سیگنال عوامل بنیادی


آموزش تحلیل تکنیکال ، تغییر سطح حمایت به مقاومت در شرکت همراه اول

آموزش تحلیل تکنیکال ، ایجاد واژگونی وظایف یا نقش در بانک ملت

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

این روزها با گسترش استقبال از سرمایه گذاری در بازارهای مالی همچون بورس، افراد زیادی به دنبال آموزش های اولیه در این زمینه هستند. سیگنال های خرید و فروش عموما حاصل تحلیل های تکنیکال و تحلیل های بنیادی تحلیلگران حرفه ای بازار سرمایه است که کمک می کند تا بتوان زمان درست خرید و فروش دارایی های مختلف را با توجه به حرکت بازار حدس زد. در این مقاله به تعریف مفهوم سیگنال معاملاتی یا سیگنال خرید و فروش و توضیحی چند در رابطه با آن، و همچنین میزان قابل اعتماد بودن سیگنال های ارائه شده توسط سیگنال دهندگان مختلف می پردازیم.

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade)

این روزها با گسترش استقبال از سرمایه گذاری در بازارهای مالی همچون بورس، افراد زیادی به دنبال آموزش های اولیه در این زمینه هستند. به علاوه برای تازه واردان این عرصه سوال اساسی این است که چه سهمی را چه موقع بخریم و چه سهمی را در چه زمانی بفروشیم؟

این افراد همواره در جستجوی راهی سریع و آسان برای یافتن پاسخ این سوالات هستند. اینجاست که مواجهه با مفهوم سیگنال خرید و فروش صورت می گیرد و آشنایی با این مفهوم و شرح و بسط آن اهمیت می یابد.

در این مقاله به تعریف مفهوم سیگنال معاملاتی یا سیگنال خرید و فروش و توضیحی چند در رابطه با آن، و همچنین میزان قابل اعتماد بودن سیگنال های ارائه شده توسط سیگنال دهندگان مختلف می پردازیم.

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

سیگنال خرید و فروش چیست؟

یکی از موضوعات با اهمیت بازارهای مالی بحث سیگنال معاملاتی یا سیگنال خرید و فروش است. به طور کلی می توان گفت سیگنال خرید و فروش در حقیقت سیستمی است برای ارائه پیشنهادهای خرید و فروش سهام، زوج ارزها، کالاهای با ارزش همانند طلا، نقره، نفت و. که به فعالان بازارهای اقتصادی کمک می کند تا بتوانند معاملات پر سودی داشته باشند.

به عبارت دیگر سیگنال های خرید و فروش بر اساس معیارهایی از پیش تعیین شده، خرید یا فروش مطمئنی را برای فعالان بازارهای مالی تضمین می کنند و در زمان های به خصوص پیشنهادهایی می دهند که به نوعی به فعالان اقتصادی تازه کار تر برای خرید یا فروش خط می دهد. (1)

انواع سیگنال های خرید و فروش

سیگنال های خرید و فروش می توانند از گستره ای از داده های اطلاعاتی سیگنال عوامل بنیادی در زمینه های مختلف استفاده کنند. به طور معمول تحلیل تکنیکال عمده ترین ابزار برای رسیدن به سیگنال هاست، اما از تحلیل بنیادی، تحلیل کمّی و اقتصادی نیز استفاده می شود. همچنین، سیگنال های خرید و فروش می توانند بر اساس اقدامات احساسی و حتی سیگنال هایی از دیگر سیستم های سیگنال دهی باشند.

تحلیلگران می توانند با استفاده از معیارهای مختلف، از انواع ساده مانند گزارش سود و افزایش حجم گرفته تا تا سیگنال های پیچیده تری که با استفاده از سیگنال های موجود حاصل می شوند، سیگنال های معاملاتی ایجاد کنند.

ابزارهای مورد استفاده به عنوان داده ی اطلاعاتی اولیه برای رسیدن به سیگنال ها بسیار گسترده و نامحدود است، اما با این وجود تحلیلگران همواره سعی دارند با استفاده از ورودی هایی معدود به طریقی ساده به نتیجه گیری در مورد سیگنال خرید و فروش برسند زیرا ورودی های بسیار زیاد باعث ایجاد پیچیدگی می شوند و همین امر زمان رسیدن تحلیلگر به سیگنال صحیح را افزایش می دهد.

ابزارهای رسیدن به سیگنال هر چه باشد، در هر صورت، هدف آن این است که راهی منطقی و به دور از هیجانات احساسی به سرمایه گذاران و تجار بدهد تا بتوانند به طور تضمین شده ای نسبت به خرید یا فروش دارایی ها اقدام کنند. (2)

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

نحوه ارائه سیگنال ها

برای ارائه ی یک سیگنال، امکان و احتمالات بسیاری وجود دارد اما تحلیلگران عموما به این گرایش دارند که با استفاده از یک الگوی ثابت تفکر خود را ارائه دهند. به عنوان مثال:

در مورد سهمی با قیمتی پایین تر از نسبت قیمت/درآمد ( P/E ) معین، هنگامی که روند صعودی است و قیمت ها بالاتر از میانگین متحرک قیمتی است در حالی که نرخ بهره در حال کاهش است، سهم برای خرید مناسب است.

شکست رو به بالا یا رو به پایین روند قیمتی
تقاطع نمودارهای میانگین متحرک قیمتی
افزایش حجم
نرخ بهره
نوسان
ارزش گذاری
هیجانات
چرخه ها

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

سیگنال های خرید و فروش چقدر قابل اعتماد هستند؟

در بازارهای مالی، ارائه دهندگان سیگنال های خرید و فروش عموما استراتژی و شیوه های کشف سیگنال های خود را به فعالان بازار توضیح نمی دهند و تنها نتیجه گیری نهایی خود را ارائه می دهند؛ دلیل این امر نیز همان طور که می شود حدس زد این است که مبادا افراد از استراتژی هایشان کپی برداری کنند و از این راه سود بیشتری به دست آورند. در واقع این تحلیلگران به جای اینکه به افراد تازه وارد ماهیگیری یاد بدهند، به آن ها فقط ماهی می دهند!

همانطور که گفتیم همواره عده ای در بازار سهام وجود دارند که به دلایلی مایل هستند پیشنهادهای خرید و فروش سهام را به دیگران ارائه کنند که این پیشنهادها همان سیگنال هستند. امروزه با گسترش شبکه های اجتماعی، تمایل به استفاده از سیگنال های ارائه شده در کانال ها و گروه ها به شدت افزایش یافته است.

سیگنال های خرید و فروش سهام ممکن است به صورت خصوصی و یا عمومی در اختیار تازه واردان بازارهای مالی قرار گیرد. در حالت خصوصی، معمولاً فرد سیگنال دهنده با دریافت مبلغی از افراد، به آنها راهنمایی می دهد اما در حالت عمومی، سیگنال ها به صورت رایگان ارائه می شوند. (3)

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

باید توجه داشت استفاده از این سیگنال های خرید و فروش اگرچه در مواردی به افراد کمک می کند تا به سود برسند اما گاهی نیز ممکن است مشکلاتی برای این افراد به وجود بیاورد. یکی از روش های متعارف در این مورد این است که شخصی با معرفی خود به عنوان فرد باتجربه یا استاد، تلاش می کند تا اعتماد مخاطبان را جلب کند.

این شخص معمولاً در دفعات ابتدایی، سیگنال های خرید یا فروشی ارائه می دهد که پیروی از آن ها، موجب سود سهامدار می شود اما پس از اعتماد مخاطب به سیگنال دهنده، وی سیگنال اشتباهی را در کانال یا گروه اعلام می کند که بیشتر به منظور سود خودش است. در این فرآیند نهایتاً مشتریان یا مخاطبان وی زیان می کنند.

نکته بعدی این است که وقتی سیگنالی به صورت عمومی اعلام می شود، افراد زیادی آن را می بینند. وقتی هم سیگنالی به صورت خصوصی اعلام می شود، باید به این موضوع فکر کنیم که تا حد سیگنال دهنده مورد اعتماد است و می توان خصوصی بودن این موضوع را از او پذیرفت.

گاهی اوقات ممکن است سیگنال دهنده ها هویت خود را پشت شبکه های اجتماعی مخفی کنند و یا حتی در صورت محرز بودن هویتشان، ممکن است مسئولیت سیگنالی که ارائه داده اند را نپذیرند. از این رو برای اقدام به خرید و فروش با خاطری آسوده تر، مراجعه به متخصصان دارای مجوز، مانند مشاوران سرمایه گذاری و یا آموزش دیدن و رسیدن به خودکفایی در تحلیل های اقتصادی، راهکار مناسبتری است. (3)

سیگنال خرید و فروش (Signal Trade) چیست و سیگنال ها چقدر قابل اعتماد هستند؟

نحوه استفاده از سیگنال های خرید و فروش

  • توصیه می شود به جای خرید یک سهم و یا چند سهم خاص، سبدی هوشمندانه از سهام شرکت ها و صنایع مختلف تشکیل دهید.
  • از طرفی از تعداد بسیار زیاد گروه های سهام و همینطور افزایش تعداد دفعات خرید و فروش و پرداخت کارمزد نیز دوری کنید.
  • به جای خرید و فروش مکرر روزانه و هفتگی و پرداخت کارمزد اضافی، هوشمندانه خرید کنید و به صورت میان مدت و بلند مدت نگهداری نمایید.
  • سعی کنید همواره از عرضه های اولیه اطلاع داشته باشید و برای سفارش آن ها وقت بگذارید. به علاوه هنگامی که به سودآوری اولیه ی مناسب رسید آن را به موقع بفروشید.
  • به جای آن که بر روی سهام سرمایه گذاری کنید، بر روی شرکت سرمایه گذاری نمایید. در کنار اطلاع از روند قیمتی سهام، همواره ویژگی های بنیادی شرکت را نیز زیر نظر بگیرید.
  • درست نیست که بر اساس علاقه ی شخصی به شرکت یا صنایع خاصی در آن سرمایه گذاری کنید.
  • روی سبد دارایی خود تعصب نداشته باشید و عملکرد پورتفوی خود را با شاخص های پایه مقایسه کنید.
  • باید تا جای ممکن در پایین ترین قیمت خرید کنید و در بالاترین قیمت بفروشید، پس وضعیت گذشته و پیش بینی آینده ی سهم را در نظر بگیرید و سعی کنید سطوح حمایت و مقاومت را بشناسید.
  • همواره برای سهام خود هدف و برنامه در نظر بگیرید. اگر اشتباه کرده اید و به ضرر افتاده اید به خاطر غرور و مسائل این چنینی سهم را نگهداری نکنید، چون ممکن است منجر به ضرر بیشتر شود. قرار نیست تا زمانی که ضررتان جبران شود سهامداری کنید.
  • حرفه ای بودن به معنی همیشه در سود بودن نیست؛ از ضرر کردن، دلسرد و ناامید نشوید.
  • گاهی اوقات حرفه ای ها بازی هایی را به راه می اندازند و باعث افزایش مقطعی قیمت سهم می شوند. سعی کنید بازیگران بازار و ایجاد کنندگان نوسانات غیرمنطقی و مقطعی را بشناسید. از ابزارهای کشف روندها و حجم های مشکوک استفاده کنید. (4)
جمع بندی و نتیجه گیری

همانطور که گفته شد سیگنال های خرید و فروش عموما حاصل تحلیل های تکنیکال و تحلیل های بنیادی تحلیلگران حرفه ای بازار سرمایه است که کمک می کند تا بتوان زمان درست خرید و فروش دارایی های مختلف را با توجه به حرکت بازار حدس زد. این افراد سیگنال های خود را به صورت خصوصی و یا عمومی با دیگران به اشتراک می گذارند که از این طریق درآمدی کسب می کنند، گاهی نیز افرادی غیر حرفه ای در قالب تحلیلگران برای مقاصد سودجویانه دست به این کار می زنند.

از این رو شناخت منابع درست برای دریافت سیگنال ها بسیار حائز اهمیت است. ما نیز در حد توان توصیه هایی را برای خودداری از به کارگیری سیگنال های اشتباه و گرفتن تصمیمات درست در خرید و فروش در این مقاله ارائه نمودیم که امیدواریم برای شما مخاطبان کارآمد باشد و بتوانید معاملات پر سودی را در آینده داشته باشید.

سیگنال های تغییر روند بازار

آموزش تحلیل تکنیکال ، سیگنال های تغییر روند بازار

در آموزش تحلیل تکنیکال ، اصطلاحا شکسته شدن خط روند به فرایند عبور کردن منحنی قیمت از روی آن گفته می شود که سیگنال عوامل بنیادی خود می تواند نشانه ی تغییر احتمالی روند بازار باشد. برای روشن شدن این مطلب به این مثال در آموزش تحلیل تکنیکال دقت کنید، اگر با روند افزایشی مواجه باشیم و منحنی قیمت از روی خط روند عبور کرده و این عبور به سمت پایین باشد، به معنای تغییر احتمالی و آغاز روند کاهشی قیمت ها می باشد و عکس این مورد برای روند کاهشی صادق است به صورتی که اگر سیگنال عوامل بنیادی با روند افزایشی سر و کار داشته باشیم و منحنی قیمت از روی خط روند به سمت بالا عبور کند، به معنای تغییر احتمالی و آغاز روند افزایشی قیمت ها می باشد.

توصیه ای که هنگام آموزش تحلیل تکنیکال داریم این است که اگر خرید خود را در سطح حمایت انجام دادید و خط روند شکسته شد، برخورد قبلی را به منزله ی سطح ضرر در نظر بگیرید و برای اینکه بیشتر از این ضرر نکنید، و تنها در صورتی که نسبت به بازگشت این روند مطمئن نیستید، اقدام به فروش سهم خود نمایید.


آموزش تحلیل تکنیکال ، هشدار خرید هنگام مواجهه با خط روند کاهشی

آموزش تحلیل تکنیکال ، هشدار خرید وقتی خط روند بشکند

آموزش تحلیل تکنیکال ، تعیین حداکثر بازه ی زیان در رابطه با شرکت تکین کو

آموزش تحلیل تکنیکال ، تعیین محدوده ی حداکثر زیان در شرکت لعاب ایران

آموزش تحلیل تکنیکال ، میانگین بازده پس از شکست در روند کاهشی

در سال 2005، Bulkowskiبا تحقیقات وسیعی که در زمینه ی تغییر قیمت ها بعد از شکسته شدن روند نزولی انجام داد متوجه شد که به طور میانگین، شکسته شدن سطح مقاومت، سبب افزایشی به میزان 33% در برخورد سوم، 38% در چهارمین برخورد و 57% در پنجمین برخورد خواهد شد.

آموزش تحلیل تکنیکال در زمینه ی اهداف قیمت در زمان شکست خط روند

در آموزش تحلیل تکنیکال ، می بینیم کهBulkowski پیشنهاد کرده، به منظور اینکه هدف قیمت را پس از شکست روند صعودی محاسبه کنید از فرمول زیر استفاده نمایید:

(Breakout Price – ((Highest High – Trendline Support Price at time of Highest High) * 63%
قیمت شکست – (( بالاترین قله ی قیمت – قیمت سطح حمایت در زمان بالاترین قیمت)x 63%)
ضمنا Bulkowski پیشنهاد کرده، به منظور اینکه هدف قیمت را پس از شکست روند نزولی محاسبه کنید از فرمول زیر استفاده نمایید:
Breakout Price + ((Trendline Resistance Price at time of Lowest Low – Lowest Low) * 80%)
قیمت شکست + ((پایین ترین حفره – قیمت سطح مقاومت در زمان پایین ترین قیمت)x80%)

در مبحث آموزش تحلیل تکنیکال شدیدا توصیه می کنیم که به این نکته اهمیت ویژه ای بدهید: درست است که روندها کمک زیادی به افراد تحلیل گر می کنند اما اگر در زمان درست بکار گرفته نشوند، هم نتیجه ی معکوس در پی دارند و هم اخطارهای خرید و فروش به اشتباه اعلام خواهد شد. همچنین توجه داشته باشید برای اینکه بتوانید به طور کامل به شکسته شدن و تغییر شیب خط روند اعتماد کنید باید عوامل تحلیلی دیگری را نیز بکار ببندید.

از جمله ی این عوامل در آموزش تحلیل تکنیکال می توان به مواردی همچون درجه ی حمایت/مقاومت، تحلیل فراز/ نشیب (رونق و رکود)اشاره نمود. همچنین این نکته را نیز در خاطر داشته باشید که تعیین کننده ی اصلی تحلیل تکنیکال ، خطوط روند می باشند اما به منظور بررسی روند قیمت سهم و اعتبار بخشی به آنها، خیلی کم به تنهایی برای تحلیل و بررسی به کار می رود. در ضمن، این خطوط نه ابزار قضاوت نهایی، بلکه اخطارهای تغییر احتمالی روند می باشند.با این حال، تحلیل گران با کمک خطوط فوق الذکر، به شکلی دقیق تر می توانند نشانه های تغییر احتمالی را در قیمت سهم تشخیص دهند.

آموزش تحلیل تکنیکال در زمینه ی تشخیص اعتبار خطوط روند

در زمینه ی تشخیص اعتبار خطوط روند، در مبحث آموزش تحلیل تکنیکال ، از موارد زیر می توان کمک گرفت:

1. فواصل نقاط رسم خطوط روند
2. زاویه و شیب روند
3. حجم معاملات روند
4. تعداد دفعات برخورد

1. فواصل نقاط رسم خطوط روند:

در این بخش از آموزش تحلیل تکنیکال عنوان کردیم که از به هم پیوستن نقاط حداکثر، روند نزولی و از به هم پیوستن نقاط حداقل، روند صعودی شکل می گیرد که در زمینه ی تشخیص اعتبار این خطوط باید دقت نمود که فواصل این نقاط نباید به گونه ای باشد که از هم خیلی دور یا به یکدیگر خیلی نزدیک باشند. در این مواقع باید بتوانید این فاصله را تشخیص دهید که به کمک عواملی نظیر: مقیاس زمانی رسم نمودار، محدوده ی تغییرات قیمت و نظرات شخصی فرد تحلیل گر، می توانید به راحتی این کار را انجام دهید.

در صورتی که فاصله ی خیلی کمی بین دو نقطه ی حداقلی وجود داشته باشد، اعتبار عکس العمل مینیمم یا به عبارتی ماکزیمم بعدی، مسأله دار خواهد شد زیرا به منزله ی آن نمی توان نسبت به ایجاد شدن حداکثر قابل قبول، اطمینان داشت، چرا که اگر قابل اطمینان بود، به وجود آمدن چنین حداکثری، تقریبا قطعی و غیر قابل اجتناب می بود. همچنین طبق آموزش تحلیل تکنیکال اگر فاصله ی بین دو نقطه ی حداقلی از یکدیگر بسیار زیاد باشد نیز، دارای ارتباط قابل اطمینانی بین دو نقطه نمی باشد. در آموزش تحلیل تکنیکال تأکید داریم که خط روند ایده آل، خطی است که دارای تعدادی نقطه ی حداقلی یا حداکثری با فاصله ی زمانی معقول باشد که به صورت متوالی تشکیل خط روند را می دهند. فاصله زمانی منطقی برای یک روند نزولی به طور میانگین 29 روز و در مورد خط روند صعودی، به صورت میانگین 28 روز می باشد.

آموزش تحلیل تکنیکال

طبق نکات موجود در آموزش تحلیل تکنیکال ،در مورد خطوط روندی که طولانی تر باشند به طور معمول انتظار می رود که اعتبار کاهش یافته، شکست ها قوی باشند و افت شدید قیمت رخ دهد. در آموزش تحلیل تکنیکال یادآور می شویم کهمعمولا، پشتیبانی خطوط روند صعودی، به میزان 137 روز بوده و این میزان برای روند کاهشی 139 روز می باشد.

آموزش تحلیل تکنیکال ، مجموع روزهای روند افزایشی یا صعودی

طبق تحقیقاتی که Bulkowski در سال 2005 در مورد سنجش اعتبار خطوط روند سیگنال عوامل بنیادی انجام داد و ما نیز در آموزش تحلیل تکنیکال از آن استفاده می کنیم، مدت زمانی که بین برخورد خط روند با زمان بندی متوسطوجود دارد، معمولا 28 روز است، در نتیجه قبل از شکست، مجموع روزهایی که روند افزایشی تجربه می-کند، 137 روز می باشد.

آموزش تحلیل تکنیکال

همچنین طبق تحقیقاتی که در سال 2005 توسط Bulkowski در مورد سنجش اعتبار خطوط روند صورت گرفت و در آموزش تحلیل تکنیکال نیز استفاده می گردد، مدت زمانی که بین برخورد خط روند با زمان بندی متوسطوجود دارد، معمولا 29 روز است، در نتیجه قبل از شکست، مجموع روزهایی که روند کاهشی تجربه می-کند، 139 روز می باشد.

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال ، مجموع روزهای روند کاهشی

آموزش تحلیل تکنیکال ، فواصل زمانی نقاط رسم خط روند کاهشی

2. زاویه و شیب روند

آموزش تحلیل تکنیکال

در مبحث آموزش تحلیل تکنیکال ، این نکته را متذکر می شویم که به هر میزان شیب تندتری در خطوط روند مشاهده شود، که خود به معنای تغییر با روند تندتر در قیمت ها می باشد، به همان میزان از اعتبار درجه ی حمایت یا مقاومت کاسته خواهد شد.در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم به روندی پایدارترین روند اطلاق می شود که در آن، قیمت ها به صورت یک واحد قیمت در یک واحد زمان تغییر کنند یا به عبارتی شیب تغییرات 45 درجه باشد. تغییر تندی که در خطوط روند مشاهده می گردد ناشی از جهش یا افت ناگهانی است که در بازه ی زمانی کوتاه رخ می دهد. لذا در این مواقع در آموزش تحلیل تکنیکال می گوییم خط روندی که به این شکل حاصل شود، به احتمال زیاد خط حمایتی یا مقاومتی قابل اعتمادی نیست. حتی در شرایطی که سه نقطه ی معتبر هم این خط با شیب تند را به عنوان خط حمایتی یا مقاومتی تأیید کنند، باز هم به طور کامل نمی توان به آن اطمینان نمود.

آموزش تحلیل تکنیکال ، تغییرات قیمت با شیب 67 درجه و افت 42% قیمت سهام شرکت صنایع آذر آب

نمودار بالا نشان دهنده ی افت قیمت سهام شرکت صنایع آذر آب به میزان 42% می باشد. در این مثال، پس از اینکه خط روند، 4 بار با قیمت سهم برخورد نموده افت پیدا کرده و سطح حمایت با شکسته شدن خط روند، کاهش می یابد. به طور معمول در آموزش تحلیل تکنیکال ، عنوان می کنیم خطوط روندی که بین فواصل کوتاه زمانی ایجاد می گردند، اکثرا دارای طول عمر کوتاه بوده و زودتر از حد انتظار، شکسته می شوند.

آموزش تحلیل تکنیکال ، تایم فریم و مقیاس در بررسی نمودار قیمت

در آموزش تحلیل تکنیکال ، پیشنهادی که برای واضح تر شدن نمودار ارائه می کنیم، کمک گرفتن از چارچوب-های زمانی (تایم فریم) متفاوت می باشد، یا به عبارتی استفاده از نمودارهای سالانه، ماهانه یا هفتگی است. در نمودارهای سالانه، هر شمع بیانگر کل تغییرات ایجاد شده در طی یک سال، در مورد ماهانه، هر شمع نشان دهنده ی کل تغییرات ایجاد شده در یک ماه و هر شمع در نمودارهفتگی حاکی از کل تغییرات در یک هفته می باشد.معمولا در آموزش تحلیل تکنیکال بیان می کنیم که کاربرد نمودار روزانه برای یک سال گذشته، نمودار هفتگی برای سه سال اخیر و نمودار ماهانه برای 10 سال اخیر مورد استفاده قرار می گیرد.

با وجود اینکه بورس ما جوان بوده و عملا نمودار سالانه کاربردی نخواهد داشت اما نباید قانون خاصی را در رابطه با کاربرد نمودارها وضع نمود، به عنوان مثال نباید بیان داشت که نمودار 2 ساله حتما هفتگی بوده و بررسی روزانه ی سیگنال عوامل بنیادی آن فاقد ارزش است. این مسأله قویا در آموزش تحلیل تکنیکال ، تأکید می گردد.

سؤالی که در آموزش تحلیل تکنیکال در رابطه با این مورد مطرح می شود این است که، امکان ناهمخوانی بین روند قیمت هایی که در تایم فریم ها هستند وجود دارد و در نتیجه، میانگین متحرکی که در چارچوب زمانی روزانه وجود دارد سیگنال خرید و در نوع 1 ساعته، سیگنال فروش را صادر می کند. در سیگنال عوامل بنیادی این مواقع بهترین کار چیست؟

افراد مبتدی ساده ترین کار؛ یعنی استفاده از یک تایم فریم را انجام می دهند

طبق آموزش تحلیل تکنیکال سیستم سه صفحه ای که در آن از سه تایم فریم کمک گرفته می شود، از جمله روش هایی است که به منظور بررسی وسیع تر بازار مورد استفاده قرار می گیرد که استفاده از آن به شرح زیر می-باشد:

مناسب ترین تایم فریم متناسب با خودتان را انتخاب کنید (صفحه ی میانی) که این صفحه در واقع صفحه ی اول شما می باشد که به عنوان مثال روزانه را انتخاب کرده اید و پس از آن هفتگی و ماهانه.

به کمک تایم فریمی که بلند مدت می باشد، جهت بازار و توسط دو تایم فریم دیگر، موقعیت زمانی مناسب جهت ورود به وضعیت خرید/فروش را تعیین می کنیم.
طبق عقیده ی اکثریت افراد تحلیل گر، اگر روند در تایم های بالا وجود داشته باشد، ریسک معامله را در تایم های کوچک تر، پایین خواهد آورد. دلیل این امر آن است که روندی که به عنوان مثال در نوع ماهانه وجود دارد می-تواند نشان دهنده ی دیدگاه جامع تر و انتظارات سرمایه گذارها نسبت به قیمت های سهام در آینده باشد.

طبق آموزش تحلیل تکنیکال 2استفاده ای که در بکارگیری تایم فریم بلند برای معامله ی گران در زمان کوتاه وجود دارد به شرح زیر است:

1. تایم فریم های هفتگی و ماهانه، سطوح حمایت و مقاومت قابل تأملی دارند به گونه ای که در آموزش تحلیل تکنیکال توصیه می گردد که در هر نوع تحلیلی، مد نظر قرار گیرند.
2. به ما کمک می کند تا از طریق شناسایی روند غالب در تایم فریم های فوق الذکر، در مورد مدت زمانی که برای نگهداری سهام لازم داریم تصمیم بهتری اتخاذ کنیم.

آموزش تحلیل تکنیکال

طبق آموزش تحلیل تکنیکال ،اندیکاتور مورد استفاده در متاتریدر 4، GG-TrendBar، وضعیت سایر تایم فریم-های قیمتی را با رنگ های سبز، زرد و قرمز مشخص می کند.

آموزش تحلیل تکنیکال ، اندیکاتور GG-TrendBar

آموزش تحلیل تکنیکال ، واژگونی وظایف (Role Reversal)

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال ، تعویض نقش خط روند پس از شکسته شدن

در آموزش تحلیل تکنیکال عنوان می کنیم که هر زمان، خط روند شکسته شود به موجب آن، نقش سیگنال عوامل بنیادی خط روند صعودی نیز تغییر خواهد کرد، یعنی وقتی یک خط روند صعودی با نقش حمایتی خود شکسته شود، نقش آن به نوع مقاومتی تبدیل می گردد. همین اصل نیز برای خط روند نزولی صادق است.

نکته : در آموزش تحلیل تکنیکال عنوان می کنیم که خط روند شکسته شده، در اکثر موارد به خط روند شکسته شده ی خود برگشته، لمس کرده و دوباره بر می گردد.

نکته: احتمال بعدی این است که مجددا قیمت خط شکسته شده را بشکند، در این هنگام نکته ی بعدی مطرح می شود:

نکته ی مهم: خط روندی فاقد اعتبار است که از میان قیمت عبور کرده باشد.

هر زمان به طور کامل، قیمت ها به درون سطح مقاومت نفوذ کرده باشند، این سطح نقش سطح حمایتی به خود خواهد گرفت و به همین منوال، وقتی به طور کامل سطح حمایت شکسته شود، نقش سطح مقاومت را بازی خواهد کرد.

در این قسمت از آموزش تحلیل تکنیکال ،در نمودار زیر نمونه ای از تغییر سطح حمایت به مقاومت را می بینیم که مربوط به شرکت همراه اول است.

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال

آموزش تحلیل تکنیکال ، تغییر سطح حمایت به مقاومت در شرکت همراه اول

آموزش تحلیل تکنیکال ، ایجاد واژگونی وظایف یا نقش در بانک ملت

دامیننس بیت کوین چیست و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال و بنیادی

دامیننس بیت کوین و کاربرد آن

امروزه ارز‌های دیجیتال از محبوبیت فراوانی برخوردارند و افراد زیادی از مبتدی تا حرفه‌ای مشغول فعالیت در این بازار هستند. بیت کوین، پادشاه ارزهای دیجیتال مهم‌ترین عضو این بازار است که به عنوان لیدر نگاه‌ها را به سمت خود جذب می‌کند. یکی از شاخص‌های مهم در زمینه تحلیل شرایط بازار دامیننس بیت کوین یا همان تسلط بیت کوین است. شاید این سؤال که دامیننس بیت کوین چیست مدت‌ها است که ذهن شما را به خود مشغول کرده است. در این مطلب از صرافی ایکس پِی به طور کامل دامیننس بیت کوین را زیر ذره‌بین قرار خواهیم داد.

دامیننس بیت کوین چیست؟

دامیننس بیت کوین به معنای سلطه بیت کوین در بازار است. به بیانی دیگر این شاخص نشان می‌دهد سهم بیت کوین در برابر دیگر ارزهای دیجیتال چه درصدی از کل بازار کریپتو است. سهم بازار یک ارز با ضرب کردن قیمت لحظه‌ای آن ارز در تعداد توکن‌های در حال گردش محاسبه می‌شود (برخی افراد تاثیری کمتری برای BTC Dominance قائل هستند چون این شاخص فقط در حال محاسبه توکن‌های در حال گردش است و رقم نسبتا بزرگی از توکن‌ها خارج از دسترس هستند. به طور مثال رمز کیف پول فراموش شده و دیگر قابل بازیابی نیست و همچنین حدود ۳۰ درصد از بیت کوین‌های ماین شده جزئی از بیت کوین‌های در گردش محسوب نمی‌شوند.)

به طور مثال در ۱۴ فوریه سال ۲۰۲۲ مارکت کپ بیت‌کوین به رقم ۸۰۴ ترلیون دلار می‌رسد. برای محاسبه دامیننس بیت کوین کافی است سهم بازار بیت کوین را تقسیم بر سهم کل بازار ارز‌های دیجیتال کنید.

همانطور که در تصویر پایین مشاهده می‌کنید در ابتدا که ارز‌های دیجیتال نوپا بودند؛ شاخص سلطه بیت کوین بیش از ۹۰ درصد است، اما با شروع سال ۲۰۱۷ که سال خوبی برای بازار ارز‌های دیجیتال بود دامیننس بیت کوین تا حدود ۳۵ درصد کاهشی شد.

شاخص دامیننس بیت کوین

در وب سایت این امکان برای شما فراهم شده است که بتوانید با ورود به صفحه قیمت لحظه ای ارز دیجیتال بتوانید نرخ خرید و فروش و همینطور قیمت دلاری تمامی ارزهای دیجیتال نظیر قیمت پرفکت مانی ، ووچر پرفکت مانی ، تتر (TRC20) و بیت کوین را مشاهده کنید.

دلیل اهمیت Bitcoin Dominance چیست؟

همانطور که کمی بیشتر توضیح داده شد شاخص سلطه بازار یا همان دامیننس بیت کوین می‌تواند چشم انداز سرمایه گذاری افراد در بازار را روشن کند. به این ترتیب افراد می‌توانند با اعتماد به نفس بیشتر سرمایه گذاری‌ خود را روی آلت کوین‌ ها و یا بیت کوین‌ها انجام دهند. البته باید به این موضوع اشاره کرد که عوامل بسیار زیادی اعم از عوامل بنیادی و فاندامنتال، اخبار، جنگ‌ها و بیماریی‌ها و سیاست‌های اقتصادی کشور‌ها در حرکت بازارها دخیل هستند و ملاک قرار دادن تنها یک شاخص به تنهایی چیزی جز زیان در بلند مدت نصیب سرمایه‌گذار نخواهد کرد.

درواقع BTC Dominance فقط یکی از شاخص‌هایی است که شما می‌توانید با بررسی آن شرایط فعلی بازار را تحلیل کنید. یکی دیگر از مواردی که اغلب کارشناسان آن را نفطه ضعفی برای این شاخص می‌دانند تعداد زیاد آلت کوین‌هایی است که به تازگی راهی بازار شده‌اند. حتی در آینده نزدیک سیگنال عوامل بنیادی با افزایش تعداد آلت کوین‌ها، ممکن است دامیننس بیت کوین به مرور کاهش یابد که در این صورت استفاده از این شاخص عمل چندان منطقی نخواهد بود. پیشنهاد می کنیم برای کسب اطلاعات بیشتر مقاله رابطه دامیننس بیت کوین و تتر را مطالعه کنید.

فاکتورهای تاثیرگذار روی دامیننس بیت کوین

فاکتورهای مهم بر روی دامیننس بیت کوین

با توجه به فرمول ارائه شده برای این شاخص یعنی ضرب تعداد کوین‌های در گردش در قیمت لحظه‌ای این دو عامل تاثیر زیادی رو نرخ شاخص دامیننس بیت کوین دارند. همچنین می‌توان نتیجه گرفت مارکت کپ کل بازار و مارکت کپ بیت کوین از مهم‌ترین فاکتورها روی این شاخص هستند.

کاربرد دامیننس بیت کوین در تحلیل تکنیکال و بنیادی

داشتن استراتژی مؤثر یکی از مهم‌ترین راه‌های کسب سود از بازارهای مالی است و افرادی زیادی در کنار تحلیل و استراتژي که در بازار استفاده می‌کنند شاخص سلطه بیت کوین را هم در نظر می‌گیرند. به صورت کلی گارد صعودی و صعودی شدن دامیننس بیت کوین به همراه افزایش قیمت بیت کوین سیگنال خرید بیت کوین را ارائه خواهد کرد و برعکس این قضیه سیگنال فروش بیت کوین را صادر می‌کند. نکته قابل توجه در چنین تحلیلی نزولی شدن این شاخص به همراه افزایش قیمت بیت کوین است.

در این حالت پدیده‌ای به نام فصل آلت کوین‌ها یا آلت سیزن به وجود می‌آید که شاهد رشد چشمگیر آلت کوین‌ها خواهیم بود. در حالت عکس این قضیه که شاهد نزول شاخص BTC Dominance و صعود قیمت بیت کوین هستیم در حقیقت آلت‌ کوین‌ها متحمل افت قیمت خواهند شد.

کلام آخر

بازارهای مالی گستردگی‌ بسیار زیادی دارند و افراد زیادی با استراتژی‌های معاملاتی متفاوتی در حال فعالیت در آن‌ها هستند. امروزه با افزایش تنوع ابزارهای تحلیلی گزینه‌های زیادی برای طراحی روش‌های تحلیلی متفاوت به وجود آمده است. شاخص دامیننس بیت کوین نیز یکی از ابزارهای موجود در بازار است که می‌توان از آن در جهت بهبود دید و تحلیل از بازار مد نظر گرفت و از آن بهره برد. در سایت صرافی ایکس پِی (اکسچنج) این امکان برای شما مخاطبین و علاقه‌مندان به ارزهای دیجیتال فراهم شده است که بدون احراز هویت و تنها در کمتر از 1 دقیقه بتوانید برای خرید ارز دیجیتال مورد نظر خود اقدام کنید.

پرایس اکشن چیست؟ آشنایی با روش معامله بر اساس پرایس اکشن

پرایس اکشن چیست؟ آشنایی با روش معامله بر اساس پرایس اکشن

ترید کردن بر اساس پرایس اکشن روشی برای خرید و فروش در بازارهای مالی است که شامل تحلیل حرکات پایه قیمت در گذر زمان است. بسیاری از تریدرهای شخصی و سازمانی و همچنین مدیران صندوق‌های پوششی از پرایس اکشن برای پیش بینی مسیر آینده قیمت یک سهام یا یک بازار مالی استفاده می‌کنند.

به زبان ساده، پرایس اکشن نشان دهنده تغییرات قیمت یا به عبارتی اقدامات (action) قیمت است. پرایس اکشن در بازارهایی با نوسان و نقدینگی زیاد راحت تر مشاهده می‌شود اما هر چیزی که در یک بازار آزاد خرید و فروش شود، یک پرایس اکشن خواهد داشت.

معاملات مبتنی بر پرایس اکشن عوامل بنیادی تأثیرگذار بر حرکات بازار را نادیده می‌گیرند و بیشتر متمرکز بر تاریخچه قیمت بازار هستند یعنی حرکات قیمت در یک بازه زمانی. بنابراین پرایس اکشن یک نوع تحلیل تکنیکال است اما با بیشتر انواع تحلیل تکنیکال تفاوت دارد از این جهت که تمرکز اصلی آن رابطه قیمت جاری در بازار با قیمت‌های گذشته یا اخیر است و نه مقادیر دست دومی که از این تاریخچه قیمت استخراج می‌شوند.

به عبارت دیگر، معاملات پرایس اکشن یک نوع خالص از تحلیل تکنیکال هستند چون شامل هیچ نوع اندیکاتور مبتنی بر قیمت دست دوم نیستند. تریدرهای پرایس اکشن سیگنال عوامل بنیادی فقط به داده‌های دست اولی که یک بازار درباره خودش تولید می‌کند یعنی حرکات قیمت آن طی زمان توجه دارند.

  • تحلیل پرایس اکشن به تریدرها امکان می‌دهد از تغییرات قیمت نتیجه گیری کنند و توضیحاتی در اختیار آنها قرار می‌دهد که تریدرها می‌توانند با استفاده از آنها یک سناریوی ذهنی برای توصیف وضعیت جاری بازار بسازند. تریدرهای مجرب پرایس اکشن اغلب درک ذهنی منحصربفرد و حس ششم خودشان نسبت به بازار را به عنوان عامل اصلی انجام معاملات سودآور ذکر می‌کنند.

تریدرهای پرایس اکشن از تاریخچه گذشته حرکات قیمت یک بازار استفاده می‌کنند و بیشتر متمرکز بر پرایس اکشن 3 تا 6 ماه اخیر بوده و تأکید کمتری بر تاریخچه قیمت قدیمی تر دارند. تاریخچه قیمت شامل swing high و swing low در یک بازار و همچنین سطوح مقاومت و پشتیبانی هستند.

تریدر می‌تواند از پرایس اکشن بازار برای ارزیابی و توصیف تأثیر افکار انسان‌ها بر حرکات بازار استفاده کنند. هر یک از فعالان بازار، با اجرای یک معامله در آن بازار یک سرنخ روی نمودار قیمت بازار ایجاد می‌کند که می‌توان این سرنخ‌ها را تفسیر کرده و از آنها برای امتحان کردن و پیش بینی حرکت بعدی بازار استفاده کرد.

معامله بر اساس پرایس اکشن

معمولاً تریدرهای پرایس اکشن از اصطلاح Keep It Simple (ساده نگهش دار!) استفاده می‌کنند تا نشان دهند که خیلی از افراد با پر کردن نمودارها از اندیکاتورهای تکنیکال و تحلیل بیش از حد بازار، بی دلیل شرایط را پیچیده می‌کنند.

  • به معامله بر اساس پرایس اکشن، معامله بر اساس نمودار تمیز، معاملات برهنه یا معامله طبیعی یا خام هم گفته می‌شود که نشان دهنده سادگی این سیستم است.

رویکرد ساده معاملات مبتنی بر پرایس اکشن باعث شده که در این روش از هیچ اندیکاتوری روی نمودارها استفاده نشود و رویدادهای اقتصادی و اخبار تأثیری بر تصمیم گیری‌های تریدر نداشته باشند. تمرکز اصلی در این روش پرایس اکشن بازار است و باور رایج بین تریدرهای پرایس اکشن این است که خود قیمت منعکس کننده همه متغیرهایی (مثل رویدادهای خبری، داده‌های مربوط و غیره) است که بر بازار تأثیرگذار بوده و باعث حرکت آن می‌شوند. بنابراین، تحلیل بازار و اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن آن به جای سیگنال عوامل بنیادی تلاش برای تفسیر و مرتب سازی متغیرهای مختلف تأثیرگذار بر بازار در هر روز، بسیار ساده تر است.

استراتژی‌های (الگو) معامله بر اساس پرایس اکشن

الگوهای پرایس اکشن که به آنها تریگر، ستاپ یا سیگنال پرایس اکشن هم گفته می‌شود، مهم ترین جنبه از معاملات پرایس اکشن هستند چون همین الگوها هستند که سرنخ‌هایی قوی درباره حرکات بعدی قیمت در اختیار تریدرها قرار می‌دهند.

نمودارهای زیر نمونه‌هایی از استراتژی‌های معاملاتی ساده بر اساس پرایس اکشن را نشان می‌دهند که می‌توانید از آنها برای ترید کردن استفاده کنید.

  • الگوی اینساید بار (Inside bar)

الگوی اینساید بار یک الگوی دو میله‌ای است که شامل یک میله داخلی (inside) و یک میله قبلی است که معمولاً به آن میله مادر گفته می‌شود. اینساید بار به طور کامل در محدوده حداقل و حداکثر میله مادر قرار دارد. معمولاً از این استراتژی پرایس اکشنی به عنوان یک الگوی بریک اوت در بازارهایی استفاده می‌شود که بر اساس خط روند حرکت می‌کنند اما اگر در یک سطح کلیدی از نمودار تشکیل شوند، می‌توان از آنها به عنوان یک سیگنال معکوس شدگی هم استفاده کرد.

الگوی پین بار متشکل از یک کندل استیک است و نشان دهنده رد کردن قیمت و معکوس شدن بازار است. سیگنال پین بار برای بازاری که بر اساس روند حرکت می‌کند و بازارهایی با محدوده روند محدود مناسب است و می‌توان با استفاده از آن بر اساس سطوح پشتیبانی یا مقاومت کلیدی هم بر خلاف روند معامله کرد. پین بار نشان می‌دهد که ممکن است قیمت بر خلاف جهتی که دنباله (tail) به آن اشاره دارد، شروع به حرکت کند چون همین دنباله است که رد شدن قیمت و معکوس شدن روند را مشخص می‌کند.

الگوی جعلی متشکل از بریک اوت کاذب یک الگوی سیگنال عوامل بنیادی اینساید بار است. به عبارت دیگر اگر الگوی اینساید بار یک شکستگی مختصر داشته باشد و بعد دوباره در محدوده میله مادر یا اینساید بار بسته شود، یک الگوی جعلی شکل گرفته است. به این دلیل به چنین الگویی جعلی گفته می‌شود که به نوعی تریدرها را فریب می‌دهند چون به نظر می‌رسد که بازار شروع به حرکت به یک سمت کرده اما بعد دوباره شروع به حرکت بر خلاف آن جهت می‌کند. استفاده از الگوی جعلی برای معامله بر اساس روند، بر خلاف جهت بر مبنای سطوح کلیدی و همچنین معامله در بازاری با حرکت افقی بسیار مناسب است.

معامله با الگوهای پرایس اکشن

در ادامه نگاهی به چند نمونه از معاملات واقعی بر اساس الگوهای پرایس اکشن داریم.

نمودار اول یک الگوی سیگنال فروش جعلی خرسی را نشان می‌دهد. در این مثال، روند کلی از قبل رو به پایین بوده چون این حرکت رو به پایین از گوشه سمت چپ بالای نمودار شروع شده است. بنابراین، این سیگنال فروش جعلی همسو با روند نزولی نمودار کلی روزانه بوده که وضعیت خوبی است. معامله بر اساس روند کلی بازار معمولاً شرایطی را در پرایس اکشن ایجاد می‌کند که احتمال موفقیت در صورت معامله بر اساس آنها بیشتر است.

نمودار زیر مثالی از یک پین بار جعلی گاوی در یک بازار رو به صعود را نشان می‌دهد. معمولاً وقتی بازاری یک حرکت صعودی یا نزولی قوی کوتاه مدت دارد، یعنی اخیراً به شدت به یک سمت خاص حرکت کرده، تریدر پرایس اکشن سعی می‌کند بر اساس مومنتوم کوتاه مدت بازار عمل کند.

در این مثال، نگاهی به الگوی معاملاتی اینساید بار داریم. این نمودار یک سیگنال اینساید بار معمولی و همچنین اینساید پین بار کمبو دارد. اینساید پین بار کمبو، یک اینساید بار است که برای میله اینساید آن یک پین بار شکل گرفته است. این وضعیت در بازارهای دارای روند مثل آنچه در ادامه مشاهده می‌شود، خیلی خوب کار می‌کند.

آخرین نموداری که قرار است بررسی کنیم، نمونه‌ای از الگوی پین بار است. به حرکات بزرگ رو به بالایی که پس از هر دوی این سیگنال‌های خرید پین بار شکل گرفته توجه کنید. همچنین به دنباله طولانی هر دوی این پین بارها در مقایسه با بعضی دیگر از میله‌های این نمودار دقت کنید که ممکن است آنها را به عنوان پین بار تشخیص داده باشید. پین بارهایی مثل این دو که دنباله‌های طولانی داشته و از پرایس اکشن اطرافشان به شدت بیرون زده اند، اغلب شرایط خیلی خوبی برای معامله ایجاد می‌کنند.

اجرای معامله بر اساس پرایس اکشن با تلاقی

معامله بر اساس سیگنال‌های پرایس اکشن فقط مربوط به خود سیگنال نیستند بلکه محل شکل گیری سیگنال روی نمودار هم مهم است. همه پین بارها، اینساید بارها و غیره با هم برابر نیستند. بسته به محل شکل گیری یک سیگنال پرایس اکشن خاص در یک بازار، ممکن است تصمیم بگیرید بر اساس آن معامله نکنید یا اینکه بدون لحظه‌ای درنگ از آن برای اجرای معامله استفاده کنید.

بهترین سیگنال‌های پرایس اکشن آنهایی هستند که در نقاط تلاقی در بازار شکل می‌گیرند. Confluence یا تلاقی در لغت به معنای برخورد افراد یا اشیاء است. در معامله بر اساس پرایس اکشن ما به دنبال ناحیه‌ای هستیم که در آن حداقل چند عنصر مختلف با سیگنال ورود پرایس اکشن همخوانی دارند. زمانی که چنین اتفاقی رخ می‌دهد می‌توانیم بگوییم که سیگنال پرایس اکشن تلاقی دارد.

در نمودار زیر یک مثال خوب از تلاقی الگوی پین بار مشاهده می‌کنیم. تلاقی در اینجا از این نظر ایجاد شده که پین بار در جهت روند صعودی بازار شکل گرفته و در یک سطح پشتیبانی از این روند صعودی ایجاد شده است. بنابراین، ما تلاقی روند و سطح پشتیبانی را داریم که وجود آنها با هم باعث افزایش اهمیت سیگنال خرید می‌شود. هر چقدر یک سیگنال پرایس اکشن با فاکتورهای بیشتری تلاقی داشته باشد، احتمال درستی و قدرت آن بیشتر خواهد بود.

نتیجه گیری

امیدواریم که این راهنما برای شما مفید بوده باشد و حالا درک خوبی از پرایس اکشن و روش‌های ترید کردن بر اساس آن کسب کرده باشید.

توصیه می‌شود که سعی کنید اطلاعات بیشتری نسبت به پرایس اکشن و شیوه‌های معامله بر اساس آن کسب کنید چون این مفهوم بسیار وسیع تر از چیزیست که در این مطلب توضیح دادیم.

سهم بازار کار در اعتراضات

سهم بازار کار در اعتراضات

سیاستگذاری اقتصادی کشور باعث شده مقابل جوانان برای مشارکت اقتصادی هم مانند مشارکت سیاسی موانع زیادی وجود داشته باشد.

فردای اقتصاد: یکی از مواردی که در بیانیه پنج اقتصاددان در تحلیل اعتراض‌ها و نارضایتی‌های امروز جامعه بیان شده بود، جمعیت بالای زنان تحصیل‌کرده‌ای است که در ورود به بازار کار، با درهای بسته مواجه شده‌اند. به‌طوری که نرخ بیکاری زنان جوان تحصیل‌کرده طی سال‌های گذشته، به‌ندرت از ۵۵ درصد کمتر بوده است. این عدد برای جوانان تحصیل‌کرده اعم از زن و مرد نیز همواره در حاشیه ۴۰ درصد قرار داشته است. علاوه بر اشارات بیانیه، اگر به شاخص NEET نگاه کنیم که نشان می‌دهد چند درصد از جوانان یک جامعه نه مشغول کار هستند، نه تحصیل و نه هیچ‌گونه مهارت‌آموزی، نسبت ۳۰ درصد را مشاهده خواهیم کرد؛ یعنی حتی با فرض این که تمام جوانانی که در حال تحصیل و مهارت‌آموزی هستند، با هدف کیفیت بالاتر اشتغال آینده جزئی از جمعیت غیرفعال شده‌اند، همچنان ۳۰ درصد از آن‌ها هم از یافتن کار ناامیدند و هم فایده‌ای در تحصیل نمی‌بینند. معنای تمام این اعداد این است که بخش بزرگی از جمعیت کشور، به ویژه جوانان، از مشارکت اقتصادی محروم‌اند؛ اگر حتی رشد اقتصادی هم رخ ‌دهد، چندان اشتغال‌زا نیست و تمام جامعه در افزایش اندازه کیک اقتصاد سهیم نمی‌شوند. این تعادل بد در بازار کار معلول برخی رویه‌های بنیادی سیاستگذاری‌های دهه‌های اخیر است، از جمله دستکاری قیمت‌های نسبی انرژی و سرمایه که باعث شده تولید ایران وابستگی کمی به نیروی کار داشته باشد.

مسئله بیکاری در اقتصاد ایران

نداشتن شغل معضلی است که بخش بزرگی از جامعه ما، از جوانان تا جمعیت مسن را دربرمی‌گیرد. با این حال همان‌طور که نمودار بالا نشان می‌دهد، این مشکل برای جوانان پررنگ‌تر است. به طوری که با وجود مشارکت پایین آن‌ها در بازار کار، باز هم نسبت بالایی از جمعیت فعال آن‌ها بیکار می‌ماند. نرخ بیکاری کل جمعیت فعال ایران همیشه حوالی ده درصد در نوسان بوده (که خود عدد بالایی محسوب می‌شود) اما نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۴ سال در حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد قرار داشته است. نسل‌های پیشین حتی در شرایط اقتصادی نه‌چندان مناسب هم به خاطر ظرفیت دولت و درآمد نفتی موفق می‌شده‌اند شغلی دائمی در دولت پیدا کنند. البته پیامدهای منفی این اقدامات دولت‌های گذشته به تدریج انباشت شده و حالا هم‌زمان که زیرمجموعه‌های دولت از پرداخت حقوق بازنشستگی عاجزند، استخدامشان بسیار کم شده است. بنابراین چه در گذشته و چه حالا اقتصاد ایران بنیه زیادی برای ایجاد شغل‌های واقعی که بتوانند در خدمت رشد اقتصادی قرار بگیرند، نداشته است.

مشارکت بسیار پایین زنان

درصدی از زنان ایرانی که در بازار کار مشارکت می‌کنند، یعنی یا شاغل‌اند یا در جست‌وجوی کار، نسبت به جهان و حتی خاورمیانه جزو کمترین‌هاست. این نسبت که در بالاترین حالت حدود ۲۰ درصد بوده، در سال ۱۴۰۰ به ۱۳.۳ درصد افت پیدا کرد. در حالی که برای نمونه این نرخ در سال‌های گذشته در عربستان سعودی بالای ۲۵ درصد بوده است. ریشه‌های این مشارکت پایین می‌تواند از هنجارهای اجتماعی تا قوانین را در بربگیرد اما قطعاً عوامل بنیادی اقتصاد ایران که ضداشتغال عمل کرده‌اند، نیز از جمله عوامل مهم بازداشتن زنان از ورود به بازار کار بوده است. به ویژه که سطح تحصیلات زنان با شتاب بالایی در سال‌های گذشته افزایش پیدا کرده اما ظرفیت اشتغال چندانی در اقتصاد برای جذب آن وجود نداشته است.

سهم بازار کار در اعتراضات

ریشه‌یابی بیکاری بالا در ایران

سیاست‌های اقتصادی چند دهه گذشته همواره به تولیدکننده سیگنال داده که سرمایه و انرژی را جانشین نیروی کار کند؛ چرا که سرمایه ارزان از طریق وام ارزان (نرخ بهره معمولاً به صورت دستوری پایین بوده است) و همچنین واردات ارزان (سرکوب ارزی) و انرژی ارزان از طریق عرضه دولت با قیمت‌های دستوری پایین در دسترس تولیدکننده بوده است. بنابراین انگیزه اصلی این بوده که تا جای ممکن روش تولید وابسته به سرمایه و انرژی باشد و کمترین اشتغال ممکن ایجاد شود.

نتیجه این وضعیت این است که وقتی رشد اقتصادی هم رخ می‌دهد، مواهب آن چندان به نیروی کار نمی‌رسد؛ به ویژه رشد نفتی به خاطر افزایش درآمد ارزی دولت که همیشه با سرکوب ارزی همراه شده، انگیزه تولیدکنندگان را در راستای جانشینی نیروی کار با سرمایه تقویت می‌کند و از این طریق ضد اشتغال می‌شود. این تعادل باعث شده در دوره‌هایی اقتصاد ایران با رشد بدون اشتغال و در دوره‌هایی با اشتغال بدون رشد همراه شود.

پیامدهای بیکاری

شاغل نبودن یکی از دلایل سقوط افراد به ورطه فقر است. علاوه بر این، برای زنان و جوانان یک مانع مهم استقلال فردی است. بیکاری و جمعیت غیرفعال زیاد به این معنی است که مشارکت مردم در ایجاد ارزش افزوده اقتصادی پایین است. سیاستگذار اقتصادی با دستکاری‌های نادرستش باعث شده در مقابل مردم و به ویژه جوانان برای مشارکت اقتصادی هم مانند مشارکت سیاسی موانع زیادی وجود داشته باشد. بنابراین یکی از ابعاد چندگانه نارضایتی‌های بروزیافته را می‌توان وضعیت بازار کار و جمعیت بزرگ فراموش‌شده در زمینه اشتغال دانست.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.