رقابت مریلین مونرو با هومن سیدی در ونیز
ساعت24-ایرنا نوشت: « «بلوند - Blonde» به کارگردانی «اندرو دامینیک - Andrew Dominik» استرالیایی که برداشتی تخیلی از زندگی «مریلین مونرو- Marilyn Monroe» است، با بازی یک بازیگر کوبایی - اسپانیایی در هفتاد و نهمین جشنواره فیلم ونیز اکران میشود.»
آنا سلیا د آرماس کاسو - Ana Celia de Armas Caso که فعالیت خود را در سینما در سال ۲۰۰۶ با نقش اصلی درام عاشقانه گل رز از فرانسه در کشورش کوبا آغاز کرد و با بازی در نقش هوش مصنوعی سهبعدی در فیلم علمی تخیلی تحسینشده بلید رانر ۲۰۴۹ - Blade Runner ۲۰۴۹ در سال ۲۰۱۷ به شهرت رسید، با ایفای نقش مریلین مونرو به جشنواره فیلم ونیز آمده است. او برای ایفای نقش در فیلم جنایی چاقوکشی - Knives Out در سال ۲۰۱۹ نامزد دریافت جایزهٔ گلدن گلوب شد.
بلوند، یک فیلم ۱۶۶ دقیقهای درام روانشناختی زندگینامهای آمریکایی است که از رمان داستانی تاریخی به همان نام اثر جویس کارول اوتس از سال ۲۰۰۰ اقتباس شده است.
این فیلم برداشتی تخیلی از زندگی مریلین مونرو با بازی آنا سلیا د آرماس کاسوست که در این اثر آدرین برودی - نئو چگونه کار می کند؟ Adrien Brody، بابی کاناوله - Bobby Cannavale و جولیان نیکلسون - Julianne Nicholson در نقشهای مکمل ظاهر میشوند. بیشتر فیلم به صورت سیاه و سفید فیلمبرداری و قسمتهایی از آن به صورت رنگی تنظیم شده است.
دده گاردنر، جرمی کلاینر، تریسی لاندون، برد پیت و اسکات رابرتسون به عنوان تهیهکنندگان این فیلم حضور دارند. تولید این فیلم، پس از یک دوره طولانیِ توسعه که در سال ۲۰۱۰ آغاز شده بود، سرانجام در اوت ۲۰۱۹ در لس آنجلس آغاز شد و در ژوئیه ۲۰۲۱، پس از همه گیری کووید-۱۹، به پایان رسید.
بلوند پس از جشنواره فیلم ونیز، در ۲۸ سپتامبر توسط نتفلیکس منتشر میشود.
این فیلم فردا در دو نوبت و در ساعتهای ۱۹ و ۲۰ به ترتیب در سالا گرانده و پالا بیه نال نمایش داده میشود.
اندرو دامینیک کارگردان کار که از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده، پیشتر فیلم درام وسترن ترور جسی جیمز بهدست رابرت فورد بزدل- The Assassination of Jesse James by the Coward Robert و نئو نوآر و جنایی کشتار با لطافت - Killing Them Softly را کارگردانی کرده است. در این دو اثر که سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۲ ساخته شده برد پیت نقش اصلی را ایفا کرده است.
فردا همچنین شب، داخلی، دیوار به کارگردانی وحید جلیلوند نیز در بخش اصلی هفتاد و نهمین جشنواره فیلم ونیز در ساعت ۱۶ و ۱۵ دقیقه در سالا گرانده نمایش داده خواهد شد.
سن عُمَر – Saint Omer (عُمَر مقدس) محصول فرانسه به کارگردانی آلیس دیوپ - Alice Diop عنوان فیلم دیگری است که روز پنجشنبه اکران خواهد شد.
در این فیلم ۱۲۳ دقیقهای که در ساعت ۱۷ و ۳۰ دقیقه و در پالا بیه نال اکران میشود، Kayije Kagame Guslagie Malanda، Valérie Dréville، Aurélia Petit ایفای نقش میکنند.
روز پنجشنبه پرده فیلم ونیز در ساعت ۱۳ در پالا بیه نال شاهد اکران جنگ جهانی سوم به تهیهکنندگی و کارگردانی هومن سیدی خواهد بود.
نشانه بد جنس بودن
(تصویر شماره 1) رفتارِ بد مسری است و هرچه بی ادبی و دشمنی بیش تری در محیطِ کار مشاهده کنیم، احتمال اینکه با دیگران بی ادبانه رفتار کنیم بیش تر می شود. اگر همکاران تان مدام با هم جروبحث دارند، ممکن است منبعِ این جروبحث شما باشید. اگر در محلِ کارتان کسی دوست ندارد با شما کار کند، ممکن است ندانید که رفتارتان چه خسارتی به سلامتی و وقت همکاران تان وارد می کند. علتش آن است که اکثر آدم ها ترجیح می دهند در سکوت رنج بکشند تا اینکه عقایدِ صادقانه شان درباره بدجنسی شما را رو در رو به شما بگویند.
تِسا وِست، دانشیار روان شناسی در دانشگاه نیویورک و نویسنده کتاب «بدجنس های محل کار: همکارانِ سمی و کاری که باید با آن ها بکنیم»؛ می گوید: «توقع نداشته باشید کسی به شما بگوید بدجنس هستید. آدم ها به سختی می توانند با بدجنس ها روبه رو شوند و در بسیاری از مکان ها، طبیعی نیست که مردم بدونِ آنکه از آن ها درخواست شده باشد، به کسی بازخوردِ منفی بدهند.»
او می گوید: «مردم وسوسه می شوند به جای آنکه با بدجنس ها روبه رو شوند، خودشان کار نئو چگونه کار می کند؟ آن ها را جبران کنند.
زیرا دوست ندارند دیگران آن ها را منبع بدجنسی بدانند.» اگر تردید دارید دیگران واقعاً چه حسی نسبت به شما دارند باید به درون تان نگاهی بیندازید. روان شناسِ سازمانی، لارا گالاهِر، می گوید: «باید بدانید که آنچه یک رفتار را به سطحِ رفتار بدجنسانه می رساند برای هر فرد و سازمانی متفاوت است، اما یک قانون کلی وجود دارد و آن اینکه «اگر افراد در کنار شما احساسِ خوبی نسبت به خودشان نداشته باشند، شما را آدمِ بدجنس و به دردنخوری می دانند».
به این علائم هشداردهنده که می گویند شما ممکن است آن آدم بدجنسه باشید، توجه کنید و ببنید تا چه حد این جملات به شما ارتباط پیدا می کند.
۱. اگر فکر می کنید همه آدم های اطراف تان بدجنس هستند، احتمالاً بدجنسی از خودتان است
وست می گوید بدجنسی ممکن است خیلی ظریف تیم را تحتِ تأثیر قرار دهد؛ به نحوی که منبع آن برای همه ناشناخته بماند، اما یک نشانه اش آن است که تیم در حضور شما نمی تواند خوب عمل کند. وِست می گوید: «یکی از نشانه های واضحِ بدجنسی این است که وقتی شما حضور دارید رفتار دیگران با خودشان نه با شما تغییر کند. گروه هایی که قبل از حضور شما هیچ مشکلی با تقسیم وظایف، نقش پذیری و تصمیم گیری های کارآمد نداشتند، ناگهان متوجه می شوند در حالِ مبارزه با نیرویی نامرئی هستند. رقابت برای کسب موقعیت بالا می گیرد، آدم ها حرف یکدیگر را قطع می کنند و در مقابل چیز هایی مثل رأی گیری که تا پیش از این فرایند های دموکراتیکِ موردِ حمایت بود، مقاومت می کنند. مدیران ارشد وقتی متوجه می شوند نمی توانند روی تصمیم های تیمی شما حساب باز کنند، حمایت شان را از شما دریغ می کنند. اگر این الگوی رفتاری «مدام» در تیمی که عضوش هستید تکرار می شود، ممکن است شما آن آدمِ بدجنس باشید.»
برطبقِ مطالعات، رفتارِ بد مسری است و هرچه بی ادبی و دشمنی بیش تری در محیطِ کار مشاهده کنیم، احتمال اینکه با دیگران بی ادبانه رفتار کنیم بیش تر می شود. اگر همکاران تان مدام با هم جروبحث دارند، ممکن است منبعِ این جروبحث شما باشید.
وست می گوید: «مراجعه کننده ای داشتم که می گفت همه تیم هایی که با آن ها کار کرده است مشکل داشتند و از پشت به هم خنجر می زدند. درواقع رفتارِ رقابت جویانه خودِ او بود که به دیگران سرایت می کرد، اما مدتِ زیادی طول کشیده بود تا متوجه شود منبعِ این رفتار خودِ اوست.»
۲. اگر دیگران با شما موافق نیستند، اما بازخوردی هم به شما نمی دهند
گالاهر می گوید اگر دیگران به ندرت با شما مخالفت می کنند امکان دارد شما آدمِ بدجنسی باشید. نباید فکر کنید اینکه دیگران با شما بحثی ندارند معنایش آن است که عاشقِ کار کردن با شما هستند. اگر شما بدجنس باشید، دیگران برای بیان ایده ها و پیشنهادِ بازخورد احساس راحتی نمی کنند.
گالاهر می گوید: «اگر در جلسات به نکته ای اشاره می کنید و دیگران معمولاً در مقابلِ ایده شما سکوت می کنند، ممکن است به دلیلِ آن باشد که شما از نظرشان بدجنس هستید. بعضی اوقات بدجنس ها نادانسته همکاران شان را تخریب می کنند، با خشم از دیدگاه شان دفاع می کنند و باعث می شوند که همکاران علاقه ای به ورود به بحث های سالم با آن ها را نداشته باشند. برخی افراد از گفتگو خارج می شوند، زیرا می ترسند گفتگو کنند و برخی به این دلیل گفتگو نمی کنند که حس می کنند انرژیِ کافی برای "جنگیدن" ندارند.»
اگر از همکاران تان درخواست می کنید به شما توصیه کنند یا درخواست می کنید که از شما پیش رئیس تعریف کنند، اما چیزی نمی شنوید، می تواند نشانه ای باشد که دیگران شما را بدجنس می دانند و علاقه ای به کمک کردن به شما ندارند. نه گفتن به شکلِ مستقیم می تواند بهای اجتماعی سنگینی داشته باشد، برای همین دیگران رویکردِ "پاسخِ منفی" را ترجیح می دهند؛ بنابراین کاری انجام نمی دهند.»
۳. اگر همه آدم ها شما را ترک می کنند
اگر شگفت زده هستید که چرا واردِ هر تیم و گروهی که می شوید دیگران آن تیم را ترک می کنند، ممکن است علتش خودِ شما باشید. یکی از دلایلِ واضح آن است که دیگران بدونِ آنکه دلیلِ مشخصی بیاورند گروهی که شما در آن هستید را ترک می کنند و درخواست کار کردن با گروه های دیگر را می دهند. اِلنا آرمیجو، مربی اجرایی و رهبری می گوید: «اغلب آدم ها از اتفاقاتی که اطرافشان میافتد شگفت زده می شوند، زیرا پذیرفتنِ اینکه ممکن است اشکال از خودشان باشد، دردناک است. آدم هایی که در چرخه بدجنسی گیر افتاده اند، ترجیح می دهند به جای رشد کردن، به همان رفتار ادامه دهند.»
۴. اگر آدم هایی که با آن ها کار می کنید مدام شما را ناامید می کنند
اگر حس کنید که همیشه این تیم شما و نه خودِ شماست که مشکل دارد، ممکن است مدام به همکاران تان لعنت بفرستید و در حق شان بدجنسی کنید. در اعماق این ذهنیت، «بخشی از وجودِ شما به صورتِ ناخودآگاه می ترسد که شما بر اساسِ عملکردِ دیگران ناکافی به نظر برسید، اما به جای آنکه با ترس های خودتان مقابله کنید، به جای تمرکز روی بی کفایتی های خودتان روی بی کفایتی های دیگران تمرکز می کنید. اگر مدام انتهای جملاتِ خودتان «ای احمق» را استفاده می کنید، احتمالاً منتقد درون تان فعال شده است.»
۵. اگر عادت کرده اید اعتبار دیگران را بدزدید
اگر درجاییکه باید به کسی اعتبار بدهید، این کار را نمی کنید، همکارِ قدرناشناسی هستید که کار کردن با او دردسرساز است. مردم نیاز دارند کارشان تأیید شود تا حسِ ارزشمندی بکنند و بتوانند پیشرفت کنند. پِرپِچوآ نئو، روان شناس، می گوید: «اگر اعتبار و ایده های دیگران را می دزدید و آن ایده ها را به عنوان ایده های خودتان مطرح می کنید، شما فردی بدجنس هستید.»
اگر این موارد برای شما آشنا بود، نگران نباشید، می توانید این رفتار را اصلاح کنید و شهرتِ خودتان را تغییر دهید.
قبل از آنکه به کسی بازخورد بدهید، بنیان های اعتماد را مستحکم کنید
اگر حدس زده اید که دیگران شما را بدجنس می دانند، باید قبل از آنکه از آن ها درخواست کنید به شما بازخورد بدهند و بگویند واقعاً چه فکری درباره تان دارند، اعتمادشان را جلب کنید. گالاهر می گوید: «اعتماد از دانستنِ پاسخِ این سوالات به دست می آید: "آیا از ته قلب نفع آن ها را می خواهید؟ منافع آن ها چه هستند؟ چه چیز هایی برای شان مهم است؟ "
اگر هنوز پاسخِ این پرسش ها را نمی دانید، باید درباره نیت تان با دیگران صحبت کنید. گالاهر پیشنهاد می دهد چنین جملاتی را به کار ببرید: «دوست دارم درباره ات بیش تر بدانم و رابطه ای نزدیک تر با هم داشته باشیم.»
درخواست کنید که بازخورد های واضح تری به شما بدهند تا بدانید چه فکری درباره تان می کنند
وست می گوید پرسش های کلی مثلِ اینکه «آیا به من به عنوان رئیس یا عضو تیم اعتماد داری؟» به اندازه پرسش هایی که روی یک رفتار خاص یا موقعیتِ خاص تأکید می کنند، مفید نیستند. وست می گوید شما باید درباره رفتارِ خاصی که اخیراً رخ داده است از همکاران تان سوال کنید.
او می گوید: «مردم خیلی راحت تر درباره فلان رفتار یا فلان چیزی که در یک جلسه گفته اید، بازخورد می دهند تا اینکه بخواهند به مجموع چیز هایی که شما گفته اید و رفتار هایی که داشته اید، واکنش نشان دهند.»
«می توانید درباره لحن تان، بازخوردی که به کسی دادید، مدت زمانی که طول کشید تا کاری را انجام دهید، مقدار کاری که برای تیم انجام داده اید و مواردی مثل این بازخورد بگیرید. بازخورد گرفتن درباره رویداد های ویژه، کوچک و اخیر شما را یک قدم به دیدنِ اینکه دیگران چگونه شما را می بینند، نزدیک می کند.»
گالاهر پیشنهاد می دهد برای بازخورد گرفتن چنین عباراتی را استفاده کنید: «من واقعاً می خواهم هم گروهیِ خوبی باشم و می خواهم طوری باشم که کار کردن با من برای همه آسان تر باشد. دو کاری که می توانم انجام دهد تا تبدیل به فردی شوم که کار کردن با او آسان است، چیست؟»
بدانید تغییر گام به گام رخ می دهد و نمی توانید یک باره شخصیت تان را تغییر دهید
وقتی دیگران درباره تمایلاتِ بدجنسی شما در یک حوزه خاص نظر دادند، یکی دو مورد را در نظر بگیرید، و کار را با همان دو مورد شروع کنید. وست می گوید: «تغییرات کوچک و روزمره می تواند شما را از قلمروِ فردِ بدجنس خارج کند. تغییراتِ کلی و یک باره در شخصیت دائمی و پایدار نیست، اما تعدیل در کار های روزمره می تواند پایدار باشد.»
واژه شناسی این خبر (روانشناسی):
روان شناسی یا (در فارسی افغانستان ) سایکالِجی (به انگلیسی : Psychology )، یا (در برخی منابع) پسیکولوژی (به فرانسوی : Psychologie )، دانشی است که با بهره گیری از روش دانشی به پژوهش و مطالعهٔ حالت ها و فرایندهای ذهنی و رفتار در انسان و دیگر جانوران می پردازد. منظور از «رفتار» همهٔ حرکات، اعمال و رفتار قابل مشاهدهٔ مستقیم و غیرمستقیم است، و منظور از «فرایندهای روانی»، چیزهایی همچون: احساس ، ادراک ، اندیشه (تفکر) ، هوش ، شخصیت ، هیجان و انگیزش و حافظه … است.
آغاز پژوهشهای روان شناختی به شکل علمی و دانشگاهی، به اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم بازمی گردد؛ می توان گفت اکتشاف ها و پژوهش های قابل توجه در روان شناسی، تنها از حدود ۱۵۰ سال پیش، شروع شده است، و این درحالی است که علوم تجربی دیگر از تاریخچه ای بلندتر و پربارتر برخوردارند؛ البته مباحث مربوط به ذهن و روان، قرن هاست که ذهن متفکران را به خود مشغول کرده و آثار مکتوب آن، از دانشمندان یونان باستان و متفکرانی چون سقراط ، افلاطون و ارسطو نیز در دست است؛ اما این شاخه از علم تا پیش از روان شناسی جدید، به صورت مدون و آکادمیک، مورد مطالعه قرار نگرفته بود.
(برگرفته از دانشنامه آزاد ویکیپدیا)
آناهیتا صادق زاده ، نماینده دانشجویان کارشناسی ارشد نئو چگونه کار می کند؟ رشته روانشناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی و ورودی ۱۴۰۰ در گفت و گو با خبرنگار ایسکانیوز، درباره برخی از مشکلات دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی آزاد اسلامی گفت: برای تمامی دانشجویان ورودی ۱۴۰۰ در رشته روانشناسی بالینی مبلغ شهریه ثابت به یک میزان نیست و برای برخی دانشجویان افزایش شهریه ثابت را شاهد هستیم. این دانشجو با بیان اینکه از دیگر مشکلات دانشگاه ارائه خوابگاه های محدود در ترم های دو و سه است، افزود: برای دانشجویان این رشته در مقطع کارشناسی ارشد اتمام دروس در مدت دو سال از اهمیت برخوردار است، چون هنوز از سوی دانشگاه برنامه ریزی دقیق در زمینه افزایش میزان خوابگاه ها وجود نداشته و اقدامات هر روز به روز دیگر موکول شده .
روانشناسان و مشاوران می توانند در این موقعیت ها به کمک فرد بیایند. آن ها در ابتدا مدیریت هیجانی را آموزش می دهند، سپس با رویکردهای حل مسئله محور کمک می کنند که مراجع بتواند به ترتیب اولویت با مشکلات خود رو به رو شود و آن ها را حل و فصل کند. اگر این مشکلات بیشتر ناشی از تعارضات درون روانی و شخصیتی باشد درمانگر ارزیابی های روانی خود را آغاز می کند و با رسیدن به تشخیص درست در این باره تلاش خواهد کرد تا در طی جلسات روان درمانی متعدد به ارتقای سلامت روان فرد کمک کند. درست است که در هر زمان و برای هر مشکلی می توانید به مشاوران مراجعه کنید و از آن ها کمک بگیرید، اما دریافت خدمات مشاوره در مورد برخی از مسائل و مشکلات ضروری تر است و حل آن ها حتما به خدمات حرفه ای نیاز دارد. برخی .
افسردگی دوقطبی و اسکیزوفرنی را شاید بتوان چندین سال قبل از بروز علائم آن ها تشخیص داد. براساس تحقیقی که اخیراً انجام شده ۵۰ درصد بیمارانِ مبتلا به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی در دوران کودکی به مراکز خدمات بهداشتِ روان کودک و نوجوان مراجعه کردند. خطر ابتلا به اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی شاید سال ها قبل از شروع بیماری قابل تشخیص باشد. محققان در مطالعه ای به رهبری دانشگاه کالج دوبلین دریافتند ۵۰ درصد کسانی که دچار این اختلال های روانی می شوند در کودکی به CAMHS یا خدمات بهداشت روان کودک و نوجوان مراجعه کردند. یافته های این تحقیق که در مجله ی World Psychiatry منتشر شده به نقل از پروفسور ایان کِلِهِر از دانشکده ی پزشکی UCD خبر از احتمالِ مداخله و حتی پیشگیریِ زودهنگام این بیماری ها را می دهد. .
ارز دیجیتال نئو را بیشتر بشناسید
همه چیز درباره ارز دیجیتال نئو neo
اگر شما هم از افرادی هستید که در زمینه ارزهای دیجیتال فعالیت هایی را انجام می دهید بدون شک با بسیاری از آن ها آشنایی دارید. ارز دیجیتال نئو یکی از نمونه های ابزار این رمز ارزها می باشد. این رمز ارز در ابتدا که عرضه گردید شیرز نام گذاری شد، اما بعدها آن را با نام نئو یا اتریوم چین شناختند. اولین ارز دیجیتال که در اختیار مردم قرار گرفت، در مورد ایجاد پول بود که در سراسر جهان از آن استفاده می کنند، اما دومین نسل از ارز های دیجیتال که ارائه شد برای ایجاد محصولات و خدمات بودند که نئو هم در این دسته قرار دارد. بسیاری از افراد ممکن است با خود بگویند ارز دیجیتال نئو چیست؟ در ادامه با ما همراه باشید که با این ارز دیجیتال و مزایا و معایب آن و کاربردهای نئو آشنا شوید.
neo coin
قیمت لحظهای ارز دیجیتال نئو
تاریخچه ارز دیجیتال نئو
در سال 2014 دا هانگ فی و اریک ژانگ پروژه خود را به نام شیرز شروع کردند، این دو قبل از ایجاد نئو در شرکتی تحقیقاتی به نام وان چین مشغول به کار بودند و بلاک چین ها را توسعه می دانند. در سال 2017 بعد از اینکه این ارز دیجیتال به بازار وارد شد نام آن را به نئو تغییر دادند. ارز دیجیتال نئو برای رای گیری و کمک به مدیریت شبکه توکن هایی را ارائه می دهد.
تکنولوژی ارز دیجیتال نئو
ارزهای دیجیتال به طور گسترده ای بازار کسب و کارهای بزرگ و کوچک را فرا گرفته اند. نئو یکی از همین رمزارزها می باشد که به وسیله بنیادهای غیر دولتی آن را خلق کرده اند. این ارز دیجیتال در بستر بلاک چین فعالیت دارند. نئو به طور کلی تکنولوژی است که ارز دیجیتال جزئی از آن می باشد. صرافی های مختلفی برای این ارز دیجیتال وجود دارد که می توان برای خرید ارز با استفاده از آن ها از قیمت نئو اطلاع پیدا کرد.
neo coin
ارز دیجیتال نئو از قراردادهای هوشمند استفاده می کند، اما علاوه بر این خود را به سوی نوآوری های مختلفی هدایت می کند. این شبکه بر اساس اتریوم ساخته شده است، اما تفاوت هایی از لحاظ فنی با آن دارد. نئو بر اساس هدفی به نام اقتصاد هوشمند ایجاد شده است.
نحوه کار ارز دیجیتال نئو neo
ارز دیجیتال نئو را نمی توان استخراج کرد، یعنی از ماینرها برای ایجاد آن ها استفاده نمی کنند. هنگامی که این رمز ارز فعالیت خود را شروع کرد 100 میلیون توکن را در اختیار داشت. تنها 50 میلیون از این توکن را در اختیار مردم قرار داده اند.
هر ارز دیجیتال از یک الگوریتم اجماع استفاده می کند، به عنوان مثال بیت کوین از اثبات کار بهره می برد و معاملات را در قیمت پایین تری از دیگر ارزها انجام می دهد. نئو در این جا نوآوریی را ایجاد کرده است که آن هم DBFT می باشد. با استفاده از این الگوریتم هر فردی که به خرید نئو می پردازد می تواند حق رای داشته باشد، که از آن برای انتخاب مدیر بلاک چین استفاده می کنند.
کیف پول نئو
قبل از اینکه به معرفی انواع کیف پول بپردازیم در مورد ویژگی هایی که یک کیف پول دیجیتال نئو باید داشته باشد اطلاعاتی را در اختیار شما قرار خواهیم داد. توانایی تولید GAS یکی از ویژگی هایی است که یک کیف پول دیجیتال نئو باید داشته باشد. کسانی که نئو را در کیف پول های خود نگهداری می کنند، می توانند مقداری سود دریافت نمایند که این سود هم Gas می باشد. برای اطلاع پیدا کردن از قیمت نئو می توانید از کیف پول های موجود استفاده نمایید.
هیچ نوع کیف پولی وجود ندارد که بتواند از تمامی ارزهای دیجیتال پشتیبانی کند از این رو شما باید کیف پولی را انتخاب کنید که بتواند از گس و نئو پشتیبانی کند. ارزهای دیجیتال به خودی خود شما را سردرگم خواهند کرد، بنابراین در انتخاب کیف پول نئو باید دقت کنید که دارای رابط کاربری ساده ای باشد.
مهم ترین ویژگی که یک کیف پول باید داشته باشید حفظ دارایی ها می باشد، یعنی باید بتواند کلیدهای خصوصی را به بهترین شکل ممکن مورد حفاظت قرار دهد. برای حفظ دارایی خود به دنبال انتخاب کیف پولی باشید که از امنیت بسیار بالایی برخوردار باشد.
neo coin
حال که با فاکتورهای مورد نیاز برای انتخاب کیف پول نئو آشنا شدید، بهتر است با کیف پول هایی که از این ارز دیجیتال پشتیبانی می کنند اطلاعاتی را در اختیار داشته باشید. کیف پول لجر به عنوان یک کیف پول سخت افزاری و کیف پول نئون به عنوان یک کیف پول دسکتاپی شناخته می شود.
مزایا و معایب نئو
نئو مانند دیگر ارزهای دیجیتال از ویژگی های بسیاری برخوردار است از طرفی فاقد عیب هم نیست. که در مطالب بعد شما را با این مزیت ها و معایب آشنا خواهیم کرد.
از مهم ترین مزیت های این ارز دیجیتال می توان به مقیاس پذیری آن اشاره کرد افرادی که به خرید نئو می پردازند آن ها را در کیف پول های خود نگهداری می کنند و برای انجام معامله های خود از آن بهره می برند در نتیجه اگر بتوانند در سریع ترین زمان ممکن تراکنش خود را انجام دهند رغبت بهتری برای استفاده از آن نشان خواهند داد.
نئو می تواند در هر ثانیه حدود هزار تراکنش را به انجام برساند و امنیت لازم را برای حفظ اطلاعات و دارایی کاربران فراهم می آورد. حمایتی که کشور چین بر روی این ارز دیجیتال داشته باعث شده که رشد سریعی داشته باشد.
از دیگر مزایای نئو می توان به استفاده از قراردادهای هوشمند اشاره کرد، این قراردادها توانایی پشتیبانی از زبان های برنامه نویسی را دارند، که توسعه دهندگان قابلیت شناسایی آن را دارند. ارز دیجیتال نئو با برنامه های غیر متمرکز مثل صندوق های هوشمند همکاری دارند و قابلیت پشتیبانی از آن ها را دارا هستند.
همان طور که در پاراگراف بالاتر گفته شد این ارز دیجیتال در بین چینی ها از اعتبار زیادی برخوردار است، اما هنوز در بین مردم کشور ایران جایگاه مناسبی پیدا نکرده و کم تر ترغیب به خرید ارز نئو می شوند. نئو با رقبای بزرگی دست و پنجه نرم می کند، از جمله آن ها اتریوم می باشد که در جایگاه دوم در بین ارزها خود را نشان می دهد.
قراردادهای هوشمند در نئو neo
قراردادهای هوشمند برای انجام دادن وظیفه هایی که برای آن ها ایجاد می شود مورد استفاده قرار می گیرند. این قراردادها بدون اینکه نیاز به واسطه ای داشته باشند می توانند تمامی کارها را بدون هیچ مشکلی به انجام برسانند.
به طور کلی قراردادهای هوشمند در تحلیل نئو این گونه بیان می شوند: قراردادهای هوشمند به عنوان یک دستگاه اتوماتیک کارهای فروش را انجام خواهند داد. زمانی که شما قرار است با این دستگاه وسیله ای را خریداری کنید تنها باید پول خود را در اختیار دستگاه قرار دهید، دستگاه خود می تواند پول را بشمارد و کالای خریداری شده را در اختیار شما قرار دهد.
قراردادهای هوشمند ارز دیجیتال نئو بدون اینکه نیاز به نهاد سومی داشته باشند می توانند مراحل یک خرید و فروش را به خوبی انجام دهند. یعنی هر وظیفه ای را که در قرارداد برای آن ها تعیین کنید به انجام می رسانند. برای نوشتن این قراردادها باید مقدار سرمایه و شرایط قرارداد کد گذاری شوند و آن ها را در بستر بلاک چین قرار دهید.
neo coin
این قراردادها غیر متمرکز می باشند و هیچ بازگشتی ندارند هیچ کس هم به آن ها دسترسی نخواهد داشت. هر پلتفرمی که بر روی بلاک چین قرار می گیرد نمی تواند تغییر پیدا کند و این قراردادها از سه ویژگی قطعی، پایان مراحل و ایزوله برخوردار هستند.
توکن GAS چیست؟
توکن گس همانند ارز دیجیتال نئو قابلیت استخراج را ندارد و تمامی توکن های را از قبل منتشر کرده اند. هر بلوک جدید که در نئو ثبت شود یک گس را می تواند ایجاد کند. از گس برای قراردادهای هوشمند نئو استفاده می شود و می توانند به عنوان سود در اختیار دارندگان این ارز دیجیتال قرار بگیرند.
neo coin
از هدف های گس می توان پیش بردن شبکه بلاک چین نئو را نام برد و اینکه کارمزد کمتری برای کاربران خود ایجاد می کند. گس برای شبکه نئو مانند اتریوم فعالیت خود را انجام می دهد، اما باید بگوییم این توکن در بیت کوین وجود ندارد. طبق تحلیل نئو می توان گفت توکن گس و توکن نئو هر دو باهم در این شبکه فعالیت می کنند که بر روی انتخاب کیف پول هم تاثیر بسزایی می گذارد.
رونمایی از انصاریفرد در اولین برد فصل اومونیا
اومونیا در حضور تعویضی مهاجم ایرانی خود به برتری مقابل لارناکا رسید.
به گزارش "ورزش سه"، در یکی از مسابقات هفته دوم لیگ یک قبرس، تیم فوتبال اومونیا که برای نخستین بار کریم انصاریفرد را در فهرست نفرات خود داشت، از ساعت ۲۱:۳۰ شنبه شب در ورزشگاه نئو جیاسپی نیکوزیا مقابل آ. ا. ک لارناکا قرار گرفت.
اومونیا که در نخستین بازی فصل در غیاب مهاجم ایرانی خود شکست خورده بود، در دومین مسابقه برابر آ. ا. ک لارناکا با بهرهمندی از انصاریفرد توانست به پیروزی دست یابد و به اولین برد برسد.
تیم فوتبال اومونیا در دیدار مقابل آ. ا. ک لارناکا به پیروزی ۳ بر ۲ دست پیدا کرد و سه امتیازی شد و در جایگاه هفتم جدول لیگ یک قبرس قرار گرفت.
کریم انصاریفرد، مهاجم ایرانی جدید اومونیا در دیدار برابر آ. ا. ک لارناکا از دقیقه ۶۳ وارد زمین شد و نخستین بازی خود در فصل ۲۳-۲۰۲۲ لیگ یک قبرس را انجام داد.
نئووسترن در قرن نئو چگونه کار می کند؟ بیستویکم؛ از «جواب منفی» جوردن پیل تا «یلواستون»
تعابیر زیادی را میتوان برای توصیف فیلم «جواب منفی» (Nope) جردن پیل به کار برد. میتوان آن را نسخهی بهروز شدهی فیلم علمی تخیلی از دههی ۱۹۵۰ «مراقب آسمانها باش» (Watch the Skies) نامید، یا ادای احترامی به فیلمی از دههی ۱۹۷۰ به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، که سرآغاز راه بلاکباسترها بود (چه میشد اگر بشقابپرندههای فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» (Close Encounter of the Third Kind)، تنها کوسههای سفید فرازمینی و گرسنه بودند؟)، یا فرامتنی از قرن بیستویکم دربارهی چیزهایی که تماشا میکنیم، و دلیل اینکه به تماشایشان ادامه میدهیم. همهی این تعابیر صد درصد دربارهی فیلم تازهی جردن پیل صدق میکنند.
اما اگر نقدها و مقالات تفسیری و تحلیلی زیادی را که روی این فیلم، که هم ترسناک است هم مفسرانه، نوشته شده بخوانید، یک واژه مکرراً به چشمتان میخورد. تمها و اشاراتی که در این فیلم مطرح میشود و همینطور صحنههایی که در آن بومیها به اسبها رسیدگی میکنند یا از میان درهی آگوا دولچه، چهارنعل میتازند، بازی پیل، در برداشت عامدانه مبهمش از هالیوود، با یک نشانهشناسی قدیمی، حضور دنیل کالویا در انتهای فیلم با آن ژست روی اسبش که انگار تناسخی از تام میکس است و موسیقی متنی به سبک موریکونه که در پسزمینه پخش میشود، همه و همه به شما ثابت میکند که کارگردان فیلم «برو بیرون» (Get Out)، دوباره فیلمی چندلایه و به سبک خاص خودش یک فیلم وسترن ساخته است.
البته، این فیلم دقیقاً وسترن نیست؛ یا لااقل با آن نگاه سنتیای که به فیلمهای وسترن داریم شباهت کامل ندارد؛ همان شش تیرانداز و میخانه، کلاههای سفید و کلاههای سیاه، هفتتیرکشها و یاغیهایی که در دورهای بین جنگ داخلی امریکا و مواجههی کشور با ظهور قرن بیستم در دشتها میتاختند. اما سکانسهایی در فیلم پیل هست که صرفاً در فیلم گنجانده شدهاند تا حس یک فیلم وسترن را به وجود آورند، و سکانسهایی هم هست که میتوانست مستقیم از دل یک وسترن بیرون کشیده شده باشد. هر چند این فقط یکی از عناصر موجود در این ژانر ترکیبی است؛ بحثی در این نیست که فیلم ترسناک یا علمی تخیلی است، اما اگر به آن بگویید «وسترن»، با شک به شما نگاه خواهند کرد. بله، فیلم هم یکجورهایی وسترن است؛ هم نیست.
مجموعه تلویزیونی «یلواستون»
تقریباً همین حرف را میتوانید دربارهی «یلواستون» (Yellowstone) هم بگویید؛ سریال فوقالعاده محبوبی که فصل پنجمش قرار است ماه نوامبر از فَنسی سیبیاس یا همان پارامونت پلاس پخش شود. خالق این مجموعه هم تیلور شریدنِ نویسنده و فیلمساز بوده -جنتلمنی با حسن نیت خالصانهی یک گاوچران، که بهترین کارش عمیقاً بر محور اسطورهشناسی عامهپسند غرب وحشی وحشی استوار است- که حماسهای است عظیم دربارهی داتونها، قبیلهای گاوچران در مونتانا که کوین نئو چگونه کار می کند؟ کاستنر رهبرشان است. خانوادهی او با جمعیت بومی آن منطقه هم در رقابت تجاریاند و هم روابط خونی دارند، و زیردستان او از پس هر چیزی برمیآیند؛ از دزدان مدرن گله گرفته تا خرسهای خاکستری وحشی. حالا اگر رقابتهای درونمزرعهای، مهاجران معاصر، تجاوز تمدن به آخرین سنگرهای مرزی- هلیکوپترها و تلفنهای همراه را حذف کنید، میشود تلهفیلم دهه هشتادی «بونانزا» (Bonanza). یکی از داتونهای جوانتر به یک شهری بدذات میگوید: «ما فقط میخواهیم همانطوری زندگی کنیم که تو صد سال اخیر زندگی کردیم. و شما دائم میآیید اینجا و سعی میکنید آن را از ما بگیرید.» البته درستش صد و پنجاه سال است، اما ما میفهمیم منظور فیلم چیست.
با این حال، وقتی از دوستان میخواهید این فیلم را در یک دستهی خاص قرار دهند، آن را یک «نئو-وسترن» مینامند؛ یا به این نکته اشاره نمیکنند که فیلم برای دستیابی به ویژگیهای سنتی این ژانر، از چه چیزهایی وام گرفته و یا چه چیزهایی را تغییر داده است. کریس مککارتی، مدیر امتیان در مقالهای در ورایتی (Variety) در این باره گفته است: «نئووسترنها به لحاظ پیچیدگی سینماییای که دارند بسیار منحصر به فردند اما اشکالی ندارد اگر به ژانر وسترن علاقه ندارید، چون نئووسترنها فقط داستانهایی دربارهی روابط خانوادگیاند.» پیغام دریافت شد؛ فقط چون مردم در این فیلمها گوسالهها را با طناب میبندند و کلاه گاوچرانی بهسر میگذارند، به این معنی نیست که این هم از آن فیلمهای وسترن قدیمیای است که فکرش را میکردید.
در دههی سوم قرن بیستویکم، هالیوود فیلم وسترن را با این فرمول میسازد؛ در واقع کسی دیگر «وسترن» نمیسازد. چند ژانر را با هم ترکیب میکنند یا عناصر کلیشهی وسترن را وارد این ترکیب میکنند، یا یک اسم باحال روی فیلم میگذارند که به مردم بگویند این فیلم شبیه آن وسترنهای زمان پدربزرگتان نیست. من به شخصه یکجورهایی «نئو-وسترن» را دوست دارم، مخصوصاً وقتی کار شریدن باشد؛ راه خوبی برای نمایش اختلافات گذشته و حال به بهترین شکل است، راهی که باعث شده فیلمنامهی او برای فیلم محصول ۲۰۱۶ «اگر سنگ از آسمان ببارد» (Hell and High Water) و اولین تجربهی کارگردانیاش، فیلم بحثبرانگیز محصول ۲۰۱۷ «رودخانهی ویند» (Wind River)، خوب از کار دربیایند.
و بله، هنوز هم هرازگاهی اینجا و آنجا فیلمهای وسترن «سنتی» دیده میشوند که موفق شدهاند در ده سال گذشته راه خود را چهارنعل به اذهان عمومی باز کنند. مثلاً کوئنتین تارانتینو، فیلمسازی که خودش یک ژانر است، دو نمونه از این فیلمها ساخته است. تقریباً آن زمان که «بازگشته» (The Revenant) داشت بهسختی تلاش میکرد راه خود را به سمت اسکار باز کند، تعداد زیادی فیلم وسترن مستقل به جشنوارهها راه یافتند. سال گذشته فیلم «هرچه قویتر، سختتر زمین میخوری» (The Harder They Fall) به نسل کاملاً جدیدی از بازیگران سیاهپوست این امکان را داد که در فضای سینماتیکی بازی کنند که فرصتش بهندرت برایشان فراهم میشود. (هرچه میخواهید دربارهی ادای احترام جذاب جیمز ساموئل به حماسههای هفتتیرکشها بگویید؛ نمیتوانید لذت تماشای رجینا کینگ را که با آن کلتهای ۴۵ به کلینت ایستوود تبیدل میشود دستکم بگیرید.) به لطف موفقیت خارج از کنترل «یلواستون»، شریدن توانست «۱۸۸۳» را بسازد، پیشدرآمدی بر آن که داستانش در سال ۱۸۸۳ رخ میدهد و دو عنصر بسیار مشهور فیلمهای وسترن را در خود دارد؛ سم الیوت و سبیل سم الیوت. حتی کاستنر هم میخواهد ببیند آیا میتواند امروز دوباره به آن موفقیتی دست یابد که زمانی با «رقصنده با گرگها» (Dances With Wolves) به آن رسیده بود.
امروز رایجترین راه این است که داستان وسترنگونهی خود را در پوششی از داستانگویی معاصر بپوشانید یا عناصر زیاد دیگری را روی آن بچینید، حالا میخواهد با استفاده از ارجاعاتی به فیلمهای دیگر باشد یا مقادیر زیادی خشونت و شلوغی جلوههای بصری. «کشور خدا» (God’s Country) را در نظر بگیرید، فیلمی که قرار است در آیندهی نزدیک اکران شود و دربارهی یک استاد دانشگاه است (با بازی تندی نیوتن) که در حومهی مونتانا زندگی میکند. داستان فیلم این است که دو شکارچی مدام به زمین او تجاوز میکنند، و فکر میکنند اجازه دارند هر کاری دوست دارند بکنند و به مالکیت خصوصی و درخواستهای او اهمیتی نمیدهند و احترام نمیگذارند. با این خط داستانی متوجه میشوید که قرار است فیلمی با موضوع مقاومت در برابر دشمنان ببینید.
این حقیقت که او سیاهپوست است و آن دو مرد سفیدپوستاند، فیلم پرتنش و بیکیفیت جولیان هیگینز را به سطح دیگری میبرد؛ اما میتوانید ببینید که چطور فیلمهایی که اصالتاً وسترن بودند، با مناظری از روستاهای پوشیده در برف در پس زمینه و خانههای درونمزرعهای، دستکاری شده و در قالب تریلرهای انتقامجویانه به خورد مخاطب داده میشوند. نه مثل «جایی برای پیرمردها نیست» (No Country For Old Men)، فیلم دیگری که در عمق خود یک وسترن است و در عین حال خود را بهعنوان یک فیلم نوآر وطنی معرفی میکند و در واقع با یک تیر دو نشان زده است. و اگر همانطور که جیمز کامرون قول داده، این دسامبر بالاخره دنبالهی «آواتار» (Avatar) اکران شود، ممکن است مثل فیلم اولش، با همان قیاسهای بومیگرایانه با ژانر وسترن روبهرو شود. جلوههای سهبعدی، پوستهای آبی و گیاهان بیگانه را از فیلم بگیرید و فیلم به یک «در فضا با گرگها میرقصد» دیگر تبدیل خواهد شد.
حتی درامهای تاریخی مشهوری که شبیه وسترنهای قدیمی بهنظر میآیند هم صرفاً با ریزهکاریهای فنی راه خود را به این ژانر باز میکنند. حتماً سر و صدایی را که سال گذشته بعد از اظهارات همین آقای الیوت دربارهی فیلم نامزد اسکار جین کمپیون، «قدرت سگ» (The Power of the Dog)، به پاشد به خاطر دارید. او این قصهی عشق و سرکوب در دشتهای بزرگ امریکا را به این خاطر که کارگردانش نمیدانست چطور یک وسترن «درست و حسابی» بسازد کوبید. البته که ایرادات زیادی میتوان به اظهارت الیوت وارد کرد و خودش هم در نهایت متواضعانه بابت حرفهایش عذرخواهی کرد. اما بهرغم اینکه الیوت در بحث فرم بسیار سنتگرا بود، ممکن است منظورش این بوده باشد که داستان فیلم در ۱۹۲۵ رخ میدهد، یعنی مدتها بعد از «فتح» غرب.
هستهی مرکزی فیلم یک گاوچران است که میتواند بهترین گاوها را رام کند و از آنها سواری بگیرد؛ او از سویی در دانشگاه ییل تحصیل کرده و زندگی گاوچرانی را بیشتر یک شورش میبیند تا راهی برای بقا. فیلم پر از نشانهشناسی وسترن است، درست مثل فیلم محصول ۲۰۰۵ انگ لی، «کوهستان بروکبک» (Brokeback Mountain)، که وقتی فیلم کمپیون اکران شد خیلیها آن را با درام روانشناختی کمپیون مقایسه کردند، آن هم به دلایلی کاملاً سطجی که وقتی فیلم کمپیون را ببینید متوجهش میشوید. بجثی که بدون شک وقتی فیلم مارتین اسکورسیزی، «قاتلان ماه گل» (Killers of the Flower Moon)، که داستان آن دربارهی یک قاتل زنجیرهای از مردمان اوسِیج نئو چگونه کار می کند؟ در اوکلاهامای سال ۱۹۲۰ است، وارد گمانهزنیهای اسکار شود، بهوجود خواهد آمد. بنابراین پرسش این است؛ آیا این فیلمها وسترن هستند؟ و آیا واقعاً اهمیتی دارد که جواب بله است یا خیر؟
قابل درک است که عدهای به این سؤال جواب منفی بدهند؛ یک فیلم خوب به هرحال یک فیلم خوب است، و تمام بحث مربوط به ژانر فقط برای راحتی کار ابداع شده است. و نتایجی که فیلمسازان، تهیهکنندگان و داستانسرایان با استفاده از چیزی که ژانر وسترن به ما داده است به دست آوردهاند، هنوز بسیاری از ما را شگفتزده میکند، و هنوز آماده نیستیم که ببینیم نسخههای قدیمی این سبک بهطور کامل محو میشوند. بنابراین برایمان قابل درک است که چرا حس دوگانهی هیجان و وحشت هستیشناسانه، هر فیلم نئو-وسترن جدید و شاخههای چندگانهی آن را در بر میگیرد. از وقتی جاستوس دی. بارنز در فیلم «سرقت بزرگ قطار» (The Great Train Robbery) به کارگردانی ادوین اس. پورتر، یک تپانچه را به سمت مخاطبان نشانه گرفت، وسترنها بخشی از خوراک سینما بودهاند. همچنین به نظر میرسد که این ژانر بیش از سایر ژانرها در معرض خطر انقراض قرار دارد؛ نکتهای که در واقع دلیل قیلوقال «جواب منفی» بر سر هالیوود است.
درست است که ژانر وسترن، تاریخ ملت امریکا را به شکلی افسانهای درآورده که برای شاکلهی سیاسی مضر است. و از سویی بسیاری از فیلمهای بزرگ وسترن بودهاند که توانستهاند گذشته را زیر سؤال ببرند و وادارمان کنند دربارهی اکنون فکر و احتمالاً مسیرمان را برای آینده اصلاح کنیم. مفاهیم زیادی را میتوان زیر پوشش «معصومانه»ی کلاههای گاوچرانی و زین اسبها به مخاطب منتقل کرد. اگر به وسترنهای فرویدی دههی ۱۹۵۰ و فیلمهای خواستار بازنگری دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ نگاهی بیندازید- وسترنهای اسپاگتی مارکسیستی سنگینی با شعارهای سیاسی که در همان برهه در ایتالیا تولید میشدند که جای خود دارند- متوجه میشوید که این ژانر محافظهکار تا چه اندازه میتواند توطئهگر باشد.
خوشبختانه هنوز میتوان این رگههای توطئهآمیز را حتی در فیلمهای با ژانر ترکیبی قرن بیستویکم هم مشاهده کرد که از دایرهی واژگان و دیاِناِی وسترن استفاده میکنند تا سرگرمی و آگاهی ایجاد کرده و بهسادگی مخاطبان را تا سرحد جنون به هیجان بیاورند. مثلاً فیلمی مثل «طعمه» (Prey) تبدیل به موفقترین فیلم هولو (Hulu) تا به امروز شده است، چون مردم مشتاق دیدن فیلم جدیدی از فرنچایز «غارتگر» (Predator) بودند.
وقتی «طعمه» را تماشا میکنید، نئو چگونه کار می کند؟ میبینید که فیلم چطور قهرمان زن سرخپوست و نمادشناسیهای این ژانر را بهکار گرفته است؛ که چطور فرهنگ بومی را در مقابل چیزی قرار میدهد که از اساس استعمار فناوری پیشرفته است (علاوه بر نظام استعماری که صحت تاریخی دارد). فیلم همچنین این ایده را بسط میدهد که چطور یک نفر میتواند یک قهرمان اکشن باشد. به لطف درجه ب بودن فیلم که باعث میشود بتواند خودش را یک فیلم پر سر و صدای سنتگرا جا بزند که در عین حال ریشههای خودش را هم نشان میدهد و کمی هم محتوا برای تفکر در اختیار مخاطب قرار میدهید، ثابت میشود که فیلمسازان هنوز هم میتوانند از فرم به نفع خود استفاده کنند. میتوانید عناصری را هم به پیکرهی اصلی پیوند بزنید. و اینگونه میتوانید وسترن قرن بیستویکمی بسازید.
دیدگاه شما