بهترین کتاب پرایس اکشن کدام است؟ ۱۰ مورد از بهترین کتاب های آموزش پرایس اکشن
این دسته از بهترین کتابهای پرایس اکشن که در مورد استراتژیها و روشهای پرایس اکشن نوشته شدهاند، شامل استراتژیها و سبکهای معاملاتی هستند که از ترکیبی از نمودارهای کندل استیک، چارتها، نمودارها و شاخصهای مختلف استفاده میکنند. در این مطلب بهترین کتاب ها به صورت پیدیافهای (pdf) را قرار داده ایم که مطالعه آنها برای هر سرمایهگذار و تریدری که میخواهد در بازار ارزهای دیجیتال موفق شود، خالی از لطف نیست. با مقاله سامانه خرید و فروش ارز دیجیتال رمزینکس همراه باشید.
فهرست بهترین کتاب پرایس اکشن
در ادامه ۱۰ کتاب برتر در زمینه آموزش پرایس اکشن معرفی شده است:
- مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس
- فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن
- الگوهای قیمت از مارتین پرینگ
- تکنیکهای کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون
- تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا
- راهنمای نهایی تریدینگ
- راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ
- دایرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی
- صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل
- هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز
معرفی بهترین کتاب پرایس اکشن
در ادامه بهترین کتاب های لازم برای آموزش پرایش اکشن در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی از جمله ارز دیجیتال معرفی شده اند. البته قبل از همه چیز حتما نگاهی به مقاله «پرایس اکشن چیست؟ از بهترین استراتژی و بهترین اندیکاتور تا نکات مهم» داشته باشید.
مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن توسط ال بروکس
این مجموعه سه تایی کتاب تریدینگ پرایس اکشن (TRADING PRICE ACTION) در بازار تریدینگ ارزهای دیجیتال به مرجعی برای معاملات تبدیل شده است.
این کتاب که یکی از بهترین کتابهایی است که درباره پرایس اکشن نوشته شده است، از تئوری داو (Dow Theory) نشئت گرفته است که معامله گران مدتها قبل از انتشار مجموعه کتابهای ال بروکس (AL BROOKS) در مورد این تئوری و انواع سبکهای پرایس اکشن صحبت میکردند.
اگرچه ال بروکس مخترع پراکس اکشن نیست اما یقیناً کتابهای این نویسنده یکی از بزرگترین مرجعها برای معامله گران پرایس اکشن هستند.
این نویسنده در کتابهای تریدینگ اکشن پرایس اصطلاحاتی مانند «second entry»، «trend bar»، «barb wire» و «M2B/M2S» را معرفی میکند.
اگرچه این مفاهیم پرایس اکشن منحصر به فرد نیستند و در بازار ارزهای دیجیتال با نامهای دیگری شناخته میشوند اما ال بروکس با ترکیب این اصطلاحات در یک سیستم جامع تجزیه و تحلیل و معاملات، ارزش جدیدی به آنها داده است.
فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ از باب ولمن
کتاب فارکس پرایس اکشن اسکالپینگ (FOREX PRICE ACTION SCALPING) روی یک سبک معاملات پرایس اکشن خاص متمرکز است که برای هر تریدری مناسب نیست. باب ولمن (BOB VOLMAN) در این کتاب روش کسب سود پایینی را از بازار فارکس در بازه زمانی ۷۰ تیک (۷۰-tick) معرفی میکند.
سبک نویسندگی باب ولمن بسیار عالی است و در مقایسه با مجموعه کتابهای تریدینگ پرایس اکشن ال بروکس، خواندن این کتاب بسیار راحتتر و دلنشینتر است.
ال بروکس در کتابهای خود یک سیستم تجزیه و تحلیل را با تمرکز کمتری بر تنظیم دقیق معاملات توصیف میکند، در مقابل باب ولمن هفت راه حل و سبک معاملاتی ساده و واضح را به خوانندگان توضیح میدهد. به این ترتیب، اگر به دنبال روشهای دقیق معاملات اسکالپینگ هستید، کتابهای باب ولمن برای شما بهترین گزینه خواهد بود.
علاوه بر این، باب ولمن به تازگی کتاب جدید را درباره تجزیه و تحلیل پرایس اکشن در پنج دقیقه منتشر کرده است که میتواند برای سرمایهگذاران زیادی مفید باشد.
الگوهای قیمت از مارتین پرینگ
از دیگر بهترین کتابهای پرایس اکشن که کاربران میتوانند مطالعه کنند، میتوان به کتاب الگوهای قیمت (PRICE PATTERNS) از مارتین پرینگ (MARTIN PRING) اشاره کرد.
مارتین پرینگ این کتاب را راهنمای تحلیل و تفسیر الگوهای قیمت مینامد و تمام مباحث اساسی تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت را شامل میشود، از جمله:
- پشتیبانی و مقاومت
- ترند لاین
- تجزیه و تحلیل حجم بازار
- تجزیه و تحلیل شکست مقاومتی
- الگوهای نموداری
- نمودارهای میلهای
موضوعاتی که نویسنده برای کتاب خود انتخاب کرده است متنوع و عالی هستند. این کتاب به سرمایهگذاران نحوه تجزیه و تحلیل بازار را به طور مختصر و ساده توضیح میدهد.
این کتابی نیست که به خوانندگان خود انواع استراتژیهای تریدینگ یا یک روش منحصر به فرد را معرفی کند. با این حال یکی از بهترین کتابهایی است که میتوان با مطالعه آن با انواع الگوهای قیمت آشنا شد که در تریدینگ کمک زیادی به سرمایهگذاران خواهد کرد.
به علاوه این کتاب شامل یک دیویدی است که مارتین پرینگ در آن توضیحاتی را در مورد جدیدترین ابزارها برای تشخیص الگوهای قیمت ارائه داده است.
تکنیکهای کندل استیک ژاپنی از استیو ناسیون
بعد از اینکه استیو نایسون (STEVE NISON) کتاب تکنیکهای کندل استیک ژاپنی (JAPANESE CANDLESTICK CHARTING TECHNIQUES) را به تریدرها معرفی کرد، کندل استیکها به بخش جدانشدنی از نمودارها و تجزیه و تحلیلهای پیش فرض اغلب معاملات تبدیل شدند.
کندل استیکها عمق و تنوع زیادی را به نمودارهای میلهای اضافه میکنند. در حال حاضر اصطلاحاتی مانند الگوهای کندل پوششی (Engulfing)، چکش (Hammer) و ستاره ثاقب (Shooting Stars) میان معامله گران پرایس اکشن رایج است. استراتژیهای معاملات کندل استیک معمولاً شامل ترکیبی از الگوهای کندل استیک با نمودارها و نقاط پیوت (pivot points) میشود.
اگرچه اصطلاحات مربوط به کندل استیکها را میتوانید به صورت رایگان در اینترنت پیدا کنید اما در این کتاب همه آنها به صورت منظم و کامل جمعآوری شدهاند. برای اطلاعات بیشتر به مقاله «کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست و انواع آن کدامند؟» مراجعه کنید.
تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک از میرسا دولگا
تجزیه و تحلیل ترند لاینها یکی از اصلیترین ابزار پرایس اکشن است. با این حال، اغلب افرادی که در مورد ترند لاینها کتاب نوشتهاند تنها یک فصل از کتاب یا حتی کمتر را به آن اختصاص دادهاند. روش اندروز پیچ فورک (Andrew’s Pitchfork) تنها روش معاملاتی است که برخی نویسندگان کل کتاب خود را به آن اختصاص دادهاند.
اگرچه روش اندرو، سبک منحصر به فردی در ترسیم ترند لاینهای خود دارد اما تریدرهای پرایس اکشن هم میتوانند تکنیکهای معاملاتی وی را به راحتی برای ترند لاینهای سنتی و کانالهای قیمت سازگار کنند.
در واقع چندین کتاب مختلف در مورد تجزیه و تحلیل پیچ فورک وجود دارد اما کتاب تجزیه و تحلیل یک پارچه پیچ فورک (INTEGRATED PITCHFORK ANALYSIS) که توسط دکتر میرسا دولگا (MIRCEA DOLOGA) نوشته شده است برجستهترین کتاب پرایس اکشن در این زمینه است.
این کتاب برای مبتدیانی که هیچ اطلاعاتی در مورد پیچ فورک ندارند بسیار مناسب است که آن را به روشنی و سادگی برای خوانندگان خود توضیح داده است.
راهنمای جامع تریدینگ
کتاب راهنمای نهایی تریدینگ (THE ULTIMATE TRADING GUIDE) سه نویسنده مختلف از جمله، جان هیل (John Hill)، جورج پرویت (George Pruitt) و لوندی هیل (Lundy Hill) آن را نوشتهاند و به همین دلیل کتابی کامل و نهایی است که برای هر تریدری مناسب است. این کتاب در مورد توسعه سیستمهای تریدینگ مکانیکی با استفاده از پرایس اکشن نوشته شده است.
در حالی که ممکن است فصل پایانی این کتاب که به سیستمهای مکانیکی اختصاص یافته است، مورد پسند تریدیرهای پرایس اکشن قرار نگیرد اما سایر بخشهای این کتاب به رفتارهای پرایس اکشن اختصاص یافته است و به همین دلیل میتوان گفت که این کتاب یکی از کاملترین و بهترین کتابهای پرایس اکشن است که تا کنون منتشر شده است.
عناوین مختلف این کتاب عبارتاند از:
- کاربردهای عملی تئوری امواج الیوت (Practical applications of the Elliot Wave Theory)
- فرصتهای تریدینگ نمودارهای میلهای (Specific bar patterns trading opportunities)
- چنل تریدینگ (Channel trading)
- الگوهای سوینگ تریدینگ (Swing trading)
مطالب این کتاب به صورت تکهتکه جمعآوری شدهاند اما بسیاری از روشها و سبکهای مهم پرایس اکشن را شامل میشوند و راهکارهای تریدینگ عالی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. اگر به دنبال ایدههای جدید تریدینگ و انجام معاملات هستید حتماً این کتاب را مطالعه کنید.
راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت از آنا کولینگ
کتاب راهنمای کامل تجزیه و تحلیل حجم قیمت (A COMPLETE GUIDE TO VOLUME PRICE ANALYSIS) به دلیل اینکه بسیاری از معامله گران پرایس اکشن از حجم برای تجزیه و تحلیل قیمتها استفاده میکنند، وارد فهرست بهترین کتابهای پرایس اکشن شده است.
در واقع افراد زیادی مانند ال بروکس در روشهای تریدینگ خود از حجم استفاده نمیکنند، از این رو این کتاب مکمل عالی برای معاملات پرایس اکشن تریدرهایی است که دوست دارند حجم را وارد معاملات و تجزیه و تحلیل خود کنند.
این کتاب به طور مختصر همه مواردی که باید در مورد تجزیه و تحلیل حجم در نظر گرفته شود را معرفی کرده است و توضیحاتی را که آنا کولینگ (ANNA COULLING) در باره کارکرد و چگونگی تحلیل حجم ارائه داده است برای هر کسی قابل فهم است.
اگرچه در تئوری داو (Dow Theory) حجم یک عامل اصلی است اما اغلب تریدرها درک کاملی از تأثیر و نقش حجم در معاملات ندارند و اکثر روشهای معاملات حجم ناشناخته و اجرای آن برای بسیاری دشوار است.
آنا کولینگ در کتاب خود موفق شده است مسائل را به سادگی و به دور از هر گونه پیچیدگی توضیح دهد. این کتاب میتواند برای تریدرهایی که تا کنون هیچ مطالعهای در این زمینه نداشتهاند، بسیار مفید واقع شود.
دائرهالمعارف الگوها از توماس بولکوفسکی
دایرهالمعارف الگوهای (ENCYCLOPEDIA OF CHART PATTERNS) توماس بولکوفسکی (THOMAS BULKOWSKI) به شما در استفاده از الگوها کمک زیادی میکند و خواهید فهمید الگوها تا چه اندازه در معاملات شما نقش دارند. این کتاب با استفاده از دادهها و آمارهای جامع بازار این اطلاعات را به خوانندگان ارائه میدهد:
- دستورالعملهای شناسایی الگوها
- میزان موفقیت و شکست در بازارهای گاوی و خرسی
- الگوهای حجم بازار
- انواع روشهای تریدینگ
- خصوصیات الگوهای ناموفق
اگرچه این کتاب مستقیماً استراتژیهای معاملاتی را به خوانندگان ارائه نمیدهد اما آمار و ارقامی را ارائه میدهد که خوانندگان میتوانند با استفاده از آنها تاکتیکهای معاملاتی خود را بسازند.
صلاحیت و تریدینگ ترندها از ال. ای لیتل
شناسایی ترندها یا عدم وجود آنها، بخش مهمی از کسب موفقیت در معاملات است. شناسایی ترندها نه تنها برای تریدرهای پرایس اکشن بلکه برای تریدرهایی از هر سبک و استراتژی مناسب خواهد بود.
ال. ای لیتل (L. A. Little) در کتاب صلاحیت و تریدینگ ترندها (TREND QUALIFICATION AND TRADING) چارچوبی را برای شناسایی و صلاحیت ترندها و یافتن بهترینها در میان آنها تنها با استفاده از قیمت و حجم ایجاد کرده است.
این کتاب که به جرئت میتوان گفت یکی از بهترین کتابهای پرایس اکشن برای خوانندگان است، ایده استفاده از قیمت و حجم برای تأیید ترند معاملات را ارائه داده و نویسنده آنها را به خوبی در کتاب خود معرفی کرده است، به همین دلیل این کتاب برای تریدرهای پرایس اکشن بسیار جذاب است.
معامله گران پرایس اکشن معمولاً ترندها را با کمک میانگینهای محرک یا ترند لاینها شناسایی میکنند اما ال. ای لیتل از این هم فراتر رفته و نگاه دقیقی به ساختار ترندها میاندازد تا کیفیت آنها را ارزیابی کند.
هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال از آدام گریمز
کتاب پرایس اکشن هنر و علم تجزیه و تحلیل تکنیکال (THE ART & SCIENCE OF TECHNICAL ANALYSIS) نوشته آدام گریمز (ADAM GRIMES) بسیار زیبا و منظم نوشته شده و پر از ایدههای خوب تریدینگ است.
در این کتاب پس از توضیح ساختار بازار، روی نمودارهای نامنظم تمرکز میکند و ضمن برجسته سازی هنر تریدینگ، قواعد معاملات را توضیح میدهد. بخشهای مربوط به الگوهای تریدینگ عملی برای خوانندگان جذابتر از بقیه است.
نویسنده به جای تجویز قوانینی خاص یا دوری از برخی مشخصات، الگوهایی را ارائه میدهد که معامله گران میتوانند از آنها برای تجزیه و تحلیلهای خود استفاده کنند.
آموزش جامع و قدم به قدم الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
الگوهای کلاسیک تکنیکال به دو گروه عمده یعنی الگوهای قیمتی ادامهدهنده و الگوهای قیمتی بازگشتی تقسیم میشوند. یکی از پرکاربردترین الگوهای تحلیل تکنیکال، الگوی فنجان و دسته میباشد.
در الگوهای قیمتی ادامهدهنده نمودار سهم پس از تشکیل این الگو جهت روند اصلی خود را ادامه میدهد. این در صورتی است که در الگوهای بازگشتی نمودار قیمتی سهم پس از تشکیل این الگو، روند گذشته خود را ازدستداده و تغییر روند میدهد.
یکی از مهمترین الگوهای ادامهدهنده که بسیار موردعلاقه ویلیام اونیل نویسنده کتاب کانسلیم (در آمریکا به کتاب کانسلیم انجیل مقدس معاملهگری گفته میشود)، الگوی فنجان و دسته است.
الگویی که در آن روند اصلی سهم باقدرت ادامه پیدا میکند. در ادامه این مقاله به توضیح و درک جامع این الگو خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال از چه سناریویی ایجاد شده است؟
با توجه به تصویر زیر که نشاندهنده الگوی فنجان و دسته است میتوان اینگونه رفتار قیمتی سهام را در این الگو مورد بررسی قرار داد که، سهم توسط عدهای از خریداران در قیمتهای پایینتر خریداریشده و بعد در نزدیکی مقاومت تاریخی خریداران با توجه بهاحتمال ریزش قیمت سهم دست به فروش سهم خود میزنند و پول خود را نقد میکنند. (تشکیل فنجان)
این موضوع باعث خواهد شد دیگر افراد همدست به فروش زده و سهم نزولی و رنج شود اما کف قیمتی به پایینتر از کف قیمتی قبل خود نخواهد رسید. در اینجا سهم استراحت کافی را داشته و بعد از جابهجایی سهامداران مجدد تلاش به شکستن مقاومت تاریخی خود میکند. (تشکیل دسته فنجان)
زمانی که سهم بتواند از مقاومت تاریخی خود عبور کند، الگوی فنجان و دسته بهصورت موفقیتآمیز اجرا خواهد شد و سهم رشد مناسبی را خواهد داشت اما در این الگو صبر برای شکستن مقاومت از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
در درک و شناسایی الگو چند اصل اساسی باید بررسی شود تا بتوانید الگوهای درست را از نادرست تشخیص داده و بر اساس آن تصمیم گرفته و از خطرات معامله اشتباه در بورس دوریکنید. این اصول به شما کمک خواهند کرد تصمیم درست در زمان مشاهده این الگو کلاسیک در سهام، را بگیرید.
زمان شکلگیری الگوی فنجان و دسته در تحلیل تکنیکال
در این الگوی کلاسیک تکنیکال قیمت زمان تأثیر اساسی دارد بدین شکل که هرچه در ساخت این الگو زمان بیشتری بگذرد و الگو اصطلاحاً به شکل U نزدیکتر و شبیهتر باشد، الگوی فنجان و دسته از اعتبار و قدرت تأثیرگذاری بیشتری برخوردار خواهد بود.
این در صورتی است که اگر قسمت پایین این الگو گرد نبوده و بیشتر شبیه به V و بهصورت حرکت شارپ و سریع باشد، نمیتوان آن را الگوی فنجان و دسته نامید. پس زمان و نحوه ایجاد الگوی فنجان و دسته بسیار مهم بوده و در شناسایی الگوهای قدرتمند به ما کمک خواهد کرد.
این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمانهای کوتاه مثلاً ۷ هفته و یا در مدتزمان طولانیتر یعنی ۶۵ هفته تشکیل شود و هر چه مدتزمان شکلگیری آن طولانیتر باشد در زمان عبور از مقاومت، قویتر و بهتر عمل خواهد کرد.
ارتفاع الگوی فنجان و دسته در تکنیکال
این الگوی کلاسیک تکنیکال در پروسه تشکیل خود باید دارای یک عمق و ارتفاع معقول باشد و نباید بیش از اندازه عمیق و مرتفع باشد. پس موضوعی که میتوان در این بخش به آن توجه کرد این است که این الگو در صورت عمیق بودن نمیتواند یک الگوی ایده آل و مناسب باشد و نباید از آن انتظار حرکت قوی داشته باشیم.
تشکیل دسته فنجان در الگوی فنجان و دسته
زمانی که قیمت سهم در بورس بعد از ایجاد فنجان ریزش کرده و شروع به ساخت دسته فنجان کند، نباید بیشتر از یکسوم موج خود (فنجان) اصلاح و ریزش کند یعنی این اصلاح باید چیزی در حدود ۳۳% روند صعودی قبل از خود به پایان برسد.
این در صورتی است که اگر اصلاح دسته بیشتر از نصف فنجان باشد و از نیمه آن عبور کند، بهاحتمال بسیار قوی با یک الگوی فنجان و دسته شکستخورده طرف هستیم.
میزان حجم معاملات در الگوی فنجان و دسته
در مورد تغییرات حجم در این الگو بهتر است بدانیم که میزان حجم معاملات سهم در این الگوی کلاسیک تکنیکال در زمان آغاز روند نزولی خود یعنی نیمه سمت چپ فنجان باید به سمت کاهش پیش بروند و در زمان ساخت محدوده کف فنجان هم در همان حدود باقی بماند. اما در زمان ایجاد روند صعودی آن یعنی بخش سمت راست فنجان حجم باید در حال افزایش باشد.
همین پروسه در ایجاد دسته فنجان هم اهمیت دارد به شکلی که در موج نزولی یا همان محدوده سمت چپ و محدوده کف دسته فنجان، حجم باید در حال کاهش بوده و در زمان شروع موج صعودی و ایجاد بخش راست دسته فنجان، حجم معاملات در حال افزایش باشد.
برخورد مجدد به مقاومت در الگوی فنجان و دسته
در ایجاد این الگوی کلاسیک تکنیکال بهتر است که قیمت سهم تا محدوده مقاومت قبل از خود یعنی لبه سمت چپ فنجان رشد کرده و بعدازآن وارد اصلاح و یا موج نزولی خود جهت تشکیل دسته فنجان شود.
با توجه به همه صحبتهای انجامشده، مهمترین بخش این الگو اجرای بریک اوت در دسته فنجان بوده تا این الگو تکمیل و اجرا شود.
از دیگر الگوهای کلاسیک تکنیکال میتوان به مواردی همچون الگوی مثلث صعودی، الگوی مثلت نزولی، الگوی مثلث متقارن، الگوی کنج، الگوی پرچم و … اشاره کرد که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارا میباشند.
آیا شما در تحلیل تکنیکال از الگوی فنجان و دسته استفاده میکنید؟ آیا رفتار سهم در آینده را از الگوی فنجان و دسته میتوانید پیشبینی کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال که با نام هایی همچون الگوی فنجان و دسته هم شناخته می شود، یک الگوی بازگشتی صعودی است. با استفاده از این الگو در دنیای رمز ارز، شما می توانید تحلیل های تکنیکال مختلفی را انجام دهید. جالب است بدانید که در حال حاضر این الگو یکی از پر کاربرد ترین الگو های موجود در بازار به حساب می آید. در ادامه ما در همین مورد با شما صحبت می کنیم. پس با ما همراه باشید.
الگوی فنجان در ارز دیجیتال
الگوی فنجان در ارز دیجیتال چیست؟
همانطور که گفته شد الگوی فنجان در ارز دیجیتال یک الگوی بازگشتی صعودی به حساب می آید. این الگو در تحلیل تکنیکال کاربرد داشته و می تواند پس از یک اصلاح شکل گیرد. از جمله دیگر موقعیت های شکل گیری این الگو می توان به زمان پس از روند نزولی بلند مدت اشاره کرد. این الگو از دو قسمت مختلف تشکیل شده است.
قسمت فنجان که اصلی ترین قسمت الگوی فنجان در ارز دیجیتال به حساب می آید، می تواند علائم نزولی در بازار را بررسی کند. در این وضعیت بازار علائمی مربوط به نزولی بودن را از خود نشان می دهد و سپس هر باز یک قله جدید ایجاد می کند. یعنی هر سری به سمت مقاومت حرکت کرده و دوباره باز می گردد. قسمت دوم این الگو دسته است. در حالت دسته، قیمت در یک محدوده خاص که معمولا زیر سطح مقاومت است، متراکم می شود.
نکات مهم در مورد تاثیر این الگو در ارز دیجیتال
مسلما الگوی فنجان در ارز دیجیتال همچون سایر الگو های موجود در دنیای رمز ارز، یک سری نکات خاص دارد. معمولا پس از تشکیل فنجان، اهمیت عکس العمل قیمت بالا می رود .چرا که عکس العمل قیمت بر روی سطح مقاومت موثر است. این مسئله می تواند میزان فشار بر روی فروش را بررسی کند. اگر فروش های زیادی در سطح مقاومت وجود داشت، الگوی مورد نظر نا معتبر می باشد.
الگوی فنجان و دسته وارونه چیست؟
الگوی فنجان و دسته وارونه که خیلی از افراد آن را با نام الگوی کاپ نیز شناسایی می کنند، الگوی مهمی بوده و به شدت پر اهمیت است. در دنیای تحلیل تکنیکال، الگو های مربوط به قیمت در دو دسته بندی اصلی یعنی بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند. در الگو های بازگشتی نمودار قیمت پس از مکث، تغییر روند خواهد داد. اما در الگو های ادامه دهنده یک مکث کوتاه داشته و سپس دوباره روند خود را شروع می کند.
الگوی فنجان و دسته وارونه
تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه
بیایید تا کارمان را با تعریف الگوی فنجان و دسته وارونه شروع کنیم. این الگو که در بازار بورس و دنیای ترید اهمیت زیادی دارد، به عنوان یک الگوی ادامه دهنده شناخته شده است. با استفاده از این الگو شما می توانید فرصت های خرید جدیدی را به دست آورید. جالب است بدانید که این الگو شامل 2 قسمت مختلف می باشد. قسمت اول فنجان است. این قسمت روندی را نشان می دهد که شکل U داشته و نشان دهنده ریزش قیمت به صورت شدید است. قسمت دستگاه به قسمتی گفته می شود که در آن قیمت سهم اصلی زیر سطح مقاومت قرار گرفته است. این قیمت می تواند در یک محدوده خاص متراکم شود.
دلایل ایجاد این الگو
دلایل مختلفی برای ایجاد الگوی فنجان و دسته وارونه وجود دارد. هنگامی که حجم فروش بیشتر شود، نمودار قیمت حالت نزولی به خود می گیرد. این مسئله باعث می شود تا قیمت به نقطه حمایتی برسد. هنگامی که سهم به کمترین مقدار خود برسد، فرصت خرید عالی ای برای معامله گران ایجاد خواهد شد. هنگامی که این مرحله هم به پایان رسید، قیمت سهم مورد نظر دوباره صعودی می شود. با این تغییرات، قیمت سهم مورد نظر حالت فنجان به خود خواهد گرفت. هنگامی که فنجان ایجاد شد، نوبت به ساخت دسته می رسد .در این مرحله قیمت سهم به مقاومت می رسد و سهام دار ها شروع به فروش می کنند. در نتیجه قیمت کمی کاهش پیدا کرده و حالت دسته به خود می گیرد.
نتیجهگیری
الگوی فنجان یک الگوی بسیار قوی و پویا است از دلایل این امر هم میتوان به مدت زمان تقریبا طولانی تشکیل الگو نسبت به باقی الگو ها و همچنین تعداد برخورد به مقاومت اشاره کرد.
از دیگر چارت پترن ها میتوان به الگوهای ادامه دهنده پرچم، مثلث متقارن، کنج نزولی و همچنین الگوهای بازگشتی مانند سر و شانه و دو قلو ها اشاره کرد.
آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک صد در صد رایگان
در علم تکنیکال، تحلیل تکنیکال کلاسیک به شاخهای اطلاق میشود که به بررسی خط روندها و الگوهای قیمتی میپردازد ولی از آن جایی که چنین تحلیلهایی قدمت زیادی دارند، به آنها لقب کلاسیک داده میشود. این روش تحلیلی را «چارلز داو» بنیانگذاری کرده است.
در واقع تحلیل تکنیکال کلاسیک روشی است برای ارزیابی اوراق بهادار و از نمودارها و دادههایی مانند قیمت و حجم معاملات برای این کار استفاده میکند. این نوع تحلیل نمیخواهد ارزش ذاتی اوراق بهادار را به دست بیاورد بلکه سعی میکند از نمودارها و ابزارهای مختلف برای تشخیص الگوها استفاده کند و برای آینده پیشنهاداتی را ارائه دهد. در هر حال اغلب روشهای سرمایه گذاری، به تحلیل تکنیکال کلاسیک نیم نگاهی دارند.
به دلیل اهمیت اطلاع از انواع الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک، در این مقاله تصمیم گرفتیم به معرفی و بررسی آنها بپردازیم و در همین راستا مثالهایی را عنوان کنیم؛ پس با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
تاریخچه تحلیل تکنیکال کلاسیک
«چارلز داو» نقش مهمی در ظهور تحلیل تکنیکال دارد. او پایهگذار و مؤسس نشریه مشهور «والاستریت ژورنال» است که در واقع معیاری برای ارزیابی سایر نشریات است. هم چنین «شاخص صنعتی داو جونز» هم به وسیله او ایجاد شده است.
«چارلز داو» در سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ، ایالات متحده چشم به جهان گشود و در سن ۲۱ سالگی در شهر ماساچوست به عنوان یک خبرنگار برای روزنامه «اسپرینگ فیلد» شروع به کار کرد. او بعدها در نشریه دیگری با نام «کی یرنان» با «ادوارد دیویس جونز» همکاری خود را آغاز کرد و آنها پس از مدتی خبرگزاری خود را با نام «داو، جونز و شرکا» تأسیس کردند.
در سال ۱۸۸۹ که خبرگزاری آنها ۵۰ کارمند داشت، تصمیم گرفتند نام نشریه خود را به «والاستریت ژورنال» تغییر دهند و تعداد صفحات آن را بیشتر کنند و سپس به کمک شریک جدیدشان «چارلز برگاسترسر» در «والاستریت ژورنال» چندین شاخص مختلف «داو-جونز» را مورد بررسی قرار دادند.
اگرچه «داو» کتابی در زمینه تحلیل تکنیکال منتشر نکرد، اما سری مقالاتی که در روزنامه« وال استریت ژورنال» چاپ کرد، راه را برای پیشگامان این علم هموار کرد. مقالات او براساس سه فرضیه منتشر میشد که به نام «نظریه داو» شهرت دارند و در ادامه به بررسی آنها میپردازیم
«داو» معتقد بود که همه فاکتورهای جغرافیایی، بنیادی، سیاسی و همه اتفاقات و موارد دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی آنها نیست و صرفاً باید نمودار قیمت را تحلیل کرد. بنابراین تنها کاری که باقی میماند بررسی نمودار قیمت است که بر اساس تحلیل تکنیکال دلیل آن، میزان عرضه و تقاضا است، به عنوان مثال زمانی که یک خبر خوب اساسی منتشر میشود یا زمانی که انتظارات مثبت در بازار به وجود میآید، قیمتها افزایش پیدا میکنند.
بهعنوان یک مثال عینی برای این فرضیه، میتوان به زمستان ۱۳۹۴ اشاره کرد یعنی زمانی که پس از توافق برجام و به وجود آمدن انتظارات مثبت در بازار، قیمت سهام شرکتهای سازنده خودرو چندین برابر شدند.
نکته مهم در این مقوله این است که تحلیل گران تکنیکال، با توجه به اصل «داو» در پی یافتن علل تغییر جهت قیمتها نیستند، بلکه صرفاً با شناسایی چرخشهای صورت گرفته در بازار یا جهشهای قیمت، به دنبال بهترین نقاط ورود و دستیابی به حداکثر سود از بازار هستند.
- قیمتها از یک روند مشخص پیروی میکنند وتغییرات قیمت تصادفی نیست.
تحلیلگران تکنیکال، بر این باور هستند که قیمتها از یکروند تبعیت میکنند و تا زمانی که این روند شکسته نشود، تمایل دارند تا در جهت روند حرکت کنند. تشخیص این روندها معمولاً با استفاده از ابزارهای متفاوت تحلیل تکنیکال انجام میشود و تحلیلگران با به کارگیری این ابزارها روند کنونی را تشخیص میدهند و قیمتهای آینده را پیشبینی میکنند.
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال به چشم میخورد این است که حرکات قیمت تکرار میشوند و تحلیل تکنیکال از نمودارها و الگوهای قیمت برای بررسی و پیگیری حرکات قیمت در بازار و درک روندها استفاده میکند.
مهمترین دلیلی که این اصل مطرح شده، ناشی از روانشناسی بازار است، به عبارت دیگر، فعالین بازار به سطوح مختلف قیمت واکنش نشان میدهند و همین امر باعث تکرار پذیر بودن قیمتها شده است؛ به عنوان مثال قیمت سهم هرگاه به ۵۰۰ تومان برسد معاملهگران وارد بازار میشوند و با خرید خود قیمت را افزایش میدهند و هرگاه قیمت سهم به ۶۰۰ تومان برسد، افزایش فروش سهم در بازار موجب کاهش قیمت میشود.
مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال
علم تحلیل تکنیکال، به دو گروه تقسیم بندی میشود:
تحلیل تکنیکال عینی یا تفسیری عبارت است از بررسی نمودارها و تلاش برای یافتن الگوها. در این نوع از تحلیل تکنیکال، تحلیل گران قادر هستند تفاسیر مختلفی از یک نمودار داشته باشند و ممکن است یک تحلیلگر برای درک یک نمودار، به نتیجهای برسد که متفاوت از دیدگاه یک تحلیلگر دیگر باشد.
تحلیل تکنیکال عینی به دو نوع تقسیم میشود:
- تحلیل براساس اندیکاتورها
- تحلیل براساس قیمتها
از هر دو این تحلیلها زیاد استفاده میشود و لازم نیست که حتماً از یکی از آنها استفاده شود چون هدف هرکدام از این نوع تحلیلها متفاوت است.
از آن جایی که در تحلیل تکنیکال ذهنی تحلیل گران با اعداد و ارقام مشخصی مانند قیمت، حجم و مدلهای محاسباتی (مانند میانگین متحرک) سر و کار دارند نمیتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد. معاملهگران و متخصصان این علم روی فرمولها و محاسبات تحلیل تکنیکال ذهنی به توافق رسیدهاند. برخی معتقدند از آن جایی که با روش تحلیل تکنیکال ذهنی نمیتوان تفاسیر مختلف ارائه داد، این روش کاربردیتر از روش تحلیل تکنیکال عینی است.
در ادامه مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال کلاسیک را بررسی میکنیم.
نمودار یا چارت
در تحلیل تکنیکال، نمودارها شبیه نمودارهایی هستند که در دیگر کسب و کارها وجود دارد. در واقع نمودارها اصلیترین ابزار تحلیل گران تکنیکال هستند، به زبان ساده نمودار یک تصویر گرافیکی از یک سری قیمت در بازه زمانی مشخص است؛ به عنوان مثال، یک نمودار میتواند قیمت سهم یک شرکت را در یک بازه زمانی یکساله نشان دهد؛ در چنین نموداری، هر نقطه بیانگر قیمت بسته شدن سهم در همان روز است. اگر بازه زمانی این نمودار هفتگی بهترین الگوهای قیمتی باشد هر نقطه نشان دهنده قیمت آخرین معامله آن سهم در همان هفته خواهد بود.
نمودارهایی که به منظور نمایش اطلاعات قیمت سهام به وسیله نرمافزارها استفاده میشود، عبارتند از:
نمودارهای خطی قدیمیترین و سادهترین نوع نمایش اطلاعات قیمت هستند. این نمودارها از نقاط به هم وصل شدهای که آخرین قیمت سهام در بازه زمانی مشخصی را نشان میدهند، تشکیل شده است. در زمانهایی که بینظمی در بازار زیاد باشد، به منظور حذف نوسانات زیاد از نمودار خطی استفاده میشود.
نمودارهای میلهای از رایجترین نمودارهایی هستند که تحلیل گران تکنیکال از آنها استفاده میکنند. این نمودارها شامل یک میله عمودی میشوند که کمترین قیمت تا بیشترین قیمت سهام را نشان میدهند. معمولاً خطی در سمت راست این میله قرار دارد که قیمت بسته شدن سهم را نشان میدهد و خط سمت چپ میله نیز نشان دهنده قیمت بازشدن سهم است.
بعضی از تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که مهمترین قیمت در روند معاملات، قیمت بستهشدن یا پایانی سهام است؛ به همین دلیل تنها قیمت بسته شدن را ترسیم میکنند.
به نمودارهای شمعی، نمودارهای شمعی ژاپنی نیز اطلاق میشود. این نمودارها در بورس ایران رواج زیادی دارد. نمودار شمعی دارای دو بخش اصلی است که عبارتند از بدنه و سایههای بالا و پایین. بدنه سیاه در نمودار شمعی (که در برخی از نرمافزارها به رنگ قرمز است) به این معناست که قیمت بستهشدن، از قیمت باز شدن کمتر است و بدنه سفید (که در برخی از نرمافزارها به رنگ سبز است) به این معناست که قیمت بستهشدن سهم از قیمت بازشدن بیشتر است. سایه پایین شمع نشان دهنده کمترین قیمتی است که سهم به آن رسیده و سایه بالای شمع نیز نشان دهنده بیشترین قیمتی است که سهم به آن رسیده.
الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک
در تحلیل تکنیکال کلاسیک از الگوهای زیادی استفاده میشود که شناخت آنها به تحلیل دقیقتر و در نتیجه معاملات پرسودتر کمک زیادی میکند. به طور کلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه وجود دارد که به دلیل رواج آنها و استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این الگوها غالباً در بازار سرمایه به آسانی قابل تشخیص هستند، ولی برای تشخیص آنها لازم است شناخت صحیحی از الگوها داشته باشیم. از سوی دیگر این الگوهای کلاسیک در دورههای زمانی مختلفی به وجود میآیند، ولی حداکثر استفاده از آنها در زمان روزانه است.
- الگوی سرشانه: الگوی سر و شانه یکی از الگوهای کلاسیک است. الگوی سرشانه از الگوهای بازگشتی کلاسیک به محسوب میشود. در صورتی که یک روند در مسیر صعودی قرار داشته باشد، چنانچه این الگو تشکیل شود، روند تغییر مسیر میدهد و به سمت پایین میآید. معکوس این عمل هم میتواند اتفاق بیفتد به این صورت که که سهم در یکروند نزولی قرار میگیرد و سپس الگوی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر میدهد و به سمت بالا حرکت میکند. برای شکل گرفتن این الگو شرایطی باید وجود داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
اجزای تشکیلدهنده الگوی سرشانه
- سر (بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه الگو که در حالت ایدهآل، اندازه یکسانی خواهند داشت و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه از سر و یک شانه را به هم متصل میکند و معیار تشخیص دقیق الگو است.)
- الگوی کف یا سقف دو قلو: برای تشکیل الگوی کف یا الگوی سقف دو قلو، قیمت دو مرتبه یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این صورت خریداران به یک اتفاق نظر میرسند و حمایت قوی به وجود میآید و بازار میل به صعود پیدا میکند؛ به همین دلیل خریداران بیشتری وارد بازار میشوند و قیمتها افزایش پیدا میکند. این فرآیند باعث شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود. این شکست، خریداران بیشتری را به بازار میآورد و علاقه فروشندگان به فروش را کاهش میدهد. در اغلب موارد قیمت به میزان فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
وقتی سقف دو قلو تشکیل میشود، فشار فروش به وجود آمده از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، موجب ریزش شدید قیمت شده و کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان را به دنبال خواهد داشت که این موضوع باعث شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد. از بهترین الگوهای قیمتی بین رفتن این حمایت، فشار فروش را در بازار بیشتر میکند و موجب ریزش بیشتر قیمت میشود و در اغلب مواقع به میزان فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده، قیمت کاهش خواهد یافت.
- الگوی سقف سه قلو: این الگو هم نظیرالگوی کف و سقف دو قلو در واقع یک الگوی برگشتی است که تنها بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود؛ به عبارت دیگر در عوض دو سقف یا کف، به سه سقف یا کف تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یا کف سهقلو نیز میتواند تشکیل شود.
- الگوی پرچم یاFlag: درتحلیل تکنیکال الگوی پرچم، یکی از الگوهای ادامهدهنده به حساب میآید، در این حالت، سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم میشود و پس از آن با هدف قیمت به حرکت خود ادامه میدهد.
این الگو گاهی اوقات باعث تغییر روند در یک سهم میشود. در واقع وقتی که سهم وارد الگو میشود و یا برعکس از الگو خارج میشود، تغییر روند رخ میدهد. الگوی پرچم شامل یک پرچم و یک دسته است. این الگو در صورت شکست در ادامه روند به صورت یک الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت مانند یک الگوی بازگشتی عمل میکند.
- الگوی مثلث یاTriangle: این الگو از انواع گوناگونی برخوردار است، اما به طور کلی اگر بتوان بهصورت همگرا دو خط را رسم کرد که تشکیل یک مثلث بدهد، این الگو بهحساب میآید. الگوی مثلث میتواند بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
- الگوی دره یاWedge: الگوی دره هم مانند الگوی مثلث است با این تفاوت که به شکل یک کنج بهترین الگوهای قیمتی تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
- الگوی الماس یاDiamonds: الگوی الماس یک الگوی برگشتی است و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، روند آن نزولی میشود. الگوی الماس بهصورت برعکس نیز صادق است.
- الگوی فنجان و دسته یاCup: از الگوی فنجان و دسته برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به صورتی که سهم وارد کاپ میشود و اگر از آن خارج شود، به میزان قعر الگو رشد خواهد کرد. الگوی کاپ میتواند به صورت ساده تشکیل شود و بدون دسته باشد، ولی معمولاً در قسمت راست الگو، یک دسته کوچک تشکیل میشود.
- الگوی مستطیل: این الگو نیز با توجه به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد.
سخن پایانی
در بازار بورس، کسب سود، هدف اصلی سرمایهگذاران محسوب میشود. خرید سهم با کمترین قیمت ممکن و فروش آن با بالاترین قیمت یکی از مهمترین حالتهایی است که سرمایهگذاران همیشه به دنبال آن بودهاند. تحلیل سهم به متدهای مختلفی امکانپذیر است که مهمترین آنها عبارتند از تحلیل تکنیکال کلاسیک.
الگوی پرچم چیست ؟ 4 روش معامله با الگوی پرچم
همانطور کی می دانید روش های مختلفی برای تحلیل سهام در بورس یا یک جفت ارز در فارکس وجود دارد ، استفاده از الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال بسیار می تواند برای شما سود ساز باشد چرا که هم بسیار در چارت قیمتی می توانید آن را پیدا کنید و هم اعتبار زیادی دارد که در ادامه با بررسی کامل آن متوجه خواهید شد چرا می گوییم بسیار معتبر است .
الگوی ادامه دهنده چیست؟
در مقاله قبلی الگوی سر و شانه را بررسی کردیم این الگو یک الگوی برگشتی بود چه که ناحیه برگشت قیمت را به ما اطلاع می داد ولی الگوی پرچم یک الگوی ادامه دهنده است به این معنا که اگر روند شما صعودی است با مشاهده الگوی پرچم می توانید منتظر ادامه روند صعودی باشید و اگر روند شما نزولی است با مشاهده الگوی پرچم منتظر کاهش بیشتر قیمت ها باشید .
الگوی پرچم چیست؟
الگوی پرچم یا الگوی فلگ (Flag) به ما کمک می کند در بهترین نقطه در راستای روند وارد معامله شویم حتما شنیده اید که می گویند برخلاف روند معامله نکنید یا فقط بر جهت بازار معامله کنید چرا که قدرت بیشتر همراه یک روند است و الگوی پرچم نشان می دهد قیمت از یک عددی حرکت کرده و افزایش داشته است برای مدتی ممکن است حرکت افزایشی از آن مشاهده نکنیم
ولی فشردگی قیمتی که توسط الگوی پرچم ایجاد می شود و خارج شدن از فشردگی قیمت در راستای روند می تواند نقطه خوبی برای وارد شدن ما به معامله باشد اگر تا اینجا متوجه نشدید باید دقیقا چه اقدامی انجام دهید نگران نباشید در ادامه تمام موارد را توضیح خواهیم داد.
فشردگی قیمت چیست؟
فشردگی قیمتی چیست؟
همانطور در الگوی ادامه دهنده بالا مشاهده می کنید قیمت پس یک افزایش قیمتی حالا در ناحیه های کوچک تری در حال نوسان است و دلیل این اتفاق فشردگی قیمت است به بیان دیگر زمانی که قدرت خریداران و فروشندگان برابر است چنین الگویی تشکیل می شود و زمانی که از این فشردگی قیمت خارج می شود چه به سمت بالا و چه به سمت پایین نشان دهنده این است که قدرت خریداران در نهایت بیشتر بوده است یا فروشندگان .
انواع الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال
الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال به 4 دسته تقسیم می شود که آن ها را بررسی می کنیم.
1- الگوی پرچم صعودی مستطیل
الگوی پرچم صعودی مستطیل
در الگوی پرچم صعودی مستطیل ابتدا شاهد یک روند صعودی هستیم سپس قیمت برای مدتی رنج می شود یا کمی کاهش پیدا می کند و سپس مقاومت خود را شکسته و افزایش پیدا می کند ، حتما دقت داشته باشید که به سرعت وارد خرید نشوید چرا که اگر قدرت خریداران کافی نباشد الگو ممکن است اجرا نشود و قیمت کاهش پیدا کند همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید قیمت با قدرت بسیار زیادی مقاومت خود را شکسته است و در نتیجه در این حالت الگو پرچم صعودی مستطیل معتبر است .
2- الگوی پرچم نزولی مستطیل
الگوی پرچم نزولی مستطیل
الگوی پرچم نزولی مستطیل زمانی ایجاد می شود که ما یک روند نزولی را داشته ایم سپس کمی قیمت رنج و گاهی مقداری صعودی می شود سپس با شکست قدرتمند مستطیل از پایین می توانیم به دنبال موقعیت های فروش باشیم .
3- الگوی پرچم صعودی مثلث
الگوی پرچم صعودی مثلث
الگوی پرچم صعودی مثلث در یک روند صعودی تشکیل می شود و قیمت برای مدتی بین دو ناحیه حمایت و مقاومت حرکت می کند و یک الگوی مثلث شکل ایجاد می کند که همانطور که قبلا اشاره کردیم این حرکت یک فشردگی قیمت ایجاد می کند و شکست حمایت و یا مقاومت در این الگو باعث می شود که قیمت با سرعت بسیار زیادی حرکت کند معمولا قیمت از بالا خارج می شود و بعد شکست مقاومت و پولبک به آن می توانیم وارد خرید شویم .
4- الگوی پرچم نزولی مثلث
الگوی پرچم نزولی مثلث
الگوی پرچم نزولی مثلث در یک روند نزولی تشکیل می شود و قیمت برای مدتی بین دو ناحیه حمایت و مقاومت حرکت می کند و یک الگوی مثلث شکل ایجاد می کند که همانطور که قبلا اشاره کردیم این حرکت یک فشردگی قیمت ایجاد می کند و شکست حمایت و یا مقاومت در این الگو باعث می شود که قیمت با سرعت بسیار زیادی حرکت کند معمولا قیمت از پایین خارج می شود و بعد شکست حمایت و پولبک به آن می توانیم وارد فروش شویم .
نتیجه گیری الگوی پرچم
الگوی های پرچم ، الگو هایی ادامه دهنده هستند و اگر روند قبل از تشکیل آن ها صعودی باشنده بعد از تشکیل الگوی پرچم صعودی و اگر نزولی باشند بعد از تشکیل الگوی پرچم نزولی هستند همچنین الگو پرچم مثلث قدرت بیشتری بعد از شکست دارد چرا که قیمت در آن مانند یک فنر فشرده شده است و در نهایت از یک سمت با سرعت زیادی خارج می شود .
آموزش تحلیل تکنیکال کلاسیک صد در صد رایگان
در علم تکنیکال، تحلیل تکنیکال کلاسیک به شاخهای اطلاق میشود که به بررسی خط روندها و الگوهای قیمتی میپردازد ولی از آن جایی که چنین تحلیلهایی قدمت زیادی دارند، به آنها لقب کلاسیک داده میشود. این روش تحلیلی را «چارلز داو» بنیانگذاری کرده است.
در واقع تحلیل تکنیکال کلاسیک روشی است برای ارزیابی اوراق بهادار و از نمودارها و دادههایی مانند قیمت و حجم معاملات برای این کار استفاده میکند. این نوع تحلیل نمیخواهد ارزش ذاتی اوراق بهادار را به دست بیاورد بلکه سعی میکند از نمودارها و ابزارهای مختلف برای تشخیص الگوها استفاده کند و برای آینده پیشنهاداتی را ارائه دهد. در هر حال اغلب روشهای سرمایه گذاری، به تحلیل تکنیکال کلاسیک نیم نگاهی دارند.
به دلیل اهمیت اطلاع از انواع الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک، در این مقاله تصمیم گرفتیم به معرفی و بررسی آنها بپردازیم و در همین راستا مثالهایی را عنوان کنیم؛ پس با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله:
تاریخچه تحلیل تکنیکال کلاسیک
«چارلز داو» نقش مهمی در ظهور تحلیل تکنیکال دارد. او پایهگذار و مؤسس نشریه مشهور «والاستریت ژورنال» است که در واقع معیاری برای ارزیابی سایر نشریات است. هم چنین «شاخص صنعتی داو جونز» هم به وسیله او ایجاد شده است.
«چارلز داو» در سال ۱۸۵۱ در شهر استرلینگ، ایالات متحده چشم به جهان گشود و در سن ۲۱ سالگی در شهر ماساچوست به عنوان یک بهترین الگوهای قیمتی خبرنگار برای روزنامه «اسپرینگ فیلد» شروع به کار کرد. او بعدها در نشریه دیگری با نام «کی یرنان» با «ادوارد دیویس جونز» همکاری خود را آغاز کرد و آنها پس از مدتی خبرگزاری خود را با نام «داو، جونز و شرکا» تأسیس کردند.
در سال ۱۸۸۹ که خبرگزاری آنها ۵۰ کارمند داشت، تصمیم گرفتند نام نشریه خود را به «والاستریت ژورنال» تغییر دهند و تعداد صفحات آن را بیشتر کنند و سپس به کمک شریک جدیدشان «چارلز برگاسترسر» در «والاستریت ژورنال» چندین شاخص مختلف «داو-جونز» را مورد بررسی قرار دادند.
اگرچه «داو» کتابی در زمینه تحلیل تکنیکال منتشر نکرد، اما سری مقالاتی که در روزنامه« وال استریت ژورنال» چاپ کرد، راه را برای پیشگامان این علم هموار کرد. مقالات او براساس سه فرضیه منتشر میشد که به نام «نظریه داو» شهرت دارند و در ادامه به بررسی آنها میپردازیم
«داو» معتقد بود که همه فاکتورهای جغرافیایی، بنیادی، سیاسی و همه اتفاقات و موارد دیگر در قیمت یک سهم اثر خود را میگذارد و نیازی به بررسی آنها نیست و صرفاً باید نمودار قیمت را تحلیل کرد. بنابراین تنها کاری که باقی میماند بررسی نمودار قیمت است که بر اساس تحلیل تکنیکال دلیل آن، میزان عرضه و تقاضا است، به عنوان مثال زمانی که یک خبر خوب اساسی منتشر میشود یا زمانی که انتظارات مثبت در بازار به وجود میآید، قیمتها افزایش پیدا میکنند.
بهعنوان یک مثال عینی برای این فرضیه، میتوان به زمستان ۱۳۹۴ اشاره کرد یعنی زمانی که پس از توافق برجام و به وجود آمدن انتظارات مثبت در بازار، قیمت سهام شرکتهای سازنده خودرو چندین برابر شدند.
نکته مهم در این مقوله این است که تحلیل گران تکنیکال، با توجه به اصل «داو» در پی یافتن علل تغییر جهت قیمتها نیستند، بلکه صرفاً با شناسایی چرخشهای صورت گرفته در بازار یا جهشهای قیمت، به دنبال بهترین نقاط ورود و دستیابی به حداکثر سود از بازار هستند.
- قیمتها از یک روند مشخص پیروی میکنند وتغییرات قیمت تصادفی نیست.
تحلیلگران تکنیکال، بر این باور هستند که قیمتها از یکروند تبعیت میکنند و تا زمانی که این روند شکسته نشود، تمایل دارند تا در جهت روند حرکت کنند. تشخیص این روندها معمولاً با استفاده از ابزارهای متفاوت تحلیل تکنیکال انجام میشود و تحلیلگران با به کارگیری این ابزارها روند کنونی را تشخیص میدهند و قیمتهای آینده را پیشبینی میکنند.
اصل مهم دیگری که در تحلیل تکنیکال به چشم میخورد این است که حرکات قیمت تکرار میشوند و تحلیل تکنیکال از نمودارها و الگوهای قیمت برای بررسی و پیگیری حرکات قیمت در بازار و درک روندها استفاده میکند.
مهمترین دلیلی که این اصل مطرح شده، ناشی از روانشناسی بازار است، به عبارت دیگر، فعالین بازار به سطوح مختلف قیمت واکنش نشان میدهند و همین امر باعث تکرار پذیر بودن قیمتها شده است؛ به عنوان مثال قیمت سهم هرگاه به ۵۰۰ تومان برسد معاملهگران وارد بازار میشوند و با خرید خود قیمت را افزایش میدهند و هرگاه قیمت سهم به ۶۰۰ تومان برسد، افزایش فروش سهم در بازار موجب کاهش قیمت میشود.
مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال
علم تحلیل تکنیکال، به دو گروه تقسیم بندی میشود:
تحلیل تکنیکال عینی یا تفسیری عبارت است از بررسی نمودارها و تلاش برای یافتن الگوها. در این نوع از تحلیل تکنیکال، تحلیل گران قادر هستند تفاسیر مختلفی از یک نمودار داشته باشند و ممکن است یک تحلیلگر برای درک یک نمودار، به نتیجهای برسد که متفاوت از دیدگاه یک تحلیلگر دیگر باشد.
تحلیل تکنیکال عینی به دو نوع تقسیم میشود:
- تحلیل براساس اندیکاتورها
- تحلیل براساس قیمتها
از هر دو این تحلیلها زیاد استفاده میشود و لازم نیست که حتماً از یکی از آنها استفاده شود چون هدف هرکدام از این نوع تحلیلها متفاوت است.
از آن جایی که در تحلیل تکنیکال ذهنی تحلیل گران با اعداد و ارقام مشخصی مانند قیمت، حجم و مدلهای محاسباتی (مانند میانگین متحرک) سر و کار دارند نمیتوان تفاسیر متفاوتی ارائه داد. معاملهگران و متخصصان این علم روی فرمولها و محاسبات تحلیل تکنیکال ذهنی به توافق رسیدهاند. برخی معتقدند از آن جایی که با روش تحلیل تکنیکال ذهنی نمیتوان تفاسیر مختلف ارائه داد، این روش کاربردیتر از روش تحلیل تکنیکال عینی است.
در ادامه مفاهیم پایهای تحلیل تکنیکال کلاسیک را بررسی میکنیم.
نمودار یا چارت
در تحلیل تکنیکال، نمودارها شبیه نمودارهایی هستند که در دیگر کسب و کارها وجود دارد. در واقع نمودارها اصلیترین ابزار تحلیل گران تکنیکال هستند، به زبان ساده نمودار یک تصویر گرافیکی از یک سری قیمت در بازه زمانی مشخص است؛ به عنوان مثال، یک نمودار میتواند قیمت سهم یک شرکت را در یک بازه زمانی یکساله نشان دهد؛ در چنین نموداری، هر نقطه بیانگر قیمت بسته شدن سهم در همان روز است. اگر بازه زمانی این نمودار هفتگی باشد هر نقطه نشان دهنده قیمت آخرین معامله آن سهم در همان هفته خواهد بود.
نمودارهایی که به منظور نمایش اطلاعات قیمت سهام به وسیله نرمافزارها استفاده میشود، عبارتند از:
نمودارهای خطی قدیمیترین و سادهترین نوع نمایش اطلاعات قیمت هستند. این نمودارها از نقاط به هم وصل شدهای که آخرین قیمت سهام در بازه زمانی مشخصی را نشان میدهند، تشکیل شده است. در زمانهایی که بینظمی در بازار زیاد باشد، به منظور حذف نوسانات زیاد از نمودار خطی استفاده میشود.
نمودارهای میلهای از رایجترین نمودارهایی هستند که تحلیل گران تکنیکال از آنها استفاده میکنند. این نمودارها شامل یک میله عمودی میشوند که کمترین قیمت تا بیشترین قیمت سهام را نشان میدهند. معمولاً خطی در سمت راست این میله قرار دارد که قیمت بسته شدن سهم را نشان میدهد و خط سمت چپ میله نیز نشان دهنده قیمت بازشدن سهم است.
بعضی از تحلیلگران تکنیکال بر این باور هستند که مهمترین قیمت در روند معاملات، قیمت بستهشدن یا پایانی سهام است؛ به همین دلیل تنها قیمت بسته شدن را ترسیم میکنند.
به نمودارهای شمعی، نمودارهای شمعی ژاپنی نیز اطلاق میشود. این نمودارها در بورس ایران رواج زیادی دارد. نمودار شمعی دارای دو بخش اصلی است که عبارتند از بدنه و سایههای بالا و پایین. بدنه سیاه در نمودار شمعی (که در برخی از نرمافزارها به رنگ قرمز است) به این معناست که قیمت بستهشدن، از قیمت باز شدن کمتر است و بدنه سفید (که در برخی از نرمافزارها به رنگ سبز است) به این معناست که قیمت بستهشدن سهم از قیمت بازشدن بیشتر است. سایه پایین شمع نشان دهنده کمترین قیمتی است که سهم به آن رسیده و سایه بالای شمع نیز نشان دهنده بیشترین قیمتی است که سهم به آن رسیده.
الگوهای تحلیل تکنیکال کلاسیک
در تحلیل تکنیکال کلاسیک از الگوهای زیادی استفاده میشود که شناخت آنها به تحلیل دقیقتر و در نتیجه معاملات پرسودتر کمک زیادی میکند. به طور کلی هفت الگوی کلاسیک در بازارهای سرمایه وجود دارد که به دلیل رواج آنها و استفاده زیاد کاربران از آنها از اعتبار بالایی برخوردار هستند. این الگوها غالباً در بازار سرمایه به آسانی قابل تشخیص هستند، ولی برای تشخیص آنها لازم است شناخت صحیحی از الگوها داشته باشیم. از سوی دیگر این الگوهای کلاسیک در دورههای زمانی مختلفی به وجود میآیند، ولی حداکثر استفاده از آنها در زمان روزانه است.
- الگوی سرشانه: الگوی سر و شانه یکی از الگوهای کلاسیک است. الگوی سرشانه از الگوهای بازگشتی کلاسیک به محسوب میشود. در صورتی که یک روند در مسیر صعودی قرار داشته باشد، چنانچه این الگو تشکیل شود، روند تغییر مسیر میدهد و به سمت پایین میآید. معکوس این عمل هم میتواند اتفاق بیفتد به این صورت که که سهم در یکروند نزولی قرار میگیرد و سپس الگوی سرشانه تشکیل میشود و روند نزولی تغییر مسیر میدهد و به سمت بالا حرکت میکند. برای شکل گرفتن این الگو شرایطی باید وجود داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
اجزای تشکیلدهنده الگوی سرشانه
- سر (بلندترین قله در الگو)
- شانهها (دو شانه الگو که در حالت ایدهآل، اندازه یکسانی خواهند داشت و ممکن است همسطح یا غیر همسطح باشند.)
- خط گردن (خطی که دو نقطه از سر و یک شانه را به هم متصل میکند و معیار تشخیص دقیق الگو است.)
- الگوی کف یا سقف دو قلو: برای تشکیل الگوی کف یا الگوی سقف دو قلو، قیمت دو مرتبه یک سطح حمایتی را لمس میکند. در این صورت خریداران به یک اتفاق نظر میرسند و حمایت قوی به وجود میآید و بازار میل به صعود پیدا میکند؛ به همین دلیل خریداران بیشتری وارد بازار میشوند و قیمتها افزایش پیدا میکند. این فرآیند باعث شکسته شدن یک سطح مقاومتی مهم میشود. این شکست، خریداران بیشتری را به بازار میآورد و علاقه فروشندگان به فروش را کاهش میدهد. در اغلب موارد قیمت به میزان فاصله دو کف تا نقطه مقاومت رشد میکند.
وقتی سقف دو قلو تشکیل میشود، فشار فروش به وجود آمده از برخورد دوباره به یک مقاومت و عدم توانایی برای شکست آن، موجب ریزش شدید قیمت شده و کاهش قدرت خریداران و افزایش تعداد فروشندگان را به دنبال خواهد داشت که این موضوع باعث شکست حمایت بعدی قیمت خواهد شد. از بین رفتن این حمایت، فشار فروش را در بازار بیشتر میکند و موجب ریزش بیشتر قیمت میشود و در اغلب مواقع به میزان فاصله قله قیمتی تا حمایت شکسته شده، قیمت کاهش خواهد یافت.
- الگوی سقف سه قلو: این الگو هم نظیرالگوی کف و سقف دو قلو در واقع یک الگوی برگشتی است که تنها بهجای دوقلو به سهقلو تبدیل میشود؛ به عبارت دیگر در عوض دو سقف یا کف، به سه سقف یا کف تبدیل میشود. این الگو برای حالت برعکس یا کف سهقلو نیز میتواند تشکیل شود.
- الگوی پرچم یاFlag: درتحلیل تکنیکال الگوی پرچم، یکی از الگوهای ادامهدهنده به حساب میآید، در این حالت، سهم در مدار صعود وارد الگوی پرچم میشود و پس از آن با هدف قیمت به حرکت خود ادامه میدهد.
این الگو گاهی اوقات باعث تغییر روند در یک سهم میشود. در واقع وقتی که سهم وارد الگو میشود و یا برعکس از الگو خارج میشود، تغییر روند رخ میدهد. الگوی پرچم شامل یک پرچم و یک دسته است. این الگو در صورت شکست در ادامه روند به صورت یک الگوی ادامه دهنده و در غیر این صورت مانند یک الگوی بازگشتی عمل میکند.
- الگوی مثلث یاTriangle: این الگو از انواع گوناگونی برخوردار است، اما به طور کلی اگر بتوان بهصورت همگرا دو خط را رسم کرد که تشکیل یک مثلث بدهد، این الگو بهحساب میآید. الگوی مثلث میتواند بازگشتی یا ادامهدهنده باشد.
- الگوی دره یاWedge: الگوی دره هم مانند الگوی مثلث است با این تفاوت که به شکل یک کنج تشکیل میشود و قوانین آن مطابق با مثلث است.
- الگوی الماس یاDiamonds: الگوی الماس یک الگوی برگشتی است و اگر سهم در روند صعودی وارد این الگو شود، روند آن نزولی میشود. الگوی الماس بهصورت برعکس نیز صادق است.
- الگوی فنجان و دسته یاCup: از الگوی فنجان و دسته برای ادامه روند در مسیر صعودی استفاده میشود، به صورتی که سهم وارد کاپ میشود و اگر از آن خارج شود، به میزان قعر الگو رشد خواهد کرد. الگوی کاپ میتواند به صورت ساده تشکیل شود و بدون دسته باشد، ولی معمولاً در قسمت راست الگو، یک دسته کوچک تشکیل میشود.
- الگوی مستطیل: این الگو نیز با توجه به خروج سهم میتواند صعودی یا نزولی باشد.
سخن پایانی
در بازار بورس، کسب سود، هدف اصلی سرمایهگذاران محسوب میشود. خرید سهم با کمترین قیمت ممکن و فروش آن با بالاترین قیمت یکی از مهمترین حالتهایی است که سرمایهگذاران همیشه به دنبال آن بودهاند. تحلیل سهم به متدهای مختلفی امکانپذیر است که مهمترین آنها عبارتند از تحلیل تکنیکال کلاسیک.
دیدگاه شما