نکاتی در خصوص حاشیه سود عملیاتی:– سود عملیاتی بیانگر تفاوت میان سود ناخالص و هزینههای عملیاتی نظیر هزینههای اداری، توزیع، بازاریابی و فروش و سایر هزینههای عمومی است.– حاشیه سود عملیاتی معیاری است که کنترل هزینههای عملیاتی در سودآوری شرکت را بررسی میکند.– هرچه نسبت سود عملیاتی به میزان فروش عدد بزرگتری باشد، به این معناست که هم میزان سودآوری شرکت و هم میزان موفقیت در کاهش هزینههای عملیاتی زیاد است.
مارجین (Margin) در فارکس + تکنیک ها
بنابراین، مارجین در معاملات فارکس دقیقاً چیست؟ مارجین وثیقه (یا تضمینی) است که یک معامله گر باید نزد کارگزار خود سپرده گذاری کند تا بخشی از ریسکی را که معامله گر برای کارگزار ایجاد می کند پوشش دهد. معمولاً کسری از موقعیت معاملاتی است و به صورت درصد بیان می شود. شما می توانید مارجین خود را به عنوان سپرده در تمام معاملات باز خود در نظر بگیرید.
مارجین مورد نیاز کارگزار فارکس شما حداکثر اهرمی را که می توانید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید تعیین می کند. بنابراین، تجارت با اهرم نیز گاهی اوقات به عنوان “معامله با حاشیه” شناخته می شود.
هر کارگزاری نیازمندیهای حاشیه CFD متفاوتی دارد و قبل از انتخاب یک کارگزار و شروع معامله با مارجین، درک این موضوع مهم است.
معامله با مارجین می تواند پیامدهای متفاوتی داشته باشد. این می تواند بر نتیجه معاملات شما تأثیر مثبت یا منفی بگذارد، به طوری که هم سود بالقوه و هم ضرر احتمالی به طور قابل توجهی افزایش می یابد.
نحوه محاسبه مارجین فارکس
فرض کنید یک کارگزار اهرم 1:20 را برای معاملات فارکس ارائه می دهد. این در اصل به این معنی است که برای هر 20 واحد ارز در یک موقعیت باز، 1 واحد ارز به عنوان مارجین مورد نیاز است. به عبارت دیگر، اگر اندازه موقعیت فارکس مورد نظر شما 20 دلار بود، مارجین آن 1 دلار خواهد بود.
بنابراین، در این مثال، حاشیه برابر با 1/20 یا 5٪ است.
برای نشان دادن این موضوع برعکس، اگر میدانستیم که یک کارگزار به مارجین 10 درصدی نیاز دارد، میتوانیم محاسبه کنیم که برای هر 10 دلاری که میخواهیم معامله کنیم، باید 1 دلار مارجین عرضه کنیم. به عبارت دیگر، در این مثال، میتوانیم معامله خود را 1:10 افزایش دهیم.
فری مارجین در فارکس چیست؟
ما اکنون پاسخی به این سوال داریم که “مرجین در معاملات فارکس چیست”، نحوه محاسبه و ارتباط آن با اهرم را درک کنید. اما مارجین آزاد در فارکس چیست؟
مارجین آزاد فارکس مقدار پولی است که در یک حساب معاملاتی برای باز کردن موقعیتهای جدید در دسترس است. می توان آن را با کم کردن حاشیه استفاده شده از حقوق صاحبان سهام محاسبه کرد.
ممکن است اکنون به این فکر کنید که “حقوق صاحبان حساب چیست؟!”. حقوق صاحبان سهام مجموع مانده حساب و هرگونه سود یا زیان تحقق نیافته از هر حاشیه سود دقیقاً چیست؟ موقعیت باز است. وقتی از مانده حساب صحبت می کنیم، در مورد کل پول سپرده شده در حساب معاملاتی صحبت می کنیم (این شامل مارجین استفاده شده برای هر موقعیت باز می شود). اگر هیچ معامله ای باز ندارید، ارزش حقوق صاحبان سهام برابر با مانده حساب معاملاتی است.
مفهوم موارد فوق این است که حاشیه آزاد فارکس در واقع شامل هر گونه سود یا زیان تحقق نیافته از موقعیت های باز است. این بدان معنی است که اگر یک موقعیت باز دارید که در حال حاضر سود دارد، می توانید از این سود به عنوان حاشیه اضافی برای باز کردن موقعیت های جدید در حساب معاملاتی خود استفاده کنید.
با یک مثال می توانیم اصطلاح حاشیه آزاد را بهتر درک کنیم.
مثال مارجین رایگان فارکس
فرض کنید یک حساب معاملاتی با موجودی 1000 دلار و حاشیه CFD 5 درصد داریم. ما می خواهیم موقعیتی را باز کنیم که هزینه آن 8000 دلار است. در نقطه شروع معامله، موارد زیر صادق است:
موجودی حساب = 1000 دلار
حاشیه = 400 دلار (5٪ از 8000 دلار)
حاشیه رایگان = 600 دلار (صاحب صاحب – حاشیه استفاده شده)
حقوق صاحبان حاشیه سود دقیقاً چیست؟ سهام = 1000 دلار
اگر ارزش موقعیت ما افزایش یابد و به ما سود تحقق نیافته 50 دلار بدهد، می توانیم موارد زیر را مشخص کنیم:
موجودی حساب = 1000 دلار
حاشیه = 400 دلار
حاشیه رایگان = 650 دلار
حقوق صاحبان سهام = 1050 دلار
مارجین استفاده شده و مانده حساب تغییر نمی کند، با این حال، حاشیه آزاد فارکس و حقوق صاحبان سهام هر دو افزایش می یابند تا سود محقق نشده موقعیت باز را منعکس کنند. توجه به این نکته ضروری است که اگر ارزش موقعیت ما به جای افزایش 50 دلار کاهش می یافت، حاشیه آزاد و حقوق صاحبان سهام هر دو به یک میزان کاهش می یافتند.
سطح مارجین (مارجین لول) در فارکس چیست؟
سطح مارجین در فارکس مفهوم مهمی است که نسبت حقوق صاحبان سهام به حاشیه استفاده شده را به صورت درصد نشان می دهد. بنابراین، سطح حاشیه چگونه محاسبه می شود؟ فرمول سطح حاشیه به شرح زیر است:
سطح مارجین فارکس = (صاحب ارزش / حاشیه استفاده شده) * 100
کارگزاران از سطح حاشیه برای تعیین اینکه آیا معامله گران فارکس می توانند موقعیت های جدیدی داشته باشند یا خیر استفاده می کنند. سطح حاشیه 0٪ به این معنی است که حساب در حال حاضر هیچ موقعیت باز ندارد.
سطح مارجین فارکس 100% به این معنی است که ارزش ویژه حساب برابر با مارجین استفاده شده است. این معمولاً به این معنی است که تا زمانی که پول نقد بیشتری به حساب خود اضافه نکنید یا سودهای محقق نشده شما افزایش پیدا نکند، کارگزار اجازه هیچ معامله دیگری را در حساب شما نخواهد داد.
مثال محاسبه سطح حاشیه فارکس
تصور کنید که مانده حساب 10000 دلاری دارید و موقعیتی را باز می کنید که به مارجین فارکس 1000 دلار نیاز دارد.
اگر بازار بر خلاف شما حرکت کند و منجر به زیان تحقق نیافته 9000 دلاری شود، سهام شما 1000 دلار خواهد بود (یعنی 10000 تا 9000 دلار). در این شرایط، ارزش سهام شما برابر با مارجین شما است، یعنی سطح مارجین فارکس شما 100٪ است. این بدان معناست که دیگر نمیتوانید موقعیت جدیدی در حساب خود باز کنید، مگر اینکه بازار بچرخد و سهام شما دوباره افزایش یابد یا پول نقد بیشتری به حساب خود واریز کنید.
در ادامه این مثال، بیایید تصور کنیم که بازار بر خلاف شما حرکت حاشیه سود دقیقاً چیست؟ می کند. در این صورت، کارگزار به طور خودکار موقعیت های بازنده شما را می بندد. حدی که کارگزار پوزیشن های شما را می بندد بر اساس سطح مارجین است و به عنوان سطح توقف خارج می شود. سطح توقف از کارگزاری به کارگزاری دیگر متفاوت است.
هنگامی که سطح توقف خارج شود، کارگزار موقعیت های شما را به ترتیب نزولی می بندد و ابتدا از بزرگترین موقعیت شروع می شود. بستن یک موقعیت، حاشیه استفاده شده را آزاد می کند، که به نوبه خود باعث افزایش سطح حاشیه فارکس می شود که ممکن است آن را به بالاتر از سطح توقف خارج کند. اگر این کار را نکرد، یا بازار به حرکت علیه شما ادامه داد، کارگزار به بستن موقعیت ها ادامه خواهد داد.
نتیجه گیری
اکنون باید پاسخی به سؤال اصلی “حاشیه در معاملات فارکس چیست؟” و همچنین درک نحوه محاسبه آن و برخی از اصطلاحات مرتبط با آن – مانند سطح مارجین فارکس، داشته باشید.
حاشیه های CFD یک موضوع بحث داغ است. برخی از معامله گران استدلال می کنند که مارجین بیش از حد بسیار خطرناک است و به راحتی می توان دلیل آن را فهمید. با این حال، به سبک معاملاتی فردی و سطح تجربه معاملاتی بستگی دارد.
معامله با مارجین می تواند یک رویکرد سودآور برای معاملات فارکس و CFD باشد، با این حال، بسیار مهم است که تمام ریسک های مرتبط را درک کنید. اگر انتخاب می کنید با استفاده از مارجین فارکس معامله کنید، باید مطمئن شوید که دقیقاً نحوه عملکرد حساب خود را درک کرده اید. حتماً قرارداد مارجین بین خود و کارگزار انتخابی خود را به دقت بخوانید، اگر چیزی برای شما روشن نیست، باید از کارگزار خود بخواهید حاشیه سود دقیقاً چیست؟ که توضیح دهد.
سهام بنیادی (بنیادین) بورس چیست؟
اگر شما جز آن دسته از افرادی هستید که به فکر سرمایه گذاری در بورس افتادهاید و در عین حال بر اساس داستانهای روایت شده از افرادی که تجربه از دست دادن سرمایهشان در بورس را دارند کمی ترسیدهاید؛ باید به شما بگوییم که مطالبی که در ادامه این مقاله قرار است تا در خصوص معرفی سهام بنیادی در بورس و چگونه شناسایی آن سهم برای شما دوستان تعریف کنیم؛ ممکن است اندکی بتواند دیدگاه شما را نسبت به این بازار تغییر دهد. در واقع شناخت و شناسایی سهام بنیادین و همچنین داشتن یک استراتژی خوب و مناسب میتواند شما را در بازه های زمانی کوتاه مدت و بلند مدت به سودهای مناسبی برساند. پس اگر مایل هستید تا وارد این بازار شوید و سهامی را که از نظر بنیادی واقعاً قوی هستند بشناسید و خریداری کنید لازم است تا در وهله اول میزان سطح اطلاعات خود را در این زمینه افزایش دهید.
معرفی سهام بنیادی
قبل از این که برای شما دوستان به معرفی سهام بنیادی در بورس بپردازیم بهتر است تا ابتدا برای درک بهتر این مطلب تعدادی نکات کلیدی و هرچند ساده را برایتان شرح دهیم. اگر به تازگی تصمیم به ورود به این بازار مالی گرفتهاید و اطلاعات چندانی در خصوص آن ندارید بهتر است تا با دقت به مطالعه این بخش از مقاله ما بپردازید. در واقع سهام نشان دهنده ارزش حق مالکیت افراد در یک شرکت است. لازم است بدانید که بازارهای سهام همچون بورس جایی هستند که سرمایه گذاران حال چه فردی و چه نهادی به منظور خرید و فروش سهم در یک مکان عمومی گردهم جمع میشوند و با توجه به پیشرفت چشمگیر علم و تکنولوژی در این روزها این مبادلات دیگر در قالب بازارهای الکترونیکی اجرا میگردد. قیمت سهام به دلیل تقاضای خریداران و فروشندگان و همچنین بر اساس میزان عرضه و تقاضا در بازار تعیین میگردد. حال که شما را با این مفاهیم هرچند ساده و ابتدایی آشنا کردیم به توضیح این مبحث میپردازیم.
سهام بنیادی در بورس چیست؟
یکی از سوالاتی که افراد در ابتدای ورود به بازار بورس و دیگربازارهای مالی میپرسند این است که سهم بنیادی چیست؟ یا سهام بنیادی چیست؟ در طی تعریفی بسیار ساده و قابل فهم میتوانم برای شما دوستان این طور بیان کنم که در واقع سهام بنیادی به سهامی گفته میشود که نسبت به سایر سهام ارائه شده در بورس دارای میزان ضرر کمتری است؛ البته ضرر و زیان رکن اصلی تمامی بازارهای مالی هستند اما منظور ما از گفتن این جمله این بود که چون این سهام معمولاً بر اساس روشهای بنیادی تجزیه تحلیل و سپس خریداری میگردند و اصولاً آینده روشنی در پیش روی خود دارند میزان ریسک بنیادی آنها در قیاس با سایر سهام کمتر است. با توجه به این تفاسیر طبیعی است که بیشتر افراد به دنبال چنین سهامی در بازار بورس بگردند. نحوه تشخیص سهام بنیادی نیازمند مطالعه و تحقیق در مورد بنیاد یک سهم است.
ویژگی سهم بنیادی در بورس چیست؟
یکی از سوالات رایجی که افراد پس از ورود به بازارهای مالی و میزانی آشنایی پیدا کردن با سهام بنیادی برایشان مطرح میگردد این است که ما چگونه باید ویژگی یک سهام بنیادی در بورس را شناسایی کنیم؟ همانطور که بالاتر نیز برایتان ذکر کرده بودیم این گونه سهام بر اساس تجزیه و تحلیل بنیادی سنجیده و انتخاب میگردند. عوامل متعددی از جمله میزان استهلاک شرکت مورد نظر، شفافیت اطلاع رسانی یک سهم، سود خالص، P/E میزان فروش، نرخ مالیات، میزان رقابت و جایگاه شرکت جزء عوامل مهمی هستند که به شما کمک میکنند تا بهتر بتوانید به بررسی بنیادی بودن یک سهم خاص بپردازید. همانطور که شاید بسیاری از شما دوستان بدانید ویژگی بارز سهام بنیادین نقدشوندگی بسیار بالای آنها نسبت به سایر سهمها است. این مسئله دقیقا همان چیزی است که میتواند سرمایه شما را به هنگام ریزشهای بازار نجات دهد. خصوصا اگر مبلغ قابل توجهی را در بورس سرمایه گذاری کرده باشید.
با توجه به موارد ذکر شده در بالا باید برایتان روشن کنیم که به عنوان مثال در زمینه استهلاک شرکت باید بدانید که طبیعی است هنگامی که استهلاک ماشینآلات یک شرکت زیاد باشد سودآوری آن کمتر گردد؛ یا این که هر چه یک شرکت بتواند اطلاعات واضحتر و دقیقتری در خصوص عملکردهای کلی خود در اختیار مردم و سهامداران قرار دهد مردم بهتر قادر خواهند بود به آنها اطمینان کرده و با تکیه به اطلاعات کافی سهم آنها را خریداری نمایند. همچنین شما قبل از خرید یک سهم باید به میزان سابقه و ثبات سوددهی در طول یک سال و یا بیشتر آن سهم دقت نمایید. البته باز هم لازم به ذکر است که ثبات در سوددهی در طی یک سال به این معنا نیست که این سهم تا ابد قرار است به همین شیوه باقی بماند.
نحوه تشخیص سهام بنیادی
چگونه بفهمیم یک سهم بنیادی است؟ حال که شما را با ویژگیهای اصلی تک سهم بنیادی آشنا کردیم قصد داریم تا در این قسمت از مقاله برای شما توضیح دهیم که چگونه باید بر اساس ویژگیهای ذکر شده در بالا سهم مورد نظر را شناسایی و خریداری نمایید. فرقی نمیکند که دوست دارید تک سهم بخرید یا این که قصد دارید سبد خود را به واسطه خرید سهام بنیادی متفاوت رنگین کنید به هر حال به منظور شناسایی و تشخیص سهم بنیادی یک سری اصول ثابت وجود دارد که باید آنها را حتما در نظر بگیرید.
- استمرار در سودآوری
- فروش افزایشی
- بدهی و تسهیلات کم
برای درک بهتر موارد بالا با یک مثال پیش میرویم. یک شرکت سیمانی در سازمان بورس را در نطر بگیرید اگر این شرکت استمرار در سودآوری داشته باشد این بدین معنی نیست که هیچگاه ضرر نداده باشد، نکته قابل توجه استمرار در سودآوری است. فروش افزایشی به این معنی است که شرکت فوق تعدادی مشتری ثابت دارد و این تعداد به طور مداوم روند افزایشی را مشاهده میکند حتی اگر این روند کند باشد اما سیر صعودی آن مهم است. در آخر باید بدهی و تسهیلات یک شرکت را بررسی کنید نمیتوان گفت یک شرکت خوب هیچگاه بدهی یا تسهسلات ندارد اما این مقدار باید در حداقلترین حالت قرار بگیرد تا بتوان گفت یک سهم از نظز بنیاد قدرتمند است و ارزش سرمایهگذاری به ویژه با دید بلندمدت را به برای خریدار فراهم میکند.
در بورس یکی از اصلی ترین راهها به منظور نحوه تشخیص یک سهم بنیادی استفاده از سامانه «کدال» است در واقع مواردی که در بالا ذکر کردیم را میتوانید از طریق سامانه کدال بررسی کنید. اگر مدتها است که در این بازار فعالیت دارید حتماً تا کنون اسم این سامانه را شنیدهاید و برایتان چندان جدید و ناشناخته نیست. برای آن دسته از دوستانی که ممکن است به تازگی وارد بازار بورس شده باشند و اطلاعات چندانی در این خصوص ندارند بهتر است تا توضیح کوتاهی در خصوص این که سامانه کدال چیست و چه میکند بدهیم.
سامانه کدال
سامانه کدال یک مرجع کلی در خصوص دستیابی به اطلاعات مورد نیاز از شرکتهای فعال و پذیرفته شده در بورس است. به هر حال شما در هر بازار مالی که فعالیت کنید حال چه بیت کوین و چه بازار بورس فارکس باز هم به یک منبع به منظور دستیابی به اطلاعات مالی سهمهای مورد نظر پیدا خواهید کرد. اولین کاری که در خصوص یافتن سهام بنیادی در بورس باید انجام دهید این است که به سامانه کدال مراجعه کنید و سپس اطلاعات مرتبط با سهم مورد نظرتان را بررسی بفرمایید. ویژگیهای زیر را حتماً در بررسیهای خود در نظر بگیرید:
- اول از همه باید بررسی کنید که نقد شوندگی سهمی که انتخاب کردید بالا باشد.
- بررسی کنید و ببینید که شرکت مورد نظرتان در سالها و ماههای گذشته منفی بوده است و هم اکنون مثبت شده است یا خیر؟ اگر چنین باشد ممکن است بتواند بنیاد خوبی داشته باشد.
- سهمی را که بررسی میکنید باید روند رو به رشدی داشته باشد و نسبت به سالهای گذشته خود بیشتر روند صعودی به خود گرفته باشد.
- میزان فروش و تولید سهم و شرکت مورد نظر را بررسی کنید.
- یکی از متداول ترین کارها به منظور شناسایی یک سهم بنیادی این است که مقدار eps آن را بررسی کنید و مطمئن شوید که مثبت است.
- به بررسی میزان افزایش سرمایه شرکت مورد نظر بپردازید و مطمئن گردید که پس از این افزایش سرمایه درآمد قابل قبولی کسب کرده باشد.
- در آخر فراموش نکنید که حتماً میزان بدهیها و داراییهای شرکت را بسنجید.
لیست سهام بنیادی در سال ۱۴۰۱
یکی از مزیتهای سرمایهگذاری با دید بلندمدت برای معاملهگر عدم وجود استرس است. در این بخش ما بر اساس تحلیلهایی که انجام شده چند مورد از سهمهایی که با دید بلندمدت و بر اساس تحلیل بنیادی میتوانید آن را خریداری کنید را معرفی میکنیم. این سهمها تنها معرفی هستند بعتر است قبل از خرید حتما خودتان آنها را نیز تحلیل کنید.
- سهام دجابر
- سهام کپشیر
- سهام چکاوه
- سهام شلعاب
سخن آخر
استفاده صحیح و همزمان از تحلیلهای تکنیکال و تحلیلهای بنیادین و یا فاندامنتال میتواند شما را به سود در بازارهای مالی برساند. حال فرقی نمیکند که به دنبال خرید یک سهام بنیادی در بورس باشید و یا خیر، باید به شما بگوییم که بهتر است قبل از این که وارد بازاری همچون بورس شوید لازم است ابتدا به افزایش دانش خود از بازار مالی مورد نظر بپردازید؛ زیرا تنها همین امر است که میتواند به رشد شما در این تجارت کمک کند. همانطور که باید از مفاد این مقاله برداشت کرده باشید روشهای مختلف و زیادی وجود دارند که میتوانند به شما در راستای افزایش سطح اطلاعاتتان کمک کنند و شما را به سمت موفقیت در ارزیابی سهام و شرکتهای مورد نظر سوق دهند. نکته آخری که باید در خصوص انتخاب یک سهام بنیادی در بورس به شما دوستان بگوییم این است که علاوهبر در نظر گرفتن تمامی موارد ذکر شده در بالا سعی کنید هیچ گاه تک سهم نباشید، زیرا این کار میزان ریسک و ضرر شما را بیشتر خواهد کرد و همچنین بررسی تحلیلهای تکنیکال سهم مورد نظر را هیچگاه فراموش نکنید. امیدواریم تا مطالب ارائه شده در این مقاله توانسته باشند به بهبود عملکرد شما در شناسایی و انتخاب سهام بنیادی در بازار بورس کمک کنند.
سوالات متداول
سهم بنیادی در بورس چیست؟
سهام بنیادی در حاشیه سود دقیقاً چیست؟ بورس به سهامی میگویند ارزش ذاتی بالایی دارد یعنی نسبت به سایر سهامها ضرر کمتری به خود دیده و بر اساس روشهای بنیادی تجزیه تحلیل و سپس خریداری میشود.
سهام بنیادی بلندمدت چیست؟
سهام بنیادی بلند مدت به سهامی گفته میشود ارزش ذاتی بالایی دارد و از نظر بنیادی مستعد رشد در آینده است که افراد با توجه به استراژیهای مختلف اقدام به خرید و نگهداری این سهمها میکنند تا در آینده با سود بالا به فروش برسانند.
برای یادگیری “تحلیل بنیادی و تخمین سودآوری” مسیر زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
حاشیه سود دقیقاً چیست؟
بخش مقالات تخصصی را کامل مطالعه فرمایید ، مطمئنا درمی یابید که چرا و به چه دلایلی بهتر است برند بگیرید .
مساحت 200 متر بهترین و مقرون به صرفه ترین اندازه است . اما مساحت های کمتر و یا بیشتر هم ایرادی ندارند .
اولویت اول با مناطق تفریحی و توریستی است . بعد از آن مناطق بالاشهر گزینه خوبی به حساب می آیند . مناطق بورس غذا هم بد نیستند . مراکز شهر متوسط بوده و مناطق پایین شهر و یا حومه شهرها هم زیاد توصیه نمی شوند .
داشتن جای پارک ، دید خوب مغازه ، منطقه نسبتا شلوغ ، ساختمان تقریبا نوساز ، قیمت مقرون به صرفه ملک .
معمولا مالک ها بیشتر از 2 یا 3 سال ملک را یکجا اجاره نمی دهند . اما اگر مستاجر خوبی باشید ، به تجربه دیده ایم که معمولا دوباره تمدید می کنند .
زیاد نگران نباشید . بالاخره در طی این 2 یا 3 سال آنقدر مشتری جمع کرده اید که هر جا بروید بازهم مشتری ها به دنبال شما خواهند آمد . فقط یک هزینه جابجایی به شما تحمیل خواهد شد . البته حتی اگر هم لازم نبود جابجا شوید و در همان ملک می ماندید ، بالاخره بعد از 2 یا 3 سال یک هزینه تعمیرات و تغییر و به روز رسانی دکور را داشتید . این هزینه تعمیر و تغییر دکور ، با هزینه جابجایی به ملک دیگر تقریبا یکسان است .
اگر همه اصول مدیریتی درست و کامل رعایت شوند ، این احتمال بسیار ضعیف خواهد بود . اما در صورتی که واقعا خودتان از عهده کار بر نیامید و یا هر مشکل دیگری داشته باشید ، می توانید کل دستگاه ها و حق امتیاز برند خود را به شخص دیگری واگذار کنید . مدیریت پرپل سوخاری هم در این زمینه ها با شما همکاری های لازم را خواهد داشت . اما بالاخره بابت هزینه هایی که برای دستگاه های آشپزخانه و دکور مغازه انجام داده اید ، مقداری ضرر خواهید کرد .
تقریبا هر روز قبل از ظهر تا آخر شب . حتی روزهای تعطیل . اما اگر وقت کافی برای این کار را ندارید ، می توانید یک نفر شریک بگیرید و با او تقسیم وظایف کنید و یا یک نفر مدیر استخدام کرده و همه کارها را به او بسپارید
در برند پرپل سوخاری هزینه های جاری ماهیانه مغازه اعم از خرید مواد اولیه ، حقوق پرسنل ، آب ، برق ، گاز ، بیمه ، مالیات و… (به جز اجاره ملک) تقریبا معادل 65 درصد از فروش بوده و سود باقیمانده تقریبا معادل 35 درصد منهای اجاره مغازه است . یعنی اگر ماهیانه 100 میلیون تومان فروش داشته باشید و اجاره مغازه شما هم مثلا 15 میلیون تومان باشد ، سود شما می شود : 35 میلیون تومان منهای اجاره مغازه . یعنی 35 میلیون تومان منهای 15 میلیون تومان (اجاره)
تنها راه افزایش سود ، افزایش فروش است . چون با افزایش فروش ماهیانه ، بعضی حاشیه سود دقیقاً چیست؟ هزینه ها (آب و برق و گاز و اجاره و…) ثابت باقی می ماند و سود بیشتر می شود . اما طبق مفاد قرارداد اعطای نمایندگی برند پرپل سوخاری نمی توانید در کیفیت مواد اولیه تغییری که منجر به افت کیفیت باشد ، انجام دهید . اگر
راهکارهای افزایش فروش بسیار تخصصی و گسترده اند که در کلاس های آموزشی مفصلا آموزش داده خواهند شد .
فروش و سود مناسب برای شما فقط و فقط به کیفیت و تازگی غذاها ، سرعت و کیفیت سرویس دهی غذاها ، قیمت غذاها ، ادب و اخلاق پرسنل شما ، بهداشت مغازه و نظافت پرسنل شما ، مشتری مداری شما ، میزان تبلیغات شما ، ساعات باز شدن و تعطیل شدن مغازه شما ، رعایت اصول علمی و تخصصی مدیریت رستوران توسط شما ، تعداد جای پارک خودرو جلوی مغازه شما ، دید مغازه شما ، داشتن امکانات رفاهی در مغازه شما و عوامل بسیار دیگری بستگی دارد . تجربه ثابت کرده که در صورتی که تمامی این موارد صحیح و اصولی اجرا شوند ، احتمال ریسک کار به صفر نزدیک می شود و معمولا کار بدون هیچ ضرر و زیانی روز به روز پیشرفت خواهد کرد و برگشت سرمایه منطقی را در پی خواهد داشت . بنابراین حال آنکه اجرای صحیح و کامل همه این موارد بر عهده شماست ، چطور ما باید به شما تضمین بدهیم؟. احتمالا شما باید به ما تضمین بدهید که همه این اصول را صحیح و کامل و به موقع رعایت خواهید کرد و به نام و اعتبار برند پرپل سوخاری لطمه ای وارد نخواهید نمود . ما قبل از شروع کار ، راه و روش اصولی و علمی را در همه این زمینه ها تک تک به شما آموزش می دهیم و بعد از شروع کار هم شما را در رابطه با این موارد پشتیبانی و کمک رسانی خواهیم کرد . حال آنکه اعمال و اجرای روزانه و مکرر همه این امور مستقیما به عهده شخص شماست . هیچ برندی در هیچ کجای دنیا چنین تضمینی به نماینده و یا شعبه خود نمی دهد که آن نماینده یا شعبه چقدر فروش و یا سود خواهد داشت. اگر هم احیانا برندی پیدا کردید که به شما چنین تضمین هایی می دهد ، اولا مطمئن شوید که آن تضمین دقیقا چیست و اصلا ارزش و یا ضمانت اجرایی و قانونی دارد یا نه؟. و ثانیا احتمال قریب به یقین کاسه ای زیر نیم کاسه است. فریب بازاریابی های کاذب و برخی حرف های تبلیغاتی و غیر واقعی را نخورید . واقع بین باشید .
تبلیغات در سطح کلی و کشوری برای برند پرپل سوخاری توسط مدیریت مرکزی انجام می شود و هیچ گونه هزینه ای برای شما ندارد . اما تبلیغات اختصاصی و محلی در مورد شعبه یا نمایندگی شما در محدوده منطقه شما ، به عهده خودتان است . در این موارد همکاری و پشتیبانی مدیریت مرکزیپرپل سوخاری را هم خواهید داشت .
پس از تهیه نقشه های تخصصی مغازه توسط تیم کارشناسی برند پرپل سوخاری، لیست و مارک و مشخصات فنی دقیق دستگاه های مورد نیاز را با قیمت به روز به شما ارائه می دهیم ، اگر تمایل داشتید ما خودمان از صفر تا صد آنها را تهیه و معمولا کمتر از قیمت عرف بازار برای شما ارسال می کنیم . در غیر این صورت خودتان تهیه نموده و ما فقط همان مراحل نصب ، راه اندازی و آموزش کار با دستگاه ها را انجام خواهیم داد .
طبق تعهدات قراردادی مراتب تهیه ، طراحی و نظارت بر اجرای نقشه های تخصصی تاسیسات و دکور مغازه را خودمان انجام می دهیم . فقط در مورد بحث اجرا و در صورت تمایل شما ، نیروها و استادکارهای خودمان را به محل اعزام می کنیم و در غیر این صورت می توانید خودتان نیروی مجری و استادکار آماده کرده تا ما با آنها همکاری نماییم .
این موضوع در قسمت طراحی خط تولید و دستگاه های آشپزخانه تا حدود 99 درصد مقدور نمی باشد . اما در بحث طراحی و اجرای رنگ بندی و انتخاب سازه های دکور مطمئنا نظر و سلیقه شما ، فرهنگ مردم منطقه ، مد روز و سایر اصول تخصصی و حرفه ای شغل رستوران داری دخیل بوده و با توجه به این موارد احتمال هرگونه تغییرات وجود خواهد داشت .
اگر مغازه کار تخریب ، بنایی و ساخت و ساز نداشته باشد ، باز هم بسته به مساحت ، امکانات و تاسیسات موجود در مغازه و همکاری شما و تامین به موقع بودجه و هزینه های لازمه ، معمولا مغازه های با مساحت کمتر از 100 متر حدودا 30 روز و مغازه های 200 متری بین 40 الی 45 روز تا زمان افتتاح کار دارند .
برخی از ماشین آلات و دستگاه های آشپزخانه (نه همه آنها را) را می توانید دست دوم تهیه کنید . بعضی از دستگاه ها را هم می توان از مارک های ارزان قیمت تر در بازار استفاده نمود . اگر مغازه ای هم که اجاره می کنید نیاز به ساخت و ساز و بنایی نداشته باشد و تا حدودی دارای دکور مناسب ، سیستم برقکشی ، سیستم لوله کشی و فاضلاب ، سیستم سرمایش و گرمایش و سرویس بهداشتی کافی باشد ، برخی هزینه های دکور و تاسیسات مغازه خود به خود کمتر خواهند شد .
حدودا 120 قلم مواد اولیه برای منوی غذایی برند پرپل سوخاری نیاز است که هر ماه از 18 الی 20 شرکت مواد غذایی مختلف باید آنها را تهیه نمود . هر کدام از این120 قلم را که تمایل داشته باشید می توانید به دفتر مرکزیپرپل سوخاری سفارش داده و با قیمت کمتر از عرف بازار برای شما ارسال خواهد شد . در غیر این صورت می توانید همه و یا برخی از آنها را از شهر و منطقه خودتان تهیه نمایید . البته در صورتی که خودتان بخواهید آنها را تهیه کنید ، طبق مفاد قرارداد اعطای نمایندگی پرپل سوخاری فقط مجاز به خرید مواد اولیه با مارک های معتبر و مورد تایید برند پرپل سوخاری که در قرارداد به آنها اشاره شده اند ، هستید
اعزام سرآشپز دائمی جهت استخدام در فروشگاه شما وظیفه مدیریت مرکزی برند پرپل سوخاری بوده و اجباری است . در صورت نارضایتی شما از سرآشپز به هر دلیل ، تعویض آن با شخصی دیگر نیز به عهده مدیریت مرکزی پرپل سوخاری می باشد . در مورد استخدام بقیه پرسنل ، بسته به نظر شما می تواند توسط دفتر مرکزی پرپل سوخاری به فروشگاه شما اعزام شده و یا از افراد بومی منطقه خودتان استفاده گردد . در صورت تمایل شما برای استخدام پرسنل بومی از منطقه خودتان نیز آموزش اولیه به آنها به عهده مدیریت مرکزی برند پرپل سوخاری است .
اگر فقط همان یک نفر سرآشپز اعزامی باشد ، جای خوابش اتاقکی است که طبق قوانین وزارت بهداشت باید در مغازه به عنوان رختکن پرسنل وجود داشته باشد . اما اگر از یک نفر بیشتر شد ، توصیه می شود که در خارج از مغازه مکانی را برای خواب و استراحت پرسنل در نظر بگیرید و تهیه این مکان به عهده شما خواهد بود . غذای کلیه پرسنل نیز بر اساس قوانین برند پرپل سوخاری به عهده شما بوده که البته طبق مفاد قرارداد های پرسنلی ، می توانید هزینه غذا را از حقوق آنها کسر نمایید .
بر اساس قوانین مدیریت مالی برند پرپل سوخاری و آموزش هایی که در کلاس های اصول مدیریت مالی و حسابداری تخصصی رستوران به شما داده خواهند شد ، حقوق ماهیانه کلیه پرسنل می بایست بین 10 الی 12 درصد از فروش ماهیانه فروشگاه شما باشد . یعنی حقوق سرآشپز ، کمک آشپزها ، سالن کارها ، صندوق دارها ، پیک ها و… همگی معادل 10 الی 12 درصد از فروش ماهیانه فروشگاه شما بوده که تنظیم کردن این برنامه مالی ، به عهده مدیریت مرکزی برند پرپل سوخاری می باشد .
ماه اول اندکی خطا وجود دارد . به همین دلیل ما پس از انجام تحقیقات میدانی ، بررسی رقبا ، بررسی جمعیت شهر ، بررسی توان مالی و سلیقه و فرهنگ مردم منطقه و… یک رقم حداقل فروش ماهیانه را برای مغازه شما در نظر گرفته و بر اساس آن چیدمان پرسنلی را معادل 10 الی 12 درصد از فروش پیش بینی شده تعیین می نماییم . بدیهی است که پس از گذشت یک ماه از شروع کار ، وضعیت فروش دقیقا مشخص خواهد شد و آنگاه در صورت نیاز اصلاحات لازم انجام می گردد .
در همان ابتدای عقد قرارداد اعطای نمایندگی برند پرپل سوخاری تمامی دستورالعمل ها و فرمول های محرمانه به صورت جزوه پیوست قرارداد به شما ارائه خواهند شد . لذا پس از گذشت چند ماه از شروع کار و آشنایی کامل شما با اصول اساسی شغل رستوران داری و کسب مقداری تجربه ، در صورت تمایل با گذراندن چند دوره آموزشی کوتاه مدت ، موارد عملی را نیز به شما آموزش خواهیم داد .
در چند ماه اول شروع کار فروشگاه متاسفانه مقدور نمی باشد . سرآشپزان پرپل سوخاری باید حداقل یک سال سابقه کار حرفه ای در شعبه های پرپل سوخاری را داشته باشند و بعد از آن با انجام آموزشات تکمیلی و گذراندن دوره های آموزش تخصصی سرآشپزی و کسب نمرات حد نصاب در امتحانات تئوری و عملی ، می توانند تاییده مورد نظر را از مدیریت مرکزی برند پرپل سوخاری دریافت کنند . بنابراین اگر شخصی را مد نظر دارید که معرفی نمایید ، بعد از انجام تمامی این مراحل و قبولی در امتحانات می تواند به عنوان سرآشپز در فروشگاه شما مشغول به کار شود .
خیر . در هر شهر و منطقه ای بر اساس توان مالی و فرهنگ مردم منطقه و رقبای موجود و قیمت خرید مواد اولیه ، قیمت محصولات پرپل سوخاری نیز متغیر بوده که این تغییرات قیمت به وسیله تغییر در وزن و سایز غذاها انجام خواهد شد . لذا کیفیت محصولات پرپل سوخاری در تمامی نقاط کشور یکسان و یکپارچه می باشند .
پس از اتمام مدت قرارداد اعطای نمایندگی پرپل سوخاری که بین 5 الی 10 سال می باشد ، در صورتی که تخلف قراردادی از جانب شما به وجود نیامده باشد و در طول این سال ها به افزایش اعتبار و اقتدار نام و برند پرپل سوخاری کمک نموده و همراهی و همکاری کرده باشید ، معمولا در این حالت قرارداد بدون دریافت هیچ هزینه ای و یا گاها هزینه ای بسیار ناچیز مجددا تمدید خواهد شد و همین طور الی آخر .
حاشیه سود خالص و عملیاتی؛ معیاری برای بررسی میزان سودسازی شرکتها
مسائل مالی همیشه جایگاه ویژهای در تحلیل و بررسی شرکتها دارند. از EPS گرفته تا صورتهای مالی، همگی میتوانند عملکرد یک شرکت را برای سهامداران عیان کنند. سهامداران شاخصهای فراوانی را در این میان بررسی میکنند تا بتوانند بهترین سهام را خریداری کنند. در همین خصوص، حاشیه سود خالص و عملیاتی از جمله مهمترین شاخصهایی هستند که برای بررسی وضعیت مالی و سودسازی شرکتها از آنها کمک گرفته میشود. این دو پارامتر همچنین میتوانند بیانگر توانایی شرکت در مدیریت هزینهها باشند و به همین دلیل از معیارهای مهم در تصمیمگیری برای سرمایهگذاری هستند. اما حاشیه سود چیست و حاشیه سود خالص و عملیاتی چگونه بهرهوری شرکتها را نشان میدهند؟
حاشیه سود یعنی چه؟
پیش از آنکه به توضیح حاشیه سود خالص و عملیاتی بپردازیم، بهتر است ابتدا کمی در خصوص مفهوم حاشیه سود صحبت کنیم. حاشیه سود مشخص میکند که از هر یک ریال (یا دلار) فروش محصول، چه مقدار سود کسب میشود. به این منظور مقدار سود را پس از کسر مالیات، بر میزان فروش خالص تقسیم میکنند. حاشیه سود خود به دستههای مختلفی تقسیم میشود. حاشیه سود خالص و عملیاتی، حاشیه سود ناخالص و حاشیه سود قبل از مالیات، از جمله انواع حاشیه سود به شمار میروند.
حاشیه سود به صورت درصدی بیان میشود. مثلا حاشیه سود ۳۰ درصدی نشانگر آن است که درآمد خالص شرکت به ازای هر ریال برابر است با ۰.۳ ریال از کل درآمد شرکت. چنانچه شرکت از فروش هر ریال از محصولات خود پول بیشتری کسب کند، حاشیه سود او بالاتر میرود. همچنین به عنوان یک نکته نیز باید این مطلب را در نظر گرفت که معمولا زمانی که صحبت از حاشیه سود میشود، منظور حاشیه سود خالص است.
سهامداران با توجه به این فاکتور میتوانند سوددهی شرکتها را با یکدیگر مقایسه کنند. همچنین مدیران شرکت از شاخص حاشیه سود برای اندازهگیری تولید درآمد استفاده میکنند. بهترین شیوه در این میان آن است که حاشیه سود شرکت در چند دوره با شرکتهای مشابه و فعال در همان صنعت مقایسه شود.
نکته :
درست است که بررسی میزان سود خالص معیار مهمی در تحلیل بنیادی است و افراد زیادی به آن توجه میکنند تا سوددهی شرکت را متوجه شوند، اما نمیتوان فقط و فقط به سودهای خالص توجه کرد. این مسئله موجب میشود که عملکرد شرکت به صورت دقیق بررسی نشود. نسبتهای حاشیه سود به جای آنکه میزان داراییها، سهام و سرمایهگذاریهای شرکت را تخمین بزنند، میزان پولی را در نظر میگیرند که شرکت از فروش محصولات و داراییها و سرمایهگذاریها به دست خواهد آورد.
حاشیه سود خالص چیست؟
در صورتی که هزینههای عملیاتی، مالی و مالیات را از مجموع درآمد شرکت کسر کنیم، سود خالص به دست میآید. یعنی با کسر تمامی هزینهها از سود شرکت، سود خالص به دست میآید.
سود خالص ممکن است مثبت یا منفی باشد. چنانچه حاصل محاسباتی که به آن اشاره شد، منفی باشد، به آن زیان خالص گفته میشود.
شناسایی شرکتهای سودده با بررسی سود حاشیه سود دقیقاً چیست؟ خالص انجام میشود. همچنین به منظور محاسبه سود هر سهم نیز از این معیار استفاده میشود. دقیقا به همین خاطر است که معمولا به جای عبارت سود خالص، از عباراتی نظیر درآمد خالص شرکت یا EPS استفاده میشود. زمانی که شرکتی در مسیر رشد درآمدها و کاهش هزینهها باشد، این مسئله نشان از بهبود سود خالص آن شرکت دارد.
بیشتر بخوانید
حاشیه سود خالص را در تحلیلها مورداستفاده قرار میدهند. تغییراتی که در این معیار حاصل میشود، بیانگر تغییرات در سود هر سهم است. به این ترتیب سرمایهگذاران قادر خواهند بود که میزان تغییرات سهام مختلف را در دورههای گوناگون به دست آورند. سپس میتوانند زمان مناسب را برای خرید سهم تشخیص دهند.
درصد حاشیه سود خالص نشان میدهد که از هر یک ریال فروش شرکت، چه اندازه از آن به سود خالص تبدیل شده است. مثلا اگر حاشیه سود خالص یک شرکت ۳۳ درصد باشد نشان میدهد که از هر ۱۰۰ ریال فروش شرکت، مبلغ ۳۳ ریال آن سود خالص است. لازم به ذکر است که افزایش سود خالص به دو طریق انجام میشود؛ یا از طریق افزایش مبلغ فروش شرکت و یا از طریق کاهش هزینهها.
نکات مربوط به بررسی حاشیه سود خالص
با استفاده از گزارش عملکرد دورهای شرکت، میتوان حاشیه سود خالص و ناخالص شرکتها را تحلیل و بررسی کرد اما به هر حال باید این امر را در نظر گرفت که ممکن است شرکتها حاشیه سود خالص یا ناخالص خود را کمتر از میزان واقعیاش نشان دهند. اما در گزارش میاندورهای، حاشیه سود خالص یا ناخالص شرکت به شکل صحیح و دقیق و درستی اعلام میشود.
چنانچه افزایش حاشیه سود خالص ناشی از افزایش فروش شرکت باشد، لازم است که دلیل آن نیز مشخص شود چرا که ممکن است در یک شرکت شاهد افزایش فروش باشیم؛ اما این افزایش ناشی از افزایش نرخها باشد. آن هم در شرایطی که مقدار فروش در مقایسه با گذشته کاهش پیدا کرده باشد. چنانچه این اتفاق رخ دهد باید انتظار داشت که حاشیه سود ناخالص شرکت در آینده کم شود.
حاشیه سود عملیاتی چیست؟
حاشیه سود عملیاتی به میزان سودی گفته میشود که پس از پرداخت هزینههای متغیر و البته پیش از پرداخت بهره یا مالیات به دست میآید. در واقع این شاخص محاسبه میکند که میزان سود حاصل از هر یک ریال (یا دلار) فروش پس از پرداخت هزینههای متغیر تولید از جمله دستمزدها و مواد خام، چقدر است؛ ولی این محاسبات مربوط به زمانی است که بهره یا مالیات پرداخت نشده باشد.
درآمد عملیاتی که در محاسبه حاشیه سود عملیاتی به آن نیاز داریم، معادل با درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات است. به منظور اطلاع از نرخ درآمد عملیاتی و میزان فروش خالص برای هر شرکت، باید به صورتهای مالی مراجعه کرد. این اطلاعات در صورتهای مالی میاندورهای ماهانه، سهماهه، ششماهه و یا یکساله درج میشود. با مراجعه به سامانه جامع اطلاعرسانی ناشران (کدال) به آدرس www.codal.ir، میتوان به این اطلاعات دسترسی پیدا کرد.
نکاتی در خصوص حاشیه سود عملیاتی:
– سود عملیاتی بیانگر تفاوت میان سود ناخالص و هزینههای عملیاتی نظیر هزینههای اداری، توزیع، بازاریابی و فروش و سایر هزینههای عمومی است.
– حاشیه سود عملیاتی معیاری است که کنترل هزینههای عملیاتی در سودآوری شرکت را بررسی میکند.
– هرچه نسبت سود عملیاتی به میزان فروش عدد بزرگتری باشد، به این معناست که هم میزان سودآوری شرکت و هم میزان موفقیت در کاهش هزینههای عملیاتی زیاد است.
بیشتر بخوانید
روش محاسبه حاشیه سود خالص و عملیاتی
به منظور محاسبه سود عملیاتی لازم است که از فرمول زیر استفاده شود:
دقت کنید که درآمد عملیاتی که همان درآمد حاصل از کسر تمام هزینههاست، در صورت حساب سود و زیان شرکت باقی میماند. سود عملیاتی را نیز معمولا در بخش پایانی اظهارنامه درآمد درج میکنند.
مجددا یادآور میشویم که هنگام محاسبه حاشیه سود عملیاتی، درآمد عملیاتی در این فرمول، درآمدی است که قبل از پرداخت بهره و مالیات حاصل شده است. هزینه تمامی کالاهایی که به فروش رفته است و تمامی هزینههای معمول مربوط به فروش محصول و سایر هزینههای عمومی، از سود عملیاتی، درآمد خالص و سود خالص کسر میشود.
حاشیه سود خالص نیز از فرمول زیر به دست میآید:
محدودیتهای حاشیه سود خالص و عملیاتی
درست است که حاشیه سود فاکتور مهمی برای مقایسه شرکتهاست اما حاشیه سود خالص و عملیاتی را تنها میتوان به منظور مقایسه شرکتهایی که در یک زمینه فعالیت میکنند، مورد استفاده قرار داد. منظور شرکتهای فعال در یک صنعت خاص است. همچنین در حالت ایدهآل، بهتر است شرکتهایی که قصد مقیسه آنها را دارید، مدلهای فروش و تجاری و کسبوکار یکسانی هم داشته باشند.
هنگامی که شرکتهای مختلف در صنایع مختلف فعالیت میکنند، مدلهای تجاری آنها نیز متفاوت خواهد بود. بدیهی است که این مسئله تفاوت در حاشیه سود عملیاتی را در پی دارد. به همین دلیل مقایسه کردن شرکتهایی که با هم تفاوت دارند کار منطقی و عاقلانهای به نظر نمیآید.
مثلا برخی از شرکتها اقدام به فروش اجناس گرانقیمت میکنند و سود بالایی به دست میآورند. این مسئله در حالی است که ممکن است موجودی کالا و هزینههای سربار این شرکت کم باشد. همچنین شاید درآمد شرکت متوسط باشد اما حاشیه سود آن بالا باشد.
در سمت دیگر، شرکتهایی که کالاهایی اساسی تولید میکنند، نیازمند استخدام نیروی کار بیشتر و برخورداری از فضای بزرگتری هستند. این شرکتها موجودی کالای بیشتری دارند و هزینه سربار نیز در آنها به نسبت بالاست. در این شرکتها ممکن است درآمد بالا باشد اما حاشیه سود آنها پایین است.
فراموش نکنید که درآمد عملیاتی یا همان درآمد پیش از پرداخت بهره و مالیات و استهلاک، با جریان نقدی تفاوت دارد. افزایش در حساب یا سرمایه در گردش شرکتها به منظور تامین هزینههای لازم برای تولید و حفظ پایه دارایی شرکت در درآمد عملیاتی در نظر گرفته نمیشود، حال آنکه در جریان نقدی چنین نیست. بهعلاوه مدیران شرکتها با بررسی حاشیه سود عملیاتی، به این مسئله پی میبرند که افزایش جمع کل درآمد شرکت از طریق کدامیک از پروژهها اتفاق میافتد. البته شیوههای تخصیص هزینههای سربار، کار دشوار و پیچیدهای است و نباید از این مسئله غافل بود.
کاربرد حاشیه سود
حاشیه سود پایین را میتوان چنین برداشت کرد که سوددهی شرکت وضعیت ایمنی ندارد. چنانچه یک شرکت با حاشیه سود پایین با کاهش فروش مواجه شود، میزان حاشیه سود آن کمتر هم خواهد شد. در این شرایط، حاشیه سود میتوان خنثی یا به طور کلی منفی شود.
حاشیه سود پایین اطلاعات زیادی در دل خود دارد. یعنی میتوان دریافت که شرایط یک صنعت یا شرایط کلان اقتصادی چگونه است. به عنوان مثال، کم بودن حاشیه سود یک شرکت، میتواند اینگونه تعبیر شود که میزان فروش آن شرکت در مقایسه با سایر شرکتهای فعال در همان صنعت کمتر است. یا میتواند به این معنا باشد که صنعتی که شرکت مذکور در آن فعال است، شرایط نامطلوبی دارد.
همچنین حاشیه سود پایین یعنی مخارج نسبت به درآمد بیشتر است. این امر میتواند ناشی از این مسئله باشد که مشکلات مدیریتی در شرکت وجود دارد و در نتیجه، مدیران میکوشند که هزینهها را پایین نگه دارند. مخارج بالا میتواند در پی دلایل متعددی رخ دهد.
به عنوان مثال ممکن است شرکت موجودی زیادی از یک کالا داشته باشد که از میزان فروشش بیشتر است. یا ممکن است شرکت بیش از اندازه بزرگ و گسترده باشد و به این دلیل به کارمندان و فضای بیشتری نیاز داشته باشد. این مسئله طبیعتا نیازمند هزینههای بیشتری است.
در سمت دیگر، حاشیه سود بالا حاکی از آن است که شرکت میتواند به شکلی مطلوب، هزینهها را کنترل کند. به علاوه استراتژیهای قیمتگذاری نیز گهگاه در حاشیه سود خودنمایی میکند. مثلا با مشاهده حاشیه سود پایین، میتوان حدس زد کالاها با قیمت کمتری به فروش میرسند.
جمعبندی
به طور کلی حاشیه سود مفهومی است که در تحلیل سودآوری شرکتها کاربرد دارد. حاشیه سود را از تقسیم میزان سود به فروش شرکت به دست میآورند. سود عملیاتی، تفاوت سود خالص و هزینههای علمیاتی نظیر تمامی هزینههای عمومی، اداری، بازاریابی و فروش را نشان میدهد. نسبت سود عملیاتی به میزان فروش، حاشیه سود عملیاتی نام دارد. این معیار نشان میدهد که شرکت چقدر در کنترل هزینههای عملیاتی سودآوریاش موفق است. هرچه این نسبت بزرگتر باشد، به منزله سودآوری بیشتر و کاهش هزینههای عملیاتی است.
در سمت دیگر، با سود خالص سروکار داریم. سود خالص از کسر هزینههای عملیاتی، مالی و مالیات از مجموع درآمد شرکت به دست میآید. در واقع به بیان ساده، میتوان گفت سود خالص مقدار سود باقیمانده شرکت پس از کسر تمامی هزینههاست. با محاسبه نسبت سود خالص به میزان فروش، حاشیه سود خالص به دست میآید. این شاخص بیانگر میزان کنترل مطلوب هزینههای غیرعملیاتی و سودآوری شرکتها است و نشان میدهد که شرکت از بازدهی بالایی برخوردار است.
اتریوم کلاسیک چیست؟
تاریخچه شکل گیری اتریوم کلاسیک بدون شک یکی از مهمترین اتفاقات در تاریخ دنیای ارزهای دیجیتال است. پیدایش این رمز ارز باعث شد تا تفکرات رایج درباره نحوه راهاندازی، تغییر و بهروزرسانی بلاک چینها به چالش کشیده شود. توسعهدهندگان پیش از راهاندازی اتریوم کلاسیک در سال ۲۰۱۶، ارزهای دیجیتال جدید را با اصلاح نرم افزار یک ارز دیجیتال موجود (معمولا بیت کوین) یا نوشتن یک نرمافزار جدید ایجاد میکردند. اتریوم کلاسیک (ETC) هیچکدام از روشهای را انتخاب نکرد؛ این رمز ارز زمانی ایجاد شد که گروهی از کاربران اتریوم تصمیم گرفتند تا به کدهای پیشنهادی برای بهروزرسانی بلاک چین رای ندهند.
پس از هک DAO، توسعه دهندگان قصد داشتند تا با ویرایش کد تاریخچه تراکنشهای اتریوم، سرمایه کاربرانی که داراییهای اتر خود را از دست داده بوند به آنها باز گردانند. بیشتر کاربران نرم افزار اتریوم خود را بهروزرسانی کردند اما بخش کوچکی از کابران به استفاده از نرم افزار قدیمی ادامه دادند. اتفاقی که باعث شکلگیری یک ارز دیجیتال جدید شد، شبکه بلاک چین که امروز با نام Ethereum Classic به مسیر خود ادامه میدهد. اما اتریوم کلاسیک دقیقا چیست؟ ارزهای دیجیتال ETC با ETH چه تفاوتی با یکدیگر دارد؟ Ethereum Classic چه مزایا و معایبی دارد؟ قیمت ETC در آینده چگونه پیش بینی میشود و آیا ارزش سرمایه گذاری را دارد؟ اگر شما هم به دنبال جواب همه این سوالات میگردید تا آخر این مقاله با ما همراه باشید.
اتریوم کلاسیک (ETC) چیست؟
اتریوم کلاسیک (Ethereum Classic) یک شبکه بلاکچین متن باز و غیر متمرکز است که امکان اجرای قراردادهای هوشمند را فراهم میکند. این نکته مهم را در نظر داشته باشید که شبکه بلاک چین اتریوم کلاسیک با اتریوم کاملا متفاوت است. ECT نماد اختصاری ارز دیجیتال اتریوم کلاسیک است و ETH نماد اختصاری ارز دیجیتال اتریم. اتریوم کلاسیک با استفاده از قراردادهای هوشمند در بستر شبکه بلاک چین یا دفتر کل توزیع شده، برای ایجاد یک دولت غیر متمرکز تلاش میکند. به بیان دیگر برای تایید اعتبار این قراردادها دیگر نیازی به یک واسطه مانند یک وکیل نیست. قراردادهای هوشمند مانند گزارههای اگر-آنگاه هستند به این معنی که اگر اقدامات مورد نیاز برای تکمیل یک قرارداد انجام شده باشد، آنگاه بقیه پارامترها برای تکمیل قرارداد انجام خواهد شد. اگر پارامترهای قرارداد انجام نشود، آنگاه بسته به شرایط تعیین شده در ابتدا ممکن قرارداد باطل یا دچار جریمه شود.
مثلا در معاملات املاک ممکن است برای دریافت پول زمان مشخصی تعیین شود و به موقع پرداخت نشدن پول میتواند قرارداد را باطل کند. تمامی قراردادهای هوشمند در یک دفتر کل توزیع شده، ثبت میشوند. در یک دفتر کل توزیع شده اطلاعات تمامی تراکنشها و معاملات به شکل غیر متمرکز و در مکانهای مختلفی نگهداری میشود. متن توافقنامه خریدار و فروشنده به صورت یک کد در قرارداد هوشمند، درج میشود. این کد با توجه به شرایط قرارداد به صورت خودکار ایجاد میشود. کنترل اجرای قرارداد توسط این کد، نیاز به نظارت توسط یک مرجع مرکزی قدرت را از بین میبرد.
اتریوم کلاسیک چگونه ایجاد شد؟
در ابتدا بلاک چین اتریوم بر روی یک شبکه ایجاد شد که در آن از ارز دیجیتال اتر (ETH) برای تسهیل در انجام معاملات و تراکنشها استفاده میشد. اتریوم کلاسیک در سال ۲۰۱۶ و نتیجه یک هک در شبکه اتریوم به وجود آمد. این اتفاق باعث ایجاد یک فورک در شبکه اصلی اتریوم شد و آن شبکه را به بلاک چین اتریوم کلاسیک و بلاک چین اتریوم تقسیم کرد. هدف از ایجاد این انشعاب بازگرداندن سرمایههای دزدیده شدن از افراد قبل از هک شبکه بود. برای درک بهتر چگونگی ایجاد اتریوم کلاسیک باید با DAO، هک شدن آن و هارد فورک معروف اتریوم آشنا شوید.
دائو (DAO)
DOA یا Decentralized Autonomous Organization در سال ۲۰۱۶ توسط گروهی از توسعهدهندگان با هدف ایجاد یک «سازمان غیر متمرکز خودگردان» به وجود آمد. دائو در واقع یک قرارداد هوشمند پیشرفته و یک صندوق سرمایهگذاری غیر متمرکز در شبکه اتریوم بود. قرارداد هوشمند یک نرمافزار برنامهنویسی شده و پروتکلی برای تنظیم یک قرارداد در شبکه بلاک چین است. اجرای این قرارداد بر خلاف قراردادهای سنتی به واسطههایی مانند دولت یا بانک نیازی ندارد. در زمان اجرای یک قرارداد هوشمند بر روی شبکه اتریوم دیگر نمیتوان آن را متوقف کرد.
صندوق سرمایهگذاری DOA تلاش میکرد تا با جذب اتر (Ether) از سرمایهگذاران، برنامههای غیر متمرکز خود را توسعه دهد. افراد در قبال خرید اتریوم و سرمایهگذاری آن در DOA، توکن دریافت میکردند. توکنهای دریافتی از دائو به سرمایهگذاران اجازه میداد تا بتوانند در صندوق دائو، حق رای داشته باشند. DAO بر روی ایده برنامهنویسانی که موافقت ۲۰ درصد افراد را به دست میآورد، سرمایهگذاری میکرد. در بیشتر مواقع توسعه و اجرای اینایدهها سود خوبی را نصیب برنامهنویسان و سرمایهگذاران پروژه میکرد.
هک شدن DAO
صندوق سرمایهگذاری DOA پس از گذشت یک ماه، موفق به جذب بیش از ۱۵۰ میلیون دلار اتریوم شد. در آن زمان این مقدار سرمایه جذب شده با ۱۴ درصد کل اتریومهای استخراج شده، برابر بود. در ۱۷ ژانویه سال ۲۰۱۶ میلادی، یک هکر توانست به DOA نفوذ کند. با استفاده از این شکاف امنیتی، هکر ناشناس توانست بیش از ۵۰ میلیون دلار اتریوم را به حساب خودش منتقل کند. هک DOA باعث سقوط قیمت اتریوم و از دست رفتن اعتماد به آن در میان جامعه سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال شد. فراموش نکنید که این هک در نه در شبکه بلاک چین اتریوم بلکه در DOA اتفاق افتاد.
ایجاد هارد فورک در اتریوم
براساس یکی از پروتکلهای قرارداد هوشمند دائو، هکر برای انتقال ۵۰ میلیون دلار به حسابش باید ۲۸ روز منتظر میماند. طبق این قانون انتقال اتریوم بعد از گذشت ۲۸ روز از تایید درخواست، انجام میشد. این پروتکل به جامعه و توسعهدهندگان فرصتی میداد تا در یک ماه آینده، راه حلی برای جلوگیری از بیاعتبار شدن اتریوم پیدا کنند.
در این شرایط گروهی از افراد معتقد بودند که نباید هیچ کاری کرد. باور این گروه به اصل «کد قانون است. » باعث میشد تا هک شدن و انتقال ۵۰ میلیون دلار به حساب هکر را بخشی از طبیعت یک شبکه غیر متمرکز بلاک چین بدانند. در نهایت جامعه تصمیم گرفت تا با ایجاد یک بروزرسانی، داراییهای از دست رفته را به سرمایهگذاران بازگرداند. تنها راه حل ایجاد یک سافت فورک یا هارد فورک، بر روی شبکه بلاک چین اتریوم بود. برای درک بهتر این مفاهیم میتوانید مقاله «فورک چیست» را مطالعه کنید.
در ابتدا توسعهدهندگان تصمیم به ایجاد یک سافت فورک گرفتند. پس از مشخص شدن احتمال خطر حملات DDoS به شبکه اتریوم، تنها راه حل باقی مانده ایجاد یک هارد فورک بر روی شبکه بود. در هارد فورک، تغییر قوانین بلاک چین و بروزرسانی نرمافزار باعث ایجاد یک انشعاب در شبکه میشود. در این حالت نودها تنها با بروزرسانی نرمافزاری میتوانند در شبکه به وجود آمده جدید، فعالیت کنند. کاربرانی که تصمیم به استفاده از بلاک چین جدید میگیرند باعث ایجاد یک کوین جدید میشوند.
تولد اتریوم کلاسیک
در نهایت یک هارد فورک بر روی بلاک چین اتریوم ایجاد شد. نتیجه این کار ایجاد یک شبکه بلاک چین و ارز دیجیتال جدید بود. برای اینکه امکان بازگشت داراییهای از دست رفته فراهم شود، هارد فورک در یک بلاک قبل از رخ دادن هک DOA ایجاد شد. در واقع این هارد فورک مهم بر روی بلاک ۱,۹۲۰,۰۰۰ در شبکه بلاک چین اتریوم اتفاق افتاد و نام بلاک چین قدیمی از اتریوم به اتریوم کلاسیک (ETC) تغییر پیدا کرد. همچنین، توسعهدهندگان نام اتریوم (ETH) را برای بلاک چین جدید انتخاب کردند.
در این مواقع معمولا شبکه اولیه نام خود را حفظ میکند و برای شبکه جدید یک نام انتخاب میکنند. مانند بیت کوین که بلاک چین اصلی است و لایت کوین، بیت کوین کش و بیت کوین گلد که بلاک چینهای جدیدی بر روی شبکه آن هستند. در حال حاضر اتریوم کلاسیک به دلیل فعالیت نکردن ماینرهای کافی بر روی شبکه آن عملا رها شده است. با وجود اختلاف قیمتی بسیار زیاد آن (حدود ۵۰ برابر) نسبت به اتریوم این ارز دیجیتال همچنان جامعه توسعهدهندگان، صرافی و کیف پول مخصوص به خود را دارد. در واقع اتریوم کلاسیک نام جدید شبکه بلاک چین قدیمی اتریوم است.
تفاوت اتریوم و اتریوم کلاسیک
مهمترین تفاوت اتریوم و اتریوم کلاسیک در پایبند ماندن اتریوم کلاسیک به فلسفه حقیقی شبکه بلاک چین است. به نظر طرفداران اتریوم کلاسیک، ایجاد یک هارد فورک در شبکه به نوعی عقب نشینی ازایده اصلی شکلگیری ارزهای دیجیتال است.
بازار
با گذشت زمان و کاهش تعداد ماینرهای فعال در شبکه اتریوم کلاسیک، ارزش این ارز دیجیتال به شدت کاهش پیدا کرد. در حال حاضر اتریوم و اتریوم کلاسیک به طور یکسان در بازار عرضه میشوند. اتریوم کلاسیک عملا وضعیت خوبی در بازار تقاضا ندارد، اما در مقابل اتریوم مدت طولانی است که جایگاه دوم بازار را به خود اختصاص داده است.
استخراج
اتریوم و اتریوم کلاسیک هردو از الگوریتم یکسان Ethash برای ماینینگ استفاده میکنند. سودآوری استخراج هر دو تقریبا یکسان است. با استفاده اتریوم از الگوریتم ProgPow، دیگر امکان استخراج آن توسط دستگاههای ماینر ASIC وجود ندارد اما اتریوم کلاسیک به راحتی و با استفاده از دستگاههای ASIC قابل استخراج است.
شبکه اتریوم در تلاش است تا الگوریتم اثبات سهام (Proof of Stake) در فرایند استخراج به جای الگوریتم اثبات کار (Proof of Work) جایگزین کند. این کار باعث میشود تا در تایید تراکنشها دیگر نیازی به مصرف انرژی و استفاده از سختافزار نباشد و افراد میتواند با قرار دادن اتریوم خریداری شده در شبکه، از تایید تراکنشها سود کسب کنند.
برنامههای غیر متمرکز (dApp)
تعداد برنامههای غیر متمرکز اتریوم کلاسیک بسیار محدود است زیرا پس هارد فورک سال ۲۰۱۶ بیشتر از ۹۰ درصد توسعهدهندگان dApp به اتریوم مهاجرت کردند. در حال حاضر بر روی پلتفرم ETC تنها حدود ۲۰ برنامه غیر حاشیه سود دقیقاً چیست؟ متمرکز مانند بازی و نرمافزارهای مالی و بانکی فعال است. نبود ابزارهای توسعه دهنده مناسب بر روی اتریوم کلاسیک، برنامهنویسی و توسعه dAppهای جدید را سخت میکند. برای مثال متامسک (Metamask) از مهمترین افزونههای توسعه بر روی اتریوم است که توسعهدهندگان در اتریوم کلاسیک به آن دسترسی ندارند.
آیا اتریوم کلاسیک از اتریوم بهتر است؟
اتریوم کلاسیک (ETC) برای وفادار ماندن به فلسفه اصلی بلاک چین و حفظ یکپارچگی کدهای خود بهای سنگینی پرداخت کرد. با اینکه این شبکه بلاک چین از اجرای قراردادهای هوشمند پشتیبانی میکند، اما هیچگاه نتوانست محبوبیتی مانند اتریوم (ETC) به دست آورد. اتریوم به لطف شرکتهای بزرگی مانند سیتی گروپ (Citigroup)، جیپی مورگان (JPMorgan) و صدها سرمایهگذار دیگر در حال رشد و توسعه است؛ در حالی که اتریوم کلاسیک در حاشیه دنیای کریپتو باقی مانده است. در حالی که بلاک Ethereum Classic همچنان براساس الگوریتم اثبات کار (PoW) اجرا میشود، Ethereum در حال بهروزرسانی به اتریوم ۲.۰ و انتقال به الگوریتم اثبات سهام (PoS) است.
نمودار شمعی Ethereum Classic
این بدان معنا است که در آینده نزدیک، شبکه اتریوم بسیار سریعتر و مقرون به صرفهتر از آن چیزی است که اتریوم کلاسیک می تواند انتظار داشته باشد. مهمتر از آن، حملات ۵۱ درصدی که در اوخر سال ۲۰۲۰ به شبکه اتریوم انجام شد، نشان داد که شبکه اتریوم کلاسیک نودهای کافی برای حفظ امنیت کامل خود را ندارد. در حقیقت نگرانیهای جدی در مورد امنیت و مقیاس پذیری بلاک چین Ethereum Classic وجود دارد؛ بسیاری از توسعهدهندگان پس از یک سری حملات ۵۱ درصدی اعتماد خود را نسبت به موفقیت این شبکه از دست دادند. بسیاری از متخصصان باور دارند که اتریوم کلاسیک برای کاهش تهدید حملات آینده و مقیاسپذیری اجرای تراکنشها باید از حاشیه سود دقیقاً چیست؟ مکانیسم اجماع اثبات سهام استفاده کند.
مزایا و معایب اتریوم کلاسیک
مزایا
- فلسفه اصلی بلاک چین (تمرکز زدایی) وفادار مانده است.
- بیشتر از یک ارز دیجیتال و پلتفری برای اجرای قراردادهای هوشمند است.
- همچنان یک رمز ارز پایه و محبوب است و احتمال رشد آن در آینده وجود دارد.
معایب
- نداشتن جامعه فعال توسعهدهندگان، سرمایهگذاران و … مانند Enterprise Ethereum Alliance برای اتریوم
- کمبود تعداد ماینرهای فعال در شبکه اتریوم کلاسیک این پلتفرم را در برابر هک و حمله آسیب پذیر میکند.
- تیم توسعهدهندگان اولیه و اصلی اتریوم در ETC حضور ندارند.
قیمت اتریوم کلاسیک
قیمت ETC در جولای سال ۲۰۱۶ و بعد انشعاب بلاک چین اتریوم، ۲.۸۰ دلار بود و تا نوامبر همان سال به ۷۵ سنت کاهش یافت. روند رشد اتریوم کلاسیک در آینده به مسیر توسعه پروتکلهای آن، تصویب قوانین بهتر و روند حرکت قیمت رمز ارزهای دیگر در بازار ارزهای دیجیتال بستگی دارد. تحلیلگران در پیش بینی قیمت ETC تا سال ۲۰۲۵ نظرات متفاوتی دارند. در حالی که بعضی از افراد انتظار دارند تا ارزش اتریوم کلاسیک به شدت افزایش کند، دیگران معتقد اند که قیمت آن کاهش پیدا خواهد کرد.
این پیش بینیها بر اساس مقالهای در capital.com که در ژوئن سال ۲۰۲۱ منشر شده، نوشته شده است . تحلیلهای وبسایت Long Forecast پیشبینی میکنه که قیمت اتریوم کلاسیک در چند سال آینده با نوسانات زیاد، همراه باشد. طبق پیش بینی این وب سایت قیمت اتریوم در پایان سال ۲۰۲۱ به ۱۰۵ دلار خواهد رسید و در سال ۲۰۲۲ به ۶۳ دلار کاهش پیدا خواهد کرد. لانگ فارکست انتظار دارد تا ETC در آخر سال ۲۰۲۳ حدود ۷۸ دلار معامله شود و در سال ۲۰۲۵ قیمت اتریوم کلاسیک به حاشیه سود دقیقاً چیست؟ حاشیه سود دقیقاً چیست؟ ۴۰ دلار سقوط خواهد کرد. البته بر اساس پیش بینی وب سایت WalletInvestor اتریوم کلاسیک در دسامبر سال ۲۰۲۵ حدود ۱۶۰ دلار معامله خواهد شد و Digitalcoin انتظار متوسط قیمت ۲۳۵ دلاری را برای ETC در سال ۲۰۲۵ میلادی دارد.
سوالات متداول
چگونه اتریوم کلاسیک (Ethereum Classic) استخراج کنیم؟
استخراج اتریوم اتریوم کلاسیک پس از هارد فورک تانوس (Thanos) با استفاده از کارتهای گرافیک ۴ گیگابایتی و پایینتر هم امکانپذیر است.
بهترین کیف پول اتریوم کلاسیک کدام است؟
کیف پولهای MyEtherWallet، کوینومی، اکسودوس، سیف پال و تراست والت از بهترین کیف پولهای اتریوم کلاسیک (ETC) هستند.
دیدگاه شما