چگونه ربات تریدر با زبان پایتون بنویسیم - قسمت اول: نمودار های مالی
بعد از حدود دو سال ترید(Trade) کردن، یکی از سخت ترین چالشهای آن را کنترل احساسات یافتم. سود بیشتر و ضرر کمتر، دو احساس از احساسات پایه ای انسان که ترس و طمع را تحریک میکنند. ترس از دست دادن سرمایه و طمع بدست آوردن بیشتر آن، باعث گرفتن تصمیماتی بی منطق و خلاف برنامه و در اکثر وقت ها پرضرر می شود. حال راه حل این مسئله چیست؟ یا باید سعی کنم مانند مرتاض های هندی، با سال ها تلاش بر تمام احساسات انسانی خود غلبه کنم، یا اینکه سعی کنم از ابزاری استفاده کنم که بتوانم در آن کاملا منطق خود را بدون دخالت احساسات پیاده کنم. دقیقا مثل یک ربات!
در این مطلب سعی می کنیم به شما مهارت های لازم برای نوشتن یک ربات تریدر را با زبان پایتون آموزش دهیم. در قسمت اول و دوم به معرفی و بحث در مورد مقدمات می پردازیم، و در قسمت سوم درگیر برنامه نویسی و پیاده سازی ربات میشویم.
آشنایی با نمودار های بازار مالی
در بازار های مالی از چند نوع نمودار استفاده می شود که رایج ترین آن ها، نمودار شمعی یا candle chart است. در این نمودار، جهت مثبت محور ایکس(X) در راستای زمان است و جهت مثبت محور وای(Y) در راستای افزایش قیمت بر حسب واحد است. سعی می کنیم مفاهیم را به صورت کلید واژه بیان کنیم تا ساده تر باشد و بهتر در حافظه بماند.
عکس 1:نمونه ای از یک نمودار شمعی
شمع یا کندل (candle):
- واحد زمانی: هر کدام از این کندل ها یک واحد زمانی را شامل میشوند، این واحد به انتخاب خود ماست ولی عموما واحدهای محبوب میان تریدرها، واحد 5 دقیقهای، 15 دقیقه ای، یک ساعته و یک روزه است.
- چهار عدد اصلی: هر یک از این کندل ها 4 قیمت مهم را به ما نشان میدهند؛ قیمت در شروع و پایان واحد زمانی، و قیمتِ حداقل و حداکثر که به این حداقل و حداکثر سایه یا شَدو (shadow) نیز میگویند و به صورت خطهای نازکی در بالا و پایین ستون اصلی قیمت ظاهر میشوند.
- انواع کندل ها: دو نوع کندل وجود دارد، کندل سبز یا کندل صعودی که نشان دهنده این است که قیمت پایانی بیشتر از قیمت شروع در واحد زمانی است، و کندل قرمز یا نزولی که نشان دهنده این است که قیمت پایانی، کمتر از قیمت شروع است.
همانطور که در عکس بالا مشاهده می کنید، بیشترین قیمت بازه، در بالا قرار دارد که نشان دهنده گران ترین معامله انجام شده در آن بازه است. قیمت شروع بازه، قیمت اولین معامله ای است که در آن بازه انجام شده است. بدنه قسمتی است که بین اولین معامله و آخرین معامله آن بازه قرار دارد.
جفت یا پیر (pair):
جفت در بازارهای مالی به معنی آن است که واحد قیمت ما چیست. به عنوان مثال ما میتوانیم قیمت یک عدد پراید را بر حسب ریال ایران ببینیم، یا میتوانیم قیمت آن را بر حسب دلار آمریکا ببینیم یا حتی میتوانیم قیمت آن را بر حسب هر گرم طلا ببینیم. چند نکته خیلی مهم در مورد جفتها حائز اهمیت است:
- خرید و فروش با کالای گرانبهاتر به جای واحد رایج:
فرض کنید که ما میخواهیم سرمایه ما همیشه به طلا باشد. یعنی به جای این که برای خرید و فروشهای خود از ریال یا دلار استفاده کنیم، تمام دارایی خود را به طلا تبدیل می کنیم و با طلا می خریم و به طلا می فروشیم. در این حالت میتوانیم ارز میانی برای معاملات را حذف کنیم. ولی برای انجام این کار لازم است که شرایطی فراهم شود که بشود با طلا خرید یا به طلا فروخت. به عنوان مثال باید فروشنده ها نیز قبول کنند که به جای پول نقد، از ما طلا دریافت کنند، و یا باید خریداری باشد که حاضر باشد به جای پول نقد به ما طلا بدهد.
- صرافیها این فضا را برای ما فراهم میکنند و حتی نمودارهای قیمت برای جفتهای گوناگون را در اختیار ما قرار میدهند.
- هر جفتی وجود ندارد! در صرافیهای مختلف ارزها یا موجودیتهایی که به عنوان واحد استفاده میشوند واحد های معروف و معتبری هستند که افراد زیادی می خواهند داراییهای خود را به با آن نگهدارند. به عنوان مثال در فضای رمز ارزها(Cryptocurrency)، بیتکوین(Bitcoin) و اتریوم(Ethereum) در اکثر صرافی ها به عنوان واحد میانی قابل قبول هستند.
حجم معاملات:
در نمودار های مالی عدد دیگری وجود دارد که بسیار حائز اهمیت است. این عدد نشان دهنده حجم معاملات در هر کندل است. یعنی در هر واحد زمانی مشخص، چند واحد از این کالا خرید و فروش شده است. توجه داشته باشید که ستون های قرمز یا سبز که در پایین تصویر زیر آمده است، نشان دهنده خرید یا فروش نیستند. هر ستون نشان دهنده حجم کل معاملات انجام شده در آن بازه است نه فقط تعداد خرید یا تعداد فروش آن.
عکس 3: نمودار بیت کوین بر حسب دلار که در پایین آن حجم معاملات نیز نمایش داده شده است.
صرافی:
برای خرید و فروش رمزارزها، ما به یک واسط نیاز داریم تا بتوانیم به عنوان مثال بیتکوین خریداری کنیم. این امر شبیه خرید و فروش دلار از صرافیهای میدان فردوسی تهران است. تعدادی نکته در مورد صرافیها وجود دارد که در ادامه به آنها میپردازیم:
- حجم معاملات در صرافی: در صرافیهای مختلف، رمزارزها با حجمهای گوناگونی در روز معامله میشوند. به عنوان مثال اگر به سایت بایننس(Binance) بروید، در نمودار بیتکوین به دلار (گفته میشود جفت ارز بیتکوین/دلار) مشاهده میکنید که در 24 ساعت گذشته، حدودا 29 هزار واحد بیتکوین معامله شده است که با توجه به میانگین قیمت روز بیتکوین، مبلغی بالغ بر یک میلیارد و صد و سی و یک میلیون دلار میشود.
- درآمد صرافی: شاید برایتان سوال پیش بیاید که منبع درآمد صرافی، که در آن فارغ از بقیه رمزارزها، فقط بیتکوین یک میلیارد دلار معامله شده است چیست. در پاسخ به این سوال میگویم: کارمزدی کمتر از دو دهم درصد در هر معامله. شاید به نظر کم بیاید اما اگر کارمزدی که بایننس در کمترین حالت از فقط معاملههای بیتکوین در سیستم خود بدست آورده است را بررسی کنیم، به عددی حدود دو میلیون دلار در روز میرسیم!
- موجودی صرافی: دقیقا مانند صرافیهای میدان فردوسی که گاهی دلار دارند یا ندارد، یا بعضی از آنها ارزهایی میفروشند که بقیه ندارند، صرافیهای فضای رمزارزها هم هر کدام تعداد محدودی رمزارز برای معامله دارند که معمولا در لیستی در سایت خود آن رمزارزها را نمایش میدهند.
- API: اگر هدف ما نوشتن رباتی است که بتوانیم در صرافیها به صورت خودکار خرید و فروش کنیم، لازم است که صرافی ما امکان اتوماتیک ترید کردن را برای ما از طریق API فراهم کرده باشد.
- صرافیهای مطرح جهانی در حوزه رمزارزها:
این سایت ها سایت های پیشنهادی بنده هستند و من صرفا از آنها استفاده کردم، پذیرش ریسک استفاده از آنها به خودتان بستگی دارد.
اکنون یک مثالی ببینیم تا بفهمیم که چگونه باید این نمودار ها را خوانده و تحلیل کنیم.
عکس 4: نمونه ای دیگر از یک کندل چارت
عکس بالا قیمت و حجم معاملات انجام شده بیتکوین را در چند ماه گذشته بر حسب دلار در صرافی بایننس نمایش می دهد. همانطور که مشاهده میکنید، قیمت با کندلهای سبز به بالا رفته و با کندل های قرمز به پایین آمده است. ستون های پایین عکس، نمایش دهنده حجم معاملات در هر کندل است. خط افقی سبز رنگی که در وسط نمودار مشاهده می کنید، قیمت آخرین معاملهای است که انجام شده است، فارغ از حجم آن. بازه زمانی هر کندل، همان طور که در قسمت بالا سمت چپ مشخص است، («D »Daily) است، و به معنای یک روز. پس هر کندل ما در ابتدای روز شروع شده، به یک حداقل و حداکثری رسیده، و در پایان روز بسته شده است. هر چقدر یک کندل بلندتر باشد، نشان میدهد که میزان تغییر قیمت در آن واحد زمانی بیشتر بوده است. رنگ ستونهای حجم معاملات، همرنگ کندل مربوط به خود است. پایین آمدن قیمت، به معنای تقاضای بیشتر بازار به فروش، و بالا رفتن قیمت به معنای تقاضای بیشتر به خرید است.
آشنایی با مفاهیم خرید و فروش(trade) و معاملهگر(trader):
خرید و فروش یا ترید به معنای این است که فردی کالایی را به دلیل کسب سود از فروش آن کالا در آینده تهیه میکند، و هدف نهایی وی فروش یا تعویض آن با کالایی با ارزشتر است. شاید تا 100 سال پیش معنا و استفاده از این واژه کاملا متعلق به تاجران بود، اما در سالهای اخیر با توجه به رشد چشم گیر بازارهای مالی، تقریبا این واژه منحصر به افرادی شده است که در بازار های مالی فعالیت می کنند.
برای این که بتوانیم با مفهوم ترید در بازارهای مالی آشنا شویم، نیاز داریم که مفاهیم زیر را با هم بررسی کنیم:
مفهوم «فروش» (short)
صرافیهای مطرح معمولا در صفحه خرید و فروش یک رمزارز، قبل از هر اتفاقی دو گزینه به ما میدهند: خرید و فروش. خب همه مفهوم خرید یک رمزارز را می دانیم، اما چگونه میتوانیم قبل از اینکه رمزارزی را داشته باشیم آن را بفروشیم؟ به این شکل به مطلب نگاه کنید که صرافی مقداری رمز ارز (به عنوان مثال بیتکوین) به شما قرض می دهد تا آن را برایش بفروشید. و وقتی که شما مجددا میخرید، آن رمزارز به صرافی بازگشته و شما از معاملهای که کردهاید سود یا ضرر میبرید. مثالی خوب در این مورد این است که پسرخاله طلاساز شما به شما میگوید که قیمت طلا قرار است که به مقدار چشم گیری کاهش یابد، و از شما میخواهد که تمام 100 گرم طلایی را که دارید، در اختیار وی قرار دهید تا او این طلاها را به قیمت مثلا گرمی یک میلیون و دویست تومان بفروشد و آخر هفته آن ها را مجددا به قیمت یک میلیون و صد هزار تومان خریداری کند. در این اتفاق 10 میلیون سود حاصل میشود و شما همچنان طلای خود را در آخر هفته دارید، در این حالت پسر خاله شما اصل پول را به همراه مقداری سود به شما می دهد و بقیه را برای خود نگه می دارد. در این حالت صرافی همانند ما، و تریدر همانند پسرخاله است. تفاوت مثال پسرخاله با صرافی این است که شما در سود و زیان، شریک پسرخاله خود هستید، اما صرافی در صورت ضرر شریک شما نیست و حقش را از حساب شما کم میکند.
میزان ریسک
به صورت کلی ترید در فضای رمزارزها جزو پر ریسکترین انواع سرمایه گذاری است، اما ریسک در خود بازارهای مالی به عواملی بستگی دارد که آنها را بررسی میکنیم.
میزان ریسک در بحث تریدینگ در حوزه رمزارزها به دو عامل بستگی دارد. به نوع بازاری که قصد معامله در آن را دارید و نوع معاملهای که قصد انجام آن را دارید.
ریسک بازارهای مالی با یکدیگر متفاوت است. به عنوان مثال 5 درصد تغییرات قیمت دلار به یورو در یک روز امری بعید است، در صورتی که کاهش ده درصدی قیمت یک رمزارز در یک روز امری عادی به حساب میآید. بورس شرکتها، بورس فلزهای ارزشمند، نفت، و دهها بازار مالی دیگر وجود دارد که بازار رمزارزها آموزش به عنوان یک تریدر پرریسکترین بین آنها به حساب میآید.
- اهرم یا لورج (leverage):
بعضی از صرافیها امکان خرید با مارجین(margin) را به شما میدهند. این امر به این معناست که شما میتوانید تا چند برابر دارایی خود، مثلا با اهرم 10(به معنی ده برابر) خرید کنید. به عنوان مثال اگر شما 100 دلار داشته باشید، با لورج ده، میتوانید تا سقف 1000 دلار بیتکوین بخرید. جذاب است مگر نه؟! اما نکته اینجاست که در صورت خرید با لورج شما با ده برابر تمام دارایی خود خرید کردهاید، پس اگر قیمت بیتکوین 10 درصد بالا برود، شما صد در صد سود میکنید(ده درصد 1000 دلار برابر می شود با 100 دلار). اما اگر قیمت بیتکوین 10% پایین بیاید، شما صد در صد ضرر میکنید و دارایی شما صفر می شود. در این مثال شما مارجین یا حاشیه امنیت 10% دارید. یعنی اگر قیمت ده درصد افت کند، شما تمام دارایی خود را از دست خواهید داد و به اصطلاح، لیکوییدیت(liquidate) میشوید. سایت بایننس در بعضی از رمزارزها لورج 50، در بعضی دیگر 75، و حتی در بعضی لورج 100 میدهد. اما استفاده از این حالت فقط برای احمق هاست! لورج 100 یعنی مارجین یک درصد! یعنی اگر قیمت بیتکوین یک درصد پایین بیاید تمام پول شما از دست خواهد رفت.
لطفا و خواهشا در ماه های اول تریدینگ خود، از اهرم استفاده نکنید، که این کار باعث از بین رفتن تمام دارایی شما خواهد شد. استفاده از اهرم جزو پیشرفته ترین مباحث تریدینگ است. مراقب دارایی های خود باشید!
انواع تحلیل در بازارهای مالی
بازارهای مالی معمولا به دو صورت اساسی تحلیل میشوند. تحلیل آموزش به عنوان یک تریدر فنی یا تکنیکال(technical)، و تحلیل بنیادی یا فاندامنتال(fundamental). به عنوان مثال در مورد بیتکوین، تحلیل نمودار قیمت بیتکوین با استفاده از ریاضی است، و پیگیری و بررسی تاثیر خبرها روی قیمت بیتکوین نیز تحلیل فاندامنتال میشود. نکاتی در مورد هر کدام مطرح می کنیم:
تحلیل فاندامنتال:
مهمترین مسئله در مورد تحلیل فاندامنتال این است که به حواشی و کانالهای پرسرو صدا توجه نکنید. سعی کنید اخبار مربوطه را بخوانید و تحلیل کنید که آیا این خبر تاثیر مثبت روی قیمت بیتکوین خواهد داشت یا خیر.
متاسفانه این قسمت، قسمتی است که نمیشود با استفاده از ربات، خودکار کرد (البته با استفاده از الگوریتم های هوش مصنوعی می شود که در بحث ما نمی گنجد) و بشدت تاثیرگذار است. برایتان مثالی از اهمیت آن میزنم. یک سال و اندی پیش در سایت بایننس در حال ترید کردن بودم و سود چشمگیری بدست آورده بودم که ناگهان با رشد عجیب قیمت بیتکوین مواجه شدم. من که از اخبار آگاه نبودم، همواره منتظر بازگشت قیمت و پایین آمدن آن بودم و با اینکه بازار صعودی بود من تمام پول خود را از دست دادم! روش و استراتژی من در یک روز در بازار بدون اخباری خاص درست بود ولی من آگاهی نداشتم که ایلان ماسک در آن روز توییت کرده بود که امکان خرید خودروی تسلا با استفاده از بیتکوین فراهم شده است. در آن روز قیمت بیتکوین به صورت عجیبی بالا میرفت و من نمیتوانستم بدون دانستن آن خبر تحلیل درستی داشته باشم(البته در حال حاضر ایلان ماسک این نظر را برگرداند، که خودِ برگرداندن این نظر، باعث ریزش سنگین قیمت بیتکوین شد).
فرض کنید که میخواهید ماهی گیری کنید. تمام عملیاتهای محاسباتی را انجام میدهید، کِرم، قلاب ماهیگیری و قایق، همه چی را عالی و در بهترین حالت آماده میکنید، ولی بررسی اخبار هواشناسی را فراموش میکنید. شما به آن جا میروید و با این که هزینه کرده و آماده رفتهاید، به هیچ صیدی دست نمییابید. اهمیت تاثیر اخبار روی بازارهای مالی بشدت زیاد است و باید سعی کنید تحلیل درستی از اخبار روی قیمت ها انجام دهید.
در ادامه چند منبع برای دنبال کردن اخبار رمزارزها برای تحلیل فاندامنتال به شما معرفی خواهم کرد.
در ادامه چند منبع برای دنبال کردن اخبار رمزارزها برای تحلیل فاندامنتال به شما معرفی خواهم کرد.
این دو از سایتهای معروفِ اخبار در حوزه رمزارز هستند، اما مهمتر از این دو، توییتها و پستهای افراد تاثیرگذار در فضای تکنولوژی است. مانند ایلان ماسک، جف بزوس، و توییت شرکتهای بزرگ مبنی بر تایید یا رد بیتکوین.
اخبارهای جهانی و بزرگ نیز تاثیرات زیادی روی بازارهای مالی میگذارند. به عنوان مثال حمله ارتش روسیه به خاک اوکراین باعث شد تا قیمت طلا به صورت جهانی به مقدار قابل توجهی بالا برود.
خلاصه اگر قصد ماهیگیری کردید، حتما وضعیت آب و هوا را بررسی کنید. این کاری نیست که پشت گوش بیاندازید، شما اگر بهترین و سود دهترین ربات تریدر را هم بنویسید، ممکن است با یک اتفاق فاندامنتال، تمام دارایی شما از بین برود.
تحلیل تکنیکال:
در تحلیل تکنیکال، ما صرفا با توجه به اطلاعاتی که درون نمودار یا چارت(chart) قیمتها است، سعی در پیشبینی قیمت در آینده میکنیم. قسمت اصلی کار ما در ربات تریدر، نوشتن تحلیل تکنیکال است.
در قسمت بعدی راجع به تحلیل تکنیکال صحبت میکنیم تا مقدمات لازم برای نوشتن ربات تریدر را گذرانده باشیم.
آیا مهاجرت از طریق معامله در بازار فارکس ممکن است؟
این سوال توسط خیلی از علاقه مندان به مهاجرت و علاقه مندان به بازار فارکس و ارز دیجیتال پرسیده می شود که آیا می توانم از طریق معامله در بازار فارکس مهاجرت کنم. در این مقاله می خواهیم ابعاد مختلف این سوال را بررسی کنیم.
تاریخچه معاملات به عنوان مدرک شغلی
سوالی که آیا مهاجرت از طریق فارکس ممکن است ابعاد مختلفی دارد. بعضی از افراد به دنبال این موضوع هستند که در بازار فارکس معامله کنند، پس از مدتی تاریخچه معاملات خود را از بروکر با مهر و امضا دریافت کرده ، به عنوان یک روش کسب درآمد به سفارت کشور هدف که اغلب کانادا است ارائه کرده و برای مهاجرت اقدام کنند. بسیاری از بروکرهای بزرگی که در بازار ایران فعال هستند، از نظر قانونی اجازه کار با ایرانیان را نداشته و به همین خاطر گواهی را در اختیارتان نمی گذارند تا به مراجع بین المللی نشان دهید. فرقی ندارد که این مدرک را برای مصارف داخل ایران بخواهید یا به قصد مهاجرت.
شاید اگر شما مقیم کشور دیگری باشید و مدارک اقامتی خود را به بروکر نشان دهید، اقدام به چنین کاری برای شما بکنند و بتوانید از تاریخچه معاملات خود در متاتریدر پرینت گرفته و مهر و امضای بروکر را دریافت کنید یا به مدیر حساب خود در بروکر هدف اطلاع داده و آن ها مراحل اداری و پستی را برای شما انجام دهند. پس اگر تنها ایرانی مقیم خارج از ایران هستید برای این گزینه اقدام کنید.
مهاجرت به عنوان تحلیلگر بازار
شاید فکر کرده اید که جواب سوال اصلی نه! است. سخت در اشتباهید. اگر شما در بازارهای مالی فعال هستید و تسلط خوبی به زبان انگلیسی دارید، این شانس برای شما وجود دارد تا در کارگزاری ها و سایت های تحلیلی مشغول به کار شوید. لازمه این کار، جمع کردن مدارکی مبنی بر موفقیت های شما در بازارهای مالی یا سابقه تدریس شما در این بازارهاست. پس از این مرحله، می توانید با ارائه مدارک جمع آوری شده به شرکت ها، خواستار مصاحبه شوید. همانطور که قبل تر گفتم اگر شما تسلط خوبی به بازارهای مالی و زبان انگلیسی داشته باشید، به هیچوجه شانس شما برای موفقیت در این زمینه کم نیست. حالا ممکن است برای شما سوال پیش بیاید که چگونه شرکت هایی که به دنبال نیروی کار می گردند را پیدا کنم. شاید این سوال برای شخصی که می خواهد از طریق بازار فارکس مهاجرت کند بهترین سوال باشد. چند نکته کلیدی را باید در این زمینه رعایت کنید.
- حتما پروفایل لینکدین باز کنید و سابقه کار خود را بدون هیچ کم و کاستی بنویسید
- اگر می توانید، از آموزشگاه، شاگردان، اعضای پیج اینستاگرام یا کانال تلگرام خود بخواهید که در لینکدین شما از شما تمجید کنند.
- هر روز در مورد بازارهای مالی در لینکدین خود تحلیل بگذارید و سعی کنید افراد خبره این بازار را در لینکدین فالو کرده باشید.
افرادی که در لینکدین هستند، با هر مرتبه ای، علاقه دارند ارتباطات خود را گسترش دهند. پس تا می توانید شبکه دوستان خود در لینکدین را از افرادی که مرتبط با بازارهای مالی کار می کنند پر کنید. هر از چند گاهی به این افراد پیام دهید. نظر آن ها را در مورد یک ارز دیجیتال خاص، یک جفت ارز خاص یا حتی طلا و نفت بپرسید و سعی کنید نظر خود در مورد این ابزارها با آن ها به اشتراک بگذارید. همه چیز به این مسئله بستگی دارد که شما چقدر روی زبان انگلیسی تسلط دارید. شما لازم نیست هزاران لغت بدانید تا در مورد تحلیل بازارها صحبت کنید. برای ارتباط موثر با افراد خبره شما نهایتا به 100 تا 200 کلمه تخصصی نیاز خواهید داشت. زمانی که ارتباط مداومی با این اشخاص برقرار کردید از آن ها بخواهید که اگر فرصت شغلی مناسبی در شرکتی که آن ها مشغول به کار هستند فراهم شد، سفارش شما را بکنند. در خارج از ایران شاید خیلی پارتی بازی نقش پر رنگی در استخدام نداشته باشد، اما در صف مصاحبه بسیار کاربردی است.
شرکت ها سعی می کنند از دایره آشنایان افرادی که در شرکت مشغول به کار هستند، فرد جدید را استخدام کنند. در تمام لحظاتی که با افراد همکار و هم رشته خود در لینکدین معاشرت می کنید، الفبای حرفه ای بودن را رعایت کرده و شبکه دوستان خود را به درستی گسترش دهید.
مهاجرت به عنوان معامله گر بازار فارکس و ارز دیجیتال
به بُعد آخر سوال مطرح شده در عنوان این مقاله می رسیم. بسیاری از افراد نزد من می آیند و می پرسند می توانم فارکس را یاد بگیرم و مهاجرت کنم. فکر آن ها اصلا اشتباه نیست به شرطی که توقعاتشان مدیریت شود. شما به عنوان معامله گر می توانید مهاجرت کنید اما آیا می خواهید در ابتدای کار از طریق درآمد خود از طریق معامله گری هزینه های زندگی خود را فراهم کنید؟ اگر جواب شما بله است باید بگویم که سخت در اشتباه هستید. معامله گری در بازارهای مالی بین المللی پر ریسک بوده و شما باید به چشم تخصص به این رشته نگاه کنید. حتما باید دوره های آموزشی را گذرانده و توقع سودآوری در زمان برگزاری دوره را نداشته باشید. پس از تمرین هایی که در اتمام دوره آموزشی خود انجام می دهید کم کم به پختگی می رسید و اگر زمان درستی را صرف یادگیری و برطرف کردن اشتباهات معامله گری خود بگذارید، در زمان نه چندان طولانی به موفقیت در این بازار ها می رسید. اگر فشار روانی به دست آوردن درآمد از طریق معامله گری در بازارهای مالی را داشته باشید، محکوم به شکست خواهید بود.
پیشنهاد من به شما این است که در سال اول معامله گری با نیت اینکه با درآمد معامله گری در بازار فارکس یا ارز دیجیتال می توانید مخارج خود را تامین کنید نداشته باشید. فشار روانی، درصد خطای شما را در این بازارها بالا برده و این سرمایه شماست که از دست می رود. شاید فکر کنید با چند معامله بتوانید سرمایه از دست رفته را برگردانید که این آغاز از دست رفتن کل سرمایه است. یک معامله گر موفق، معامله گری است که احساسات خود را در کنار سرمایه خود به درستی مدیریت کند. هر اتفاق و موردی که تاثیر روانی روی شما داشته باشد، شما را به از دست رفتن سرمایه سوق خواهد دارد.
شرکت در دوره ها یا تهیه پکیج های آموزشی و سپس ارتباط مداوم با مدرس دوره که اشتباهات شما تشخیص داده شده و برطرف شود. بعد از چندین ماه که نظم، بزرگترین ویژگی شما در معامله گری شد و به سود مناسبی رسیدید حالا اقدام به مهاجرت کنید.
امیدوارم ازین مقاله استفاده کامل را برده باشید. قدم اول در این راه را با شرکت در دوره های آنلاین یا مشاهده کامل ترین پکیج آموزشی مجموعه بورسا بردارید.
پرسش و پاسخ
پرسشهای پیشین
فاطمه در 1400/6/14 10:50 نوشت: خیلی عالی بود. جواب خیلی از سوالام گرفتم.
تو سایت لینکدین چه عنوان شغلی رو باید انتخاب کنیم.
پاسخ
پشتیبانی بورسا در 1400/6/15 18:26 نوشت: عنوان های مختلفی قابل انتخاب هستند.
FINANCIAL ANALYST
FOREX TRADER
پاسخ
آشنایی با ولوم تریدینگ و آموزش آن
همان طور که می دانید رقابت همیشه در بازار داغ بوده است و ربودن گوی سبقت از یکدیگر در این مسیر کاری بس دشوار است. اما اگر مسیر را به درستی بیابید، طی کردن یک مسیر سربالایی می تواند لذت بخش هم باشد، زیرا بعد از هر شیب تندی، یک استراحت درست و حسابی در انتظار است. برای این که معاملات بی نقصی داشته باشید و از شر اشتباهات کوچک و بزرگ خود در بازار مالی خلاص شوید، باید بر آموزه های خود بیفزایید. لازمه ی این کار آموختن استراتژی های متفاوت و آنالیز دیتاهای مختلف است. یکی از قدیمی ترین، در عین حال پیشرفته ترین و اساسی ترین این استراتژی ها ولوم تردینگ است. در ادامه با این مقوله آشنا خواهید شد و نحوه ی به کار گیری آن را خواهید آموخت! با ما همراه باشید.
در این ویدیو سرکار خانم نورا آقاجانی روانشناس بالینی و روان درمانگر به بررسی مقوله ترس و ترید پرداخته اند، اگر شما هم جزء افرادی هستید که از ترید کردن هراس دارند توصیه میکنیم این ویدیو را ببینید.
ولوم تریدینگ (volume trading) چیست؟
ولوم در واقع نشان می دهد که چه مقدار دارایی در یک بازه ی زمانی مشخص معامله شده است. این معامله شامل خرید و فروش می باشد، بازه ی زمانی نیز می تواند دربرگیرنده ی ۱ دقیقه معامله و یا یک روز تریدینگ کامل باشد. این حجم معمولا به شکل یک نمودار نشان داده می شود که هر میله در آن دو رنگ مختلف دارد. معمولا این دو رنگ در بیشتر پلتفورم ها سبز و قرمز هستند که رنگ سبز نشان دهنده ی سهام هایی می باشد که قیمت بالاتر از قبل بسته شده است و رنگ قرمز برای آن هایی که قیمت پایین تر از قبل بسته شده است.
رنگ ها در نمودار تنها نشان دهنده ی بسته شدن بازار در آن زمان است. با آشنایی با این موضوع می توانید جهش بزرگی در معاملات خود بکنید. ولوم تریدینگ یا حجم معاملاتی به معامله کنندگان کمک می کند تا اهمیت برخی حرکات و اتفاقات را در بازار دریابند. ولوم برای خیلی از معامله گرها نقش مهمی در معاملاتشان بازی می کند اما توسط بسیاری از معامله گران خرد و جزئی، نادیده گرفته می شود که این مسئله دلایلی دارد و بعدا به آن ها خواهیم پرداخت.
چرا ولوم تریدینگ اهمیت دارد؟
با استفاده از آنالیز کردن حجم معاملات، می توانید سلامت آن معاملات را بررسی کنید. این تکنیک از قدیمی ترین تکنیک های بررسی و آنالیز کردن در بازار مالی می باشد. حتی به جرات می توان گفت که این تکنیک از پراستفاده ترین روش های آنالیز معاملات است. پلتفورم های معاملاتی ممکن است فاقد یک سری شاخص های خاص باشند، اما به سختی پلتفورمی را پیدا می کنید که فاقد شاخص حجم معاملاتی یا همان ولوم باشد.
ختم کلام، شاخص ولوم، ساده ترین شاخص بررسی معاملات خرید و فروش برای افراد است. اما نکته ی مهم این است که این شاخص می تواند فریب دهنده باشد و شما را به اشتباه بیندازد. توانایی آنالیز کردن صحیح این شاخص می تواند برای شما سود بسیاری بیاورد.
افزایش حجم معاملات معمولا سبب افزایش قیمت مورد معامله می شود، اما ضرورتا این مورد همیشه هم اتفاق نمی افتد. علی رغم تفکر سنتی و عمومی، بالارفتن و پایین آمدن قیمت ها نیاز به تغییر حجم های واضح در معاملات ندارند. به خصوص با وجود الگوریتم های متعددی که این روزها برای بررسی سطوح قیمتی و تصمیم گیری ها وجود دارند.
در این مقاله به شما کمک می کنیم که چگونه از شاخص ولوم برای تعیین مسیر درست معاملات خود استفاده کنید و از آن بهره ببرید.
ولوم تریدینگ زیر ذره بین
زیر نظر گرفتن بلند مدت ولوم هر چیزی به شما در درک پیشرفت ها و سقوط ها در بازار مالی کمک می کند. به این چند نکته در ولوم تریدینگ توجه کنید؛
- همان طور که گفته شد ولوم معاملات انجام شده در یک بازه ی زمانی را اندازه گیری می کند.
- ولوم می تواند به عنوان قدرت یک بازار در نظر گرفته شود، زیرا معمولا بازارهایی که حجم معاملاتی آن ها بالاست، سالم و قوی به نظر می آیند.
- وقتی که در حجم بالای معاملات، قیمت ها در حال افت هستند، ترند در حال قدرت گرفتن به سمت پایین است.
- وقتی قیمت ها در حجم در حال کاهش معاملات، افزایش هایی دارند، مراقب باشید! ممکن است عکس آن اتفاق بیفتد.
یک راهنمای ساده برای به کارگیری ولوم تردینگ در معاملاتمان
هنگام در نظر گرفتن ولوم، معمولا راهنماهایی برای بررسی قدرت و ضعف مورد مذکور در بازار وجود دارند. به عنوان یک تریدر، معمولا تمایل داریم در معاملاتی شرکت کنیم که ضعف در آن ها نیست و بیشتر در موضع قدرت هستند. حتی گاهی منتظر حرکت در جهت مخالف روندهای ضعیف باشیم. راهنمایی که برای شما در نظر گرفته ایم، ممکن است در همه ی شرایط نتوانند نجات دهنده باشند، اما به طور کلی در ولوم تریدینگ صدق می کنند.
۱. تایید روند یا ترند کانفرمیشن (trend confirmation)
بازار در حال صعود باید حجم های بالای معاملات را نیز تجربه کند. برای این که قیمت ها افزایش پیدا کند، خریداران باید اشتیاق خریداری داشته باشند و تعداد معاملات بالا رود. این که قیمت ها در حال افزایش باشد و حجم معاملات کاهش پیدا کند، انگیزه برای خرید کاهش پیدا می کند و البته این تهدید وجود دارد که ممکن است پتانسیل بازار تغییر کند. بهتر است بدانید که افت قیمت ( یا افزایش آن) همراه با حجم کم معاملات سیگنال خوبی نیست. افزایش یا کاهش قیمت در ولوم بالا می تواند نشانه ی قوی تری از قدرت بازار باشد.
۲. ولوم و حرکات خیلی شدید (exhaustion moves and volume)
در بازارهای در حال سقوط و در حال پیشرفت، حرکات شدیدی را مشاهده می کنیم. این ها معمولا حرکات شدید در قیمت هستند که همراه با افزایش شدید در ولوم همراه هستند که می تواند سیگنالی برای پایان آن ترند باشد. شرکت کنندگانی که منتظر بودند، می ترسند از این حرکات و تغییرات شدید عقب بمانند و باعث ایجاد تغییرات شدید در تعداد خریداران می شوند. در قیمت کف آن سهام و یا ارز، افت قیمت تریدرها را مجبور به معامله می کند و سبب ایجاد واریانس و همچنین افزایش ولوم می شود. بعد از این صعود شاهد کاهش حجم معاملات خواهیم بود. اما این که ولوم در روزها و هفته های بعد چگونه رفتار خواهد کرد را توسط راهنماهای دیگر پیش بینی خواهیم کرد.
۳. علائم بولیش (bullish signs)
ولوم علاوه بر نقش های دیگری که دارد می تواند در تشخیص بولیش ساین ها نیز نقش داشته باشد. به عنوان مثال، تصور کنید که ولوم در اثر یک افت قیمت افزایش پیدا می آموزش به عنوان یک تریدر کند و بعد قیمت رو به افزایش می گزارد. حرکت قبلی آن کاهشی بوده است و اکنون قیمت رو به افزایش است. اگر کاهش قیمت از کاهش قیمت قبلی پایین تر نیاید و ولوم یا حجم معاملات در کاهش دوم کاهش بیابد، به این علامت، علامت بولیش می گویند. (بول یا همان گاو نر در اصطلاح به فردی گفته می شود که باور دارد ارزش بازار با گذر زمان بهبود خواهد یافت. این ها برخلاف بر ها یا خرس ها هستند که باور دارند قیمت بازار به طور کلی در حال افت است.)
۴. ولوم و قیمت معکوس
وقتی که برای مدت طولانی قیمت در حال افزایش و یا کاهش بوده است، اگر قیمت تغییرات اندک داشته و با ولوم بسیار زیاد همراه باشد، می تواند نوید یک تغییر جهت در قیمت را بدهد. معمولا چنین برداشت می شود که قیمت رفتار متفاوتی از آنچه تا کنون داشته است، نشان خواهد داد.
۵. حجم و برک آوت (افزایش های ناگهانی) و برک آوت های دروغین (false breakouts)
در ابتدای اولین افزایش ناگهانی در نمودار، افزایش ولوم تریدها نشان دهنده ی اطمینان و قدرت بازار است. تغییرات اندک در حجم و یا حتی کاهش ولوم در زمان افزایش ناگهانی، احتمال بالای یک برک آوت دروغین را نشان می دهد.
۶. تاریخچه ی ولوم
نگاه شما به ولوم باید نسبتا جدید باشد، یعنی باید تاریخچه ی اخیر آن را بررسی کنید. اگر بخواهید دیتای امروز ولوم را با دیتای ولومی ۵۰ سال پیش چک کنید، به نظر کار هوشمندانه ای نمی رسد. هرچه دیتای ولومی مورد بررسی شما جدیدتر باشد، نتیجه گیری های شما مرتبط تر به اوضاع کنونی خواهد بود و تصمیمات شما نیز قابل اعتمادتر می باشند.
نکته ی مهم: ولوم معمولا شاخص نقدینگی یک مارکت در نظر گرفته می شود. مارکت هایی که ولوم بیشتری دارند، نقدینگی بیشتری دارند و برای تریدهای کوتاه مدت و معاملات در بازه ی زمانی اندک مناسب ترند. در واقع، خریداران و فورشندگان بی شماری برای انجام معامله در دسترس هستند.
سه شاخص ولومی در تریدینگ
شاخص های حجم فرمول های ریاضی هستند که بصورت شمایی در بیشتر پلتفورم های نمودار مورد استفاده نشان داده می شوند. هر شاخص از فرمول خاصی استفاده می کند که اندکی با دیگری تفاوت دارد. تریدرها باید شاخصی را بیابند که بیشتری ارتباط را با حوزه ی فعالیتی آن ها دارد و بیشتری کمک را به آنان در تصمیم گیری های اقتصادی آن ها می کند.
توجه داشته باشید که شاخص ها در معاملات ضروری نیستند، اما می توانند کمک بسیاری در تصمیم گیری ها به شما بکنند. شاخص های ولوم بسیاری برای کمک به شما وجود دارند که می توانید از میان آن ها انتخاب کنید. در ادامه به معرفی برخی از آن ها می پردازیم.
ولوم آن بالانس (on balance volume)
ولوم آن بالانس یا به اختصار OBV شاخصی ساده اما کاربردی است. وقتی که بازار بالاتر بسته می شود، حجم اضافه می شود (با یک عدد اختیاری آغاز می شود) و هنگامی که بازار پایین تر بسته می شود، حجم کاهش پیدا می کند. این شاخص یک مجموعه ی کلی را نشان می دهد و می گوید کدام بازارها در حال انباشت (خرید) هستند. این شاخص همچنین واگرایی ها را نشان می دهد، به عنوان مثال هنگامی که قسمت افزایش می یابد اما حجم یا ولوم با سرعت کمتری در حال افزایش است و یا حتی شروع به کاهش می کند.
برای اطلاعات بیشتر مقاله مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال را بخوانید.
چایکین مانی فلو یا جریان پول چایکین (chaikin money flow)
افزایش قیمت باید با افزایش حجم و ولوم همراه باشد. این شاخص بر افزایش حجم تمرکز دارد آن هم زمانی که قیمت ها در قسمت بالا یا پایین محدوده روزانه خود به پایان می رسند و سپس ارزشی را برای قدرت مربوطه ارائه می دهند. وقتی قسمت های پایانی در بالای محدوده ی روزانه ی خود هستند و حجم در حال افزایش است، ارزش بالا خواهد بود. وقتی قیمت های پایانی در زیر محدوده ی روزانه ی خود باشند، ارزش منفی خواهد بود. این شاخص بیشتر می تواند برای معاملات کوتاه مدت و همچنین به عنوان شاخصی کوتاه مدت در نظر گرفته شود زیرا در حال نوسان است و واگرایی ها را نشان می دهد.
نوسانگر کلینگر (klinger oscillator)
یکی دیگر از سیگنال ها و نشانه هایی که می تواند در تریدینگ به شما کمک کند، نوسان های بالا و پایین خطر صفر است. در این شاخص ما می توانیم به طور خلاصه دیتایی را ببینیم که نشان دهنده ی خرید و فروش در یک زمان مشخص است.
سخن آخر
ولوم ترندینگ یکی از ساده ترین و کاربردی ترین شاخص هایی است که می توانید از آن برای تصمیم گیری بهتر و پیش بینی با کارایی بیشتر در بازارمالی استفاده کنید. راهنماهای بسیاری برای بررسی قوت و ضعف بازار می توانند استفاده شوند تا به اطلاع ما برسانند که آیا حجم یا ولوم تایید کننده ی روند افزایشی و یا نزولی قیمت است و یا این که نوید دهنده ی تغییر رفتار در بازار می باشد. به طور خلاصه، ولوم تریدینگ می تواند کمک شایانی به شما در سودآوری معاملات بکند اما توجه داشته باشید که به روش های سنتی آن را تفسیر نکنید و به شاخص های مختلفی که در رابطه با آن ارائه می شود، توجه کنید و مطالعات خود را در زمینه ی آن گسترش دهید.
۱۰ وضعیتی که نباید ترید کنیم
دلیل اینکه اکثر تریدرها شکست میخورند این است که سعی میکنند همیشه ترید کنند چون فکر میکنند این تنها راه پول بدست آوردن در بازار است. اما حقیقت این است که هر چقدر کمتر ترید کنید، نتایج بهتری خواهید گرفت. ممکن است این حرف در نگاه اول برایتان آشنا نباشد اما شخصا با تعداد زیادی از تریدرها برخورد داشتهام و دیدهام هنگامی که یک تریدر به سمت این طرز فکر میرود که تریدهای کمتری داشته باشد، معمولا به سرعت نتایجش پیشرفت خواهند داشت.
اگر در اکثر مواقع احساس استرس، نگرانی و دستپاچگی دارید، باید با یک دیدگاه آرام و ریلکس تریدهایتان را انجام دهید. از شلوغیها فاصله بگیرید، یک روش خوب انتحاب کنید و مانند یک تک تیرانداز ترید کنید. این مطمئنترین راه برای دیدن نتایج بهتر در معاملاتتان است.
این جمله مربوط به جسی لیورمور یکی از افسانهایترین تریدرهای تاریخ است که به خرس بزرگ وال استریت مشهور بود. منظور از این جمله این است که پولهای بزرگ با صبر کردن در معاملات موفق بدست میآیند نه با تریدهای پیاپی.
در ادامه میخواهیم به ۱۰ وضعیتی اشاره کنیم که نباید ترید کنید.
۱- زمانی که برای ترید کردن مجبورید که فکر کنید
ممکن است عنوان این قسمت کمی برایتان نامفهوم باشد. اما برایتان توضیح خواهم داد. منظور این است که برای بدست آوردن یک موقعیت ترید نباید نیازی به فکر کردن زیاد داشته باشید. بهترین موقعیتهای ترید خودشان را به شما نشان میدهند و وجودشان را فریاد میزنند. به محض اینکه به چارت نگاهی بیندازید، اگر موقعیت خوبی وجود داشته باشد خودش را نشان میدهد.
معاملهگری اغلب به عنوان بیزنس “تشخیص الگوها” شناخته میشود و تریدری که صدها معامله انجام داده است تفاوت بین یک حالت معاملاتی (ستاپ) با احتمال موفقیت بالا و یک ستاپ با احتمال موفقیت پایین را به راحتی متوجه میشود.
منتظر شکست خط گردن بودیم و این اتفاق افتاد و پس از آن یک حرکت ریزشی بسیار عالی معادل ۲۸۰ هزار تومان را داشتیم!
بنابراین اگر موقعیتی برای ترید مشاهده کردید اما مدتیست دارید روی آن فکر میکنید، بهتر است بیخیال آن شوید.
۲- زمانی که نمیدانید حد ضرر خود را کجا بگذارید
حتی اگر یک ستاپ مناسب برای ترید کردن دیده باشید همیشه به این معنا نیست که باید بر اساس آن ترید کنید. در صورتی که نتوانستید یک سطح معقول برای قرار دادن حد ضررتان پیدا کنید و یا مجبور هستید حد ضرر را بسیار بزرگ در نظر بگیرید (که همین مورد باعث بزرگ شدن نسبت ریسک به سود خواهد شد)، بهتر است آن معامله را انجام ندهید. معاملهای که حد ضرر نداشته باشد و یا حد ضرر آن بزرگ باشد، معامله خوبی نخواهد بود.
۳- زمانی که شرایط بازار با استراتژی شما همخوانی ندارد
این همان چیزی است که ۹۹% از کتابهای آموزشی به آن اشارهای نمیکنند. بهتر است این سوال را از خودتان بپرسید: سیستم معاملاتی من چگونه است؟
- آیا یک سیستم معاملاتی دنبال کننده روند دارید و به دنبال حرکات قیمتی با قدرت بالا هستید؟
- آیا بر اساس حرکات رنج ترید میکنید و منتظر شکل گیری مرزهای واضح این نواحی بدون حرکات قوی هستید؟
- آیا به دنبال روندهایی هستید که قدرتشان کم شده و رو به اتمام هستند؟
- آیا به بازاری نیاز دارید که نوساناتش کم باشد و به سطوح حمایت و مقاومت احترام میگذارد و الگوهای قیمتی را به شما نشان میدهد؟
اگر در حال حاضر بازار طبق احتمالات سیستم معاملاتی شما عمل نمیکند، مشکلی نیست. خیلی راحت کنار بایستید.
۴- زمانی که میخواهید جبران کنید
آیا همین الان یک معامله زیانده را بستهاید و انگشتتان روی کلیک ماوس است و منتظرید تا ترید بعدی را اجرا کنید؟ آیا میخواهید برای جبران پوزیشن زیاندهی که داشتهاید حجم معامله بعدی را افزایش دهید؟ اگر خودتان را در این وضعیت دیدید، دستتان را از روی آموزش به عنوان یک تریدر ماوس بردارید و از آن جایی که هستید بیرون بزنید و پیاده روی کنید.
حتی اگر فکر میکنید که ستاپ خوبی برای ترید کردن پیدا کردهاید، ممکن است افکارتان درهم ریخته باشد و در آستانه انجام یک تصمیم معاملاتی احساسی قرار گرفته باشید. بهتر است از کامیپوترتان فاصله بگیرید و مقداری استراحت کنید. بعد از یک وقفه کوتاه معمولا چیزهای بسیار متفاوتی در چارت خواهید دید.
۵- زمانی که فکر میکنید بازار خیلی بالا یا خیلی پایین است
آیا تا به حال از لفظ “خیلی بالا” یا “خیلی پایین” استفاده کردهاید؟ مثالا زمانی که بازار برای مدت طولانی در حال صعود بوده است و بر این عقیده بودهاید که بالاخره باید جهت حرکت خود را معکوس کند.
مخصوصا تریدرهایی که از اسیلاتورها استفاده میکنند و تصمیمات معاملاتی خود را بر اساس مناطق بیش خرید (Overbought) و بیش فروش (Oversold) این اسیلاتورها میگیرند اغلب به این مشکلات دچار میشوند. سیگنال محدوده بیش خرید به این معنی نیست که بازار سقوط خواهد کرد. محدوده بیش خرید به این معناست که بازار بسیار قدرتمند است و تمایل به ادامه حرکت دارد.
۶- اگر قیمت قبلا از بهترین نقطه ورود دور شده است، دیگر دنبالش نباشید
بعضی مواقع ما موقعیتها را از دست میدهیم و یا زمانی که ستاپی روی چارت شکل گرفته است آن را نمیبینیم. بدترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که دنبال قیمت بیفتید و دیر هنگام وارد معامله شوید. زمانی که دنبال قیمت میافتید، نقطه ورود شما در مکان بدی خواهد بود و حد ضرر و حد سود شما نیز تعریفی نخواهند داشت.
شما نمیتوانید تمام ستاپها را شکار کنید و این کاملا طبیعی است. فقط دنبال موقعیت ترید نیفتید. همیشه میتوانید یک ستاپ جدید پیدا کنید اما وقتی یک تصمیم اشتباه میگیرید نمیتوانید پولتان را برگردانید.
۷- زمانی که تحلیل خود را انجام ندادهاید – زمانی که یک ترید در پلن معاملاتی شما نیست
هر ترید یا سناریویی قبل از رخ دادن باید در پلن معاملاتی شما باشد. اگر در پلن معاملاتیتان نیست، بهتر است آن را نادیده بگیرید. تریدرهای آماتور پلن معاملاتی خود را نمینویسند و مدام بین تایم فریمها و بازارهای مختلف جابجا میشوند و به دنبال شکار سیگنالها هستند. همه ما میدانیم که این مسیر به کجا ختم میشود. داشتن یک پلن معاملاتی قبل از نشستن پشت کامپیوتر باید از واجبات شغل معاملهگری باشد.
۸- زمانی که نظر دیگران را جویا میشوید
به عنوان یک تریدر باید به صورت کاملا شخصی تصمیمات معاملاتی را اتخاذ کنید چونکه مجبورید با عواقب آن روبرو شوید. زمانی که نیاز به تایید دیگران برای انجام معاملات خود دارید، هرگز به عنوان یک تریدر رشد نخواهید کرد چونکه مسئولیت معاملاتتان را به گردن نمیگیرید. یادگیری از اشتباهاتتان برای رسیدن به موفقیت حیاتی است. علاوه بر این اگر میخواهید تریدر شوید باید دلایل که در پشت ورود به یک معامله و یا هر تصمیم دیگری وجود دارد را درک کنید.
۹- وقتی روی هدف عملکردی خود تمرکز دارید
همه ما این مورد را تجربه کردهایم. زمانی که به یک معامله برنده کوچک نیاز داشتهایم تا برآیندمان سر به سر (Break Even) شود یا به هدف مد نظرمان دست پیدا کنیم. اما معمولا کارها طبق برنامه پیش نمیروند و با یکسری تریدهای اجباری و عقب افتادگیهای بزرگ مواجه میشویم.
عملکرد خود را بر اساس معاملاتی که در یک هفته یا حتی یک ماه داشتهاید مقایسه نکنید. شما نمیتوانید مشخص کنید که چند موقعیت ترید نصیبتان خواهد شد و قیمت چگونه حرکت خواهد کرد. ذهن خود را باز بگذارید و موقعیتهای تریدی که پیش میآیند را بدون اجبار در انجام بعضی کارها انجام دهید.
۱۰- هنگامی که مشکلات شخصی، کاری یا سلامتی دارید
معاملهگری یک کار فعالانه است و معاملهگری حرفهای نیاز به دقت و توجه بالا دارد. اگر نمیتوانید ۱۰۰% روی چارت تمرکز کنید و در مورد بحث و جدل با همکارتان فکر میکنید یا دعوایی که با همسرتان داشتهاید، معامله کردن برایتان زجرآور خواهد بود.
همیشه میتوانید موقعیت جدیدی برای ترید کردن پیدا کنید، اما نمیتوانید پولی که در اثر یک تصمیم اشتباه که حتی میتوانستید مانع آن شوید را برگردانید.
ترید یا معامله چیست؟ (آشنایی با اصول ترید در بازار سرمایه)
ترید یا معامله در بازارهای مالی به معنای خرید دارایی در قیمت پایین و فروش آن در قیمت بالاتر است. البته در برخی بازارها میتوان ابتدا فروش انجام داد و سپس خرید (به این نوع معاملات Short trading گفته میشود).
دارایی که در بازارها خرید و فروش میشود میتواند هر چیزی باشد: سهام ، اختیار معامله (آپشن)، ارز دیجیتال، یک ارز خاص و…
برخی از مزایای معاملهگری:
- آزادی مکان و زمان
- نقدشوندگی بالای سرمایه نسبت به سایر روشها
- پتانسیل کسب سود بالا
برخی از معایب معاملهگری:
- نیاز به انضباط، پیگیری و یادگیری مداوم
- احتمال بالای زیان و از دست دادن سرمایه
- استرس و آسیبهای ناشی از کار طولانی با کامپیوتر
ما معتقدیم معاملهگری (تریدینگ) و سرمایهگذاری باهم تفاوت دارند. سرمایهگذار کسی است که یک دارایی را با هدف نگهداری چند ماهه یا چند ساله خریداری میکند و هدفش کسب سود از طریق نوسانات کوتاه مدت نیست. درحالیکه هدف معاملهگر، کسب سود از نوسانات ریز و درشت سهم در بازههای کوتاه مدتی مانند روزانه و چند ساعت است. به دلیل غیرقابل پیش بینی بودن بازارها در کوتاه مدت، معاملهگری نسبت به سرمایهگذاری نیازمند دانش و مهارت بیشتر است. زیرا نزولی یا صعودی بودن روندهای کوتاه مدت را سختتر میتوان تشخیص داد.
به طور مثال اگر شما امروز سکه طلا بخرید و یک سال دیگر بفروشید، به احتمال خیلی زیاد سود خواهید کرد. چندان مشکل نیست که صعودی بودن قیمت سکه را در یک سال بتوانید تشخیص دهید. اما از سمت دیگر، تشخیص روند قیمت سکه در چند ساعت آینده یا چند روز آینده مشکل است. این موضوع در سایر بازارها از جمله سهام، ارزهای دیجیتال ، آتی زعفران و کالاهای دیگر صدق میکند.
نکاتی در مورد انجام معامله و ترید:
ورود به معامله و صبر
زمانی که تریدرها صبور نباشند، خیلی زود وارد یک موقعیت احتمالی میشوند از ترس اینکه آموزش به عنوان یک تریدر مبادا موقعیت از دستشان در برود. آنها نمیخواهند سیگنال را از دست بدهند و فکر کنند که اگر زودتر وارد بازار میشدند میتوانستند پول بیشتری را به دست بیاورند. همه ما میدانیم که این طرز فکر به کجا منتهی خواهد شد و به همین خاطر از ورود زودهنگام پرهیز میکنیم.
خروج از معامله و صبر
هنگامیکه معاملهای انجام میدهید باید صبور باشید و اجازه بدهید که سودهایتان بزرگتر شوند. خیلی از تریدرها وقتی معاملهای انجام میدهند بسیار کم صبر و تحمل هستند و به همین خاطر تریدشان را بسیار بد مدیریت میکنند. بستن تریدها با سودهای کم بدترین مشکلی است که خیلی از تریدرها با آن دست و پنجه نرم میکنند.
رشد حساب معاملاتی و صبر
اکثر تریدرها میخواهند پولدار شوند و متأسفانه میخواهند همین الان این کار انجام شود. رشد حساب معاملاتی زمان میبرد و کم صبر بودن و انجام ریسکهای بسیار خطرناک همیشه باعث از دست رفتن کل سرمایهتان خواهد شد. این مورد مخصوصا برای تریدرهایی صدق میکند که با حسابهای کوچک کار میکنند و ترید کردن در حسابهای کوچک بسیار سختتر است. چراکه اکثراً مجبورید از اهرمهای بالاتر و حجمهای بیشتری برای رشد دادن سریعتر حساب استفاده کنید.
به تأخیر انداختن لذت
“به تأخیر انداختن لذت” به معنای مقاومت در برابر لذت حاصل از برداشت سود سریع است. ما در همه روزهای زندگیمان با قضیه “به تأخیر انداختن لذت” مواجهیم.
جوانترها با صبر و تحمل و به تأخیر انداختن لذت در اکثر موارد مشکل دارند. شما یک ماشین عالی را همین امروز میخواهید. دوست دارید با یک پرواز فرست-کلاس به یک جای معرکه بروید و در ویلای شخصیتان زندگی کنید و اینکه نمیخواهید برای این چیزها ۱۰ سال صبر کنید. همهچیز را همین حالا میخواهید درحالیکه زندگی فعلیتان با رویاهای تان فاصله زیادی دارد. به قول سر “بابی رابسون” اسطوره فوتبال انگلستان که میگوید:”مردم موفقیت را سریع میخواهند؛ خیلی سریع. مثل یک فنجان قهوه!”. افرادی که میخواهند خیلی سریع به چیزی برسند درواقع خود را برای شکست خوردن آماده میکنند و شکست خوردن در معاملهگری بسیار سریع رخ میدهد.
اصول ترید یا معامله:
چنانچه پول کمی دارید بایستی وقت کمتری بگذارید یعنی تایم فریمهای بلندتری معامله کنید نه تایم فریم کوتاه چون ارزشش را ندارد وقت زیادی بگذارید حدودا 90% اوقات نظارهگر بازار باشید. بازار همیشه شکارهای خوبی برای شما دارد. عجله برای ترید = ضرر! حتماً و حتماً و حتماً بازار فرصتهای فوق طلایی و مطمئن پیش روی شما خواهد گذاشت. فرصتهایی که کمترین ریسک ممکن را دارد.
تشخیص کف و سقف مطلق با خداوند متعال است و بس! به کف سقف نسبی بسنده کنید و بدون استرس از بازار فاصله بگیرید.
ویژگیهای تریدر موفق :
۱. منظم بودن
اولین ویژگی یک تریدر موفق، داشتن نظم و انضباط است. منظم بودن در ترید کردن به این معنا نیست که روزانه ۱۰۰ درصد زمان خود را پای کامپیوتر صرف کنید، بلکه به معنی رعایت کلیه اصول و قواعد ترید میباشد. به عبارت دیگر نظم داشتن در معاملهگری به معنی متعهد بودن به بهبود روزانه در معاملهگری میباشد. باید به معاملهگری به عنوان یک فعالیت جدی برای کسب سود نگاه کنید. منظم بودن در معاملهگری حد وسط ندارد شما یا منضبط هستید یا نیستید. به عبارت دیگر منظم بودن یا نبودن معادل صفر یا یک بودن است و هیچ حد وسطی وجود ندارد.
۲. یادگیری مداوم
بازارها همواره متغیر میباشند. همیشه روندهای جدید، استراتژیهای متفاوت و ایدههای تازه در این صنعت شکل میگیرد. باید اطمینان حاصل کنید که نسبت به این تغییرات انعطافپذیری و آمادگی دارید. امروزه اینترنت، دسترسی به این روندها و تغییرات را بسیار آسان کرده است.
۳. پذیرش و درس گرفتن از زیانها
پذیرش و درس گرفتن از زیانها، یکی از دیگر ویژگیهای یک تریدر موفق میباشد. همه معامله گران چه دیر چه زود ضرر میکنند و شما هم باید ضرر کردن را به عنوان یک واقعیت بپذیرید. بعضی از افراد با توجه به ذهنیتی که از قبل داشتند به هیچ عنوان زیان مالی را نمیتوانند هضم کنند. پولشان را همیشه در بانک میگذارند و با کوچکترین زیان مالی آشفته میشوند. اگر چنین افرادی قصد ورود به حوزه معاملهگری دارند باید در ابتدا باید ذهنیت خود را تغییر دهند.
در این عبارت که “همه ضرر میکنند” منظورمان تریدهای موفق هم میباشند. تفاوت تریدرهایی که موفق میشوند با افرادی که از بازار خارج میشوند، این میباشد که موفقها از ضررها درس گرفتهاند و ضرر را به عنوان یک جزء از فعالیتشان قبول دارند. توجه داشته باشید که یادگرفتن از ضررهای قبلی، تریدهای موفق را قادر میسازد ضررها را کاهش و سودها را افزایش دهند.
۴. عدم پیروی از دیگران
ویژگی بارز تریدر موفق عدم پیروی از دیگران میباشد. تریدهای شما منعکسکننده شخصیت شما هستند. استراتژیهای هر شخصی برای خودش مناسب میباشد. نباید کاری که شخص دیگری کرده است را شما هم انجام دهید. باید آن قدر وقت بگذارید تا بازار را درک کنید، به اهداف شخصی خود در ترید توجه کنید و با توجه به ریسک پذیری خودتان و تمایلی که برای ریسک کردن دارید از ناحیه امن خود خارج شوید.
البته توجه کنید که میتوانید از دیگران یاد بگیرید ولی کپی کننده محض نباشید (کورکورانه نپذیرید) شما اگر سبک شخصی خود را در ترید دنبال نکنید، شاید یکبار یا دو بار سود ببرید ولی احتمال کمی وجود دارد که در بلندمدت موفق باشید. اطلاع از خبرها و رویدادها در رسانههای مختلف خوب است اما باید مطمئن شوید که تصمیمات را خودتان گرفتهاید و تحت تأثیر چیزهایی که خواندهاید یا توصیههای دیگران گرفته نشده است. باید آن قدر تجربه کسب کنید و یاد بگیرید که خودتان بتوانید تصمیمات خرید و فروش را اتخاذ کنید و تمامی مسئولیت آن تصمیمات را نیز بر عهده بگیرید.
۵. مدیریت احساسات و استفاده از ترید پیشگیرانه
شما به عنوان یک تریدر موفق باید به این درک برسید که احساسات شما بزرگترین دشمن شماست. واکنش بیش از حد و احساساتی شدن نسبت به رویدادها میتواند بسیار مخرب باشد. درست است که احساسات را نمیتوان از بین برد ولی یک تریدر موفق، احساسات آموزش به عنوان یک تریدر خود را میپذیرد و آنها را مدیریت میکند. تریدر موفق میداند زمانی که ترس یا حس طمع به او دست داد چگونه رویکردی معقولانه در پیش بگیرد.
ترید پیش گیرانه (Proactive) یعنی به جای اینکه به رویدادها واکنش نشان دهید، بازار را از طریق دانستههای قبلی درک کنید.
۶. یادگیری همه جنبههای معاملهگری
همه جنبههای معاملهگری را فرابگیرید، شما میتوانید به دنبال یادگیری امواج الیوت، الگوهای هارمونیک و بسیاری دیگر از روشهایی باشید که در آنها مهارت ندارید. اگر نحوه کارکرد بازارها و تأثیرگذاری آنها بر یکدیگر را درک نمایید، به این ترتیب تصمیمات بهتری در خرید و فروش ها خواهید گرفت. حتی اگر در ابتدا خیلی سخت باشد و چیزی متوجه نشوید سعی کنید آن را یاد بگیرید.
بعضی اوقات وسوسه خواهید شد که کنار بکشید البته این موضوع طبیعی میباشد. اگر تصمیم به حرفهای شدن گرفتهاید باید در هر حال به کار خود ادامه دهید.
۷. صبور و فروتن بودن
یک تریدر موفق خیلی سریع ضررهای خود را محدود میکند ولی برای ذخیره سود عجلهای ندارد و دست به معامله عجولانه نمیزند. تازه کارها بعضی اوقات وقتی یک معامله وارد سود میشود فوری آنها میبندند چون میترسند سودشان از بین برود.
ثروت یک شبه یا چند هفته یا چند ماه به دست نمیآید، بلکه باید به طور آهسته و با پیادهسازی استراتژی صحیح معاملاتی به دست آید. بنابراین یک تریدر موفق صبور است و علاوه بر مداومت در کار، دست به خرید و فروش عجولانه نمیزند. ممکن است فروتن ماندن بعد از موفقیتهایی که به دست آوردهاید سخت باشد، اما این ویژگی نیز ازجمله ویژگیهای یک تریدر موفق میباشد. آنها هیچگاه غرور و تکبر بیش از حد ندارند.
تفکر صحیح یک تریدر موفق چگونه است؟
بسیاری از مواقع تریدرها فقط روی نتیجه کار تمرکز میکنند که آیا سودی از ترید به دست آوردهاند یا نه؟ چقدر به دست آوردهاند؟ مخصوصا زمانی که به عنوان یک تازهکار شروع به کارکردید، احتمال زیاد در این دام میافتید. به عنوان یک تازهکار فکر میکنید تریدهای شما حد وسطی وجود ندارد یا سود میکنید یا زیان، یا شکست میخورید یا برنده میشوید.
مشکل این نوع طرز فکر، در جستجو بودن برای یک ترید بینقص میباشد. اما این اشتباه است که بخواهید همیشه برنده باشید. نیازی هم به همیشه برنده بودن نیست، حتی اگر ۶۰ درصد تریدهای شما همراه با سود باشند با گذشت زمان میتوانید ثروت بالایی به دست آورید.
بازارها را هیچ شخصی نمیتواند به طور دقیق پیشبینی کند. در واقع هیچکس کنترلی روی بازارهای بزرگ ندارد به همین دلیل، باید ضرر را بخشی از ترید بدانید ولی تعداد و مقدار ضررها را تا حد ممکن کم کنید تا این ضررها از سودهای شما بیشتر نشوند و آن را به ضرر تبدیل نکنند.
دیدگاه شما