در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
با اندیکاتور های پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) بیشتر آشنا شویم!
اندیکاتور (Indicator)های لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف اقتصادها یا بازارهای مالی را ارزیابی میکنند. به عبارت ساده، میتوان گفت که اندیکاتور های لیدینگ قبل از چرخه اقتصادی یا روند بازار تغییر میکنند. در مقابل، اندیکاتور های لگینگ بر اساس رویدادهای قبلی عمل میکنند و چشماندازی از تاریخچه بازار یا اقتصاد مورد نظر ارائه میدهند.
به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لیدینگ، سیگنالهای پیش بینی (قبل از وقوع رویداد یا روند) را ارائه میدهند و اندیکاتور های لگینگ نیز بر اساس روندهای گذشته، سیگنالهای مختلفی را ایجاد میکنند. این دو نوع اندیکاتور به صورت گسترده، توسط سرمایه گذاران و معاملهگرانی به کار گرفته میشوند که از تحلیل تکنیکال (TA) بهره میبرند و باعث مفید واقع شدن این اندیکاتور ها در بورس، فارکس و معاملات ارز دیجیتال میشوند.
در بازارهای مالی، اندیکاتور های تکنیکال تاریخچه بسیار طولانی دارند که به دهههای اول قرن بیستم میلادی برمیگردد. ایده این اندیکاتورها ریشه در نظریه داو (Daw Theory) دارد که بین سالهای ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹ توسعه یافته است. نظریه داو بیان میکند که نوسان قیمت به صورت تصادفی نیست و بنابراین با استفاده از تحلیلهای جامع رفتارهای گذشته بازار، میتوان به پیش بینی این نوسانات پرداخت.
به غیر از این، از اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده میشوند. بدین ترتیب، این اندیکاتورها همیشه با تحلیل تکنیکال و قیمت های بازار مرتبط نیستند و ارتباطهایی نیز با سایر شاخصها و متغیرهای اقتصادی دارند.
نحوه کار اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ چگونه است؟
اندیکاتورهای لیدینگ
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای لیدینگ میتوانند اطلاعاتی درباره روندهایی ارائه دهند که هنوز به وقوع نپیوستهاند؛ بنابراین، این اندیکاتورها میتوانند برای پیش بینی رکود یا بازیابیهای بالقوه نظیر عملکرد بازار بورس، خرده فروشیها و غیره مورد استفاده قرار گیرند.
بنابراین، اندیکاتورهای لیدینگ جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و به طور کلی برای تحلیلهای کوتاه و میان مدت مناسب هستند. برای مثال پروانه ساخت را میتوان نوعی اندیکاتور اقتصادی لیدینگ در نظر گرفت. پروانههای ساخت میتواند شامل سیگنالهایی در خصوص تقاضاهای آتی برای کارگر ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک باشد.
اندیکاتور های لگینگ
از اندیکاتور های لگینگ برای شناسایی و تعیین روندهای کنونی استفاده میشود که به خودی خود مشخص نیستند. در نتیجه، این نوع اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولا اندیکاتورهای لگینگ بر روی تحلیلهای بلندمدت و بر اساس عملکردهای اقتصادی گذشته یا اطلاعات قیمتی سابق اعمال میشوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لگینگ سیگنالهایی بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی ایجاد میکنند، که قبلا شروع شدهاند یا به وقوع پیوستهاند.
در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر میشوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر میشوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونههای اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.
اندیکاتور های منطبق
اگرچه این نوع اندیکاتورها در عرصه ارزهای دیجیتال محبوب نیستند، اما نوع دیگری از اندیکاتورها هستند. این اندیکاتورها بین دو نوع اندیکاتور لیدینگ و لگینگ قرار میگیرند. این اندیکاتورها تقریبا به طور همزمان عمل میکنند و اطلاعاتی درباره شرایط اقتصادی فعلی ارائه میدهند.
برای مثال، با اندازه گیری ساعات کاری گروهی از کارمندان یا نرخ تولید بخش صنعتی خاص، نظیر ساخت و تولید یا استخراج و ماینینگ، میتوان اندیکاتور منطبق ایجاد کرد.
بهتر است به خاطر داشته باشیم که تعریف اندیکاتور های لیدینگ، لگینگ و منطبق همیشه کاملا مشخص نیست؛ بعضی اندیکاتورها ممکن است بر اساس روش یا بافت موجود در دستهبندیهای مختلف قرار گیرند. این موضوع برای اندیکاتورهای اقتصادی نظیر تولید ناخالص ملی (GDP) بسیار رایج است.
به طور سنتی، GDP را یک اندیکاتور لگینگ در نظر میگیرند؛ زیرا بر اساس سوابق اطلاعات محاسبه میشود. در بعضی موارد، ممکن است بازتاب دهنده تغییرات آنی اقتصادی باشد و باعث شود که به یک اندیکاتور منطبق تبدیل شود.
کاربرد اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای اقتصادی، بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معاملهگران و کسانی که نمودارها را دنبال میکنند، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، که میتوان این ابزارها را به عنوان اندیکاتورهای لیدینگ یا لگینگ در نظر گرفت.
اساسا اندیکاتورهای لیدینگ تکنیکال نوعی اطلاعات پیش بینی ارائه میدهند. این اندیکاتورها معمولا بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات عمل میکنند. این موضوع بدان معناست که ممکن است نشان دهنده نوسان بازار باشد که در آیندهای نزدیک رخ میدهند. اما همانند سایر اندیکاتورها، این اندیکاتور نیز دقیق نیستند.
مثالهایی از اندیکاتورهای لیدینگ که در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند، عبارتند از شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک RSI. در این صورت، حتی کندل استیک ها نیز به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند، میتوانند نوعی اندیکاتور لیدینگ در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها میتوانند چشم اندازی از اتفاقات آینده بازار را ارائه دهند.
از طرف دیگر، اندیکاتورهای لگینگ تکنیکال بر اساس سوابق اطلاعات است و به معاملهگران چشم اندازی درباره اتفاقات گذشته ارائه میدهند. در عین حال، هنگام شناسایی شروع روندهای جدید بازار نیز میتوانند مفید واقع شوند. برای مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به کمتر از میانگین متحرک رسیده است، این نوع اندیکاتور میتواند شروع روند نزولی را نشان دهد.
در بعضی از موارد، ممکن است دو نوع اندیکاتور در یک نمودار وجود داشته باشد. برای مثال ابرهای ایچیموکو دارای هر دو اندیکاتور لیدینگ و لگینگ است.
اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. به نظر میرسد که اندیکاتورهای لیدینگ با پیش بینی روندهای آتی، بهترین فرصتها را به معاملهگران ارائه میدهند؛ هرچند مشکل این است که اندیکاتورهای لیدینگ دائما سیگنالهای اشتباه ایجاد میکنند.
در مجموع اندیکاتورهای لگینگ مطمئنتر هستند؛ زیرا مشخصا توسط سوابق اطلاعات بازار تعریف میشوند. نقطه ضعف مشخص اندیکاتور های لگینگ، واکنش با تاخیر آنها نسبت به نوسانهای بازار است. در بعضی موارد، ممکن است که سیگنالها برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معاملهگران، بسیار دیر ایجاد شود و سود کمی را به همراه داشته باشد.
کاربرد اندیکاتورها در اقتصاد کلان
اندیکاتورها فراتر از استفاده در ارزیابی روندهای قیمت بازار، برای تحلیل روندهای اقتصاد کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. اندیکاتور های اقتصادی با اندیکاتور هایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند فرق دارند؛ اما همچنان میتوان این نوع اندیکاتورها را به دو دسته لیدینگ و لگینگ تقسیم کرد.
علاوه بر مثالهای ذکر شده، اندیکاتور های لیدینگ در اقتصاد کلان، خرده فروشیها، قیمت املاک و سطح فعالیت تولید هستند. به طور کلی، این اندیکاتورها برای کنترل فعالیتهای اقتصادی آینده و یا حداقل ارائه چشم اندازهای پیش بینی در نظر گرفته میشوند.
دو مثال دیگر برای اندیکاتور های لگینگ اقتصاد کلان عبارتند از نرخ بیکاری و نرخ تورم. علاوه بر تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، از دو نرخ گفته شده، هنگام مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف یا هنگام ارزیابی رشد یک کشور نسبت به سالها و دهههای گذشته استفاده میشود.
سخن آخر
فرقی ندارد که از اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال استفاده شود یا در اقتصاد کلان؛ نکته مهم این است اندیکاتور های تاخیری که این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی ایفا میکنند. این اندیکاتورها تفسیر اطلاعات مختلف را تسهیل میبخشند و اغلب اوقات چندین مفهوم را در یک ابزار ساده ترکیب میکنند.
بدین ترتیب، این اندیکاتورها میتوانند روندهای آینده را پیش بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تایید کنند. به غیر از این مورد، هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سالهای قبل یا نسبت به سایر کشورها نیز مفید هستند.
اندیکاتور پیشرو و پسرو چیست؟
اندیکاتورها یکی از ابزار های اصلی در تحلیل تکنیکال محسوب میشوند، و از آن ها میتوان در تحلیل بازارهای روند دارد و بودن روند استفاده کرد.
و همچنین به کمک آن ها میتوان به بررسی میزان قدرت و ضعف نمودار پی برد.
به صورت کلی میتوان اندیکاتور ها را به دو دسته پیشرو و پسرو ( Lagging ) تقسیم کرد.
اندیکاتور های پیشرو جلوتر از بازار حرکت میکنند و قبل از چرخه های نمودار تغییر میکنند.
از این اندیکاتورها برای پیش بینی حرکات آینده بازار استفاده میشود.
اندیکاتور های پسرو بر اساس اتفاقاتی که در گذشته قیمت اتفاق افتاده است، و از آن میتوان برای تشخیص روند کنونی بازار و تحلیل بلند مدت استفاده کرد.
اندیکاتور های پیشرو قبل از آن که روند جدیدی در بازار رخ دهد یا برگشت روندی ایجاد شود، میتوانند جلوتر از قیمت حرکت کنند و به معامله گران هشدار دهند و به همین منظور در تحلیل های کوتاه مدت و میان مدت میتوانند کاربرد زیادی داشته باشند.
این اندیکاتور ها معمولا از تغییر قیمت نمودار ها در بازار و میزان حجم و قدرت بهره می برند، که همین موضوع پتانسیل پیشبینی آن ها در مورد آینده بازار را مشخص میکند.
اما باید توجه داشت که نباید به این اندیکاتور به تنهایی اکتفا کرد، چون گاهی اوقات ممکن است از این اندیکاتور ها سیگنال های کاذبی صادر شود که میتواند باعث گمراهی در معاملات شود.
اندیکاتور پسرو (Lagging indicator) چیست؟
اندیکاتور های پسرو یا تاخیری که به عنوان اندیکاتور های دنباله کننده روند یا تایید کننده روند نیز شناخته میشوند، جهت بررسی روند فعلی نمودار استفاده میشود.
اندیکاتور پسرو از نوسانات قیمتی پیروی می کنند و کمتر دارای خصوصیت پیش بینی کنندگی نمودار میباشند و از روندهایی که قبلاً در بازار به وقوع پیوسته، تشکیل شده اند و در واقع اخطاری میباشد که روند تغییر پیدا کرده و روندی جدید شکل گرفته است.
این اندیکاتور ها بیشتر اندیکاتور های تاخیری در زمانی کاربرد دارند که روند حرکتی بازار مشخص باشد، چون این گونه اندیکاتور ها بیشتر بر روی روند های موجود در بازار تمرکز دارند و در بازار های خنثی کارایی زیادی ندارند و علاوه بر عدم کارایی در بازار های خنثی، به دلیل تاخیری بودنشان نمیتوان سیگنال ورود به موقع از آن ها دریافت کرد.
پیشنهاد مطالعه : فارکس
انواع اندیکاتور پیشرو
همانطور که قبل تر گفته شد معامله گران به کمک اندیکاتور های پیشرو میتوانند که سریع تر از تغییرات قیمتی اطلاع پیدا کنند،از اندیکاتور های پیشرو می توان به چند مورد اشاره کرد که عبارتند از:
- اندیکاتور OBV
- اندیکاتور CCI
- اندیکاتور Momentum
- اندیکاتور MACD
- اندیکاتور RSI
- اندیکاتور Stochastic
که در ادامه به بررسی سه مورد از پر کاربرد ترین آن ها می پردازیم.
مشاهده بیشتر: دوره آموزش جامع فارکس
اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی را میتوان جزو بهترین اندیکاتور های پیشرو دانست که توسط بسیاری از معامله گران مورد استفاده قرار میگیرد، این اندیکاتور مخفف عبارت ( Moving average convergence divergence ) یا (میانگین متحرک همگرایی_واگرایی) است.
اندیکاتور مکدی اندیکاتوری است که برای تشخیص مومنتوم یا همان قدرت بازار استفاده میشود، که نشان دهنده سرعت و قدرت تغییرات قیمت در نمودار میباشد، که این مومنتوم حرکتی در مکدی نشان از تغییر حرکات قیمتی در دوره ای مشخص شده را نشان می دهد و به معامله گران در تشخیص قدرت روند حرکتی یک نمودار کمک میکند.
اندیکاتور RSI
اندیکاتور RSI یک نوع اندیکاتور پیشرو روندی به شمار میرود، که به عنوان یک نوسانگر نما بین دو خط افقی و بین مقادیر صفر تا صد نوسان میکند و تغییرات اخیر قیمتی را برای ارزیابی نواحی خرید یا فروش بیش از حد در نظر میگیرد.
این اندیکاتور یک شاخص در جهت بررسی Momentum یا همان قدرت بازار میباشد و برای تعیین قدرت یا ضعف روند مورد استفاده قرار میگیرند
در این اندیکاتور، شاخص اگر زیر 30 قرار گیرد نشان از اشباع فروش دارد و اگر بالاتر از 70 قرار گیرد نشان از اشباع خرید دارد.
اندیکاتور Stochastic
اندیکاتور استوک استیک Stochastic را هم میتوان به جزو بهترین اندیکاتور های پیشرو محسوب کرد.
این اندیکاتور بیشتر، سرعت و قدرت حرکات قیمتی را مشخص میکند، همچنین اطلاعاتی در مورد روند و قدرت بازار در اختیار معامله گر قرار میدهد.
در این اندیکاتور رابطه بین قیمت بسته شدن در نمودار و بازه قیمتی آن در طی یک دوره زمانی مشخص شده سنجیده میشود، همچنین در نشان دادن زمان خرید یا فروش دقت بالایی دارد.
و میتوان با تنظیم دوره زمانی آن، حساسیت اندیکاتور به نوسانات بازار را تنظیم کرد.
اندیکاتور Stochastic در محدوده ای بین 0 تا 100 نوسان میکند.
اندیکاتور های پسرو
از اندیکاتور های پسرو یا تاخیری میتوان، به عنوان هشداری برای تشکیل روند جدید استفاده کرد .
از اندیکاتور های معروف پسرو میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- میانگین های متحرک Moving average
- باند های بولینگر Bollinger band
- اندیکاتور ATR
- اندیکاتورADX
در ادامه به بررسی دو مورد از پر کاربرد ترین آن ها می پردازیم.
میانگین های متحرک Moving average
میانگین متحرک یکی از ابزار های دنباله رو روند است و یکی از روش های مرسوم برای مشاهده روند تغییرات قیمت در نمودار است.
این ابزار بر اساس دوره زمانی مختلف، که بر اساس میانگین های قیمتی گذشته نمودار محاسبه میشود، یک سری خطوط منحنی را در نمودار نمایش میدهد.
این ابزار جزو اندیکاتور های روندی و تاخیری است و هرچه بازه زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، حرکات آهسته تری دارد و نسبت به میانگین های کوتاه مدت تر خود، از نمودار فاصله بیشتری میگیرد.
همچنین میتوان از آن به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک استفاده کرد.
اندیکاتور بولینگر باند Bollinger band
دومین اندیکاتور پسرو که بیشتر مورد استفاده معامله گران قرار میگیرد، اندیکاتور بولینگر باند نام دارد، توسط این اندیکاتور میتوان میزان نوسانات در بازار را اندازه گیری کرد، و همچنین میتوان سقف و کف های قیمتی را تشخیص داد.
اندیکاتور بولینگر باند بر مبنای میانگین متحرک و توسط سه خط تشکیل می شود، خطی که در وسط و میان دو خط دیگر قرار دارد خط میانگین متحرک قیمت میباشد، دو خط دیگری که در بالا و پایین خط میانگین متحرک قرار دارند، دو انحراف معیار به صورت پیش فرض با خط میانگین فاصله دارند و باندهای بالا و پایین را به وجود می آورند.
پيشنهاد مطالعه : بروكر فارکس
جمع بندی کلی
اندیکاتور ها به صورت کلی به دو دسته پیشرو ( Leading ) و پسرو ( Lagging ) تقسیم میشود.
اندیکاتور های پیشرو میتوانند جلوتر از قیمت حرکت کنند و قبل از ایجاد روند جدید به ما هشدار دهند.
اندیکاتور های پسرو یا تاخیری، به عنوان اندیکاتور های دنبال کننده روند شناخته میشوند، به دلیل تاخیری بودنشان نمیتوان سیگنال ورود به موقع از آن ها دریافت کرد.
این دو اندیکاتور در زمان سیگنال دهی تفاوت دارند و اندیکاتور های پیشرو زودتر از نمودار و اندیکاتور های پسرو دیر تر از نمودار سیگنال صادر میکنند.
کلام آخر این که باید توجه داشت این اندیکاتور ها در کنار مزایای به خصوصی که دارند، از آن طرف معایبی نیز دارند، به همین منظور بهتر است که آن ها را با دیگر سیگنال های موجود ترکیب کنیم تا سیگنال مطمئن تری دریافت کنیم.
اندیکاتورهای پیشرو و پسرو چگونه به تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک میکنند؟
اندیکاتورهای پیشرو و پسرو از جمله مشهورترین ابزارهای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال هستند. اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و اندیکاتورهای پسرو یا تأخیری( Lagging) از دسته ابزارهایی هستند که برای پیشبینی و ارزیابی کلی از یک بازار کاربرد دارند. میتوان گفت که اغلب اندیکاتورها با توجه به نوع کاراکتر و رفتار در یکی از این دو دسته تقسیمبندی میشوند. در ادامه بیشتر با اندیکاتورهای پیشرو و پسرو آشنا خواهید اندیکاتور های تاخیری شد و میتوانید از آنها در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک بگیرید.
درباره اندیکاتورهای پیشرو و پسرو
به طور کلی سابقه استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به دهههای اولیه قرن بیستم بازمیگردد. استفاده از این اندیکاتورها و شاخصها ریشه در تئوری داو دارد. این تئوری بیان میکند که حرکتهای قیمتی تصادفی نیست و با تجزیه و تحلیل کامل رفتارهای گذشته میتوان قیمت بازار را پیشبینی کرد. به عبارتی تاریخ به نحوی تکرار میشود. اما علاوه بر تشخیص قیمت در بازارهای مالی از اندیکاتورها در کنار سایر متغیرها و شاخصهای اقتصادی در ترسیم عملکرد اقتصادی نیز استفاده میشود. بیشتر اندیکاتورها به دو دسته پیشرو و پسرو تقسیم میشوند هرچند دستهبندی دیگری به نام ا ندیکاتورهای منطبق یا همزمان نیز وجود دارد که کمتر مورد استفاده تحلیل گران قرار میگیرد.
اندیکاتورهای پیشرو قبل از اینکه یک چرخه اقتصادی یا روند بازار شروع و دچار تحول شود، تغییر میکنند. در سویی دیگر خروجی اندیکاتورهای پسرو بر اساس در نظر گرفتن و دنبال کردن رویدادهای گذشته و دادههای تاریخی یک بازار یا اقتصاد خاص است و به همین دلیل است که این شاخصها را Lagging به معنای با تأخیر نامگذاری کردهاند. این دو اندیکاتور را میتوانید با عناوین دیگری مانند متقدم و متأخر و پیشرو و پیرو نیز جستوجو کنید.
این دو دسته از اندیکاتورها به طور گستردهای میان سرمایهگذاران و تحلیل گران تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و به همین دلیل استفاده از این شاخصها در معاملات سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال بسیار کارآمد است. بد نیست بدانید که هیچکدام از این اندیکاتورها بر دیگری برتری ندارد و استفاده حرفهای و حسابشده از هر اندیکاتور منجر به سودهای کلانی شده است.
شاخصهای پیشرو و پسرو بر چه اساسی کار میکنند؟
شاخصهای پیشرو (Leading indicators)
همانطور که اشاره کردیم؛ شاخصهای پیشرو میتوانند اطلاعاتی در مورد روندی که هنوز نمایان نشده است در اختیار ما قرار دهند. بنابراین، این شاخصها ممکن است برای پیشبینی افت، بازگشت و بهبود احتمالی بازارهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرند. این شاخصها میتوانند به شکلهای مختلفی باشند. به عنوان مثال از عملکرد بازار سهام، میزان فروش به صورت خرده فروشی گرفته تا حتی تعداد مجوزهای ساختوساز ممکن است هر کدام نوعی شاخص پیشرو باشند.
بنابراین، شاخصهای پیشرو تمایل دارند که پیش از چرخههای اقتصادی حرکت کنند و برای تجزیه و تحلیل کوتاه مدت و میان مدت گزینه مناسبی هستند. به عنوان مثال، بررسی مجوزهای ساختمانی را میتوان نوعی شاخص اقتصادی پیشرو دانست و بر اساس آن ممکن است تقاضای آینده برای نیروی کار ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک را پیشبینی نمود.
شاخصهای پسرو یا تأخیری (Lagging indicators)
برخلاف شاخصهای پیشرو ، از شاخصهای پسرو برای شناسایی روندهای موجودی استفاده میشود که شاید به خودی خود آشکار و ملموس نباشند. بنابراین، این نوع شاخص در پشت چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
معمولاً، از شاخصهای پسرو برای تحلیلهای بلندمدتی که بر اساس تاریخچه عملکرد اقتصادی یا دادههای گذشته قیمتی است؛ استفاده میشود. به عبارتی دیگر، سیگنالهای حاصل از شاخصهای پسرو بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی است که پیشتر آغاز شدهاند یا در حال حاضر به وجود آمدهاند.
شاخصهای همزمان یا منطبق (Coincident indicators)
همانطور که گفتیم دستهبندی سوم کمتر محبوبی نیز در میان اندیکاتورها وجود دارد که به عنوان شاخص اندیکاتور های تاخیری منطبق یا همزمان شناخته میشود. شاید بتوان گفت که این شاخصها در جایی میان دو شاخص بالا قرار دارند به این شکل که آنها اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی فعلی ارائه میدهند و در واقع نمایانگر وقایع حال هستند.
به عنوان مثال، میتوان با اندازهگیری ساعات کار گروهی از کارکنان یا میزان تولید بخش خاصی از صنعت، مانند بخش تولید یا معدن، یک شاخص همزمان را اندیکاتور های تاخیری ایجاد کرد.
با این حال باید در نظر داشت که تعاریف شاخصهای پیشرو، پسرو و همزمان همواره واضح نیست و بسته به راه و روش در نظر گرفته شده میتوان برخی از شاخصها را به دستههای مختلفی تقسیم کرد. این امر به ویژه در شاخصهای اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) رایج است.
به طور سنتی، تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص پسرو در نظر گرفته شده زیرا بر اساس دادههای تاریخی محاسبه میشود. با این حال، در برخی موارد ممکن است تغییرات اقتصادی را تقریباً به صورت آنی هم منعکس کند. همین مسئله میتواند این اندیکاتور را به یک شاخص همزمان تبدیل کند.
رد پای شاخصها در تحلیل تکنیکال
شاخصهای اقتصادی فارغ از اینکه در کدام یک از دستهبندیها قرار میگیرند بخش مهمی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معامله گران از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره برده که میتوان آنها با عنوان شاخصهای پیشرو یا پسرو تعریف کرد.
همانطور که میدانیم، شاخصهای برجسته تحلیل تکنیکال نوعی اطلاعات پیشبینی کننده را ارائه میدهند. این پیشبینیها معمولاً بر اساس قیمتهای بازار و حجم معاملات تعیین میشوند. این بدان معناست که احتمالاً در آینده نزدیک تحرکاتی در بازار رخ میدهد اما مانند هر شاخصی، همیشه هم به طور دقیق عمل نمیکنند.
از شاخصهای پیشرو که در تحلیل تکنیکال هم مورد استفاده قرار میگیرند میتوان به شاخص قدرت نسبی (RSI) و Stochastic RSI اشاره کرد. البته تنها این شاخصها نیستند که به عنوان شاخصهای پیشرو شناخته میشوند و حتی کندل ها هم به دلیل الگوهایی که ایجاد میکنند؛ میتوانند نوعی شاخص پیشرو در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها ممکن است دیدگاه و بینشی درباره رویدادهای آینده بازار ارائه دهند.
از سوی دیگر، شاخصهای پسرو تحلیل تکنیکال بر اساس دادههای قبلی کار میکنند و به معامله گران درباره آنچه قبلاً اتفاق افتاده است دیدگاهی ارائه میکنند. با تمام این اوصاف آنها میتوانند هنگام تشخیص روندهای جدید بازار مفید واقع شوند. به عنوان مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به زیر میانگین متحرک ( اندیکاتور های تاخیری moving average) میرسد، این میتواند به طور بالقوه بیانگر شروع روند نزولی باشد.
البته برخی از اندیکاتورها در هسته خود هم شاخص پیشرو و هم شاخص پسرو یا کند را بهره میبرند به عنوان مثال، ابر ایچیموکو از دو شاخص پیشرو و پسرو تشکیلشده است.
شاخصهای پیشرو و پسرو زمانی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشوند دارای مزایا و معایب منحصربهفرد خود هستند. مثلاً شاخصهای پیشرو اگرچه آینده قیمت را پیشبینی میکنند اما سیگنالهای خطا و گمراهکننده بسیاری نیز تولید میکنند.
در همین حال، شاخصهای پسرو از آنجایی که به وضوح از دادههای گذشته بازار ریشه گرفتهاند؛ قابلاعتمادتر هستند. اما همانطور که از نامشان برمیآید عیب آنها واکنش دیرهنگام به تحرکات بازار است تا حدی که یک سیگنال ممکن است آنقدر دیر برسد که موقعیت مطلوب از دست رفته و سود کمتری حاصل شود.
شاخصها در اقتصاد کلان
همانطور که گفتیم شاخصها علاوه بر ارزیابی قیمت آینده بازار برای تحلیل روندهای اقتصادی کلان نیز مورد استفاده قرار میگیرند. البته شاخصهای اقتصادی با آنچه در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند؛ متفاوت است. با این وجود همچنان میتوان آنها را در دستهبندی پسرو و پیشرو قرارداد.
به عنوان مثال خرده فروشی، قیمت مسکن و سطوح فعالیت تولیدی بخشی از شاخصهای اقتصادی پیشرو هستند. به طور کلی، فرض بر این است که این شاخصها فعالیت اقتصادی آینده را هدایت میکرده و یا حداقل دیدگاهی برای پیشبینی آینده ارائه میدهند.
از شاخصهای کلان اقتصادی پسرو میتوان به دو نمونه کلاسیک نرخ بیکاری و تورم اشاره کرد که به همراه شاخص تولید ناخالص داخلی و شاخص قیمت مصرف، برای ارزیابی رشد یک کشور در مقایسه با سالها و دهههای گذشته مورد استفاده قرار میگیرند.
سخن پایانی
شاخصهای پیشرو و پسرو چه در تحلیل تکنیکال و چه در اقتصاد کلان کاربرد دارند و نقش مهمی در بسیاری از انواع مطالعات مالی ایفا میکنند. آنها تفسیر انواع مختلفی از دادهها را میسر کرده و اغلب مفاهیم متعددی را در شکل یک ابزار با یکدیگر ترکیب میکنند.
بهاینترتیب، این شاخصها در نهایت میتوانند روندهای آینده اندیکاتور های تاخیری را پیشبینی کرده یا آنهایی را که در حال وقوع هستند تأیید کنند. علاوه بر این هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور چه در رابطه با سالهای گذشته و چه در مقایسه با سایر کشورها هم مفید واقع میشوند. برای فعالان بازار مهم است که بدانند شاخصها یا اندیکاتورهایی که استفاده میکنند و از کدام دسته است تا در تحلیلها و پیشبینیهای خود دچار اشتباه و خطای محاسباتی نشوند.
تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای متقدم (Leading) و متاخر (Lagging) ابزارهایی در تحلیل تکنیکال هستند که قدرت و یا ضعف روند داراییها و بازارهای مالی را میسنجند.
در فارسی، اندیکاتورهای Lagging با نام اندیکاتورهای تاخیردار یا تاخیری و اندیکاتورهای Leading با نام اندیکاتور پیشرو یا پیشتاز نیز شناخته میشوند.
اگر بخواهیم به طور ساده این دو نوع اندیکاتور را تعریف کنیم، اندیکاتور متقدم جلوتر از چرخههای اقتصادی و روندهای بازار تغییر میکنند؛ اما محاسبات اندیکاتورهای متاخر مربوط به اتفاقات گذشته است و یک دید کلی در مورد اطلاعات سابق یک بازار و یا اقتصاد به ما ارائه میدهند.
به بیان دیگر اندیکاتورهای متقدم سیگنالهای پیشگویانه را فراهم میکند و قبل از وقوع اتفاق یا روند آن را به ما نشان میدهد؛ اما اندیکاتورهای متاخر سیگنالها را بر اساس روندی که در حال حاضر درون آن قرار داریم ارائه میدهد.
این دو نوع اندیکاتور به طور گسترده توسط سرمایهگذاران و معاملهگران بازار بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار میگیرد و در تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارد.
نوع دیگری از تحلیل که در آن اندیکاتورها استفادهای ندارند پرایس اکشن نام دارد: بیشتر بخوانید پرایس اکشن چیست؟
در بازارهای مالی، اندیکاتور های تاخیری اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال تاریخچهای طولانی دارند و پیدایش آنها تا اوایل قرن بیستم باز میگردد.
ایده اصلی پشت این اندیکاتورها به توسعه تئوری داو مربوط است که در بین سالهای 1902 تا 1929 در مورد آنها نوشته شد.
به طور کلی تئوری داو ادعا میکند که حرکات قیمتها تصادفی و رندوم نبوده و با استفاده از تحلیل رفتارهای قبلی بازار میتوان آنها را پیشبینی اندیکاتور های تاخیری کرد.
به غیر از آن از اندیکاتورهای متقدم و متاخر برای مشخص کردن عملکردهای اقتصادی مورد استفاده قرار میگیرد؛ پس میتوان گفت این اندیکاتورها همیشه به تحلیل تکنیکال و قیمتها مربوط نیست و برای دیگر متغییرهای اقتصادی و شاخصهای مفید است.
نحوه کار اندیکاتورهای متقدم و متاخر
اندیکاتورهای متقدم
همانطور که گفته شد اندیکاتورهای متقدم در مورد روندهایی که هنوز به وجود نیامدهاند به ما اطلاعات میدهند.
از این اندیکاتورها میتوان برای پیشبینی بحرانهای اقتصادی و یا ریکاوری شدن بازار (تشخیص پایان اصلاح) استفاده کرد و همچنین تحلیلگران در بازار بورس، فروش اجناس و… نیز از اندیکاتورهای متقدم بهره میبرند.
پس به این نتیجه میرسیم که اندیکاتورهای متقدم جلوتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند و در کل برای تحلیلهای کوتاه و یا میان مدت مناسب هستند.
RSI و استوکاستیک دو نمونه از اسیلاتورهای متقدم هستند.
اندیکاتورهای متاخر
بر خلاف اندیکاتورهای متقدم، اندیکاتورهای متاخر برای شناسایی و بررسی روندهای موجود و زنده مورد استفاده قرار میگیرد.
این اندیکاتورها سیگنالهایی را مشخص میکنند که به خودی خود و با چشم غیر مسلح (بدون اندیکاتور) قابل شناسایی نباشند؛ در نتیجه این دسته از اندیکاتورها عقبتر از چرخههای اقتصادی حرکت میکنند.
به طور معمول اندیکاتورهای متاخر برای تحلیلهای بلندمدت مناسب بوده و اندیکاتور های تاخیری بر اساس اطلاعات گذشته و دیتاهای قیمتی کار میکنند.
به طور ساده اندیکاتورهای متاخر سیگنالهایی را به ما میدهند که در نتیجه روندهای بازار و اتفاقات اقتصادی موجود به وجود آمدهاند و از قبل کار خود را شروع کردهاند.
میانگینهای متحرک و باندهای بولینگر از نمونه اندیکاتورهای متاخر هستند.
اندیکاتورهای تصادفی
اندیکاتورهای تصادفی (به انگلیسی Coincident indicators) در بازار ارزهای دیجیتال کمتر معروف هستند؛ اما اشاره اندیکاتور های تاخیری کردن به آنها خالی از لطف نیست.
این اندیکاتورها جایی بین دو دسته اندیکاتور قبلی قرار میگیرند و تقریبا همزمان با روندهای اقتصادی کار کرده و وضعیت فعلی بازارهای مالی را مشخص میکنند.
لازم به ذکر است که تعریف و ماهیت اندیکاتورهای متقدم، متاخر و یا تصادفی به طور کامل مشخص و واضح نیست.
برخی از شاخصها ممکن است با توجه به روش استفاده و یا بازارهای مختلف در دستهبندیهای متفاوت قرار بگیرند. این اتفاق در بین شاخصهای اقتصادی؛ همچون GDP، معمول است.
به طور سنتی شاخص GDP یک شاخص متاخر محسوب میشود؛ زیرا سیگنالها را بر اساس اطلاعات گذشته به ما میدهند؛ اما در برخی موارد ممکن است برخی اتفاقات تازه در اقتصاد را نیز مشخص کند که این موضوع آن را در دسته اندیکاتورهای تصادفی قرار میدهد.
کاربرد در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفته شد اندیکاتورهای اقتصادی بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از تحلیلگران بازارهای مالی از ابزارهایی استفاده میکنند که به عنوان اندیکاتورهای متقدم و یا متاخر شناخته میشوند.
واضح است که اندیکاتورهای متقدم در تحلیل تکنیکال سیگنالهای پیشبینیکننده را ارائه میدهند و معمولا بر اساس قیمتهای داراییها و حجم معاملات کار میکنند.
اندیکاتورهای متقدم در تحلیل تکنیکال حرکاتی در بازار را مشخص میکنند که ممکن است در آیندهای نزدیک اتفاق بیفتند؛ اما درست مانند اکثر اندیکاتورها، همیشه کاملا دقیق نیستند.
از اندیکاتورهای متقدم که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرند، میتوان به RSI (شاخص قدرت نسبی) و یا Stochastic اشاره کرد.
در برخی تعریفها نمودار شمعی نیز میتواند با توجه به الگوهایی که میسازد به عنوان یک اندیکاتور متقدم شناخته شود.
این الگوهای ساخته شده توسط نمودار شمعی میتواند برخی اتفاقات آینده بازار را نمایان کند.
از آن طرف اندیکاتورهای متاخر تحلیل تکنیکال بر اساس اطلاعات گذشته کار میکنند و یک دید کلی در مورد اتفاقات گذشته بازار به معاملهگران میدهند؛ اما با این حال برای شناسایی شروع روندهای جدید بازار قابل استفاده هستند؛ برای مثال اگر یک روند رو به بالا تمام شده و قیمت به زیر میانگین متحرک برود، احتمال شروع یک روند رو به پایین به وجود میآید.
در بعضی موارد یک اندیکاتور ممکن است نماینده هر دو دسته اندیکاتورهای معرفی شده باشد؛ از این نوع اندیکاتورها میتوان به ابر ایچیموکو اشاره کرد که ترکیبی از اندیکاتور متقدم و متاخر است.
در تحلیل تکنیکال هم اندیکاتورهای متقدم و هم متاخر مزایا و معایب خاص خودشان را دارند.
برای پیشبینی روندهای آینده بازار، اندیکاتورهای متقدم بهترین فرصتها را برای سرمایهگذاران فراهم میکنند؛ اما مشکل اصلی اینجاست که اندیکاتورهای متقدم ممکن است دائما سیگنالهای خطا و اشتباه به ما بدهند.
در همین حال اندیکاتورهای متاخر بسیار قابل اعتمادتر هستند؛ زیرا بر اساس اطلاعات موجود در گذشته کار میکنند.
نقطه ضعف واضح این دسته از ابزارها همین تاخیر در واکنش نشان دادن به حرکات بازار است و گاهی اوقات ممکن است که سیگنالهای مناسب دیر به دست معاملهگر برسند و او نتواند تصمیم درست خود را در معامله اتخاذ کرده و یک سود خوب را از دست بدهد.
استفاده در اقتصاد کلان
به جز توانایی اندیکاتورهای متقدم و متاخر در بررسی روندهای قیمتی بازار، از آنها میتوان برای تحلیل روندهای کلان اقتصادی نیز استفاده کرد.
شاخصهای اقتصاد کلان تقریبا با اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال متفاوت هستند؛ اما آنها را نیز میتوان در دستهبندیهای متقدم و متاخر جای داد.
در بخشهای قبلی نیز به مثالهایی از تحلیل اقتصاد کلان اشاره کردیم که از بین آنها فروش اجناس، قیمت مسکن و فعالیت یک واحد اقتصادی مهمترینها هستند.
در کل این اندیکاتورها آینده فعالیتهای اقتصادی را مشخص کرده و یا حداقل یک دیدگاه پیشگویانه در مورد آنها به ما میدهند.
از شاخصهای متاخر در اقتصاد کلان میتوان به نرخ تورم اشاره کرد. در کنار GDP و CPI، نرخ تورم معمولا میتوانند میزان توسعه کشورهای مختلف در مقایسه با هم و یا پیشرفت یک کشور خاص نسبت به سالهای گذشته خود را به ما نشان بدهند.
سخن پایانی
اندیکاتورهای متقدم و متاخر چه در تحلیل تکنیکال و یا چه در اقتصاد کلان مورد استفاده قرار بگیرند، نقش مهمی در مطالعات اقتصادی و تحلیل بازارها بازی میکنند.
آنها تفسیرهای مختلف از اطلاعات اقتصادی را با به وجود آوردن ابزارهای سیگنالدهی به ما ارائه میدهند.
به طور کلی این اندیکاتورها میتوانند روندهای آینده را به ما نشان بدهند و یا روندهای فعلی را تایید کنند.
به جز استفاده در تحلیل تکنیکال، از شاخصهای متاخر و متقدم برای سنجش وضعیت اقتصادی کشورها و یا یک واحد صنعتی بزرگ با توجه به وضعیت آنها در سالهای گذشته و یا در مقایسه با دیگر کشورها، استفاده میشود.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورهای متقدم و متاخر، انواعی از اندیکاتورهای فنی هستند که اطلاعاتی را در رابطه با تحلیل تکنیکال بازارهای مالی به کاربران و سرمایهگذاران ارائه میدهند. این اندیکاتورها نقش مهمی در تحلیل تکنیکال معاملات نوسانی ایفا میکنند و هدف اصلی آنها تحلیل تکنیکال و پیشبینی قیمت بازارهای معاملاتی در آینده است. بهطورکلی اندیکاتورهای متقدم Leading و اندیکاتورهای متاخر Legging، ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند که روند صعودی و یا نزولی بازارهای مالی و داراییهای دیجیتال را میسنجند و شما را از روندهای اقتصادی بازار آگاه میکنند. در این مقاله، بهطور مفصل به معرفی اندیکاتورهای متقدم و متاخر به عنوان بخشی از استراتژیهای تحلیل تکنیکال بازارهای معاملاتی میپردازیم تا با تحلیل نقاط ضعف و قدرت اندیکاتورها، مناسبترین آنها را در معاملات خود انتخاب کنید.
اندیکاتورهای متقدم، پیشرو یا پیشتاز Leading
اندیکاتورهای متقدم به منظور پیشبینی تغییرات بیشتر قیمت طراحی شدهاند تا به معاملهگران در انجام معاملات اطلاعات از پیش تعیینشده ارائه کنند. اندیکاتورهای پیشرو با ارائه سیگنال اولیه ورود یا خروج، فرصتهای بیشتری را برای تجارت فراهم میکنند. بهطورکلی یک اندیکاتور پیشرو ابزاری است که برای پیشبینی جهت آینده بازار طراحی شده و معاملهگران را قادر میسازد تا حرکات بازار را پیش از موعد مقرر پیشبینی کنند. در تئوری عملکرد این اندیکاتورها، اگر یک اندیکاتور پیشرو سیگنال صحیح را ارائه دهد، یک معاملهگر میتواند قبل از حرکت بازار، سرمایهگذاری خود را انجام دهد. بااینحال، شاخصهای پیشرو ۱۰۰٪ دقیق نیستند.
به همین دلیل است که آنها اغلب با سایر اشکال تحلیل تکنیکال ترکیب میشوند. بسیاری از اندیکاتورهای متقدم محبوب در دسته نوسانگرها قرار میگیرند، زیرا میتوانند یک روند معکوس از روند احتمالی را قبل از وقوع شناسایی کنند. بااینحال، همه اندیکاتورهای پیشرو یا متقدم از محاسبات یکسانی استفاده نمیکنند، بنابراین این احتمال وجود دارد که اندیکاتورهای مختلف سیگنالهای متفاوتی را نشان دهند.
معرفی چهار اندیکاتور متقدم محبوب
- اندیکاتور یا شاخص قدرت نسبی (RSI)
- نوسانگر تصادفی
- ویلیامز %R
- حجم در تعادل (OBV)
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که معاملهگران میتوانند از آن برای تشخیص اینکه آیا بازار بیشازحد خرید یا فروش است، استفاده کنند. هنگامی که RSI سیگنالی میدهد، اعتقاد بر این است که بازار معکوس خواهد شد و این یک نشانه برای این است که معاملهگر باید وارد بازار شده و یا از آن خارج شود. همانطور که گفتیم RAI یک نوسانگر است، بنابراین در یک مقیاس از صفرتا۱۰۰ نشان داده میشود. اگر RSI بالای ۷۰ باشد، بازار اغلب به عنوان خرید بیشازحد در نظر گرفته میشود و اگر اندیکاتور به زیر سطح ۳۰ برسد، معمولاً بازار بیشازحد فروش در نظر گرفته میشود.
نوسانگر تصادفی
نمونه محبوب دیگری از اندیکاتورهای متقدم، نوسانگر تصادفی است که برای مقایسه قیمتهای بستهشدن اخیر با محدوده معاملاتی قبلی مورد استفاده قرار میگیرد.
ویلیامز R%
محدوده درصد ویلیامز، که بیشتر به عنوان ویلیامز %R شناخته میشود، بسیار شبیه به اندیکاتور نوسانگر تصادفی است. تفاوت اصلی این دو اندیکاتور در این است که ویلیامز در مقیاس منفی کار میکند. بنابراین بین محدوده صفر تا ۱۰۰- قرار دارد و به ترتیب از ۲۰- و ۸۰- به عنوان سیگنالهای خرید بیشازحد و فروش بیشازحد استفاده میکند.
حجم در تعادل (OBV)
حجم در تعادل (OBV) یکی دیگر از اندیکاتورهای متقدم مبتنی بر حرکت است. این اندیکاتور با توجه به حجم معاملات، معاملهگران را قادر سازد تا در مورد قیمت بازار پیش بینی کنند. معاملهگرانی که از OBV بهعنوان شاخص پیشرو استفاده میکنند، بر افزایش یا کاهش حجم، بدون تغییر معادل قیمت، تمرکز میکنند.
اندیکاتور متاخر، تاخیری یا Legging
اندیکاتورهای متاخر در درجه اول برای فیلترکردن نویز ناشی از حرکات کوتاهمدت بازار و تأیید روندهای بلندمدت استفاده شده و برخلاف اندیکاتورهای پیشرو، معمولاً بر روی خود نمودار قیمت ترسیم میشوند. اندیکاتورهای متاخر، اندیکاتورهایی هستند که از یک روند پیروی کرده و سپس برگشت قیمت را پیشبینی میکنند. این اندیکاتورها زمانی که قیمتها در روندهای طولانی حرکت میکنند، عملکرد بسیار خوبی دارند. اندیکاتور متاخر تغییرات آتی در قیمتها را نشان نمیدهد و فقط قیمتهای در حال افزایش یا کاهش را ارائه میدهد تا بتوانیم بر این اساس سرمایهگذاری کنیم.
حتی با تأخیر بازخورد، بسیاری از مردم ترجیح میدهند اندیکاتورهای متاخر را انتخاب کنند که به آنها کمک میکند با اعتبارسنجی نتایج، با اطمینان بیشتری معامله کنند. معمولا معاملهگران از بیش از دو یا چند اندیکاتور متاخر برای تایید روند قیمت قبل از ورود به سهام استفاده میکنند. بهطورکلی اندیکاتورهای متاخر ابزاری هستند که بازخورد تاخیری را ارائه میدهند، به این معنی که زمانیکه حرکت قیمت سپری در حال انجام است، سیگنالی را ارائه میدهند و معامله گران از آنها برای تایید روند قیمت قبل از ورود به معامله استفاده میکنند.
محبوبترین اندیکاتورهای متاخر
- میانگینهای متحرک
- نشانگر MACD
- باندهای بولینگر
اندیکاتور میانگینهای متحرک
میانگین متحرک (MAs) به عنوان یک شاخص متاخر طبقهبندی میشود زیرا بر اساس دادههای قبلی است. سیگنالهای خرید و فروش زمانی تولید میشوند که خط قیمت از میانگین متحرک یا زمانی که دو خط میانگین متحرک از یکدیگر عبور میکنند. بااینحال، از آنجایی که میانگین متحرک با استفاده از نقاط قیمت قبلی محاسبه میشود، قیمت فعلی بازار از میانگین متحرک جلوتر خواهد بود.
نشانگر MACD
میانگینهای متحرک میتوانند به تنهایی اندیکاتور های تاخیری مورد استفاده قرار گیرند یا میتوانند مبنای سایر شاخصهای فنی مانند واگرایی میانگین متحرک همگرایی (MACD) باشند. اجزای مختلف MACD فرصتهای متفاوتی را برای معاملهگران در بازارهای مالی فراهم میکند.
باندهای بولینگر
باند بولینگر یک اندیکاتور متاخر است، زیرا بر اساس میانگین متحرک ساده ۲۰ روزه (SMA) و دو خط بیرونی محاسبه میشود. این نوارهای بیرونی نشاندهنده انحراف استاندارد مثبت و منفی به دور از SMA هستند و به عنوان معیاری برای نوسانات استفاده میشوند.
اندیکاتورهای متقدم و متاخر چه تفاوتی با یکدیگر دارند؟
واضحترین و اصلیترین تفاوت اندیکاتورهای متقدم و متاخر در این است که اندیکاتورهای پیشرو حرکت بازار را پیشبینی میکنند، درحالیکه اندیکاتورهای متاخر روندهایی را که در حال حاضر در حال وقوع هستند تأیید میکنند. اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری مزایا و معایب خاص خود را دارند، بنابراین بسیار مهم است که با نحوه کارکرد هر کدام آشنا شوید و اندیکاتوری را که با استراتژی شما بیشتر مطابقت دارد، انتخاب کنید.
اندیکاتورهای متقدم به سرعت به قیمتها واکنش نشان میدهند، که میتواند برای معاملهگران کوتاهمدت عالی باشد. این ویژگی، آنها را مستعد ارسال سیگنالهای اشتباه میکند. ارسال سیگنالهای اشتباه، زمانی اتفاق میافتند که سیگنالی نشان میدهد زمان ورود به بازار است، اما روند به سرعت معکوس میشود. اندیکاتورهای تاخیری به مراتب کندتر واکنش نشان میدهند، به این معنی که معامله گران دقت بیشتری خواهند داشت اما ممکن است در ورود به بازار با تاخیر مواجه شوند. اندیکاتورهای تاخیری نیز میتوانند سیگنالهای نادرست را ارائه دهند.
تفاوت دیگر اندیکاتورهای متقدم و متاخر نحوه عملکرد و کارکرد آنها است. اندیکاتورهای پیشرو هنگامی که روند در حال شروع است سیگنالهای تجاری را به سرمایهگذاران ارائه میدهند در حالی که اندیکاتورهای تاخیری اقدامات قیمتی را دنبال میکنند. اندیکاتورهای پیشرو یا Leading سعی در پیشبینی قیمت با استفاده از بازه زمانی کوتاهتری دارند و بنابراین حرکت قیمت را هدایت میکنند. درحالیکه اندیکاتورهای تاخیری سیگنال را پس از روند یا معکوسشدن ارائه میدهند.
اندیکاتورهای متقدم یا متاخر؟ کدام بهتر است؟
برای معامله گران، اغلب دشوار است که بین استفاده از اندیکاتورهای متقدم و متاخر تعادل برقرار کنند. اگر به عنوان یک معاملهگر فقط بر اندیکاتورهای پیشرو و یا فقط اندیکاتورهای تاخیری تکیه میکنید، شانس مشاهده سیگنال های نادرست زیادی برای شما وجود دارد. با معایبی که این دو اندیکاتور دارند، بهتر است یک استراتژی معاملاتی با استفاده از این اندیکاتورهای پیشرو و تاخیری ایجاد کنید.
همانطور که گفتیم، اندیکاتورهای پیشرو به منظور پیشبینی تغییرات بیشتر قیمت طراحی شدهاند تا به معاملهگران در معاملات برتری بدهند و اندیکاتورهای تاخیری، اندیکاتورهایی هستند که روندی را دنبال کرده و سپس معکوس قیمتها را پیشبینی میکنند. توجه داشته باشید که استفاده از تنها فقط یک اندیکاتور، میتواند تأثیرات منفی بر استراتژی داشته باشد، به همین دلیل است که بسیاری از معامله گران به دنبال تعادل بین اندیکاتورهای متقدم و متاخر هستند تا با ترکیب آنها دید بهتری از بازار بهدست آورند.
جمعبندی
اندیکاتورهای متقدم یا پیشرو و اندیکاتورهای تاخیری نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی دارند. معاملهگران میتوانند با استفاده از آنها سیگنالهایی را برای حرکت در بازار دریافت کنند. از آنجایی که هریک از این اندیکاتورها مزایا و معایبی دارند، معمولاً توصیه میشود که از ترکیب این دو اندیکاتور برای ایجاد دید بهتری در بازار سرمایه گذاری استفاده شود.
دیدگاه شما