین ترتیب، ریسک کاهش یافته و سود بالقوه افزایش می یابد.
اندیکاتور ADX بطور معمول از 3 خط جداگانه تشکیل می شود. این خطوط شامل ADX، خط جهت دار مثبت یا DI+ و خط جهت دار منفی یا DI- می باشد.
این خطوط به معامله گران کمک می کند تا نسبت به ورود به یک معامله خرید یا معامله فروش و یا عدم معامله در بازار تصمیم گیری کنند.
اندیکاتور ADX جهت کمی کردن قدرت یک روند از میانگین متحرک مربوط به گستره یک دامنه قیمتی در یک تایم فریم مشخص استفاده می کند. با وجود اینکه معمولا این اندیکاتور برای دوره 14 روزه محاسبه می شود، می تواند در تایم فریم های دیگر مانند ساعتی یا هفتگی مورد استفاده قرار گیرد.
چه کسی اندیکاتور ADX را اختراع کرد؟
این اندیکاتور در سال 1978 میلادی توسط جی ولز وایلدر(J. Wells Wilder) جهت تحلیل نمودار قیمت کالاها معرفی شد. اما این اندیکاتور می تواند درهمه بازارها و همه تایم فریم ها به خوبی عمل کند.
جی ولز وایلدر در دهه 1930 متولد شد. او در ابتدا یک مهندس بود که به بازار املاک روی آورد و سپس به یک تحلیلگر تکنیکال تبدیل شد.
آقای وایلدر علاوه بر معرفی ADX، اندیکاتورهای محبوب دیگری مانند ATR ، پارابولیک SAR و Aligator و همچنین چند اندیکاتور دیگر را به دنیای تحلیل تکنیکال اضافه کرد.
چرا اندیکاتور ADX برای معامله گران مفید است؟
هدف اصلی اندیکاتور ADX این است که مشخص کند آیا قیمت یک سهم، یک جفت ارز و یک کالا، دارای روند مشخص است یا در یک محدوده نوسان می کند. اندیکاتور ADX معمولا بعنوان مکمل با سایر اندیکاتورها استفاده می شود. ADX یک فاکتور قوی جهت تصمیم گیری درباره خرید یا فروش اندازه گیری قدرت روند یک دارایی است.
معمولا بهترین سودها در روندهای قوی حاصل می شوند. ADX به معامله گران کمک می کند تا در بازارهای خنثی وارد معامله نشوند و روندهای پر قدرت را جهت کسب سود بیابند.
چگونه یک معامله گر بایستی بداند که یک روند، ادامه دار خواهد بود یا اینکه روند می خواهد باز گردد و سودهای بدست آمده را از بین ببرد؟
این دقیقا همان موقعیتی است که اندیکاتور ADX به کمک معامله گر می آید.
چگونه بر اساس اندیکاتور ADX معامله کنیم؟
یکی از مهمترین مواردی که درباره اندیکاتور ADX بایستی به خاطر بسپاریم این است که حرکات اندیکاتور، مستقل از حرکات نمودار قیمت است.
این اندیکاتور تنها قدرت روند را نشان می دهد. بنابراین هم در روندهای صعودی قوی و هم در روندهای نزولی قوی، اندیکاتور ADX افزایش می یابد.اندازه گیری قدرت روند
فرمول اندیکاتور ADX
نحوه محاسبه اندیکاتور ADX بسیار پیچیده است. با این حال ممکن است کنجکاو باشید که این اندیکاتور محبوب چگونه محاسبه می شود.
جهت یافتن قدرت یک روند، ابتدا ADX محاسبه می شود. جهت محاسبه ADX ابتدا بایستی DM+ و DM- مشخص شوند.
جهت محاسبه DM+، رقم آخرین قله قیمت، منهای قله قبل از آن می شود. همچنین جهت محاسبه DM-، آخرین کف قیمتی در نمودار منهای کف قبل از آن می گردد.
اگر رقم DM+ بزرگتر از DM- باشد و همچنین بزرگتر از صفر باشد، رقم DM+، معتبر در نظر گرفته می شود. در غیر اینصورت DM+ صفر در نظر گرفته خواهد شد.
اگر رقم DM- بزرگتر از DM+ باشد و همچنین بزرگتر از صفر باشد، رقم DM-، معتبر در نظر گرفته می شود. در غیر اینصورت DM- صفر در نظر گرفته خواهد شد.
نشانگر DI+، صد برابر میانگین متحرک نمایی(EMA) مثبت DM، تقسیم بر ATR می باشد. معمولا ATR برای دوره 14 روزه محاسبه می شود. –DI نیز به همین صورت 100 برابر میانگین متحرک نمایی(EMA) -DM، تقسیم بر ATR می باشد.
سپس میانگین متحرک نمایی قدر مطلق DI+ منهای DI- محاسبه و ضرب در 100 می شود. عبارت بدست آمده تقسیم بر DI+ بعلاوه DI- می گردد. حاصل این عبارت، رقم ADX خواهد بود.
تفسیر اندیکاتور ADX
این اندیکاتور بین 0 تا 100 نوسان می کند. بدین ترتیب، هر چه نشانگر ADX بالاتر برود قدرت روند جاری در بازار نیز بیشتر خواهد بود. همچنین زمانیکه ADX نزول می کند روند نیز تضعیف می شود.
زمانیکه ADX زیر 20 است: بازار دارای روند خاصی نیست.
زمانیکه ADX از پایین به بالا 20 را قطع می کند: در این حالت احتمالا یک روند جدید در حال شکل گیری است. معامله گران در این شرایط می توانند بر اساس روند بازار، یک سفارش خرید یا فروش به بازار ارسال کنند.
زمانیکه ADX بین 20 و 40 می باشد: زمانیکه ADX بین 20 و 40 در حال رشد است به عنوان تایید یک روند جدید در نظر گرفته می شود. معامله گران می توانند از این فرصت جهت خرید یا فروش استقراضی استفاده کنند.
زمانیکه ADX بالاتر از 40 قرار دارد: در این حالت، یک روند قوی را شاهد هستیم.
وقتی ADX از 50 عبور می کند: روند بازار، بسیار قوی است.
زمانیکه ADX از 70 عبور می کند: این یک حالت بسیار نادر است و به آن روند قدرتمند یا Power Trend می گویند.
چگونه از ADX استفاده کنیم؟
ADX می تواند بخشی از استراتژی معاملاتی شما باشد و در تعیین نقاط ورود و خروج به شما کمک کند. بعنوان بخشی از استراتژی تقاطع(Crossover Strategy) می توانید زماینکه DI+ از پایین به بالا DI- را قطع کرد وارد یک موقعیت خرید شوید.
به همین ترتیب زمانیکه DI ، -DI+ را به سمت بالا قطع کرد می توانید یک پوزیشن فروش باز کنید یا از معامله خرید که قبلا باز کرده اید، خارج شوید.
علاوه بر استراتژی تقاطع می توانید از خطوط ADX، +DI ، -DI جهت ارزیابی یک روند از زمان شروع شدن آن استفاده کنید.
یک استراتژی معاملاتی با اندیکاتور ADX و RSI
قوانین اندیکاتور ADX، این اطمینان را به شما می دهد که در یک روند پر قدرت وارد معامله شوید. بنابراین تفاوتی نمی کند که در تایم فریم 10 دقیقه ای معامله می کنید یا در تایم فریم روزانه.
در ادامه با استفاده از یک استراتژی مناسب، موقعیت فروش را در بازار شکار می کنیم و وارد معامله می شویم. این استراتژی در پنج مرحله به شرح زیر قابل اجرا می باشد.
مرحله اول: صبر کنید تا اندیکاتور ADX رقم 25 را از پایین به بالا قطع کند.
قبل از اینکه به نمودار قیمت جهت تشخیص روند نگاه کنیم بایستی ابتدا منتظر باشیم تا ADX از رقم 25 بالاتر برود. پس از قرار گرفتن اندیکاتور در این محدوده می توان گفت که یک روند قوی در بازار وجود دارد و احتمال ادامه دار بودن آن وجود دارد.
همه ما می دانیم که روند، دوست ماست. اما یک روند تازه شکل گرفته، بدون انرژی کافی می تواند به سرعت تغییر جهت بدهد.
بنابراین ما به منظور اندازه گیری جهت روند، حرکت نمودار قیمت را نیز بایستی بررسی کنیم. در گام بعدی به این موضوع می پردازیم.
مرحله دوم: مسیر روند را با استفاده از 50 کندل اخیر مشخص می کنیم. برای سیگنال های فروش به دنبال یک روند نزولی خواهیم بود.
مهم نیست که نمودار در چه تایم فریمی رسم شده است. ما صرفا به یک روش عملی جهت تعیین مسیر بازار نیاز داریم.
از آنجاییکه سعی بر ساده کردن استراتژی است آخرین 50 کندل را بر روی نمودار مشاهده می کنیم. با توجه به اینکه 50 کندل اخیر در نمودار مورد بررسی به سمت پایین است بنابراین روند بازار را نزولی در نظر می گیریم.
حال بایستی به دنبال یک نشانه برای ورود به معامله باشیم. بدین منظور از اندیکاتور محبوب RSI استفاده می کنیم.
مرحله سوم: زمانیکه اندیکاتور RSI به زیر 30 نزول کرد وارد موقعیت فروش می شویم.
جهت سیگنال ورود به معامله از اندیکاتور RSI استفاده می کنیم. تنظیمات RSI بایستی با تنظیمات اندیکاتور ADX یکی باشد. برای مثال اگر RSI بر روی 14 تنظیم شده است محاسبات ADX نیز بایستی با رقم مشابه صورت پذیرد.
بطور معمول زمانیکه RSI به زیر 30 نزول می کند بعنوان اشباع فروش تفسیر می شود و محدوده احتمالی بازگشت قیمت می باشد. اما ما در اینجا کاملا بر عکس عمل می کنیم. زیرا این یک استراتژی هوشمندانه است.
در یک روند نزولی قوی، ما نیاز داریم تا فروشندگان بیشتری در بازار حضور یابند. بنابراین زمانی وارد موقعیت فروش می شویم که اندیکاتور RSI به زیر محدوده 30 رسیده باشد.
پس از سیگنال ورود به معامله مهم ترین چزی که به آن احتیاج داریم حد ضرر است که در ادامه آن را شرح خواهیم داد.
مرحله چهارم: حد زیان بایستی بر روی آخرین قله خط ADX تنظیم شود.
در این استراتژی، جهت تعیین محل استاپ لاس ابتدا بایستی آخرین قله ADX که قبل از نقطه ورود ایجاد شده است را اندازه گیری قدرت روند بیابیم. سپس قله نمودار قیمت که متناظر با قله ADX است را پیدا کنیم. این محل به عنوان حد زیان معامله ما در نظر گرفته می شود.
حال به آخرین مرحله از استراتژی معاملاتی ADX رسیدیم. تا اینجا نقطه ورود و حد زیان را مشخص کردیم. حال زمان تعیین حد سود معامله است.
مرحله پنجم: زمانی سود خود را شناسایی می کنیم که اندیکاتور ADX دوباره به زیر 25 نزول کند.
اندیکاتور ADX تنها به دنبال کسب سود از روندهای پر قدرت است. بنابراین همین که روند، قدرت خود را از دست می دهد، سود معامله را شناسایی کرده و تا یک فرصت معاملاتی دیگر از بازار خارج می شویم.
بنابراین زمانیکه ADX رقم 25 را از بالا به پایین قطع می کند سود خود را شناسایی و از بازار خارج می شویم.
بازگشت ADX به زیر 25 نشاندهنده ضعیف شدن روند است.
در نمودار بالا ما شاهد یک روند نزولی بودیم و با ورود به یک معامله فروش از ریزش بازار، سود کسب کردیم.
ما می توانیم طبق قوانین مشابه اما معکوس وارد معامله خرید شویم و در روندهای صعودی نیز در بازارهای فارکس و بورس با استفاده از استراتژی ADX، سود خود را از بازار کسب کنیم.
در زیر یک مثال تصویری از معامله خرید بر اساس این استراتژی را مشاهده می کنیم.
همانطور که در نمودار بالا مشاهده می کنید زمانیکه ADX از 25 بالاتر می رود، اندیکاتور RSI را بررسی می کنیم و زمانیکه RSI به بالاتر از 70 صعود می کند وارد یک موقعیت خرید می شویم.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4.1 / 5. تعداد آرا 40
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
راهنمای استفاده از سایت سیگنال تو فالو (signal to follow)
چگونه از Alerts (هشدار یا آلارم) در متاتریدر 4 و 5 استفاده کنیم؟
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
دیدگاه شما