ترکیب چند چارچوب زمانی


استراتژی معاملۀ چند چهارچوب زمانی

معامله گران اغلب از الگوهای نمودار به عنوان استراتژی فارکس استفاده می کنند.

استراتژی معاملۀ چند چهارچوب زمانی یک استراتژی معاملاتی فارکس است که با دنبال کردن یک جفت ارز در چهارچوب های زمانی مختلف کار می کند. معامله گران با دنبال کردن نمودار قیمت می توانند اوج ها و کف های قیمت را مشاهده کنند و به یک روند کلی و موقت برسند. هرچند معامله گران در هنگام مشاهدۀ چهارچوب های زمانی مختلف می توانند تغییرات و نمودارهایی را مشاهده کنند که با زیرنظر گرفتن فقط یک نمودار در یک چهارچوب زمانی خاص امکان مشاهدۀ آنها وجود ندارد.

هر چهارچوب زمانی مزیت های مختص به خودش را دارد. چهارچوب های زمانی بلندمدت به معامله گران امکان می دهند که تصویر بزرگ تری در اختیار داشته باشند و روند کلی را مشخص کنند. چهارچوب های زمانی میان مدت، روند های کوتاه مدت را مشخص می کنند و به معامله گر نشان می دهند که چه چیزی در همین الان در حال رخ دادن است. چهارچوب های زمانی کوتاه مدت به معامله گران امکان می دهند که زمان تصمیم گیری شان را بطور دقیق مشخص کنند.

تحلیل چند چهارچوب زمانی

تحلیل چند چهارچوب زمای شامل زیر نظر گرفتن یک جفت ارز در تناوب های زمانی مختلف است. دربارۀ تناوب زمانی ای که باید زیر نظر گرفته شوند هیچ محدودیتی وجود ندارد اما دستورالعمل های کلی ای وجود دارند که معامله گران می توانند از آنها تبعیت کنند. معامله گران معمولاً از سه دورۀ زمانی مختلف استفاده می کنند زیرا همین مقدار برای مطالعۀ بازار برای شان کافی است. اگر ازچهارچوب های زمانی بیشتر استفاده شود در نتیجه اطلاعات غیرضروری به دست خواهند آمد و اگر تعداد چهارچوب های زمانی کمتر استفاده شوند در نتیجه اطلاعات ناکافی به دست خواهند آمد.

در هنگام انتخاب محدودۀ این سه دورۀ زمانی، مهم است که چهارچوب های زمانی صحیح انتخاب شوند. به عنوان مثال، یک معامله گر که استراتژی معاملاتی بلندمدت دارد و یک موقعیت معاملاتی را چند ماه حفظ می کند نباید چهارچوب های زمانی 15 دقیقه ای و 60 دقیقه ای را حفظ کند چون هیچ فایده ای برایش ندارد.

چهارچوب زمانی بلندمدت - هنگام استفاده از این روش مطالعۀ نمودار باید از یک چهارچوب زمانی بلندمدت و چهارچوب های زمانی بیشتر خاصی استفاده شود. معامله گر در هنگام شروع با یک چهارچوب زمانی بلندمدت می تواند روند کلی و غالب را تشخیص دهد.

چهارچوب های زمانی بلندمدت در فارکس عبارتند از روزانه، هفتگی و ماهیانه. عوامل بنیادی یک تاثیر مهم بر جهت حرکت دارند. به همین دلیل است که معامله گران باید در هنگام دنبال کردن روند کلی در این چهارچوب های زمانی، روندهای اقتصادی مهم را زیر نظر داشتند. اینگونه نوسانات به ندرت رخ می دهند به همین دلیل معامله گران فقط باید هر از چندگاهی آنها را بررسی کنند.

چیز دیگری که معامله گران باید زیر نظر داشته باشند میزان نرخ بهره است. زیرا نرخ بهره بازتاب دهندۀ سلامت یک اقتصاد است. در اغلب مواقع، سرمایه به سمت ارز دارای نرخ بالاتر در یک جفت ارز جریان پیدا می کند که باعث می شود سود سرمایه گذاری افزایش پیدا کند.

چهارچوب زمانی میان مدت - این چهارچوب های زمانی همه کاره هستند زیرا معامله گران در این نوع از چهارچوب های زمانی می توانند تحلیل های کوتاه مدت و بلندمدت را بطور همزمان انجام دهند. پس از انجام معامله و یا در هنگامیکه معامله به سطح توقف ضرر یا کسب سود نزدیک می شود، بهترین چهارچوب های زمانی برای زیر نظر گرفتن معامله همین چهارچوب های زمانی میان مدت هستند.

چهارچوب زمانی کوتاه مدت معامله گران باید به یک چهارچوب زمانی کوتاه مدت توجه داشته باشند زیرا کوچک ترین نوسانات در این چهارچوب های زمانی مشخص هستند و معامله گر می تواند پس از تعیین نقطۀ ورود به بازار بر اساس چهارچوب زمانی بلندمدت، بهترین زمان ورود به بازار را طبق یک چهارچوب زمانی کوتاه مدت تشخیص دهد.

عوامل بنیادی در چهارچوب های زمانی کوتاه مدت نیز خودشان را نشان می دهد اما به شکل متفاوتی با چهارچوب های زمانی بلندمدت. هرچه چهارچوب زمانی کوچک تر باشد، بازتاب قوی تر نسبت به شاخص های اقتصادی مشاهده می شود. اینگونه نوسانات اغلب بسیار کوتاه مدت هستند و به همین دلیل گاهی به آنها نوسانات نامنظم (نویز) گفته می شود. هرچند معامله گران اغلب بر اساس اینگونه نوسانات معامله انجام نمی دهند.

معاملۀ چند چهارچوب زمانی

هرگاه همۀ سه چهارچوب زمانی به درستی بایکدیگر ترکیب و تحلیل شوند، شانس موفقیت در معامله افزایش خواهد یافت. تحلیل دقیق این سه چهارچوب زمانی، روند اصلی را مشخص می کند. به این ترتیب ریسک کاهش پیدا می کند زیرا قیمت به احتمال زیاد در روند بلندمدتی که شناسایی داده شده است به حرکت ادامه خواهد داد. تطابق چهارچوب های زمانی با یکدیگر میزان اطمینان از یک معامله را مشخص می کند.

به عنوان مثال روند در چهارچوب زمانی بلندمدت صعودی است اما در روندهای کوتاه مدت و میان مدت نزولی است، برای در نظر گرفتن اهداف سود و نقاط توقف ضرر باید روند را نزولی در نظر گرفت. معامله گر باید صبر کند تا قیمت به اندازۀ کافی ریزش پیدا کند و سپس در زمانی مناسب که هر سه چهارچوب زمانی آن را تایید می کنند و نشان می دهند که قیمت رشد خواهد کرد، خرید انجام دهد.

استفاده از چهارچوب های زمانی چندگانه در هنگام انجام تحلیل به معامله گر می کند تا خطوط حمایت و مقاومت را پیدا کند و متوجه شود چه موقع می تواند وارد بازار شود و چه موقع باید از بازار خارج شود.

معاملۀ چند چهارچوب زمانی

روش شناسی معاملۀ چند چهارچوب زمانی

روش شناسی معاملۀ چند چهارچوب زمانی، سر راست و مستقیم است و معامله گران فقط باید بر سه گام تمرکز کنند:

  1. به فعالیت و ساختار قیمت نگاه کنید. به کف ها و اوج ها نگاه کنید و روند را پیدا کنید.
  2. خطوط Fibonacci retracement را بین اوج ها و کف ترسیم کنید تا بتونید سطوح حمایت و مقاومت را پیدا کنید.
  3. هرگاه سیگنال فروش یا خرید دریافت کردید، در حمایت و مقاومت و در جهت روند وارد بازار شوید.

روش شناسی پشت استفاده از چند چهارچوب زمانی این است که معامله گران می توانند تصویری واضح تر از فعالیت قیمت و داستان تحلیل تکنیکی ایجاد کنند:

  • برای تشخیص روند غالب باید در ابتدا به چهارچوب زمانی بلندمدت نگاه کرد.
  • سپس باید به تدریج به چهارچوب زمانی میان مدت توجه کرد زیرا درون روند شناسایی شده، حرکات کوچک تر قابل مشاهده می شوند.
  • در آخر نیز معامله در چهارچوب زمانی کوتاه مدت انجام می شود.

کلام آخر دربارۀ استراتژی معاملۀ چند چهارچوب زمانی

استفاده از تحلیل چند چهارچوب زمانی می تواند یک روش مفید برای انجام یک معاملۀ موفق باشد. شما در این مقاله با اهمیت تحلیل چند چهارچوب زمانی آشنا شدید. این یک روش ساده برای اطمینان از سودآور بودن یک معامله بر اساس جهت روند غالب است.

تحلیل مولتی تایم چیست؟ | چگونه به صورت مولتی تایم ترید کنیم؟

آن طور که به نظر می‌رسد هم پیچیده نیست. اکنون که دبیرستانتان را تمام کرده‌اید زمان آن است که مدرک ارشدتان را بگیرید.

86 1

تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم، فرآیند بررسی یک جفت ارز و قیمت آن در چهارچوب‌های زمانی متفاوت است.

به خاطر داشته باشید که یک جفت ارز در چندین چهارچوب زمانی وجود دارد مانند روزانه، ساعتی، ۱۵ دقیقه‌ای و حتی یک دقیقه‌ای. استفاده هم زمان از این تایم فریم‌ها را مولتی تایم می‌گوییم.

این به این معناست که معامله‌گران مختلف می‌توانند نسبت به این مساله که یک جفت ارز چطور معامله می‌شود نظرات متفاوتی داشته باشند و تمام این نظرات هم کاملاً صحیح هستند.

برای مثال ممکن است فوبی (Phoebe) مشاهده کند که EUR / USD در نمودار چهار ساعته سیری نزولی دارد. اما سام (Sam) در نمودار پنج دقیقه‌ای معامله می‌کند و می‌بیند که رنج این جفت ارز فقط بالا و پایین می‌رود و هر دو نیز ممکن است برداشت‌های درستی داشته باشند.

همانطور که می‌بینید، این امر یک مساله مطرح می‌کند. گاهی با نگاه به نمودار چهار ساعته، معاملات پیچیده می‌شوند، مثلاً یک سیگنال فروش می‌بینید، سپس روی تایم فریم یک ساعته می‌روید و می‌بینید که قیمت‌ها رفته رفته افزایش می‌یابند.

در این شرایط چه باید بکنید؟

کارتان را با چهارچوب زمانی دنبال کنید، سیگنال را بگیرید و دیگر چهارچوب زمانی را رها کنید؟

شیر یا خط بیاندازید که آیا باید خرید کنید یا فروش؟

خوشبختانه ما قرار نیست بگذاریم بدون آگاهی از نحوه استفاده از تحلیل مولتی تایم فریم مدرک بگیرید.

نخست سعی می‌کنیم به شما کمک کنیم تا تعیین کنید که باید روی چه چهارچوب زمانی تمرکز کنید. هر معامله‌گری باید در چهارچوب زمانی خاصی که با شخصیت‌اش سازگار است معامله کند (در بخش‌های بعدی بیشتر به این موضوع پرداخته خواهد شد).

دوم این که به شما می‌آموزیم که چطور باید به بررسی چهارچوب‌های زمانی مختلف مولتی تایم یک جفت ارز بپردازید تا بتوانید تصمیمات بهتر و آگاهانه‌تری اتخاذ کنید.

در کدام بازه زمانی معامله کنم؟

یکی از دلایلی که معامله‌گران نوپا، آنطور که باید سود نمی‌کنند آن است که در چهارچوب زمانی نادرستی نسبت به شخصیتشان معامله می‌کنند.

معامله گران جدید می‌خواهند سریع پولدار شوند از این رو کارشان را با چهارچوب‌های زمانی کوتاه مثل یک دقیقه‌ای یا پنج دقیقه‌ای آغاز می‌کنند. در نهایت معامله ناامیدشان می‌کند چراکه این چهارچوب‌های زمانی با شخصیتشان سازگار نیست.

86 2

برخی از معامله‌گران با معامله در نمودارهای یک ساعته احساس بهتری دارند.

این چهارچوب زمانی نه زیاد طولانی است نه زیاد کوتاه.در این تایم سیگنال‌های معامله کمتر هستند. معامله در این چهارچوب زمانی زمان بیشتری برای تحلیل بازار بدست می‌دهد و همزمان کار با عجله پیش نمی‌رود.

86 3

از سوی دیگر دوستی هم هست که هیچ‌گاه و به هیچ وجه در چهارچوب زمانی یک ساعته معامله نمی‌کند.

این مسیر برای او بسیار کند است و احتمالاً فکر می‌کند که نمی‌تواند تا پیش از ورود به یک معامله دوام بیاورد. بنابراین معامله در نمودار ۱۰ دقیقه‌ای را ترجیح می‌دهد. او در این نمودار هم برای تصمیم گیری بر مبنای استراتژی‌اش زمان کافی دارد (البته نه خیلی زیاد).

یکی دیگر از دوستان این تصور را داشت که معامله‌گران چطور در نمودار یک ساعته معامله می‌کنند. او معتقد است این نمودار بسیار سریع است. از این رو فقط با نمودارهای روزانه، هفتگی و ماهانه کار می‌کند.

حالا احتمالاً می‌پرسید پس چه چهارچوب زمانی مناسب شماست. در ادامه بیشتر به مولتی تایم می‌پردازیم.

اگر توجه کرده باشید، این بستگی به شخصیت شما دارد. باید با چهارچوب زمانی که در آن معامله می‌کنید احساس راحتی کنید.

وقتی در جریان یک معامله هستید همیشه نوعی احساس خرسندی یا حس نومیدی دارید چراکه پای پول واقعی مطرح است و این طبیعی است.

زمانی که معامله‌ای را آغاز کردیم، نمی‌توانیم به یک چهارچوب زمانی پایبند بمانیم.

کار را با نمودار ۱۵ دقیقه‌ای آغاز می‌کنیم.

سپس نمودار ۵ دقیقه‌ای.

سپس نمودار یک ساعته، روزانه و چهار ساعته را امتحان می‌کنیم.

این برای تمام معامله‌گران نوپا امری طبیعی است تا آن که ناحیه آسایش خود را بیابید و متوجه شوید که چرا پیشنهاد می‌کنیم با استفاده از چهارچوب‌های زمانی مختلف یا مولتی تایم ، معامله آزمایشی کنید تا ببینید کدام چهارچوب بهتر با شخصیتتان سازگار است.

تقسیم بندی بازه زمانی

درست مثل هر چیز دیگری در زندگی، همه چیز بستگی به شما دارد.

آیا می‌خواهید مراحل آهسته پیش روند و برای هر معامله زمانی را سپری کنید؟ در این شرایط ممکن است برای معامله در چهارچوب‌های زمانی طولانی‌تر مناسب باشید.

یا شاید هیجان، سرعت و اقدامات سریع را دوست دارید؟ اگر این چنین است باید نمودارهای پنج دقیقه‌ای را دنبال کنید.

در نمودار زیر به برخی از چهارچوب‌های زمانی پایه‌ای و تفاوت‌های میان آنها اشاره کرده‌ایم.

مولتی تایم

87 2

همچنین باید میزان سرمایه‌ای که برای معامله در دست دارید را هم مد نظر داشته باشید.

چهارچوب‌های زمانی کوتاه‌تر این امکان را به شما می‌دهند تا از حاشیه سود بهتر استفاده کنید و ضرر و زیان کمتری متحمل شوید.

چهارچوب‌های زمانی طولانی‌تر مستلزم توقف بیشتر ضرر و زیان و حساب بزرگتر هستند تا بتوانید بدون نیاز به درخواست افزایش موجودی، نوسانات بازار را کنترل کنید.

مهم‌ترین مساله ای که باید به خاطر داشته باشید آن است که هر چهارچوب زمانی که برای معامله انتخاب می‌کنید باید با شخصیتتان سازگار باشد.

به این دلیل است که ما معامله در چندین چهارچوب زمانی را به شما پیشنهاد می‌کنیم، تا بتوانید ناحیه آسایش‌تان را پیدا کنید. این امر به شما کمک می‌کند تا مناسب‌ترین چهار چوبی که می‌توانید بر اساس آن بهترین تصمیم تجاری‌تان را اتخاذ کنید را انتخاب کنید.

وقتی در نهایت در خصوص چهارچوب زمانی مورد نظرتان تصمیم می‌گیرید، سرگرمی شروع می‌شود و این زمانی است که شروع به بررسی چهارچوب‌های زمانی چندگانه می‌کنید تا بتوانید بازار را تحلیل کنید.

چگونه در مولتی تایم خرید و فروش انجام دهیم؟

پیش از توضیح نحوه تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه برای معامله فارکس، احساس کردیم لازم است به این مساله اشاره کنیم که چرا باید به بررسی چهارچوب‌های زمانی مختلف بپردازیم.

در نهایت این که آیا تحلیل فقط یک نمودار به اندازه کافی دشوار نیست؟

اکنون برای نشان دادن این که چرا باید به چهارچوب‌های زمانی مختلف توجه کنید و برای بررسی آنها تلاش مضاعف داشته باشید، بازی موسوم به “Long or Short “(خرید یا فروش) را انجام می‌دهیم.

قواعد این بازی بسیار آسان است. به نموداری نگاه می‌کنید و تصمیم می‌گیرد که باید خرید داشته باشید یا فروش.

به نمودار ده دقیقه‌ای GBP / USD در تاریخ یک جولای ۲۰۱۰ در ساعت 8: 00 صبح به وقت گرینویچ نگاهی بیاندازید. به طور متوسط ۲۰۰ نوسان داشته‌ایم که به نظر می‌رسد به صورت سقوط قیمت‌ها ادامه می‌یابد.

با آزمایش سقوط قیمت‌ها و شکل‌گیری یک کندل شمعی دوجی، این گونه به نظر می‌رسد که فروش مناسب‌تر است.

ما برای این پرسش پاسخ بله در نظر می‌گیریم.

87 3

اما ببینید که بعد چه اتفاقی می افتد؟

جفت ارز بالاتر از نقطه سقوط قیمت‌ها بسته می‌شود و ۲۰۰ پیپ دیگر افزایش می‌یابد.

87 4

بگذارید به نمودار یک ساعته برویم و ببینیم چه اتفاقی افتاده است…..

اگر نمودار یک ساعته را پیگیری می‌کردید، متوجه می‌شدید که این جفت ارز واقعاً در کف کانال صعودی است.

مساله دیگر این که یک نمودار شمعی دوجی هم روی خط تعادل شکل گرفته است! یک سیگنال روشن برای خرید!

کانال صعودی در نمودار چهارساعته شفاف‌تر بوده است.

111111111111111111

اگر ابتدا به این نمودار نگاه کرده بودید، آیا هنگام معامله در نمودار ده دقیقه‌ای فروش را انتخاب میکردید؟!

تمام نمودارها اطلاعات مشابهی را در چهارچوب‌های زمانی مختلف نشان می‌دادند.

شاید اکنون بیشتر با مفهوم مولتی تایم آشنا شده باشد.

ما هیچگاه نمی‌توانستیم درک کنیم که چرا وقتی همه چیز خوب به نظر می‌آید ناگهان شرایط برعکس می‌شود. هیچ گاه برای این که ببینیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است، به ذهنمان خطور نمی‌کند که به یک چهارچوب زمانی طولانی‌تر هم نگاهی بیاندازیم.

در واقع فراگیری این مساله لازم است که هرچه چهارچوب زمانی بلندتر باشد احتمال تداوم حرکت قیمت از اعتبار بالاتری برخوردار می‌شود و از نوسانات اضافی در امان می‌مانیم.

معامله با استفاده از چند چهارچوب زمانی یا مولتی تایم در مقایسه با یک چهارچوب، احتمالاً ما را از انجام معاملات زیان آور‌تر دور می‌سازد. و این امکان به شما داده می‌شود تا یک معامله را به مدت طولانی‌تری ادامه دهید چرا که می‌دانید در برابر این تصویر بزرگ در کجا ایستاده‌اید.

اغلب تازه کارها فقط به یک چهارچوب زمانی اکتفا می‌کنند. یک چهارچوب زمانی واحد را انتخاب کرده و مقیاس‌هایشان را به کار می‌بندند و از سایر چهارچوب‌های زمانی غافل می‌مانند.

مساله این است که یک روند جدید بر آمده از یک چهارچوب زمانی دیگر اغلب به معامله‌گرهایی صدمه می‌زند که نگاهی به این تصویر بزرگ ندارند.

ترکیب بازه‌های زمانی

88 1

در اینجا چهارچوب چندگانه یا میان زمانی تحلیل می‌شود و به شما نحوه ماندن در چهارچوب زمانی مورد نظرتان را آموزش می‌دهیم و به بررسی این نمودارها از فواصل نزدیک و دور می‌پردازیم تا بتوانید بهترین را انتخاب را داشته باشید.

اول از همه، نگاهی گسترده به آنچه که در حال رخ‌ دادن است بیاندازید.

سعی نکنید تصویر را زیادی کوچک کنید بلکه بیشتر در حالت بزرگنمایی قرار دهید.

باید به خاطر بسپارید که برای آن که روندی در یک چهارچوب زمانی طولانی‌تر پیش برود زمان بیشتری داشته است، به این معنا که جفت ارز برای ایجاد تغییر، نوسانات بیشتری در بازار ایجاد خواهد کرد. سطح سقوط و جهش قیمت‌ها هم در چهارچوب‌های زمانی طولانی‌تر اهمیت بیشتری می‌یابند.

کارتان را با انتخاب چهارچوب زمانی دلخواه‌تان آغاز کنید و سپس به سوی چهارچوب زمانی بعدی حرکت کنید.

در این شرایط می‌توانید برای خرید یا فروش بر مبنای رنج یا روند بازار تصمیمی استراتژیک اتخاذ کنید. سپس برای اتخاذ تصمیمات تاکتیکی مربوط به نقطه ورود و خروج (توقف ضرر و زیان و رسیدن به سود هدف) به چهارچوب زمانی دلخواه‌تان یا حتی پایین‌تر از آن باز گردید.

از این رو این احتمالاً یکی از بهترین روش‌های استفاده از تحلیل چهارچوب زمانی چندگانه است؛ به این معنا که می‌توانید برای یافتن نقاط ورود و خروج بهتر از نزدیک به بررسی شرایط بپردازید. با افزودن زمان به تحلیل‌تان، می‌توانید از سایر معامله‌گران کوته فکری که فقط به ارزیابی یک چهارچوب زمانی می‌پردازند، پیشی بگیرید.

آیا تمام این مسائل را درک کردید؟ خب، اگر پاسختان منفی است نگران نباشید، در این بخش به مثالی اشاره می‌کنیم که این مسائل را برایتان شفاف‌تر خواهد کرد.

یک معامله گر را تصور کنید. پس از چند معامله آزمایشی، در می‌یابد که بیشتر به معامله جفت ارز EUR/ USD تمایل دارد و احساس می‌کند که با نگاه به نمودار یک ساعته احساس بهتری دارد. او فکر می‌کند که نمودارهای ۱۵ دقیقه‌ای بسیار سریع و نمودارهای ۴ ساعته بسیار طولانی هستند و این که او به خواب هم نیاز دارد.

اولین کاری که او انجام می‌دهد بررسی نمودار چهار ساعته EUR / USD است. این روش به او کمک می‌کند تا روند کلی را مشخص کند.

88 2

او به وضوح می‌بیند که این جفت ارز روند صعودی ترکیب چند چارچوب زمانی دارد.

همین مساله این نشانه را به او می‌دهد که باید فقط به دنبال سیگنال‌های خرید باشد. سپس، این روند به دوست او تبدیل می‌شود، درست است؟ او نمی‌خواهد که در یک مسیر غلط قرار گیرد .

اکنون تمرکزش را مجدداً به چهارچوب زمانی ترجیحی‌اش معطوف می‌کند (چهارچوب یک ساعته) تا بتواند هر نقطه ورودی را مشخص کند. او همچنین تصمیم می‌گیرد تا از اسیلاتور استوکستیک نیز استفاده کند.

88 3

زمانی که به نمودار یک ساعته باز می‌گردد، می‌بیند که یک کندل شمعی دوجی شکل گرفته است و اسیلاتور از شرایط فروش بیش از اندازه گذشته است.

اما او هنوز مطمئن نیست. او می‌خواهد مطمئن شود که نقطه ورود واقعاً خوبی داشته باشد. بنابراین به نمودار ۱۵ دقیقه‌ای مراجعه می‌کند تا ببیند می‌تواند ورود بهتری داشته باشد و تأییدیه بهتری بگیرید.

88 4

بنابراین معامله گر ما به نمودار ۱۵ دقیقه‌ای چشم می‌دوزد و می‌بیند که خط روند با قدرت تداوم می‌یابد. در واقع در این چهار چوب، نه تنها خط روند بلکه اسیلاتور هم شرایط فروش بیش از اندازه را نشان می‌دهد.

او در می‌یابد که بهترین زمان برای ورود و خرید است. بگذارید ببینیم بعد چه اتفاقی می افتد.

88 5

روند صعودی ادامه می‌یابد و EUR / USD به افزایش خود ادامه می‌دهد. اکنون قدرت مولتی تایم فریم را مشاهده کردید.

88 6

ما از سه چهارچوب زمانی یا مولتی تایم استفاده می‌کنیم. احساس ما بر این است که این رویکرد انعطاف پذیری بیشتری ایجاد می‌کند و از این طریق می‌توانیم روندهای بلند، میان و کوتاه مدت را کشف کنیم.

بزرگ‌ترین چهارچوب زمانی که در آن به بررسی روند اصلی‌مان می‌پردازیم به ما تصویر بزرگی از جفت ارزی را نشان می‌دهد که می‌خواهیم با آن معامله کنیم.

چهارچوب زمانی بعدی چهار چوبی است که معمولاً به آن توجه می‌کنید و به ما سیگنال‌های خرید میان مدت یا گرایش‌های خرید می‌دهد.

کوچک‌ترین چهارچوب زمانی روند کوتاه مدت را نشان می‌دهد و به ما کمک می‌کند تا نقاط ورود و خروج خوبی بیابیم.

از آنجایی که میان این چهارچوب‌ها اختلاف زمانی به اندازه کافی وجود دارد، برای مشاهده اختلاف موجود در این حرکت می‌توانید از هر چهارچوب زمانی استفاده کنید.

برای مثال می‌توانید از چهارچوب‌های زیر به عنوان مولتی تایم استفاده کنید:

  • یک دقیقه‌ای، ۵ دقیقه‌ای، و ۳۰ دقیقه‌ای
  • ۵ دقیقه‌ای، ۳۰ دقیقه‌ای، و ۴ ساعتی
  • ۱۵ دقیقه‌ای، ۱ ساعته و چهار ساعته
  • یک ساعته، ۴ ساعته، و روزانه
  • ۴ ساعته، روزانه، و هفتگی و…

همانطور که در بالا می‌بینید سعی کنید از تایم فریم‌هایی برای مولتی تایم استفاده کنید که به اندازه کافی از هم فاصله داشته باشند.

توجه داشته باشید که استفاده از مولتی تام همیشه به شما دید بهتری از نمودار را می‌دهد.

آیا استراتژی های خود را باهم ترکیب میکنید؟

یکی از دلایلی که تریدرها از استراتژی های معاملاتی خود چشم پوشی می کنند این است که آنها اطلاعات جدیدی به دست آورده اند که باعث تضعیف استراتژی های قبلی آن ها شده است. آنها اعتماد به نفس خود را در مورد صحت استراتژی اولیه از دست می دهند سپس تصمیم میگیرند به جای پیروی از استراتژی ها، خودشان دست بکار شوند تا ریسک را به حداقل برسانند.

متأسفانه ، اگر شما اطلاعات جدید را در یک تایم فریم متفاوت از آنچه همیشه در معاملات خود استفاده میکردید، استفاده کنید کاملا بیهوده و بی حاصل خواهد بود.

مانند هر سیستم پیچیده و با کیفیت ، چگونگی پردازش اطلاعات معاملات در دستیابی به تخصص، بسیار مهم است.

به عنوان مثال پزشکان علائم و نتایج آزمایش را بررسی می کنند تا بیماری های بیمارانشان را تشخیص دهند. به همین ترتیب، تریدر ها قبل از حل و فصل استراتژی معاملاتی باید، به محیط بازار، سطح نمودارها و تصاویر فاندامنتال توجه کنند.

تخصص در معامله می تواند به دو شکل معاملاتی تعریف شود: معامله کوتاه مدت و معامله بلند مدت.

اسكالپترها فاكتور چند میلیاردی را ارزیابی نمی كنند. آنها فقط باید اطلاعات موجود را پردازش کنند (و به آنها عمل کنند)، الگوها را بشناسند و درلحظه تصمیم بگیرند.

از طرف دیگر تریدر های پوزیشن های طولانی، زمان دارند تا اطلاعات بیشتری را قبل از تصمیم گیری، پردازش کنند. آنها می توانند به روند بازار نگاه کنند، در مورد شاخص های فنی بیشتر مشورت کنند و عموماً قبل از ورود به معامله، سناریوهای بیشتری را آماده کنند.

تایم فریم های طولانی نیاز به استراتژی دقیق تر و منظم تر دارند

در حالی که معاملات کوتاه مدت به سیستمهای سریعتر پردازش اطلاعات و اجرا نیاز دارند.

به طور کلی اولی به استراتژی متکی است، دومی به “غریزه”.

وقتی تریدر ها دو سیستم پردازش اطلاعات را با هم مخلوط می کنند، مشکلاتی ایجاد می شود. یعنی آنها با استفاده از یک سری پارامترها وارد معاملات میشوند اما آنها را با استفاده از اطلاعاتی که مناسب شکل دیگر پردازش اطلاعات است، مدیریت می کنند.

به عنوان مثال ، یک تریدر بلند مدت می تواند از معامله بعد از گزارش اقتصادی خارج شود، در حالی که یک اسکالپر می تواند به ضرر در معامله خود را ادامه دهد تا وقتی که اطمینان داشته باشد که روند بلند مدت می تواند در نهایت قیمت را به نفع او تغییر دهد.

این تریدر های روزانه هستند که ازاین تایم فریم ها استفاده می کنند و اغلب با این چالش روبرو هستند. از این گذشته، آنها نه تنها باید نسبت به تغییرات بازار در زمان واقعی واکنش نشان دهند بلکه باید درک کنند که چگونه تغییرات در مقیاس بزرگتر جای می گیرند.

در اصل، آنها در یک بازه زمانی معامله می کنند که به دو نوع تخصص نیاز دارد. اما غریزه واکنش نشان می دهد و باعث میشود این غرایز به تصمیم گیری آن ها جهت بدهد.

به همین دلیل است که برخی از تریدر ها روند خوب را از دست می دهند زیرا نتوانستند سطح ورود را پیدا کنند ، در حالی که برخی دیگر در بدترین فرصت ممکن روی یک روند سود می کنند.

یکی از راه های جلوگیری از ادقام کردن تحلیل های شما، مدیریت معامله با استفاده از همان فرآیند فکری است که در ثابت کردن ایده های معاملاتی بکار میبرید.

اگر معامله شما مبتنی بر روند صعودی در نمودار 1 ساعته است ، در صورت خراب شدن این الگو نباید ادامه دهید (حتی اگر فکر می کنید که این جفت ارز نهایتا به سود ختم میشود). به همین ترتیب ، یک رویداد واحد بازار نباید شما را از معامله روند نوسانات خارج کند ، مگر اینکه گفته شود این رویداد یک تغییر دهنده بازی بود.

راه دیگر برای جلوگیری از ترکیب کردن استراتژی ها، داشتن استراتژی های معامله ای دقیق تر است.

به یاد داشته باشید که گیج شدن و بدون عقیده عمل کردن معمولاً به دلیل عدم اعتماد به نفس در استراتژی اولیه ایجاد می شود. هرچه تحقیق بیشتری انجام دهید ، به استراتژی های انتخابی خود اطمینان بیشتری خواهید داشت.

مطمئناً نمی توانید برای هر سناریویی استراتژی تعیین کنید ، اما حداقل می توانید با توجه به چارچوب زمانی اولیه خود ، نوع رویدادهای مربوط به معامله خود را بررسی کنید.

استفاده از چندین فریم زمانی هنوز یکی از بهترین راهها برای ورود به معامله است.

استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق

استراتژی معاملاتی موفق

تبدیل‌ شدن به یک معامله‌گر موفق هدف همه سرمایه‌گذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایه‌گذاری‌هایی که انجام می‌دهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایه‌گذاری دیگر همان‌طور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و می‌تواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟

استراتژی معاملاتی چیست؟

استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایه‌گذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایه‌گذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیب‌شان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایه‌گذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روش‌های تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده می‌شود. با استفاده از این روش‌ها سرمایه‌گذار می‌تواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکت‌ها و … تصمیم بگیرد.

بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر

همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معامله‌گر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسک‌پذیری معامله‌گر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصی‌ترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامه‌ای که برای شخص معامله‌گر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسک‌های بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوع‌سازی سبد سرمایه‌گذاری، خرید صندوق‌های سرمایه‌گذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد.

چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟

یک معامله‌گر حرفه‌ای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیین‌شده‌ای دارد و هر رفتار غیر قابل ‌پیش‌بینی آن را مدیریت می‌کند. به زبان ساده می‌توان گفت استراتژی‌های معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معامله‌گر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معامله‌گر از طریق آن به خرید و فروش سهام می‌پردازد.

یک معامله‌گر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در ترکیب چند چارچوب زمانی غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیت‌های معامله‌گر نظم می‌دهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایه‌گذار جلوگیری کرده و به او کمک می‌کند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.

نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران

بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به ترکیب چند چارچوب زمانی این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معامله‌گرانی می‌توانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث می‌شود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آن‌ها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمی‌توان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایه‌گذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم استفاده کنند.

انواع استراتژی‌های معاملاتی

استراتژی‌های معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که می‌توان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقه‌ای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایه‌گذار طراحی می‌شود.

اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی می‌توان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی می‌شوند. البته هیچ کدام از استراتژی‌های معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که می‌تواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایج‌ترین استراتژی‌های معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت می‌گیرد را شرح داده‌ایم.

  1. معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیت‌های خرید در همان روز بسته می‌شوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفه‌ای یا بازارسازان انجام می‌شود.
  2. معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آن‌ها با روش‌های دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده می‌شود.
  3. معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معامله‌گران نوسان‌گیر وارد بازی می‌شوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش می‌کنند.
  4. معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژی‌هایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده می‌کنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی می‌شوند.

در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود می‌توانید در سایت کدال مشاهده کنید.

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق

مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به ‌صورت زیر است:

۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای

تفاوت میان سرمایه‌گذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایه‌گذار است. برای موفقیت در معامله‌گری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر می‌گذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفه‌ای ساخت. به‌ کارگیری عوامل روان‌ شناختی می‌تواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.

۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی

یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایه‌گذار برای سرمایه‌گذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبک‌های معاملاتی می‌شود. برخی از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، برخی بازه زمانی میان ‌مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین می‌بایست سرمایه‌گذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به ‌عنوان ‌مثال اگر معامله در بازار بورس به ‌عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمی‌تواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگ‌تر تعیین کند. از آنجایی ‌که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایه‌گذاران مشخص‌تر می‌شود.

۳/ توانایی یافتن شاخص‌های مناسب جهت شناسایی یک روند

توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایه‌گذاران تنها با به‌ کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه می‌توان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به‌ عنوان ‌مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقف‌ها بالاتر و کف‌ها بالاتر و در روند نزولی سقف‌ها پایین‌تر و کف‌ها پایین‌تر می‌شود.

به ‌طور کلی دیدگاه سرمایه‌گذاران مبنی بر این‌ که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکل‌گیری معاملات موفق‌تری در بازار می‌شود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.

۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم

تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به‌ عنوان‌ مثال یک تحلیل‌گر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش می‌کند. این تحلیل‌گر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را می‌خرد.

به نظر می‌رسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. هم‌چنین برای تعیین قیمت فروش هم می‌توان از مقاومت‌های استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عده‌ای از سرمایه‌گذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پله‌ای و عده‌ای هم از تکنیک تریل کردن استفاده می‌کنند.

۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر

این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدوده‌ای از قیمت گفته می‌شود که سرمایه‌گذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام می‌دهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیش‌بینی می‌کند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیش‌بینی‌های معامله‌گر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معامله‌گر برای خروج از سهم پیش‌بینی کرده را حد ضرر می‌گویند. با تعیین میزان ریسک سرمایه‌گذاری، سرمایه‌گذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به ‌صورت مکتوب تعیین کرده باشد.

۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن

در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرم‌های تحلیلی، نرم‌افزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به ‌واسطه آن می‌توان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که می‌توان به عقب برگشته و یک‌بار شمع را در یک‌زمان حرکت داد. هنگامی‌که نمودار به سمت یک شمع در یک‌ زمان حرکت می‌کند، می‌توان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصل‌شده از آن را مشاهده کرد.

۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی

پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایه‌گذاری که سیستم معاملاتی پیچیده‌تری دارد موفق نمی‌شود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.

سخن آخر

تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایه‌گذار به ‌عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایه‌گذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایه‌گذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه می‌شود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.

وبلاگ

تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و ترکیب چند چارچوب زمانی تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.

مولتی تایم فریم

تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه مولتی تایم فریم (MTF) یک فرآیند آنالیز قدرتمند است که شامل نظارت بر یک دارایی تحت نمودارهای بازه زمانی متعدد است. معامله گران و سرمایه گذاران تمایل دارند بیش از یک فریم زمانی را تجزیه و تحلیل کنند تا سفارشات خود را در همان جهت روند اصلی قرار دهند.

فرآیند تجزیه و تحلیل بیش از یک نمودار ، به سرمایه گذار این توانایی را می دهد که روند بلندمدت یک دارایی را تعیین کند و از روندهای کوتاه مدت دور بماند. این روندهای کوتاه مدت توسط سرمایه گذاران به عنوان سیگنال بازار در نظر گرفته می شود.به عنوان مثال، در طول روز، قیمت بالا می‌رود، سپس قبل از پایین آمدن مدتی اصلاح می‌شود تا زیر باز بودن روز بسته شود و به همین ترتیب. اما روند اصلی همچنان رو به افزایش است. معامله گران با استفاده از تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه، به جای تلاش برای گرفتن هر حرکت قیمت در نمودار، بر روی تصویر بزرگتر تمرکز می کنند.

۱٫تحلیل چارچوب زمانی چندگانه یا مولتی تایم فریم چیست؟

طبق تعریف، تحلیل چارچوب زمانی چندگانه مولتی تایم فریم ، فرآیند نظارت بر یک دارایی یا جفت ارز در بازه‌های زمانی مختلف است.

به عنوان مثال، برای طولانی کردن یک جفت ارز، باید حداقل ۲ تا ۳ بازه زمانی مختلف را منتظر بمانید تا در یک جهت خرید کنید. اگر یکی از مولتی تایم فریم خارج از تراز باشد، معامله‌ای وجود ندارد.این واقعیت که محدودیتی در تعداد فریم های زمانی وجود ندارد که می توانید در تحلیل MTF استفاده کنید، یک دستورالعمل کلی وجود دارد که اکثر معامله گران هنگام استفاده از این رویکرد در معاملات خود از آن پیروی می کنند.به طور کلی، شما با انتخاب سبک معاملاتی خود شروع می کنید. این به شما کمک می کند تا ترکیب فریم زمانی مناسبی را برای استفاده در تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود انتخاب کنید.سپس، می‌توانید بازه‌های زمانی را برای نظارت بر دارایی یا جفت ارز خود انتخاب کنید. معمولاً سه بازه زمانی مختلف کافی است و تمامی اطلاعات لازم برای برنامه ریزی و اجرای معاملات را در اختیار شما قرار می دهند.

۲٫ اهمیت تحلیل مولتی تایم فریم:

مثال زیر را در نظر بگیرید، شما علاقه مند به خرید جفت EURUSD در نمودار ۱ ساعته هستید. روند صعودی است و شما می خواهید از این حرکت صعودی برای کسب درآمد در بازار استفاده کنید. بنابراین شما EURUSD را خریدید و ناگهان، بازار معکوس شد و شروع به حرکت کرد. شما به معامله خرید خود نگاه می کنید و اکنون در قرمز هستید.پس دقیقا چه اتفاقی افتاد؟

در واقع، جفت ارز در نمودار ۱ ساعته واقعاً صعودی بود. اما اگر به نمودار روزانه یا هفتگی نگاه کنید، جفت ارز همچنان در روند نزولی قرار دارد. بنابراین، روند صعودی نمودار ۱ ساعته فقط یک اصلاح بود و قیمت حرکت نزولی خود را از سر گرفت.واضح است که شما تصویر بزرگ‌تر را از دست داده‌اید، زیرا برای اجرای معامله فقط روی یک چارچوب زمانی تمرکز کرده‌اید. تحلیل تایم فریم چندگانه به شما این امکان را می‌دهد که تصویر بزرگ را در یک بازه زمانی بزرگ‌تر ببینید، سپس به بازه‌های زمانی پایین‌تر بروید تا سطح ورودی خوبی برای انجام معاملات خود پیدا کنید.

مولتی تایم فریم

۳٫سبک های معاملاتی:

چهار سبک معاملاتی وجود دارد که می توانید بر اساس استراتژی و رویکرد معاملاتی خود یکی از آنها را انتخاب کنید.

اگر به دنبال کسب درآمد سریع با معامله نمودارهای ۱ یا ۵ دقیقه ای هستید، پس شما یک اسکالپر هستید. اگر نمی‌خواهید تمام روز جلوی رایانه‌تان بمانید و می‌خواهید حرکات نوسانی بزرگ‌تری را در بازار مشاهده کنید، می‌توانید به معاملات نوسانی بروید. بنابراین سبک معاملاتی خود را انتخاب کنید که با نیازها و اهداف معاملاتی شما مطابقت داشته باشد.

در اینجا چهار سبک معاملاتی برای انتخاب وجود دارد:

  • اسکالپینگ / معاملات روزانه
  • معاملات روزانه
  • تجارت نوسانی
  • معاملات موقعیت

۳٫۱٫ اسکالپینگ/سبک معاملات روزانه:

اسکالپر معامله‌گری است که علاقه‌مند است با انجام چندین معامله در روز از تغییرات قیمت کوچک سود ببرد. این سبک معاملاتی شما را ملزم می کند که تمام روز را به دنبال فرصت های کوتاه مدت بگذرانید و آنها را معامله کنید.

داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک دقیق زمانی که شما یک اسکالپر هستید ضروری است. از آنجایی که شما چندین معامله را در روز انجام می دهید، باید از سرمایه تجاری خود در برابر ضرر بیش از آنچه قبلاً در برنامه معاملاتی خود تعیین کرده اید محافظت کنید. هر بار که معامله ای انجام می دهید، ترکیب چند چارچوب زمانی باید هزینه های کارگزار خود را در نظر بگیرید.

اگر معامله بازنده شد، باید کارمزد کارگزار خود را اضافه کنید و این می‌تواند باعث افزایش ضرر شما به جای ثابت نگه داشتن آن در درصد معینی شود. به عنوان مثال، اگر تصمیم دارید فقط ۱۰ دلار در هر معامله یا ۲٪ از سپرده اولیه خود را ریسک کنید، و اگر کارگزار شما ۰٫۷۰ دلار در هر معامله از شما هزینه کند، ضرر شما به جای ۱۰ دلار، ۱۰٫۷۰ دلار در هر معامله خواهد بود.

نکته دیگری که باید در نظر داشت میزان استرسی است که روزانه باید با آن کنار بیایید. قیمت در بازه های زمانی پایین تر به سرعت حرکت می کند. این می تواند خطر از دست دادن مسیر کارهایی که باید و نباید انجام دهید را افزایش می دهد.

۳٫۲٫ سبک معاملات روزانه:

معاملات روزانه یک سبک معاملاتی است که در آن معامله گران جفت ارز را در همان روز خرید و فروش می کنند. آنها معمولاً در همان روز موقعیت های خود را باز و بسته می کنند تا سود کسب کنند.

تفاوت بین اسکالپینگ و معاملات روزانه در این است که معامله گران روزانه معاملات خود را بسیار طولانی تر از اسکالپرها نگه می دارند، اما آنها را در همان روز می بندند. یک اسکالپر می تواند چندین معامله را در روز باز و بسته کند، در حالی که یک معامله گر روزانه معاملات کمتری را در همان روز باز و بسته می کند.

به عنوان مثال، یک اسکالپر می تواند حدود ۱۰ تا ۳۰ معامله در روز انجام دهد، در حالی که یک معامله گر روزانه می تواند در مجموع کمتر از ۱۰ معامله در روز داشته باشد.

۳٫۳٫ سبک معاملاتی نوسانی:

معاملات نوسانی یک سبک معاملاتی کمتر استرس زا است زیرا معامله گران تمایل دارند معاملات خود را تا زمانی که روند میان مدت معتبر است حفظ کنند. این سبک معاملاتی نیاز به صبر و سرمایه زیادی برای حفظ عقب نشینی ها و اصلاحات بازار دارد.به طور معمول، معاملات بسته به شرایط بازار بین دو روز تا چند هفته طول می کشد.

۳٫۴٫ سبک معاملاتی موقعیت:

در نهایت، آخرین سبک معاملاتی، معاملات موقعیتی است. معامله گران برای مدت زمان بسیار طولانی، معمولاً در طی چندین ماه یا سال بسته به شرایط بازار، موقعیت ها را حفظ می کنند.

این همچنین به سرمایه بزرگ، اعصاب فولادی و مهمتر از آن به درک عمیق انگیزه های اساسی نیاز دارد. معامله گران از تحلیل فاندامنتال استفاده می کنند تا ببینند آیا روند در حال ادامه یا معکوس است و در جهت مخالف حرکت می کند.

۴٫ترکیب چارچوب زمانی:

ترکیب مناسب تایم فریم برای استفاده در تحلیل چند تایم فریم بر اساس سبک معاملاتی شما است. یک اسکالپر به مجموعه‌ای از تایم فریم‌های متفاوتی نسبت به یک سوئینگ یا یک معامله‌گر موقعیت نیاز دارد. به همین دلیل بسیار مهم است که ترکیب فریم زمانی خود را با دقت انتخاب کنید تا از معامله در برابر روند جلوگیری کنید.

یک اسکالپر می تواند از ترکیب نمودارهای ۱۵ دقیقه ای، ۵ دقیقه ای و ۱ دقیقه ای برای تحلیل و معامله بازار استفاده کند. نمودار ۱۵ دقیقه ای بازه زمانی بالاتر، نمودار ۵ دقیقه ای بازه زمانی میانی و در نهایت نمودار ۱ دقیقه ای بازه زمانی پایین تر است.

یک معامله گر روزانه می تواند نمودار روزانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار ۴ ساعته را به عنوان بازه زمانی میانی و آخرین نمودار ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقه ای را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.یک معامله گر نوسانی به نمودار هفتگی به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار روزانه به عنوان تایم فریم متوسط ​​و نمودار ۴ ساعته به عنوان تایم فریم پایین تر نیاز دارد.

در نهایت، یک معامله گر موقعیت می تواند نمودار ماهانه را به عنوان بازه زمانی بالاتر، نمودار هفتگی را به عنوان بازه زمانی میانی و نمودار روزانه را به عنوان تایم فریم پایین تر استفاده کند.استفاده از سه تایم فریم تعداد مناسب نمودارهایی است که یک معامله گر باید در هنگام استفاده از تحلیل تایم فریم چندگانه در ترکیب چند چارچوب زمانی نظر بگیرد. ترکیب کمتر از سه یا بیشتر از سه منجر به از دست دادن داده‌های مربوطه یا سردرگمی معامله‌گر می‌شود.

بنابراین، به عنوان یک قانون سرانگشتی، ترکیبی از سه تایم فریم مختلف بهترین انتخاب در هنگام استفاده از تحلیل فریم های زمانی متعدد است.

۵٫عرضه و تقاضا با تحلیل MTF:

استراتژی عرضه و تقاضا شامل شناسایی عدم تعادل در بازار است که در آن عرضه بیش از تقاضا یا تقاضا بیش از عرضه است. وقتی تعداد فروشندگان بیشتر از خریداران باشد، مازاد عرضه باعث کاهش قیمت ها می شود – ما یک روند نزولی داریم.

وقتی تعداد خریداران از فروشندگان بیشتر باشد، تقاضای مازاد قیمت ها را بالاتر می برد – ما یک روند صعودی داریم.بخشی از استراتژی عرضه و تقاضا این است که بتوانیم مناطق قیمتی را به درستی شناسایی و ترسیم کنیم که عدم تعادل به اندازه کافی قوی است تا قیمت ها را در یک حرکت جهت دار به سمت بالا یا پایین حرکت دهد. اینجاست که تجزیه و تحلیل چند تایم فریم مفید است.

معامله گران با انتخاب ترکیب چارچوب زمانی بر اساس سبک معاملاتی خود شروع می کنند. سپس آنها به هر چهارچوب زمانی وظیفه خاصی را برای شناسایی و تجارت مناطق عرضه و تقاضا اختصاص می دهند. در اینجا نحوه انجام این کار آمده است:

بیایید فرض کنیم که شما یک معامله گر نوسانی هستید. ترکیب زمانی که استفاده خواهید کرد:

بازه زمانی بالاتر: نمودار هفتگی

بازه زمانی متوسط: نمودار روزانه

بازه زمانی پایین تر: نمودار ۴ ساعته

پس از انتخاب ترکیب تایم فریم، باید به هر فریم زمانی کار خاصی اختصاص دهید تا به شما کمک کند مناطق عرضه و تقاضا را به درستی شناسایی، ترسیم و تجارت کنید.

۵٫۱٫ بازه زمانی بالاتر:

در نمودار هفتگی، با تعیین منحنی شروع می کنید. منحنی اساساً فاصله بین مناطق عرضه و تقاضا در کنترل است. این به ما کمک می کند تا تعیین کنیم قیمت در بازه زمانی بزرگتر نزدیک به منطقه عرضه است یا تقاضا.

این مهم است زیرا وقتی قیمت در منحنی بالا است نمی‌خواهید خرید کنید. نزدیک به منطقه عرضه، یا فروش زمانی که قیمت در منحنی پایین است. نزدیک منطقه تقاضا منحنی به شما ایده ای در مورد اینکه چه کسی کنترل را در دست دارد می دهد: خریداران یا فروشندگان. اگر قیمت در وسط منحنی قرار دارد، بهتر است معامله نکنید و منتظر باشید تا قیمت یا بالا یا پایین شود تا مطابق آن معامله کنید.

بنابراین وظیفه شما این است که منحنی را در بازه زمانی بالاتر تعیین کنید و ببینید که آیا در نظر دارید کوتاه یا بلند بروید.نحوه شناسایی منحنی عرضه و تقاضا را بیاموزید.

بیایید مثالی بزنیم تا فرآیند تعیین منحنی در یک بازه زمانی بالاتر را نشان دهیم.در نمودار هفتگی، قیمت در نزدیکی منطقه عرضه فریم زمانی بالاتر قرار دارد. اکنون، یک معامله گر مبتدی شاهد حرکت قیمت در یک روند صعودی و صعودی خواهد بود، بنابراین او فکر می کند که زمان خوبی برای خرید AUDUSD برای سود بردن از این روند صعودی خوب است.در طرف دیگر بازار، معامله‌گران حرفه‌ای می‌دانند که AUDUSD در نزدیکی منطقه عرضه بازه زمانی بالاتر معامله می‌کند، بنابراین به جای خرید جفت ارز، آماده فروش هستند.معامله گران تازه کار از معامله گران حرفه ای خرید می کنند، دومی ها پول می گیرند و تازه کارها ضرر می کنند.

۵٫۲٫ بازه زمانی متوسط

بازه زمانی دوم برای شناسایی روند استفاده می شود. در نمودار روزانه، روند غالب را شناسایی می کنید تا ببینید آیا با روند بازه زمانی بالاتر مطابقت دارد یا خیر.

اگر روند در هر دو بازه زمانی بالاتر و میانی یکسان است، می توانید به تایم فریم سوم بروید تا نقاط ورودی را برای قرار دادن معاملات خود پیدا کنید و آنها را اجرا کنید.

از نمودار بالا، با استفاده از خط روندی که پایین ترین نوسان پایین را به بالاترین نوسان پایین متصل می کند، می بینید که روند صعودی است. راه دیگر برای تایید روند صعودی استفاده از مناطق عرضه و تقاضا است.

همچنین می‌توانید از نشانگر RSI استفاده کنید یا میانگین‌های متحرک را برای کمک به شناسایی روند اضافه کنید.

در اینجا در نمودار روزانه، شما دو منطقه تقاضای متوالی را تشکیل می‌دهید که مناطق عرضه مخالف قبلی را لغو می‌کند و حرکت روند صعودی را تأیید می‌کند. هر دو بازه زمانی بالاتر و متوسط ​​در یک روند صعودی هستند. اکنون می توانید برای یافتن ورودی برای فروش AUDUSD به بازه زمانی پایین تر بروید.

اگر روند روزانه با یک روند صعودی متفاوت بود، باید در اینجا توقف کنید و منتظر بمانید تا روند شروع به صعود کند و تأیید کنید که یک حرکت روند صعودی برای ادامه تجزیه و تحلیل فریم زمانی چندگانه خود دارید.

۵٫۳٫ بازه زمانی کمتر:

در بازه زمانی پایین تر، باید مناطق عرضه و تقاضا را شناسایی کنید تا ورودی خوبی برای معاملات خود پیدا کنید. شما همچنین باید روند را تعیین کنید تا هر سه تایم فریم را در یک جهت با هم تراز کنید. سناریوی ایده آل این است که یک منطقه عرضه تازه پیدا کنید (منطقه عرضه تازه تو در تو عالی خواهد بود) در نمودار ۴ ساعته برای کوتاه کردن بازار.

در نمودار ۴ ساعته، یک منطقه عرضه تازه و همپوشانی بین نمودار ۴ ساعته و نمودار هفتگی وجود دارد. این یک منطقه قوی است زیرا درون یک محدوده زمانی بزرگتر قرار دارد. منطقه بازه زمانی بزرگتر همیشه برنده است.

همانطور که می بینید، تجزیه و تحلیل بازه زمانی چندگانه به شما تصویر واضحی از آنچه که بازار مایل به انجام بعدی است به شما می دهد تا بتوانید خود را با روند اصلی قرار دهید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.