انواع روند در تحلیل تکنیکال
ﺗﺤﻠﯿـــﻞ ﺗﻜﻨﯿﻜـــﺎل ﺑـــﺮ اﻳـــﻦ ﻓـــﺮض ﻛـــﻪ ﻗﯿﻤﺘﮫـــﺎ روﻧـــﺪ دارﻧـــﺪ ﺷـــﻜﻞ ﮔﺮﻓﺘـــﻪ اﺳـــﺖ . ﺧﻄـــﻮط روﻧـــﺪ در روش ﺗﻜﻨﯿﻜـــﺎل اﺑـــﺰار ﻣﮫﻤـــﻲ ﺑـــﺮاي. ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ. ( identification. ) و اﺛﺒﺎت. ( confirmation. ﯾ). ادامه.
در آموزش تحلیل تکنیکال ،روند، به دو مؤلفه ی جهت و مدت تقسیم بندی می شود. . آموزش تحلیل تکنیکال می باشد، امکان رسم آن بر روی تمامی انواع نمودار قیمت وجود نخواهد . ادامه.
Jul 11, 2020 — خطوط روند | روند به معنای جهت گیری کلی حرکت قیمت است و زمانی تشکیل می شود که تغییرات نرخ به صورت مداوم در یک مسیر به وقوع می پیوندد. ادامه.
Jan 7, 2020 — خط روند صعودی : خط روند صعودی بر روی کف یک نمودار صعودی رسم می شود . . انواع بازارها در تحلیل تکنیکال · کانال در تحلیل تکنیکال ←. Avatar . ادامه.
تحلیل تکنیکال براساس نمودار قیمت با روند صعودی و نزولی. انواع مختلف روند صعودی و نزولی; طریقه معامله در روندهای گسترده و فشرده (Tight and broad trend) . ادامه.
Dec 23, 2018 — انواع روندها و تعریف آنها. ۱- روند صعودی: روندی است که سقف ها و کف ها به صورت متوالی بالاتر از یکدیگر تشکیل می شوند. ادامه.
Jun 23, 2020 — ساعد نیوز: خط روند(Trend Line) یکی از مهمترین مفاهیم در تحلیل تکنیکال است. هنگام مشاهده و بررسی خط روند، مفاهیمی مانند چگونگی انتظارات فعالان . ادامه.
Nov 1, 2020 — چگونه خط روند رسم کنیم؟ آموزش ترسیم انواع خط روند صعودی و نزولی و ساخت کانال قیمتی بر اساس پیوت (Pivot) خطوط حمایت و مقاومت پویا یا . ادامه.
Apr 8, 2019 — انواع خط روند در تحلیل تکنیکال : استراتژی معاملاتی با خط روند. در بحث آموزش تحلیل تکنیکال گفته می شود زمانی که قیمت ها در یک جهت حرکت . ادامه.
آموزش تشخیص انواع مختلف روند نزولی. صعودی و خنثی در تحلیل تکنیکال .برای مشاهده دیگر ویدیوهای آموزشی رایگان به سایت http://sepidartrading.com مراجعه نمایید. ادامه.
در تحلیل تکنیکال روند بسیار دارای اهمیت است. انواع روند. برآیند موج های پی در پی در نمودار قیمت سهام ها یا همان روند کلی بازار ممکن است در سه جهت کلی باشد: . ادامه.
یکی از مهمترین انواع تحلیل تکنیکال، نمودار شمعی است که جلوهای از پیشبینی روند صعودی یا نزولی یک سهم را نشان میدهد. نمودار شمعی و یا کندل استیک، در چهار . ادامه.
مقایسه انواع روش های پرایس اکشن | انواع پرایس اکشن چیست؟
برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن و بروزترین تکنیک های پرایس اکشن بهتر است ابتدا مقاله آشنایی با الگوهای کندل استیک در پرایس اکشن و نوسانگیری را مطالعه کنید. یکی از نوینترین روشهای معاملاتی در بازارهای مالی، استراتژی پرایس اکشن است. تحلیلگران از پرایس اکشن برای بررسی موقعیت ورود و خروج در بازار استفاده میکنند. تکنیک های پرایس اکشن برای تحلیل وضعیت نمودارها و دریافت سیگنالهای ورود و خروج، از دادههای قیمتی استفاده میکند که مهمترین هدف آن، پیشبینی روند آتی بازار و یافتن نقاط احتمالی بازگشت به بازار است.
استفاده از این استراتژی میتواند خطاهای شما را به حداقل برساند. همچنین تنها نموداری که در استراتژی پرایس اکشن استفاده میشود، کندل استیک یا نمودارهای شمعی میباشد. همچنین بهتر است بدانید که کندل استیک در پرایس اکشن به عنوان ستون اصلی عمل میکند. یکی از مهمترین بخشهای معاملاتی پرایس اکشن، الگوهای معاملاتی است که به آنها اصطلاحاً سیگنال یا ستاپ میگویند. وظیفه این ستاپها قادرسازی کاربر برای پیشبینی قیمتهای بعدی است. البته الگوهای معاملاتی در بازار زیاد است که میتوانید از آنها برای پیشبینی قیمتهای آینده استفاده کنید. در ادامه این نوشتار به آموزش صفر تا انواع روند در بازار صد پرایس اکشن و مقایسه بهترین پرایس اکشنهای حال حاظر خواهیم پرداخت.
آموزش صفر تا صد پرایس اکشن
اگر شما هم یکی از علاقه مندان به حوضه ارزهای دیجیتال هستید؛ حتماً تا به حال نام الگوهای پرایس اکشن را شنیدهاید و درباره ماهیت آن کنجکاو شدهاید. پرایس اکشن یک تکنیک معاملهگری و تحلیل بازار است که به معامله گران این قابلیت را میدهد تا در تصمیم گیری در معاملات با حرکات واقعی، بهتر عمل کنند. بهتر است بدانید که پرایس اکشن در مقابله با اندیکاتورها گزینه مناسبتری است؛ چرا که معامله گرانی که از اندیکاتورها استفاده میکنند، همیشه از قیمت فعلی بازار عقبتر هستند.
معمولاً معامله گران از پرایس اکشنها در معاملات کوتاه مدت یا میان مدت استفاده میکنند. پرایس اکشن متشکل از ترکیبات جالب اطلاعات و دیدگاههای مختلف است؛ این ترکیبات عبارتاند از: الگوی قیمتهای تاریخی، شاخصهای فنی، توانایی یک سرمایه گذار برای خواندن بازار و… .
مقایسه انواع روش های پرایس اکشن
همانطور که میدانید در دنیای سرمایه گذاری و معاملات، استراتژی و روشهای مختلفی برای تحلیل و بررسی وجود دارد. هر کدام از این روشهای نام برده شده بستگی و استفاده شخص دارد و گاهی ممکن است با استفاده از روش تحلیل اشتباه، سرمایه خود را از دست دهید. پس بهتر است در این قسمت از آموزش صفر تا صد پرایس اکشن با ما همراه باشید.
پرایس اکشن ال بروکس
یکی از بهترین پرایس اکشن های بازارهای معاملاتی است که از آن در جهت کسب سود در بازارهای ارزی استفاده میکنند. برای درک بهتر مقایسه انواع روش های پرایس اکشن با ما همراه باشید. مزیتی که پرایس اکشن ال بروکس را از بقیه تحلیلها جدا میکند این است که کاربر نیازی به استفاده از برنامه خاصی برای تحلیل ندارد و تنها ابزار مورد نیاز همان نمودارهای کندل استیک در پرایس اکشن است. همچنین در پرایس اکشن ال بروکس از چارتها و نمودارهای پنچ دقیقهای، روزانه یا هفتگی استفاده میشود. نمودارهای شمعی، تنها ابزار مورد نیاز پرایس اکشن میباشد و در حال حاظر پرایس اکشن ال بروکس جز مهمترین و برترین روشهای تحلیل بازارهای مالی است که برای مبتدیان بسیار راحت و پرکاربرد است.
پرایس اکشن ال بروکس یک تحلیل رایگان است بنابراین میتوانید از کندلها، نمودارها و چارتها به طور رایگان استفاده کنید. در حال حاظر کاربران از پرایس اکشن ال بروکس در بازارهای مالی، ارزهای دیجیتال و فارکس استفاده میکنند.این روش بخاطر استفاده در بازههای زمانی مختلف از یک دقیقه تا چند دقیقه تا زمان فریمهای بزرگ جز روشهای کم ریسک به شمار میآید که این موضوع به تنهایی یکی از بزرگترین مزیتهای این تحلیل به حساب میآید. یکی دیگر از مهمترین مزیتهای ال بروکس در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، درصد موفقیت بالای کاربر با استفاده از این روش میباشد.
کاربر میتواند با بررسی و در نظر گرفتن هیجانات و تصمیمات دیگر معاملهگران اقدام به معامله کند. همچنین پرایس اکشن ال بروکس نسبت به دیگر روشهای تحلیل دقت بیشتری دارد که در نتیجه تحلیلهای دقیقتری به همراه دارد. تاخیرهای زمانی کم موجب میشود که کاربر این امکان را داشته باشد که سریعتر متوجه تغییرات اعمال شده شود و نسبت به معاملات جدید تصمیم مناسبی گیرد. باید در نظر داشته باشید که پرایس اکشن به هیچ وجه از بین نمیرود و همیشه به عنوان یک ابزار برای تحلیل مورد استفاده قرار میگیرد.
پرایس اکشن لنس بگز
یکی دیگر از استراتژیهای مهم در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، استراتژی پرایس اکشن لنس بگز میباشد که کاملا بر اساس تصمیمهای کاربر انجام میشود. در پرایس اکشن لنس بگز از سه تایم فریم(تایم فریم بالایی، میانی و پایینی) استفاده میشود که در آخر برای شناخت نوسانات در بازار مورد استفاده قرار میگیرد. استراتژی لنس بگز به کاربر نشان میدهد که حرکات و نوسانات قیمت در چارچوب حمایت و مقاومت تحلیل کرده و برای حرکات آینده قیمت تدوین میشود و معاملهگران میتوانند بر اساس این روند، بهترین فرصتهای معاملاتی سودآور را پیدا کنند.
یکی از مهمترین مزیتهای پرایس اکشن لنس بگز نشان دادن معامله بر اساس واقعیت بازار و ترکیبی از شرایط مختلف است. به عنوان مثال روند معاملات به سمت صعود یا نزول از جمله شرایط مختلف میباشد؛ در شرایطی که بازار به سمت نزول حرکت کند، باعث خروج معاملهگر از سهم و در نهایت از بین رفتن حساب میشود.
در اکشن لنس، ممکن است در بعضی از شرایط پیشآمده همچون شک و تردید به سودمندی آتی معامله، از معامله صرف نظر کرده و در شرایطی که معامله به طور سربه سر است، از معامله خارج شود. در هر حالت این ویژگی را میتوان به عنوان مزیتی در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، دانست.
هدف لنس بگز در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن
تصور لنس بگز از بازار به این شکل است که بازار یک ماهیت عاطفی دارد و دلیل این تصور هم تصمیمات کاربران بر اساس هیجانات است. هدف پرایس اکشن لنس بگز در بازارهای مالی افزایش آگاهی کاربران از موقعیت نسبت به شرایط فعلی و حفظ تمرکز میباشد. کاربران به کمک این روش میتوانند نقاط ضعف و قدرت و نوسانات بازار را بهتر بشناسند.
ستاپهای معاملاتی لنس بگز
ترکیب چند پارامتر در کنار هم برای درک صحیح از شرایط بازار را ستاپهای معاملاتی میگویند. در لنس بگز ستاپهای معاملاتی مختلفی وجود دارد که از طریق شناساندن ضعفهای موجود در روند قیمت و مشخص کردن روند احتمالی بازار به کاربران در تصمیمگیری کمک خواهد کرد. در ادامه به معرفی چند ستاپ معاملاتی در پرایس اکشن لنس بگز میپردازیم:
1.ستاپ شکست ناموفق
2.ستاپ تست حمایت و مقاومت
3.ستاپ پول بک بعد از شکست
4.ستاپ پول بک ساده در روند
5.ستاپ پول بک پیچیده در روند
پرایس اکشن RTM
یکی دیگر از تکنیک های پرایس اکشن، پرایس اکشن RTM است که با کمک به کاربر در کسب سود بیشتر معروف است. استراتژی RTM بیشتر به عنوان یک روش برای معاملهگران حرفهای در بازار ارزهای دیجیتالی شناخته میشود. همانطور که گفته شد، در روشهای پرایس اکشن نیازی به استفاده از برنامه خاصی نیست؛ در پرایس اکشن RTM نیز کاربران بدون نیاز به استفاده از ابزار یا اندیکاتور خاصی میتوانند اقدام به معامله کنند. برای تحلیل به روش RTM تنها کافی است که کاربر قیمت گذشته توکن یا ارز دیجیتالی مورد نظر را بررسی کند. پرایس اکشن RTM آموزش نوین تحلیل الگوهای قیمتی و روند حاکم بر بازار که گاهی به صورت تصادفی است را بر عهده دارد.
بنابراین این روش معاملاتی شانس موفقیت شما را در معاملات چندین برابر خواهد کرد. از این روش برای سرمایهگذاریهای بلند مدت و کوتاه مدت بدون نیاز به برنامه یا اندیکاتور خاصی استفاده میشود. در پرایس اکشن RTM فقط از ارزش قیمتی برای تحلیل و بررسی استفاده میشود.
در این روش از گرههای معاملاتی استفاده میشود که به صورت دو الگوی کلی نمایش داده میشود:
پرایس اکشن وودز
پرایس اکشن وودز یکی از روشهای تحلیل و بررسی بازار است که نسبت به دیگر روشها طرفدار کمتری دارد و نام آن کمتر شنیده شده است. این روش پرایس اکشن نسبت به روش لنس بگز پیچیدهتر است اما از RTM پیچیدگی کمتری دارد. پرایس اکشن وودز دارای 6 ستاپ معاملاتی است که برای بررسی روند قیمتی مورد استفاده قرار میگیرند.
پرایس اکشن عرضه و تقاضا
پرایس اکشن عرضه و تقاضا یکی دیگر از روشهای پرایس اکشن است که افراد از آن برای کسب سود از بازارهای مالی استفاده میکنند. معمولاً تریدرها روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا را با روش پیدا کردن نقاط مقاوتی و حمایتی اشتباه میکنند. در این حال باید گفت که این دو روش متمایز از یکدیگر هستند و با استفاده از هر کدام میتوان اطلاعاتی را از نمودارها استخراج کرد. سطوح عرضه و تقاضا را به راحتی میتوان با مشاهده نمودارها پیدا کرد، اما در وهله اول باید نمودار را به صورت کندلی در بیارید. سطوح عرضه در بین دو قله بلند نمودار شکل میگیرد که در این حالت قیمت بار اول نزول و سپس حالت صعودی به خود گرفته است.
سطوح تقاضا نیز همانند سطوح عرضه به راحتی از روی نمودار قابل شناسایی میباشد، اما باید حالت نمودار شما به صورت کندل باشد. سطح تقاضا در بین پایینترین دو قله قرار دارد که در ابتدا نمودار حالتی صعودی و سپس نزولی دارد. روش پرایس اکشن عرضه و تقاضا در پوزیشن گیری کوتاه مدت به تریدرها کمک زیادی میکند، از این رو این روش بیشتر برای تریدهای روزانه یا هفتگی از آن استفاده میشود.
الگوهای عرضه و تقاضا
تریدرها پس از شناسایی سطوح عرضه و تقاضا از دو الگو برای گرفتن پرایس اکشن استفاده میکنند. الگوی Pin Bar و Engulfing دو الگویی است که در پرایس اکشن عرضه و تقاضا از آن استفاده میکنند. این دو الگو به تریدها در شناخت و پیدا کردن دقیق سطوح عرضه و تقاضا کمک میکنند، از این انواع روند در بازار رو بهتر است که این دو الگو را به خوبی بلد باشید.
تفاوت پرایس اکشن لنس بگز و پرایس اکشن RTM
در مقایسه انواع روش های پرایس اکشن، RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروزه به شمار میآیند که در ادامه به تفاوتهای این دو استراتژی میپردازیم. همانطور که اشاره کردیم، در پرایس اکشن لنس بگز، همه تحلیلها و بررسیها بر اساس روندهای قیمتی انجام میشود. در این روش برای بررسی و تحلیل روند بازار، ستاپهای معاملاتی بر اساس منطق کامل و روند قیمتی ایجاد میشوند. در صورتی که در RTM تحلیل و بررسی اینگونه نیست.
همچنین پرایس اکشن RTM نیازمند کسب مهارت و آموزش است؛ به همین خاطر فقط معاملهگران حرفهای از این روش استفاده میکنند. اما در استراتژی پرایس اکشن لنس بگز احتیاج به مهارت خاصی نیست و کاربران تازه وارد نیز میتوانند به راحتی از این روش استفاده کنند.
مزایای معامله با پرایس اکشن ها
رایگان و بدون هزینه بودن پرایس اکشنها جز مهمترین ویژگی تکنیک های پرایس اکشن به شمار میآید. همچنین تحلیل بازار به کمک پرایس اکشنها نیاز به هیچگونه ابزار یا اندیکاتور خاصی نیست و تنها از کندلها و نمودارها استفاده میشود.
- استراتژی پرایس اکشن در هر موقعیتی از بازار کاربرد دارد. کاربران میتوانند در بازار سهام، ارز دیجیتال، کالا و فارکس از تحلیلهای پرایس اکشن استفاده کنند.
- سرعت بالا و تاخیرهای کوتاه یکی دیگر از مزیتهای مقایسه انواع روش های پرایس اکشن به حساب میآید.
- کامل است؛ پرایس اکشنها در واقع ترکیب روشهای تحلیل معاملات است که به کاربران در گرفتن تصمیم درست کمک میکند.
سوالات متداول
هدف پرایس اکشن چیست؟
هدف روشهای پرایس اکشن تحلیل روی عملکرد ارزش قیمتی سهم است و تصمیمگیری برای کاربران را راحت میکند.
بهترین پرایس اکشن کدام است؟
همانطور که در قسمتهای قبل توضیح داده شد، در حال حاظر RTM و لنس بگز جز بهترین پرایس اکشن های امروز به شمار میروند.
پرایس اکشن در چه بازارهایی کاربرد دارد؟
از روشهای پرایس اکشن میتوان در تمامی بازارهای مالی نظیر فارکس، بورس، ارزهای دیجیتال، کالا و… استفاده کرد.
برای استفاده از پرایس اکشنها ابزار یا برنامهای نیاز است؟
خیر برای استفاده از روشهای تحلیل پرایس اکشن شما نیاز به برنامه یا ابزاری ندارید؛ نمودارها و چارتها تنها ابزار مورد استفاده در این روش میباشند که معروفترین آنها نمودارهای شمعی است.
برای استفاده از روشهای پرایس اکشن آموزش خاصی لازم است؟
بله، در نظر داشته باشید که کار با تحلیلهای پرایس اکشن بسیار ساده است اما هر کدام از پرایس اکشنها نیازمند آموزش و مهارت خاصی میباشد. بنابراین اگر یک سرمایهگذار تازه وارد هستید حتما ابتدا مهارت لازم را کسب کنید.
سخن آخر
در این مقاله سعی کردیم مقایسه انواع روش های پرایس اکشن را به زبان ساده برای شما بیان کنیم. استفاده از روشهای پرایس اکشن در انواع روند در بازار بازارهای مالی یک امر ضروری است. شانس موفقیت شما بستگی به مهارت و دانش شما در روشهای تحلیل و بررسی دارد. همانطور که گفته شد، پرایس اکشن یکی از محبوبترین الگوهای معاملاتی است که امروزه بسیاری از معاملاگران در معاملات روزانه و کوتاه مدت خود از این الگو استفاده میکنند. در واقع پرایس اکشن را میتوان سادهترین روش معاملاتی، با این حال دقیقترین در نمونه خود دانست. این روش به شما کمک میکند تا به معاملهگر بهتری تبدیل شوید. البته ممکن است پرایس اکشنها به دلیل سادگی در میان معاملهگران تازه کار چندان محبوبیتی نداشته باشد؛ اما در میان حرفهای بسیار پرطرفدار است.
واگرایی چیست؟ کاربرد واگرایی در تحلیل تکنیکال
آشنایی و تسلط به مفاهیم و ابزارهای تحلیلی در بازار بورس، یکی از ارکان مهم در روند معاملات است. معاملهگران موفق معمولا با بهرهمندی از این اطلاعات و تکنیکهای معاملاتی، سودهای خوبی را به دست میآورند. افزایش آگاهی و سطح دانش بورسی در فرایند سرمایهگذاری از اهمیت بالایی برخوردار است. برای همین در این مقاله قصد داریم به یکی از مفاهیم یا ابزارهای مهم در فرایند تحلیل تکنیکال بپردازیم. «واگرایی» یکی از مفاهیم مهم در این حوزه است. بسیاری از تحلیلگران با استفاده از واگرایی به وجود آمده در سهمهای مختلف، بهترین زمان را برای ورود به سهم تشخیص میدهند. برای آشنایی با این تکنیک در بازار بورس، با ما همراه باشید.
واگرایی چیست؟
واگرایی نشان دهنده ایجاد تغییر روند سهم در بازار است که از انواع مختلفی ایجاد شدهاند. این وضعیت از تضاد حرکتی میان نمودار سهم و اندیکاتور به وجود میآید. به عبارت دیگر، واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند، همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد. در بیشتر مواقع تغییر جهت بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص داد. برای تشخیص واگرایی باید از اندیکاتورهای مختلف استفاده کنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزارها برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند اندیکاتور RSI ، اندیکاتور cci و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
انواع واگرایی در تحلیل تکنیکال
همانطور که اشاره کردیم، واگراییها از انواع مختلفی تشکیل شدهاند و تحلیلگران با استفاده از این ابزار، میتوانند ادامه روند سهم را در آینده پیشبینی کنند. انواع واگرایی در بازار بورس عبارتاند از:
واگراییها به چند دسته تقسیم میشوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی میپردازیم.
۱/ واگرایی معمولی ( Regural Divergence)
واگرایی زمانی رخ میدهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی انواع روند در بازار مخالفت میکند و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان میدهد. زمانی که این واگرایی به وجود میآید، قیمت از ادامه حرکت باز میایستد و تغییر جهت میدهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش میدهند که مخفف عبارت Regular Divergence است. واگرایی معمولی خود به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
به طورکلی واگرایی معمولی مثبت در کفها تشکیل میشود. به این شکل که قیمت یک کف را پایینتر از کف قبلی ایجاد میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت میکند و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت میکند. در این حالت قیمت میل به رشد دارد و نشان میدهد که فروشندگان ضعیف شدهاند. برای درک بهتر، به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی معمولی منفی(RD-):
واگرایی معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف قیمتی رخ میدهد. به این صورت که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود ایجاد میکند اما اندیکاتور با این حالت قیمت مخالفت میکند و سقفی پایینتر از سقف قبلی به وجود میآورد. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد، به عنوان واگرایی معمولی منفی شناخته میشود و منجر به کاهش قیمت خواهد شد. واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد که در این حالت، قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر خواهد بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
مثال: در تصاویر زیر، میتوانید مثالهایی را از ایجاد واگرایی و تغییر جهت روند سهم در بازار را مشاهده کنید:
شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همانطور که مشاهده میکنید، نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتا خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.
شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد انواع روند در بازار یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان مواجه شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی را به وجود آورده است.
۲/ واگرایی مخفی
واگرایی مخفی زمانی به وجود میآید که قیمت سهم در حال اصلاح بوده و نشاندهنده ادامهدار بودن این روند باشد. ساز و کار واگرایی مخفی بر خلاف واگرایی معمولی است و مطابق با آن میتوان در روند نزولی سهم با قلهها و در روند نزولی سهم با درهها، تغییر روند سهم را در بازار تشخیص داد. این نوع واگرایی را با نماد HD نمایش میدهند که مخفف عبارت Hidden Divergence است. واگرایی مخفی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیمبندی میشود.
واگرایی مخفی مثبت(HD+)
واگرایی مخفی مثبت زمانی ایجاد میشود که در انتهای یک روند صعودی، اندیکاتور یک کف را پایینتر از کف قبلی خود ایجاد کند. همزمان با این فرایند، نمودار سهم هم یک کف بالاتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد. در نهایت ما شاهد یک واگرایی مخفی مثبت در روند معاملات سهام مورد نظر هستم که با شناسایی آن، میتوانیم به راحتی سیگنال خرید دریافت کنیم. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
واگرایی مخفی منفی(HD-)
واگرایی مخفی منفی درست بر خلاف واگرایی مخفی مثبت است. این واگرایی در انتهای روند نزولی تشکیل میشود و بیانگر ادامهدار بودن روند کاهش قیمت سهم در بازار است. برای تشخیص این نوع واگرایی در نمودار سهم، باید به تشکیل سقفها در روند نزولی سهم دقت داشته باشیم. هنگامی که در نمودار قیمتی یک سقف پایینتر از سقف قبلی تشکیل میشود به صورت همزمان در اندیکاتور یک سقف بالاتر از سقف قبلی ایجاد میشود که در نهایت شاهد یک واگرایی مخفی منفی خواهیم بود. برای درک بهتر به تصویر زیر دقت کنید:
۳/ واگرایی زمانی
در این نوع واگرایی، به راحتی میتوان تضاد رفتاری میان قیمت و زمان را مشاهده کرد. در واگرایی زمانی نیازی به بررسی رفتار اندیکاتور نداریم، در عوض باید زمان اصلاح روند را به خوبی مشاهده و ارزیابی کنیم. واگرایی زمانی به دو دسته واگرایی زمانی معمولی و واگرایی زمانی هوشمند تقسیمبندی میشود. یکی از ابزارهای پرکاربرد برای تشخیص این نوع از واگراییها، ابزاری به نام «فیبوناچی زمانی» است. برای درک بهتر از تفاوت واگرایی زمانی معمولی و هوشمند، به جدول زیر دقت کنید:
انواع واگرایی زمانی | ویژگی واگرایی | نکات مهم | نوع پیشبینی |
واگرایی زمانی معمولی | تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | تمایلی به تغییر جهت روند در بازار وجود ندارد | ادامه روند قبلی |
واگرایی زمانی هوشمند | تعداد کندلهای فاز اصلاح کمتر از تعداد کندلهای روند گام قبلی است | مقدار درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است | ادامه روند قبلی |
فیلتر واگرایی در بازار بورس
همانطور که میدانید، فیلترنویسی یکی از تکنیک های پرطرفدار و معروف در روند معاملات بازار بورس است. معاملهگران با استفاده از این تکنیک میتوانند به صورت لحظهای به سهمهای با ارزش در روز معاملاتی دسترسی داشته باشند. در حال حاضر فیلترهای بسیاری در بازار بورس وجود دارد. همچنین معاملهگران برای شناسایی و بررسی سهمهایی که درگیر فیلتر واگرایی هستند، میتوانند از فیلترهای واگرایی در این بازار استفاده کنند.
فیلتر واگرایی معمولی مثبت: فیلتر واگرایی معمولی مثبت، نمادهایی را فیلتر میکند که درهها در نمودار قیمت کاهشی و در اندیکاتور افزایشی باشد.
فیلتر واگرایی معمولی منفی: فیلتر واگرایی معمولی منفی، نمادهایی را نمایش میدهد که قله ها در نمودار قیمت روند افزایشی و اندیکاتورها روند کاهشی دارند.
فیلتر واگرایی مخفی مثبت: فیلتر واگرایی مخفی مثبت، نمادهایی را لیست می کند که درهها در نمودار قیمت آن روند افزایشی و در اندیکاتور روند کاهشی داشته باشند.
فیلتر واگرایی مخفی منفی: فیلتر واگرایی مخفی منفی، نمادهایی را لیست می کند که سقفها در نمودار قیمت آن روند کاهشی و در اندیکاتور روند افزایشی داشته باشند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی
با استفاده از ابزارهای مختلف برای دریافت مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال ، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولا با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است. هنگامیکه نمودار با شتاب و بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه است که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) در نظر گرفت. به تصویر زیر دقت کنید:
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملا مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح مورد نظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالی در حال حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
نکته ۱: اگر در یک ساختار کانالی، یک سطحی شکسته شده با واگرایی همراه باشد، میتواند کاملا فریبدهنده (fake) باشد.
نکته ۲: یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولا ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال سیگنال خرید بود.
نکته ۳: از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد. ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید و فروش بود.
سخن آخر
در بازار بورس مفاهیم و اصطلاحات بسیار زیادی وجود دارد. معاملهگران با یادگیری و تسلط به این مفاهیم و تکنیکهای تحلیلی، میتوانند به راحتی سیگنال خرید و فروش سهام دریافت کنند. یکی از مفاهیم یا ابزارهای تحلیلی بسیار مهم در فرایند تحلیل تکنیکال، «واگراییها» هستند. واگرایی در اصل از اختلاف جهت حرکت روند سهم و اندیکاتور به صورت همزمان به وجود میآید. واگراییها یکی از بهترین موقعیتها برای پیش بینی روند آینده سهم در بازار هستند. معاملهگرانی که قادر به تشخیص واگرایی در روند معاملات سهم انواع روند در بازار هستند، میتوانند سودهای قابل توجهی به دست آورند.
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال (Continuation Pattern) الگویی است که نشاندهندهٔ ادامهٔ حرکت قیمت در جهت روند غالب میباشد.
تعداد زیادی از الگوهای ادامهدهنده وجود دارند که تحلیلگران تکنیکال از آنها جهت دریافت سیگنال حرکتی روند استفاده میکنند.
الگوهای ادامهدهنده شامل مثلثها (Triangles)، پرچمها (Flags)، انواع روند در بازار پرچم سهگوش (Pennant) و مستطیل (Rectangle) میباشند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد تحلیل تکنیکال میتوانید از مطلب آموزشی «تحلیل تکنیکال چیست» دیدن نمایید.
نکات کلیدی:
- الگوی ادامهدهنده الگویی است که نشاندهندهٔ تمایل حرکت قیمت در جهت روند غالب خود میباشد.
- تمامی الگوهای ادامهدهنده لزوماً باعث ادامهٔ روند نمیشوند. در بسیاری از آنها بازگشت روند شکل میگیرد. با صبر برای شکست قیمتی (Breakout)، معاملهگران میتوانند نتیجهٔ حاصل شده توسط این الگوها را بررسی کنند.
- نحوهٔ ایدهآلِ معامله با الگوهای ادامهدهنده، معامله در جهت حرکت روند قیمتی میباشد. اما باید معاملهگران تا شکست قیمتی و مشخص شدن جهت حرکت قیمت صبر کنند.
درک مفهوم الگوی ادامهدهنده
یک الگوی ادامهدهنده نامش را از تمایل روند برای ادامهٔ مسیر در جهت سابق خود، پس از تکمیل الگو گرفته است.
لزوماً تمامی الگوهای ادامهدهنده به ادامهٔ روند منجر نمیشوند. برای مثال، ممکن است قیمتها پس از شکلگیری یک الگوی مثلث و یا پرچم سهگوش، باز هم بازگشت قیمتی را تجربه کنند.
الگوهای ادامهدهنده زمانی از اتکا بیشتری برخوردارند که روند حرکتی قیمت در این الگوها قدرتمند باشند.
به یاد داشته باشید که الگوهای ادامهدهنده در مقایسه با موجهای روندی (trending waves)، کوچکتر میباشند.
برای مثال، قیمتها با قدرت زیادی رشد کرده، یک مثلث کوچک را تشکیل داده، سطح فوقانی مثلث را شکسته و به حرکت در سطوح بالاتر ادامه میدهند.
اگر الگوی ادامهدهنده به اندازهٔ موج روندی باشد که پیش از آن شکلگرفته است، این موضوع نشاندهندهٔ افزایش نوسان بازار (market volatility) و عدم قطعیت در جهت حرکت بازار و وجود حرکات بزرگتر در خلاف انواع روند در بازار جهت روند میباشد.
همگی این نشانهها، بهعنوان یک هشدار در خصوص جهت حرکت روند در نظر گرفته میشوند.
مورد دیگری که باید در نظر داشته باشید، موجهای روندی کوچکی است که یک الگوی ادامهدهنده، پس از آنها تشکیل میشود.
اگر قیمتها یک حرکت بسیار آهسته به سطوح بالاتر داشته باشند، سپس یک الگوی ادامهدهنده تشکیل داده، و دوباره یک حرکت بسیار آهسته به سمت بالا انجام دهند و یک الگوی ادامه دهنده دیگر بسازند، این دسته از حرکات قیمت از اتکاپذیری پایینی برخوردار خواهد بود.
بهخصوص زمانی که آنها را با الگوهای ادامهدهندهای مقایسه میکنیم که پس از حرکات قوی قیمتی شکل گرفتهاند.
الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات قدرتمند قیمت شکل میگیرند، نشاندهندهٔ قدرت بالای خریداران بازار میباشند.
اما الگوهای ادامهدهندهای که پس از حرکات آهسته قیمتی تشکیل میشوند، نشاندهندهٔ تردید خریداران برای بالا بردن قیمتها است.
معمولترین تکنیک معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، صبر برای تشکیل الگو، رسم خط روند در اطراف الگو، و سپس ورود به معامله پس از شکسته شدن این الگو – در جهت روند غالب – میباشد.
انواع الگوهای ادامهدهنده
الگوهای معمول ادامهدهنده شامل مثلثها، پرچم سهگوش، پرچم و مستطیل میباشد. در ادامه، مشخصاتی از هر یک از الگوهای ادامهدهنده را بیان کردهایم.
مثلثها
یک مثلث (Triangle) زمانی شکل میگیرد که حرکات قیمت در یک سهم، با گذشت زمان متراکمتر شود.
سه نوع اصلی از مثلثها وجود دارد: مثلث صعودی (Ascending Triangle)، مثلث نزولی (ِDescending Triangle)، و مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» انواع روند در بازار دیدن نمایید.
یک الگوی مثلث صعودی زمانی شکل میگیرد که قیمت با تشکیل نقاط بازگشتی کفهای بالاتر (rising swing lows)، یک خط روند صعودی تشکیل دهد.
در چنین الگویی، نقاط بازگشتی سقف همگی در یک سطح مشابه قرار میگیرند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی (horizontal trendline) میشود.
در یک الگوی مثلث نزولی، نقاط بازگشتی سقفهای پایینتری (lower swing highs) تشکیل میشوند که یک خط روند با شیب منفی میسازد.
نقاط بازگشتی کف همگی در یک سطح مشابه قرار دارند، که باعث تشکیل یک خط روند افقی میشود.
یک مثلث متقارن، دارای نقاط بازگشت قیمتی سقف پایینتر (lower swing highs) و نقاط بازگشت قیمتی کف بالاتر (higher swing lows) میباشد.
بنابراین در چنین الگویی، شما همزمان یک خط روند صعودی و یک خط روند نزولی را مشاهده میکنید.
برای رسم یک الگوی مثلث، شما حداقل نیاز به دو نقطهٔ برگشتی سقف و دو نقطهٔ برگشتی کف دارید.
تشکیل نقطهٔ برگشتی سقف و یا کف سوم (و یا در برخی از مواقع چهارم)، پیش از وقوع شکست قیمتی معمول میباشد.
الگوی پرچم سهگوش
پرچمهای سهگوش (Pennants) یک فرم از الگوی مثلث میباشند، اما از اندازهٔ بسیار کوچکتری برخوردارند.
در حالی که الگوی مثلث دارای نقاط بازگشتی سقف و کف بوده و قیمتها بین این دو ناحیه نوسان میکنند، یک الگوی پرچم سهگوش معمولاً به شکل یک رِنج قیمتی کوچک (small price range) و یا تثبیت قیمتی کوچک (consolidation) دیده میشود.
الگوی پرچم سهگوش پیش از یک حرکت قدرتمند صعودی – نزولی در بازار تشکیل میشوند، و نشاندهندهٔ استراحت بازار پیش از شکست دوباره قیمت میباشد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم سه گوش میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم سه گوش در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی پرچم
پرچمها (Flags) از شباهت زیادی نسبت به الگوی پرچم سه گوش برخوردارند. این الگو پس از حرکات قدرتمند صعودی یا نزولی قیمت، یک محدودهٔ معاملاتی باریک را تشکیل میدهد.
تفاوت الگوی پرچم با الگوی پرچم سهگوش، در این است که در الگوی پرچم، قیمت در بین دو خط موازی حرکت میکند.
دو خطی که میتوانند صعودی، نزولی و یا افقی باشند. در حالی که در الگوی پرچم سهگوش، شاهد فرمی مثلثی شکل هستیم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی پرچم میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی پرچم در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
الگوی مستطیل
مستطیلها (Rectangles) یک الگوی ادامهدهنده معمول میباشند و نشاندهندهٔ توقفی کوتاه در جهت حرکت روند هستند.
در چنین الگوهایی، حرکت قیمت در بین محدودهٔ حمایت و مقاومت تعیینشده انجام میشود.
معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده
نکات بسیاری در خصوص معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده وجود دارد. اولین قدم، تشخیص صحیح روند پیشین است.
برای مثال، باید در نظر بگیریم که قیمتها پیش از تشکیل یک الگوی مثلث، حرکت صعودی داشتهاند یا به سمت پایین حرکت میکردهاند؟
قدم بعدی، تشخیص الگوی ادامهدهنده و پیدا کردن نقطهٔ شکست میباشد. برخی از معاملهگران تنها در صورتی وارد معامله میشوند که شکست قیمتی، در جهتی مشابه با روند پیشین باشد.
هر چند دستهٔ دیگری از معاملهگران، حتی اگر شکست قیمتی در خلاف جهت روند پیشین انجام شود نیز وارد معامله میشوند.
این معاملهگران با وجود اینکه وارد معاملاتی با احتمال موفقیت پایینتری شدهاند، اما در صورت تغییر جهت روند از سود زیادی برخوردار خواهند شد.
زمانی که یک شکست قیمتی اتفاق میافتد، یک معامله در جهت شکست قیمتی انجام میشود. برای مثال، اگر یک شکست قیمتی در سطح فوقانی یک الگوی پرچم سهگوش انجام شود، میتوان از یک دستور استاپ حفاظتی (stop loss order) در سطح زیرین این الگو، استفاده کرد.
یک دستور استاپ حفاظتی، در محدودهٔ خارج از الگو و در جهت مخالف با شکست قرار داده میشود.
هدف سود (Profit Target) میتواند براساس ارتفاع (Height) الگوی ادامهدهنده تعیین شود. برای مثال، اگر یک الگوی مستطیل با ارتفاع قیمتی 2 دلار (فاصلهٔ بین سطح مقاومت و سطح حمایت) تشکیل شود، آنگاه پس از شکست قیمتی به سمت پایین، هدف قیمتی تخمین زده شده، «2 دلار – انواع روند در بازار سطح حمایتی قیمت» میباشد.
اگر قیمت شکست به سمت بالا انجام دهد، شما میتوانید هدف قیمتی را با اضافه کردن 2 دلار به قیمت سطح مقاومت، به دست آورید.
همین مفهوم در خصوص الگوی مثلث نیز صدق میکند. ارتفاع مثلث را به سطح قیمتی شکست (Breakout) اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی را به دست آورید.
یا در صورت شکست قیمتی در خلاف جهت روند غالب، آن را از نقطهٔ شکست کم کنید تا بتوانید هدف قیمتی روند نزولی را بهدست آورید.
برای الگوی پرچم سهگوش و پرچم، به اندازهگیری دستهٔ پرچم (Flagpole) بپردازید. اگر شکست قیمتی به سمت بالا انجام شد، مقدار اندازهگیری شده را به کف الگوی پرچم/پرچم سهگوش اضافه کنید تا بتوانید هدف قیمتی بالا را بهدست آورید.
اگر قیمتها به سمت پایین شکسته شد، میزان اندازهگیری شده را از سقف پرچم/پرچم سهگوش کم کرده تا بتوانید هدف قیمتی را در این حالت را بهدست آورید.
اِشکال اساسی معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده و یا کل الگوهای نموداری، شکستهای کاذب (False Breakout) میباشد.
یک شکست کاذب زمانی رخ میدهد که قیمت به محدودهای خارج از الگو حرکت کند اما پس از مدتکوتاهی به محدودهٔ الگو بازگردد.
به همین دلیل است که ما از دستورهای استاپ حفاظتی برای کنترل میزان ریسک استفاده میکنیم.
در حین معاملهگری با استفاده از الگوهای ادامهدهنده، قدرت حرکت پیشین را در نظر بگیرید. الگوهایی که پس از حرکات قدرتمند قیمتی تشکیل میشوند، نسبت به الگوهایی که پس از حرکات ضعیف و یا متلاطم قیمتی تشکیل میشوند، از اعتبار و اتکاپذیری بالاتری برخوردار خواهند بود.
الگوی ادامهدهنده باید نسبت به موج روندی پیشین خود، از اندازهای کوچک برخوردار باشد. هرچه اندازهٔ الگو نسبت به موج روندی پیشین بزرگتر باشد، از اتکاپذیری آن الگو میکاهد.
ممکن است که الگوی ادامهدهنده تشکیل شده، همچنان به مانند الگوهای عادی رفتار کند اما نوسان و حرکات افزایشیافته در خلاف جهت روند یک هشدار برای معاملهگران میباشد.
بسیاری از معاملهگران در حین شکست قیمتی، به دنبال افزایش انواع روند در بازار حجم معاملات میگردند. اگر حجم معاملات در حین شکست کم باشد، احتمال کاذب بودن شکست قیمتی بالاتر میرود.
مثالهایی از الگوی ادامهدهنده در بازار سهام
نمودار زیر، نمودار شرکت آمازون (Amazon Inc. – AMZN) میباشد که نشاندهندهٔ سه الگوی پرچم/پرچم سهگوش میباشد. اولین الگو یک پرچم سهگوش است و دو الگوی بعدی الگوی پرچم میباشند.
دو الگوی اول، تکنیک اندازهگیری برای تشخیص هدف سود را به نمایش میگذارند. هدف سود، یک سطح تخمینی میباشد و بدین معنی نیست که قیمت حتماً به آن سطح قیمتی میرسد، و یا لزوماً به این معنی نخواهد بود که قیمت پس از رسیدن به آن سطح، دیگر به حرکت خود ادامه نخواهد داد.
مثال سوم یک نقطهٔ شکست را نشان میدهد، که یک سیگنال خرید میباشد. سیگنال خرید صادرشده، خود را با روند صعودی پیشین همجهت کرده است.
یک دستور استاپ حفاظتی در زیر الگوی شکلگرفته قرار داده شده، زیرا که شکست قیمتی به سمت بالا انجام شده است.
ارتفاع حرکت موج قیمتی موجود پیش از تشکیل الگو، اندازهگیری شده و سپس به سطح قیمتی کف الگو اضافه میشود.
تا بتوانیم با استفاده از آن هدف سود را مشخص کنیم. هدف سود مشخص شده تخمینی میباشد، و برای تنظیم میزان ریسک به سود احتمالی (Potential Risk / Reward) یک معامله، کاربردی است.
ممکن است در برخی از معاملات، از دستور استاپ دنبالکننده (trailing stop) پس از شکست قیمتی استفاده شود.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
به صورت کلی سه نوع انواع روند در بازار نمودار اصلی داریم که بیشتر از بقیه مورد استفاده قرار میگیرند. البته انواع دیگری نیز داریم که تنها توسط عده ای از تحلیلگران مورد استفاده قرار میگیرند که جزو بحث ما نیستند. این سه نمودار اصلی شامل موارد زیر میشوند:
ساده ترین شکل از نمودارهاست که فقط از یک خط تشکیل شده است. این نمودار تنها قیمت های بسته شدن هر دوره را به یکدیگر متصل میکند و از متصل کردن این نقاط یک خط بدست می آید که همان خط اصلی نمودار ما میباشد. مثلا اگر نمودار شما در تایم فریم روزانه باشد، قیمت بسته شدن هر روز قیمت (Close Price) به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی تشکیل میشود. این مورد برای تایم فریم های بالاتر و پایین تر نیز صادق است.
نمودار میله ای جزئیات بیشتری را در اختیار شما قرار میدهد. نام دیگر این نمودار OHLC می باشد. چون قیمت های باز شدن (Open)، بالا (High)، پایین (Low) و همچنین قیمت بسته شدن (Close) را به شما نشان میدهد. از این رو به شکل واضح تری شما را از تحولات قیمت باخبر میکند.
نمودار شمعی ژاپنی بهترین و کاملترین نوع نمودار است. این نمودار به شکل برجسته ای اطلاعات را به نمایش میگذارد. نه مثل نمودار خطی گنگ است و نه مثل نمودار میله نیاز به دقت بسیار زیاد برای دیدن قیمت های باز و بسته شدن دارد. در این نمودار سایه ها نقش High و Low را بازی میکنند. کندل های صعودی و نزولی با رنگ های متفاوت نمایش داده میشوند. بنابراین راندمان کار شما بسیار بالاتر خواهد رفت.
دیدگاه شما