آموزش تحلیل تکنیکال ؛ شاخصهای تکنیکال (بخش اول)
تریدرها علاوه بر مطالعه در مورد الگوهای شمعی، میتوانند از منابع بیشمار شاخصهای تکنیکال استفاده کنند تا در تصمیمگیریهای معاملاتی به آنها کمک کنند. شاخصهای تکنیکال (اندیکاتورها) سیگنالهای ابتکاری یا مبتنی بر الگوها هستند که توسط قیمت، حجم یا قراردادهای باز مورد استفاده تریدرها تولید میشوند.
شما در معاملات ارزهای دیجیتال و هر دارایی دیگری میتوانید از تحلیل تکنیکال به عنوان بخشی از استراتژی خود استفاده کنید و این امر شامل مطالعه شاخصهای تکنیکال مختلف نیز هست. شاخصهای تکنیکال محاسبات ریاضی هستند که به صورت خطوط در نمودار قیمت ترسیم شده و میتوانند به تریدرها در شناسایی سیگنالها و روندها کمک کنند.
تحلیلگران تکنیکال با تجزیه و تحلیل دادههای گذشته، از شاخصها برای پیشبینی حرکت قیمت در آینده استفاده میکنند. نمونههایی از شاخصهای تکنیکال رایج عبارتند از میانگین متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، شاخص جریان پول (MFI)، استوکستیک، واگرایی/همگرایی میانگین متحرک (MACD) و باندهای بولینگر.
نحوه عملکرد شاخصهای تکنیکال
تحلیل تکنیکال یک دانش است که برای ارزیابی سرمایهگذاریها و شناسایی فرصتهای معاملاتی با تجزیه و تحلیل روندهای آماری حاصل از فعالیتهای معاملاتی مانند حرکت قیمت و حجم مورد استفاده قرار میگیرد. بر خلاف تحلیلگران فاندامنتال که سعی میکنند ارزش ذاتی یک دارایی یا ارز دیجیتال را بر اساس دادههای مالی یا اقتصادی ارزیابی کنند، تحلیلگران تکنیکال بر الگوهای حرکت قیمت، سیگنالهای معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی تمرکز میکنند تا قدرت یا ضعف یک دارایی را ارزیابی کنند.
شاخصهای تکنیکال که به عنوان «تکنیکال» نیز شناخته میشوند، روی دادههای معاملاتی مانند قیمت، حجم و قراردادهای باز تمرکز میکنند، نه اصول اولیه یک معامله، مانند درآمد، بازده یا حاشیه سود. شاخصهای تکنیکال معمولاً توسط معاملهگران فعال استفاده میشوند، زیرا برای تجزیه و تحلیل حرکتهای کوتاه مدت قیمت طراحی شدهاند، اما سرمایهگذاران بلند مدت نیز ممکن است از این شاخصها برای شناسایی نقاط ورود و خروج استفاده کنند.
انواع شاخصهای تکنیکال
انواع شاخصهای تکنیکال
دو نوع عمده از شاخصهای تکنیکال وجود دارد:
- شاخصهای پوششی (Overlays): شاخص پوششی یک تکنیک اساسی تحلیل تکنیکال و معاملاتی است که شامل همپوشانی یک روند بر روند دیگر است. این شاخصهای تکنیکال از مقیاسهای مشابه با قیمتها استفاده کرده و معمولاً روی نمودار قیمت ترسیم میشوند. از آنجایی که این شاخصها با نمودار قیمت همپوشانی دارند به آنها پوششی یا همپوشان گفته میشود. به عنوان مثال، میتوان به میانگین متحرک و باندهای بولینگر اشاره کرد.
- شاخصهای نوسانساز (Oscillators): یک شاخص اسیلاتور فاصله دو نقطه را روی یک نمودار تحلیل تکنیکال به منظور ردیابی مومنتوم (یا عدم وجود آن) اندازهگیری میکند. این شاخصهای تکنیکال بین یک حداقل و حداکثر در نمودار نوسان کرده و بر مومنتوم بازار تمرکز میکنند. این شاخصها معمولاً در بالا یا پایین نمودار قیمت ترسیم میشوند. نمونهها شامل استوکستیک، MACD یا RSI هستند.
تریدرها و سرمایهگذاران با استفاده از اسیلاتورها، نوسانات و بازگشت قیمتها را در بازارهای خنثی تعریف میکنند، زیرا آنها در محدوده مشخصی حرکت میکنند.
در بسیاری از موارد، تحلیلگران تکنیکال استفاده از اسیلاتورهای متعدد در یک نمودار واحد را زائد میدانند، زیرا اسیلاتورها از نظر فرمول ریاضی، عملکرد و ظاهر خود شباهت قابل توجهی به هم دارند.
تریدرها اغلب هنگام تجزیه و تحلیل داراییها و از جمله ارزهای دیجیتال از شاخصهای تکنیکال مختلفی استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، تریدرها باید شاخصهایی را انتخاب کنند که برای آنها مناسبتر است و با نحوه کار آنها آشنا باشند. همچنین، تریدرها ممکن است شاخصهای تکنیکال را با الگوهای نموداری ترکیب کنند. شاخصهای تکنیکال را میتوان با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار نیز به کار برد.
در واقع، شاخصها سنگ بنای تحلیل تکنیکال هستند و نقش مهمی در ارائه و تأیید سیگنالهای ورود و خروج در سیستمهای معاملاتی دارند. شاخصهای تکنیکال را میتوان در دو دسته عمده دیگر نیز جای داد:
- شاخصهای پیشرو (leading): شاخص پیشرو یک سیگنال پیشبینی است که حرکت قیمت در آینده را پیشبینی میکند. به عبارت دیگر، این شاخصها احتمال تغییر روند را از قبل نشان میدهند. این شاخص شرایط فعلی بازار را میسنجد تا نشان دهد در آینده رخ دادن چه اتفاقی محتمل است. بیشتر شاخصهای پیشرو مومنتوم قیمت را در یک دوره زمانی معین ارزیابی میکنند. برخی از شاخصهای برجسته و محبوب عبارتند از شاخص کانال کالا (CCI)، شاخص قدرت نسبی (RSI)، اسیلاتور استوکستیک و٪ R ویلیامز.
- شاخصهای متأخر (lagging): این شاخصها پشت سر قیمت حرکت کرده و معمولاً شاخصهای دنبالکننده (تعقیب کننده) روند هستند؛ یعنی به روندهای گذشته نگاه کرده و مومنتوم را نشان میدهند. این شاخصها بر اساس دادههای اخیر قیمت ارزیابی خود را انجام میدهند. مانند میانگینهای متحرک (MA) و همگرایی/واگرایی میانگین متحرک (MACD). شاخصهای متأخر تنها پس از تغییر حرکت قیمت تغییر میکنند و بنابراین تأخیر دارند.
معمولاً شاخصهای پیشرو بهتر از شاخصهای متأخر در نظر گرفته میشوند، زیرا جهت احتمالی حرکت قیمت را قبل از وقوع پشبینی میکنند. با این حال، ماهیت پیشبینی آنها لزوماً صحت یا اعتبار آنها را افزایش نمیدهد.
شاخصهای پیشرو معمولاً همراه با شاخصهای متأخر استفاده میشوند. وقتی از این دو نوسان ساز (پیشرو و متأخر) با هم استفاده میشود، اطلاعات دقیقتری از احساسات بازار ارائه میشود و به پیشبینی بهتر حرکت احتمالی قیمت کمک میکند.
همچنین، شاخصها جنبههای مختلف عملکرد بازار را بدون در نظر گرفتن این که پیشرو هستند یا متأخر، ارزیابی میکنند. علاوه بر این، بسته به نحوه محاسبه، شاخصها میتوانند در بالا و پایین یک خط صفر نوسان کنند. اینها را شاخصهای نوسانی (اسیلاتورها) مینامند. انواع دیگر شاخصها میتوانند شاخصهای روند، شاخصهای مومنتوم و شاخصهای حجمی باشند. انواع مختلف شاخصها اغلب میتوانند با یکدیگر متناقض باشند، زیرا برخی از آنها برای بازارهای رونددار مناسبترند، در حالی که برخی دیگر برای بازارهای خنثی مناسب هستند.
مهم است که قبل از استفاده از یک شاخص، آنچه را که ارزیابی میکند، نحوه محاسبه و واکنش آن نسبت به تغییرات قیمت را درک کنید. وقتی بدانید یک شاخص چگونه کار میکند و چگونه در برابر تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد، در معاملات خود عملکرد بهتری خواهید داشت.
شاخصهای روند
در تحلیل تکنیکال، هدف اصلی یک شاخص روند این است که به صورت عینی جهت روند را با هموار کردن ماهیت نوسانی حرکات قیمت مشخص کند. این شاخصهای تکنیکال جهت و قدرت یک روند را با مقایسه قیمتها با یک خط پایه تعیین میکنند. طیف وسیعی از شاخصهای مختلف روند وجود دارند که میتوانند برای تحلیل تکنیکال استفاده شوند. این شاخصها معمولاً شاخصهای متأخر هستند، زیرا معمولاً بر اساس حرکات قبلی قیمت شکل میگیرند. بنابراین، این شاخصها بیشتر از آنکه قیمت را هدایت کنند، پشت سر آن حرکت میکنند. برخی از شاخصهای روند مانند MACD قدرت روند را هم اندازهگیری میکنند.
اندیکاتور چایکین (Chaikin) چیست؟ آموزش اندیکاتور چایکین
بر خلاف نامشان، اندیکاتور جریان نقدینگی چایکین (Chaikin Money Flow) و اندیکاتور شاخص جریان نقدینگی یا همان MFI از بسیاری جهات با یکدیگر متفاوت هستند و بزرگترین و شاید تنها تفاوت آنها، کاربرد هر دو اندیکاتور بعنوان ابزاری برای سنجش جریان نقدینگی و همچنین مومنتوم است. با این وجود، منطق و فرمولهای ریاضی بهکار رفته در این دو اندیکاتور با یکدیگر متفاوت است و تریدرها سیگنالهای متفاوتی را از آنها دریافت میکنند. در این مقاله اندیکاتور چایکین را آموزش میدهیم و سیگنالهای آن را بررسی میکنیم.
اندیکاتور چایکین توسط تحلیلگری به نام مارک چایکین (Marc Chaikin) توسعه یافت. این اندیکاتور در دسته اسیلاتورها یا همان نوسانگرها قرار دارد و بین -۱ و +۱ و در بالا و پایین محور صفر نوسان میکند. نام کامل این اندیکاتور، جریان نقدینگی چایکین یا Chaikin Money Flow (CMF) است. اندیکاتور چایکین حجم جریان نقدینگی را در بازههای زمانی مشخص اندازهگیری میکند. این اندیکاتور غالباً محاسبات خود را بر اساس اطلاعات ۲۰ یا ۲۱ روز گذشته انجام میدهد.
علاوه بر اندیکاتور MFI که در بالا به آن اشاره کردیم، این اندیکاتور با اندیکاتور MACD نیز شباهتهایی دارد. از جمله این شباهتها میتوان به استفاده هر دو اندیکاتور از دو میانگین متحرک وزنی برای سنجش مومنتوم اشاره کرد. تریدرها با مقایسه فشار خرید و فروش در بازار با مقدار چایکین به سیگنالهای مهمی دست پیدا میکنند. همچنین عبور نمودار این اندیکاتور از محور صفر را میتوان سیگنال مهم دیگر آن تلقی کرد.
مفهوم کلی سیگنالهای اندیکاتور چایکین
همانطور که در قسمت قبل هم عنوان کردیم، اندیکاتور چایکین در بین اعداد -۱ و +۱ نوسان میکند؛ اما بیراه نیست اگر بگوییم این اندیکاتور تقریباً هرگز به اعداد +۱ و -۱ نمیرسد. بهندرت اتفاق میافتد که اندیکاتور چایکین این حدود را تجربه کند. محدوده نوسان چایکین در غالب مواقع، محدوده ۰.۵- و ۰.۵+ است.
ورود نمودار چایکین به منطقه مثبت نشاندهنده فشار خرید است و قرار گرفتن آن در منطقه منفی فشار فروش را نمایش میدهد. در روندهای صعودی، مثبت بودن چایکین نمایشدهنده قوت روند و منفی بودن آن نمایشدهنده ضعف روند است. عکس این مسئله نیز در خصوص روندهای نزولی صدق میکند. در روندهای نزولی، مثبت بودن چایکین بهمعنی ضعف روند و منفی بودن آن نمایانگر قوت روند است. در شکل زیر اندیکاتور چایکین را پایین نمودار قیمت مشاهده میکنید.
اندیکاتور چایکین
همانطور که میبینید و در تصویر مشخص شده است، زمانی که روند قیمت در حالت نزولی قرار دارد اندیکاتور چایکین منفیست و زمانی که روند قیمت صعودیست، این اندیکاتور مثبت است. بنابراین طبق تعریف بالا، میتوان نتیجهگیری کرد که این روندها از قوت بالایی برخوردارند.
نکات عنوان شده، کلیاتی در خصوص اندیکاتور چایکین بود. با این وجود برای درک بهتر عملکرد این اندیکاتور و کسب توانایی سیگنالگیری از آن، باید ابتدا با اندیکاتور دیگری به نام اندیکاتور A/D آشنا باشید.
اندیکاتور A/D و نقش آن در اندیکاتور چایکین
پیش از هر چیزی بیان این نکته ضروریست که A/D مخفف عبارت Accumulation/Distribution است. همانطور که از این نام پیداست، اندیکاتور A/D میزان تجمع یا پراکندگی یک دارایی در بین تریدرها را نمایان میکند. بعبارت دیگر این اندیکاتور نسبت عرضه و تقاضا و تأثیر آن بر قیمت را مورد بررسی قرار میدهد. اندیکاتور A/D میتواند همراستا با نمودار قیمت و یا خلاف جهت آن حرکت کند. این اندیکاتور در دسته اندیکاتورهای حجم قرار میگیرد و با مقایسه حجم معاملات یک دارایی با قیمت فعلی آن، عنوان میکند که آیا این قیمت باثبات خواهد بود یا خیر.
با آشنایی با محاسبات و فرمولهای بهکاررفته در این اندیکاتور، به درک بهتری از منطق آن دست خواهید یافت. از همین رو به روش محاسبه اندیکاتور A/D میپردازیم.
اولین گام در محاسبه اندیکاتور A/D، تعیین جایگاه قیمت بسته شدن دارایی نسبت به رنج قیمت آن در بازه زمانی موردنظر است. این متغیر که در اصل Close Location Value یا به اختصار CLV نام دارد، در بازه ۱+ و ۱- در نوسان است. البته گاهاً این متغیر را ضریب جریان نقدینگی یا Money Flow Multiplier نیز میخوانند. اگر این مقدار برابر با صفر باشد، میتوان نتیجه گرفت که قیمت دارایی در زمان بسته شدن بازه زمانی، دقیقاً برابر با قیمت میانگین آن در این بازه بوده است. در صورتی که CLV برابر با ۱+ باشد، قیمت دارایی در زمان بسته شدن با بیشترین قیمت آن در طول این بازه زمانی برابر بوده است. و در صورتی که مقدار آن برابر با ۱- باشد به این معناست که قیمت در زمان بسته شدن برابر با کمترین قیمت این بازه زمانی بوده است.
CLV از طریق فرمول زیر محاسبه میشود:
CLV = ((C – L) – (H – C)) / H – L
که در این فرمول C به قیمت بسته شدن یا همان Close، L به کمترین قیمت و H به بیشترین قیمت در بازه زمانی موردنظر اشاره دارد.
مقدار CLV در حجم دارایی در همین بازه ضرب میشود و نتیجه، نمودار A/D را شکل میدهد.
نقش اندیکاتور A/D در جریان نقدینگی چایکین
در قسمتهای قبل عنوان کردیم که یکی از شباهتهای اندیکاتور چایکین با اندیکاتور MACD، استفاده هر دو اندیکاتور از MA است. برای محاسبه اندیکاتور چایکین کافیست EMA ۳ روزه نمودار A/D را از EMA ۱۰ روزه این نمودار کسر کنید. بعبارت بهتر، اندیکاتور چایکین نتیجه اعمال اندیکاتور مکدی برروی نمودار A/D است. این کار مومنتومی را اندازهگیری و ارائه میکند که بواسطه نوسانات حول نمودار A/D پیشبینی میشود. به همین علت است که چایکین را اندیکاتور یک اندیکاتور دیگر میخوانند.
با استفاده از اندیکاتور چایکین به چه اطلاعاتی دست پیدا میکنیم؟ سیگنالهای چایکین
مانند همه اندیکاتورهای مومنتوم، از اندیکاتور چایکین نیز برای پیشبینی و تشخیص تغییرات احتمالی در روند قیمت استفاده میشود. از آن جایی که اولین قدم برای پیشبینی تغییرات قیمت تشخیص تغییرات مومنتوم است، این اندیکاتورها برای دستیابی به این هدف بسیار مناسب هستند.
از مهمترین سیگنالهای اندیکاتور چایکین میتوان به سیگنال «عبور از محور صفر» و «واگرایی» اشاره کرد. هردوی این سیگنالها نیز خود دارای انواع صعودی و نزولی هستند. اما از آن جایی که چایکین اندیکاتور اندیکاتور دیگریست، سیگنالهای آن باید یکدیگر را تأیید کنند تا بتوان به آنها اتکا کرد. بعنوان مثال، واگرایی مثبت آن باید عبور صعودی این اندیکاتور از محور صفر را تأیید کند و واگرایی منفی باید با عبور نزولی آن از این محور همراه باشد. در قسمت بعدی مقاله سیگنالهای اندیکاتور چایکین را با دقت بیشتری بررسی خواهیم کرد.
سیگنال عبور صعودی از محور صفر و واگرایی مثبت در چایکین
عبور صعودی از محور صفر در حقیقت به عبور نمودار اندیکاتور از این محور و حرکت به بالای آن گفته میشود. این سیگنال در همه اندیکاتورها نشاندهنده افزایش خرید است و خبر از آغاز روند صعودی میدهد؛ اما در اندیکاتور چایکین بهتر است که این سیگنال با واگرایی مثبت ترکیب شود تا از آغاز روند صعودی در آینده مطمئنتر باشید. همانطور که احتمالاً میدانید، واگرایی نیز به شرایطی اشاره دارد که نمودار اندیکاتور و نمودار قیمت در خلاف جهت یکدیگر حرکت کنند. در این بین اگر نمودار اندیکاتور صعودی و نمودار قیمت نزولی باشد و از طرفی کمینه قیمتهای اندیکاتور از کمینه قیمتهای نمودار اصلی بیشتر باشند، میتوانیم بگوییم که با یک واگرایی مثبت طرف هستیم. ترکیب واگرایی مثبت با عبور نمودار اندیکاتور به بالای محور صفر میتواند سیگنال قابلاعتمادی برای خرید باشد.
سیگنال عبور نزولی از محور صفر و واگرایی منفی در چایکین
این سیگنال از همه جهات عکس سیگنال قبلیست. منظور از عبور نزولی از محور صفر، حرکت نمودار اندیکاتور به پایین محور صفر است و منظور از واگرایی منفی نیز شرایطیست که اندیکاتور در فاز نزولی و نمودار قیمت در فاز صعودی قرار داشته باشد و همچنین بیشینه قیمتهای اندیکاتور از بیشینه قیمتهای نمودار قیمت کمتر باشد. در چنین شرایطی میتوان ورود قیمت به فاز نزولی را با احتمال بیشتری پیشبینی کرد و این سیگنال را فرصت مناسبی برای فروش دانست. در تصویر زیر سیگنالهای عنوانشده را مشاهده میکنید.
سیگنالهای واگرایی صعودی و نزولی در اندیکاتور چایکین
واگرایی صعودی با عبارت bullish divergence و واگرایی نزولی با عبارت bearish divergence نمایش داده شده است. همانطور که میبینید در واگرایی صعودی، اندیکاتور به بالای محور صفر نیز کراس کرده است و در واگرایی نزولی، کراس به پایین محور صفر را مشاهده میکنیم. بنابراین میتوانیم آنها را تأییدی بر سیگنالهای واگرایی صادر شده بداتیم.
جمعبندی
در طول این مقاله متوجه شدید که اندیکاتور چایکین در حقیقت اسیلاتوریست که فشار خرید و فروش و یا حجم معاملات یک دارایی در طول یک بازه زمانی مشخص را اندازهگیری میکند. اگر بخواهیم مرور کوتاهی بر سیگنالهای این اندیکاتور داشته باشیم، مثبت بودن آن بهمعنی شرایط مساعد برای گاوها و منفی بودن آن نشاندهنده شرایط مساعد برای خرسهای بازار است. با این وجود تریدرهایی که به دنبال سیگنالهای فوریتری از این اندیکاتور هستند، میتوانند به تقاطعها و واگراییهای آن توجه کنند.
با همه این تفاسیر، اندیکاتور چایکین برای همه داراییها و در همه موقعیتها قابلاستفاده نیست. بعنوان مثال در قسمتهای قبل بیان کردیم که برای اطمینان به سیگنالهای چایکین، بهتر است سیگنالهای مختلف آن یکدیگر را تأیید کنند. از همین رو در مواقعی که این اتفاق به وقوع نمیپیوندد، نمیتوان با اطمینان خاطر به استفاده از این اندیکاتور پرداخت.
و در نهایت، مانند همه اندیکاتورهای دیگر، پیشنهاد ما این است که اندیکاتور چایکین را به تنهایی بهکار نبرید. پیشنهاد میکنیم این اندیکاتور را همراه با اندیکاتورهای مومنتوم دیگری مانند RSI و یا اندیکاتور مکدی استفاده کنید.
Binarium
وقتی الگوی حرامی شکست می خورد. الگوی Hikkake را در Binarium بیاموزید
الگوهای شمعدانی بسیاری وجود دارد که یک تاجر می تواند آنها را تشخیص دهد. آنها به موقع خود را تکرار می کنند و این پایگاه خوبی برای پیش بینی حرکت های آینده در بازار است. با کمک الگوها.
نحوه ثبت نام و تجارت گزینه های دودویی در Binarium
نحوه افتتاح حساب و ورود به سیستم Binarium
نحوه ایجاد حساب کاربری و ثبت نام در Binarium
نحوه تماس با پشتیبانی Binarium
نحوه تأیید حساب در Binarium
برای تأیید صحت ، از شما می خواهیم که تمام قسمتهای قسمت مشخصات کاربر (اطلاعات شخصی و مخاطبین) را تکمیل کرده و اسناد ذکر شده در زیر را به [email protected] ایمیل کنید یا آن .
نحوه برداشت و واریز پول در Binarium
نحوه واریز پول در Binarium
نحوه ورود و واریز پول در Binarium
نحوه ثبت نام و شروع تجارت با یک حساب نمایشی در Binarium
دسته Binarium
- باشگاه Binarium
- بررسی Binarium (1)
- آموزشها (38)
- استراتژی ها (38)
- وبلاگ (19)
- پاداش و تبلیغات (3)
- ثبت (1)
- وارد شدن (1)
- کنار کشیدن (1)
- سپرده (1)
- تماس و پشتیبانی (1)
- برنامه های وابسته (1)
پاداش و تبلیغات
پاداش Binarium در اولین سپرده شما - 100٪ پاداش
پاداش خوش آمدگویی Binarium - 50٪ سپرده اول
پاداش بدون سپرده Binarium - 10 دلار به صورت رایگان
آموزشها
وقتی الگوی حرامی شکست می خورد. الگوی Hikkake را در Binarium بیاموزید
نحوه ایجاد حساب کاربری و ثبت نام اصول نوسان Chaikin در Binarium
نحوه ثبت نام و تجارت گزینه های دودویی در Binarium
نحوه افتتاح حساب و ورود به سیستم Binarium
نحوه تماس با پشتیبانی Binarium
نحوه تأیید حساب در Binarium
استراتژی ها
چگونه نوسان ساز Chaikin Volatility on Binarium را بخوانیم؟
کمربند صعودی و نزولی دارای الگوهای شمعدانی است که در Binarium توضیح داده شده است
استراتژی شمع های Binarium 7
راهنمای تشخیص زمانی که قیمت می خواهد از حمایت/مقاومت در Binarium شکست بخورد و اقدامات لازم
راهنمای تجارت الگوی مثلث در Binarium
تمام آنچه در مورد تجارت با واگرا در Binarium باید بدانید
وبلاگ
برای امروز کافی است. چه زمانی باید تجارت در Binarium را متوقف کنید؟
چرا من همیشه در تجارت Binarium ضرر می کنم
5 نکته ای که باید از بهترین بازرگانان Binarium یاد بگیرید
6 دلیل برای اینکه مردم گزینه های معاملاتی Binarium را شروع می کنند
آیا Binarium کلاهبرداری است؟
6 مرحله برای مدیریت ریسک به طور موثر با Binarium
دسته محبوب
- 110 تبلیغات
- 34 مسابقات تجارت
- 40 اخبار ارز رمزنگاری شده
اخبار محبوب
بررسی StormGain
بررسی Exness
بررسی FBS
آخرین خبرها
10 بهترین بررسی کارگزاران گزینه های باینری 2022
بررسی های برتر گزینه های باینری و بهترین کارگزاران گزینه های باینری
10 بهترین بررسی کارگزاران فارکس در سال 2022
Exness در سال 2008 در بازار ظاهر شد. از آن زمان ، ما به طور مداوم جدید را ایجاد کرده ایم و قدیمی را بهبود بخشیده ایم ، به گونه ای که تجارت شما روی این پلت فرم یکپارچه و پرسود است. و این فقط آغاز است. ما فقط به بازرگانان فرصت کسب درآمد نمی دهیم ، بلکه ما نیز به آنها می آموزیم که چگونه. تیم ما دارای تحلیلگران سطح جهانی است. آنها استراتژی های اصلی تجارت را توسعه می دهند و به معامله گران می آموزند که چگونه از آنها بطور هوشمندانه در وبینارهای آزاد استفاده کنند ، و آنها یک به یک با تجار مشورت می کنند. آموزش به تمام زبانی که معامله گران ما صحبت می کنند انجام می شود.
هشدار کلی در مورد خطر: CFDs ابزار پیچیده ای هستند و به دلیل اهرم در معرض خطر زیاد از دست دادن سریع پول قرار دارند. 71.67٪ از حسابهای سرمایه گذار خرده فروشی هنگام تجارت CFDs با این ارائه دهنده پول را از دست می دهند. شما باید در نظر بگیرید که آیا می توانید خطر از دست دادن پول خود را بپردازید یا خیر.
شاخص های تکنیکال
شاخص ها را می توان گسترده ترین بخش تحلیل دانست.
مهم ترین اصل تحلیل تکنیکال این است که « قیمت منعکس کننده همه چیز درباره ی یک سهم است ».
در انبار موجود نمی باشد
معرفی
شاخص ها را می توان گسترده ترین بخش تحلیل دانست.
مهم ترین اصل تحلیل تکنیکال این است که « قیمت منعکس کننده همه چیز درباره ی یک سهم است ».
در تحلیل تکنیکال اعتقاد بر این است که قیمت فعلی همه اطلاعات دربارهی یک سهم را در بردارد.حرکات قیمت تصادفی نیست و معمولاً این حرکات در روندها اتفاق می اُفتد . در اصل امیدوار هستیم که تاریخ تکرار شود و بر پایه این عقیده به مطالعه تاریخچه ی قیمت می پردازیم .
در واقع در تحلیل تکنیکال « چرا؟ » مهم نیست. در این دیدگاه ، قیمت نتیجه جنگ میان نیروهای عرضه و تقاضاست و تحلیل تکنیکال با بررسی قیمت ومطالعه گذشته ی آن به پیش بینی آینده می پردازد.
فهرست مطالب :
تحلیل تکنیکال چیست ؟
اصطلاحات و واژه های مهم
مفاهیم مقدماتی
فصل اول : شاخص های قدرت بازار
آرون (Aroon )
شاخص حرکت جهت دار (Directional Movment Index )
کیو استیک (Qstick )
مربع (R-Squared ) R
فیلتر افقی عمودی (Vertical-Horizontal Filter )
فصل دوم : شاخص های اندازه حرکت
شاخص نوسان تجمعی (Accumulative Swing Index )
نوسان نمای مونتموم چاند (Chande Momentum Oscillator )
شاخص اندازه حرکت دینامیک (Dynamic Momentum Index )
اندازه حرکت درون روزانه( Intraday Momentum Index )
شاخص جریان پول( Money Flow Index )
نوسان نمای تصویر( Projection Oscillator )
نرخ تغییر قیمت( Rate Of Change )
شاخص قدرت نسبی(Relative Strength Index )
نرخ تغییر تعدیل شده( Smoothed Rate Of Change )
شاخص مومنتوم استوکاستیک(Stochastic Momentum Index )
نوسان نمای استوکاستیک(Stochastic Osillator )
نمای یکنواخت کننده ی نمایی سه گانه(TRIX )
نوسان نمای نهایی (Ultimate Oscillator )
شاخص مومنتوم نسبی (Relative Momentum Index )
مومنتوم ( Momentum )
%R ویلیامز (Williams %R )
فصل سوم : شاخص های پیرو روند
میانگین های متحرک(Moving Averages )
متحرک نمایی دوگانه (DEMA )
میانگین متحرک همگرا/واگرا (MACD )
هیستوگرام ( MACD Histogram ) MACD
توقف و بازگشت سهموی ( Parabolic SAR )
نوسان نمای قیمت ( Price Oscillator )
میانگین متحرک نمایی سه گانه ( TEMA )
فصل چهارم : شاخص های مرتبط با حجم
شاخص تجمع و توزیع ( Accumlation / Distribution )
حجم تعادلی (On Balance Volume )
جریان پول چیکین ( Chaikin Money Flow )
شاخص تقاضا ( Demand Index )
روانی حرکت ( Ease Of Movment )
شاخص نیرو ( Force Index )
نوسان نمای کلینگر ( Klinger Oscillator )
شاخص تسهیل بازار (Market Facilitation Index )
حجم منفی (Negative Volume Index )
شاخص حجم مثبت ( Positive Volume Index )
روند قیمت و حجم (Price and Volume Trend )
نرخ تغییر اصول نوسان Chaikin حجم (Volume Rate Of Change )
شاخص حجم معامله ( Trade Volume Index )
حجم ( Volume )
نوسان نمای تجمعی حجم (Volume Accumulation Oscillator )
نمای حجم ( Volume Oscillator )
فصل پنجم : شاخص های آماری
نوسان نمای پیش بینی (Forecast Oscillator )
خط روند رگرسیون خطی (Linear regression Trendline )
شیب رگرسیون خطی (Linear Regression Slope )
شاخص رگرسیون خطی ( Linear Regression Indicator )
انحراف معیار ( Standard Deviation )
خطای استاندارد ( Standard Error )
پیش بینی سری های زمانی (Time Series Forecast )
فصل ششم : شاخص های میزان نوسان
دامنه ی صحیح میانگین ( Average True Range )
پهنای نوارهای بولینگر (Bollinger Band Width )
میزان نوسان چیکین ( Chaikin Volatility )
شاخص میزان نوسان نسبی ( Relative Volatility Index )
فصل هفتم : نوارها و کانال ها
نوارهای بولینگر ( Bollinger Bands )
کانال کلتنر ( Keltner Channel )
قیمت ( Price Channel )
نوارهای تصویر ( Projection Bands )
کانال انحراف معیار (Standard Deviation Channel )
نوارهای خطای استاندارد ( Standard Error Bands )
کانال خطای استاندارد ( Standard Error Channel )
فصل هشتم : شاخص های بازار
خط صعود – نزول ( advance – Decline Line )
شاخص آرمز (Arms Index )
نوسان نمای مک کللان ( Mc Clellan Oscillator )
فصل نهم : سایر شاخص ها
چنگک اندروز (Andrews Pitchfork )
ضریب بتا ( Beta coefficient )
شاخص کانال کالا ( Commodity Channel Index )
تحلیل همبستگی ( Correlation ***ysis )
نوسان نمای جدا کننده ی روندهای قیمت ( Detrended Price Oscillator )
شاخص پرتوالدر (Elder Ray Index )
سطوح بازگشت فیبوناچی ( Fibonacci Retracements )
کمان های فیبوناچی ( Fibonacci Arcs )
بادبزن های فیبوناچی ( Fibonacci Fans )
سری های زمانی فیبوناچی ( Fibonacci Time Series )
ایچموکو کینکو هیو ( Ichimiku Kinko Hyo )
شاخص جرم ( Mass Index )
قیمت میانی ( Median Price )
موج سینوسی تخت ( Mesa Sine Wave )
شاخص گام تصادفی ( Random Walk Index )
شاخص گسترش دامنه ( Range Expansion Index )
خطوط مقاومت سرعت ( Speed Resistance Lines )
قیمت نوعی( Typical price )
قیمت پایانی موزون ( Weighted Close )
تجمع و توزیع ویلیامز (Williams accumulation distribution )
زیگ زاگ ( Zigzag )
ضمیمه ی 1 : زبان برنامه نویسی متااستک
فرمول نویسی در متااستک
معرفی توابع مهم
چگونگی ساختن یکشاخص در متااستک
ضمیمه ی 2 : شاخص های LP و LPC
شاخص LPC
شاخص Lp
ضمیمه ی 3 : اکسپرت ها و بهینه سازی
اکسپرت ها
بهینه سازی
نحوه ی وارد کردن داده ها در متااستک
کتاب شاخص های تکنیکال
آموزش گام به گام استفاده از شاخص های تکنیکال در بازارهای سرمایه
نوشته : علی لطفی با همکاری زهرا درویش
ناشر : ترمه
ترجمه : –
شابک : 978-964-7893-92-3
تعداد صفحات : 381
شمارگان چاپ : 1100
تحلیل تکنیکال چیست ؟
تحلیل تکنیکال بر این اصل استوار است که پرایس اکشن فعلی و گذشته در بازار، قابل اعتمادترین شاخص برای درک پرایس اکشن آینده است. یعنی با بررسی قیمت های موجود در گذشته و قیمت فعلی می توان حرکت آینده قیمت ها را پیش بینی کرد.
جالب است که بدانید، تحلیل تکنیکال تنها توسط معامله گران تکنیکال مورد استفاده قرار نمیگیرد، بلکه بسیاری از معامله گران فاندامنتال که تحلیل فاندامنتال را مبنای تصمیم گیرهای خود قرار میدهند از تحلیل تکنیکال برای هدفگیری خرید خوب و بهترین زمان ورود استفاده می کنند.
بازه زمانی در تحلیل تکنیکال
معامله گران تکنیکال، نمودارهای قیمت را برای پیش بینی حرکت آینده قیمت ها، آنالیز می کنند. متغیرهای اصلی برای تحلیل تکنیکال عبارتند از بازه زمانی یا Time Frame، پرایس اکشن و اندیکاتورها.
تایم فریم ها در تحلیل تکنیکال از بازه های زمانی یک دقیقه ای تا ماهانه و حتی سالانه متغیر هستند. بازه های زمانی محبوبی که تحلیلگران تکنیکال بیشتر از همه استفاده می کنند شامل موارد زیر است:
- نمودار ۵ دقیقه ای
- ۱۵ دقیقه ای
- نمودار ساعتی
- ۴ ساعتی
- نمودار روزانه
بازه زمانی که یک معامله گر برای بررسی و مطالعه انتخاب می کند معمولا بر اساس سبک معامله فردی آن شخص تعیین می شود. معامله گران روزانه یعنی افرادی که پوزیشن های معامله را در یک روز باز کرده و در همان روز می بندند از بازه های زمانی کوتاه مانند ۵ دقیقه یا ۱۵ دقیقه سود می برند.
معامله گران میان مدت که پوزیشن های خود را برای چند شبانه روز باز نگه می دارند بیشتر مایل هستند بازار را با استفاده از نمودارهای ساعتی، ۴ ساعته، روزانه و حتی هفتگی تحلیل کنند.
تغییرات قیمت که طی یک اصول نوسان Chaikin بازه زمانی ۱۵ دقیقه ای رخ می دهد میتواند برای یک معامله گر روزانه که به دنبال فرصتی برای دریافت سود از نوسانات قیمت طی روز می گردد، بسیار مهم باشد. با این وجود، این تغییرات قیمت برای یک معامله گر که می خواهد یک پوزیشن میان مدت یا بلند مدت باز کند خیلی چشمگیر یا مهم نیست.
نمودار شمعی (Candlestick)
نمودار شعی ژاپنی مهمترین ابزار برای نشان دادن تغییرات قیمت روی یک چارت است. از این نوع نمودار می توان در انواع بازارهای مالی مانند فارکس، بازار سهام، ارزهای دیجیتال، باینری آپشن و غیره استفاده کرد.
نمودار شمعی از پرایس اکشن طی یک بازه زمانی شکل می گیرد. هر شمع روی نمودار ساعتی نشان دهنده پرایس اکشن برای یک ساعت است در حالی که هر شمع بر روی نمودار ۴ ساعته، نشان دهنده پرایس اکشن طی یک بازه ۴ ساعته است.
نمودارهای شمعی به این صورت خوانده میشوند :
بالاترین نقطه هر شمع نشان دهنده بالاترین قیمت سهام معامله شده طی آن دوره زمانی و پایین ترین نقطه شمع هم نشان دهنده پایین ترین قیمت طی آن مدت زمان است. بدنه شمع (مستطیل های قرمز یا سبز یا بخش قطور هر شمع که در نمودارهای بالا نشان داده شد)، قیمت های آغازین و پایانی در آن دوره زمانی را نشان می دهد.
اگر یک بدنه شمع سبزباشد نشان می دهد که قیمت پایانی (بالای بدنه شمع) بالاتر از قیمت آغازین (انتهای بدنه شمع) بوده است یا بعبارتی قیمت صعودی بوده است؛ بالعکس اگر بدنه یک شمع قرمز باشد یعنی قیمت پایانی پایین تر از قیمت آغازین بوده است یا بعبارتی بازار نزولی بوده است.
البته رنگ شمع ها ممکن است که در پلتفرم های مختلف متفاوت باشد و همچنین شما می توانید بنابر علاقه خود از رنگ های متفاوت برای شمع صعودی و نزولی نیز استفاده کنید.
بعضی از معامله گران از رنگ های سفید و سیاه برای تنه شمع استفاده می کنند (این فرمت رنگ پیش فرض بوده و به همین دلیل بیشتر استفاده می شود)؛ بعضی دیگر از معامله گران از رنگ های سبز و قرمز یا آبی و زرد استفاده می کنند
هر رنگی که انتخاب شود، با یک نگاه می توان فهمید آیا قیمت در انتهای دوره زمانی با قیمتی پایین تر بسته شده است یا بالاتر. تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودارهای شمعی اغلب آسان تر از استفاده از نمودار میله ای استاندارد است چون تحلیلگران الگوها و سرنخ های تصویری بیشتری دریافت می کنند.
معرفی 7 اندیکاتور جذاب و راهنمایی قدم به قدم جهت رسیدن به سودهای زیاد
آیا تاکنون به نحوه استفاده از اندیکاتورهای تکنیکال در معاملات اندیشیدهاید؟ در این مقاله قصد داریم 7 اندیکاتور محبوب و استراتژیهایی که برای کسب سود از سیگنال آنها میتوانید به کار ببرید را به شما معرفی کنیم.
معاملهگری تکنیکال شامل بازنگری نمودارها و تصمیمگیری بر اساس الگوها و اندیکاتورها میشود.
این الگوها اشکال خاصی هستند که کندل استیکها روی نمودار فرم میدهند و اطلاعاتی را درباره نقطه بعدی که قیمت به انجام خواهد رسید در اختیار شما قرار میدهند.
اندیکاتورها ضمایم یا همپوشانیهای موجود در یک نمودار هستند که اطلاعات بیشتری را از طریق محاسبات ریاضی درباره قیمت و حجم معاملات در اختیار شما قرار میدهند. همچنین اطلاعاتی را درباره نقطه بعدی که قیمت به آن خواهد رسید در اختیار شما قرار میدهند.
آموزش ارز دیجیتال به صورت کاملا تضمینی و اصولی جهت رسیدن به درآمدهای پایدار و دلاری برای اطلاعات بیشتر به لینک سوپر دوره ارز دیجیتال مراجعه کنید
چهار نوع اندیکاتور اصلی وجود دارد:
- روند (Trend)
- ممنتومMomentum
- حجم (Volume)
- نوسان (Volatility)
اندیکاتورهای روند درباره جهت حرکت بازار درصورتی که روندی وجود داشته باشد، به شما اطلاع میدهند. کاهی به این اندیکاتورها اسیلاتور میگویند زیرا میان کف و سقف مانند موجی حرکت میکنند. اندیکاتورهای روند مورد بحث عبارتاند از پارابولیک سار (Paraboic SAR)، بخشهایی از Ichinoku Kinko Hyo و واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD).
اندیکاتورهای ممنتوم درباره میزان قدرت روند و احتمال رخ دادن بازگشت روند اطلاع میدهند. این اندیکاتورها را میتوان برای تعیین سقف و کف قیمتها به کار برد. اندیکاتورهای ممنتوم شامل شاخص قدرت نسبی (RSI)، استوکاستیک، شاخص میانگین جهتدار (ADX) و Ichimolu Kinko Hyo میشوند.
اندیکاتورهای حجم درباره نحوه تغییر میزان حجم در طی زمان و تعداد واحدهای بیت کوینی که در طی زمان خریدوفروش میشوند، صحبت میکنند. این نوع اندیکاتورها به این دلیل مفید هستند که در هنگام نوسانات قیمت، حجم میزان قدرت آن را نشان میدهند. احتمال افزایش همیشگی قیمتها در حجمهای معاملاتی بالا نسبت به حجمهای پایین معاملاتی بیشتر است.
در اینجا قصد توضیح بیشتر درباره اندیکاتورهای حجم را نداریم اما شامل اندیکاتورهای On-Balance Volume، Chaikin money Flow و Klinger Volume Oscillator میشود.
اندیکاتورهای نوسان درباره میزان تغییر قیمت در یک دوره زمانی مشخص به شما اطلاعات میدهند. نوسانات بخش مهمی از بازار هستند و بدون آنها نمیتوان درآمد کسب کرد! برای کسب سود جهت حرکت قیمت باید مطابق نظر شما باشد.
هرچه نوسان بیشتر باشد، تغییرات قیمت سریعتر روی میدهند. این مسئله درباره جهت اطلاعاتی نمیدهد بلکه رنج قیمتها را مشخص میکند.
نوسانات پایین تغییرات قیمت کمی دارند، نوسانات بالا تغییرات قیمت بزرگ را نشان میدهند. همچنین نوسانات بالا نشاندهنده مشکلات قیمتی در بازار هستند و معاملهگران واژه «مشکلات» را «سود» میخوانند. در این مقاله به یکی از اندیکاتورهای نوسان با نام باندهای بولینگر (Bollinger Bands) میپردازیم.
چرا اندیکاتورها اهمیت دارند؟ اندیکاتورها به شما در مورد مکان احتمالی بعدی قیمت در یک بازار مشخص ایده میدهند. در پایان روز، ما بهعنوان معاملهگر تمایل داریم تا در این زمینه اطلاعات داشته باشیم. مسیر حرکت قیمت کجاست؟ پس میتوانیم برای کسب سود از تغییر قیمت و کسب درآمد، پوزیشنی باز کنیم.
وظیفه شما بهعنوان یک معاملهگر، درک جهت بازار و آمادگی یافتن برای هر سرانجامی است. نیازی به دانستن مسیر دقیق حرکت بازار نیست اما باید بتوانید احتمالات مختلف را درک کنید و برای هرکدام آمادهباشید.
به یاد داشته باشید که کسب سود هم در بازارهای صعودی و هم در بازارهای نزولی امکانپذیر است. هم از پوزیشنهای خرید و هم از پوزیشنهای فروش میتوان سود کسب کرد. نسبت به جهت بازار حساسیت زیادی نشان ندهید تا زمانی که قیمت نوسان داشته باشد میتوان سود کسب کرد. برای این کار اندیکاتورها به شما کمک خواهند کرد.
این استراتژیها برای همه بازارها کاربرد دارند، پس میتوانید برای معامله بیت کوین در Coinbase از آنها استفاده کنید.
1) باندهای بولینگر
این اندیکاتور یک اندیکاتور نوسان است و از یک میانگین متحرک ساده، دو خط ترسیمشده در دو انحراف استاندارد در دو طرف خط مرکزی میانگین متحرک تشکیل یافته است. خطوط بیرونی باندها را تشکیل میدهند.
به بیان ساده، زمانی که باند باریک باشد نشانگر آرام بودن بازار است و پهن بودن باندها نشانگر تحرک در بازار است.
شما میتوانید با استفاده از باندهای بولینگر در بازارهای رنج و رونددار معامله انجام دهید.
در یک بازار رنج، به دنبال یک بولینگر bounce باشید. در این شرایط قیمت تمایل به جهش از یک سمت باند به سمت دیگر دارد همیشه به میانگین متحرک بازمیگردد میتوان آن را رگرسیون میانگین محسوب کرد. قیمت بهصورت طبیعی با گذشت زمان به میانگین بازمیگردد.
در چنین شرایطی، باندها بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت دینامیک عمل میکنند. اگر قیمت به سقف باند برسد، میتوانید یک سفارش فروش با حد ضرر بالای باند قرار دهید تا از وقوع یک شکست جلوگیری کنید. قیمت به سمت میانگین و شاید حتی کف باند جایی که میتوانید سود به دست آورید، حرکت میکند. اسکرین شات زیر را بررسی کنید.
زمانی که بازار در حال روند کردن است، میتوانید از Bollinger Squeeze برای زمانبندی ورودی معامله خود و پی بردن زودهنگام درباره شکستها استفاده کنید. زمانی که باندها به یکدیگر نزدیک میشوند (اسکوئیز)، نشانگر وقوع قریبالوقوع یک شکست است و درباره جهت اطلاعاتی به شما نمیدهد، پس برای حرکت قیمت به جهات مختلف آمادهباشید.
اگر شکست کندلها در زیر باند پایینی روی دهد، حرکت به سمت پایین ادامه خواهد یافت.
اگر شکست کندلها در بالای باند اصول نوسان Chaikin بالایی روی دهد، حرکت به سمت بالا ادامه خواهد یافت. به اسکرین شات زیر توجه کنید.
بهطور خلاصه، در بازارهای ranging به Bollinger Bounce توجه کنید که در آن قیمت به سمت میانگین بازمیگردد. در بازارهای trending، از Bollinger Squeeze استفاده کنید. در چنین شرایطی نمیتوانید مسیر حرکت قیمت را پیدا کنید بلکه تنها متوجه حرکت آن میشوید.
2) Ichimoku Kinko Hyo Cloud
این اندیکاتور مجموعهای از خطوط ترسیمشده بر روی نمودار است که ممنتوم قیمت آتی را اندازهگیری میکند و منطق حمایت و مقاومت آتی را مشخص میکند. در نگاه اول به نظر اندیکاتور پیچیدهای میرسد، پس در ادامه به صورت خلاصه معنای خطوط مختلف را بررسی میکنیم:
- کیجون سن (خط آبی):
خط استاندارد یا خط مبنا نیز نامیده میشود و با میانگینگیری از بالاترین سقف و پایینترین کف در طی 26 دوره قبل محاسبه میشود.
- تنکان سن (خط قرمز)
خط چرخشی، ناشی از میانگینگیری بالاترین سقف و پایینترین کف در طی نه دوره قبل است.
- چیکو اسپن (خط سبز):
خط متأخر نیز نامیده میشود. قیمت بسته شدن روز است که 26 دوره قبل ترسیمشده است.
- سنکو اسپن (باند قرمز/سبز)
اولین خط سنکو را با میانگینگیری تنکان سن و کیجون سن میتواند محاسبه کرد و 26 دوره قبل ترسیمشده است. دومین خط سنکو را با میانگینگیری بالاترین سقف و پایینترین کف در طی 52 دوره قبل میتوان محاسبه کرد و 26 دوره قبل ترسیمشده است
چگونه میتوان این خطوط را بهصورت سود معاملاتی در نظر گرفت؟
سنکو اسپن بهعنوان سطوح حمایت و مقاومت دینامیک عمل میکند. اگر قیمت در بالای این منطقه باشد، خط بالایی بهعنوان اولین مقاومت و خط پایینی بهعنوان دومین مقاومت عمل میکند.
اگر قیمتها پایینتر از سنکو اسپن باشند، خط پایینی بهعنوان اولین مقاومت و خط بالایی بهعنوان دومین مقاومت عمل میکنند.
کیجون سن (خط آبی) را میتوان برای تأیید روندها مورد استفاده قرار داد. اگر قیمت از بالای کیجون سن عبور کند، احتمال افزایش قیمت بیشتر میرود. برعکس اگر قیمت به زیر این خط کاهش یابد، احتمال کاهش آن وجود دارد.
تنکان سن (خط قرمز) را میتوان برای تأیید روند ه به کار برد. اگر خط بالا یا پایین میرود، نشاندهنده روند داشتن بازار است؛ و اگر بدون حرکت به پیش میرود، بازار در حال ranging است.
به یاد داشته باشید که خط قرمز یک اندیکاتور روند است.
چیکو اسپن (خط سبز) 26 دوره قبل از دوره فعلی ترسیمشده است. این حقیقتی کلیدی است که باید به خاطر داشت. میتوان آن را به عنوان یک اندیکاتور روند به کار برد. زمانی که خط از قیمت در یک جهت پایین به بالا عبور میکند، قیمت احتمالاً افزایش خواهد یافت. زمانی که خط از قیمت در یک جهت بالا به پایین عبور میکند، احتمالاً قیمت کاهش مییابد.
یک قسمت کامل و مقدار زیادی اطلاعات در یک اندیکاتور ادامه مییابند. تنها به یاد داشته باشید که هر خط به چه معنا است. اگر خطوط کیجون سن و چیکو اسپن را با یکدیگر اشتباه بگیرید، یک روند نزولی را با یک روند صعودی اشتباه میگیرید. چنین اتفاقی برای حساب معاملاتی شما نتیجه فاجعه باری خواهد داشت.
3) شاخص قدرت نسبی (RSI)
این اندیکاتور یک اندیکاتور ممنتوم است که در یک مقیاس جداگانه ترسیمشده است. یک خط واحد است که مقیاس صفر تا صد دارد و شرایط اشباع خرید و اشباع فروش را در بازار نشان میدهد. اعداد بالای 70 نشانگر شرایط اشباع خرید و زیر 30 نشانگر اشباع فروش در بازار هستند.
ایده کلی که ورای RSI قرار دارد این است که سقفها و کفها را در نظر بگیرید تا در هنگام بازگشت روند وارد بازار شوید. این کار میتواند به شما کمک کند تا از کل نوسان صورت گرفته سود کسب کنید. به نمودار زیر نگاه کنید.
حدود ششم فوریه، بازار وارد محدوده اشباع فروش شد. این یک سیگنال خرید قوی است. اگر بازار را در این نقطه خریده بودید و تا هنگامیکه RSI به بالای 70 رسید آن را نگه داشته باشید، 490000 پیپس سود معادل 5000 دلار در هر BTC به دست میآورید.
از RSI میتوان برای تأیید اشکال روند نیز استفاده کرد. اگر RSI بالای سطح 50 باشد، بازار احتمالاً صعودی است. برعکس اگر خط زیر 50 باشد، احتمالاً بازار نزولی است.
در مثال زیر، RSI شرایط اشباع خرید را در تاریخ 1-2 فوریه نشان میدهد. در لحظه اول به نظر میرسد که شرایط خرید خوبی است اما بعد مشخص میشود که گمراهکننده بوده است.
در اصل، قیمت شروع به افزایش کرده است، اما RSI در 4 فوریه از سطح 50 عبور نکرده است؛ و میتوان دید که پس از آن چه رویداده است. بازار مانند یک تکه سنگ سقوط کرد تا به 6000 دلار رسید.
در مثال قبلی در مورد روند صعودی، میتوان دید که RSI حتی با وجود اینکه به مدت حدود یک هفته در همین منطقه بوده است، از سطح 50 عبور کرده است.
اگر شما ریسک گریز هستید، باید منتظر تأیید روند باشید. این مبادلهای میان دو چیز است. از یکسو شما میتوانید با ورود به روند سود بیشتری کسب کنید، اما بیشتر اشتباه میکنید و تا رسیدن به حد خود مقدار پیپس بیشتری از دست میدهید.
از سوی دیگر میتوانید منتظر باشید تا روند تأیید شود و بهتر باشد، اما بخشی از حرکت را از دست میدهید و سود کمتری به دست میآورید.
همهچیز به ریسکپذیری شما بستگی دارد. آیا دوست دارید ضررهای کوچکی را متحمل شوید اما برندگان بزرگی باشید؟ یا برندههای کوچکی باشید؟
تصمیمگیری تنها به عهده شما است. وظیفه من ارائه روشها و ابزارهای بازی است، اما چگونگی استفاده از آنها به عهده شما است.
دیدگاه شما