سفارش استاپ- لیمیت (Stop-Limit Order)
سفارش استاپ لیمیت یک معامله شرطی در یک بازه زمانی تعیین شده است که ویژگی های سفارش توقف را با سفارش محدود ترکیب می کند و برای کاهش ریسک استفاده می شود.
سفارش استاپ لیمیت یک معامله شرطی در یک بازه زمانی تعیین شده است که ویژگی های سفارش توقف را با سفارش محدود ترکیب می کند و برای کاهش ریسک استفاده می شود. این دستور با انواع سایر سفارشها ارتباط دارد، از جمله سفارشهای محدود (دستور خرید یا فروش تعداد مشخصی از سهام با قیمت معین یا بهتر) و سفارشهای توقف در قیمت (دستور خرید یا فروش اوراق بهادار پس از اینکه قیمت آن از یک نقطه مشخص فراتر رفت).
نکات مهم
- سفارش استاپ لیمیت یک معامله شرطی است که ویژگی های سفارش حد ضرر را با سفارش محدود برای کاهش ریسک ترکیب می کند.
- سفارش استاپ لیمیت به معامله گران امکان می دهد کنترل دقیقی بر زمان تکمیل سفارش داشته باشند، اما تضمینی بابت اجرای آنها نیست.
- معامله گران اغلب از سفارش استاپ لیمیت برای قفل کردن سود یا محدود کردن ضررهای نزولی استفاده می کنند.
عملکرد
یک سفارش استاپ لیمیت نیاز به تنظیم سفارشهای توقف-ضرر دو نقطه قیمت دارد:
- توقف: شروع هدف قیمتی مشخص شده برای معامله.
- حد: خارج از هدف قیمتی برای معامله.
یک بازه زمانی نیز باید تنظیم شود که طی آن سفارش استاپ لیمیت قابل اجرا باشد.
مزیت اصلی سفارش استاپ لیمیت این است که معامله گر کنترل دقیقی بر زمان تکمیل سفارش دارد.
نکته منفی، مانند سایر سفارشات محدود، این است که اگر سهام یا کالا در بازه زمانی مشخص به قیمت توقف نرسد، تضمینی بابت انجام معامله نیست.
سفارش استاپ لیمیت با قیمت مشخص یا بهتر، پس از رسیدن به قیمت توقف معین اجرا می شود. پس از رسیدن به قیمت توقف، سفارش استاپ لیمیت برای خرید یا فروش با قیمت محدود یا بهتر، به یک سفارش محدود تبدیل می شود. این نوع سفارش یک قابلیت موجود در اغلب کارگزاری های آنلاین است.
ویژگی ها
سفارش توقف (stop order)، سفارشی است که پس از رسیدن به قیمت تعیین شده قابل اجرا می شود و سپس با قیمت فعلی بازار انجام می شود. یک سفارش توقف متعارف به طور کامل و بدون توجه به هرگونه تغییر در قیمت فعلی بازار با تکمیل معاملات، اجرا می شود.
سفارش محدود (limit order) سفارشی است که با قیمت معینی تعیین می شود. فقط در مواقعی قابل اجرا است که معامله با قیمت محدود یا با قیمت مطلوبتر از قیمت محدود انجام شود. اگر فعالیت معاملاتی باعث شود که قیمت نسبت به قیمت محدود ریزش کند، فعالیت معاملاتی متوقف می شود.
با ترکیب این دو سفارش، سرمایه گذار دقت بسیار بیشتری در اجرای معامله دارد.
بدون توجه به اینکه قیمت به موقعیت نامطلوب تغییر کند یا خیر، سفارش توقف پس از رسیدن به قیمت توقف با قیمت بازار انجام می شود. این امر میتواند منجر به تکمیل معاملات با قیمتهای کمتر از حد مطلوب در صورت تعدیل سریع بازار شود. ترکیب سفارش توقف با ویژگیهای یک سفارش محدود تضمین میکند که پس از نامطلوب شدن قیمت، (بر اساس محدودیت سرمایهگذار)، سفارش اجرا نخواهد شد. بنابراین، در یک سفارش استاپ لیمیت، پس از شروع قیمت توقف، سفارش محدود اعمال می شود تا اطمینان حاصل شود که سفارش تکمیل نمی شود مگر اینکه قیمت در سطح قیمت محدودی قرار داشته باشد که سرمایه گذار مشخص کرده یا بهتر از آن، باشد.
به عنوان مثال، فرض کنید که شرکت اپل (AAPL) با قیمت 155 دلار معامله می شود و یک سرمایه گذار می خواهد سهامی را در هنگام حرکت صعودی بخرد. سرمایه گذار برای خرید با قیمت توقف 160 دلار و قیمت محدود 165 دلار، یک سفارش استاپ لیمیت تعیین کرده است. اگر قیمت AAPL بالاتر از قیمت توقف 160 دلار باشد، سفارش فعال شده و به یک سفارش محدود تبدیل می شود. تا زمانی که بتوان سفارش را زیر 165 دلار اجرا کرد (قیمت محدود)، معامله اجرا خواهد شد. اگر شکاف سهام بالاتر از 165 دلار باشد، سفارش اجرا نمی شود.
سفارشات استاپ لیمیت خرید در زمان سفارش بالاتر از قیمت بازار سفارشهای توقف-ضرر قرار میگیرند، در حالی که سفارشات استاپ لیمیت فروش زیر قیمت بازار قرار میگیرند.
تفاوت بین دستور حد ضرر و سفارش استاپ لیمیت چیست؟
سفارش حد ضرر (stop-loss order)، اجرای سفارش را تضمین می کند، در حالی که سفارش استاپ لیمیت، اجرای سفارش با قیمت مورد نظر را تضمین می کند. تصمیم گیری در مورد نوع سفارش به عوامل مختلفی بستگی دارد.
هنگامی که سطح استاپ لیمیت شکسته شد، دستور حد ضرر با قیمت بازار آغاز می شود. سرمایهگذار دارای پوزیشن خرید در اوراق بهاداری که قیمت آن به سرعت در حال سقوط است، احتمالا متوجه شود که قیمتی که در آن سفارش حد ضرر اجرا شده است بسیار پایینتر از سطحی است که در آن سفارش حد ضرر تعیین شده است. زمانی که شکاف سهام کاهش مییابد (مثلاً پس از گزارش سود) ، میتواند یک ریسک بزرگی برای یک پوزیشن خرید به همراه داشته باشد. برعکس، افزایش شکاف می تواند برای یک پوزیشن فروش خطرناک باشد.
یک سفارش استاپ لیمیت ترکیبی از ویژگی های یک سفارش حد ضرر و یک سفارش محدود است. سرمایهگذار قیمت محدود را مشخص میکند، بنابراین اطمینان حاصل میکند که سفارش استاپ لیمیت فقط با قیمت محدود یا بهتر اجرا میشود. با این حال، مانند هر سفارش محدود دیگری، این سفارشهای توقف-ضرر ریسک وجود دارد که احتمالا سفارش به هیچ وجه اجرا نشود و سرمایه گذار در موقعیت زیان ده گیر کند.
سفارشات استاپ لیمیت در چه تایمی کار می کنند؟
سفارشهای حد ضرر فقط در ساعات استاندارد بازار که معمولاً از 9:30 صبح تا 4 زمان شرقی بعد از ظهر است، آغاز میشوند. آنها در طول جلسات طولانی مدت یا زمانی که بازار برای تعطیلات آخر هفته و تعطیلات بسته است اجرا نمی شوند.
نمونه ای از سفارش استاپ لیمیت که در پوزیشن فروش
یک پوزیشن فروش مستلزم یک سفارش خرید استاپ لیمیت به منظور محدود کردن ضرر است. به عنوان مثال، اگر معاملهگری در سهام ABC در 50 دلار پوزیشن فروش داشته باشد و بخواهد ضررهای خود را بین 20 تا 25 درصد محدود کند، میتواند یک سفارش استاپ لیمیت برای خرید با قیمت 60 دلار و قیمت محدود 62.50 دلار وارد کند. اگر سهام با قیمت 60 تا 62.50 دلار معامله شود، آنگاه سفارش استاپ لیمیت اجرا میشود و ضرر معاملهگر در پوزیشن فروش را به محدوده 20 تا 25 درصد دلخواه، محدود میکند. با این حال، اگر شکاف سهام افزایش یابد (مثلاً به 65 دلار) آنگاه سفارش استاپ لیمیت اجرا نمی شود و پوزیشن موقعیت فروش باز می ماند.
سفارشات استاپ لیمیت چقدر طول می کشد؟
سفارشهای استاپ لیمیت را میتوان بهعنوان سفارشهای روزانه (در این صورت در پایان جلسه بازار فعلی منقضی میشود) یا سفارشهای good-’til-canceled که به جلسات معاملاتی آتی موکول میشوند، تنظیم شوند. پلتفرمهای معاملاتی و کارگزاریهای مختلف دارای انقضای متفاوتی برای سفارشهای GTC هستند، بنابراین دوره زمانی معتبر بودن سفارش GTC خود را بررسی کنید.
حد ضرر در بورس یا استاپ لاس چیست؟ ۱۰ نکته اصولی برای تعیین حد ضرر
معاملهگرانی که در بازارهای مالی با دیدگاه کوتاهمدت و میانمدت فعالیت میکنند معمولا برای تعیین زمان خروج خود از معاملات از حد سود و حد ضرر استفاده میکنند. این افراد که بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال به خرید و فروش در بازارهای مالی مانند سهام، ارز و … مشغول هستند، اغلب برای میزان سود و زیان خود محدودههایی را تعیین میکنند. در این حالت، خروج از معامله با هدف کاهش زیان و افزایش سود انجام میشود. اجازه بدهید مثالی در این زمینه بزنیم. فرض کنید شخصی سهامی را در قیمت ۲۰۰ تومان خریده است. او بر اساس نتایج تحلیلی که روی این سهام انجام داده – که معمولا از جنس تحلیل تکنیکال است – تصمیم میگیرد با رسیدن قیمت به اولین سقف قیمتی مورد انتظار، مثلاً ۲۲۰ تومان سهام خود را به فروش برساند. در صورتی که قیمت سهام به ۱۸۰ تومان کاهش یابد نیز او سهام خود را خواهد فروخت. در این حالت، حد ضرر او ۱۸۰ تومان خواهد بود.
چه عواملی در تعیین حد ضرر تاثیر گذار هستند؟
عاملهای گوناگونی بر تعیین حد ضرر، تاثیرگذار هستند. به عنوان مثال میتوانیم به ویژگیهای سرمایهگذار از نظر ریسکپذیری و دیدگاه زمانی او در سرمایهگذاری اشاره کنیم. اما در کل، عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند شامل موارد زیر سفارشهای توقف-ضرر میشوند:
تغییر موقعیت حد ضرر به نقطهای بالاتر یا پایینتر، به معنی تعیین حد شناور یا متغیر است. مثلا زمانی که یک سهم را روی قیمت ۲۵۰ تومان میخریم، حد ضرر را برای آن در نقطه ۲۳۰ تومان قرار میدهیم. اگر قیمت سهم افزایش یافت و به نقطه ۳۳۰ تومان رسید، حد ضرر را در نقطه بالاتری مثلا روی قیمت ۳۰۰ تومان میگذاریم. به این فرآیند، تغییر حد با توجه به روند قیمت سهام گفته میشود.
نکتههایی اصولی در تعیین حد ضرر که باید همواره به یاد داشته باشید
هیچ قانون کلی برای تعیین حد ضرر وجود ندارد. اما برای تعیین این حد، نکتههای قابل توجهی وجود دارند که باید آنها را در نظر گرفت. مثلا میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
ریسک به ریوارد و استاپ لاس
منظور از نسبت ریسک به ریوارد یا همان نسبت سود به زیان چیست ؟
اغلب شنیده اید که می گویند فلان کار به ریسکش نمیارزد .
نسبت سود به زیان ، ترازیست که شما میتوانید با کمک آن میزان خطر معامله خود را بسنجید .
این مفهوم پیچیده ای نیست و به زبان ساده تر می توان گفت که شما حاضرید برای بدست اوردن چه میزان از سود ، چه میزان داریی خود را درگیر کنید .
اغلب معامله گران ، معاملاتی که ریسک بالایی دارند را وارد نمی شوند زیرا برای یک معامله گر حفظ سرمایه مهم ترین اصل است.
شما میتوانید در هنگام ورود به معامله نسبت ریسک به ریوارد خود را ویا حد ضرر خود معلوم کنید .
چگونه نسبت سود به زیان یا همان ریسک به ریوارد برای خود مشخص کنیم؟
قطعا شما میدانید که تمامی پیش بینی ها در بازار های مالی با احتمالت همراه است و هرآن امکان دارد پیش بینی شما از کار درست در نیاید . نسبت سود به زیان یا همان ریسک به ریوارد به شما کمک میکند تا جلوی هرگونه لطمه به سرمایه شما گرفته شود .
معاملگران موفق قبل از ورود به معامله نقطه ضرر و نقطه برداشت سود برای خود مشخص میکنند تا برای هر اتفاق احتمالی امادگی لازم را داشته باشند.
نسبت سود به زیان همان مشخص کردن نقطه ورود ، نقطه خروج و حدضرر است .
معامله گران حرفه ای ، قبل از ورود به معامله با پیدا کردن نقطه ورود ، نقطه خروج و حدضرر میزان ریسک معامله را می سنجند و سپس وارد معامله میشوند.
ریسک یعنی تفاوت میان قیمت سهام و حد ضرر آن
ریوارد به معنای تفاوت موجود میان قیمت سهم و حد سود آن می باشد
اگر میزان ریسک را بر روی ریوارد تقسیم نماییم و ضرب در درصد کنیم نسبت ریسک به ریوارد به دست میآید که در صورتی که از ۵۰ درصد کمتر بود آن ارز برای خرید بسیار مناسب می باشد و شما می توانید آن را خریداری نمایید.
مشخص کردن حد ضرر یا همان استاپ لاس
با مشخص کردن استاپ لاس "حد ضرر" از خود در برابر ضررهای موجود در بازار محافظت کنید.
سفارش توقف ضرر به محض رسیدن به قیمت ضرر معامله شما را متوقف می کند.
از آنجا که ضرر توقف به یک سفارش بازار تبدیل می شود ، اجرای سفارش تضمین می شود ، اما قیمت آن تضمین نمی شود.
این امکان طراحی شده است تا از ضررهای شما هنگام سرمایه گذاری در بازار سهام جلوگیری کند.
همچنین باید شرایطی را که ضرر متوقف می شود علیه شما کار می کند را ، بدانید.
فرض این است که اگر قیمت در حال سقوط تا سطحی خاص رسید ، احتمالاً ادامه خواهد داشت.
یک دستور توقف ضرر مبلغی را که می توانید از دست بدهید بسیار محدود می کند یا متوقف می کند.
به عنوان مثال ، فرض کنید شما صاحب سهامی با ارزش 30 دلار برای هر سهم هستید و در صورت افت 10 درصدی یا بیشتر قیمت ، می خواهید آن را بفروشید.
شما با ضرر 30 دلار منهای 10 درصد یا 27 دلار دستور توقف ضرر را صادر می کنید.
اگر قیمت سهام به 27 دلار برسد ، دستور توقف ضرر به یک سفارش بازار تبدیل می شود و سهام با قیمت موجود بعدی به فروش می رسد.
قیمت توقف ضرر را محاسبه کنید
برای دیدن دامنه های روزانه یک سهام خاص طی یک دوره شش ماهه به یک نمودار نگاه کنید تا با نقاط پایین و بالای سهام آشنا شوید.
حد ضرر را در منفی 3٪ تا 7٪ از نقطه ورود تنظیم کنید زیرا به طور معمول زمانی که سهمی بیشتر از این حد سقوط کند احتمال ریزش بیشتری را به همراه دارد.
نحوه تجزیه و تحلیل ضرر در کتاب "تحلیل تکنیکی روندهای سهام" نوشته ادواردز و مگی می توان اطلاعات بیشتری در مورد نحوه تنظیم ضرر کسب کرد .
آروم باشید و سعی در تغییر حد ضرر خود نداشته باشید زیرا استاپ لاس میتواند کمک بسیار زیادی در سود دهی شما کند.
اگر سهام شما بالا رود یا اصلاً نتواند حرکت زیادی کند ، سفارش توقف هیچ تأثیری نخواهد داشت.
مزایای استاپ لاس و یا توقف ضرر را در نظر بگیرید
از آنجا که سفارش به طور خودکار با حرکت قیمت سهام تحریک می شود ، شما مجبور نیستید روزانه قیمت هر سهم را کنترل کنید.
همچنین ثبت سفارش ضرر و زیان هزینه ای ندارد.
کمیسیون صرافی فقط در صورت رسیدن به قیمت سفارش ضرر ، سفارش به یک سفارش بازار تبدیل می شود و فروش به پایان می رسد پرداخت می شود.
معایب سفارشات توقف ضرر را در نظر بگیرید
در یک بازار که به سرعت در حال سقوط است ، هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمت فروش همان قیمت توقف باشد.
ممکن است متفاوت باشد و ضرر آن بیش از حد انتظار باشد.
همچنین ، یک کارگزار یا صرافی ممکن است اجازه ندهد در برخی از اوراق بهادار یا ارزها از جمله فرابورس (OTC) و / یا سهام پنی دستور توقف داده شود.
شما اجازه ندارید دائما استاپ لاس خود را تغییر دهید با این حال ، اگر قیمت سهام شروع به صعود کرد ، توقف خود را به سمت بالا تنظیم کنید.
سفارش Trailing Stop بایننس فیوچرز چیست و چطور انجام می شود؟
حد ضرر متحرک یا Trailing Stop چیست و چطور سودآوری را افزایش می دهد؟
یک سفارش Trailing Stop یا سفارش توقف متحرک به معامله گران مجوز میدهد تا در هنگام نوسان بازار، سفارش از پیش تعیین شده را با درصد مشخصی از قیمت بازار تنظیم کنند. این نوع از ترید به معامله گران کمک میکند تا میزان ضرر خود را محدود کنند و از سود خود محافظت نمایند، تا هنگامی که معامله در مسیری که معامله گران نامطلوب میدانند، حرکت نکند.
وقتی قیمت در شرایط مطلوبی حرکت میکند، سفارش Trailing Stop با درصد تعیین شده حرکت مینماید. این سفارش سود را قفل میکند تا توسط فعال بودن ترید به سود دهی ادامه دهد تا وقتی که قیمت در مسیری مطلوب برای معامله گران حرکت کند.
سفارش Trailing Stop در جهت دیگر بر نمیگردد. وقتی قیمت با درصد مشخص در جهت مخالف حرکت مینماید، سفارش توقف متحرک با قیمت بازار بسته و خارج میشود.
سفارش Stop Trailing فروش چگونه کار میکند؟
معامله گران میتوانند هنگام ورود به پوزیشن ابتدا یک سفارش Trailing Stop قرار دهند، که البته معمول نیست، ولی سفارش توقف متحرک می تواند به عنوان سفارشی فقط با هدف کاهش یا بسته شدن پوزیشنِ باز، جاگذاری شود.
برای ترید لانگ، سفارش Trailing Stop “فروش”، بالاتر از ترید ورودی قرار میگیرد. قیمت این سفارش با درصد قابل توجهی بالا میرود. بالا رفتن قیمت جدید سفارش توقف متحرک، وقتی تشکیل می شود که قیمت به سمت بالا حرکت میکند.
با پایین آمدن قیمت، سفارش Trailing Stop متوقف میشود. در صورتی که قیمت از قیمت پیک خود به بیشتر از نرخ برگشتیِ از پیش تعیین شده، حرکت کند و به قیمت توقف حامل برسد، سفارش فروش صادر میگردد. در این حالت، ترید با سفارش فروش با قیمت بازار که در بالا ذکر شد، بسته میشود.
اگر به تازگی می خواهید فعالیت خود را در صرافی بایننس شروع کنید پیشنهاد می کنیم از آموزش کامل بایننس استفاده نمایید.
سفارش Stop Trailing خرید چگونه کار میکند؟
سفارش Trailing Stop “خرید”، همچون تصویر آینه ای از سفارش توقف متحرک ” فروش ” است. برای یک سفارش خرید در ترید شورت، یک سفارش Trailing Stop خرید در زیر ورودی ترید قرار میگیرد. وقتی قیمت Trailing Stop با درصد چشمگیری کاهش مییابد، با پایین آمدن قیمت، یک قیمت جدید توقف متحرک تشکیل میشود.
هنگامی که قیمت بالا می رود، حرکت Trailing Stop متوقف میگردد. اگر قیمت از پایین ترین قیمت خود و بیشتر از نرخ برگشتی از پیش تعیین شده حرکت کند و به قیمت توقف متحرک حامل برسد، سفارش خرید صادر میشود.
توجه داشته باشید که در معاملات فوق، 2 شرط وجود دارد که عبارتند از:
– ابتدا قیمت فعال سازی و نرخ برگشتی باید تکمیل شود.
– پس از آن میتوانید سفارش توقف متحرک را به عنوان یک دستورالعمل بازار برای بستن یا خروج از معامله صادر کنید.
توقف ضرر متحرک چیست؟
توقف ِضررِ متحرک که در واقع Trailing Stop Loss میباشد، یکی از انواع توقف ِضرر است که ترکیبی از مدیریت ریسک و مدیریت معامله میباشد.
البته توقف ضرر متحرک را به عبارتی میتوان امکان حفاظت از سود قلمداد کرد. از آن جهت که معامله گران با تنظیم کردن حد ضرر، قادر خواهند بود که حتی اگر معامله با نتایج خوبی انجام نگرفته باشد، میزانی از سود معامله را کسب نمایند.
اکثر نرمافزارهایی که به عنوان پلتفرم صرافی های معاملات جفت ارزها به کار میروند از توانایی تنظیم نمودن Trailing Stop Loss برخوردار هستند.
تفاوت بین سفارش توقف ضرر با سفارش توقف ضرر متحرک چیست؟
سفارش توقف ضرر به کاهش ضررها کمک میکند، یعنی در حالی که سفارش های توقف متحرک در سود قفل میشود، همزمان ضرر را نیز محدود میکند.
سفارش توقف ضرر، در پوزیشن ثابتی سفارشهای توقف-ضرر است و باید مجدداً تنظیم مجدد شود. در حالی که سفارش توقف متحرک انعطاف پذیرتر است و به طور خودکار مسیر قیمت را دنبال میکند.
چگونه می توان سفارش Trailing Stop را تنظیم کرد؟
جهت فعال سازی یک سفارش توقف متحرک، دو حالت وجود دارد.
در صورتی که شرایط به این ترتیب رعایت گردند، سفارش توقف متحرک “خرید” میتواند توسط معامله گر، سفارش داده شود. هنگامی که قیمت فعال سازی بزرگتر یا مساوی کمترین قیمت، بوده و همچنین نرخ بازگشتی بزرگتر یا مساوی نرخ پاسخگویی یا Callback باشد.
آپشن های Call امکان خرید دارایی زیربنایی در قیمت معین ضربه زده را، به خریدار میدهد.
در صورتی که شرایطی به شرح زیر حادث شوند، سفارش Trailing Stop “فروش” توسط معامله گر ارسال میشود.
اول آنکه قیمت فعال سازی، کوچکتر یا مساوی بالاترین قیمت بوده و همچنین نرخ بازگشتی بزرگتر یا مساوی نرخ پاسخگویی یا Callback باشد.
در ادامه آیتم هایی که در شرایط فوق آورده شده اند، توضیح داده میشود.
منظور از نرخ پاسخگویی چیست؟
نرخ پاسخگویی یاrate Callback، میزان قیمت سفارش توقف متحرک را دنبال میکند. محدوده نرخ پاسخگویی از 0.1٪ تا 5٪ در دسترس است که میتوان به صورت دستی در قسمت “rate Callback ” قرار داد. روش دیگر، آپشن های سریع مانند 1٪ و 2٪ برای انتخاب سریع نیز در دسترس هستند.
آیتم Crypto Callback در واقع یک بستر تعاملی برای نظارت و تحلیل روند داده ها و سرمایه گذاری بر روی دارایی های رمزنگاری ایجاد میکند.
منظور از قیمت فعال سازی چیست؟
معامله گران میتوانند سطح قیمتی را که باعث سفارش توقف متحرک میشود، را پر کنند. اگر هیچ قیمت فعال سازی یا activation price پر نشده باشد، قیمت فعال سازی به طور پیش سفارشهای توقف-ضرر فرض همان قیمت بازار در نظر گرفته خواهد شد. البته با توجه به انتخاب انواع تریگر، قیمت بازار “آخرین قیمت” یا “قیمت مارک” در نظر گرفته میشود.
برای قرار دادن سفارش Trailing Stop جهت “خرید”، قیمت فعال سازی باید کمتر از قیمت فعلی بازار باشد. برعکس، قیمت فعال سازی باید بزرگتر از قیمت فعال سازی باشد تا بتواند سفارش “فروش” را بگذارد. برای برآورده کردن شروط، بالاترین یا پایین ترین قیمت بازار باید به قیمت فعال سازی رسیده یا از آن فراتر رود.
انواع تریگر کدامند؟
معامله گران می توانند “آخرین قیمت” یا ” قیمت مارک” را به عنوان تریگر یا Trigger انتخاب کنند. اگر معامله گران “علامت گذاری به عنوان قیمت” را به عنوان تریگر انتخاب کنند، هنگامی که قیمتِ مارک به آن سو میرود یا از قیمت فعال سازی فراتر میرود، حتی اگر قیمت نهایی به قیمت فعال سازی نرسد، سفارش Trailing Stop فعال میشود.
توجه داشته باشید که Binance از قیمت مارک به عنوان تریگر برای نقدینگی و اندازه گیری سود و زیان غیر واقعی استفاده میکند. قیمت مارک به طور کلی چند سنت با آخرین قیمت تفاوت دارد. با این حال، ممکن است آخرین قیمت به طور چشمگیر و قابل توجهی از قیمت مارک در حین حرکت شدید قیمت، منحرف شود. از این رو، لازم است مراقب اختلاف قیمت بین آخرین قیمت و قیمت مارک باشید. اگر میخواهید Trigger را از قیمت مارک به آخرین قیمت یا برعکس تغییر دهید، میتوانید سفارش خود را کنسل کنید و یا سفارش را جایگزین نمایید.
در تنظیم سفارش توقف متحرک باید به چه نکاتی توجه کرد؟
هیچ نرخ بازگشتی مطلوب و قیمت فعال سازی مطلوب وجود ندارد. به معامله گران توصیه میشود به دلیل نوسانات ثابت قیمت در بازار، هر از گاهی روی استراتژی Trailing Stop خود تجدید نظر کنند. همیشه در استراتژی خود باید با دقت این موارد را در نظر بگیرید که آیا معامله با تحمل ریسک شما، تجربه سرمایه گذاری، وضعیت مالی و سایر ملاحظات مربوط به شما سازگار است یا خیر.
به غیر از محدوده تغییرات قیمت، همیشه میزان نرخ پاسخگویی و قیمت فعال سازی خود را بر اساس سطح سودآوری هدفمند و ضررهای قابل قبول در ظرفیت سرمایه خود، تعیین کنید.
چگونه یک سفارش فروش Trailing Stop را در پوزیشن لانگ تنظیم کنید؟
برای مثال تِرِید در پوزیشن لانگ، یک سفارش توقف متحرک “فروش” را در نظر بگیرید:
آخرین قیمت فعلی قرارداد دائمی در جفت ارزBTC/USDT مبلغ 10000 USDT است. کاربر یک سفارش توقف متحرک به شرح زیر تنظیم میکند:
– میزان پاسخگویی: 5٪
– قیمت فعال سازی: 10،500 USDT
– تریگر: آخرین قیمت
قیمت آخرین توقف 9500 USDT است در حالی که آخرین قیمت 10000 USDT است. هنگامی که قیمت آن به 10500 افزایش مییابد، قیمت توقف متحرک جدید با قیمت 9975 USDT تشکیل میشود. قیمت توقف متحرک جدید با فرمول آخرین قیمت * (1 – نرخ پاسخگویی) محاسبه میشود.
با پایین آمدن قیمت، قیمت توقف متحرک متوقف میشود. هنگامی که قیمت به اوج خود در 11000 USDT میرسد، قیمت جدید در 10450 USDT تشکیل میگردد. هنگامی که قیمت پایین میآید، قیمت Trailing Stop دوباره متوقف میشود.
یک سفارش فروش در قیمت بازار اجرا میشود تا پوزیشن بسته شود. وقتی قیمت به بیش از 5٪ حرکت کند، قیمت سفارش توقف متحرک به 10450 USDT رسیده و بالاتر میرود.
شرایط به شرح زیر است:
قیمت فعال سازی به میزان10500 USDT، کوچکتر از بالاترین قیمت یعنی11000 USDT است.
نرخ بازگشتی به میزان 9.09٪ کوچکتر از نرخ پاسخگویی به میزان 5٪ است.
توجه داشته باشید که:
نرخ بازگشتی برابر است با (بالاترین قیمت – قیمت برگشتی) تقسیم بر بالاترین قیمت که نتایج عددی آن خواهد شد:
9.09٪ = 11000/ (10000 – 11000)
چگونه سفارش فروش Trailing Stop را تنظیم کنید؟
در مثالی دیگر از سفارش توقف متحرک “فروش” برای ترید لانگ، موارد زیر را انجام دهید:
آخرین قیمت فعلی قرارداد دائمی جفت ارز BTC/USDT برابر با مبلغ 10500 USDT است. کاربر یک سفارش توقف متحرک به شرح زیر را تنظیم کرده است:
– میزان پاسخگویی: 2٪
– قیمت فعال سازی: 11000 USDT
تریگر: آخرین قیمت
وضعیت A – دو شرط برآورده میشود:
آخرین قیمت به شدت از 10500 USDT به بالاترین قیمت یعنی 11500 USDT افزایش می یابد و پس از آن به 11200 USDT کاهش پیدا میکند.
سفارش trailing stop اجرا میشود و با شرایطی به شرح زیر، دستور فروش صادر میشود:
قیمت فعال سازی با میزان 11000 USDT کوچکتر از بالاترین قیمت یعنی11500 USDT است، که نشان میدهد شرط برآورده میشود.
نرخ برگشتی برابر با 2.61٪ بوده که بزرگتر از نرخ پاسخگویی یعنی 2٪ است که اینگونه شرط به نتیجه میرسد.
توجه داشته باشید که نرخ بازپرداخت برابر است با (بالاترین قیمت – قیمت برگشتی) تقسیم بر بالاترین قیمت که نتیجه عددی زیر را میدهد:
2.61٪ = 11500/ (11200-11500)
وضعیت B – فقط یک شرط برآورده میشود:
قیمت علامت به شدت از 10500 USDT به (بالاترین قیمت) 11500 USDT افزایش مییابد و بعداً به 11450 USDT کاهش مییابد.
سفارش فروش Trailing Stop متوقف نمیشود و هیچ سفارش فروشی با قیمت بازار صادر نمیشود، زیرا تنها یکی از شرایط به شرح زیر است:
قیمت فعال سازی برابر با 11000 USDT کوچکتر از بالاترین قیمت یعنی11500 USDT که در نتیجه شرط برآورده میشود.
نرخ بازگشتی به میزان 0.43٪ کوچکتر از نرخ پاسخگویی با میزان 2٪ است که نشان میدهد شرط برآورده نشده است.
توجه داشته باشید که نرخ بازپرداخت برابر است با (بالاترین قیمت – قیمت برگشتی) تقسیم بر بالاترین قیمت که نتیجه عددی زیر را دارد:
0.43٪ = 11500/ (11450-11500)
جمع بندی مطالب ارائه شده:
اگر بخواهید بدانید که Trailing Stop چیست، باید گفت یک سفارش Trailing stop بایننس، قیمت متوقف شده را به میزان ثابت زیر قیمت بازار با مبلغ متحرک متصل میکند. با افزایش قیمت بازار، قیمت توقف متحرک افزایش مییابد، اما اگر قیمت سهام یا ارز سقوط کند، قیمت ضرر توقف، تغییر نمیکند و در هنگام برخورد با قیمت توقف، سفارش بازار ارسال میشود.
تعیین نرخ پاسخ بهینه و قیمت فعال سازی میتواند یک فرایند هولناک باشد. برای اینکه یک Trailing Stop مؤثر باشد، نرخ پاسخگویی نباید خیلی کوچک یا خیلی بزرگ باشد. همچنین قیمت فعال سازی نیز نباید خیلی نزدیک یا خیلی دور از قیمت فعلی باشد.
هنگامی که میزان پاسخگویی خیلی کم است یا فعال سازی خیلی نزدیک است، سفارش توقف متحرک بسیار نزدیک به قیمت ورودی است و به راحتی توسط حرکات عادی روزانه بازار فعال میشود. هیچ مکانی برای معامله وجود ندارد که بتواند قبل از انجام هرگونه حرکت معنی دار قیمت، در مسیری مطلوب برای معامله گران حرکت کند. تِرید در نقطه ای بسته میشود که بازار فقط یک حرکت کوچک به سمت پایین داشته باشد و به سرعت به قیمت قبل باز گردد و بدین ترتیب منجر به یک ترید همراه با ضرر میگردد.
هنگامی که نرخ Callback خیلی بزرگ باشد، سفارش Trailing stop فقط با تحرکات شدید در بازار آغاز میشود، به این معنی که معامله گران ریسک ضرر و زیان های غیر ضروری زیادی را بر عهده میگیرند.
نرخ پاسخگویی بالاتر معمولاً شرط بهتری در طی دوره های بی ثبات است، در حالی که نرخ Callback پایین تر در شرایط عادی بازار ترجیح داده میشود.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟ مناسبت ترین R/R
نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلیترین معیارهای تریدینگ در بازارهای معاملاتی سنتی و ارزهای دیجیتال است. این معیار به معاملهگران کمک میکند تا ریسک معامله را به حداقل، و سود آن را به بیشترین میزان ممکن برسانند. در واقع معیار Risk to Ratio، با استفاده از قیمت ورودی، استاپ لاس و سفارش حد سود، روند صعودی و نزولی بالقوه هر معامله را اندازهگیری میکند. در ادامه به طور مفصل به بررسی این معیار در داموندمگ میپردازیم.
- 1) نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
- 2) نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟
- 3) اهمیت و محدودیتهای استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
- 4) استفاده از شاخصهای فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود
- 5) نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
- 6) نتیجه گیری
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا همان R/R، رابطه میان ریسک احتمالی و سود بالقوه موجود در هر معاملهای را مشخص میکند. اما منظور از ریسک (Risk) و ریوارد (Reward) چیست؟ درک مفهوم ریوارد، در دنیای تجارت و سرمایهگذاری بسیار ساده است. در واقع ریوارد، همان سودی است که انتظار داریم از معامله نصیبمان شود. این سود از تغییر قیمت (خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا) و یا درآمد حاصل از سرمایهگذاری (دریافت سود سهام)، به دست میآید.
اما در مقابل در دنیای معاملات، هر اتفاق غیرمنتظرهای که باعث تغییر در ارزش داراییهای مالی شود، به عنوان ریسک در نظر گرفته میشود. در دنیای ترید و سرمایهگذاری، ریسک در گروههای مختلف قرار میگیرد. در ادامه به برخی از مهمترین انواع ریسکهای معاملاتی اشاره میکنیم:
ریسک نقدشوندگی / Liquidity Risk
یک دارایی خوب باید قدرت نقدشوندگی بالایی داشته و سرمایهگذار در هر زمانی قادر به فروش آن دارایی باشد. در این نوع ریسک، معاملهگر نمیتواند در خارج یا داخل پوزیشن معاملهای را انجام داده و دارایی خود را بفروشد.
ریسک بازار / Market Risk
در برخی از موارد، میزان ریسک یک معامله از ابتدا مشخص نیست. به خصوص در بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال که قیمتها به صورت لحظهای بالا و پایین میشوند. در مواردی این تغییرات قیمت بسیار شدید بوده و ممکن است کل بازار با کاهش ناگهانی قیمت مواجه شود. در Market Risk، ارزش کل بازار در زمان سرمایهگذاری کاهش پیدا کرده و فرد دچار ضرر و زیان زیادی میشود.
ریسک همبستگی / Correlation Risk
بر اساس آن ممکن است ارزش تمام سرمایهگذاریهای فرد در یک زمان و به طور ناگهانی کاهش پیدا کند.
ریسک سیاسی / Political Risk
بازارهای مالی به ویژه بازار ارزهای دیجیتال به شدت تحت تأثیر مسائل سیاسی، قوانین و مقررات جدید و اظهار نظرهای افراد تأثیرگذار قرار دارند. در سالهای اخیر شاهد نمونههایی همچون وضع قوانین جدید در مخالفت با ماینینگ کریپتوکارنسی در کشور چین و حتی اظهارنظرهای از مقامات غیرسیاسی اما بانفوذ مثل ایلان ماسک در مورد بیت کوین و شت کوینها، در پلتفرم توییتر بودهایم.
از آنجایی که در بازار ارزهای دیجیتال یا سایر بازارهای مالی، هیچ معاملهای بدون ریسک و با سود خالص انجام نمیشود، محاسبه نسبت ریسک به ریوارد و بررسی وضعیت سود و زیان معامله قبل از ورود به آن کاملاً ضروری و عاقلانه است.
بررسی مفهوم حد سود و ضرر
در هر معاملهای میتوان مقدار مشخصی را به عنوان بالاترین حد سود پیشبینی کرد، طبیعتاً معاملهگران با انجام معامله به دنبال رسیدن به این نقطه از سود هستند. اما در مقابل آن، به نقطهای که در سفارشهای توقف-ضرر آن معاملهگر در زمان سیر نزولی بازار از معامله خارج میشود، حد ضرر گفته میشود. به این ترتیب با در اختیار داشتن پارامترهای حد سود و ضرر معامله میتوانید به راحتی نسبت ریسک به ریوارد را محاسبه کرده و درباره انجام معامله تصمیمگیری کنید.
نحوه محاسبه نسبت ریسک به ریوارد
استفاده از استراتژیهای معاملاتی مانند نسبت ریسک به ریوارد تنها زمانی منطقی است که فرد از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارشهای سود استفاده کند. معاملهگران حرفهای قبل از انجام ترید و باز کردن یک پوزیشن جدید، با استفاده از تجزیه و تحلیلهای فنی، در نظر گرفتن سود معامله و پذیرش خطرات احتمالی، نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه میکنند. منظور از ریسک در اینجا، مقدار پولی است که معاملهگر در جریان انجام یک معامله از دست میدهد.
به عبارت دیگر شکافی که میان قیمت ورودی (entry price) و سفارش توقف ضرر (Stop Loss) یک معامله وجود دارد، نشاندهنده ریسک آن معامله است. قیمت ورودی نیز قیمت ارز دیجیتال مدنظر در لحظه انجام معامله خرید یا فروش آن است. به عنوان مثال ممکن است این عدد برای ارز دیجیتال بیت کوین برابر با 48 هزار و برای اتریوم برابر با 3.500 دلار باشد.
از طرفی ریوارد یا پاداش، سود بالقوه تعیین شده توسط معاملهگر را نشان میدهد، همچنین این امکان وجود دارد تا میزان ریوارد معامله را بر اساس فاصله قیمت ورودی (entry point) و سود هدف (profit target) اندازهگیری کنید. در نهایت نسبت ریسک به ریوارد، با استفاده از یک فرمول بسیار ساده و تنها با تقسیم ریسک بر پاداش معامله، به دست میآید.
- نتایج حاصل از فرمول ریسک به ریوارد
با جاگذاری دادههای معامله در این فرمول، سه حالت زیر به سفارشهای توقف-ضرر دست میآید:
- ریسک بیشتر از پاداش
- ریسک کمتر از پاداش
- ریسک مساوی پاداش
در صورتی که این نسبت از عدد 1 تجاوز کند، پاداش معامله از ریسک آن کمتر خواهد بود. بهتر است معاملاتی را انجام دهید که نسبت ریسک به پاداش کمتری داشته باشند. این بدان معناست که پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.
مثالی از استفاده از این فرمول در معامله بیت کوین
معاملهای را با دادههای زیر در نظر بگیرید.
- قیمت ورودی: 50 هزار دلار
- توقف ضرر: 48 هزار دلار
- حد سود: 54 هزار دلار
جایگذاری دادهها در فرمول Risk to Reward Ratio: 5/0 = 000/4 ÷ 000/2 = (000/50 -000/54) ÷ (000/48 – 000/50)
نسبت ریسک به ریوارد این معامله برابر با 5/0 است، برای اینکه این معامله به طور منظم سودآور باشد، لازم است این نسبت را بین 3/0 تا 5/0 نگهدارید.
نحوه عملکرد نسبت ریسک به ریوارد چگونه است؟
معیار نسبت ریسک به سود، به سرمایهگذاران کمک میکند تا بتوانند در معاملات خود ریسک از دست دادان دارایی را مدیریت کنند. جهت ثبت سفارش خرید، تنها کافیست به صرافی دیجیتالی مدنظر رفته و در پنل تریدینگ صرافی بر اساس استراتژی معاملاتی خود و تحلیلهای انجام شده Stop loss و Profit Target معامله را در یک نقطه منطقی تنظیم کنید.
توجه داشته باشید سطوح توقف ضرر و سود هدف را نباید به صورت تصادفی انتخاب کنید. چراکه تنها با مشخص کردن این دو پارامتر میتوانید نسبت ریسک به ریوارد معامله را محاسبه و میزان سودده بودن معامله را ارزیابی کنید.
اهمیت و محدودیتهای استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
معاملهگران حرفهای در هنگام انجام معاملات خود به طور همزمان از ابزارها، استراتژیها و پارامترهای مختلف استفاده میکنند. به دلیل تعدد ابزارهای معاملاتی لازم است قبل از هر چیزی ابتدا کارکرد هر معیار را به خوبی درک کرده و با محدودیتها و اهمیت استفاده از آنها آشنا شویم. به همین منظور در ادامه به بررسی اهمیت و محدودیتهای استفاده از نسبت Risk to Reward میپردازیم.
اهمیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
مهمترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد آن است که با استفاده از آن سرمایهگذار یا معاملهگر میتواند میزان ریسک سبد سرمایه خود را مدیریت کند. به این ترتیب با محاسبه نسبت RR و تجزیه و تحلیل بازار میتوانید دارایی خود را از ریسک بسیار بالا در مقابل سود بسیار کم یک معامله محافظت کنید.
محدودیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
طبیعتاً نسبت ریسک به ریوارد، به تنهایی تمام اطلاعات مورد نیاز برای انجام یک معامله را در اختیار کاربر قرار نمیدهد. برای داشتن یک معامله موفق، باید در کنار نسبت RR از تکنیکها و ابزارهای معاملاتی دیگر نیز استفاده کنید، یعنی علاوه بر تعیین سطوح توقف ضرر و سود هدف، لازم است بتوانید میزان احتمال دستیابی به اهداف تعیین شده در سفارش را ارزیابی کنید.
یکی از اشتباهاتی که معمولاً اغلب معاملهگران روزانه مرتکب میشوند، آن است که این افراد قبل از تجزیه و تحلیل تمام جوانب معامله، نسبت ریسک به پاداش خاصی را برای معامله خود در نظر میگیرند. اما متأسفانه این موضوع سبب میشود تا بجای در نظر گرفتن ارزش رمز ارز مدنظر و شرایط بازار، معاملهگر پارامترهای توقف ضرر و سود هدف سفارش خود را بر اساس قیمت ورودی تنظیم کند.
انتخاب یک نسبت ریسک به پاداش مناسب، به عنوان یک اقدام متعادلکننده، این پیام را به معاملهگر میدهد که معامله قبل از رسیدن به نقطه توقف ضرر، شانس خوبی برای رسیدن به قیمت هدف دارد. جهت استفاده مؤثر از این نسبت، به یک طرح معاملاتی با شرایط زیر نیاز است:
- شرایط قابل قبول در بازار
- زمان و مکان ورود به معامله
- انتخاب درست پارامترهای توقف ضرر و قیمت هدف، بر اساس شرایط بازار
در هر صورت لازم است علاوه بر نسبت ریسک به ریوارد معامله، نسبتهای دیگر مانند Win to Loss Ratio و نقطه سر به سر (break-even) را هم در نظر بگیرد.
استفاده از شاخصهای فنی و نسبت ریسک به ریوارد در افزایش سود
ورود به یک معامله بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد و مدیریت درست اندازه پوزیشن، تنها ریسک و خطرات معامله را افزایش میدهد. معامله در بازارهای مالی سنتی و ارزهای دیجیتال نیازمند بهرهگیری از یک رویکرد سیستماتیک با هدف افزایش پاداش بالقوه بوده و جایی برای حدس و گمان نیست. جهت داشتن یک رویکرد مناسب لازم است به مراحل زیر توجه کنید.
نحوه تنظیم توقف ضرر بر اساس ریسک بازار
همانطور که گفتیم، اختلاف نقطه ورودی و سطح توقف ضرر، ریسک معامله را نشان میدهد. سطح توقف ضرر نقطه خروج شما از یک معامله است، به این معنا که معامله شما به صورت خودکار و با تحمل کمترین ضرر ممکن بسته میشود. پرایس اکشن (Price action) یا حرکت قیمت (Price movement) یک دارایی، ویژگی یک ابزار معاملاتی بوده و در طول زمان بر روی نمودار ترسیم میشود. در واقع ترسیم پرایس اکشن بر روی نمودار اعمال خریداران و فروشندگان بازار را نشان میدهد.
اگر نمودار زیر را با دقت ملاحظه کنید، متوجه میشوید که قیمت در چند ناحیه تکرار شده است. اگر بتوانیم حد ضرر معامله را از میان این سطوح حمایت و مقاومت تعیین کنیم، احتمال بازگشت دوباره قیمت به این نواحی بیشتر است.
در نمودار بالا مشاهده میکنیم که قیمت بیت کوین از سطح حمایتی قوی 30 هزار دلاری بالاتر رفته است. در نتیجه خرید از این سطح با ریسک کمتر از 30 هزار دلار، احتمال وین ریت (Win Rate) را افزایش میدهد.
رویکرد دیگر، استفاده از خط روند سطح حمایت یا مقاومت است، در اغلب مواقع، قیمت به موقع از این سطح به جای اول برمیگردد.
در نمودار بالا ملاحظه میکنید که چطور قیمت از خط روند سطح حمایت، به عقب برگشته است. همچنین کندل استیکهای موجود در نمودار نشان میدهند که قیمت از خط روند (Trend line) تصحیح شده و به طرف بالا حرکت کرده است. علاوه بر این نسبت ریسک به ریوارد برای هر معامله از 1:1 بالاتر است.
به جز خطوط استاتیک یا ترند سطح حمایت، اغلب قیمتها از سطوح داینامیک عبور میکنند. میانگین متحرک نمایی دوگانه (EMA) مثال بسیار خوبی از سطوح مقاومت و حمایت داینامیک است. در واقع EMA نوعی میانگین متحرک است که با قرار دادن وزن بیشتر بر روی آخرین پرایس اکشن، قیمتها را متعادل و هموار میکند.
به عنوان مثال، اگر قیمت به 20-Period EMA نزدیک شود، احتمال زیادی وجود دارد تا میانگین متحرک، به عنوان یک سطح حمایت یا مقاومت داینامیک عمل کند. در نمودار بالا قیمت، بالاتر از سطح حمایتی داینامیک حرکت میکند. در این موارد بهتر است حد ضرر را پایینتر از EMA 20 قرار دهید، به این ترتیب قیمت با نسبت ریسک به ریوارد 1:4 افزایش یافته و بالاتر میرود.
نحوه تنظیم سود هدف (Target Profit) با هدف کاهش میزان ریسک
بر اساس توصیه کارشناسان و یک اقدام کاملاً منطقی باید قبل از شروع معامله میزان ریسک و ضرر آن را محاسبه کنید. در قسمت قبل نحوه محاسبه ریسک با استفاده از سطوح حمایتی، مقاومتی و میانگین حرکت آموزش داده شد. تمام قواعد بالا برای اندازهگیری ریوارد (سود) معامله نیز کاربرد دارند. اگر قیمت به سمت بالا حرکت کرده و به هر سطح مقاومت قابلتوجهی برسد، احتمال واکنش در این سطوح قیمتی بیشتر میشود.
نمودار بالا مثال خوبی برای تنظیم سود هدف بر اساس سطوح مقاومت است. در این مثال، قیمت 40 هزار دلار، به عنوان یک نقطه معکوس قیمت، قابل توجه و معنیدار است، یعنی جایی که قیمت از آن پایینتر رفته و این سطح را معنیدار میکند. در نتیجه اگر BTC/USD را پس از عبور از قیمت 30 هزار دلار خریده باشید، سود هدف (Take profit) شما باید بر روی 40 هزار دلار تنظیم شود.
در بازار سرمایه ابزاری به نام فیبوناچی کاربرد زیاد داشته و معاملهگران با استفاده از آن اهداف احتمالی قیمت را شناسایی میکنند. بر اساس یک رویکرد مقدماتی، لازم است سطح توسعه (extension leve) را به عنوان “قیمت هدف” اصلی در نظر بگیرید.
نمودار بالا نشان میدهد که چگونه سطح توسعه فیبوناچی به عنوان یک نقطه معکوس برای قیمت اصلی عمل میکند. به عنوان مثال، اگر پس از شکست 61.8 درصدی سوئینگ لول خرید خود را نهایی کنید، سطح Take Profit اصلی باید در 161.8 درصد باشد.
نکات کلیدی در هنگام استفاده از نسبت ریسک به ریوارد
نکات کلیدی در رابطه با معیار نسبت ریسک به ریوارد در بازار ارزهای دیجیتال به شرح زیر است:
- نسبت ریسک به ریوارد به تنهایی اطلاعات کافی در اختیار شما قرار نمیدهد.
- لازم است نحوه رسیدن به سطوح مختلف پاداش را با استفاده از این تکنیک معاملاتی آموزش ببینید.
- باید قبل از شروع معامله اطلاعات کافی در خصوص شرایط بازار جمعآوری کنید.
- لازم است یک برنامه معاملاتی معقول برای استفاده بهینه از نسبت ریسک به ریوارد داشته باشید.
- با اینکه ریسک به ریوارد یک ابزار عالی در بازارهای مالی است، اما برای مدیریت معاملات خود به استراتژی و ابزارهای دیگر نیز نیاز خواهید داشت.
نتیجه گیری
نسبت ریسک به ریوارد یکی از اصلیترین پارامترهای معاملاتی در بازارهای سرمایه و ارزهای دیجیتال است. این معیار در کنار سایر ابزارهای معاملاتی، به شما کمک میکند تا حد امکان میزان ریسک معامله را کاهش داده و سود مورد انتظار را در پایان معامله به دست آورید.
سؤالات متداول
چه زمانی از نسبت ریسک به ریوارد استفاده کنیم؟
استفاده از استراتژی معاملاتی نسبت ریسک به ریوارد، تنها زمانی منطقی است که از ابزارهای معاملاتی مانند توقف ضرر و سفارشهای سود استفاده کنید.
مهمترین مزیت استفاده از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
اصلیترین مزیت این معیار آن است که با استفاده از آن میتوانید میزان سود معامله را افزایش و ریسک سبد سرمایه خود را کاهش دهید.
چه زمانی فرمول نسبت ریسک به ریوارد نتیجه مناسبی دارد؟
معاملاتی که نسبت ریسک به پاداش کمی دارند، گزینه بهتری هستند. چراکه در این موارد پتانسیل سود معامله بیشتر از ریسک آن است.
دیدگاه شما